🔸#انسان_سرگرمشده و #استعماراندیشه
امروز دیگر مردم «سرکوب» نمیشوند؛ «سرگرم» میشوند .رسانهها از مخاطب خود میپرسند که چه برنامههایی را بیشتر دوست داری تا پروژهی "احمقسازی" خود را تکمیل کنند. (#تئودور_آدورنو)
شاید این تعبیر نزدیک به این گفته #ادگار_مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی باشد که معتقد بود که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسیده و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام میگیرد. او بر این اعتقاد بود که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار #تخدیری، به استعمار اندیشه پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است.
مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، #سرگرمی_عوامالناس است که معمولاً با سرگرمىهاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامههاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید.
#مکتب_انتقادی #رسانه #فرهنگ
@resane_khanevade
امروز دیگر مردم «سرکوب» نمیشوند؛ «سرگرم» میشوند .رسانهها از مخاطب خود میپرسند که چه برنامههایی را بیشتر دوست داری تا پروژهی "احمقسازی" خود را تکمیل کنند. (#تئودور_آدورنو)
شاید این تعبیر نزدیک به این گفته #ادگار_مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی باشد که معتقد بود که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسیده و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام میگیرد. او بر این اعتقاد بود که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار #تخدیری، به استعمار اندیشه پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است.
مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، #سرگرمی_عوامالناس است که معمولاً با سرگرمىهاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامههاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید.
#مکتب_انتقادی #رسانه #فرهنگ
@resane_khanevade
🔸چرخه حیات تئاتر بر بستر آنلاین
▫️#محسن_بوالحسنی
گزارش روزنامه ایران از یکسال آزمون و خطا در مسیری که #کرونا پیشروی #تئاتر ایران و جهان گذاشت. بیش از یکسال از روزی که جهان با ویروس کرونا وارد مرحلهای تازه از حیات خود شد، میگذرد
..... اگر چه گاه با فروکش کردن آمار، مقطعی درها باز شدند اما این مسأله هرگز نتوانست جلوی آسیب و ضرر و زیان مادی و معنوی را که اهالی هنر از این نقصان خوردند، بگیرد و اهل تئاتر بخصوص در این دوره، سختی بیشتری را تجربه کردند اما این پایان کار تئاتر بود؟ نه. آنها داشتههای دیگرشان را رو کردند: #تئاتر_آنلاین.
در وهله اول آنها آمدند و روی نمایش رایگان از طریق #اینترنت برنامهریزی کردند و سریع و عاجل نتیجه این فکر را عملی کردند. در بسیاری از کشورها مثل انگلستان، شرکت های سرشناس تئاتری با دسترسی به فیلم آثار نمایشی، اقدام به پخش آنها برای عموم مردم کردند
نویسنده گاردین در مقالهای با عنوان حرکت بعدی در هنر به این تئاترها اشاره میکند و در تحلیلی جامع، وجه #سرگرمی را در آنها پررنگتر میداند و مینویسد: کاشت چند دوربین در کنارههای صحنه، استفاده از جلوههای ویژه بصری و صوتی و بهره بردن از متنهایی عامهپسندتر و در نهایت پخش آن از پلتفرمهای مختلفی که به سادگی در دسترس عموم مردم قرار بگیرند، تئاتر را به اتاقها و خانههای ما آورده است. بیشتر:
https://tinyurl.com/njwxf3d6
▫️#محسن_بوالحسنی
گزارش روزنامه ایران از یکسال آزمون و خطا در مسیری که #کرونا پیشروی #تئاتر ایران و جهان گذاشت. بیش از یکسال از روزی که جهان با ویروس کرونا وارد مرحلهای تازه از حیات خود شد، میگذرد
..... اگر چه گاه با فروکش کردن آمار، مقطعی درها باز شدند اما این مسأله هرگز نتوانست جلوی آسیب و ضرر و زیان مادی و معنوی را که اهالی هنر از این نقصان خوردند، بگیرد و اهل تئاتر بخصوص در این دوره، سختی بیشتری را تجربه کردند اما این پایان کار تئاتر بود؟ نه. آنها داشتههای دیگرشان را رو کردند: #تئاتر_آنلاین.
در وهله اول آنها آمدند و روی نمایش رایگان از طریق #اینترنت برنامهریزی کردند و سریع و عاجل نتیجه این فکر را عملی کردند. در بسیاری از کشورها مثل انگلستان، شرکت های سرشناس تئاتری با دسترسی به فیلم آثار نمایشی، اقدام به پخش آنها برای عموم مردم کردند
نویسنده گاردین در مقالهای با عنوان حرکت بعدی در هنر به این تئاترها اشاره میکند و در تحلیلی جامع، وجه #سرگرمی را در آنها پررنگتر میداند و مینویسد: کاشت چند دوربین در کنارههای صحنه، استفاده از جلوههای ویژه بصری و صوتی و بهره بردن از متنهایی عامهپسندتر و در نهایت پخش آن از پلتفرمهای مختلفی که به سادگی در دسترس عموم مردم قرار بگیرند، تئاتر را به اتاقها و خانههای ما آورده است. بیشتر:
https://tinyurl.com/njwxf3d6
www.irannewspaper.ir
چرخه حیات تئاتر بر بستر آنـلاین
#سینماویژن🔸گریزگرایی در سینما
▫️نویسنده: #گیل_برانتسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
معنی آشکار #گریزگرایی (escapism) یا گرایش به گریز و فرار، یعنی تمایل به گریختن به ویژه از #واقعیت. اما این اصطلاح را بیشتر برخی از منتقدانی به کار گرفتهاند که میخواستهاند #سینما و #تلویزیون را به عنوان صورتهای #سرگرمی فرهنگی تودهها کوچک بشمارند و آن را عمدتاً در برابر جدیت سینمای هنری به کار بردهاند. این واژه همچنین همه تماشاگران غیر انتقادی سینما را نیز در بر میگیرد و معمولاً به عنوان واژه مترادف سرگرمی یا برخی از ژانرهای سینمایی از جمله #ژانر موزیکال و عشقی به کار میرود. فیلمهای جنگی یا درامهای دادگاهی نیز که جزو این ژانرها محسوب نمیشوند، نوعی گریز سرگرمکننده برای مخاطبان به شمار میآیند. پرسش اصلی ممکن است این باشد: چه کسی میگریزد، به درون کدام دنیای تخیلی و چرا؟
GILL BRANSTON
▫️نویسنده: #گیل_برانتسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
معنی آشکار #گریزگرایی (escapism) یا گرایش به گریز و فرار، یعنی تمایل به گریختن به ویژه از #واقعیت. اما این اصطلاح را بیشتر برخی از منتقدانی به کار گرفتهاند که میخواستهاند #سینما و #تلویزیون را به عنوان صورتهای #سرگرمی فرهنگی تودهها کوچک بشمارند و آن را عمدتاً در برابر جدیت سینمای هنری به کار بردهاند. این واژه همچنین همه تماشاگران غیر انتقادی سینما را نیز در بر میگیرد و معمولاً به عنوان واژه مترادف سرگرمی یا برخی از ژانرهای سینمایی از جمله #ژانر موزیکال و عشقی به کار میرود. فیلمهای جنگی یا درامهای دادگاهی نیز که جزو این ژانرها محسوب نمیشوند، نوعی گریز سرگرمکننده برای مخاطبان به شمار میآیند. پرسش اصلی ممکن است این باشد: چه کسی میگریزد، به درون کدام دنیای تخیلی و چرا؟
GILL BRANSTON
#سینماویژن
🔸سرگرمی و نظریهپردازان فیلم و تلویزیون
▫️نویسنده: #دیوید_ایبلک
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#سرگرمی (entertainment) از مفاهیمی است که معمولاً در جایگاه خود به کار نمیرود و در عین حال، برای نظریهپردازان فیلم و تلویزیون معنای ویژه و مهمی دارد.
سرگرمی غالبا در تضاد با اهداف جدی مطرح میشود و همین تضاد به یک برداشت غلط دامن زده است. بر اساس این برداشت، هر پژوهشگر یا نظریهپردازی که تولیدات #صنعتسرگرمی را بررسی میکند، خود را سرگرم یک کار سبک و بیاهمیت کردهاست. جایگاه فیلم و تلویزیون به عنوان رسانههای سرگرمکننده همواره باعث ضعف نظری سینما و تلویزیون در نهادهای آکادمیک شده است.
بخش عمدهای از تولیدات سینمایی و ویدیویی با هدف سرگرم کردن ساخته میشوند و روزانه میلیونها نفر پول و زمان صرف دیدن آنها میکنند. صنعت سرگرمی منابع شخصی و اجتماعی فراوانی را به خود اختصاص میدهد و بر خلاف آنچه برخی مخالفان نظریه تأثیرات رسانهای مطرح میکنند، این صنعت به طرزی مؤثر و مستقیم، سمت و سوی تحلیل اجتماعی را تا حدودی تعیین میکند و آن را میسازد. هر اندازه یک شو تلویزیونی یا فیلمی سینمایی پیش پا افتاده و تأثیر آن نیز زودگذر باشد، باز هم تعداد مخاطبان و گستره نفوذ آن آنقدر چشمگیر است که ارزش بررسی در سطح آکادمیک را دارد، حتی اگر به عنوان یک «سرگرمی صرف» طبقه بندی شود.
پژوهشهای آکادمیک سینمایی نیز به انتقاداتی که از سرگرمی صرف شده است، پاسخ گفتهاند. این پژوهشها بر این نکته پای میفشارند که عمق هنری و حتی فلسفی برخی از این فیلمها، فارغ از محدودیتها و الزامات صنعت فیلمهای سرگرمکننده، بسیار چشمگیر است (متأسفانه حذف این الزامات محدودیتزا، همیشه با قطع حمایتهای مالی نیز همراه است). فیلم، رسانهای پر هزینه است که اگرچه شاعرانه نیز به شمار میآید، تولید آن به هیچ وجه مثل سرودن یک شعر، ساده نیست.
متقاعدکنندهترین راه برای نمایش "وزن" رسانه فیلم، برشمردن ارزشهای هنری آن نیست، بلکه ارزش فیلم با تأثیر جمعی کارهای نظریهپردازان و منتقدانی آشکار میشود که معتقدند نوشتن درباره فیلم، مانند نوشتن درباره سایر کارهای هنری، هدفی ارزشمند به حساب میآید. البته همه متونی که درباره فیلم نوشته شدهاند، کیفیت بالایی ندارند و بنابراین ماندگار نیستند. با این حال، وضعیت فیلم و سینما به نقطهای رسیده است که افکار پژوهشگران سینمایی نسبت به رسانه فیلم، به عنوان همتایان فرهیخته سایر محققان در شاخههای گوناگون علوم انسانی، تبعیضی کور و بیرحمانه به حساب میآید.
DAVID A BLACK
🔸سرگرمی و نظریهپردازان فیلم و تلویزیون
▫️نویسنده: #دیوید_ایبلک
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#سرگرمی (entertainment) از مفاهیمی است که معمولاً در جایگاه خود به کار نمیرود و در عین حال، برای نظریهپردازان فیلم و تلویزیون معنای ویژه و مهمی دارد.
سرگرمی غالبا در تضاد با اهداف جدی مطرح میشود و همین تضاد به یک برداشت غلط دامن زده است. بر اساس این برداشت، هر پژوهشگر یا نظریهپردازی که تولیدات #صنعتسرگرمی را بررسی میکند، خود را سرگرم یک کار سبک و بیاهمیت کردهاست. جایگاه فیلم و تلویزیون به عنوان رسانههای سرگرمکننده همواره باعث ضعف نظری سینما و تلویزیون در نهادهای آکادمیک شده است.
بخش عمدهای از تولیدات سینمایی و ویدیویی با هدف سرگرم کردن ساخته میشوند و روزانه میلیونها نفر پول و زمان صرف دیدن آنها میکنند. صنعت سرگرمی منابع شخصی و اجتماعی فراوانی را به خود اختصاص میدهد و بر خلاف آنچه برخی مخالفان نظریه تأثیرات رسانهای مطرح میکنند، این صنعت به طرزی مؤثر و مستقیم، سمت و سوی تحلیل اجتماعی را تا حدودی تعیین میکند و آن را میسازد. هر اندازه یک شو تلویزیونی یا فیلمی سینمایی پیش پا افتاده و تأثیر آن نیز زودگذر باشد، باز هم تعداد مخاطبان و گستره نفوذ آن آنقدر چشمگیر است که ارزش بررسی در سطح آکادمیک را دارد، حتی اگر به عنوان یک «سرگرمی صرف» طبقه بندی شود.
پژوهشهای آکادمیک سینمایی نیز به انتقاداتی که از سرگرمی صرف شده است، پاسخ گفتهاند. این پژوهشها بر این نکته پای میفشارند که عمق هنری و حتی فلسفی برخی از این فیلمها، فارغ از محدودیتها و الزامات صنعت فیلمهای سرگرمکننده، بسیار چشمگیر است (متأسفانه حذف این الزامات محدودیتزا، همیشه با قطع حمایتهای مالی نیز همراه است). فیلم، رسانهای پر هزینه است که اگرچه شاعرانه نیز به شمار میآید، تولید آن به هیچ وجه مثل سرودن یک شعر، ساده نیست.
متقاعدکنندهترین راه برای نمایش "وزن" رسانه فیلم، برشمردن ارزشهای هنری آن نیست، بلکه ارزش فیلم با تأثیر جمعی کارهای نظریهپردازان و منتقدانی آشکار میشود که معتقدند نوشتن درباره فیلم، مانند نوشتن درباره سایر کارهای هنری، هدفی ارزشمند به حساب میآید. البته همه متونی که درباره فیلم نوشته شدهاند، کیفیت بالایی ندارند و بنابراین ماندگار نیستند. با این حال، وضعیت فیلم و سینما به نقطهای رسیده است که افکار پژوهشگران سینمایی نسبت به رسانه فیلم، به عنوان همتایان فرهیخته سایر محققان در شاخههای گوناگون علوم انسانی، تبعیضی کور و بیرحمانه به حساب میآید.
DAVID A BLACK
#شبکههایاجتماعی▫️تغییر مفهوم ستاره -٢
🔸جادویی که با لایک باطل شد
🔹#کسری_ولایی
در نسخههای اولیه از شبکههای اجتماعی، یعنی #فیسبوک و ماقبلش، هدف صرفا حضور در فضای مجازی بود. به تدریج #بازیوارسازی (گیمیفیکیشن)، عدد و تولید محتوا اضافه شد و بازی تغییر کرد. در این دنیای تازه که مناسباتش با تعداد #لایک و #فالوئر تعیین میشود، سیاهیلشگرهای سابق هم فرصت پیدا میکنند تا کنار سلبریتیها قرار بگیرند و ازشان جلو بزنند.
عامل طبقهسازِ #شهرت سر جای خودش است اما شبکه اجتماعی تبدیل شده به سکویی که با سرعت بیشتری امکان جابهجایی در طبقات را فراهم میکند. بدون تولید محتوای حرفهای و اعتبار قبلی برآمده از دنیای واقعی، گاهی احمقانهترین ایدهها میتواند به شهرت فرد منجر شود و خیلی زود و غیرمنتظره کاربر معمولی را در مقام #سلبریتی قرار دهد. ضمنا نباید از قلم انداخت که فرهنگ #طرفداری و جنس ارتباط بین مخاطب و ستاره نیز تغییر کرده است. با تعریف امروزی، طرفداری تبدیل شده به یک #کنش پویا و بخش عمدهای از قدرت و شهرت هر ستاره در شبکههای اجتماعی به میزان #تعامل با طرفدارانش وابسته است. بیدلیل نیست که چهرههای بانفوذ در فضای مجازی به واسطهی لشگر هواداران خود شناخته میشوند؛ چرا که فعالیت میلیونها #هوادار در فضای مجازی، مقدمهای است برای تولید ارزش در دنیای واقعی.
گرچه صحنه هنوز سر جای خودش است و قرار نیست که #اینفلوئنسرها جای ستارگان را بگیرند، ستاره برای حفظ و رشد محبوبیت خود نمیتواند شبکههای اجتماعی را انکار کند، تا جایی که حتی تعداد #فالوئرها از نظر تجاری تبدیل شده به عاملی برای حضور موثر در صحنه. صنعت #سرگرمی به راحتی میتواند هر پدیدهی تازهای را هضم و مناسباتش را بر اساس آن بازتعریف کند. در نتیجه مانند خیلی از پدیدههای مربوط به قرن قبلی که برای نسل جدید کاملا ناشناختهاند، درک ما هم از مفهوم #ستاره و هوادار شاید در آینده نهچندان دور به کل منسوخ یا متحول شود. پایان
🔸جادویی که با لایک باطل شد
🔹#کسری_ولایی
در نسخههای اولیه از شبکههای اجتماعی، یعنی #فیسبوک و ماقبلش، هدف صرفا حضور در فضای مجازی بود. به تدریج #بازیوارسازی (گیمیفیکیشن)، عدد و تولید محتوا اضافه شد و بازی تغییر کرد. در این دنیای تازه که مناسباتش با تعداد #لایک و #فالوئر تعیین میشود، سیاهیلشگرهای سابق هم فرصت پیدا میکنند تا کنار سلبریتیها قرار بگیرند و ازشان جلو بزنند.
عامل طبقهسازِ #شهرت سر جای خودش است اما شبکه اجتماعی تبدیل شده به سکویی که با سرعت بیشتری امکان جابهجایی در طبقات را فراهم میکند. بدون تولید محتوای حرفهای و اعتبار قبلی برآمده از دنیای واقعی، گاهی احمقانهترین ایدهها میتواند به شهرت فرد منجر شود و خیلی زود و غیرمنتظره کاربر معمولی را در مقام #سلبریتی قرار دهد. ضمنا نباید از قلم انداخت که فرهنگ #طرفداری و جنس ارتباط بین مخاطب و ستاره نیز تغییر کرده است. با تعریف امروزی، طرفداری تبدیل شده به یک #کنش پویا و بخش عمدهای از قدرت و شهرت هر ستاره در شبکههای اجتماعی به میزان #تعامل با طرفدارانش وابسته است. بیدلیل نیست که چهرههای بانفوذ در فضای مجازی به واسطهی لشگر هواداران خود شناخته میشوند؛ چرا که فعالیت میلیونها #هوادار در فضای مجازی، مقدمهای است برای تولید ارزش در دنیای واقعی.
گرچه صحنه هنوز سر جای خودش است و قرار نیست که #اینفلوئنسرها جای ستارگان را بگیرند، ستاره برای حفظ و رشد محبوبیت خود نمیتواند شبکههای اجتماعی را انکار کند، تا جایی که حتی تعداد #فالوئرها از نظر تجاری تبدیل شده به عاملی برای حضور موثر در صحنه. صنعت #سرگرمی به راحتی میتواند هر پدیدهی تازهای را هضم و مناسباتش را بر اساس آن بازتعریف کند. در نتیجه مانند خیلی از پدیدههای مربوط به قرن قبلی که برای نسل جدید کاملا ناشناختهاند، درک ما هم از مفهوم #ستاره و هوادار شاید در آینده نهچندان دور به کل منسوخ یا متحول شود. پایان