عزای عروسی در تالار زمان و مسئولیت فرهیختگان
✍🏻*رئوف آذری
#مانگه_شه_و
(Manga Shaw)
واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است!
این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته و به ویژه در دورانی که #برق، این موهبت ادیسون داد، روستاها را چون این روزها در چنبره مرگ سکوت و آرامش شبانه، فرو نبرده بود و فحوای شب معنای دقیق خود را داشت، نعمتی از یزدان شمرده می شد که در سایه لطف مهتاب، شبانه نیز کارمانده از روز و نیز ارتباط وحمل ونقل و شکار در شب را میسور می ساخت و همان نیز از دیرزمان، «مانگه شه و» را در ردیف فرصت و نعمت قرار می داد!
پنج شنبه شب چهاردهمین روز آذر اما در سقز، «مانگه شه و» چون نقمت بر سر جمعی از شهروندان کُرد، آوار شد تا البته باز به تعبیری دگر فرصتی سازدتا از #تالار_زمان، درس نکته هایی منتقل کند!
پرواضح است که مخاطب این نکته ها، پیش و بیش از آسیب دیدگان و خانواده های شان، #فرهیختگان جامعه،دانشگاهیان و شایستگان کُردستانی اند که اشاراتی را کافی می دانند تا آستین همت بالازنند و ریشه های مرگ، درد و بحران را در جایی دگر دنبال کنند!
از انصاف نباید گذشت که در همان ساعات پسارویداد #تالار_مانگه_شه_و سقز، فرهیختگانی قلم زدند و شایستگانی روایت کردند و دانشگاهیانی ریشه ها را هدف گرفتند که در خور سپاس وتکریم اند ولی به جد حادثه آذرماه سقز، از زواياي بسيار مستعد كنكاش است كه چند از بسيارش، قابل تأمل اند، از جمله: • چه بر سر خاورميانه و ايران و ويژه تر كُردستان آمده كه حتي مجالس سور و سرور و عروسي هم، بوي مرگ مي دهند؟
• سياست ورزان،مسئولان و متوليان چه سهمي از اين قلب ارزش ها و تغيير كاركردها و تحول در فحواي واژگان دارند كه "مانگه شه و" تهديد مي شود و "تالار عروسي" تير و تبر خلاص شدن يك زندگي؟!
• جامعه را چه شده است كه "پاشنه بلندي" مُد مي شود اما "پيشينه بيني" و"پيش بيني" و برنامه ريزي و مديريت بحران، از مُد مي افتد؟
• ما را چه شده است كه منفعت طلبي و عافيت زدگي مان، چنان لجام گسيخته است كه جداي از تغييركاربري ساختمان ها، كاركردذاتي "پدر" و"مادر" و دوست و همشهري رنگ مي بازند و با كم ترين موج و صدايي، دست از پا گم كرده، فقط "خودبين"مي شويم و رها از هر قيد و دلبستگي، ره نجات خود حتي از مسير مرگ ديگران مي پوييم؟
•رسانه هاي خاص و رسانه اي هاي مأمور، تا چه اندازه در معنابخشي ويژه از صداها و نيز ترس و وحشت زايي از هرصداي نامتعارفي، نقش داشته و موجبات سلب امنيت و آرامش حتي در سورها و شادي ها و مترصد ماندن بشر امروزي براي تجربه هر دردي و انتشار وسيع و عالمي آن و نيز رخت بر بستن فضايل و آلودن شان به رذايل شده اند؟
ده ها سئوال و ده ها نكته مي توان از حوادثي اينچنيني استحصال كرد شايد كه ذهني تلنگري خورد و فرهيخته اي دانشگاهي و شايسته اي فرهيخته، آستين بالازند و فارغ از توهم "شگون عروس"به اقدامي در خور پساحادثه،همت گمارد.
امروز بهانه اي ارزشمند است تا فرهيختگان و شايستگان وبه ويژه دانشگاهيان از "دل مصيبت" ،"درس نكته ها" برگيرند و با ريشه يابي حادثه سقز، و امثال اين حوادث،چاره اي براي استيصال امروزي بشر در برابر قلب ارزش ها و تغيير كاركرد واژگان،بيابند و اين همه منفعت محوري را به پاي همزيست مداري، دوستداري و صلح وندي، قرباني كنند كه به زعم نگارنده اولين گام ها مي تواند آموزش اصول اوليه مواجه و مديريت بحران توسط دانشگاه ها و صدالبته منبعث از پژوهش ها،ريشه يابي ها و علت جويي ها باشد...
و البته حمایت روانی و عاطفی از عروس و داماد و همدلی با خانواده های داغدار و فهم شرایط مالک تالار و عامل حادثه و سهیم دیدن ديگران در حادثه روي داده ضمن لحاظ كردن روح بخشش و گذشت با تأكيد بر اصلاح رويه ها...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#سقز
#تالار_مانگه_شه_و
#رسالت_فرهیختگان
#نگاه_دگر
@sopskf
------
https://www.instagram.com/p/B5vrMWSFFut/?igshid=18lnsi9jwx3z1
✍🏻*رئوف آذری
#مانگه_شه_و
(Manga Shaw)
واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است!
این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته و به ویژه در دورانی که #برق، این موهبت ادیسون داد، روستاها را چون این روزها در چنبره مرگ سکوت و آرامش شبانه، فرو نبرده بود و فحوای شب معنای دقیق خود را داشت، نعمتی از یزدان شمرده می شد که در سایه لطف مهتاب، شبانه نیز کارمانده از روز و نیز ارتباط وحمل ونقل و شکار در شب را میسور می ساخت و همان نیز از دیرزمان، «مانگه شه و» را در ردیف فرصت و نعمت قرار می داد!
پنج شنبه شب چهاردهمین روز آذر اما در سقز، «مانگه شه و» چون نقمت بر سر جمعی از شهروندان کُرد، آوار شد تا البته باز به تعبیری دگر فرصتی سازدتا از #تالار_زمان، درس نکته هایی منتقل کند!
پرواضح است که مخاطب این نکته ها، پیش و بیش از آسیب دیدگان و خانواده های شان، #فرهیختگان جامعه،دانشگاهیان و شایستگان کُردستانی اند که اشاراتی را کافی می دانند تا آستین همت بالازنند و ریشه های مرگ، درد و بحران را در جایی دگر دنبال کنند!
از انصاف نباید گذشت که در همان ساعات پسارویداد #تالار_مانگه_شه_و سقز، فرهیختگانی قلم زدند و شایستگانی روایت کردند و دانشگاهیانی ریشه ها را هدف گرفتند که در خور سپاس وتکریم اند ولی به جد حادثه آذرماه سقز، از زواياي بسيار مستعد كنكاش است كه چند از بسيارش، قابل تأمل اند، از جمله: • چه بر سر خاورميانه و ايران و ويژه تر كُردستان آمده كه حتي مجالس سور و سرور و عروسي هم، بوي مرگ مي دهند؟
• سياست ورزان،مسئولان و متوليان چه سهمي از اين قلب ارزش ها و تغيير كاركردها و تحول در فحواي واژگان دارند كه "مانگه شه و" تهديد مي شود و "تالار عروسي" تير و تبر خلاص شدن يك زندگي؟!
• جامعه را چه شده است كه "پاشنه بلندي" مُد مي شود اما "پيشينه بيني" و"پيش بيني" و برنامه ريزي و مديريت بحران، از مُد مي افتد؟
• ما را چه شده است كه منفعت طلبي و عافيت زدگي مان، چنان لجام گسيخته است كه جداي از تغييركاربري ساختمان ها، كاركردذاتي "پدر" و"مادر" و دوست و همشهري رنگ مي بازند و با كم ترين موج و صدايي، دست از پا گم كرده، فقط "خودبين"مي شويم و رها از هر قيد و دلبستگي، ره نجات خود حتي از مسير مرگ ديگران مي پوييم؟
•رسانه هاي خاص و رسانه اي هاي مأمور، تا چه اندازه در معنابخشي ويژه از صداها و نيز ترس و وحشت زايي از هرصداي نامتعارفي، نقش داشته و موجبات سلب امنيت و آرامش حتي در سورها و شادي ها و مترصد ماندن بشر امروزي براي تجربه هر دردي و انتشار وسيع و عالمي آن و نيز رخت بر بستن فضايل و آلودن شان به رذايل شده اند؟
ده ها سئوال و ده ها نكته مي توان از حوادثي اينچنيني استحصال كرد شايد كه ذهني تلنگري خورد و فرهيخته اي دانشگاهي و شايسته اي فرهيخته، آستين بالازند و فارغ از توهم "شگون عروس"به اقدامي در خور پساحادثه،همت گمارد.
امروز بهانه اي ارزشمند است تا فرهيختگان و شايستگان وبه ويژه دانشگاهيان از "دل مصيبت" ،"درس نكته ها" برگيرند و با ريشه يابي حادثه سقز، و امثال اين حوادث،چاره اي براي استيصال امروزي بشر در برابر قلب ارزش ها و تغيير كاركرد واژگان،بيابند و اين همه منفعت محوري را به پاي همزيست مداري، دوستداري و صلح وندي، قرباني كنند كه به زعم نگارنده اولين گام ها مي تواند آموزش اصول اوليه مواجه و مديريت بحران توسط دانشگاه ها و صدالبته منبعث از پژوهش ها،ريشه يابي ها و علت جويي ها باشد...
و البته حمایت روانی و عاطفی از عروس و داماد و همدلی با خانواده های داغدار و فهم شرایط مالک تالار و عامل حادثه و سهیم دیدن ديگران در حادثه روي داده ضمن لحاظ كردن روح بخشش و گذشت با تأكيد بر اصلاح رويه ها...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#سقز
#تالار_مانگه_شه_و
#رسالت_فرهیختگان
#نگاه_دگر
@sopskf
------
https://www.instagram.com/p/B5vrMWSFFut/?igshid=18lnsi9jwx3z1
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
عزای عروسی در تالار زمان و مسئولیت فرهیختگان ✍🏻*رئوف آذری #مانگه_شه_و (Manga Shaw) واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است! این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته…