Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۵)-------نگارش جمعه ۲۲ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
هوا گرم شده بود و قطعی برق، در برنامه شهرستان اعلام شده بود!
ماموستا دکترسیدعبدالسلام محمودیان بر پشت تریبون #مسجد_ئاشتی، جای خوش کرده بود و از حُسن اتفاق، از دو نعمت ارزشمند #آب و #برق، و نیز مصرف بی رویه آن دو و هدر رفت منابع ملی و بین المللی می گفت و به استناد آیات، احادیث، داستان، مثل و ... سعی وافر در تفهیم شرایط روز و القاء تکالیف شهروندی حدود ۲هزار مستمع شرکت کننده در نماز جمعه بیوران- منطقه ای از مناطق گردشگری سردشت- در ظرف زمانی حاضر داشت...
آن سوتر اما، محمدها و حاج اسماعیل، خارج از مسجد و کنار تابلوی برق، تمام دقایق تریبون داری امام جمعه را سراپا گوش دادند و لختی چمباتمه هم نزدند!
محمد مام قادر عضو شورای روستا، محمداحمدمینه هم عضو هیات امنای مسجد
و
حاج اسماعیل خضری، معمار و بنیانگذار اول خشتِ مسجد ئاشتی تا آخری اش، هوشیار و بزرگ منشانه، لحظه به لحظه مترصد ایستادند تا به محض قطعی برق، موتور برق امانی شان را روشن کرده و سیم ها را جابه جا کنند تا هم بلندگوها صدای شان، همچنان، گوش های شرکت کنندگان را نوازش دهد و هم کولرها، در این لحظات جهنمی، بر رسالت خنک کنندگی شان، مستدام بمانند!
جالب است بدانید این هرسه، از با ثبات ترین و میدان دارترین نیروهای ساخت مسجد نیز بودند و اینک نیز مهربانانه، مترصد لحظه به لحظه، استواری و تداوم رسالت واقعی مسجدند...
هرچند خود نیز به ظاهر از جمع آنانم اما اعتراف می کنم که آنروز فقط با ایستادن در محضر مهرکم مثال شان، توان و انرژی کم آوردم و دردکمرم مجدد عود کرد و همان سبب شد خدایم را شاکر باشم که سفرهای مکرر، مجال در کنار آن سه عزیز بودن را ستانده است چه اگر چنین نبود، خدا می داند که رنجم به تبع مهربانی های بزرگ شان چه سان فزونی می یافت...😃
راهی نداشته و نمی یابم جز اینکه بر بال رسانه ذکری کنم از آن بزرگ مهربانان و ایثار چندوجهی و متداوم شان...
سپاس هر سه شان را که مهربانی را خارج از جغرافیای توان انسانی، وسعت بخشیده اند و سپاس ویژه خطبه ارزنده الگوی مصرف خطیب بزرگوار آن مسجد را ...🌷❤👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#نماز_جمعه
#الگوی_مصرف
#مسجد_ئاشتی
#بیوران
#مهربانی_روز
تلگرام
@MLiteracy
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۵)-------نگارش جمعه ۲۲ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
هوا گرم شده بود و قطعی برق، در برنامه شهرستان اعلام شده بود!
ماموستا دکترسیدعبدالسلام محمودیان بر پشت تریبون #مسجد_ئاشتی، جای خوش کرده بود و از حُسن اتفاق، از دو نعمت ارزشمند #آب و #برق، و نیز مصرف بی رویه آن دو و هدر رفت منابع ملی و بین المللی می گفت و به استناد آیات، احادیث، داستان، مثل و ... سعی وافر در تفهیم شرایط روز و القاء تکالیف شهروندی حدود ۲هزار مستمع شرکت کننده در نماز جمعه بیوران- منطقه ای از مناطق گردشگری سردشت- در ظرف زمانی حاضر داشت...
آن سوتر اما، محمدها و حاج اسماعیل، خارج از مسجد و کنار تابلوی برق، تمام دقایق تریبون داری امام جمعه را سراپا گوش دادند و لختی چمباتمه هم نزدند!
محمد مام قادر عضو شورای روستا، محمداحمدمینه هم عضو هیات امنای مسجد
و
حاج اسماعیل خضری، معمار و بنیانگذار اول خشتِ مسجد ئاشتی تا آخری اش، هوشیار و بزرگ منشانه، لحظه به لحظه مترصد ایستادند تا به محض قطعی برق، موتور برق امانی شان را روشن کرده و سیم ها را جابه جا کنند تا هم بلندگوها صدای شان، همچنان، گوش های شرکت کنندگان را نوازش دهد و هم کولرها، در این لحظات جهنمی، بر رسالت خنک کنندگی شان، مستدام بمانند!
جالب است بدانید این هرسه، از با ثبات ترین و میدان دارترین نیروهای ساخت مسجد نیز بودند و اینک نیز مهربانانه، مترصد لحظه به لحظه، استواری و تداوم رسالت واقعی مسجدند...
هرچند خود نیز به ظاهر از جمع آنانم اما اعتراف می کنم که آنروز فقط با ایستادن در محضر مهرکم مثال شان، توان و انرژی کم آوردم و دردکمرم مجدد عود کرد و همان سبب شد خدایم را شاکر باشم که سفرهای مکرر، مجال در کنار آن سه عزیز بودن را ستانده است چه اگر چنین نبود، خدا می داند که رنجم به تبع مهربانی های بزرگ شان چه سان فزونی می یافت...😃
راهی نداشته و نمی یابم جز اینکه بر بال رسانه ذکری کنم از آن بزرگ مهربانان و ایثار چندوجهی و متداوم شان...
سپاس هر سه شان را که مهربانی را خارج از جغرافیای توان انسانی، وسعت بخشیده اند و سپاس ویژه خطبه ارزنده الگوی مصرف خطیب بزرگوار آن مسجد را ...🌷❤👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#نماز_جمعه
#الگوی_مصرف
#مسجد_ئاشتی
#بیوران
#مهربانی_روز
تلگرام
@MLiteracy
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
عزای عروسی در تالار زمان و مسئولیت فرهیختگان
✍🏻*رئوف آذری
#مانگه_شه_و
(Manga Shaw)
واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است!
این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته و به ویژه در دورانی که #برق، این موهبت ادیسون داد، روستاها را چون این روزها در چنبره مرگ سکوت و آرامش شبانه، فرو نبرده بود و فحوای شب معنای دقیق خود را داشت، نعمتی از یزدان شمرده می شد که در سایه لطف مهتاب، شبانه نیز کارمانده از روز و نیز ارتباط وحمل ونقل و شکار در شب را میسور می ساخت و همان نیز از دیرزمان، «مانگه شه و» را در ردیف فرصت و نعمت قرار می داد!
پنج شنبه شب چهاردهمین روز آذر اما در سقز، «مانگه شه و» چون نقمت بر سر جمعی از شهروندان کُرد، آوار شد تا البته باز به تعبیری دگر فرصتی سازدتا از #تالار_زمان، درس نکته هایی منتقل کند!
پرواضح است که مخاطب این نکته ها، پیش و بیش از آسیب دیدگان و خانواده های شان، #فرهیختگان جامعه،دانشگاهیان و شایستگان کُردستانی اند که اشاراتی را کافی می دانند تا آستین همت بالازنند و ریشه های مرگ، درد و بحران را در جایی دگر دنبال کنند!
از انصاف نباید گذشت که در همان ساعات پسارویداد #تالار_مانگه_شه_و سقز، فرهیختگانی قلم زدند و شایستگانی روایت کردند و دانشگاهیانی ریشه ها را هدف گرفتند که در خور سپاس وتکریم اند ولی به جد حادثه آذرماه سقز، از زواياي بسيار مستعد كنكاش است كه چند از بسيارش، قابل تأمل اند، از جمله: • چه بر سر خاورميانه و ايران و ويژه تر كُردستان آمده كه حتي مجالس سور و سرور و عروسي هم، بوي مرگ مي دهند؟
• سياست ورزان،مسئولان و متوليان چه سهمي از اين قلب ارزش ها و تغيير كاركردها و تحول در فحواي واژگان دارند كه "مانگه شه و" تهديد مي شود و "تالار عروسي" تير و تبر خلاص شدن يك زندگي؟!
• جامعه را چه شده است كه "پاشنه بلندي" مُد مي شود اما "پيشينه بيني" و"پيش بيني" و برنامه ريزي و مديريت بحران، از مُد مي افتد؟
• ما را چه شده است كه منفعت طلبي و عافيت زدگي مان، چنان لجام گسيخته است كه جداي از تغييركاربري ساختمان ها، كاركردذاتي "پدر" و"مادر" و دوست و همشهري رنگ مي بازند و با كم ترين موج و صدايي، دست از پا گم كرده، فقط "خودبين"مي شويم و رها از هر قيد و دلبستگي، ره نجات خود حتي از مسير مرگ ديگران مي پوييم؟
•رسانه هاي خاص و رسانه اي هاي مأمور، تا چه اندازه در معنابخشي ويژه از صداها و نيز ترس و وحشت زايي از هرصداي نامتعارفي، نقش داشته و موجبات سلب امنيت و آرامش حتي در سورها و شادي ها و مترصد ماندن بشر امروزي براي تجربه هر دردي و انتشار وسيع و عالمي آن و نيز رخت بر بستن فضايل و آلودن شان به رذايل شده اند؟
ده ها سئوال و ده ها نكته مي توان از حوادثي اينچنيني استحصال كرد شايد كه ذهني تلنگري خورد و فرهيخته اي دانشگاهي و شايسته اي فرهيخته، آستين بالازند و فارغ از توهم "شگون عروس"به اقدامي در خور پساحادثه،همت گمارد.
امروز بهانه اي ارزشمند است تا فرهيختگان و شايستگان وبه ويژه دانشگاهيان از "دل مصيبت" ،"درس نكته ها" برگيرند و با ريشه يابي حادثه سقز، و امثال اين حوادث،چاره اي براي استيصال امروزي بشر در برابر قلب ارزش ها و تغيير كاركرد واژگان،بيابند و اين همه منفعت محوري را به پاي همزيست مداري، دوستداري و صلح وندي، قرباني كنند كه به زعم نگارنده اولين گام ها مي تواند آموزش اصول اوليه مواجه و مديريت بحران توسط دانشگاه ها و صدالبته منبعث از پژوهش ها،ريشه يابي ها و علت جويي ها باشد...
و البته حمایت روانی و عاطفی از عروس و داماد و همدلی با خانواده های داغدار و فهم شرایط مالک تالار و عامل حادثه و سهیم دیدن ديگران در حادثه روي داده ضمن لحاظ كردن روح بخشش و گذشت با تأكيد بر اصلاح رويه ها...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#سقز
#تالار_مانگه_شه_و
#رسالت_فرهیختگان
#نگاه_دگر
@sopskf
------
https://www.instagram.com/p/B5vrMWSFFut/?igshid=18lnsi9jwx3z1
✍🏻*رئوف آذری
#مانگه_شه_و
(Manga Shaw)
واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است!
این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته و به ویژه در دورانی که #برق، این موهبت ادیسون داد، روستاها را چون این روزها در چنبره مرگ سکوت و آرامش شبانه، فرو نبرده بود و فحوای شب معنای دقیق خود را داشت، نعمتی از یزدان شمرده می شد که در سایه لطف مهتاب، شبانه نیز کارمانده از روز و نیز ارتباط وحمل ونقل و شکار در شب را میسور می ساخت و همان نیز از دیرزمان، «مانگه شه و» را در ردیف فرصت و نعمت قرار می داد!
پنج شنبه شب چهاردهمین روز آذر اما در سقز، «مانگه شه و» چون نقمت بر سر جمعی از شهروندان کُرد، آوار شد تا البته باز به تعبیری دگر فرصتی سازدتا از #تالار_زمان، درس نکته هایی منتقل کند!
پرواضح است که مخاطب این نکته ها، پیش و بیش از آسیب دیدگان و خانواده های شان، #فرهیختگان جامعه،دانشگاهیان و شایستگان کُردستانی اند که اشاراتی را کافی می دانند تا آستین همت بالازنند و ریشه های مرگ، درد و بحران را در جایی دگر دنبال کنند!
از انصاف نباید گذشت که در همان ساعات پسارویداد #تالار_مانگه_شه_و سقز، فرهیختگانی قلم زدند و شایستگانی روایت کردند و دانشگاهیانی ریشه ها را هدف گرفتند که در خور سپاس وتکریم اند ولی به جد حادثه آذرماه سقز، از زواياي بسيار مستعد كنكاش است كه چند از بسيارش، قابل تأمل اند، از جمله: • چه بر سر خاورميانه و ايران و ويژه تر كُردستان آمده كه حتي مجالس سور و سرور و عروسي هم، بوي مرگ مي دهند؟
• سياست ورزان،مسئولان و متوليان چه سهمي از اين قلب ارزش ها و تغيير كاركردها و تحول در فحواي واژگان دارند كه "مانگه شه و" تهديد مي شود و "تالار عروسي" تير و تبر خلاص شدن يك زندگي؟!
• جامعه را چه شده است كه "پاشنه بلندي" مُد مي شود اما "پيشينه بيني" و"پيش بيني" و برنامه ريزي و مديريت بحران، از مُد مي افتد؟
• ما را چه شده است كه منفعت طلبي و عافيت زدگي مان، چنان لجام گسيخته است كه جداي از تغييركاربري ساختمان ها، كاركردذاتي "پدر" و"مادر" و دوست و همشهري رنگ مي بازند و با كم ترين موج و صدايي، دست از پا گم كرده، فقط "خودبين"مي شويم و رها از هر قيد و دلبستگي، ره نجات خود حتي از مسير مرگ ديگران مي پوييم؟
•رسانه هاي خاص و رسانه اي هاي مأمور، تا چه اندازه در معنابخشي ويژه از صداها و نيز ترس و وحشت زايي از هرصداي نامتعارفي، نقش داشته و موجبات سلب امنيت و آرامش حتي در سورها و شادي ها و مترصد ماندن بشر امروزي براي تجربه هر دردي و انتشار وسيع و عالمي آن و نيز رخت بر بستن فضايل و آلودن شان به رذايل شده اند؟
ده ها سئوال و ده ها نكته مي توان از حوادثي اينچنيني استحصال كرد شايد كه ذهني تلنگري خورد و فرهيخته اي دانشگاهي و شايسته اي فرهيخته، آستين بالازند و فارغ از توهم "شگون عروس"به اقدامي در خور پساحادثه،همت گمارد.
امروز بهانه اي ارزشمند است تا فرهيختگان و شايستگان وبه ويژه دانشگاهيان از "دل مصيبت" ،"درس نكته ها" برگيرند و با ريشه يابي حادثه سقز، و امثال اين حوادث،چاره اي براي استيصال امروزي بشر در برابر قلب ارزش ها و تغيير كاركرد واژگان،بيابند و اين همه منفعت محوري را به پاي همزيست مداري، دوستداري و صلح وندي، قرباني كنند كه به زعم نگارنده اولين گام ها مي تواند آموزش اصول اوليه مواجه و مديريت بحران توسط دانشگاه ها و صدالبته منبعث از پژوهش ها،ريشه يابي ها و علت جويي ها باشد...
و البته حمایت روانی و عاطفی از عروس و داماد و همدلی با خانواده های داغدار و فهم شرایط مالک تالار و عامل حادثه و سهیم دیدن ديگران در حادثه روي داده ضمن لحاظ كردن روح بخشش و گذشت با تأكيد بر اصلاح رويه ها...
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#سقز
#تالار_مانگه_شه_و
#رسالت_فرهیختگان
#نگاه_دگر
@sopskf
------
https://www.instagram.com/p/B5vrMWSFFut/?igshid=18lnsi9jwx3z1
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
عزای عروسی در تالار زمان و مسئولیت فرهیختگان ✍🏻*رئوف آذری #مانگه_شه_و (Manga Shaw) واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است! این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته…