✍️ ژن و آقازادگی در ژاپن – قسمت دوم
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
محمدرضا اسلامی
🔴 یک – چگونه بر تابیدن ها؟
در طی سالهای حضور در گروه سازه دانشگاه کوبه (بنا به نوع رشته) بازدیدهای متعددی به همراه اساتید دانشکده از پروژه های بلندمرتبه سازی «پنج بزرگ» در منطقه کانسای و کانتو برگزار شد. درتمام این بازدیدها (جدای از مباحث سازه ای بازدید) این سوال برایم وجود داشت که چرا مهندسین عمران ژاپنی پذیرفته اند "کارهای درشت" در دست چند شرکت (پنج شرکت) منحصر باشد و ذکر گلایه و اظهار استثمار و ... در میان نیست؟ چرا عنوان نمی شود اینها «مافیای» ساختمانی در ژاپن هستند و عنوان می شود اینها «پنج بزرگ» هستند؟ چطور فارغ التحصیلانِ رشته عمران و سازۀ بهترین دانشگاههای ژاپن پذیرفته اند که بعد از فارغ التحصیلی باید تمام تلاششان را بکنند تا پس از طی مراحل رقابتی، بتوانند در یکی از این پنج بزرگ استخدام بشوند؟ اینکه این «پنچ بزرگ» چطور بین شان دعوا نمی شود؟ و مثلا شرکت معظم تاکِ ناکا نمی آید کنفرانس مطبوعاتی برگزار کند که «اوبایاشی» فاسد است یا مثلاً در گرفتن فلان پروژۀ بزرگ حقِ ما را خورده و ... اَمثال این حرفها چرا جاری نیست؟ و سوال آخر اینکه خود این «پنج بزرگ» چطور دوام پیدا می کنند و بینِ اعضایِ هیات مدیره «خودشان»، دعوا و مرافعه و استعفا و انشعاب و... رخ نداده و نمی دهد؟ شرکتی مثل اوبایاشی چطور یکصدوبیست سال است دارد عظیم ترین و پیچیده ترین سازه های ژاپن را اجرا می کند؟
این قبیل سوالات درحین بازدید از این پروژه ها در ذهن ردیف می شود.
https://t.iss.one/solseghalam
یادداشت های مرتبط: یادداشت درخصوص بازدید از پروژه ساختمانی تاک ناکا در اوساکا:
https://solsnevis.blogfa.com/post-35.aspx
یادداشت درخصوص پروژه مگا تراس شرکت تاک ناکا در اوساکا:
https://www.solsnevis.blogfa.com/post-123.aspx
🔵 دو – شرکتهای خانوادگی :
در یادداشت قبل، مروری شد بر برخی شرکتهای صاحبنام ژاپنی (همچون #تویوتا یا #سومی_تومو)که "خانوادگی" ایجاد و اداره شده/می شوند. «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت عظیم سونی(Sony) و کسی که در موفقیتهای جهانی این شرکت معظم، نقش اساسی داشته چندین سال پیش کتابی نوشت تحت عنوان «ساخت ژاپن، مدیریت و موفقیت» و در این کتاب به نکته خیلی ظریف و دقیقی در این بحث اشاره کرد. موریتا، مدیریت ژاپنی را «مدیریت خانوادگی» مینامد و معتقد است مدیریت خانوادگی توانست ظرفیتِ ابداعِ مغزهای ژاپن را توسعه دهد و ژاپنِ مقلد را، به ژاپن مبتکر و مبدع تبدیل کند.
او در خصوص ضرورتِ این شرکتهای خانوادگی، در کتابش به تفصیل توضیح می دهد.
«مورتیا» (بنیانگذار) با شریک خود «ایبوکا»، پایههای اولیه سونی را در زیرزمین ساختمان بمباران شده ای استوار کرد و درمدت کوتاهی توانست بازارهای ایالات متحده را تسخیر کند. موریتا می نویسد: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان، این منبع پایانناپذیر است، باید آن را بسط داد، تربیت کرد، تمرین داد و مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه در آیندهای نزدیک گرانبهاترین و خلاقترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.» موریتا معتقد است در سایه «سازگاریِ» اعضایِ خانواده با هم، امکان «موفق شدن شرکت» وجود دارد. دقت کنیم که این نگاه، دقیقا مخالف نگاههایی شبیه این ضرب المثل هاست که: «شریک اگر خوب بود، خدا هم برای خودش میگرفت(!)» یا «معامله با آشنا، غمه» و ...
یادداشت درخصوص کتاب بنیانگذار سونی:
https://solsnevis.blogfa.com/post-66.aspx
🔴 سه – شرکتداریِ خانواده های جدید:
در واقع سوال مشخص دیگر، دراین بحث این است که چطور می شود در کشوری که اساساً (به طور نانوشته) به #ژن و «خانواده» اعتقاد وجود دارد، و برخی از شرکتهای بزرگ صدساله، دویست ساله و حتی سیصدساله در میان #ژن_خوب ها (!) شکل گرفته، ولی فضا و امکانِ ورود #ژن_معمولی (؟) (همچون #ماتسوشیتا، بنیانگذار #پاناسونیک یا سوییچیرو هوندا بنیانگذار #هوندا) و خانواده هایشان، به گردونه صنعت و تولید میسر و ممکن است؟
برای پاسخ به این سوالات همچنان نیازمند مرور فکت های مرتبط به تاریخ ژاپن معاصر در یادداشتهای بعدی هستیم، ولی به اجمال می توان تا اینجای بحث چنین گفت که در یک کشور، در صورتی که باور به «تولید» به مفهوم واقعی (و نه دلالی) در ذهن ها شکل بگیرد، بعد از یک مقطعی، از این بحثها عبور صورت می گیرد، و افراد، یا برای «ایجاد مجموعه ای جدید» تلاش می کنند یا برای کارکردن، به همان شرکتهایِ موجود می پیوندند.
در واقع، یا نظمِ موجود، پذیرفته می شود و بجای شکل گیری درگیریهای بی پایانِ من #ژن_خوب هستم یا نیستم، یا اینکه فلانی ژن خوب هست یا #ژن_رانتی بوده، دو سناریو رخ می دهد: مجموعه جدید تولید می شود یا مجموعه های قبلی تقویت می شوند.
این بحث را ادامه خواهیم داد.
#ژن_خوب #ژن_رانتی #ژاپن
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2