ارزیابی شتابزده
13.7K subscribers
913 photos
305 videos
33 files
864 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
مشق با تاخیر!

🔷 یکی از دانشجویان رشته مکانیک که در درس مقاومت مصالح حضور دارد ایمیل زد که در ساعت حل تمرین، سر کار هست و نمی تواند در آن ساعت برای ملاقات بیاید و لذا درخواست کرد که ساعت دیگری را برایش منظور کنم. (قبلا اینجا شرح شد که طیف وسیعی از دانشجویان دوره لیسانس در ژاپن و آمریکا کار پاره وقت می کنند برای درآوردن بخشی از هزینه تحصیلشان).

گفتم بسیار خب چهارشنبه عصر ساعت ۴ بیا.
آمد و گفت که در مبحث دایره مور مفهوم تنش برشی ماگزیمم را درست نمی فهمد و قدری توضیح لازم دارد. بسیار خوشحال شدم چون که به نکته مهمی توجه کرده بود (تنش برشی ماگزیمم) و بلافاصله شروع کردم و با هر چه که در توان داشتم و با استفاده از شکل و نمودار و… برایش توضیح دادم که مفهوم چنین است و کاربردش چنان است و… .

خوب گوش داد و تشکر کرد و بعد گفت یک سوال دیگر هم دارد. بیشتر خوشحال شدم که او چقدر به درس به شکل «مفهومی» علاقمند شده.
گفت: تمرینهای هفتگی (تکالیف) را از روی ویرایش قبلی کتاب، حل کرده ام لذا آیا ممکن است لطف کنید و اجازه بدهید که آن تکالیف را مجدد حل کنم و برایتان بفرستم که صفر نگیرم.
انگار آب یخی رویم ریخته بودند.
متوجه شدم که آن ایمیل برای دیدار و سوال مفهومی و… همه اش برای همین بوده
(که صفر نگیرد).

🔷 بدون اغراق شاید این دهمین بار است که چنین تجربه ای اتفاق افتاده. اولین بار چند سال پیش بود که یکی از دانشجویان بعد از کلاس فولاد آمد و گفت فلان مقاله شما در فلان ژورنال چقدر جالب است. کلی خوشحال شدم و ذوق کردم و برایش توضیح دادم که مقاله ال است و بل است و… بعد گفت آیا ممکن است که برایش یک توصیه نامه (Recommendation Letter) بنویسم که بتواند برای تحصیلات تکمیلی در دانشگاه واشنگتن (سیاتل) اپلای کند؟ متوجه شدم که «ابراز علاقه به مقاله ژورنال» مقدمه بحث بوده!
(الان در همان دانشگاه مشغول به تحصیل است)

دومین بار وقتی بود که یک دانشجوی دیگر تقاضای وقت کرد و گفت چقدر خوشحال شده که قرار است فلان درس را ارایه کنم. و از سر فصلها سوال پرسید. مجددا خیلی خوشحال شدم و درباره برنامه های آن کلاس با حرارت توضیح دادم و ال و بل… بعد گفت آیا ممکن است که برایش یک توصیه نامه بنویسم؟

🔷 این پترن رفتاری با اینکه چند بار تجربه شده ولی هنوز گاه فراموش می کنم که دانشجوهای اینجا وقتی که درخواستی دارند، آن خواهش یا درخواست را (عموما) مستقیم نمی پرسند.
ابتدا با یک بهانه درباره موضوعِ دیگری (که محل علاقمندی «تو» هست) گفتگو را آغاز می کنند و سپس خیلی نرم، درخواستشان را مطرح می کنند!

🔷 با یکی از همکاران درباره این موضوع گفتگو‌ کردم. توضیح دادم که به این باور رسیده ام که این «رفتار» در دبیرستان به اینها آموزش داده شده .
و این کاملا مغایر با آن ذهنیتی است که ما به دلیل فیلمهای هالیوود (مثلا In the valley of Elah) از جوان آمریکایی داشتیم. جوان با رفتارهای بی احترام و گستاخ. حال آنکه اینها مشخصا یادگرفته اند که در برای درخواستشان با درایت/زیرکی رفتار کنند و حرف را پله به پله بزنند.

گفتم این یک «مهارت رفتاری در گفتگو» ست که به این بچه ها «آموزش» داده شده. دیدگاه ایشان اما برایم جالب توجه بود. او معتقد بود که این یک اشتباه کلیدی است که گمان کنی این فقط یک مهارت رفتاری است بلکه این «رفتار» منتج از یک «ساختار ذهنی» است. ساختاری که باعث می شود فرد در برابر امر قدرت (و برای کسب امتیاز) از موضع درایت عمل کند.
یعنی چه؟
یعنی این مهارت رفتاری منتج و تالیِ از درک ذهنی فرد از مفهوم ساختار قدرت است. دانشجو می داند که باید از مسیر دانشگاه برای «قوی شدن» (در زندگی فردیش) عبور کند لذا در تک تک مراحل این عبورش، اینگونه رفتار می کند.
فلسفه این رفتار، احترام به علم، یا احترام به استاد، یا حتی علاقه به کلاس درس و… نیست بلکه مهارت در گفتگو و درایت در رفتار ناشی از اسلوب ذهنی (Mindset ی) است که آموخته با کمی کرنش/انعطاف کارهایش را در اصطلاح «راه بیندازد».

اینکه می بینی رفتار این بچه ها سرکش و گستاخانه نیست نه به دلیل ساختاری اخلاقی بلکه به دلیل ساختار ذهنی از مفهوم انعطاف و قدرت است. همین دانشجو وقتی که وارد محیط کار می شود هم مجدد منعطف عمل می کند و در برابر راهنمائیهای مهندس ارشد (یا mentorاش) کاملا پذیرا رفتار می کند. نه به خاطر اینکه به محیط کار علاقمند است و نه بخاطر اینکه برای تجربه های مهندس ارشد احترام قائل است بلکه بخاطر اینکه در برابر قدرتی به اسم دلار قرار دارد و باید بتواند هزینه های زندگی را پوشش بدهد. لذا تلاش می کند با درایت و انعطاف از مهندس ارشد عبور کند.
(تا از جایگاه یک مهندس Entry Level به جایگاه Senior Engineer برسد)

🔷 این دیدگاهش برایم جالب بود. اینکه فضای غالب ذهنی (ساختار ذهنی) شکل دهنده «رفتار» است و آموزش در این ماجرا، نقش دوم را داراست.


t.iss.one/solseghalam
Tejarat-e Farda.pdf
260.2 KB
مدیران سنتی و سیاسیون یا جوانان کار آفرین؟ مسئله این است!

🔵گفتگو با تجارت فردا تحت عنوان «اجلاس مغزافزارها»

شماره ۴۹۸ - مورخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ (صفحه ۴۴)
@solseghalam
اجلاس مغزافزارها

گفتگو با تجارت فردا درباره اجلاس داوس ۲۰۲۳ - فایل پی دی اف🔻

خلاصه محورهای این گفتگو:
1️⃣- اجلاس داووس رویدادی است که در ثانیه ثانیه هایش «فرصت و ظرفیت» نهفته است. با چنین زاویه دیدی درمی یابیم که حضور مدیران باهوش از یک کشور در چنین اجلاسی باعث شکلگیری فرصتهای «کارآفرینی و تعامل با ذهنهای برتر» می شود.

2️⃣- داووس را هم میتوان کلاب بچه پولدارها انگاشت که قرار است با هم در هوای مطبوع سوئیس قهوه بخورند؛ یا در نقطه مقابل میتوان آن را به عنوان اجلاسی دید که در محیطش امکان دیدار با «ایلان ماسکهای شناخته نشده»میسر میشود. آیا می توان اقتصاد و سیاسـت را با خطی مستقیم از هم تفکیک کرد؟

3️⃣- در دنیای پیش روی، یک شرکت و یک بنگاه اقتصادی نمی تواند عمر مانا و فعالیتهای موفقی داشته باشد مگر اینکه در شبکه مشابه خود در سطح بین المللی فعالیت و همکاری کند.عملا دنیای آینده دنیای رقابت و همکاری همزمان خواهد بود. دنیای رفتارهایِ جزیره محور و حرکاتِ محلی پایان یافته است. هیچ بنگاه بزرگ اقتصادی با تمرکز بر یک منطقه محدود محلی، نقش و وزنی در اقتصاد جهانی نخواهد داشت.

4️⃣- با وجود تنشهای اخیر در اوکراین و تنشهایی که میان چین و ایالات متحده آمریکا وجود دارد و نگاه مبتنی بر افتراق روسای دولتها در این کشورها، نباید فراموش کنیم که «زبان مشترک نسل آینده» مبتنی بر فنآوری و تجارت الکترونیک خواهد بود. بنابراین ولو اینکه در مقطع کوتاهی بر اساس اتفاقات اخیر فاصله سیاسی بین شرق و غرب رو به افزایش باشد، اما به دلیل محوریتِ جوانانِ کارآفرین و صاحبان ایده های فنآورانه، دنیای آینده دنیایی بهم پیوسته خواهد بود، نه گسسته.

5️⃣- هزینه های برگزاریِ این اجلاس را اگر دولتها پرداخت میکردند، مشخصا داووس اجلاسی کاملا سیاسی بود؛ اما الان که در برگزاری چنین نشستی مدیران عامل شرکتها و مدیران ارشد بنگاههای اقتصادی نقش دارند، این بحث مطرح میشود که چنین اجلاسی آیا محصول کاپیتالیسم است یا خیر؟


6️⃣- همواره این سوال مطرح است که آیا این اجلاس محل حضور سران و دولتمردانِ کشورهاست یا محل حضور شرکتهای نامآور جهان؟ واقعیت امر این است که اقتصاد و قدرت با هم رابطه تنگاتنگی دارند و فراتر از بحثِ کشورها و حکومتها، این یک واقعیتِ بشری است که همیشه تعامل دائم بین سیاسیون و مدیران اقتصادی برقرار بوده است و برقرار هم خواهد بود. بنابراین اجلاس داووس به محلی برای حضور میهمانان سرشناسی از سراسر دنیا بدل میشود که برخی از آنها چهرۀ سیاسی و برخی دیگر چهره اقتصادی محسوب میشوند.

7️⃣- ایــن روزها که اخبار تلــخ زلزله ترکیه را می شنیم، مجددا بحث «تابآوری شهری» مطرح می شود. چند وقت پیش از وقوع این زلزله، اجلاس داووس نگاه قابل توجهی به این موضوع داشت و به خوبی به آن پرداخت.

در این اجلاس به جای آنکه افزایش تابآوری شهری از منظر دعوت از شهرداران، مدیران و سیاستمداران کشورها مورد بررسی و بحث قــرار بگیرد، از منظرِ دعوت از کارآفرینان و افراد مبتکر محل توجه قرار
گرفت. شاید بتوان گفت بر اساس همان تغییر دیدگاه، زمانی که در یک بحث مشخص و عملیاتی، نگاه نوآور و علمی مورد بررسی قرار میگیرد استفاده از «کارآفرینان و افراد مبتکر» پررنگ میشود.

مثلا در بحث تاب ِ آوری شهری از خانم سوزان د بیانسا مدیر شرکت Salesforce
دعوت شــد تا برنامه جدید را در مجمع جهانی اقتصاد با تمرکز بر بحث تابآوری شــهری آغاز کند. شرکت مذکور یکی از شرکتهایی است که در زمینه بازرگانی و فعالیتهای اقتصادی در شهر #سانفرانسیسکو کارهای ویــژه ای انجام داده و می دهد. از اینرو اجلاس داووس به جای دعوت از
شهردار سانفرانسیسکو برای بحث تابآوری شهری از این مدیر کارآفرین دعوت کرد
و ایشان شهر سانفرانسیسکو را به عنوان شهر پایلوت و نقطه آغازین برای گرد هــم آوردن کارآفرینان و افــراد مبتکر و انجمنهای غیرانتفاعی در بحث افزایش تابآوری شهری انتخاب و معرفی کرد.

این مثالها از این جهت ذکر میشود که متوجه شویم نیروهای جوان و شــرکتهای مبتنی بر فناوری و کارآفرینی نقش مهمتری در دنیای امروز و آینده نسـبت به روند #سنتی سیاسیون و دولتمردان گذشته ایفا خواهند کرد. این تغییر چشـمگیر در اجلـاس داووس 2023 و افرادی که نقش موثری در آن داشـتند کاملا مشـهود و قابل درک بود.

ادامه بحث در فایل پی دی اف👇
لینک +

🌐t.iss.one/solseghalam
✍️پدر تویوتا درگذشت
(به احترام Shoichiro Toyoda)

🖊محمدرضا اسلامی

🔵 سوئچیرو تویودا معروف به «پدر تویوتا» درگذشت. او سالهای طولانی، مدیریت و ریاست هیات مدیره شرکت خودروسازی تویوتا را برعهده داشت. وی مؤسس شرکت لکسوس نیز بود. پسر وی (آکیو تویودا) هم‌اکنون مدیرعاملی تویوتا را برعهده دارد.

🔵 مرحوم سوئچیرو از چهره های شاخص دنیای معاصر ما بود که نقش مهمی در صنعت و بازرگانی دنیای جدید داشت و لذا ضروری است که چند کلامی درباره او صحبت شود:

1️⃣- او فرزند Kiichiro بود. پدرش در سال 1937 شرکت تویوتا را بنیان گذاشت و سپس او در سمتهای مختلف مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره خدمت کرد. این خانواده در #ژاپن داستان جالبی دارد. پدربزرگ او (Sakichi) یک کارخانه تولید ماشین آلات بافندگی در شهر ناگویا زده بود و پدرش (Kiichiro) کسی بود که تصمیم گرفت تا کسب و کار پدربزرگ را از «صنعت بافندگی» به «صنعت خودرو» تغییر دهد. به این شکل، کارخانه خودرو تویوتا متولد شد.
سوئچیرو کسی بود که سالها میراث پدر را پاس داشت و تویوتا را به بالندگی و تعالی رساند. از این جهت به او لقب «پدر تویوتا» داده شده است.

2️⃣- در دوران مدیریت او شرکت تویوتا زیربناهای صادرات و تولید در آمریکای شمالی را بنیان نهاد. به ثمرۀ درایت و مدیریت او، در 2022 میزان فروش تویوتا در آمریکا از میزان فروش فورد و جنرال موتورز بیشتر شد! (لینک +) این امر مرهون صنعتگری و هنر دیپلماسی سوئیچیرو بوده است. در مقطعی که او تصمیم گرفته بود که فروش تویوتا را در خاک آمریکا گسترش دهد (یعنی 1982) اوج زمانِ تنشِ اقتصادی آمریکا با ژاپن بود. در آن سالها «ماشین ژاپنی» نمادی بود از تسلط اقتصادی ژاپن بر بازار آمریکا! (این مقاله نیویورک تایمز را ببینید)

✔️هنر دیپلماسی سوئیچرو باعث شد تا ابتدا او در 1984 ارتباط خوبی با جنرال موتورز برقرار کند و چهارسال بعد اولین کارخانه تولید تویوتا را در ایالت کنتاکی آمریکا تاسیس کند! در لانه زنبور و در مهدِ جنرال موتورز و فورد، کارخانه زد و شروع به تولید کرد.

✔️او برای مدیران صنعتی آمریکا یک نماد است. نماد کسی که ابتدا از در دوستی با جنرال موتورز وارد شد و عقد همکاری بست و سپس جنرال موتورز را شکست داد!

به تعبیر حافظ:
زِره مویی که با مژگان رهِ خنجرگزاران زد...
کسی که با «ظرافت» و به تعبیری با مژگان، کمرِ قدرتمندانِ صنعت خودرو و «خنجرگزاران» را شکست. جنرال موتورز در سال 2009 اعلام ورشکستگی کرد!

3️⃣- بی گمان کسی که سالها مدیرعاملی یک مجموعه عظیم صنعتی را عهده دار است (آنهم یک مجموعه خصوصی و نه دولتی!) باید در طول عمر کاری خود صدها تصمیم خُرد و کلان مدیریتی بگیرد و اشتباهات او می تواند ضربات جبران ناپذیر به بنگاه اقتصادی وارد سازد. در میان انبوه تصمیمات آقای سوئیچیرو یکی از آنها بسیار پررنگ و محل تامل است. او در سال 1999 تصمیم گرفت که از مصدر امور اجرایی تویوتا کنار برود و «پسرش» متولی ادامۀ مدیرعاملی تویوتا شود. او این تصمیم را به هیات مدیره منعکس کرد و هیات مدیره پس از بررسی و مطالعه اعلام کردند که پسر او برای این سمت «جوان» است و تجربه کافی ندارد! پسر او در آن زمان 45 سال سن داشت. سوئیچیرو به تصمیم هیات مدیره احترام گذاشت و قرار شد که پسر جوان(!) به کارآموزی ادامه دهد و نهایتا در 53 سالگی به عنوان مدیرعامل تویوتا جانشین پدر شد.

✔️این میزان احترام به خرد جمعی، عدم تکبر و درگیر نشدن با هیات مدیره محل تعجب و حیرت است. خصوصا که ما شاهد نمونه های عجیبی بوده ایم که مثلا یک جوان 27 ساله مدیرعامل گروه سایپا شود. اینکه مدیرعامل مجموعه عظیمی مثل تویوتا باشی (که پدرت آن را بنیان نهاده و خودت آنرا بالنده کرده ای) و بخواهی تنها پسرت مسیرت را ادامه دهد، ولی همزمان اینگونه به خردجمعی هیات مدیره احترام بگذاری.

✔️مابین مقطع زمانیِ مدیریت او تا شروع مدیریت پسرش، هیات مدیره آقای واتانابه را به سمت مدیرعاملی منصوب کرد. واتانابه از پیرمردهای تویوتا بود که از ابتدای جوانی وارد تویوتا شده بود و چند دهه آنجا کار کرده بود. آری کیفیت اتفاقی نیست!

4️⃣- سوئیچرو بعد از کنار رفتن از مدیرعاملی خود را وقف یکی از مهمترین حوزه های توسعه در تویوتا کرد. او بعد از بازنشستگی رئیس
Toyota Central R&D Labs
شد. توضیح اینکه تویوتا چندین مرکز تحقیقات و توسعه دارد ولی این مرکز، موظف به کار بر روی تکنولوژی های 25 سالِ آینده است.

5️⃣- سوئیچرو این هفته در 97 سالگی درگذشت. این نکته بسیار مهمی است. سالها در مصدر امور و در فراز و نشیب یکی از دشوارترین رقابتهای صنعتی-بازرگانی دنیای انسان معاصر باشی ولی با سلامت جسم و روح از کوران حوادث عبور کنی.

🔵 توسعه یک کشور مرهون مردانی مانند سوئیچرو است. افرادی با احوال غیرهیجانی و غیرشتابزده که به احترام آنها باید کلاه از سر برداشت. روحش شاد.


t.iss.one/solseghalam
بیزارم از تفکر مهندسی
[برای روز مهندس]

*متن زیر که پس از شرکت در یک کنفرانس مرتبط با زلزله، آتش و انفجار نوشته شده بود به مناسبت روز مهندس، بازنشر می شود .

🔴هفته ای که گذشت سه روز در پنجمین کنفرانس بین المللی Protect گذشت؛ سه بحث زلزله، انفجار و آتش، و سه روزی که برای من آموخته های بسیار داشت، دیدارهای متعدد و امکان حضور در پرزنته های مختلف و... شروع سال نیز، در فروردین ماه در کنفرانس بین المللی کاهش ریسک سوانح و بلایا (با برگزاری سازمان ملل) در سندای گذشت. بلایایی چون زلزله، سونامی، سیل و ... مورد بحث بود. سخت کلافه می شوم که یک مهندس یا محقق در حوزه اثرات موجِ انفجار بر سازه ها تحقیق می کند با پیچیده ترین معادلات دینامیک سازه و continuum mechanics، ولی وقتی می خواهی راجع به موضوعات مبتلابِه روزِ دنیا در همان بحث انفجار از او بپرسی کاملا بی رغبت است. از انفجار، دینامیک موجِ انفجار را می فهمد ولی هیچ میلی به دنبال کردن عللِ انسانیِ انفجار، تفکر انسانی عملیات انتحاری، مسایل جاری دنیا و... ندارد. یک مهندس دیگر می بینی عمری است در حوزه مهندسی زلزله کار می کند فارغ التحصیل ام آی تی، هیچ رغبتی به مسایل فرهنگی-اجتماعیِ کیفیتِ پایینِ سازه ها در ایران ندارد. سازه، فقط سازه است و هیچ بحثی در این خصوص را غیر از محاسباتِ سازه بر نمی تابد.

🔴شدیداً به این باور رسیده ام که مهندسین به لحاظ ذهنی ، یک مرحله تکامل یافته تر از نظامیان هستند . فقط یک مرحله. ذهنِ یک نظامی، در تحلیل مسایل پیرامونی اش ، عمدتاً خطی و در حلِ معادلات عموماً با بررسیِ پارامترها و متغییرهایِ محدود سر و کار دارد. به فلان دلیل فلان اتفاق باید بیفتد ، یا به فلان دلیل فلان اتفاق نباید بیفتد. به فلان دلیل باید حمله کرد و به فلان دلیل آتش بس. ذهنِ مهندسین در تحلیل مسایل قدری قوی تر است و تواناییِ مدیریت کردن پارامترهای بیشتر ، انتگرال گرفتن ، حل معادلات دیفرانسیل مرتبه بالاتر ، مشتق گرفتن و ... را داراست . اما عقیم است از تحلیل جامع امور و مسایل.
حتی وقتی هم که باور دارد که این تعدادِ متغیری که اختیار کرده کافی نیست، بازهم سعی دارد که متغیرها را بیشتر نکند چون چارچوب هایِ موجود ریاضی امکان حلِ معادله با متغیر بیشتر را نمی دهد. لذا امری عادی است که مهندسین بی میل و رغبت باشند به مسایل اجتماعی. یا فرهنگی . یا هر حوزه ای که پارامترهای متعدد و زیاد دارد .

🔹مهندسین عادت می کنند به مُجرد فکر کردن .

🔹مهندسین عادت می کنند به یک موضوع را عمیق و دقیق تجزیه و تحلیل کردن ، بی ارتباط و مجرد از ارتباطش با موضوعات دیگر .

🔹مهندسین عادت می کنند به "اعتماد به نفس مهندسی". اعتماد به نفس ناشی از قوه تحلیلِ ریاضی .

🔹مهندسین عادت می کنند به اینکه گمان برند که چون تحلیل شان از یک موضوع مبتنی بر ریاضیات قوی است لذا همه علل رخداد و رفتار ها را کشف کرده اند.
(با وجود آنکه می دانند موضوع را مُجرد تحلیل کرده اند)

🔹مهندسین عادت می کنند به تفکر کوانتیتِیتیو، تفکر کمّی، عددی.
امروز یک کیلومتر ریلِ راه آهن نصب شد و دیروز پانصد متر . «عدد و رقم».

🔹مهندسین عادت می کنند که فکر کنند توان حل همه سوالات را دارند و اگر مشکل یا سوالی هنوز حل نشده ، به این دلیل است که به دست آنان سپرده نشده است.

🔹ماجرا وقتی دهشتناک می شود که یک فکر مهندسی، مقالات متعدّدی در ژورنال های معتبر چاپ کرده باشد. دیگر باید مطمئن باشی که این ذهن در تحلیل یک موضوع در غایتِ اعتماد به نفس باشد. و لحظه ای تردید نکند در مجرد دیدن ماجرا.

🔴بیشترین و بزرگترین امری که آزاردهنده هست در تفکر مهندسی و ذهن مهندسی ، بی رغبتی هست به هر حوزه ای غیر از حوزه ای که در آن اشتغال ذهنی دارا هستند .
طرف در حوزه «سازه فولادی» کار می کند ، یک "پل بتنی" در جایی فرو ریخته صد نفر کشته شده اند هیچ میل و علاقه ای به دنبال کردن خبرش ندارد چون حوزه کارش «بتن» است و نه فولاد.
طرف در حوزۀ گاز کار می کند، هیچ علاقه ای به اخبار و مباحث حوزه برق و فولاد ندارد... اگر زمانی مهندسی دیدید که به تاریخ علاقمند بود ، از موسیقی مست می شد ، عطرهای مختلف را می شناخت ، در دل طبیعت زیبا غزلی عاشقانه سرود ، دستی در نقاشی داشت و نگاهی هم به حوزه معماری و چاپ و نشر ادبیات ، بدانید که سایر مهندسان هم صنف اش از او بیزارند. نفرت انگیز است همچین موجودی برای مهندسین .


- - - - -
🔷 پی نوشت: درد بزرگ اینجاست که در مقایسه با افرادی که عادت دارند به کلی حرف زدن، دیمی سخن گفتن، «حسن عباسی مانند» تحلیل داشتن در هر حوزه ای که در آن اطلاعی ندارند ، تحمّلِ رفتار مهندسین ممکن تر است چرا که لااقل عادت دارند که در یک حوزه مشخص، دقیق حرف بزنند.

#روز_مهندس



https://t.iss.one/solseghalam
✍️ نفوذ تویوتا در بازار آمریکا

پیرو یادداشت درگذشت مرحوم سوئیچیرو تویودا (معروف به پدر تویوتا) و اشاره به ذکاوت او در رسوخ به قلب بازار خودرو آمریکا، یادداشت زیر را از جناب دکتر احمد قادری دریافت کردم. ایشان به عنوان کسی که به مدت 3 سال در آزمایشگاه مرکزی تحقیق و توسعه تویوتا تحت مدیریت سوئیچیرو تویودا کار کرده و همچنین به مدت هفت سال در مرکز تحقیقات Nidec ژاپن سابقه کار و پژوهش داشته اند، به نکاتی اشاره کردند که در ادامه بحث قبلی در اینجا به اشتراک گذاشته می شود.

- - - -
سلام. من الان مقاله شما را مجددا در کانال خواندم.
آن بخش از مقاله شما که به «هنر دیپلماسی» سوئیچیرو تویودا در نفوذ تویوتا در بازار آمریکا در دهه هشتاد میلادی و ایجاد #لکسوس توسط توسط او پرداخته بود نکته ای را به یاد من انداخت که شاید دانستن آن برای خوانندگان بد نباشد.

همانطور که احتمالا بدانید، در دهه های 70 و 80 میلادی همزمان با شوکهای متوالی قیمت نفت، به علت مصرف کمِ خودروهای ژاپنی و همینطور روشهای خیلی پیشرفته کنترل کیفیت که در #تویوتا و دیگر خودروسازهای ژاپنی توسعه یافته بود، «فروش خودروهای ژاپنی» در دنیا و در آمریکا به خصوص در کلاس خودروهای متوسط و ارزانتر، به شدت «افزایش» یافت. در مقابل به علت مصرفِ بالا و کیفیت پایینِ خودروهای آمریکایی، فروش این خودروها حتی در خود آمریکا به مقدار خیلی زیادی کاهش یافت که باعث نگرانی شدید خودرو سازهای بزرگ آمریکا شد، و به همین خاطر دست به لابی گری شدید برای محدود کردن واردات خودروهای ژاپنی به آمریکا زدند.

فشار لابی خودروسازهای آمریکای منتج به اجرای سیاستهای حمایتی دولت آمریکا در دهه 80 به نفع خودروسازهای آمریکایی شد، بطوریکه دولت ژاپن تحت فشار دولت آمریکا مجبور شد بر تعداد خودروهای صادراتی ژاپن به آمریکا «محدودیت» بگذارد، که با توجه به اینکه آمریکا «بزرگترین بازار خودروی دنیا» بود این موضوع تهدید بزرگی را متوجه تویوتا و دیگر خودروسازان ژاپنی کرد.

اما نکته جالب این است که هوشمندی، چابکی و انعطاف پذیری مدیریت سوئیچیرو تویودا و دیگر مدیران ارشد تویوتا و دیگر خودروسازان ژاپنی، نه تنها باعث شد که آنها بازار آمریکا را در رده خودروهای ارزان و متوسط از دست ندهند؛ بلکه عاملی شد که آنها بتوانند علاوه بر خودروهای متوسط و ارزان، در بخش خودروهای لوکسِ بازار آمریکا هم نفوذ کنند.
ژاپنی ها بعد از ایجاد محدودیت بر صادرات خودروهای ژاپنی به آمریکا، به دو کار دست زدند:

🔹اول اینکه شروع به ساخت خودرو در داخل آمریکا به خصوص در ایالتهایی که «اتحادیه های کارگری قدرت کمتری داشتند» کردند (که این امر قدرت رقابت بیشتری در برابر خودروسازان آمریکایی به آنها می داد)؛ و

🔹دوما چون ژاپنیها مجبور بودند که بیشتر از "تعداد" سهمیه، خودرو به آمریکا صادر نکنند، تصمیم گرفتند خودروهای لوکستر و گرانتری بسازند و به آمریکا صادر کنند تا بتوانند با همان "تعداد محدود" سودِ بیشتری ببرند.

بنابراین سه برند لوکس ژاپن یعنی لکسوس، آکورا، اینیفیتی توسط تویوتا، هوندا، و نیسان در آمریکا متولد شد.

یعنی در نهایت با درایت امثال سوئیچیرو تویودا و همچنین دیگر گردانندگان صنعت خودروی ژاپن، «تعیینِ سهمیه صادراتی» برای خودروهای ژاپنی به آمریکا، نه تنها باعث شد که آنها بتوانند خودروهای کلاس متوسط خودشان را در آمریکا بفروشند (با ساخت آن خودروها در داخل آمریکا) ، بلکه باعث شد آنها بتوانند وارد بازار خودروهای گرانقیمت آمریکا هم بشوند.

بازاری که تا پیش از آن تحت انحصار برندهای گرانقیمت اروپایی (بنز، بی ام و،..) یا آمریکایی (کادیلاک، لینکلن..) بود.

- - -
این مسیر مذکور، با آنکه بیان و شرحش در چند پاراگراف ممکن است ولی قابل تصور نیست که چه میزان درایت، صبوری، کار جمعی، پشتکار و تسلط به فنون بازرگانی نیاز داشته است.

خدایش رحمت کند.

t.iss.one/solseghalam
یادداشت 🔻
✍️فریاد «انرژی هسته ای نمی‌خواهیم» در ژاپن

محمدرضا اسلامی


🔷 امروز سالگرد زلزله ‌و سونامی توهوکو است. شگفت آور است که با وجود گذشت دوازده سال از آن روزی که امواج سونامی به سمت سواحل ژاپن حمله ور شدند، «هنوز» این کشور درگیر مسایلِ بعد از زلزله است.
امروز در کشور «سکوت، سنّت و کار»، و در کشوری که سالیان سال است که هیچ گونه تجمع اعتراضی شکل نگرفته، عده ای از مردم در پیرامون ساختمان نخست وزیری جمع شدند و شعار دادند که
«انرژی هسته ای، نمی‌خواهیم نمی‌خواهیم».

🔷 دلیل این امر مسایل بسیار پیچیده و غامضی است که بعد از زلزله ۱۱ مارس ۲۰۱۱ توهوکو برای نیروگاه هسته ای #فوکوشیما رخ داد.

آن سال، پس از بروز فاجعه انفجار در رآکتورهای نیروگاه فوکوشیما، «دولت» تمامی نیروگاههای هسته ای را از مدار خارج کرد؛ و یک پارادایم شیفت در بحث «تولید انرژی» در کشور ژاپن رخ داد.
اما امروز به دلیل مساله جنگ اوکراین و بخاطر بالارفتن قیمت جهانی انرژی، شهروندان ژاپنی افزایش عجیب و غریبی در قبض برق منازل خود را تجربه می کنند و لذا دولت ناچار است که از انرژی هسته ای برای تولید برق استفاده کند.

با اینکه جنگ اوکراین باعث شده تا قدری از شدت خشم مردم ژاپن از برق هسته ای کمتر شود، ولی همچنان کمپین های مردمی و فعالان محیط زیست علیه انرژی هسته ای برگزار می شود.

🔷‌ مسیله آلودگی محیط زیست ناشی از نیروگاه فوکوشیما هنوز در هاله ای از ابهام است. این نیروگاه روزانه صد هزار لیتر آبِ آلوده به تشعشات هسته ای “تولید” می کند که بحثِ به دریا ریختن این آب، محل مناقشه جدی است.
شرکت بهره بردار نیروگاه (تپکو) می گوید
از ۶۲ عنصر رادیواکتیو در این آب، بخش زیادی از عناصر فیلتر می شود (از جمله عنصرهای caesium و strontium ) ولی عنصر تریتیوم tritium حتی پس از فیلتر هم در این آب آلوده باقی‌ می ماند.

این در حالی است که کارشناسان می گویند عنصر تریتیوم مهم‌ترین عنصرِ آسیب زا برای سلامت انسان است.

🔷 آژانس انرژی هسته ای معتقد است که رها کردن این آب در دریا مشکلی ندارد ولی کشورهای همسایه ژاپن مانند چین، کره و همچنین فعالان محیط زیست شدیدا با این کار مخالفند.

در حال حاضر ظرفیت مخازن و تانکرهای نگهداری آب آلوده به تشعشات رادیواکتیو در مجاورت نیروگاه تقریبا تکمیل شده است.

🔷 ماهیگیران محلی نگرانند که در صورت ریختن آبهای آلوده به تشعشعات هسته ای در دریا، مجددا کسب و کار و بازار خود را از دست بدهند. این نگرانی در شرایطی است که آنها یکبار بعد از بروز فاجعه فوکوشیما بیکار شده بودند و حال ممکن است دوباره هیچ خریداری برای محصولات صید دریایی آن منطقه نباشد.

🔷 در حال حاضر چیزی معادل ۱.۳۷ میلیون تُن آب آلوده به تشعشات هسته ای در مخازن مجاور فوکوشیما ذخیره شده و برنامه شرکت تپکو این است که در یک فرایند زمانبندی شده روزانه ۵۰۰ تُن آب آلوده را به دریا بریزد.

🔷 شرکت برق تپکو آزمایش‌هایی را ترتیب داده که نشان دهد ماهیهایی که در معرض آب آلوده به عنصر
تریتیوم tritium
بوده باشند، پس از مدتی شنا در آبهای معمولی، دیگر حاوی تشعشات رادیواکتیو نخواهند بود.
با وجود این آزمایشها، ولی کسب و کار مردم و ماهیگیران محلی در منطقه فوکوشیما خراب است.
بسیاری از آنها معتقدند که زندگی آنها دیگر به روالِ قبل از زلزله باز نخواهد گشت مگر اینکه نیروگاه هسته ای تعطیل شود.

🔷 ژاپن کشوری است که سالهای سال است که هیچ گونه تجمع اعتراضی در آن شکل نگرفته.
از اعتصاب، تظاهرات و زد و خورد خیابانی در توکیو و اوساکا خبری نبوده است.
ولی تجمع مردمی امروز در پیرامون دفتر نخست وزیری و پلاکاردهای حاوی تصاویر زیر
自公政権
どこまで
福島を苦しめるのか!
NO NUKES
زنگ هشداری است درباره تجربه تلخ بشر/انسان در بهره برداری از نیروگاه هسته ای در مناطق زلزله خیز.
فایل زیر سخنرانی اینجانب است در نشست رونمایی کتاب انرژی هسته ای جناب دکتر محسن رنانی (اقتصاد سیاسی مناقشه هسته ای) در خصوص همین بحث.
لینک +

🔷 عملا روز ١١ مارس ژاپن يك بحران سه گانه را تجربه كرد
Triple disasters
اما، "تجربه اصلیِ این زلزله" در کشور ما جدی انگاشته نشده.
نيروگاه #فوکوشیما، امروز تبدیل به یک معضل عظیم شده که پیشرفت در حل مشکلش، میلیمتری صورت می گیرد. یک زخمِ باز. كاملا باز.

🔷 امروز سالگرد زلزله و سونامی توهوکو بود و کسی که بیشترین چالشهای پس از زلزله را متحمل شد مرحوم شینزو آبه بود. انسان شریف و میهن دوستی که در عمر پرتلاش خود، شاهد چالشهای بسیار دشواری برای کشورش بود. او شاهد ورشکست شدن برندهای صاحبنامی همچون توشیبا پس از زلزله توهوکو بود ولی به دور از هیجان و شعار، تمام تلاشش را برای برخاستن ققنوس از خاکستر ویرانه های سونامی انجام داد.
خدایش رحمت کند.

https://t.iss.one/solseghalam/2105