ارزیابی شتابزده
13.8K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
#امروز_با_حافظ
سِرِّ خدا ، که عارفِ سالک به کس نگفت /
در حیرتم
که باده فروش ، از کجا شنید ؟! ...

این بیت نمونه ای از رندی های شکرین و زیرکانه حافظ هست . جدای از موسیقی و آهنگ بسیار روانی که بیت داره : « سرِّخدا ... که ... عارفِ سالک به کس نگفت ... در حیرتم ...» کنایه بسیار رندانه و عارفانه ای هست .
اون فوت کوزه گری ، اون مهمترین نکته ، اون اِندِ عرفانِ آقایِ سالکِ رهرو، که ایشون برای خودش نگه داشته بود، و لُو نداده بود برای کسی ، عجب! که یک دفعه دیدم "باده فروش" بلده !...

حافظ وظیفه تو ، دعا گفتن است و بس
در بندِ آن نباش که نشنید یا شنید (!)...

@solseghalam
🔷اگر بودی "کمال" اَندر نِویسائی و خوانائی
چرا آن قبله ٔ کُل ، نانِویسا بود و ناخوانا ؟!
#سنائی

🔺نانِویسا [دهخدا]: بی سواد. امی. عامی. که نوشتن نداند و نتواند.
- - - - - - - -
🔷شاید برای امروز، بیتی بهتر از این سرودۀ سنائی نتوان یافت . حتی از بیت مشهور حافظ هم زیباتر است. سوال را چه زیبا گفته سنائی. در دنیایی که انسان ها از هر ابزاری برای استثمار همدیگر استفاده می کنند ، فقط زور و قدرت و ثروت دستمایه ظلم و ستمگری و کوبیدن به سر دیگری نیست. علم و سواد و فخر به سواد و دانستن هم، ابزاری است برای تحقیر و پائین نگه داشتن دیگری و برتر نگه داشتن خویش. علم فروشی هم به مایه زهدفروشی اسباب کسب و کار بوده و هست.

آن نقاشِ نقش بند که موسی را در دامان فرعون می پروراند و برای گفتگو با صاحبان اَهرام و ثروت و شوکت، موسای بی ثروت را با یک چوبدست خشک می فرستد، محمدِ نانویسا و ناخوانا را برای روزگار آخرین می فرستد. برای ما اهل مسابقه مقاله نویسی و اهالی سایتیشن جمع کردن و شمردن و فروختن، حکایت غریبی است که "پیام را" یک نانویسا آورده است. نگارِ خط ننوشته.

🔹نگارِ من که به مکتب نرفت و خط نَنِوشت
به غمزه مسئله آموزِ صد مدرّس شد
#حافظ
#مبعث
@solseghalam
"نگار"
نگارِ خط ننوشته.
اززیباترین انتخابهای حافظ هست انگار.
نگار، به جایگزینی نام دلبر، دلدار، ولی "نگار" را حافظ انتخاب کرده. که به نگاشتن هم نزدیک است.
دلدارِ خط ننوشته ی من. نگارِ خط ننگاشته ام..
✍️ورودی های نیویورک

🔵نیویورک کلان شهری است که از پنج منطقه [یا ناحیه شهری] تشکیل شده است. منهتن، متراکم ترین منطقه و قلب اقتصادی این شهر است. ورودی هایِ شهر نیویورک از سمتِ نیوجرسی به طرف منطقه منهتن، محدود به دو تونل "هُلند" و "لینکُلن" می شود.
این دو تونل از زیر رودخانه هودسون عبور کرده و [به ترتیب] در حوالی جنوب و مرکزِ منهتن سر بر می آورند. (نقشه زیر👇) محل تونل لینکلن تقریباً متناظر با محلی است که دفترِ سازمان ملل در وجهِ دیگر منهتن قرار گرفته است.
چند نکته در خصوص این دو دستگاه تونل وجود دارد :

🔷یک- تونل هلند در سال 1927 و تونل لینکلن در سال 1937 "به بهره برداری" رسیده است. یعنی یکی پیرمردی است نود ساله و دیگری پیرمردی هشتاد ساله .

🔷دو- طولِ تونل لینکلن (در دهانه وسط) 2504 متر و طولِ تونل هلند (در دهانه غربی) 2608 متر است. تونل هلند حدوداً 28 متر زیر کف رودخانه و لینکلن 97 متر زیر رودخانه احداث شده است. قابل پیش بینی است که مهندسانِ مجریِ این طرح ها (تونل در زیر آب) در آن زمان [پیش از تولد پدربزرگ های ما] از جسارتِ مهندسی و دانش فنی قابل توجهی برخوردار بوده اند.

🔷سه- تونل هلند دارایِ دو تیوب (دهانه) دوباندی و تونل لینکلن سه تیوب (دهانه) دوباندی است. هیچکدام از این ها، لاین اضطرار ندارند. (فیلم پایین👇)

🔷چهار- ترافیک وحشتناک صبحگاه (برای ورود به نیویورک) و عصرهنگام (برای خروج از نیویورک) چنان است که گاه باید بیش از یک ساعت در خیابانهای مجاورِ ورودیِ تونل در ترافیک "منتظر وارد شدن به تونل" ماند و تلف شدن وقت را شاهد بود. تصادفی اگر در این تونلهایِ بدونِ باند اضطرار رخ دهد، ماجرای ترافیک بسیار پیچیده تر هم می شود. برای افراد حوزه مدیریت بحران قابل پیش بینی است که در صورت بروز بحران [مشابه شرایط توکیو در مارس 2011] و لزومِ خروج ناگهانی جمعیت از نیویورک ، این خروجی غربی شهر چقدر مسئله ساز خواهد شد. اما سوال اینجاست که دو دستگاه تونل هلند و لینکلن، چرا سه دستگاه نشده؟ پاسخ مثل جوابی است که به سوالات مشابه داده می شود: پول نیست.

🔵نیویورک زمانی محل انفجار ثروت بوده و گاوصندوق پولهای عالم. صد سال پیش، انفجار احداث بناها و مستحدثات شهریِ مسحورکننده هم تحت تاثیرِ همان شرایط بوده است. اما دیرگاهی است که نیویورک دخل و خرجش با هم برابر شده است (شاید از حوالی 1957، زمانی که تیوب سوم لینکلن احداث شده است). شهردار، هنر کند همان ها که ساخته شده را خوب نگهداری کند. ساخت تونلِ جدید زیر رودخانه هودسون پیش کش. نیویورک پیرمردی است که زمانی در تجمّل و تبرج می زیسته و داشته هایش هوش از سرها می ربوده است.

🔵این ماجرا هرچند نمادین اما روایتگرِ بسیاری از واقعیاتِ کشور آمریکاست. کشوری که نقاط قوّت و ضعفش را باید واقعی و با اعداد و ارقام دید و نه مبتنی بر کلیشه های ذهنیِ سه چهار دهه پیش.


* * * * *

📌پی نوشت: در سمتِ شمال منهتن (شانزده کیلومتر بالاتر از تونل لینکلن)، یک دستگاه پل برای ورود و خروج به سمت غربی نیویورک احداث شده است ( پل جورج واشنگتن - احداث 1927 [!]) ولی در بحث مدیریت بحران و خروج اضطراری جمعیتِ منطقه پرتراکمی مثل منهتن با صدها آسمانخراش ، شانزده کیلومتر بالاتر در زمان بحران ، مطلوب نیست.

https://telegram.me/solseghalam
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹تونل لینکلن از سمت نیوجرسی به نیویورک
[فیلم با حجم کمتر]

🔹لاین اضطرار خودرو برای چنین شریان مهمی وجود ندارد (در صورت بروز سانحه صرفا پیاده رو برای خروج سرنشینان خودروها پیش بینی شده)
@solseghalam
ارزیابی شتابزده
شش هزار میلیارد تومان چقدر پول است؟ (مصاحبه دیشب معاون وزیر علوم) آقای دکتر امید، معاون اداری-مالی وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری دیشب در اخبار شبکه چهار، طی مصاحبه ای در خصوص بودجه سال آینده دانشگاههای کشورمان توضیح دادند. بنا به توضیحات ایشان بودجه سال…
🔴موسسه ملی علوم آمریکا
National Science Foundation (NSF)

🔷این نام نه تنها برای همه افرادی که بخشی از تحصیلات خود را در آمریکا گذرانیده اند آشناست ، که برای بسیاری از پژوهشگرانِ خارج از آمریکا نیز نامی شناخته شده است. شهرت این موسسه از آن جهت است که تعداد زیادی از مقالاتی که در ژورنال های بین المللی منتشر می شود تحت حمایت مالی و فاندهایی است که این موسسه فراهم کرده است. برای مثال برای عموم پژوهشگران مهندسی زلزله و سازۀ دنیا ، این نام مترادف است با مقالات بسیاری که طی سالهای اخیر در زمینه بهبود رفتار لرزه ای سازه ها، تحت کمک ان. اس. اف. منتشر شده است. امروز سمیناری در دانشگاه برگزار شد که یکی از مسئولین این موسسه در خصوص برنامه های ان. اس. اف. و تاریخچه آن توضیحاتی را ارایه کرد. در میان صحبت های وی چند مورد زیر به گمانم جالب توجه بود:

-🔷هدف این موسسه، حمایت از پژوهش های مرتبط با "علوم" و "آموزش" در آمریکاست. برنامه های این موسسه "تمام" حوزه هایِ مهندسی و علوم ، «به غیر از گرایش های مرتبط با پزشکی» را شامل می شود.
بودجه سالانه این موسسه ، حدوداً هشت میلیارد دلار در سال است.

-🔷در برخی از حوزه ها مانند مهندسی مکانیک ، علوم کامپیوتر ، و اقتصاد ، ان. اس. اف. مهمترین تأمین کننده مالی پژوهشهای در دستِ انجام در آمریکا است.

-🔷هر سال اساتید دانشگاه و پژوهشگران، پروپوزال های متعددی درخصوص ایده های خود به این موسسه می فرستند تا بتوانند برای آزمایشگاه و دانشجویانشان پول تهیه کنند. سال گذشته، پنجاه هزار پروپوزال به ان. اس. اف ارسال شده و در نهایت یازده هزار پروپوزال برای حمایت مالی برگزیده شده است.

-🔷متوسطِ شانش برنده شدن "اساتید هیأت علمی دانشگاه" برای طرحهایشان در سال گذشته، پانزده درصد بوده است.

-🔷رقابت تنگ و سخت برای اساتید، خصوصا اساتید جوان، از دوگزاره فوق مشخص است.

-🔷برای برنده شدنِ یک پروپوزال «جالب بودنِ» ایده ، مهم نیست ، بلکه «سود و منافع آن پژوهش برای جامعه» ، پارامترِ اصلی داوران برای انتخاب است. در واقع صاحبِ ایده، وقتی می تواند ایده اش رو به پنلیست ها "بفروشد" [به تعبیر این سخنران] که توانسته باشد این موضوع را ثابت کند.

* * * * * * * * * *

📌پی نوشت: نوشتنِ یک پروپوزال [متناسب با ضوابط سختگیرانه این موسسه] چندین هفته و گاه چند ماه از یک هیأت علمی وقت می گیرد. بعضاً نوشتن پرپوزال برای ان. اس. اف از چاپ کردنِ مقاله در ژورنال های مطرح، کاری وقتگیر تر و سخت تر است. اما افرادِ دانشگاهی همان زمان که مشغول تحملِ این مرارت هستند می دانند که شانس برنده شدنشان [به تعبیر این سخنران] پانزده درصد است. این بخشی از قصه رقابت های علمی در این سرزمین است.

https://telegram.me/solseghalam
✍️ آموزش مهندسی و علوم و لنگه کفش


🔴روزهای جمعه در دپارتمان «آموزش مهندسی و علوم» میهمانانی از دانشگاههای دیگر حضور بهم می رسانند و راجع به روشها و تکنولوژیهای آموزشی در محل کارشان صحبت می کنند. این مهمان ها [عموماً] هیأت علمی رشته های مهندسی و [بعضاً] علوم [فیزیک و شیمی] هستند و تلاشهایشان در خصوص روشهای آموزش به دانشجویان لیسانس را بیان می کنند.

این پرزنته ها معمولاً شامل معرفی روشهای تدریس و بازخوردهایی است که از دانشجوها گرفته اند.

🔵جمعه این هفته خانمی از دپارتمان برق دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی آمده بود و درباره کارهایش برای آموزش مهندسی برق به دانشجوهای سال اول و دوم کارشناسی برق توضیح می داد.
ابتدای صحبت گفت که من پرزنته هایم در قالب سخن گفتنِ یک طرفه نیست و از شما می خواهم در بحث مشارکت داشته باشید. مباحث مختلفی را در خصوص مشکلاتِ بچه های رشته برق توضیح داد اما از میان حرف ها و روش هایش این بحث برایم جالب بود:

🔷می گفت من اکیداً مخالف این هستم که استاد بیاید و وایت بُرد را از فرمول ها و معادلات دیفرانسیل پُر کند و تمام هدفِ من این است که نود و نه درصد هدایت و راهنمایی کنم (Coaching) و یک درصد تدریس کنم (Lecturing).

توضیح داد که بسیار رویِ نحوه فهمیدنِ مفاهیمِ فرمول با بچه ها کار می کند و تلاش می کند بچه ها بفهمند چطور باید اجزاء فرمول را حلاجی کنند.

- اینکه یک وایت برد فرمول جلو بچه ها بگذاری هنری نیست . اینکه از سوالات ساده شروع کنی مهم است. هر معادله یک مفهوم دارد.

🔴در این بحث یک مثال زد. گفت من مدتی در جوانی کلاسهای پیش دانشگاهی درس می دادم. برای اینکه به بچه ها روشِ فکر کردن راجع به نمودار را درس بدهم از وسایل کمک آموزشی استفاده می کردم. بعد از پشت تریبون به میان ردیف صندلی شنوندگان آمد و به زحمت یک لنگه کفشِ ورزشی یکی از حضار [خانم] را از پایش بیرون آورد و به کلاس نشان داد و گفت: این ابزار کمک آموزشی من در کلاس ها بود. در حالی که همه حضار در حال خندیدن بودن توضیح داد: به بچه ها می گفتم این یک کفش ورزشی است. بیائید ببینیم چطور باید راجع به این کفش فکر کنیم؟ بعد به بچه ها می گفتم خب ببینید این کفش از یک قسمت بیرونی و یک قسمت درونی تشکیل شده. راجع به قسمت درونی فعلاً کاری نداریم اما در قسمت بیرونی کفش، این زیر کفش را ببینید که (مثلِ نمودارها که متشکل از یک محورِ افقی و یک محور عمودی هستند) از یک سِری خطوط افقی و یک خطِ عمودی تشکیل شده. تا حالا فکر کرده اید که خط ها برای چیست؟ خب بیایید با هم فکر کنیم. این خطوط افقی برای این است که "خم شدنِ" کف کفش را تسهیل کند. اگر این خط ها (و شیارها)ی افقی در کف نباشد، در حال راه رفتنِ ما، کفش راحت خم نمی شود. اما خط عمودی برای چیست؟ کسی چیزی می داند؟ برای آب. اینکه این شیارِ عمودی اگر باشد به زهکشی آب در زیر پایِ ما کمک می کند. من از شما انتظار دارم محورهای عمودی و افقی را اینطور پیش خودتون تحلیل کنید و از فکر کردن نترسید. لنگه کفش را به صاحبش داد و به پشت تریبون برگشت.

🔷ایشان این پرزنته را با شور و حرارت توضیح می داد و من با خودم فکر می کردم خوشا به سعادت بچه ای که در مسیر دانش آموزی اش چنین بیان هایی چشم اش را به روشِ تحلیلِ ذهنی روشن کند. مشتاقانه در مسیر علم گام خواهد زد و نه از سرِ ماجرای کسب مدرک.

* * * * * * * * * * *
📌پی نوشت: تا حدود یکسال پیش اطلاع نداشتم که در برخی دانشگاههای آمریکا، یک دپارتمان آموزش ( Education) هست و یک دپارتمان آموزش مهندسی و علوم ( Engineering &Science Education).

دپارتمان آموزش، حوزۀ گسترده ای از بحث هایِ آموزشی را دربر می گیرد (مثلاً از آموزش در کودکستان تا ... ) ولی دپارتمانهایِ «آموزش مهندسی و علوم» صرفاً روی تکنولوژیهایِ آموزشی این حوزه [خصوصاً برای مقطع لیسانس و بعضاً پیش دانشگاهی] کار می کنند. اساتید این دپارتمان معمولاً فارغ التحصیلان گرایش هایِ مختلف مهندسی هستند و در کنار کارِ مهندسی شان، روی ارتقاءِ راندمان آموزش به بچه ها هم متمرکز هستند. نام سخنران امروز خانم لورا نورتن بود.

پی نوشت 2: اسلایدِ اول پرزنته، تصویر یک سنجاب بود. می گفت آخر پرزنته ی من خودتان خواهید فهمید چرا من با عکس سنجاب شروع می کنم!

پی نوشت 3: در یادداشت مربوط به ورودی های شهر نیویورک (👆)، به مشکلات مالی آمریکا در زمینه زنگ زدگیِ فراسازه ها و مستحدثات شهری پرداخته شد. حوزه ای که در آمریکا همچنان تازه و با طراوت باقی مانده [و دچار زنگ زدگی و پوسیدگی نشده است] حوزه آموزش و پژوهش است. در صحبت های کاندیداهای ریاست جمهوری این روزها ، چقدر به برنامه هایشان به بحث آموزش و پژوهش پرداخته می شود؟ این یک کلید برای فردای ماست.

https://telegram.me/solseghalam
مهمان پیری شدم در دیارِ بکر که مال فروان داشت و فرزندی خوب روی.

شبی حکایت کرد که مرا به عمرِ خویش به جز این فرزند نبوده است، درختی درین وادی زیارتگاهست که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند، شبهای دراز در آن پایِ درخت بر حق بنالیده‌ام تا مرا این فرزند بخشیده است.

شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی‌گفت چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی پدر بمُردی.
😱
#سعدی
#گلستان_سعدی #باب_ششم_درضعف_وپیری
#فرزند_ناخلف

@solseghalam
✍️ژاپن رؤیایی - ژاپن واقعی

🔵 در تلگرام متن هایی چندقسمتی راجع به ژاپن 🇯🇵 همخوان و فوروارد می شود که ژاپن چنین است و چنان.
عمده این متن ها [که بعضاً حاوی گزاره های درست نیز هستند] ژاپنی رؤیایی را به تصویر می کشد که نظام آموزش و ساختار شهروندی ویژه ای را داراست.

🔵ژاپن [هم همچون بسیاری کشورها] دو رویه دارد. رویه ای که تمیزی، نظم، تکنولوژی و سیستم حمل و نقل بسیار مدرن از ویژگیهای آن است. اما رویه دیگر ژاپن، مبتنی بر یک نظم پادگانی و انضباط خشنی است که مسائل پیچیده و خاص خود را داراست و دارای اشکالات جدی است.

کسانی که در ژاپن کار کرده اند و زِبریِ سمباده ی ژاپن دوم را بر پوست چشیده اند می توانند تصویر دقیق تری از هر دو ژاپن ارائه کنند.

با توجه به اینکه عمده یادداشت ها ناظر به ژاپن اول است ، در این فرصت یادداشت دوست ارجمند جناب دکتر تهرانی که سالها سابقه کار در مهمترین بخشهای تحقیق و توسعه تویوتا را دارا هستند ، همخوان می شود:

-🔷یادداشت: "کارمندان دقیق و منضبط ژاپنی"

یکی از سلاحهای سری و موثر شرکتهای ژاپنی برای کار کشیدن از کارمندان و حتی مجبور کردن آنها به انجام سرویس زانگیو ( زانگیو: اضافه کاری مفتی و فی سبیل الله!) ، ترس شدید کارمندان ژاپنی از ایجیمه شدن ( ایجیمه: طرد شدن ) در محیط کار میباشد.
برای کارمندان ژاپنی که معمولاً روابط خانوادگی و فامیلی سردی دارند و تمام دوستان و زندگیِ آنها در محیطِ کار تعریف شده است، ایجیمه شدن بمعنای تنها شدنِ مطلق است. به محضِ ایجیمه شدن تمام دوستان صمیمی که هر روز با هم گپ و خنده و مهمانیهای پس از کار داشتند، نه تنها هرگونه ارتباط و صحبت را قطع میکنند، بلکه طعنه و مسخره بی پایان از سوی همین دوستان قدیمی شروع میشود!

من در طول مدت کارم سه نفر را دیده ام که ایجیمه شده اند. دو نفر کارشان به دکتر روانی، مرخصی های طولانی و سرانجام اخراج انجامید و نفر سوم که کمی پوست کلفت تر است به دنبال کار در شرکتهای دیگر است!

قبل از تقلید و کپی ناقص روشهای مدیریت ژاپنی برای صنعت خودمان (که در بیست سال گذشته [عمدتاً] برای ما جز هزینه فراوان و اتلاف وقت بهره ای نداشته است)، کمی دقیق و عمیق باشیم و [وجوه مختلف] و دلایل واقعی بهره وری بالای کارمندان و شرکتهای ژاپنی را [کامل] بشناسیم.
#ژاپن #شرکت_ژاپنی #ایجیمه
https://t.iss.one/solseghalam
ارزیابی شتابزده
📍ژاپن و چند عدد و رقم 🔵یک- در آمریکا ، فقط مساحت ایالت #تگزاس، دوبرابر کلِ مساحت کشور #ژاپن است. [حدوداً] 🔴دو- از #سیصدوهشتادهزارکیلومترمربع #مساحت_ژاپن ، بخش زیادی از آن کوهستان است و قابل سکونت و استفاده نیست. 🔵 سه- مزیت اصلی آمریکا در برابر ژاپن ، فقط…
دفتر مرکزی سی وشش هزار شرکت در چیودا توکیو و انتظار زلزله ای بزرگ

Preparations for the “Big One”

-🔷رخداد دو زلزله بزرگ سال گذشته در قسمت جنوبی ژاپن ، کیوشو(کوماموتو) ، باعث شد تا مجدداً بحث ها پیرامون زلزله توکیو پررنگ شود. ژاپن در شش سال گذشته دو زلزله بزرگ را در شمال شرق (توهوکو) و جنوب (کیوشو) از سر گذرانده است و امروز چشمان نگران برنامه ریزان در انتظار زلزله ای است که محتمل است به زودی کلان شهر توکیو را به لرزش در آورد. جمعیتی حدود سی و شش میلیون نفر در توکیو و شهرهای پیرامونی آن (نظیر یوکوهاما، کاواساکی، چیبا ، سایتاما و ...) ساکن هستند و بحث ها پیرامون سناریوهایِ مختلفِ مدیریتِ بحران و استفاده از تجارب دو زلزله اخیر در جریان است.

-🔷بنگاه اقتصادی بزرگی مثل سومی تومو که بخش بزرگی از صنایع فولاد و تنها معدن طلای ژاپن را در دست دارد در فکر استحکام بخشی بیشتر مستحدثات و دفاتر مرکزی خود است. فقط در منطقه تجاری توکیو ( Chiyoda Ward ) که دفاتر مرکزی بیش از سی و شش هزار شرکت و بنگاه اقتصادی نظیر میتسوبیشی ، سونی و برجهای سر به فلک کشیده قرار دارد، نحوۀ خارج کردن جمعیتِ هشتصدهزار نفری از کارمندانِ این شرکتها در صورت توقف شبکه قطارهای شهری و مترو ، یکی از ده ها مسئله ای است که باید در سناریو هایِ مدیریتِ بحران زلزله توکیو دیده شود. یادداشت زیر در ژاپن تایمز در این بحث یادداشت خوبی است:

https://www.japantimes.co.jp/news/2016/04/29/national/quake-prone-japan-kumamoto-temblors-stir-worry-tokyo-x-day/#.WQYGrYjytEb
✍️ویکیپدیا و ترکیه

🔴دسترسی به ویکیپدیا از ساعت ۸ صبح دیروز شنبه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) در ترکیه قطع شد. امروز اردوغان و تیم همراهش برای ادامه اداره جامعه ، حتی با دسترسی به ویکیپدیا نیز مشکل دارند.

این در حالی است که سه روز پیش از آن (26 آوریل) خبری دیگری در خصوص ترکیه منتشر شد مبنی بر اینکه «دولت بیش از ۹ هزار افسر نیروی پلیس این کشور را به اتهام ارتباط با فتح‌الله گولن از کار خود معلق کرده است.»
چند روز پیش از آن نیز ( روز چهارشنبه ششم اردیبهشت) پلیس ترکیه در عملیات گسترده‌ای بیش از ۱۰۰۰ نفرِ دیگر از مخالفان دولت را دستگیر کرده بود.

اعداد و ارقام با ما سخن می گویند: پس از کودتای نیمه ژوئیه (تیرماه گذشته) در ترکیه، بیش از ۴۰ هزار نفر بازداشت شده و ۱۲۰ هزار نفر هم از کار خود معلق شده‌اند.
یعنی یکصد و بیست هزار "خانواده" ، محل امرار معاش خود را از دست داده اند به دلیل اینکه ظنّ و احتمال طرفداری فتح‌الله گولن (روحانی مخالف اردوغان که در آمریکا به سر می‌برد)، به آنها نسبت داده شده است.

🔵آنچه این روزها در ترکیه می گذرد یک تسویه حساب بزرگ است. بخشی از جامعه در حال خوردن بخش دیگری از جامعه است. این اشتباه است که گمان کنیم این کارها را اردوغان به تنهایی انجام می دهد. یک نزاعِ درون خانوادگی به خشن ترین شکلِ خود در میان این همسایه غربی در جریان است. این همسایه ای است که احوالش، قدری بهتر از دیگرانی چون عراق و تاجیکستان و پاکستان و افغانستان و ... است.
ایرانِ امروز ما اگر چه تا شکلِ مطلوب فاصله بسیار دارد اما از احوال غمبارِ کشورهایِ پیرامونش فاصله ای چشمگیر دارد.
* * * * *

🔴امروز در شرایطی که زبانِ گفتگو در بسیاری کشورهایِ پیرامونِ ما کلاشینکف است، گفتگوهایِ کاندیداهای ریاست جمهوری[با همه ایراداتی که دارد] ادامه راهی است که در فلات ایران از صدوپنجاه سال پیش آغاز شده است. امروز در شرایطی که هنوز خون، راه حلِ اختلاف دیدگاهها در کشورهای منطقه است، در ایران بحث ها بر سر "اشتغال" است و فکری برای نابسامانی ها و ریزگرد و فردا. در کنفرانس مدیریت بحران سازمان ملل در در سندای ژاپن ، ابراهیم الجبوری وزیر محیط زیست عراق را دیدم که بسیار پرانرژی و با تحرک بود. گفتم چرا برای مشکل ریزگردها کاری جدی نمی کنید؟ گفت درگیر مسایل جدی تریم...

چه اسحق جهانگیری و چه محمدباقر قالیباف، انسان های کامل و بی ایرادی نیستند، اما این یک واقعیت است که در قطر و ابوظبی و دبی و کویت و عربستان و... خیالِ برگزاریِ این سطح از مناظره هم تا سالهای سال ممکن نیست.
ایرانِ امروز، جایِ ایده آلی برای زندگی اگر نباشد، اما با کشورهای پیرامونش در سطح محسوسی متفاوت است.

https://t.iss.one/solseghalam
🖊ضیافت شام کاخ سفید با رسانه ها و حسن منهاج

🔵دیشب (شنبه 29 آوریل) ترامپ در مراسمِ ضیافت شام رسانه ها در کاخ سفید [که همه ساله با حضور رئیس جمهوری آمریکا برگزار می‌شود] شرکت نکرد. ترامپ هنوز از رسانه ها شاکی است و همچنان تکرار می کند و می گوید: اینها دروغگوترین آدمهای روی زمین هستند.

🔵علت عصبانی بودن ترامپ از رسانه ها از آنجاست که در جریان کارزارهای انتخاباتی سال گذشته، رسانه ها شدیدترین حملات به او و بیشترین دفاع از هیلاری را انجام دادند. ترامپ رسانه ها را بخشی از مشکلِ کشور آمریکا خطاب می کند.

🔵آخرین باری که یک رئیس جمهور در این مراسم حاضر نشده است مربوط به سی و شش سال پیش و رونالد ریگان بوده که دلیل عدم حضورش، نقاهتِ بعد از ماجرایِ ترور نافرجام بوده است.

🔵چهره ی مراسم دیشب، حسن منهاج ، جوانِ هندی الأصل مسلمان طنزپرداز و طنزنویسی بود که در دقایقی کوتاه در سخنرانی اش در این مراسم، رندانه ترین کنایه ها را حواله ترامپ و همزمان نخبگان رسانه آمریکایی کرد. سخنرانی بسیار دقیق در قالب طنز درخشان.

🔵 حسن در این مراسم گفت:

-🔹رهبرِ کشورِ ما اینجا نیست چون پرواز از مسکو تا اینجا طول میکشه خب! اون یکی بابا هم نیومده و رفته پنسیلوانیا چون ظرفیت جک و شوخی رو نداره.

-🔹شماها اهالی رسانه حالا که ترامپ رئیس جمهوره باید خیلی خیلی بیشتر روی کارهاتون دقت کنید(!) ، چون اگه یکی تون اشتباه کنه ترامپ همه تون را با هم ، به بادِ انتقاد و سرزنش میگیره. حالا شما ها هم میفهمید که ما مهاجر ها تو مملکتتون چی کشیدیم ...

-🔹این فقط در کشورِ آمریکا ممکن هست، که فردی مثل من، یک "نسلِ دومِ مهاجرِ هندی الأصلِ مسلمان" ، میتونه بیاد و در چنین مراسمی از رهبر مو نارنجی کشور انتقاد کنه !

*فیلم زیر [برش کوتاهی از صحبت های حسن👇🔽]

https://t.iss.one/solseghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کنایه های رندانه و طنز حسن منهاج به دونالد ترامپ در مراسم سالانه ضیافت شام رسانه ها و کاخ سفید (مربوط به متن بالا👆)
@solseghalam
✍️درس خواندن طلبگی در ژاپن


🔵امروز خانمی به نام سیندی فیلنی از دپارتمان مهندسی برق دانشگاه میشیگان (در شهر اناربر) برای ارایه سمیناری در خصوص فعالیت هایشان در زمینه نحوۀ تدریس مهندسی برق آمده بود و در خصوص تجارب سالهای گذشته و راندمان یادگیری دانشجوها در دانشگاهشان صحبت کرد. در میان صحبت ها یکی از نکاتی که جلب توجه کرد این بود که می گفت: « [علاوه بر تهیه محتوای مناسب برای تدریس] چیدمان و مبلمانِ کلاس نباید صندلی های فیکس شده باشد ، بلکه صندلی ها باید به نحوی باشد که اگر لازم شد بتوان چیدمانِ کلاس را عوض کرد و به صورت دورهمی به گفتگو نشست. در واقع نباید فقط به تدریسِ وایت بردی فکر کرد و باید، گاه برخی مباحث و فرمول ها را در یک قالبِ گردهم به مباحثه و حلّاجی نشست».

بعد از پایان سمینار به ایشان توضیح دادم که در برخی دانشگاههای ژاپن برخی از دروس مهم مهندسی (خصوصاً در کارشناسی ارشد) به این شکل تدریس می شود.

🔴هشت سال پیش وقتی که برای اولین جلسه کلاس درس "طرح پلاستیک سازه های فولادی" دانشگاه کوبه وارد کلاس شدم ، دیدم که میز و صندلی ها [ی چرخ دار] به شکلِ یک دایره بزرگ، دورِ کلاس قرار گرفته و پروفسور تابوچی (استاد دپارتمان سازه) هم در میان بچه ها نشسته است. هر یک از دانشجو ها، دو تا سه سطر از کتاب "بیدلز" را می خواند و برای بقیه توضیح می داد و نوبتِ نفر بعد می شد. در میانِ توضیحاتِ بچه ها ، هر زمان که تابوچی احساس می کرد توضیحات کافی و کامل نیست، جملاتی را اضافه می کرد و بعد باز نوبتِ نفر بعدی می شد.

🔵بعد از پایان جلسه اول این کلاس، یکی از استادیارهای جوان پرسید "کلاس را چطور دیدی؟" گفتم جالب بود. گفت خسته کننده نبود؟ گفتم اینکه درسِ مهمی مثل طرح پلاستیک اینگونه تدریس می شود برایم قدری جدید است. او توضیح داد: «این کتاب با اینکه کتاب جدید و تازه نوشته شده ای نیست و در 1958 توسط بیدلز در دانشگاه لیهای پنسیلوانیا نوشته شده ، جزء متونِ بسیار مهم مهندسی سازه است و سطر به سطر آن توسط مهندس سازه باید درک شود. ما این را به شکلِ کلاسهای هنرهای سنتی ژاپنی، به شکل سنتی و در این قالب برگزار می کنیم و نه به صورت استاد پای وایت برد. تمامِ این ترم به این صورت خواهد بود".

🔴چند ماه قبل که سمیناری در دانشگاه لیهای پنسیلوانیا برگزار شد این موضوع را به ریچارد سوئس، رئیس گروه سازه دانشگاه گفتم . اینکه کتابی که در 1958 در این درّۀ لیهای توسط بیدلز نوشته شده، هنوز به صورت طلبگی در برخی از دانشگاه های پیشرو سازه و زلزله ژاپن سرِ کلاس«خوانده» می شود. گفت شنیده ام که ژاپنی ها این متن را چقدر با دقت به مهندسان جوانشان آموزش می دهند.

🔵 اینها را امروز به خانم فیلنی هم گفتم. توضیح دادم که یک بار یکی از اساتید ژاپنی می گفت: « بخشهایِ زیادی از آیین هایِ سنتیِ آموزش هنرهای ژاپنی از بین رفته ، ولی هنوز برخی را حفظ کرده ایم. در هنرهای سنتی مثل معماری، شُودو (خطاطی ژاپنی) ، کاتانا (ساخت شمشیر سامورایی) و... اصطلاحی داشته ایم به اسم "نوسومی" (یعنی: دزدی- دزدیدن). اینکه طلبه (جویا/هنرآموز) باید در فرایندِ طلبگی، فوت و فنِ ماجرا را از استادش نوسومی کند. این کتابِ طرح پلاستیک بیدلز هم جزو متونی است که مهندس سازۀ فردا، باید نوسومی کند.» (یعنی اینقدر مهم است)

🔴امروز بعد از صحبت های خانم فینلی فکر می کردم که همه اینها مگر به غیر از عاشقی در درس خواندن ممکن است. بالاخره بین خواندنِ برای مدرک و نمره با خواندنِ سطر به سطر فرقِ بسیار است. جوهره این جور علاقه را چه باید کنیم که نخُشکد؟

#روز_معلم
#درس_خواندن #معلمی #هنر_سنتی
#ژاپن
#盗み #ぬすみ
- - - - - - - - - -
📍پی نوشت: مراد از واژه طلبگی در این بحث تحصیل حوزوی نیست بلکه "طالب بودن" و چیزی فراتر از دانشجوییِ فعلی و واحد پاس کردن. واژۀ "هنرآموز" یا "هنرجو" هم این بار معنی را با خود ندارد. مفهومِ اشتیاق در فراگیری.

https://t.iss.one/solseghalam
🔴بر روی صحنه

-🔹از میان اخبار دیروز، این خبر را که خواندم به یاد نوشته دکتر شریعتی افتادم که تاکید داشت: هرکسی همانطوری که زندگی کرده ، می میرد.
⬇️⬇️
🔵بروس همپتون، هنرمند سبک راک آمریکا در حالی که برای بزرگداشت هفتاد سالگی‌اش بروی صحنه رفته بود همانجا درگذشت.

آقای همپتون دیروز (دوشنبه) و همزمان با تولد هفتادسالگی‌اش، برای اجرای برنامه به بالای صحنه سالن فاکس در شهر آتلانتا رفته بود که میکروفن به دست بر زمین افتاد.
این حادثه ناگهانی باعث شد نوازندگان و دیگر هنرمندانی که با او روی صحنه بودند برای دقایقی به کار خود ادامه دهند چرا که گمان می‌کردند روی زمین افتادن بوریس همپتون عمدی است.
اما دقایقی بعد معلوم شد که این هنرمند آمریکایی دچار حمله قلبی شدید شده بوده است. پزشکان دقایقی بعد مرگ آقای همپتون را اعلام کردند.
او برای ۵ دهه روی صحنه می‌رفت.

@solseghalam
«خطِ میانه هودسون»

🔴این تصویر رودخانه هودسون است(👆). وسطِ این رودخانه خطی هست که سمت شرقِ خط ، نیویورک است و سمت غربِ خط نیوجرسی. البته که این خط واقعی نیست ولی هرچه هست یک روزی یک نفر (یا چندنفر) نشسته اند و یک خطی رویِ هودسون کشیده اند و آن خط برقرار و بردوام مانده و حالا اگر از این خط عبور کنی، هر گالن بنزین نیم دلار گران تر می شود . باید پانزده دلار پولِ تونل پرداخت کنی برای هربار رفتن از سمتِ غرب خط به سمت شرق اش و پولی نباید بدهی وقتی که از سمتِ شرق خط می آیی (یا رانده می شوی!) به سمت غرب خط (نیوجرسی). آن طرف پارکینگ ساعتی سی دلار است و این طرف چیزی که زیاد است زمین. هرکجا دلت خواست پارک کن.
یک روزی یک نفر ( یا چند نفر ) این خط را کشیده اند و قرار شده وسطِ هودسون، بشود مرز دو ایالت نیویورک و نیوجرسی. همه چیز این بر گران تر است و آن بر ارزان تر. قیمت زمین و ملک و ارزاق و سوخت و ...

🔵این خط ها ، و سابقه و تاریخچه این خط ها شدیداً روی اعصاب است. یک خطی کشیده شده آن بالا، صافِ صاف. قشنگ معلوم هست با خط کش کشیده شده ، و شده مرز کانادا و آمریکا. ماجرای این خط چیست؟ چطور اینقدر صاف کشیده اند؟ چه شده که صد/دویست کیلومتر پایین تر نیامده اند؟ یا بالاتر نرفته اند؟ این دست سوالات روی اعصاب نیست . آنچه که روی اعصاب است اینکه، چرا برخی خط ها این سر عالم علی الدوام و برقرار و بی ماجرای خون و تنش، ماندگار شده است و برخی خط ها، محل مناقشه بوده و هست و خواهد بود.
چرا یک جماعتی، یک روزی ، در گوشه ای از تاریخ بر سرِ یک خط یا چند خط برایِ گوشه ای از جغرافیا ، توافقی می کنند و بعد از آن روز و روزگار، آن خط می شود مبنایِ گردش امور و اقتصاد و زندگی و ... و یک جایی از تاریخ ، جماعتی بر سرِ یک خط یا چند خط توافق می کنند و آن خط می شود مبنای خون و منازعه و مشاجره و ...؟

سوال شاید قدری ساده انگارانه به نظر برسد ولی از هر سو که می روی و دست به هر کاری که می خواهی بزنی با این خط ها طرفی . خط هایی که دارد کار می کند و خط هایی که کار نکرده و نمی کند.
با دوستی در این باره صحبت می کردیم. می گفت علتش آب و هواست! برخی آب و هوا ها، روحیات را عصیانگر و شورشگر (علیه هر چه که هست) می کند ، و برخی آب و هوا ها، روحیات را هشیار و اهل مدارا و تجارت و زندگی و ... می کند.

🔴بی گمان جواب ها اینقدر سر راست و شسته رفته و راحت نیست و هر خطی داستان خودش را دارد و ماجراهای پیچیده اش. چه آن خطی که کار می کند چه آنکه کار نمی کند.
...قصد یادداشتِ مطلبی در ادامه موضوعِ خروجی های نیویورک بود که بحث به این سمت و سو کشید.

🔵سالی که محمد خوارزمشاه با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد به جامعِ کاشغر در آمدم، پسری دیدم نحوی، به غایتِ اعتدال و نهایت جمال ... مقدمه نحو زمخشری در دست داشت و همی‌خواند: «ضربَ زیدٌ عمرواً و کان المتعدی عمرواً». گفتم ای پسر خوارزم و ختا صلح کردند و زید و عمر را همچنان خصومت باقیست؟! (#سعدی)

🔴جنگِ هفتاد و دو ملّت، همه را عُذر بِنِه /
چون ندیدند حقیقت ، رَهِ افسانه زدند
شُکرِ ایزد ، که میانِ من و او صلح افتاد! /
صوفیان رقص کنان ، ساغرِ شُکرانه زدند
کس چو حافظ نگشاد از رخِ اندیشه نقاب /
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند

#ورودیهای_نیویورک #نیوجرسی #امروز_با_حافظ

https://t.iss.one/solseghalam
✍️درباره پیام ویدئویی جدید محمود احمدی نژاد

🔵در پیام ویدئویی دیروز محمود احمدی نژاد (که حمد بقایی نیز در کنارش ایستاده بود و دوربین را نگاه می کرد) یک جمله جالب در خصوص آزادی گفته شد:
-🔹"در کشور ما آزادی به طور مطلق وجود داره ، حد و مرزی نداره اما فقط در یک جا. علیه دولت قبل و بنده و همکارانم. هرکس بخواد هرچی بگه به ما ... آزادی مطلقه و مصونیت وجود داره و این اطمینان وجود داره که از هر نوع رسیدگی و تعقیب در امان خواهد بود."

🔵نکته ی جالب توجه این جمله اینجاست که این جمله از دو گزاره تشکیل شده است که بخشِ اولِ آن بسیار آشناست!

اقای احمدی نژاد زمانی که پس از مسائل سال 88 مجدداً رئیس جمهور شد این جمله (که آزادی در ایران مطلق است) را بارها در نشست های خبری با رسانه ها (ی خارج و داخل کشور) می گفت و البته آنزمان این جمله گزاره "فقط در یک جا" را نداشت و نمی گفت که چرا در برابر تهمت هایی که در مناظره تلویزیونی به افراد غایب زد، مصونیت داشته و کسی متعرض اش نشده است. حالا که آسیاب گشته و نوبت خودش شده است، این أمر دردآور شده و پیام ویدئویی می دهد که: آزادی مطلق است ولی فقط در یک جا و در متهم کردن من .

خب برادر عزیز وقتی که آزادی برای شما در متهم کردن دیگران مطلق بود، چرا فکر امروز را نمی کردی؟

🔵آن روز انتقاد به دیگران و متهم کردنشان بد نبود؟ حالا که می گویند چرا رئیس یک دولت یک شبه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را منحل کرد یا وزیر خارجه مملکت را در سفر کاری معزول کرد یا ... ، بد شده است؟

🔵آسیاب به نوبت می گردد و هر چه امروز با دیگران کنیم فردا با ما هم صورت خواهد گرفت. همین امروز باید فردایمان را ببینیم.

📌لینک نمونه مواردی که به مطلق بودن آزادی در دوران زمامداری اشاره کرده است ⬇️👇
https://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51874