ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
ارزیابی شتابزده
دروغ دروغ دروغ! سی. ان. ان. چقدر دروغ میگی؟! Lie lie lie... 😳 @solseghalam
سی.ان.ان بد!

دیروز ترامپ رفته لهستان. در نشست خبری که با رئیس جمهور لهستان گذاشتند، خبرنگار #سی_ان_ان بلند میشه می پرسه: آخه این فیلمی که از خودت در حال کتک کاری با یک نفر گذاشتی و برداشتی روی کله طرف نوشتی #سی_ان_ان ، چه کاری بود؟ چه بازخوردهایی گرفتی؟

ترامپ جواب میده آخه سی.ان.ان خیلی کارهای بدی کرده؛ خیلی اخبار دروغ منتشر کردید و... [داره حرف میزنه که] یکدفعه خیلی خونسرد بر میگرده و رو میکنه به رئیس جمهور لهستان و میگه:
« شما هم "از اینا" اینجا [توی لهستان] دارید ؟! »

خبرنگارها: 😱😱
خبرنگار سی.ان.ان: 😡
رئیس جمهور لهستان: 😂
دنیا: ...

- - - - -
ماجرایِ ترامپ با سی.ان.ان مربوط به حدود دوسال پیش است. از اوایلِ شروع انتخابات، سی.ان.ان گاه به گاهی تیر و ترکشی به سمت ترامپ حواله میکرد. ولی تا حدود یکسال ونیم قبل از انتخابات، حضورِ ترامپ بیشتر مایه شوخی بود و کسی فکرش را نمیکرد از بین هفت هشت کاندیدا[ی جمهوری خواه] این یکی جدی بشه. هنوز انتخاباتِ درون حزبی برگزار نشده بود که سی.ان.ان حس کرد نه! ماجرا جدّیه! و طرف حسابشان این آقا خواهد بود. از همان زمان (که هنوز مشخص نشده بود بین #سندرز و #هیلاری کدام یک بالا خواهد آمد) سی.ان.ان توپخانه را رسماً بر علیهِ ترامپ آتش کرد. اوایل بیشتر #مسخره می کرد و بعد رفت روی مود #انتقاد های جدی.
ولی دیگر دیر شده بود! و شده بود آنچه نباید می شد.
و حالا ، زمان حساب کشی ها رسیده ...

- - - - -
متن زیر یکی از یادداشتهای آن ایام هست (یکسال پیش همین روزها 🔻 ) و ویدئوی زیرش را هم بعد از شرکت در سخنرانی ترامپ در لنسینگ میشیگان گرفتم: رفتار مردم عادی (یک پدر کنار پسرش) با خبرنگاران سی.ان.ان که سخنرانی رو پوشش زنده می دادند.
به شدت منفور بود این شبکه در بین مردم حاضر در آن جمع ، چون میگفتند این شبکه ای دروغگوست.

متن و فیلم (فورواد از آگوست پارسال)👇🔻

https://t.iss.one/solseghalam
✍️وضعيت دشوار بانك ولزفارگو

(به زمين خوردن غول ها - قسمت نهم)
محمدرضا اسلامى


🔷تصوير بالا🔺 را دوست خوبم گرى جكسون كه در شهر آيرون وود، ایالت ميشيگان زندگى مى كند در صفحه فيس بوكش گذاشته و نوشته:

« ولزفارگو ننگ بر تو باد!
اين ساختمان زیبا، جایی هست كه من سى و پنج سال عمرم رو در آن كار بانكدارى كردم و اونجا بازنشسته شدم. حالا مى خواهن تعطيلش كنن. واقعا شرم بر مدیریتتان. »

🔷 شعبه بانك ولزفارگو مجاور دانشگاه كلمسون كه در آن حساب دارم نیز، اخيراً نامه زده و گفته ما داريم اين شعبه را مى بنديم. بيائيد حساب بانكى تان را به شعبه ديگر منتقل كنيد. محل این شعبه (به لحاظ واقع شدن در چند قدمی دانشگاه) بهترین موقعیتِ جغرافیایی در این شهر کوچک است.

واقعيت ها در دنياى حساب و كتاب اينچنين صريح و بى پرده است. مى خواهى بزرگترين خودروساز آمريكايى باش (#جنرال_موتورز) يا امپراطورى بزرگ #سونى يا كه از بزرگترين بانكهاى دنيا (#ولز_فارگو) ؛ كار به عدد و رقم كه مى رسد، اگر نتوانى حسابِ عدد و رقم را جمع و جور كنى بايد بلند فرياد بزنى كه جماعت من در حال ورشكستگى هستم. سابقه و گذشته ، گارانتى برايم نشد.

https://t.iss.one/solseghalam

🔴 ولزفارگو داراى عنوانِ دومين بانك دنيا به لحاظ ارزش بازار سهام
(Market capitalization)
است. سالهاى متمادى، عناوين و ردكوردهاى چشمگير و حائز اهميتى داشته است. با دویست و شصت وهشت هزار کارمند، به لحاظ بزرگی، "سومین بانک آمریکا" محسوب می شود (بزرگی به مفهوم "دارایی های بانک"). ولى ولزفارگو امسال رسما اعلام كرده كه مى خواهد چهارصد شعبه اش را تا پایان سال آینده تعطيل كند. (لينك نمونه خبر در زمينه برنامه تعطيلى شعب ولزفارگو در پی نوشت)

سال گذشته ولزفارگو 32 ميليارد دلار ضرر از بابت سود درگردش داشته است (يعني بيش از فروش نفت ايران در سال ١٣٩٤). نزدیک به 22ميليارد دلار ضرر از بابت سودخالص داشته است. لینک: گزارش مالی سال ٢٠١٥ ولزفارگو
https://www.sec.gov/Archives/edgar/data/72971/000007297116001045/wfc-12312015xex13.htm

🔵 یک نحله فکری در میان ما ایرانیان است که "همه" اتفاقات این دنیا را بر مبنایِ تصمیماتِ از پیش تعیین شدۀ کانون های خاصی از قدرت می پندارد. این تفکر (اگر چه در برخی حوزه ها اشتباه نیست) اما وقتی رنگ حماقت به خود می گیرد که بکوشیم همه اتفاقات را بر این مبنا تحلیل کنیم. دنیایِ رقابت های وحشتناکِ این روزگار، دنیایِ جدی و جدیدی است و در تحلیل اتفاقاتِ این روزگار، برخی هنوز در دهه شصت و هفتاد میلادی زندگی می کنند. در روزگاری زندگی می کنیم که در مقابل چشمانمان ورشکست شدن #توشیبا را دیدیم. تا مرزِ ورشکستگی رفتن و برگشتن #پاناسونیک را دیدیم. اما در تمام وب فارسی اگر سرچ کنیم در باب ریشه های ورشکست شدن امثال #توشیبا، چهار مقاله جاندار و قوی پیدا نمی کنیم. چرا؟

چون باور به این است که «اتفاقات» ، چندان "پیچیده" نیست. تصمیمات در این دنیا توسط کانون های قدرت گرفته می شود. به زاری افتادن امپراطوری #سونی را شاهد بودیم و هیچ تحلیل جدی در باب سونی در میانِ ما نیست. پس از نابود شدن صنایعی همچون صنعت #فولاد در آمریکا (به دلیل برخاستن سونامی وار صنایع چین) امروز، مؤسسات مالی معظم هم وارد عرصه مشکلات جدیدی شده اند، که مطالعه این بحران ها، وظیفه جدی "امروز" است.


* * * * * * * *
📌پی نوشت 1: یک نمونه گزارش و ویدئو در خصوص ولزفارگو در #سی_ان_ان اقتصادى

https://money.cnn.com/2017/01/13/investing/wells-fargo-branch-closures/index.html

📌پی نوشت 2: مهمترين علت تعطیل شدن این چهارصد شعبه، گسترش بانکداری اینترنتی و خدمات بانکی موبایل عنوان شده، ولی تحلیلهای متعددی در باب نیازِ ولزفارگو به کاهش هزینه ها برای دوام در عرصه رقابت مطرح شده است. چهارمیلیارد دلار صرفه جویی تا پایان 2019 ، به عنوان یکی از اهدافِ هیات مدیره بانک عنوان می شود. لینک زیر نمونه بحث در این باب:
https://www.fool.com/investing/2017/07/18/wells-fargo-to-close-450-branches.aspx

📌پی نوشت 3: لینک قسمت قبلی این سری یادداشت (قسمت هشتم): https://t.iss.one/solseghalam/951

📌پى نوشت 4: مقايسه توليد #فولاد در آمريكا، ژاپن و چين:
https://t.iss.one/solseghalam/1024

#به_زمین_خوردن_غولها
#ولزفارگو
#توشيبا
#پاناسونيك
✍️ زیر باران گلوله ، سپرِ دیگری شدن
محمدرضا اسلامی

🔴 مقاله زیر توسط شبکه خبری #ان_بی_سی مروری دارد به برخی افرادی که در مدت رگبارِ گلوله های مرگبار استفین پداک، خود را سپر دیگری کرده اند (و یا به دیگران کمک کرده اند) و بر سرِ این ماجرا جان خود را از دست داده اند. #سی_ان_ان هم گزارش های مشابهی تهیه کرده است. نمونه این افراد، سانی ملتون ( Sonny Melton) است که بنا به نوشته این گزارش ، همسر خود را در آغوش می گیرد و خود را حائل و سپر او می کند و در اثر اصابت گلوله از پشت ، کشته می شود.
https://goo.gl/ERzmzS

سر که نه در پایِ عزیزان روَد/
بارِ گرانی است ، کشیدن به دوش


اینکه در جریانِ این واقعه زشت و شوم هم می توان جلوه های انسانیت و عشق را دید، حکایتِ احوالِ تاریخ انسان است. تاریخی که البته بیشتر زشتی ها را روایت می کند، و این جلوه های درخشان، در روایت هایش معمولا گم می شود.

* * * * *

🔵 چند سال پیش، شبی از شبهای رادیو پیام (پیش از آنکه رادیو پیام اینگونه خالی شود از اهل قبیله شعر و غزل) رادیو روشن بود و حسین آهی در حالِ صحبت راجع به #حافظ بود. داشت از ارادت اش به حضرت حافظ می گفت و اینکه حافظ چه شاهکارها که خلق کرده و چه ها که آفریده و ... اما در خلال صحبت ها می گفت: ما با همه ی اندیشه ها و گفته هایِ حافظ همدل نیستیم. حافظ در برخی جاها اشتباه هم کرده است. مثلاً این بیت. این چه حرفی است که حافظ زده که :

«آدمی» در عالمِ خاکی ، نمی آید به دست
عالمی دیگر بِباید ساخت ، وَز نُو آدمی

این یعنی چه؟ "آدمی" در همین عالم خاکی هم به دست می آید و جلوه های انسانیت، و برق درخشان انسانیت، همیشه همزمان با ظهور جلوه های نفرت و کینه، حضور و ظهور داشته است. بله در همین خاک، همین دو روز پیش ، برخی جانِ خود را بر سرِ مهر نهادند.

کاش می شد بر سر مزار این سانی ملتون رفت و دسته گلی برخاکش نهاد. گلی به جمال مردانگی ات.

#خبرخوانی
#امروز_با_حافظ

- - - - - - -
📌 پی نوشت: یادداشت های مرتبط: سونامی ژاپن و خانم میکی اِندو
https://t.iss.one/solseghalam/400
✍️توکیو و ساختمانِ چوبى ٣٥٠ مترى

🖊محمدرضا اسلامى

🔹چند روز پيش خبرى منتشر شد كه بازتاب چندانى در رسانه هاى داخلى كشور ما نيافت.

✔️#خبر كوتاه است:

پروژه احداث ساختمان چوبى هفتاد طبقه (!) بزودى در توكيو آغاز مى شود(تصویر فوق🔺).

🔹در ذهن شنونده، ساختمان چوبى ٢ يا ٣ طبقه امرى قابل تجسم است.
در كشورهايي مثل كانادا و آمريكا نيز، ساختمان چوبى ٥ يا ٦ طبقه به كرات ساخته مى شود. اما ساختمان چوبى ٧٠ طبقه آنهم در شهرى زلزله خيز مانند #توكيو؟!

🔹 اين خبر در دل خود، يك پيام اوليه دارد: «تكنولوژى» (بخوانيم اعتماد به نفس مهندسى) ساختمانهاي چوبى در #ژاپن، به سطحي رسيده كه جسارتِ احداث چنين سازه اى را بر زمين لرزان توكيو پديد آورده.

در حال حاضر رکوردِ بلندترين ساختمان چوبى دنیا، در دانشگاه بريتيش كلومبياى كانادا (UBC) با 18 طبقه است.

🔹 اما اين پيام، لايه اول، يا سطحى ترين دريافت، از خبر مذكور مى تواند باشد. بياييد خبربالا را جور ديگرى بخوانيم:

هميشه پشتِ كارهاى بزرگ، مردانِ بزرگى قرار دارند. به تعبير #سعدى:
«كين كارهاىِ مشكل، دادند به كاردانها »
ببينيم پشتِ سرِ اين پروژه عظيم، چه كسانى هستند؟!

سوالِ مشخص تر اینکه: «پولِ» چنین پروژه ای را چه کسی می دهد؟ چنین سازه ای را، چه کسی «طراحی» می کند؟ «دانش فنیِ» چنین جسارتی ، از کجا آمده؟!
https://t.iss.one/solseghalam

🔴اما پاسخ سوالات مذکور:

✔️پولِ این پروژه عظیم، بالغ بر 600میلیارد ین، یا 5.6 میلیارد دلار (بیش از یک ونیم برابرِ کلِ بودجه وزارت راه و مسکن ایران در سال 97) را «صنایع چوب سومی تومو» تامین می کند.
خُب این آقای سومی تومو چه کسی است که فقط یکی از شرکتهایش، (صنایع چوبش) چنین پول هنگفتی دارد؟!

دربارۀ «بنگاه اقتصادی سومی تومو» و فهرست اموال و شرکتهایش قبلا در این کانال به تفصیل صحبت کرده بودیم.
لینک◀️
https://t.iss.one/solseghalam/951

خلاصه اینکه، صنایع چوب وجنگل سومی تومو (Sumitomo Forestry) قرار است درسال 2041 جشن 350 اُمین سالگرد ثبت شرکتش را بگیرد. برای این جشن، یک ساختمان چوبی 350 متری را به عنوان کادوی این جشن تولد، احداث می کند!

▪️▪️▪️▪️▪️
سِیرِ اعداد و ارقام را ببینیم! همیشه اعداد و ارقام حرف می زنند.
یک پرانتز باید باز کرد در وسط این بحث: مگر می شود شرکتی 350سال عمر داشته باشد؟ مگر می شود «ورّاث» در یک خانواده، چند نسل با هم دعوا و جر و منجر نکرده باشند، و یک شرکت در یک خانواده باقی مانده باشد؟ چرا به چنین خانوادۀ خفنی در ژاپن «مافیا» نمی گویند؟ چرا اموالشان مصادره نشده؟
▪️▪️▪️▪️▪️
اما برویم سراغ سوال دوم:
✔️چه کسی این سازه را طراحی می کند؟

🔹طراح این سازه شرکت نیکّن سِکّی است(Nikken Sekkei). نیکن سکی یک شرکت ساختمانی است که 118سال پیش تاسیس شده است. در مدت این 118 سال، 20هزار پروژه در 40کشور دنیا طراحی کرده است. باز همان سوال مطرح می شود که: چطور می شود بین اعضای هیات مدیره یک شرکت، 118 سال دعوا و مرافعه به سطحی نرسد که منجر به "متلاشی" شدن شرکت بشود؟ رمز و رازِ این حرکتِ مستدام، چیست؟
نیکن سکی، با چنین عقبه ای، صاحب برترین مغزها و مهندسان طراح ژاپنی است. و دستِ برتر در حوزه طراحی. و کسی هم او را «مافیا» خطاب نمی کند.

✔️ اما سوال سوم: دانش فنی چنین کاری از کجا می آید؟

مثالی در این باب باید ذکر شود که می تواند گویای جواب این سوال باشد. نُه سال پیش در #میز_زلزله کوبه، در آزمایشی شرکت کردم که حاصل همکاری دانشگاه کولرادو آمریکا با دانشگاههای توکیو، کیوتو و کوبه بود. در آن تست، یک ساختمان چوبی 8 طبقه با مقیاس واقعی، روی میز زلزله آزمایش شد (لینک گزارش آزمایش◀️ https://solsnevis.blogfa.com/post-88.aspx ) در آن زمان، صَرف چنین پول هنگفتی برای «یک آزمایش»، برای بسیاری باعث تعجب بود. حاصل آن گونه مطالعاتِ جدى و عميق آزمایشگاهی و آکادمیک، می شود این گونه تجلی در بخش صنعت.

🔷چیزی که در مورد این پروژه چوبی 350متری باید گفت اینکه، این دست پروژه ها در #ژاپن، نماد هستند. نماد هایی که ما، عمدتا در آنها «دانش فنی» را متجلی می بینیم، ولی، اینها «میوه» و «محصول» یک سلسله حرکتهای "تدریجی"، "پیوسته" و "مستدام" هستند در کشوری که ذهن ها، بیش از آنکه به فکر انقلاب و دگرگونی باشد، به فکر ادامۀ کارِ نسلِ قبلی است. در کشوری که شرکت ها، عمرهای بیش از صدسال دارند. در کشوری که بین اعضای هیات مدیره، بعد از پانزده/بیست سال، دعوا و دادگاه کشی و نفرت رخ نمی دهد. ماجرا، بیش از آنکه فنی باشد، انسانی است.

#خبرخوانی
#ژاپن #سازه
▪️▪️▪️▪️▪️

پی نوشت:
📌1- لینک خبر در #سی_ان_ان
https://goo.gl/TbWecX

📌2- بودجه وزارت راه،مسکن و شهرسازى ایران در سال 97: https://goo.gl/rYdjH6

📌3- یادداشت مرتبط در کانال:
✍️«عمر بیش از ١٢٠ سال (مربوط به شرکت اُبایاشی)»
https://t.iss.one/solseghalam/139
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!

🖊محمدرضا اسلامى

🔷بيش از دو هفته از زمانی که خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان در رسانه ها منتشر شد، می گذرد. در تمام مدتی که این آقای امپراطور بازداشت شده، اطلاعات دقیقی (از ماهیت تخلفات او) به رسانه ها داده نشده است. این روزها، بحثهای مختلفی در این زمینه در ژاپن به راه افتاده است.

🔷نام #نیسان در ایران برای ما یادآور نامهایی است که عمدتا متناظر با «پاترول» و «ماکسیما» بوده است. ماشین هایی براه و برقرار.
گفته می شود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی نیسان در «آستانه» ورشکستگی بوده و ورودِ آقای گون، باعث بلند شدنِ دوبارۀ این شرکت از خاک بوده است. به او لقب «#قاتل_هزینه_ها» داده بودند.
عملکرد وی در نیسان چنان چشمگیر بود، که درسال نخست سود خالصی معادل ۲٫۷ میلیارد دلار را عاید کمپانی کرد و تا سال ۲۰۰۵ کلیه بدهی های نیسان را پرداخت نمود.

🔷در رابطه با نحوۀ برخوردی که #پلیس ژاپن با #کارلوس_گون انجام داده بحثهای مختلفی در کشور ژاپن و رسانه ها به راه افتاده است. برخی معتقدند این ماجرا اساسا نه به دلیل تخلف آقای گون، که به دلیل "کودتای نیسان علیه رنو" بوده و در میانۀ زد و خورد هیات مدیرۀ این دو غول خودروساز، آقای گون فدا شده.

✔️میان ابرو و چشمِ تو گیر و داری بود /
در آن میانه شدم کشته ، این چه کاری بود؟!

🔷برخی هم معتقدند این شدت عمل در برخورد پلیس و دادستانی با آقای گون ناشی از این است که نام او «کارلوس» بوده. اگر بجای کارلوس نام او مثلا تاناکا، یا تاکادا، یا فوجیتانی و...بود اینچنین سرش بر باد نمی رفت.

افراد و رسانه هایی که این بحث را مطرح می کنند کسانی هستند که به روحیه «ملی گرایی» ژاپنی اشاره می کنند و اینکه اساسا ژاپنی ها روحیه پذیرش خارجی ندارند.

در یادداشت قبل (لینک شماره یک🔻) اشاره کردم که ژاپنی ها درمقاطعی که لازم باشد «مدیر ارشد» از خارج وارد می کنند، ولی این به معنای داشتن روحیه باز و پذیرش منابع انسانی سایر کشورها (آنگونه که مثلا در صنایع آمریکا باب هست) نیست.

در یادداشتی که در لینک شماره دو🔻قرار داده شده ملاحظه می کنید که نویسنده این سوال را مطرح کرده که: «مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما (که آن فاجعه را به بار آوردند)، دستگیر "نشدند" ولی با کارلوس گون، به خاطر
"کارلوس بودن (خارجی بودن)"
به این شدت برخورد شد و دستگیر شد
».

[پیش از ماجرای سونامی توهوکو، مشاوران به مدیران شرکت برق تپکو هشدار داده بودند که در صورت رخداد سونامی با امواج ده متر، نیروگاه فوکوشیما دچار مشکل خواهد شد]

🔷واقعیت امر این است که شکلگیری این بحثها/سوالها در ژاپن بسیار ارزشمند و مهم است. اینها لحظات مهمی در عمر و حیات یک ملت (تمدن) است که با «خود» و رفتار خود، مواجه می شود. اتفاقاتی که باعث می شود یک ملت، «خود» را دوباره ببیند، و دوباره ارزیابی کند. چند هفته پیش یادداشتی از دکتر محسن رنانی درباره نحوۀ مواجهۀ ما ایرانیان با نخبگان افغانی در شبکه های اجتماعی بحثهای جدی و دامنه داری به راه انداخت. آن یادداشت (و آن اتفاق) از همین جنس بود. «لحظه» یا «آنی» است که یک ملت از خود سوال می پرسد:"ما چگونه بوده ایم؟"

🔷طی سالهایی که در ژاپن گذشت، به این باور رسیده بودم که حدودا از هر چهار دانشجوی دکترای ایرانی در دانشگاههاى ژاپن، یکی با استاد (و آزمایشگاه خود) مشکلات جدی دارد. مشکلاتی که بیشتر اخلاقی/رفتاری بودند تا علمی. آمار مستندی در این بحث در دسترس ندارم ولی همواره این سوال مطرح بود که این میزان صلبیت در پذیرش متخصصین سایر ملل آیا صحیح است؟

جنس مشکلات و پیچیدگیهای مسایل اداره بنگاههای بزرگ صنعتی/اقتصادی در دنیای امروز به حدّی است که منابع انسانیِ یک کشور «به تنهایی» برای حل مشکلات (و حضور در عرصه رقابتهای جهانی) کفایت نمی کند. اگر «ژاپنِ امروز» در برابر این سوال قرار گرفته، ایرانِ امروز هم باید از خود بپرسد: ما چقدر از منابع انسانی متخصص سایر ملل برخورداریم؟ حداقل اینکه، ما چقدر منابع انسانیِ ایرانیِ بیرون از کشور را برای حل مسایلِ داخل ایران استخدام مى كنيم؟

🔷در مقاله لینک سوم🔻(از #سی_ان_ان) نویسنده معتقد است که حدود ده سال زندان در انتظار کارلوس گون است. نویسنده معتقد است که اکنون بعد از اینهمه غوغای رسانه ای، اگر کارلوس گون را آزاد کنند، افتضاح خواهد بود (که چرا دستگیرش کردید؟) و اگر زندانش کنند، داغی خواهد بود که منبعد هر مدیرخارجی قبل از ورود به شرکتهای عظیم ژاپنی به آن نگاه کرده و عاقبتِ (احتمالى) خودش را تصور خواهد کرد.

@solseghalam
https://goo.gl/rB4eBV
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️لینک ١: مدیران خارجی درژاپن https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️لینک ٢: https://goo.gl/V1Ue6A
✍️لینک ٣: https://goo.gl/sCjd9Y
✍️لينك ٤: سرنوشت تلخ نیروگاه هسته ای درژاپن https://goo.gl/ohiEnV
در کشوری که برترین مراکز زلزله شناسی دنیا احداث شده، پیشرفته ترین تجهیزات تهیه شده، و زلزله شناسان بسیار مشهوری داره، این داستان «پارو ماهی بدشُگون» و «ترس از یک سونامی جدید» همچنان بر سر زبانها هست و سی.ان.ان دوباره بهش پرداخته .

حکایت غریبی هست حکایت انسان و ترس از طبیعت و قدرت مهیبش.

چند تا از این ماهی ها، اواخر ژانویه و اوایل فوریه به تور صیادان ژاپنی افتاده بود و شایعه بین مردم پخش شد که ای داد! قراره دوباره سونامی و زلزله بزرگ بیاد
(یادداشت قبلی در پی نوشت🔻 )

حالا با وجود گذشت چند هفته از ماجرا، همچنان این ترس از «واقعه» بر سر زبانها هست. گزارش جدید #سی_ان_ان در باره این پارو ماهی! 🔻
https://edition.cnn.com/2019/02/19/asia/okinawa-living-oarfish-intl-trnd/index.html?utm_medium=social&utm_term=image&utm_content=2019-02-21T07%3A28%3A51&utm_source=twCNN

دو جور آدم پولدار داریم. یکی کسی که باباش پولدار بوده و از ارث پدری سرمایه ای داشته و کسب و کاری براه اندخته. یکی هم کسی که از صفر، قطعه به قطعه و آجر روی آجر ساخته و جلو آمده و «دارا» شده. #ژاپن اون دومی هست. آجر روی آجر. به وسواس و به صبر. واقعا تحمل دیدن سختی مردم این کشور پرتلاش و صبور سخته

✔️گرد آمده «از نیستی» این مزرعه را برگ /
ای برق مزن! خرمنِ ما سوختنی نیست

▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️یادداشت قبلی کانال درباره شایعه و زلزله در ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam/1520

✔️گزارش ژاپن تایمز از داستان پیدا شدن پاروماهی و نگرانیها
https://www.japantimes.co.jp/news/2019/02/17/national/rare-okinawa-oarfish-found-alive-eaten/#.XG73iOhKh9O

#خبرخوانی
✍️کرونا و برنی سندرز

🖊محمدرضا اسلامی

🔹در متن هیاهوی اخبار #کرونا و نگرانیهای جهانی درباره این ویروس، یک اتفاق بدِ دیگر بی سر و صدا در ایالات متحده (متحده؟) آمریکا در حال رخ دادن است:
بزرگان و زعمای حزب دموکرات «در میان خود» تصمیم گرفتند که پیش از مقابله با ویروس ترامپ، باید ویروس برنی سندرز را ریشه کن کنند.

🔹بزرگان قوم، درست در زمانی که کمپینِ انتخاباتی برنی سندرز به یک لحظه یا "آنِ" تاریخی نزدیک شده بود، (همان که
Momentum
خطابش می کنند) تصمیم گرفتند «گفتمان سندرز» را از ریشه و بنیان، برکنند و گویی که در این اشتباهِ خود، در حال موفق شدن هستند.

🔹عجب که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم!
مرحوم شهریار در چند بیت زیبا، تعجّب و حیرت خودش را از خودش، بیان می کند با این تعبیر: «عجب! که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم». این مصرع شهریار، شرح احوال بزرگانِ قوم دموکرات است؛ همان اشتباهِ چهار سال پیش را یکبار دیگر تَکرار کردند. گویی برای بخشی از تفکر دموکرات، قابل تجسم/پذیرش است که رهبریِ کشور در دست پدیده حیرت آوری مانند دونالد ترامپ کازینودار باشد ولی تصورِ نشستن فرد متعادل و موجّهی مانند برنی سندرز بر صندلی ریاست جمهوری، «امرِ محال» است.

اما چرا چنین است؟

✔️🔷خلاصه ماجراها تا امروز
تا این لحظه (سه شنبه شب، دهم مارس) روند اتفاقات به این شکل بود: در زمانی که از میان دموکراتها بیش از ده کاندیدای ریاست جمهوری برخاسته بود، اقبال و توجه ویژه ای در میان مردم (و خصوصا جوانان) به برنی سندرز در حالِ شکلگیری بود. اما درست در دقایق آخر (و پیش از سه شنبه بزرگ انتخابات پرایمری)، یک تصمیم/معامله داخلی شکل گرفت که بخش مهمی از کاندیداها به نفع "جو بایدن" کنار کشیدند (افرادی همچون پیت بوتجج و امی‌کلوبوچار). این باعث شد تا سرریز آرایِ آن کاندیداها به سبد رای عالیجناب جو بایدن ریخته شود و به یکباره برنی سندرز (که در مسیرِ اقبال بود) در معرض شکست قرار بگیرد.

✔️🔷امشب سندرز ایالت مهم میشیگان را باخت. در ایالت مهم واشنگتن اما شانه به شانه جو بایدن در حال حرکت است (تصویر زیر). هر یک از این دو رقیب برای اینکه کاندیدای نهایی حزب دموکرات شود، نیاز به کسب #دلیگیت (تعداد لازم نماینده) در انتخابات داخلی دارد که تا این لحظه این خلاصه آرا است:
▪️- جو بایدن: 820 دلیگیت
▪️- برنی سندرز: 662 دلیگیت

این نشان می دهد که روند امور به سمت شکست نهاییِ برنی سندرز در حال جلو رفتن است. اخبار و توجه بخش مهمی از جامعه (و دنیا) به سمت موضوع #ویروس #کرونا جلب شده است و در این میانه زعمای قوم دموکرات خوشحالند که تا زدنِ ریشه ی سندرز، چند قدمی بیش، باقی نمانده است.

✔️🔷 اشتباه دموکراتها در کجاست؟
بزرگان دموکرات، نوبت قبل پشت سر هیلاری کلینتن جمع شدند و در حالی که اساسا خانواده کلینتن در میان مردم خوشنام نبودند ولی تخم مرغهای خود را در سبد هیلاری قرار دادند. هنوز سابقه بدنامی «بیل» کلینتون در خاطره ها بود و خودِ هیلاری هم به رغم شخصیت نسبتا مستقلش از بیل، محبوبِ اذهان جمعی نبود. برنی سندرز در حالی که می توانست چهره ای باشد که حریف جدی دونالد ترامپ تلقی شود، ولی در میان دموکراتها، جدی تلقی نشد و کار آن شد که نباید می شد.

ترامپ رای آورد در حالی که بزرگان دموکرات، اوایل کار، حضور ترامپ را چیزی در حد «شوخی» می انگاشتند! اما #ترامپ به رغم تمام نقاط ضعف شخصیتش، برای بخش مهمی از جامعه، مقبولتر از «سیاسیون بدنام» بود.

این بار هم دموکراتها، گمان می کنند که جو بایدن (که بدنامی رانتخواری پسر ژن خوبش در اذهان هست) می تواند حریف ترامپ شود حال آنکه دوباره فرد موجه و متعادلی همچون سندرز را «نادیده» می گیرند. اما چرا چنین است؟

✔️🔷سندرز صدایی است که در آمریکا نباید بلند شود؟
برنی سندرز، پرچمِ یک گفتمان است. گفتمانی که انگار همه تلاشها بر آن است تا که صدایش در آمریکا بلند نشود. آمریکا سرزمین «فردگرایی» (ایندویجوالیسم) است و سالها پس از #آبراهام_لینکلن، سندرز، پیرمردی است که عمری را در این راه تلف کرده که بگوید: ایهاالناس، فردگرایی به این روش و سیاق ما آمریکایی ها، اشتباه است. ایهاالناس، بیمه درمانیِ ما، ساختار آموزش عالیِ ما، اینها «مایه شرم» است. فکری بایدمان کرد؛ بازنگری ای لازممان است.
...
اما این صدا، باید خفه شود.
این صدا انگار پنجاه سال زودتر از زمان خود برخاسته است. پیرمرد، عمری را در این مسیر گذرانیده. این بار هم با تمام قوا، در هفتادوهفت سالگی، به میدان آمد. اما امشب، دهم مارس، در متن اخبار جهانی #کرونا، صدای پیرمرد در حال خاموش شدن است. این آخرین شانس انتخابات ریاست جمهوری، با گاوبندی داخلی بزرگان دموکرات بر سر جو بایدن (پدرِ ژنِ خوب)، از دست رفت. امشب، شبِ جشن #فاکس_نیوز بود؛ جشنی که هزینه هایش را #سی_ان_ان پرداخت کرده بود!

* این یادداشت در خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
دفتر توکیو بی بی سی، گزارشی از بیمارستانهای توکیو تهیه کرده وبه شرح وضعیت بحرانی بیمارستانها و کمبود شدید امکانات در پایتخت #ژاپن پرداخته است. در ماههای فوریه و مارس که ویروس کرونا در ایتالیا، اسپانیا و ایران در حال کشتار بود دولت ژاپن آمارهایی ارایه می کرد که باعث حیرت بود. در آن ماهها (به رغم نزدیکیِ ژاپن به چین و سطحِ بالای مبادلات تجاری/صنعتی با چین) صحبت از چندصد نفر مبتلا (!) به #کرونا بود. اما حالا، گفته می شود که بیمارستانها از مبتلایان کرونا پر شده و امکان پذیرش مریض جدید، بسیار سخت شده است.

طبق گزارش بی بی سی، پزشکان ژاپنی می گویند که این «وضعیت اضطراری» که دولت دو هفته پیش اعلام کرد، اثرِ چندانی روی کاهش مبتلایان به کرونا نداشته است! (شاید دلیلش این است که دولت در اعلام وضعیت اضطراری، تاخیر داشته است). در ویدئویی که خبرنگار بی بی سی، راپتر وینگفیلد، از داخل یکی از بیمارستانهای کاواساکی گزارش می دهد گفته می شود:

«تا دو هفته پیش اینجا یک آی سی یو معمولی بود ولی امروز اینجا تبدیل شده به یونیت #کرونا و ایده این است که علایم حیاتی بیماران، عمدتا از طریق مانیتورها و دوربینها، کنترل شده و پرستاران کمتر به داخل سالن نگهداری بیمار تردد کنند. دلیل امر این است که بیمارستان به تعداد کافی نیرو ندارد تا به این تعداد بیمار مبتلا به کرونا سرویس بدهد.»

ژاپن یکی از بهترین امکانات پزشکی و یکی از بیشترین سرانه های تخت بیمارستانی را در دنیا داراست. در ژاپن یک میلیون و پانصدهزار تخت بیمارستانی وجود دارد اما امروز، مشکلِ پذیرش بیمار در توکیو رخ داده است.

🔷 نکته حائز اهمیت در بحث ژاپن و کرونا نحوۀ پوشش خبری/رسانه ای در چند ماه اخیر است.
الان در گوگل گزارشهای شبکه #سی_ان_ان درباره «کرونا در ژاپن» را جستجو کنید! سی ان ان در توکیو «دفتر خبری» فعّال دارد ولی از روز هفدهم آوریل که سی ان ان گزارش نگران کننده ای از بحران در بیمارستانهای توکیو منتشر کرده تا امروز (یعنی بعد از شانزده روز) هیچ گزارش "جدی" دیگری از شرایط بحرانی توکیو منتشر نکرده است! چرا چنین است؟

حال در گوگل جستجو کنید و ببینید در این دوهفته پایانی ماه آوریل و پیک بحران کرونا در ژاپن، بی بی سی چند گزارش در خصوص بحران بیمارستانها منتشر کرده است؟! به شکل حیرت آوری گزاشهای معدودی توسط سی ان ان یا حتی بی بی سی منتشر شده است. (برای مثال، هفت روز طول کشیده تا خبرنگار بی بی سی بعد از ویدئوی مذکور، یک مقاله ملایم منتشر کرده و پرسیده «چرا تستهای کرونا در ژاپن اینقدر کم بوده است؟» در انتهای این گزارش اخیر بی بی سی، گفته شده که احتمالا «آمار واقعی» مبتلایان کرونا در #ژاپن، «بیست تا پنجاه برابرِ» آماری است که دولت ارایه می کند(!؟). این یعنی که کشور در برابر شرایط پرخطر قرار گرفته است.)

🔷اما چرا چنین است؟
طی چندسال گذشته بارها در خصوص رفتار رسانه ای ژاپنیها صحبت کرده ام. رسانه در ژاپن مقوله بسیار پیچیده ای است و اساسا ژاپنیها در خصوص بحرانهای داخلیِ خود، براحتی به رسانه های خارجی اطلاعات نمی دهند.
بارها نوشته ام که ژاپنیها مسائلشان را «داخل خودشان» حل و فصل می کنند. حتی اگر بحرانی به ابعادِ فاجعه نیروگاه هسته ای فوکوشیما باشد یا این بحران کرونا.

🔷 حال مجددا دست به گوگل شویم و ببینیم چند روزنامه (مثلا آساهی شیمبون یا ماینیچی یا یوموری) یا حتی وبلاگ یا وبسایت شخصی پیدا می کنیم که به تُندی به تصمیم #آبه و دولت در اولویت دادن به اقتصاد (در برابر سلامتی مردم) و دیر اعلام کردنِ وضعیت اضطراری (با وجودِ دیدن اسپانیا و ایتالیا و ایران و نیویورک و ...)، انتقادها کرده اند؟!

🔷 شینزو آبه اشتباه بزرگی در دیر اعلام کردن وضعیت اضطراری مرتکب شد ولی، رابطه دولت-ملت در ژاپن رابطه بسیار پیچیده ای است. رفتار رسانه ای از آن هم پیچیده تر!

#کرونا
#ژاپن
#خبرخوانی

✍️محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
سرویس جهانی بی بی سی در توکیو دفتری دایر، فعّال و برقرار دارد. به صفحۀ #ژاپن در وب سایت بی بی سی بروید و امروز (7 تیر – 28 ژوئن) از سر کنجکاوی هم که شده پوشش اخبار #کرونا در ژاپن را ملاحظه کنید و شگفت زده شوید!

Japan-BBC News
در این روزهایِ اوجِ کشتار ویروس کرونا در دنیا، «ترتیبِ» اخبار #بی_بی_سی برای ژاپن چنین است:

✔️- خبر مربوط به یک بازیکن تیم فوتبال !
✔️- خبری درباره شرکت دوربین سازی المپیوس
✔️- خبر ساختِ یک سوپرکامپیوتر در ژاپن (که دوبرابر بهتر از سوپرکامپیوتر آمریکایی است و قرار است در بحث کرونا کمک کند!)
✔️- خبری دربارۀ بازنشستگیِ یک مدیرعامل مُسن ژاپنی
✔️- خبری درباره مسابقات اتومبیل رانی
✔️- (و نهایتا درباره کرونا!) خبری درباره پارلمان ژاپن که یک بودجه اضطراری برای کرونا تصویب کرده است.

🔹 آن خبرِ آخر که اشاره شد مربوط به «هیجده روز پیش» است. دقت کنید: هیجده روز پیش. یعنی در بیشتر از دو هفته گذشته، هیچ چیزِ عجیب و غریبی در خصوص #کرونا در ژاپن اتفاق نیفتاده است!
شهر در امن و امان است و همه چیز عالی است.
عالی.

🔹حتی آن خبر مربوط به سوپرکامپیوتر هم به نحوی به سَمت قوّتِ ژاپنی بر می گردد و خدایِ ناکرده اشاره ای به مشکلاتِ ویروس کرونا ندارد. نبوغ و استعداد ویژۀ ژاپنی، یک سوپرکامپیوتر خلق کرده (دوبرابر بهتر از مدل آمریکایی) که قرار است در مقابله با کرونا به دولت کمک کند. حال اینکه کرونا چه ربطی دارد به کامپیوتر؟! در متنِ خبر ذکر شده که این کامپیوتر به تحلیلِ داده های بزرگ کمک می کند.
بسیار عالی.
پس همه چیز خوب است.

🔹حال صفحه را اسکرول داون کنید و تا آخرین خبرِ ممکن در پایین صفحه (که مربوط به 27 ماه مِی است) بروید. حتی تا آنجا هم چیزی درباره #بحران_کرونا نخواهید دید.
به همین اندازه مضحک. به همین اندازه تلخ. به همین اندازه حیرت آور.
ویروس، دسته دسته آدمها را به کام مرگ می کشد و تمام دوستان ایرانی و غیرایرانی ام در توکیو خبر از بحرانی بودنِ وضعیتِ بیمارستانهای توکیو می دهند اما صحفه بی بی سی را که باز می کنید چُنان همه چیز "کول" است و چنان همه چیز عادی است که خدا را شکر می کنید که به! چه خوب.

🔹صفحه سی ان ان هم چنین است.
صفحاتِ انگلیسیِ خبرگزاریهایِ ژاپنی هم چنین است.
این رفتار رسانه ایِ ژاپنی است که "بحرانی نداریم که ما" . همه چیز تحتِ کنترل است. ویروسی آمده و خواهد رفت.

اینکه چند نفر کشته شده اند؟ اوضاع، بدونِ قرنطینه چگونه بوده؟ ظرفیت بیمارستانها؟ و... به کسی ربطی ندارد. خودمان می دانیم چگونه سامانش دهیم.

🔹پوشش خبری #سی_ان_ان حتی از بی بی سی هم بانمکتر است. چرا که، شما با حجمِ زیادی خبر خوب درباره تویوتا، لذتهای سفر به ژاپن و... (!) مواجه خواهید شد.

سی ان ان یک خبر "خیلی ملایم" دربارۀ پرشدنِ ظرفیتِ بیمارستانهای توکیو در مورخ هفدهم آوریل کار کرد (یعنی دوماه و یازده روز قبل- لینک در پائین🔻) و بعد از آن به کما رفت. یعنی دیگر هیچ خبر منفی یا خبر مبتنی بر وجودِ بحران در ژاپن، در سی ان ان کار نشد.
با قانونی نانوشته، همه می دانند که ویزایِ خبرنگارِ خارجی در ژاپن با روالی بسیار بسیار سختگیرانه صادر می شود.

🔹این واقعیت تلخ (و کم گفتۀ) دنیای ماست.
در همین بحثِ پوشش بحران، وضع کشور چین بارها بار بدتر از ژاپن است.
نه اینکه ویروس در این سرزمینها آدم نمی کشد. خیر. ویروس کرونا در همه جای دنیا دارد جانِ بنی آدم را می ستاند ولی در این سرزمینها، جانِ آدمیزاد حتی قابل نیست که در "آمار" قرار گیرد. حتی جنازۀ شهروند هم در چین به تصمیمِ حکومت، در آمارِ #کرونا قرار خواهد گرفت یا نخواهد گرفت.
ماجرا به همین اندازه زشت است.

🔹مسئله، "رسانه" نیست. مسئله نحوۀ ادارۀ یک کشور است. ادارۀ پادگانی، با لعابی مخملین بر روی ظاهر امور.
ظاهری آرام.


کرونا در حال طوفان در سرتاسر دنیاست ولی در چین و ژاپن مشکلی نیست.
جای هیچ نگرانی نیست.




✍️محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️
پی نوشت: آدرس صفحۀ ژاپنِ بی بی سی به این قرار است:
https://www.bbc.com/news/topics/cjnwl8q4g7nt/japan
و آدرس صفحه آسیایِ سی ان ان:
https://www.cnn.com/asia
*یادداشت قبل در خصوص این بحث:
لینک1 درغگویی-چینگویی لینک2
✍️برندۀ رقابتِ جو بایدن و ترامپ، باراک اوباماست

🔹تنها پنج روز تا انتخابات باقیمانده و این سوال برای همگان مطرح است که «سرانجام برندۀ این انتخابات، ترامپ خواهد بود یا جو بایدن؟»

🔹شواهد امر نشان می دهد که دنیا به «چهار سالِ بدون ترامپ» بسیار نزدیک شده است.

🔹مجموع آرای الکترال تا امروز (232 جو بایدن - 210 ترامپ) نشان می دهد که «یک دوره ای شدنِ» ترامپ کاملا ممکن است و این را خودِ ترامپ و هوادارانش هم به خوبی می دانند. تقریبا برای عموم شهروندانِ آمریکا واضح است که امروز «ماجرا»، ماجرایِ رقابتِ دو نفر/حزب نیست بلکه ماجرایِ نبردِ دو نوع طرز تفکر است. دو نگرشِ متفاوت به دنیا و روابط بین الملل. دو جهان بینیِ مختلف اکنون در مقابل هم قرار گرفته اند و در نبرد با یکدیگر در تلاش هستند تا زمام امور را به دست بگیرند.

🔹گوش سپردن به گفتگوهای مردمی که در قطار و کوچه و بازار و توئیتر صحبت می کنند حکایت از دوقطبیِ شدید در فضای ایالات متحده است. گفته می شود که این فضای دوقطبی، می تواند آبستنِ تنش ها و زد و خوردهای کفِ خیابان در روزهایِ بعد از انتخابات شود.

🔹می توان سوالاتِ پیش روی را به این شکل خلاصه کرد:
یک – آیا بعد از انتخابات، زد و خوردهای خونین خیابانی رخ خواهد داد؟
دو – آیا واقعا احتمال «موفق» شدنِ جو بایدن وجود دارد؟
سه – نقشِ خردمندانه باراک اوباما را در این ماجرا چگونه ببینیم؟

🔴سوال اول:
اینکه آیا در کشوری با بیش از سیصدوپنجاه میلیون #اسلحه «در دستِ مردم»، زد و خوردهای خونینِ بعد از انتخابات رخ خواهد داد یا خیر را اکنون نمی توان به قطعیت سخن گفت، اما می توان احتمال داد که در صورتِ شکست ترامپ، بخشی از طرفدارانِ تندرُوی او اقداماتی انجام دهند (مشابه آنچه در دفتر فرماندار میشیگان کردند). اما با قطعیت می توان گفت که این قبیل اقدامات، «طولانی» و «فرسایشی» نخواهد شد. یعنی تقریبا محال است که وضعیتی مشابهِ وضعیت میدان تحریر قاهره (قبل یا بعد از انتخابات مُرسی در مصر) را در آمریکا شاهد باشیم. دلیل این امر، ماهیتِ «مردم» در آمریکاست. در کشوری که بر مبنایِ «مهاجرت» شکل گرفته و همه «شهروندان»، فرزندان/نوادگانِ مهاجرانند (یا خود مهاجر بوده اند)، نوعی «احتیاط کاری» و «ملاحظه گری» در بطنِ جامعه شکل می گیرد. به بیانِ دیگر، آن کسی که یکبار خودش (یا پدران و اجدادش)، هزینه و ریسک «جابجایی» (مهاجرت) را پرداخت کرده، برایش زندگی «امرِی گران» است و نسبت به اقدامات هیجانی و خشم آلود، محتاط است. واقعیت امر این است که برایِ مهاجری که به تعبیرِ اقبال «زِ قید و صیدِ نهنگان» عبور کرده، امنیت و ثبات در خیابانهای شهرش، مهم است. حتی اگر تعدادی از سفیدپوستهای تندرو بعد از شکست ترامپ، اقدامات خشن و خونینی صورت دهند، ولی این امر با همراهیِ «جمهور» جامعه تبدیل به یک «موج» نخواهد شد.

🔘سوال دوم:
جو بایدن، چه رای بیاورد و چه نیاورد تا همین جایِ کار «موفق» بوده است! اساسا همین که کمپینِ انتخاباتیِ بایدن توانست تا همین قدر موی دماغ «دونالد» شود و پسرکِ میلیاردر را به «ترس و لرز» بکشاند و باعث شود که «آقای پرزیدنت» ادعایِ خدایی نکند، به مفهوم یک موفقیتِ جدی است. موفقیتی که البته اصلا ارزان نبوده و میلیون ها دلار پول خرجِ آن شده است. مثلا #سی_ان_ان که هر ثانیه برنامه سازی و «پخش زنده» در آن قیمت های نجومی و چند هزار دلاری دارد، هزاران ساعت برنامه و محتوا تولید کرده است تا «دونالد» ببیند که تنها مردِ قدَر قدرتِ این کوچه نیست و در ترازو، وزنۀ سنگین دیگری هم نشسته است!

🔴سوال سوم:
برندۀ این انتخابات (حتی اگر که ترامپ دوباره رای بیاورد)، جناب باراک اوباماست. سخنرانیِ هفته پیش اوباما در پنسیلوانیا نمونۀ اعلای سخنوری و تکلّمِ یک سیاستمدار با «بدنه جامعه» بود به نحوی که ضمنِ بیان روشنِ دغدغه ها، از جملاتِ پوپولیستی احتراز کند.
اما هنرِ اوباما در این انتخابات، سخنوری اش نبوده، بلکه مشی و روشِ اوباما در این انتخابات 2020 نماد و نمونه یک سیاست ورزیِ «خردمندانه و دائمی» بوده است.
عملا حضورِ ساکتِ اوباما در پسِ پرده، و به استعفا کشاندنِ (!) تمام کاندیداها و رقبایِ دموکرات (بجز برنی سندرز) و ایجادِ نظم و تمرکز در حرکاتِ کمپینِ جو بایدن، نمونه ای از یک سیاستمدارِ موفق را به ما نشان می دهد که پس از کنار کشیدن از صندلی قدرت، «سرمایه اجتماعی» و جایگاه خودش را حفظ می کند. عملا حریفِ اصلیِ ترامپ در این انتخابات اوباماست (و نه جو بایدن). حضورِ اوباما در پروسه این انتخابات، از جنسِ یک حضور ناگهانی (و تَکرار) نبوده است بلکه در تمام یک سال گذشته، دستِ پشتِ پرده بوده که به وقتِ سکوت، سکوت پیشه کرده و به وقتِ لزوم، از پرده برون آمده است.


#انتخابات

🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
ارزیابی شتابزده
✍️کرونا و برنی سندرز 🖊محمدرضا اسلامی 🔹در متن هیاهوی اخبار #کرونا و نگرانیهای جهانی درباره این ویروس، یک اتفاق بدِ دیگر بی سر و صدا در ایالات متحده (متحده؟) آمریکا در حال رخ دادن است: بزرگان و زعمای حزب دموکرات «در میان خود» تصمیم گرفتند که پیش از مقابله…
سناتور برنی سندرز: تحصیل سیاهان یا غزّه؟
مساله این است!


🔵 در ماجرای اخیر غزه برخی افراد هستند که در سمت خنثای ماجرا می ایستند. اینها معتقدند این یک دعوای عبری-عربی است و ما نباید کاری به آن داشته باشیم.
اما روح درخشان و فطرت انسان را در این روزهای تیره و تار هم می توان دید. انسانهایی که نسبت به هیچ وحشی گری ای بی تفاوت و خنثی نیستند.
درباره برنی سندرز قبلا (بالا) نوشته بودم.

سندرز صدایی است که در آمریکا نباید بلند شود؟
برنی سندرز، پرچمِ یک گفتمان است. گفتمانی که انگار همه تلاشها بر آن است تا که صدایش در آمریکا بلند نشود. آمریکا سرزمین «فردگرایی» (ایندویجوالیسم) است و سالها پس از #آبراهام_لینکلن، سندرز، پیرمردی است که عمری را در این راه تلاش کرده که بگوید: ایهاالناس، فردگرایی به این روش و سیاق ما آمریکایی ها، اشتباه است. ایهاالناس، بیمه درمانیِ ما، ساختار آموزش عالیِ ما، اینها «مایه شرم» است. فکری بایدمان کرد؛ بازنگری ای لازممان است.
...
این صدا انگار پنجاه سال زودتر از زمان خود برخاسته است. پیرمرد، «عمری را» در این مسیر گذرانیده.
او انتخابات قبل هم با تمام قوا، در هفتادوهفت سالگی به میدان آمد. اما به رغم استقبال گسترده جوانان از او، صدای پیرمرد خاموش شد. این آخرین شانس انتخابات ریاست جمهوری او بود، که با گاوبندی داخلی بزرگان دموکرات بر سر جو بایدن، از دست رفت. روزی که سندرز از انتخابات ریاست جمهوری کنار رفت نوشتم:

امشب، شبِ جشن #فاکس_نیوز بود؛ جشنی که هزینه هایش را #سی_ان_ان پرداخت کرده بود!

🔵 حال در ماجرای اخیر غزه، این سخنان اخیر سندرز است.🔻👇 همچون همیشه مستدل و محکم.

برای انسان آزاده، به همان اندازه که مساله تحصیل سیاه پوستان کشورش مهم است، مساله خونریزی در کشوری دیگر هم مهم است. برای انسان حر، همانقدر که بیمه درمانی سیاه پوستان کشورش مهم است، مساله وحشی گری در مکزیک یا غزه هم مهم است.
مشخصا از کلمه سلاخی استفاده می کند. «سلاخی افراد بیگناه».
دریغ که جریانی در کشور ما بود/هست که همیشه عنوان می کرد: «اینها همه سر و ته یک کرباسند».
(همان جریانی که کشور را متعلق به یک گروه خاص می پندارد).
اما مفهوم «انسان» فراتر از آن است که بتوان گفت در میان یک جماعت همه یک کرباسند.

احرار و دغدغه مندان این عالم، در همه جا حضور دارند.
سناتور برنی سندرز نمونه و نمادی از سیاست ورزی توام با خرد در این جهان وحشی است.
تظاهرات عظیم دیروز ظهر واشنگتن دی سی به همت امثال این آدمها برگزار شد. نقطه درخشان اتفاقات تلخ این روزها.

https://youtu.be/s-I8QHJ6kBY?si=MLBxup2M16iaZSvh


محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam