✍️کرونا و فیلم بابِل
🖊محمدرضا اسلامی
🔹 در این روزها، دیدن فیلم بابِل (نامزد/برنده اسکار ۲۰۰۶، ساخته الخاندرو گونزالس با بازی #برد_پیت و سرکار خانم کیت بِلنشت) طعم و مفهوم تازه ای دارد.
⭕️ داستان فیلم (بدون اسپویل)
ریچارد و سوزان یک زوج توریست هستند که در غم از دست دادن فرزند سومشان به روستایی در حومهٔ مراکش سفر میکنند که بیشتر با یکدیگر باشند. اما در مراکش دو پسر با اسلحهٔ پدرشان اتوبوسی را که آن دو از مسافران آن هستند نشانه میروند و سوزان بهشدت زخمی میشود...
یک حادثه، چهار گروه آدم را درگیر می کند: چوپان مراکشی، دو توریست آمریکایی، یک دختر کر ولال ژاپنی و پدرش، و یک مادر مکزیکی و فرزندش!
بابل در ۲۰۰۶ به بیان «اتصال» و «پیوستگیِ جامعه بشری» پرداخت.
این داستان ساده در سال ۲۰۰۶ قصد داشت تلنگری به جامعه انسان بزند که: ایهاالناس ما بهم پیوسته ایم! به هم متّصلیم! جدا نیستیم. #رنج یک ماهیت سیال است و میان آدمها متوقف نمی شود. رنج درگردش خواهد بود و گمان نکنید که به تعبیر حافظ "بهره" ای (یا به تعبیر میرشکاک "حوالتی" ) از رنجِ انسانِ دیگر، نصیب "تو" نخواهد شد!
⭕️ گردش رنج؟!
آری! این مفهوم که درد و رنج بشری «محدود به یک جغرافیا» نمی ماند و گلوله ای که در توکیو در تفنگی وارد می شود می تواند در مراکش جان توریستی از آمریکا را بستاند(!) در یک داستانِ ساده در یک فیلم گنجانده شده.
کارگردان و نویسنده فیلم بابل شاید گمان نمی کردند که روزی روزگاری نقشِ گلوله و فشنگ در آن فیلم را، ویروس چینی #کرونا بازی کند.
مفهومی به غایت عمیق، در "داستانی ساده" روایت شده است. مفهوم بهم پیوستگی ما آدمها به هم. در فیلم بابل بخشی از ماجرا در #توکیو می گذرد و در این ماجرای#کرونا هم دیدیم که یکی از چیزهایی که هوا شد، #المپیک_توکیو بود.
ویروس چینی به همه ما این مفهومِ بهم پیوستگی جامعه انسانی را چشاند. از فلان کشیش در واتیکان ایتالیا تا فلان شاهزاده در قصر باکینگهام لندن تا فلان پروفسورِ نشسته در پژوهشگاه زلزله توکیو، همه چشیدند آنچه که گمان می کردند قرار است فقط در "یک گوشه عالم" رخ دهد. خیر! دامان همه را در بر گرفت!
دخترِ لال ژاپنی، و رنجی که هر روز می کشد، به #توکیو محدود نخواهد ماند!
⭕️ ژاپن، جایی است که اساسا انسانها کمتر از متعارفِ مردمِ دیگر کشورها سخن می گویند. و دختر لال ژاپنی، یک نماد است. در کشوری که "انسان" کم حرف می زند، کارگردان یک نفر را مقابل چشمان دوربین می نشاند که همان چند کلمه حرف را هم نمی تواند بزند!
و یضیقُ صدری و لا یَنطلقُ لِسانی!
#ژاپن سرزمین رنج است. این را بارها نوشته ام. سرزمینی که انسان با کار زندگی می کند و با کار می خوابد و با کار بر می خیزد. ولی انسانِ ژاپنی اهل سخن گفتن از رنجهایش نیست. از همان کودکستان بچه را اینجور تربیت می کنند. دخترِ لال ژاپنی، یعنی رنج و سکوتِ مضاعف، در سرزمین رنج و سکوت!
⭕️ آل احمد تعبیری دارد که می گوید: شاخکهای هنرمندان حساستر از شاخکهای مردم عادی است و همین حساس بودن است که باعث می شود هنرمند بیش از دیگر مردم "حس" کند. بابِل هشدارِ هنرمند است (بود) به جامعه جهانی که ایهاالناس ما بهم وصلیم!
#کرونا، یک سیلی بود به صورت جامعه انسان مدرن که گمان می کرد اگر خود را در خانه های مستحکم و در شبکه های مالی زاینده قرار دهد (همان که پسر نوح می گوید: إِلىٰ جَبلٍ یَعصِمُنی؛ می روم برروی کوهی که مرا حفظ می کند!) از همه بلایا مصون خواهد بود. اما خیر! #کرونا نشان داد که هیچ حدّ و مرزی بر مصونیت نیست. ویروس، مرض و مریضی، وقتی در یک نقطه فراگیر شُد تا بلندایِ قلّه ی آن کوهِ رفیعی که "تو" هم بر فراز آن نشسته ای خواهد آمد و یقه ات را خواهد گرفت!
⭕️ کرونا، اولین باری است که انسان، هیچ قلعه ای برای مصونیت و محفوظ ماندن ندارد! آن جبل و کوه بلندی که پسر نوح می خواست بر آن بنشیند و مصون بماند، برای هیچ کسی موجود نیست. تو سناتور آمریکایی یا ژنرال روسی یا زلزله شناس ژاپنی حتی اگر در خانه هم #بست بنشینی، بحران اقتصادی کرونا از لای درب خانه ات رد خواهد شد، و تبِ بی دستمال کاغذی شدن یا بی بنزین ماندنِ باک ماشین را بر جانت خواهد کشاند.
کرونا، حرفی را زد که هنرمند با #فیلم_بابل نتوانست به صدای بلند در گوش بشر بخواند. بابل در اسکار و کَن دیده شد، ولی چه فایده! کسی باور نداشت که #ویروس_فقر یا #ویروس_تنهایی ... از توکیو تا صحرای مراکش راه می رود! ولی کرونا ثابت کرد که بله می رود! و رفت. کرونا و بحران اقتصادی اش، از لای دربهای قطور منازل ثروتمندان عالم هم عبور کرده، و یک لحظه، یک "آن" ، یک سیلی به صورت انسان نواخته که:
حِصن حصینی نیست. قلعه های ذهنی ات، همه کشک است. غرور همه تان را باهم خرد می کنم!
#فیلم_دیدن
#کرونا
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: فیلم برای در منزل دیدن همراه با کودکان، مناسب نیست.
🖊محمدرضا اسلامی
🔹 در این روزها، دیدن فیلم بابِل (نامزد/برنده اسکار ۲۰۰۶، ساخته الخاندرو گونزالس با بازی #برد_پیت و سرکار خانم کیت بِلنشت) طعم و مفهوم تازه ای دارد.
⭕️ داستان فیلم (بدون اسپویل)
ریچارد و سوزان یک زوج توریست هستند که در غم از دست دادن فرزند سومشان به روستایی در حومهٔ مراکش سفر میکنند که بیشتر با یکدیگر باشند. اما در مراکش دو پسر با اسلحهٔ پدرشان اتوبوسی را که آن دو از مسافران آن هستند نشانه میروند و سوزان بهشدت زخمی میشود...
یک حادثه، چهار گروه آدم را درگیر می کند: چوپان مراکشی، دو توریست آمریکایی، یک دختر کر ولال ژاپنی و پدرش، و یک مادر مکزیکی و فرزندش!
بابل در ۲۰۰۶ به بیان «اتصال» و «پیوستگیِ جامعه بشری» پرداخت.
این داستان ساده در سال ۲۰۰۶ قصد داشت تلنگری به جامعه انسان بزند که: ایهاالناس ما بهم پیوسته ایم! به هم متّصلیم! جدا نیستیم. #رنج یک ماهیت سیال است و میان آدمها متوقف نمی شود. رنج درگردش خواهد بود و گمان نکنید که به تعبیر حافظ "بهره" ای (یا به تعبیر میرشکاک "حوالتی" ) از رنجِ انسانِ دیگر، نصیب "تو" نخواهد شد!
⭕️ گردش رنج؟!
آری! این مفهوم که درد و رنج بشری «محدود به یک جغرافیا» نمی ماند و گلوله ای که در توکیو در تفنگی وارد می شود می تواند در مراکش جان توریستی از آمریکا را بستاند(!) در یک داستانِ ساده در یک فیلم گنجانده شده.
کارگردان و نویسنده فیلم بابل شاید گمان نمی کردند که روزی روزگاری نقشِ گلوله و فشنگ در آن فیلم را، ویروس چینی #کرونا بازی کند.
مفهومی به غایت عمیق، در "داستانی ساده" روایت شده است. مفهوم بهم پیوستگی ما آدمها به هم. در فیلم بابل بخشی از ماجرا در #توکیو می گذرد و در این ماجرای#کرونا هم دیدیم که یکی از چیزهایی که هوا شد، #المپیک_توکیو بود.
ویروس چینی به همه ما این مفهومِ بهم پیوستگی جامعه انسانی را چشاند. از فلان کشیش در واتیکان ایتالیا تا فلان شاهزاده در قصر باکینگهام لندن تا فلان پروفسورِ نشسته در پژوهشگاه زلزله توکیو، همه چشیدند آنچه که گمان می کردند قرار است فقط در "یک گوشه عالم" رخ دهد. خیر! دامان همه را در بر گرفت!
دخترِ لال ژاپنی، و رنجی که هر روز می کشد، به #توکیو محدود نخواهد ماند!
⭕️ ژاپن، جایی است که اساسا انسانها کمتر از متعارفِ مردمِ دیگر کشورها سخن می گویند. و دختر لال ژاپنی، یک نماد است. در کشوری که "انسان" کم حرف می زند، کارگردان یک نفر را مقابل چشمان دوربین می نشاند که همان چند کلمه حرف را هم نمی تواند بزند!
و یضیقُ صدری و لا یَنطلقُ لِسانی!
#ژاپن سرزمین رنج است. این را بارها نوشته ام. سرزمینی که انسان با کار زندگی می کند و با کار می خوابد و با کار بر می خیزد. ولی انسانِ ژاپنی اهل سخن گفتن از رنجهایش نیست. از همان کودکستان بچه را اینجور تربیت می کنند. دخترِ لال ژاپنی، یعنی رنج و سکوتِ مضاعف، در سرزمین رنج و سکوت!
⭕️ آل احمد تعبیری دارد که می گوید: شاخکهای هنرمندان حساستر از شاخکهای مردم عادی است و همین حساس بودن است که باعث می شود هنرمند بیش از دیگر مردم "حس" کند. بابِل هشدارِ هنرمند است (بود) به جامعه جهانی که ایهاالناس ما بهم وصلیم!
#کرونا، یک سیلی بود به صورت جامعه انسان مدرن که گمان می کرد اگر خود را در خانه های مستحکم و در شبکه های مالی زاینده قرار دهد (همان که پسر نوح می گوید: إِلىٰ جَبلٍ یَعصِمُنی؛ می روم برروی کوهی که مرا حفظ می کند!) از همه بلایا مصون خواهد بود. اما خیر! #کرونا نشان داد که هیچ حدّ و مرزی بر مصونیت نیست. ویروس، مرض و مریضی، وقتی در یک نقطه فراگیر شُد تا بلندایِ قلّه ی آن کوهِ رفیعی که "تو" هم بر فراز آن نشسته ای خواهد آمد و یقه ات را خواهد گرفت!
⭕️ کرونا، اولین باری است که انسان، هیچ قلعه ای برای مصونیت و محفوظ ماندن ندارد! آن جبل و کوه بلندی که پسر نوح می خواست بر آن بنشیند و مصون بماند، برای هیچ کسی موجود نیست. تو سناتور آمریکایی یا ژنرال روسی یا زلزله شناس ژاپنی حتی اگر در خانه هم #بست بنشینی، بحران اقتصادی کرونا از لای درب خانه ات رد خواهد شد، و تبِ بی دستمال کاغذی شدن یا بی بنزین ماندنِ باک ماشین را بر جانت خواهد کشاند.
کرونا، حرفی را زد که هنرمند با #فیلم_بابل نتوانست به صدای بلند در گوش بشر بخواند. بابل در اسکار و کَن دیده شد، ولی چه فایده! کسی باور نداشت که #ویروس_فقر یا #ویروس_تنهایی ... از توکیو تا صحرای مراکش راه می رود! ولی کرونا ثابت کرد که بله می رود! و رفت. کرونا و بحران اقتصادی اش، از لای دربهای قطور منازل ثروتمندان عالم هم عبور کرده، و یک لحظه، یک "آن" ، یک سیلی به صورت انسان نواخته که:
حِصن حصینی نیست. قلعه های ذهنی ات، همه کشک است. غرور همه تان را باهم خرد می کنم!
#فیلم_دیدن
#کرونا
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: فیلم برای در منزل دیدن همراه با کودکان، مناسب نیست.
✍️شینزو آبه در امن ترین کشور دنیا ترور شد
(درباره خشونت در ژاپن)
🖊محمدرضا اسلامی
توکیو قلب اقتصاد ژاپن است. در منطقه «چیودا» دفاتر مرکزی سی و شش هزار شرکت واقع شده است و هشتصدهزار کارمند عالی رتبه در دفاتر شرکتهایی همچون تویوتا، هوندا، سونی، نیسان و… کار می کنند. با وجود تراکم بسیار بالا (و حیرت آورِ) جمعیت و ثروت در این شهر، توکیو بارها در رده بندیهای جهانی به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شده است. این رتبه بندی هرسال توسط «اکونومیست» انجام می شود و «شاخصهای امنیت» در این ارزیابی بسیار سختگیرانه هستند. امنیت در ژاپن مثال زدنی است. اما شینزو آبه دیروز در امن ترین کشور دنیا به قتل رسید. با توجه به این اتفاق عجیب، ضروری است که درباره مسئله «جرم و خشونت» در این کشور صحبت شود.
1️⃣- خشونت در کشور ادب و احترام
لایه ظاهری کشور ژاپن، پیچیده در ادب و رفتارهای مودبانه است. یک فرد خارجی، در مواجۀ اولیه با فرهنگ ژاپنی، ممکن است گمان کند که با فرهنگی ملایم/مهربان سر و کار دارد؛ حال آنکه مسئله خشونت در ژاپن «مسئله ای بسیار جدی» است. خشونتی که به انسان اِعمال می شود به شکلی غیرمستقیم و پیچیده است. مرگ از شدت کار (karōshi) و آمار بالای خودکشی در ژاپن (بیش از 20هزار در سال) نشانه ای است از قرارگیری «انسان» در میان چرخدنده های یک ساختار اجتماعی بسیار پیچیده.
2️⃣- جرم نه، خشونت آری
می توان چنین گفت که ژاپن در کنترل «جرم» و عمل مجرمانه، بسیار موفق بوده است لیکن فضای خشنِ جامعه، باعث بروز رفتارهایی می شود که می توان آثارش را در آمار بالای افسردگی متجلی دید.
3️⃣- قتل شینزو آبه
هنوز اطلاعات روشن و دقیقی از علت قتل آبه توسط پلیس ژاپن منتشر نشده است ولی بسیار محتمل است که این ترور توسط فردی سرخورده انجام شده باشد که به مرحلۀ انجام رفتارهای جنون آمیز رسیده باشد. یکی از آن بیست و چندهزار نفری که هرسال خود را مقابل قطار پرت می کنند. یا یکی از میان انبوهِ آن نیم میلیون نفری که به بیماری Hikikomori (ひきこもり) مبتلا شده اند. بیماری ای که باعث می شود فرد مدتهای طولانی (ماهها) خود را در یک اتاق حبس کند.
و دریغ از مرگی اینگونه برای سیاستمداری ارزشمند.
4️⃣- دیدارم با شینزو آبه
در سالگرد سونامی توهوکو و در کنگره مدیریت بحران سازمان ملل (در سندای)، سه نوبت فرصت دیدار و گفتگو با شینزو آبه فراهم شد. یکبار در طول روز اول کنگره و دو بار در سومین روز کنگره، در مراسم شام نخست وزیر (که آبه میزبان میهمانان خارجی بود). در تمام آن سه روز، او را فردی باهوش، چابک در ارزیابی اطراف، و مسلط دیدم. در مراسم شام فرصت گفتگو مناسبتر بود. بیشترین چیزی که حس می شد، سنگینی باری بود که به عهده داشت. در تیم محافظانش، جوان باهوشی بود که نقش دست راست را برای آبه داشت و با وجود آشنایی آبه به زبان انگلیسی، کارهای ترجمه و... را به چابکی انجام می داد. (جوانی با خلق و خوی غیرژاپنی).
5️⃣- دشواریهای کار آقای نخست وزیر
سخن گفتن درباره شینزو آبه با در نظر گرفتن مقطع زمانی خاصی که او در مصدر امور ژاپن بود ضروری است. آبه که از خاندان مدیران ارشد ژاپنی بود (پدربزرگش در زمان ریاست جمهوری آیت اله رفسنجانی ارتباط خوب و نزدیکی با او داشت) در مقطعی سکان هدایت کشور را در دست گرفت که ژاپن با چهار ابَر بحران دست به گریبان بود:
☑️۱- بحران پس از زلزله و سونامی توهوکو (آلودگی هسته ای فوکوشیما)
☑️۲- رشد اقتصادی چین و بحرانِ فرو افتادن برندهای برتر ژاپنی همچون توشیبا (در برابر رقبای چینی)
☑️۳- بحران برخاستن یک رئیس جمهور «غیرقابل پیش بینی» در ایالات متحده آمریکا (مسالۀ ترامپ)
☑️۴- بحران کرونا و شکست سرمایه گذاریهای کلان ژاپن برای #المپیک توکیو
همآیندی این 4 ابربحران، ژاپن را در برابر شرایطی ویژه قرار داده بود. مشاهدۀ ورشکستگی و خشک شدن چاهِ نفتی مانند #توشیبا و زمین گیر شدنِ شرکتهایی همچون سونی و پاناسونیک، آبه را در شرایطی قرار داد که واقع بینانه و هشیار عمل کند. در برابر این هر 4 مورد شینزو آبه ناچار به اتخاذ تصمیماتی شد که بعضا با عدم محبوبیتش در جامعه ژاپنی همراه شد.
6️⃣- آبه و واقع گرایی
شینزو آبه درک روشنی از روابط بین الملل داشت و نقاط قوت/ضعف ژاپن را به خوبی می شناخت.
او ژاپن را «ضعیف نمی دانست» ولی تصور پوچ و غیرواقعی هم از «قدرت ژاپن» نداشت.
آبه می فهمید که برای هدایت کشورش از درشت گویی بپرهیزد و سیاستمداری کاملا عملگرا محسوب می شد. شینزو آبه (همچون بسیاری دیگر از ژاپنی ها) به غرب اعتماد نداشت ولی از فرصتهایِ تجاری در غرب به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. امروز تویوتا همچنان در آمریکا بیشترین فروش را دارد و پاناسونیک از خاک برخاسته. هوندا و میتسوبیشی و... نیز وامدار هشیاری و درک صحیح او هستند.
خدایش رحمت کند. جهان به امثال او نیاز داشت.
خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
(درباره خشونت در ژاپن)
🖊محمدرضا اسلامی
توکیو قلب اقتصاد ژاپن است. در منطقه «چیودا» دفاتر مرکزی سی و شش هزار شرکت واقع شده است و هشتصدهزار کارمند عالی رتبه در دفاتر شرکتهایی همچون تویوتا، هوندا، سونی، نیسان و… کار می کنند. با وجود تراکم بسیار بالا (و حیرت آورِ) جمعیت و ثروت در این شهر، توکیو بارها در رده بندیهای جهانی به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شده است. این رتبه بندی هرسال توسط «اکونومیست» انجام می شود و «شاخصهای امنیت» در این ارزیابی بسیار سختگیرانه هستند. امنیت در ژاپن مثال زدنی است. اما شینزو آبه دیروز در امن ترین کشور دنیا به قتل رسید. با توجه به این اتفاق عجیب، ضروری است که درباره مسئله «جرم و خشونت» در این کشور صحبت شود.
1️⃣- خشونت در کشور ادب و احترام
لایه ظاهری کشور ژاپن، پیچیده در ادب و رفتارهای مودبانه است. یک فرد خارجی، در مواجۀ اولیه با فرهنگ ژاپنی، ممکن است گمان کند که با فرهنگی ملایم/مهربان سر و کار دارد؛ حال آنکه مسئله خشونت در ژاپن «مسئله ای بسیار جدی» است. خشونتی که به انسان اِعمال می شود به شکلی غیرمستقیم و پیچیده است. مرگ از شدت کار (karōshi) و آمار بالای خودکشی در ژاپن (بیش از 20هزار در سال) نشانه ای است از قرارگیری «انسان» در میان چرخدنده های یک ساختار اجتماعی بسیار پیچیده.
2️⃣- جرم نه، خشونت آری
می توان چنین گفت که ژاپن در کنترل «جرم» و عمل مجرمانه، بسیار موفق بوده است لیکن فضای خشنِ جامعه، باعث بروز رفتارهایی می شود که می توان آثارش را در آمار بالای افسردگی متجلی دید.
3️⃣- قتل شینزو آبه
هنوز اطلاعات روشن و دقیقی از علت قتل آبه توسط پلیس ژاپن منتشر نشده است ولی بسیار محتمل است که این ترور توسط فردی سرخورده انجام شده باشد که به مرحلۀ انجام رفتارهای جنون آمیز رسیده باشد. یکی از آن بیست و چندهزار نفری که هرسال خود را مقابل قطار پرت می کنند. یا یکی از میان انبوهِ آن نیم میلیون نفری که به بیماری Hikikomori (ひきこもり) مبتلا شده اند. بیماری ای که باعث می شود فرد مدتهای طولانی (ماهها) خود را در یک اتاق حبس کند.
و دریغ از مرگی اینگونه برای سیاستمداری ارزشمند.
4️⃣- دیدارم با شینزو آبه
در سالگرد سونامی توهوکو و در کنگره مدیریت بحران سازمان ملل (در سندای)، سه نوبت فرصت دیدار و گفتگو با شینزو آبه فراهم شد. یکبار در طول روز اول کنگره و دو بار در سومین روز کنگره، در مراسم شام نخست وزیر (که آبه میزبان میهمانان خارجی بود). در تمام آن سه روز، او را فردی باهوش، چابک در ارزیابی اطراف، و مسلط دیدم. در مراسم شام فرصت گفتگو مناسبتر بود. بیشترین چیزی که حس می شد، سنگینی باری بود که به عهده داشت. در تیم محافظانش، جوان باهوشی بود که نقش دست راست را برای آبه داشت و با وجود آشنایی آبه به زبان انگلیسی، کارهای ترجمه و... را به چابکی انجام می داد. (جوانی با خلق و خوی غیرژاپنی).
5️⃣- دشواریهای کار آقای نخست وزیر
سخن گفتن درباره شینزو آبه با در نظر گرفتن مقطع زمانی خاصی که او در مصدر امور ژاپن بود ضروری است. آبه که از خاندان مدیران ارشد ژاپنی بود (پدربزرگش در زمان ریاست جمهوری آیت اله رفسنجانی ارتباط خوب و نزدیکی با او داشت) در مقطعی سکان هدایت کشور را در دست گرفت که ژاپن با چهار ابَر بحران دست به گریبان بود:
☑️۱- بحران پس از زلزله و سونامی توهوکو (آلودگی هسته ای فوکوشیما)
☑️۲- رشد اقتصادی چین و بحرانِ فرو افتادن برندهای برتر ژاپنی همچون توشیبا (در برابر رقبای چینی)
☑️۳- بحران برخاستن یک رئیس جمهور «غیرقابل پیش بینی» در ایالات متحده آمریکا (مسالۀ ترامپ)
☑️۴- بحران کرونا و شکست سرمایه گذاریهای کلان ژاپن برای #المپیک توکیو
همآیندی این 4 ابربحران، ژاپن را در برابر شرایطی ویژه قرار داده بود. مشاهدۀ ورشکستگی و خشک شدن چاهِ نفتی مانند #توشیبا و زمین گیر شدنِ شرکتهایی همچون سونی و پاناسونیک، آبه را در شرایطی قرار داد که واقع بینانه و هشیار عمل کند. در برابر این هر 4 مورد شینزو آبه ناچار به اتخاذ تصمیماتی شد که بعضا با عدم محبوبیتش در جامعه ژاپنی همراه شد.
6️⃣- آبه و واقع گرایی
شینزو آبه درک روشنی از روابط بین الملل داشت و نقاط قوت/ضعف ژاپن را به خوبی می شناخت.
او ژاپن را «ضعیف نمی دانست» ولی تصور پوچ و غیرواقعی هم از «قدرت ژاپن» نداشت.
آبه می فهمید که برای هدایت کشورش از درشت گویی بپرهیزد و سیاستمداری کاملا عملگرا محسوب می شد. شینزو آبه (همچون بسیاری دیگر از ژاپنی ها) به غرب اعتماد نداشت ولی از فرصتهایِ تجاری در غرب به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. امروز تویوتا همچنان در آمریکا بیشترین فروش را دارد و پاناسونیک از خاک برخاسته. هوندا و میتسوبیشی و... نیز وامدار هشیاری و درک صحیح او هستند.
خدایش رحمت کند. جهان به امثال او نیاز داشت.
خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
چند کلامی درباره خشونت در کشور ادب و احترام
#شینزو_آبه
@solseghalam
#شینزو_آبه
@solseghalam