مناظره پس از هشت ریشتر زلزله
(تحلیلی بر مناظره دوم ترامپ-هیلاری)
دقایقی پیش مناظرۀ دوّم کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان رسید و این مناظره که تحت الشعاع رسواییِ نوارِ تازه افشا شده از صحبت های ترامپ بود به عنوان نقطۀ عطفی در جریانِ این انتخابات تلقی می شد. برای بسیاری سوال بود که گردش ماجرای انتخابات پس از اتفاق اخیر چگونه خواهد بود و این مناظره به نحوی نماد مسیر پیش روی قلمداد می شد. شاید بتوان به طور خلاصه چنین گفت که به رغم این بمبِ رسانه ای که در کمپین ترامپ منفجر شد، او در این مناظره بسیار فراتر از انتظار و بهتر از پیش بینی ها حضور پیدا کرد. برخلافِ نوبتِ قبل، دو کاندیدا پس از ورود به محل مناظره ، حاضر به دست دادن با یکدیگر نشدند که نماد روشنی از تغییر در اوضاع و احوال کارزار انتخاباتی بود.
مناظره با سوال از ترامپ راجع به صحبت هایش در نوار اخیر شروع شد و عبور سریع و رندانه ترامپ از این بحث بیش از انتظار بود:
«اینها صحبت های رختکن بوده (Locker room talk ) . من عذرخواهی کردم . از خانواده ام هم(؟!).ولی وقتی هیلاری حرف های یازده سال پیش من رو به رخ می کشه باید از خودش شرمنده باشه . کاری که بیل کلینتون کرده هیچ کسی در تاریخ کشورما با زن ها نکرده است. من قبل از مناظره در نشستی خبری چهار زن را معرفی کردم که بیل به آنها تعدی داشته است. اما منِ واقعی این نیستم . من کسی هستم که داعش را نابود خواهد کرد. من دنبال داعش خواهم رفت و از بین برنده ی امر مهمی مثل داعش خواهم بود (!)»
شروعی با صدای آرام ، حتی نزدیک به لرزش در صدا ، در ادامه با حالتِ تهاجمی ادامه یافت و ترامپ که در مناظرۀ اول، خنثی تر عمل کرده بود، این بار بسیار تهاجمی ترادامه داد و مجدّد بحثِ ایمیل های هیلاری را پیش کشید و این بار به صراحت عنوان کرد که «اگر رییس جمهور شوم یک دادستان را مسئول زندان کردن تو و پرونده تو خواهم کرد». نوبتِ قبل در تمام طول مناظره ترامپ هیلاری کلینتون را "خانم وزیر" ( Secretary ) خطاب می کرد و در عوض هیلاری او را "دونالد" خطاب می کرد. اما این بار ترامپ در تمام طول صحبت هایش، هیلاری را "او" (She ) خطاب کرد. سه یا چهار بار به صراحت گفت که تو باید خجالت بکشی از آنچه در گذشته مرتکب شده ای . سفیر ما در بن غازی کشته شد به خاطر سهل انگاری های تو و ...
گفته می شود که اشاره صریح به بحث زندانی کردن کاندیدای دیگر، اولین بار است که در تاریخ انتخابات آمریکا رخ می دهد.
در خصوص بحث فرار مالیاتی هم ترامپ این بار مدعی تر عنوان کرد که: " من از قوانین استفاده کرده ام . اگر قانون بد بوده ، شما که سی سال در سمت های مختلف بودی، چرا قوانین رو عوض نکردی؟ چون دوستانِ خودت از این قوانین استفاده می کنند. همان کسانی که به تو پول می دهند از این قوانین استفاده می کرده اند. "
شاید عجیب ترین بخش این مناظره ابراز نظر صریح در بحث داعش بود و وی در برابر اتهام به دوستی اش با پوتین و روسیه گفت: «من را هیچ کاری به پوتین نبوده و نیست. نمی دونم خوبه یا بد . ولی می دونم روسیه داره داعش رو می زنه. بشار اسد داره داعش رو می زنه و روسیه در هوا و ایران هم در زمین دارند داعش را می کشند. ولی "شماها" در سوریه به گروههایی سلاح می دهید که درست نمی شناسیدشون»
نکته جالب پایان مناظره بود که از کاندیداها خواسته شد تا یک نظر مثبت راجع به یکدیگر بگویند. هیلاری گفت که فرزندان ترامپ افرادی مایه افتخار هستند. ترامپ هم گفت: هیلاری کسی است که کار را ترک نمی کند. شروع تند و پرتنش مناظره بدین شکل تمام شد.
شاید بتوان گفت که برنده قطعی مناظره امشب ، بر خلاف نوبت قبل، دونالد ترامپ بود به رغم زلزله ای که دو روز پیش ارکان آبرو و حیثیت کمپین ترامپ را تا هشت ریشتر تکان داد.
* پی نوشت: شاید بتوان گفت ریشۀ این موفقیت نه در هوشمندی دونالد ترامپ، که در کارنامۀ پر از نقطه ضعف هیلاری مستتر است. روزهای پرحادثه در پیش است.
#Debate #Presidental_debate #Trump
#مناظره
#ترامپ
#زلزله
#بعد_از_زلزله
#روی_زیاد
#مشاورین_خوب
#مشاورین_بد
#وقتی_شوهر_قبلا_آبرو_را_برده
(تحلیلی بر مناظره دوم ترامپ-هیلاری)
دقایقی پیش مناظرۀ دوّم کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان رسید و این مناظره که تحت الشعاع رسواییِ نوارِ تازه افشا شده از صحبت های ترامپ بود به عنوان نقطۀ عطفی در جریانِ این انتخابات تلقی می شد. برای بسیاری سوال بود که گردش ماجرای انتخابات پس از اتفاق اخیر چگونه خواهد بود و این مناظره به نحوی نماد مسیر پیش روی قلمداد می شد. شاید بتوان به طور خلاصه چنین گفت که به رغم این بمبِ رسانه ای که در کمپین ترامپ منفجر شد، او در این مناظره بسیار فراتر از انتظار و بهتر از پیش بینی ها حضور پیدا کرد. برخلافِ نوبتِ قبل، دو کاندیدا پس از ورود به محل مناظره ، حاضر به دست دادن با یکدیگر نشدند که نماد روشنی از تغییر در اوضاع و احوال کارزار انتخاباتی بود.
مناظره با سوال از ترامپ راجع به صحبت هایش در نوار اخیر شروع شد و عبور سریع و رندانه ترامپ از این بحث بیش از انتظار بود:
«اینها صحبت های رختکن بوده (Locker room talk ) . من عذرخواهی کردم . از خانواده ام هم(؟!).ولی وقتی هیلاری حرف های یازده سال پیش من رو به رخ می کشه باید از خودش شرمنده باشه . کاری که بیل کلینتون کرده هیچ کسی در تاریخ کشورما با زن ها نکرده است. من قبل از مناظره در نشستی خبری چهار زن را معرفی کردم که بیل به آنها تعدی داشته است. اما منِ واقعی این نیستم . من کسی هستم که داعش را نابود خواهد کرد. من دنبال داعش خواهم رفت و از بین برنده ی امر مهمی مثل داعش خواهم بود (!)»
شروعی با صدای آرام ، حتی نزدیک به لرزش در صدا ، در ادامه با حالتِ تهاجمی ادامه یافت و ترامپ که در مناظرۀ اول، خنثی تر عمل کرده بود، این بار بسیار تهاجمی ترادامه داد و مجدّد بحثِ ایمیل های هیلاری را پیش کشید و این بار به صراحت عنوان کرد که «اگر رییس جمهور شوم یک دادستان را مسئول زندان کردن تو و پرونده تو خواهم کرد». نوبتِ قبل در تمام طول مناظره ترامپ هیلاری کلینتون را "خانم وزیر" ( Secretary ) خطاب می کرد و در عوض هیلاری او را "دونالد" خطاب می کرد. اما این بار ترامپ در تمام طول صحبت هایش، هیلاری را "او" (She ) خطاب کرد. سه یا چهار بار به صراحت گفت که تو باید خجالت بکشی از آنچه در گذشته مرتکب شده ای . سفیر ما در بن غازی کشته شد به خاطر سهل انگاری های تو و ...
گفته می شود که اشاره صریح به بحث زندانی کردن کاندیدای دیگر، اولین بار است که در تاریخ انتخابات آمریکا رخ می دهد.
در خصوص بحث فرار مالیاتی هم ترامپ این بار مدعی تر عنوان کرد که: " من از قوانین استفاده کرده ام . اگر قانون بد بوده ، شما که سی سال در سمت های مختلف بودی، چرا قوانین رو عوض نکردی؟ چون دوستانِ خودت از این قوانین استفاده می کنند. همان کسانی که به تو پول می دهند از این قوانین استفاده می کرده اند. "
شاید عجیب ترین بخش این مناظره ابراز نظر صریح در بحث داعش بود و وی در برابر اتهام به دوستی اش با پوتین و روسیه گفت: «من را هیچ کاری به پوتین نبوده و نیست. نمی دونم خوبه یا بد . ولی می دونم روسیه داره داعش رو می زنه. بشار اسد داره داعش رو می زنه و روسیه در هوا و ایران هم در زمین دارند داعش را می کشند. ولی "شماها" در سوریه به گروههایی سلاح می دهید که درست نمی شناسیدشون»
نکته جالب پایان مناظره بود که از کاندیداها خواسته شد تا یک نظر مثبت راجع به یکدیگر بگویند. هیلاری گفت که فرزندان ترامپ افرادی مایه افتخار هستند. ترامپ هم گفت: هیلاری کسی است که کار را ترک نمی کند. شروع تند و پرتنش مناظره بدین شکل تمام شد.
شاید بتوان گفت که برنده قطعی مناظره امشب ، بر خلاف نوبت قبل، دونالد ترامپ بود به رغم زلزله ای که دو روز پیش ارکان آبرو و حیثیت کمپین ترامپ را تا هشت ریشتر تکان داد.
* پی نوشت: شاید بتوان گفت ریشۀ این موفقیت نه در هوشمندی دونالد ترامپ، که در کارنامۀ پر از نقطه ضعف هیلاری مستتر است. روزهای پرحادثه در پیش است.
#Debate #Presidental_debate #Trump
#مناظره
#ترامپ
#زلزله
#بعد_از_زلزله
#روی_زیاد
#مشاورین_خوب
#مشاورین_بد
#وقتی_شوهر_قبلا_آبرو_را_برده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این حرکت دیروز #ترامپ، باعث هزاران کامنت اعتراض آمیز در شبکه های اجتماعی شده.
او با حضور درمیان مردم طوفان زده پورتوریکو، با پرتاب کردن دستمال با آسیب دیدگان ابراز همدردی کرد!
#احترام
@solseghalam
او با حضور درمیان مردم طوفان زده پورتوریکو، با پرتاب کردن دستمال با آسیب دیدگان ابراز همدردی کرد!
#احترام
@solseghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥هالوین-مقایسه:
دیروز به مناسبت هالوین فرزندان خبرنگارانی که باکاخ سفید کارمیکنند روبردن دفتر#ترامپ.
پشت میز،به بچه ها هم حرفهای عجیب زده!
ایندیپندنت مقایسه کرده بارفتار #اوباما بابچه ها
@solseghalam
دیروز به مناسبت هالوین فرزندان خبرنگارانی که باکاخ سفید کارمیکنند روبردن دفتر#ترامپ.
پشت میز،به بچه ها هم حرفهای عجیب زده!
ایندیپندنت مقایسه کرده بارفتار #اوباما بابچه ها
@solseghalam
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥ويدئو دیدار #ترامپ با فرزندان رسانه ها/خبرنگاران کاخ سفید🔺
مى گويد: باورم نمیشه رسانه ها همچین بچه های قشنگی تولید کنن؟! ازیکی ازبچه ها ميپرسه: بزرگ شدی میخوای مثل والدینت بشی؟!
@solseghalam
مى گويد: باورم نمیشه رسانه ها همچین بچه های قشنگی تولید کنن؟! ازیکی ازبچه ها ميپرسه: بزرگ شدی میخوای مثل والدینت بشی؟!
@solseghalam
✍️کرونا و برنی سندرز
🖊محمدرضا اسلامی
🔹در متن هیاهوی اخبار #کرونا و نگرانیهای جهانی درباره این ویروس، یک اتفاق بدِ دیگر بی سر و صدا در ایالات متحده (متحده؟) آمریکا در حال رخ دادن است:
بزرگان و زعمای حزب دموکرات «در میان خود» تصمیم گرفتند که پیش از مقابله با ویروس ترامپ، باید ویروس برنی سندرز را ریشه کن کنند.
🔹بزرگان قوم، درست در زمانی که کمپینِ انتخاباتی برنی سندرز به یک لحظه یا "آنِ" تاریخی نزدیک شده بود، (همان که
Momentum
خطابش می کنند) تصمیم گرفتند «گفتمان سندرز» را از ریشه و بنیان، برکنند و گویی که در این اشتباهِ خود، در حال موفق شدن هستند.
🔹عجب که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم!
مرحوم شهریار در چند بیت زیبا، تعجّب و حیرت خودش را از خودش، بیان می کند با این تعبیر: «عجب! که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم». این مصرع شهریار، شرح احوال بزرگانِ قوم دموکرات است؛ همان اشتباهِ چهار سال پیش را یکبار دیگر تَکرار کردند. گویی برای بخشی از تفکر دموکرات، قابل تجسم/پذیرش است که رهبریِ کشور در دست پدیده حیرت آوری مانند دونالد ترامپ کازینودار باشد ولی تصورِ نشستن فرد متعادل و موجّهی مانند برنی سندرز بر صندلی ریاست جمهوری، «امرِ محال» است.
اما چرا چنین است؟
✔️🔷خلاصه ماجراها تا امروز
تا این لحظه (سه شنبه شب، دهم مارس) روند اتفاقات به این شکل بود: در زمانی که از میان دموکراتها بیش از ده کاندیدای ریاست جمهوری برخاسته بود، اقبال و توجه ویژه ای در میان مردم (و خصوصا جوانان) به برنی سندرز در حالِ شکلگیری بود. اما درست در دقایق آخر (و پیش از سه شنبه بزرگ انتخابات پرایمری)، یک تصمیم/معامله داخلی شکل گرفت که بخش مهمی از کاندیداها به نفع "جو بایدن" کنار کشیدند (افرادی همچون پیت بوتجج و امیکلوبوچار). این باعث شد تا سرریز آرایِ آن کاندیداها به سبد رای عالیجناب جو بایدن ریخته شود و به یکباره برنی سندرز (که در مسیرِ اقبال بود) در معرض شکست قرار بگیرد.
✔️🔷امشب سندرز ایالت مهم میشیگان را باخت. در ایالت مهم واشنگتن اما شانه به شانه جو بایدن در حال حرکت است (تصویر زیر). هر یک از این دو رقیب برای اینکه کاندیدای نهایی حزب دموکرات شود، نیاز به کسب #دلیگیت (تعداد لازم نماینده) در انتخابات داخلی دارد که تا این لحظه این خلاصه آرا است:
▪️- جو بایدن: 820 دلیگیت
▪️- برنی سندرز: 662 دلیگیت
این نشان می دهد که روند امور به سمت شکست نهاییِ برنی سندرز در حال جلو رفتن است. اخبار و توجه بخش مهمی از جامعه (و دنیا) به سمت موضوع #ویروس #کرونا جلب شده است و در این میانه زعمای قوم دموکرات خوشحالند که تا زدنِ ریشه ی سندرز، چند قدمی بیش، باقی نمانده است.
✔️🔷 اشتباه دموکراتها در کجاست؟
بزرگان دموکرات، نوبت قبل پشت سر هیلاری کلینتن جمع شدند و در حالی که اساسا خانواده کلینتن در میان مردم خوشنام نبودند ولی تخم مرغهای خود را در سبد هیلاری قرار دادند. هنوز سابقه بدنامی «بیل» کلینتون در خاطره ها بود و خودِ هیلاری هم به رغم شخصیت نسبتا مستقلش از بیل، محبوبِ اذهان جمعی نبود. برنی سندرز در حالی که می توانست چهره ای باشد که حریف جدی دونالد ترامپ تلقی شود، ولی در میان دموکراتها، جدی تلقی نشد و کار آن شد که نباید می شد.
ترامپ رای آورد در حالی که بزرگان دموکرات، اوایل کار، حضور ترامپ را چیزی در حد «شوخی» می انگاشتند! اما #ترامپ به رغم تمام نقاط ضعف شخصیتش، برای بخش مهمی از جامعه، مقبولتر از «سیاسیون بدنام» بود.
این بار هم دموکراتها، گمان می کنند که جو بایدن (که بدنامی رانتخواری پسر ژن خوبش در اذهان هست) می تواند حریف ترامپ شود حال آنکه دوباره فرد موجه و متعادلی همچون سندرز را «نادیده» می گیرند. اما چرا چنین است؟
✔️🔷سندرز صدایی است که در آمریکا نباید بلند شود؟
برنی سندرز، پرچمِ یک گفتمان است. گفتمانی که انگار همه تلاشها بر آن است تا که صدایش در آمریکا بلند نشود. آمریکا سرزمین «فردگرایی» (ایندویجوالیسم) است و سالها پس از #آبراهام_لینکلن، سندرز، پیرمردی است که عمری را در این راه تلف کرده که بگوید: ایهاالناس، فردگرایی به این روش و سیاق ما آمریکایی ها، اشتباه است. ایهاالناس، بیمه درمانیِ ما، ساختار آموزش عالیِ ما، اینها «مایه شرم» است. فکری بایدمان کرد؛ بازنگری ای لازممان است.
...
اما این صدا، باید خفه شود.
این صدا انگار پنجاه سال زودتر از زمان خود برخاسته است. پیرمرد، عمری را در این مسیر گذرانیده. این بار هم با تمام قوا، در هفتادوهفت سالگی، به میدان آمد. اما امشب، دهم مارس، در متن اخبار جهانی #کرونا، صدای پیرمرد در حال خاموش شدن است. این آخرین شانس انتخابات ریاست جمهوری، با گاوبندی داخلی بزرگان دموکرات بر سر جو بایدن (پدرِ ژنِ خوب)، از دست رفت. امشب، شبِ جشن #فاکس_نیوز بود؛ جشنی که هزینه هایش را #سی_ان_ان پرداخت کرده بود!
* این یادداشت در خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
🖊محمدرضا اسلامی
🔹در متن هیاهوی اخبار #کرونا و نگرانیهای جهانی درباره این ویروس، یک اتفاق بدِ دیگر بی سر و صدا در ایالات متحده (متحده؟) آمریکا در حال رخ دادن است:
بزرگان و زعمای حزب دموکرات «در میان خود» تصمیم گرفتند که پیش از مقابله با ویروس ترامپ، باید ویروس برنی سندرز را ریشه کن کنند.
🔹بزرگان قوم، درست در زمانی که کمپینِ انتخاباتی برنی سندرز به یک لحظه یا "آنِ" تاریخی نزدیک شده بود، (همان که
Momentum
خطابش می کنند) تصمیم گرفتند «گفتمان سندرز» را از ریشه و بنیان، برکنند و گویی که در این اشتباهِ خود، در حال موفق شدن هستند.
🔹عجب که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم!
مرحوم شهریار در چند بیت زیبا، تعجّب و حیرت خودش را از خودش، بیان می کند با این تعبیر: «عجب! که باز نمی آیم از ضَلالِ قدیم». این مصرع شهریار، شرح احوال بزرگانِ قوم دموکرات است؛ همان اشتباهِ چهار سال پیش را یکبار دیگر تَکرار کردند. گویی برای بخشی از تفکر دموکرات، قابل تجسم/پذیرش است که رهبریِ کشور در دست پدیده حیرت آوری مانند دونالد ترامپ کازینودار باشد ولی تصورِ نشستن فرد متعادل و موجّهی مانند برنی سندرز بر صندلی ریاست جمهوری، «امرِ محال» است.
اما چرا چنین است؟
✔️🔷خلاصه ماجراها تا امروز
تا این لحظه (سه شنبه شب، دهم مارس) روند اتفاقات به این شکل بود: در زمانی که از میان دموکراتها بیش از ده کاندیدای ریاست جمهوری برخاسته بود، اقبال و توجه ویژه ای در میان مردم (و خصوصا جوانان) به برنی سندرز در حالِ شکلگیری بود. اما درست در دقایق آخر (و پیش از سه شنبه بزرگ انتخابات پرایمری)، یک تصمیم/معامله داخلی شکل گرفت که بخش مهمی از کاندیداها به نفع "جو بایدن" کنار کشیدند (افرادی همچون پیت بوتجج و امیکلوبوچار). این باعث شد تا سرریز آرایِ آن کاندیداها به سبد رای عالیجناب جو بایدن ریخته شود و به یکباره برنی سندرز (که در مسیرِ اقبال بود) در معرض شکست قرار بگیرد.
✔️🔷امشب سندرز ایالت مهم میشیگان را باخت. در ایالت مهم واشنگتن اما شانه به شانه جو بایدن در حال حرکت است (تصویر زیر). هر یک از این دو رقیب برای اینکه کاندیدای نهایی حزب دموکرات شود، نیاز به کسب #دلیگیت (تعداد لازم نماینده) در انتخابات داخلی دارد که تا این لحظه این خلاصه آرا است:
▪️- جو بایدن: 820 دلیگیت
▪️- برنی سندرز: 662 دلیگیت
این نشان می دهد که روند امور به سمت شکست نهاییِ برنی سندرز در حال جلو رفتن است. اخبار و توجه بخش مهمی از جامعه (و دنیا) به سمت موضوع #ویروس #کرونا جلب شده است و در این میانه زعمای قوم دموکرات خوشحالند که تا زدنِ ریشه ی سندرز، چند قدمی بیش، باقی نمانده است.
✔️🔷 اشتباه دموکراتها در کجاست؟
بزرگان دموکرات، نوبت قبل پشت سر هیلاری کلینتن جمع شدند و در حالی که اساسا خانواده کلینتن در میان مردم خوشنام نبودند ولی تخم مرغهای خود را در سبد هیلاری قرار دادند. هنوز سابقه بدنامی «بیل» کلینتون در خاطره ها بود و خودِ هیلاری هم به رغم شخصیت نسبتا مستقلش از بیل، محبوبِ اذهان جمعی نبود. برنی سندرز در حالی که می توانست چهره ای باشد که حریف جدی دونالد ترامپ تلقی شود، ولی در میان دموکراتها، جدی تلقی نشد و کار آن شد که نباید می شد.
ترامپ رای آورد در حالی که بزرگان دموکرات، اوایل کار، حضور ترامپ را چیزی در حد «شوخی» می انگاشتند! اما #ترامپ به رغم تمام نقاط ضعف شخصیتش، برای بخش مهمی از جامعه، مقبولتر از «سیاسیون بدنام» بود.
این بار هم دموکراتها، گمان می کنند که جو بایدن (که بدنامی رانتخواری پسر ژن خوبش در اذهان هست) می تواند حریف ترامپ شود حال آنکه دوباره فرد موجه و متعادلی همچون سندرز را «نادیده» می گیرند. اما چرا چنین است؟
✔️🔷سندرز صدایی است که در آمریکا نباید بلند شود؟
برنی سندرز، پرچمِ یک گفتمان است. گفتمانی که انگار همه تلاشها بر آن است تا که صدایش در آمریکا بلند نشود. آمریکا سرزمین «فردگرایی» (ایندویجوالیسم) است و سالها پس از #آبراهام_لینکلن، سندرز، پیرمردی است که عمری را در این راه تلف کرده که بگوید: ایهاالناس، فردگرایی به این روش و سیاق ما آمریکایی ها، اشتباه است. ایهاالناس، بیمه درمانیِ ما، ساختار آموزش عالیِ ما، اینها «مایه شرم» است. فکری بایدمان کرد؛ بازنگری ای لازممان است.
...
اما این صدا، باید خفه شود.
این صدا انگار پنجاه سال زودتر از زمان خود برخاسته است. پیرمرد، عمری را در این مسیر گذرانیده. این بار هم با تمام قوا، در هفتادوهفت سالگی، به میدان آمد. اما امشب، دهم مارس، در متن اخبار جهانی #کرونا، صدای پیرمرد در حال خاموش شدن است. این آخرین شانس انتخابات ریاست جمهوری، با گاوبندی داخلی بزرگان دموکرات بر سر جو بایدن (پدرِ ژنِ خوب)، از دست رفت. امشب، شبِ جشن #فاکس_نیوز بود؛ جشنی که هزینه هایش را #سی_ان_ان پرداخت کرده بود!
* این یادداشت در خبرآنلاین
t.iss.one/solseghalam
✍️بلایی که قرار است دولت بایدن بر سر ایران بیاورد
(دلایل اشتباه بودن تحلیل دکتر پویا ناظران)
🔹در فایل صوتی که پیش از عید آقای پویا ناظران منتشر کرد به این موضوع پرداخت که (در زمینه پرونده هسته ای) دولت #بایدن سناریویِ پیچیده ای برای هُل دادنِ ایران به سمت افراط یا تفریط طراحی کرده است. در واقع کاری که دولت بایدن انجام داده/خواهد داد، بسیار خطرناکتر از کاری است که ترامپ کرد.
🔹تحلیل آقای ناظران مبتنی بر یک جلسه سه ساعته فیمابین معاون وزیر خارجه آمریکا در سنا و چهار ساعت ملاقات وزیر خارجه آمریکا در مجلس بوده است.
آقای ناظران معتقد است که ماجرایِ گران شدن دلار تا بالای سی هزارتومان و سپس ارزان شدن دلار، یک سناریویِ از پیش طراحی شده توسط دولتِ بایدن بود و تحتِ آن سناریو قرار است که دلار مجددا گران شود (مثلا به بالای سی هزار تومان برسد) تا در این شوکهای ارزان و گران شدن، فشارِمضاعفی به مردم وارد شود.
🔹به دلایل زیر تحلیل آقای ناظران اشتباه است:
✔️1️⃣- در این تحلیل، باراک اوباما در کجای کار است؟
در این تحلیل، به نامهایِ افرادی مانند خانم وندی شرمن و آقایان بلینکن و نِفیو اشاره شده است. ولی سوال اصلی، این که پس #اوباما در کجای این معادلات است؟
مگر چنین پارامتری را می توان براحتی در تحلیل، نادیده انگاشت؟
اگر برجام در سال ۱۳۹۴ نهایی شد به ۲ دلیل بود، نخست اهتمام جدی شخص #اوباما برای رسیدن به یک توافقِ جامع با ایران؛ دوم، تایید/موافقت آیت اله خامنه ای با شکلگیری یک توافق با غرب.
هر تحلیلی درباره پرونده هسته ای بدون در نظر گرفتنِ نقش اوباما، تحلیلِ کاملی نیست.
جالب است بدانیم که وقتی #ترامپ شروع کرد یک به یک دستاوردهای دولت #اوباما را هوا کرد (مثلا بستن سفارت کوبا، خروج از معاهده آب و هوایی پاریس، خروج از برجام...) اوباما خاموش در گوشه ای لب می گزید. در تنها موردی که اوباما بیانیه صادر کرد و مقابل دوربین نشست و گفت که دولت ترامپ اشتباهی بزرگ مرتکب شده، در قضیه #خروج_از_برجام بود.
حضور و نقشِ شخصِ اوباما در انتخاباتِ ۲۰۲۰ و موفقیتِ بایدن، بیشتر/پررنگتر از نقشِ هاشمی رفسنجانی در موفقیتِ روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ بوده است. چگونه ممکن است که به نقشِ افرادی همچون وندی شرمن و بلینکن در پرونده هسته ای ایران اشاره کنیم، ولی به نقش/دیدگاهِ اوباما اشاره ای نکنیم؟!
✔️2️⃣- در این تحلیل به متحدان آمریکا (و پیمان ابراهیم) اشاره شده ولی به سابقۀ رابطۀ بدِ دموکراتها با عربستان و نتانیاهو اشاره نشده است؟
✔️3️⃣- اساسا جلسه در سنا و در مجلس چقدر اهمیت دارد؟ وزن اینگونه جلسه چقدر است؟
بخش زیادی از حرفهایی که در این جلسات زده می شود، وزن سنگینی ندارد و صرفا "حضور دولتیها مقابل مجلسیها" محسوب می شود. (Showoff)
دقت نظر و توجه به مذاکراتِ داخلی در آمریکا، ضروری و قابل تحسین است، اما
آیا طرف مقابل هم برای ۲ جلسه هفت ساعته در مجلس و مجمع تشخیص مصلحت ایران این مقدار وزن، قایل می شود؟
✔️4️⃣- سود و زیان دولتِ بایدن از کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت چیست؟
سوال اساسی این است که چه سودی برای دولت بایدن متصور است که بخواهد پروندۀ ایران را به شورای امنیت بکشاند؟
- اینکه از ایران «کره شمالی دیگر» ساخته بشود؟
- آیا این اتفاق «دستاوردی» برای دولتِ بایدن محسوب خواهد شد؟
در مجموع به نظر می رسد که آقای ناظران یک گفتگوی «دولتی-مجلسی» در آمریکا را زیاده از حد جدی انگاشته اند و در یک ارزیابی شتابزده، وزنی بیشتر از وزن متعارف این قبیل گفتگوها برایش قایل شده اند.
🔹دو نکته دیگر که از دید آقای ناظران مغفول مانده این است:
✔️1️⃣- انتخابات ریاست جمهوری ایران
دولت آمریکا فعلا مترصد این است که ببیند اوضاع انتخابات در ایران چه خواهد شد؟ لذا فعلا عجله ای برای مذاکره/هل دادن ایران به شورای امنیت ندارد.
اگر انتخابات ریاست جمهوری «ضعیفی» در کشور برگزار شود، قطعا برخورد آمریکاییها از موضع قوّت خواهد بود و اگر انتخابات قوی/متوسطی برگزار شود، برخورد آمریکاییها از موضوع نرمش خواهد بود.
✔️2️⃣- آشفتگی و تعدد تصمیم گیران در ایران
در پایان آن فایل، آقای ناظران توصیه هایی برای #دیپلماسی_خارجی_ایران پیشنهاد کرده اند. ولی اشتباه مترتب بر این پیشنهادها این است که اساسا ما در داخل کشور بقدری با ارکان متعدد تصمیم گیری/سازی مواجهیم که هرگز نمی توان انتظار داشت به این راحتی توصیه هایی ارایه کنیم و بعد انتظار داشته باشیم این توصیه ها رخ دهد.
مثلا پیشنهاد به لبخند مقابل دوربینهای جهانی داده اند. سوال اینجاست که «چه کسی لبخند بزند»؟ آقای ظریف که همزمان با صدارتش، هزاران حکمِ تکفیر برایش صادر شده؟ یا آقای قالیباف که رفت و برگشتش به مسکو محل استهزاء جناحهای داخلی بوده؟ وقتی هیچ اجماعِ داخلی بر روی «نماینده ایران» نداریم، «کدام نماینده» باید لبخند بزند؟
t.iss.one/solseghalam
(دلایل اشتباه بودن تحلیل دکتر پویا ناظران)
🔹در فایل صوتی که پیش از عید آقای پویا ناظران منتشر کرد به این موضوع پرداخت که (در زمینه پرونده هسته ای) دولت #بایدن سناریویِ پیچیده ای برای هُل دادنِ ایران به سمت افراط یا تفریط طراحی کرده است. در واقع کاری که دولت بایدن انجام داده/خواهد داد، بسیار خطرناکتر از کاری است که ترامپ کرد.
🔹تحلیل آقای ناظران مبتنی بر یک جلسه سه ساعته فیمابین معاون وزیر خارجه آمریکا در سنا و چهار ساعت ملاقات وزیر خارجه آمریکا در مجلس بوده است.
آقای ناظران معتقد است که ماجرایِ گران شدن دلار تا بالای سی هزارتومان و سپس ارزان شدن دلار، یک سناریویِ از پیش طراحی شده توسط دولتِ بایدن بود و تحتِ آن سناریو قرار است که دلار مجددا گران شود (مثلا به بالای سی هزار تومان برسد) تا در این شوکهای ارزان و گران شدن، فشارِمضاعفی به مردم وارد شود.
🔹به دلایل زیر تحلیل آقای ناظران اشتباه است:
✔️1️⃣- در این تحلیل، باراک اوباما در کجای کار است؟
در این تحلیل، به نامهایِ افرادی مانند خانم وندی شرمن و آقایان بلینکن و نِفیو اشاره شده است. ولی سوال اصلی، این که پس #اوباما در کجای این معادلات است؟
مگر چنین پارامتری را می توان براحتی در تحلیل، نادیده انگاشت؟
اگر برجام در سال ۱۳۹۴ نهایی شد به ۲ دلیل بود، نخست اهتمام جدی شخص #اوباما برای رسیدن به یک توافقِ جامع با ایران؛ دوم، تایید/موافقت آیت اله خامنه ای با شکلگیری یک توافق با غرب.
هر تحلیلی درباره پرونده هسته ای بدون در نظر گرفتنِ نقش اوباما، تحلیلِ کاملی نیست.
جالب است بدانیم که وقتی #ترامپ شروع کرد یک به یک دستاوردهای دولت #اوباما را هوا کرد (مثلا بستن سفارت کوبا، خروج از معاهده آب و هوایی پاریس، خروج از برجام...) اوباما خاموش در گوشه ای لب می گزید. در تنها موردی که اوباما بیانیه صادر کرد و مقابل دوربین نشست و گفت که دولت ترامپ اشتباهی بزرگ مرتکب شده، در قضیه #خروج_از_برجام بود.
حضور و نقشِ شخصِ اوباما در انتخاباتِ ۲۰۲۰ و موفقیتِ بایدن، بیشتر/پررنگتر از نقشِ هاشمی رفسنجانی در موفقیتِ روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ بوده است. چگونه ممکن است که به نقشِ افرادی همچون وندی شرمن و بلینکن در پرونده هسته ای ایران اشاره کنیم، ولی به نقش/دیدگاهِ اوباما اشاره ای نکنیم؟!
✔️2️⃣- در این تحلیل به متحدان آمریکا (و پیمان ابراهیم) اشاره شده ولی به سابقۀ رابطۀ بدِ دموکراتها با عربستان و نتانیاهو اشاره نشده است؟
✔️3️⃣- اساسا جلسه در سنا و در مجلس چقدر اهمیت دارد؟ وزن اینگونه جلسه چقدر است؟
بخش زیادی از حرفهایی که در این جلسات زده می شود، وزن سنگینی ندارد و صرفا "حضور دولتیها مقابل مجلسیها" محسوب می شود. (Showoff)
دقت نظر و توجه به مذاکراتِ داخلی در آمریکا، ضروری و قابل تحسین است، اما
آیا طرف مقابل هم برای ۲ جلسه هفت ساعته در مجلس و مجمع تشخیص مصلحت ایران این مقدار وزن، قایل می شود؟
✔️4️⃣- سود و زیان دولتِ بایدن از کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت چیست؟
سوال اساسی این است که چه سودی برای دولت بایدن متصور است که بخواهد پروندۀ ایران را به شورای امنیت بکشاند؟
- اینکه از ایران «کره شمالی دیگر» ساخته بشود؟
- آیا این اتفاق «دستاوردی» برای دولتِ بایدن محسوب خواهد شد؟
در مجموع به نظر می رسد که آقای ناظران یک گفتگوی «دولتی-مجلسی» در آمریکا را زیاده از حد جدی انگاشته اند و در یک ارزیابی شتابزده، وزنی بیشتر از وزن متعارف این قبیل گفتگوها برایش قایل شده اند.
🔹دو نکته دیگر که از دید آقای ناظران مغفول مانده این است:
✔️1️⃣- انتخابات ریاست جمهوری ایران
دولت آمریکا فعلا مترصد این است که ببیند اوضاع انتخابات در ایران چه خواهد شد؟ لذا فعلا عجله ای برای مذاکره/هل دادن ایران به شورای امنیت ندارد.
اگر انتخابات ریاست جمهوری «ضعیفی» در کشور برگزار شود، قطعا برخورد آمریکاییها از موضع قوّت خواهد بود و اگر انتخابات قوی/متوسطی برگزار شود، برخورد آمریکاییها از موضوع نرمش خواهد بود.
✔️2️⃣- آشفتگی و تعدد تصمیم گیران در ایران
در پایان آن فایل، آقای ناظران توصیه هایی برای #دیپلماسی_خارجی_ایران پیشنهاد کرده اند. ولی اشتباه مترتب بر این پیشنهادها این است که اساسا ما در داخل کشور بقدری با ارکان متعدد تصمیم گیری/سازی مواجهیم که هرگز نمی توان انتظار داشت به این راحتی توصیه هایی ارایه کنیم و بعد انتظار داشته باشیم این توصیه ها رخ دهد.
مثلا پیشنهاد به لبخند مقابل دوربینهای جهانی داده اند. سوال اینجاست که «چه کسی لبخند بزند»؟ آقای ظریف که همزمان با صدارتش، هزاران حکمِ تکفیر برایش صادر شده؟ یا آقای قالیباف که رفت و برگشتش به مسکو محل استهزاء جناحهای داخلی بوده؟ وقتی هیچ اجماعِ داخلی بر روی «نماینده ایران» نداریم، «کدام نماینده» باید لبخند بزند؟
t.iss.one/solseghalam
CNBC
'A serious mistake': Read Barack Obama's statement on President Trump's decision to pull out of the Iran nuclear deal
The Joint Comprehensive Plan of Action, or JCPOA, was negotiated and implemented during Obama's presidency.
✍️رئیس سازمان سیا
(مساله اوکراین و روسیه)
محمدرضا اسلامی
🔵جو بایدن از ژانویه گذشته به عنوان رئیس جمهور آمریکا آغاز به کار کرد. از آن روز، توجه ذهنی دموکراتها به «مسئله روسیه» را می توان در انتخاب رئیس سازمان سیا (CIA) متجلی دید.
🔵در روند اتفاقات اخیر روسیه، جو بایدن و بزرگانِ حزب دموکرات، به شدت تحت تاثیر دیدگاههای سازمان سیا بوده اند و حتی برخی از سفرهای اخیر رئیس سیا به مسکو در خبرها رسانه ای شد. لذا ضروری است که برای دریافت دیدگاه دموکراتها به موضوع، قدری به دیدگاههای فعلی سیا در خصوص روسیه توجه کنیم.
✳️ابتدا به این سوال بپردازیم که رئیس سازمان CIA کیست و گذشته اش چیست؟
سازمان امنیت مرکزی آمریکا یا سی.آی.ای، اسمی است که ممکن است به آن (با توجه به گذشته اش) صرفاً از منظر "سازمان" نگاه کنیم و چندان به "نقش اشخاص" در آن نپردازیم. اما اتفاقات اخیر و نقش فعال آقای #ویلیام_برنز بهانه ای است که به موضوع از منظر "منابع انسانی" نگاهی کنیم.
1️⃣نکته اول در این بحث این است که بدانیم او قبلا یک دیپلمات (با سابقه) بوده است. بِرنز سفیر آمریکا در روسیه و اُردن بوده، و این نکته از این منظر جالب توجه است که بایدن کسی را به عنوان «رئیس سازمان امنیت کشور» انتخاب کرد که (با مدرک دکترای روابط بین الملل از دانشگاه آکسفورد) "مسکو" را به خوبی می شناسد؛ ولی شناختش از روسیه نه از روی کتابها و مقالات، بلکه از روی حضورِ میدانی در قامتِ یک دیپلمات در روسیه بوده است.
2️⃣به عنوان نکته دوم به این سوال بپردازیم که دیدگاههای این ولیام برنز در خصوص اوکراین و روسیه چگونه است؟
یکی از بهترین زمانها برای شناخت انسانها وقتی است که فرد از قدرت به کنار افتاده باشد. این🔻 فایل صحبتهای ولیام برنز با مجری برنامه هاردتاک می تواند قطبنمای بسیار خوبی برای شناخت رئیس فعلی سازمان CIA باشد:
لینک (انگلیسی)
لینک (فارسی) *توجه: کل آمار بازدیدها فقط 7000 نفر!
3️⃣نکته سوم-چرا این فایل را باید امروز شنید؟
چون که این گفتگو با استیون سَکِر در مقطع زمانی خاصی بود. در واقع در زمانی که #ترامپ در «اوجِ موفقیت» بود و وضعیت «اشتغال» در آمریکا در بهترین حالت ممکن بود و هیچ کس حتّی تصورش را هم نمی کرد که ممکن است «ویروسی» به اسم #کرونا پیدا شود و اقتصاد و... همه چیز را به چالش بکشد.
در واقع، در مقطع زمانیِ ضبط این برنامه، هیچ کس به مخیله اش نمی آمد که «ترامپ یک دوره ای شود!» (حتی بحث بر سر این بود که بعد از ترامپ ممکن است دخترش کاندیدا شود). در «آن روز» و در آن شرایط، این آقای دیپلمات بازنشسته (پس از عمری تلاش در وزارت خارجه) دارد با مجری بی بی سی درباره #اشتباهات_آمریکا در گذشته و آیندۀ کشور سخن می گوید.
مانند این است که به یک مصاحبه ویدئویی گوش کنیم که در سال 1387 جواد ظریف دارد حرف می زند [در دورانِ «اوج» احمدی نژاد] و آن ظریفِ بازنشسته، هیچ امیدی هم ندارد که احمدی نژاد یک دوره ای بشود! ولی...گذرِ ایام طوری ورق بخورد که جواد ظریف بشود «وزیر اطلاعات ایران» !
4️⃣نکته چهارم-سیا و اوکراین
در این گفتگو مشخصا نگاه و درک رئیس فعلی سیا به مسایل دنیا و «نقد ناتو» را ببینیم. (و البته همزمان مقایسه کنیم با تکه چوبِ سرد و بی احساسی مانند سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه)
جالب اینجاست که سرگی لاوروف به شکل عجیبی "متناظر" با ویلیام برنز محسوب می شود. بِرنز سالها دیپلمات بوده و بخش مهمی از کارش در #مسکو بوده و لاوروف هم سالها دیپلمات بوده و بخش مهمی از کارش در #نیویورک بوده است!
*نکات جالب در این گفتگو:
-صراحت در اشاره به اشتباهات آمریکا در گسترش ناتو
- اشاره به افول قدرت آمریکا
- لزوم "باور" به کاهش قدرت آمریکا
- لزوم تغییر روش وزارت خارجه در مواجه با اطلاعات و تغییر رویکردهای سنتی
و ...
🔵می خواهد بگیرد، بگذار بگیرد!
اما بازگردیم به ماجرای اوکراین. نوع نگاهِ بزرگان دموکرات، امروز کاملا متفاوت با آمریکای سال 2001 است. امروز ذهنیت و موضعِ بخشی از سیاسیون در برابر این اتفاقات چند روز آینده، چیزی در این حدود است:
بگذارید به اوکراین حمله کند. اگر این فرد (پوتین) اینگونه احساسِ قدرتمند بودن می کند، بگذارید بکند.
یک سرزمین به مساحت سرزمینش اضافه شود.
بگذار ۴۲ میلیون نفر عائله و رعیت، به انبوهِ جمعیتش اضافه شود. (جنگهای دو دهه گذشته آموخت که) اصلِ ماجرا چیز دیگری است. اصلِ ماجرا در دنیای امروز اقتصاد است و #ساختارها، نه اضافه کردن به مساحت کشور. در دنیای امروز، مساله اصلی شکوفاییِ «منابع انسانی با کیفیت» است و نه اضافه کردن فلهای و میلیونی به جمعیت.
روزگارِ افزودن به مساحتِ سرزمین، سپری شده! اما اگر او چنین می خواهد بگذارید تا بخواهد. روزگار، روزگار جدید است، و آمریکا حتی سرزمین «پس هم می دهد». آمریکا مساحت افغانستان و عراق را هم نخواست و رها کرد...
t.iss.one/solseghalam
(مساله اوکراین و روسیه)
محمدرضا اسلامی
🔵جو بایدن از ژانویه گذشته به عنوان رئیس جمهور آمریکا آغاز به کار کرد. از آن روز، توجه ذهنی دموکراتها به «مسئله روسیه» را می توان در انتخاب رئیس سازمان سیا (CIA) متجلی دید.
🔵در روند اتفاقات اخیر روسیه، جو بایدن و بزرگانِ حزب دموکرات، به شدت تحت تاثیر دیدگاههای سازمان سیا بوده اند و حتی برخی از سفرهای اخیر رئیس سیا به مسکو در خبرها رسانه ای شد. لذا ضروری است که برای دریافت دیدگاه دموکراتها به موضوع، قدری به دیدگاههای فعلی سیا در خصوص روسیه توجه کنیم.
✳️ابتدا به این سوال بپردازیم که رئیس سازمان CIA کیست و گذشته اش چیست؟
سازمان امنیت مرکزی آمریکا یا سی.آی.ای، اسمی است که ممکن است به آن (با توجه به گذشته اش) صرفاً از منظر "سازمان" نگاه کنیم و چندان به "نقش اشخاص" در آن نپردازیم. اما اتفاقات اخیر و نقش فعال آقای #ویلیام_برنز بهانه ای است که به موضوع از منظر "منابع انسانی" نگاهی کنیم.
1️⃣نکته اول در این بحث این است که بدانیم او قبلا یک دیپلمات (با سابقه) بوده است. بِرنز سفیر آمریکا در روسیه و اُردن بوده، و این نکته از این منظر جالب توجه است که بایدن کسی را به عنوان «رئیس سازمان امنیت کشور» انتخاب کرد که (با مدرک دکترای روابط بین الملل از دانشگاه آکسفورد) "مسکو" را به خوبی می شناسد؛ ولی شناختش از روسیه نه از روی کتابها و مقالات، بلکه از روی حضورِ میدانی در قامتِ یک دیپلمات در روسیه بوده است.
2️⃣به عنوان نکته دوم به این سوال بپردازیم که دیدگاههای این ولیام برنز در خصوص اوکراین و روسیه چگونه است؟
یکی از بهترین زمانها برای شناخت انسانها وقتی است که فرد از قدرت به کنار افتاده باشد. این🔻 فایل صحبتهای ولیام برنز با مجری برنامه هاردتاک می تواند قطبنمای بسیار خوبی برای شناخت رئیس فعلی سازمان CIA باشد:
لینک (انگلیسی)
لینک (فارسی) *توجه: کل آمار بازدیدها فقط 7000 نفر!
3️⃣نکته سوم-چرا این فایل را باید امروز شنید؟
چون که این گفتگو با استیون سَکِر در مقطع زمانی خاصی بود. در واقع در زمانی که #ترامپ در «اوجِ موفقیت» بود و وضعیت «اشتغال» در آمریکا در بهترین حالت ممکن بود و هیچ کس حتّی تصورش را هم نمی کرد که ممکن است «ویروسی» به اسم #کرونا پیدا شود و اقتصاد و... همه چیز را به چالش بکشد.
در واقع، در مقطع زمانیِ ضبط این برنامه، هیچ کس به مخیله اش نمی آمد که «ترامپ یک دوره ای شود!» (حتی بحث بر سر این بود که بعد از ترامپ ممکن است دخترش کاندیدا شود). در «آن روز» و در آن شرایط، این آقای دیپلمات بازنشسته (پس از عمری تلاش در وزارت خارجه) دارد با مجری بی بی سی درباره #اشتباهات_آمریکا در گذشته و آیندۀ کشور سخن می گوید.
مانند این است که به یک مصاحبه ویدئویی گوش کنیم که در سال 1387 جواد ظریف دارد حرف می زند [در دورانِ «اوج» احمدی نژاد] و آن ظریفِ بازنشسته، هیچ امیدی هم ندارد که احمدی نژاد یک دوره ای بشود! ولی...گذرِ ایام طوری ورق بخورد که جواد ظریف بشود «وزیر اطلاعات ایران» !
4️⃣نکته چهارم-سیا و اوکراین
در این گفتگو مشخصا نگاه و درک رئیس فعلی سیا به مسایل دنیا و «نقد ناتو» را ببینیم. (و البته همزمان مقایسه کنیم با تکه چوبِ سرد و بی احساسی مانند سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه)
جالب اینجاست که سرگی لاوروف به شکل عجیبی "متناظر" با ویلیام برنز محسوب می شود. بِرنز سالها دیپلمات بوده و بخش مهمی از کارش در #مسکو بوده و لاوروف هم سالها دیپلمات بوده و بخش مهمی از کارش در #نیویورک بوده است!
*نکات جالب در این گفتگو:
-صراحت در اشاره به اشتباهات آمریکا در گسترش ناتو
- اشاره به افول قدرت آمریکا
- لزوم "باور" به کاهش قدرت آمریکا
- لزوم تغییر روش وزارت خارجه در مواجه با اطلاعات و تغییر رویکردهای سنتی
و ...
🔵می خواهد بگیرد، بگذار بگیرد!
اما بازگردیم به ماجرای اوکراین. نوع نگاهِ بزرگان دموکرات، امروز کاملا متفاوت با آمریکای سال 2001 است. امروز ذهنیت و موضعِ بخشی از سیاسیون در برابر این اتفاقات چند روز آینده، چیزی در این حدود است:
بگذارید به اوکراین حمله کند. اگر این فرد (پوتین) اینگونه احساسِ قدرتمند بودن می کند، بگذارید بکند.
یک سرزمین به مساحت سرزمینش اضافه شود.
بگذار ۴۲ میلیون نفر عائله و رعیت، به انبوهِ جمعیتش اضافه شود. (جنگهای دو دهه گذشته آموخت که) اصلِ ماجرا چیز دیگری است. اصلِ ماجرا در دنیای امروز اقتصاد است و #ساختارها، نه اضافه کردن به مساحت کشور. در دنیای امروز، مساله اصلی شکوفاییِ «منابع انسانی با کیفیت» است و نه اضافه کردن فلهای و میلیونی به جمعیت.
روزگارِ افزودن به مساحتِ سرزمین، سپری شده! اما اگر او چنین می خواهد بگذارید تا بخواهد. روزگار، روزگار جدید است، و آمریکا حتی سرزمین «پس هم می دهد». آمریکا مساحت افغانستان و عراق را هم نخواست و رها کرد...
t.iss.one/solseghalam
NY Times
U.S.-Russia Engagement Deepens as C.I.A. Head Travels to Moscow
It was at least the fourth trip to Moscow since July by a senior American official as the two sides seek to stabilize a volatile relationship.
✍درباره افتتاح خط تولید تسلا در کشور آلمان
(آیا ایلان ماسک وارد دنیای سیاست شده؟)
🖊محمدرضا اسلامی
در میان اخبار چند روز اخیر، خبری که در متن مسایل جنگ پوتین و اوکراین قدری کمرنگ شد، خبر افتتاح خط تولید خودرو تسلا در کشور #آلمان بود. ویدئوی رقص ایلان ماسک پس از افتتاح خط تولید در برلین در برخی از شبکه های اجتماعی دنیا همرسان شد. با توجه به اهمیت این خبر ضروری است که به این موارد تامل شود:
1️⃣- برخی معتقدند که ایلان ماسک ورژن و نسخه تحت ویندوز #ترامپ محسوب می شود (اگر که فرض کنیم ترامپ ورژن تحت "داس" بوده است!). در این مقایسه، چنین گفته می شود که ذهنِ ترامپ یک ذهن نسبتا ساده و آشنا به مسیرِ «دلالی» (معامله گری) بوده ولی ذهن ایلان ماسک آشنا به مفاهیم تکنولوژی و دانشِ پیشرفته است. ترامپ فرزند یک بساز-بفروش بود و بعد از برخورداری از ثروتِ پدری، هرگز منشاء کارآفرینیِ گسترده و یا احداث صنایع پیشرفته «نشد»، ولی ایلان ماسک، بدون ثروت پدری، منشا شکل گیری پیشرفته ترین صنایع و کارآفرینی گسترده شده است.
اینکه آیا روزی ایلان ماسک وارد عرصه #سیاست خواهد شد یا خیر؟ را کسی نمی تواند امروز با قطعیت پیش بینی کند ولی در اینکه او اکنون از قدرتمندترین مردان در ایالات متحده محسوب می شود، شکی نیست. قدرتی که تا پیش از این تصورش هم شاید غیرممکن به نظر می رسید.
2️⃣- مساله مهم در این #خبر، فتحِ قلعه و دژِ خودروسازیِ دنیا، توسط یک بازیکنِ تازه وارد است. در کشوری که مرسدس بنز و BMW حضور دارند، ورود به بازار آن کشور برای #تویوتا ی ژاپنی هم امری دشوار است (نیسان و مزدا و… که هیچ، اساسا جایگاهی در آلمان ندارند). حال اینکه یک خودروسازِ آمریکایی بتواند به قلبِ صنعت خودرو دنیا یورش ببرد، کاری سترگ بوده است.
عمر تسلا تنها 18 سال است (مثل کودکی که تازه به سن سربازی رسیده!) ولی عمر مرسدس بنز 95 سال است. آقای کارل بنز به همراه رفیقش (دایملر) 95 سال پیش پایه های شرکتی را بنا نهادند که سالهاست که بِرند برتر خودرو اروپا و دنیاست. حال جوانکِ یک لا قبای دیروز (یعنی ایلان ماسک) با یک شرکت 18 ساله رفته و در لانه ی زنبور، خودرو تولید می کند. مرحبا!
(عملا ماسک 17 سال پیش به تسلا پیوسته است)
3️⃣- در مورد ایلان ماسک کتابهای مختلفی منتشر شده، و صحبت دربارۀ او در مجالِ یک فرسته تلگرامی نیست. اما مهمترین ویژگی ای که ایلان ماسک آنرا نمایندگی می کنند بحث «مقیاس ناپذیری» در دنیای تکنولوژیِ امروز است.
«مقیاس ناپذیری» به این مفهوم که در بسترِ رشدِ دنیای امروز، دیگر مرزهایِ ذهنی برای رشد، وجود ندارد.
این امری ضروری است که درباره «وجود/عدم وجود مرز» در رشد، گفتگو شود. مرزهای ذهنیِ رشد، یکی از مهمترین دلایل «توقف» یا وادادنِ انسانها محسوب می شود. زمانی که برای «رویا» حدّ و اندازه ای وجود نداشته باشد، انسان می تواند بدون توقف به حرکت و تلاش بپردازد. ولی وقتی که مرزِ ذهنی برای رشد قرار می گیرد، سرعتِ حرکتِ فرد، کند یا حتی متوقف می شود.
4️⃣- در اینکه افرادِ بسیاری، رویاهای بزرگی دارند شکی نیست! ولی اینکه یک رویا چقدر «شدنی/منطقی» باشد بستگی به هوش و توان ذهنی فرد دارد. اینکه یک نفر چطور بتواند در یک مسیر منطقی از رشد حرکت کند.
در یکی از کتابهایی که درباره ایلان ماسک منتشر شده نویسنده می گوید: ماسک معتقد است که او، مدیرِ ماکرو منجمنت (مدیریت کلان) نیست. او مدیرِ میکرو منجمنت (مدیریت بر جزئیات) "هم" نیست. او مدیرِ نانو منجمنت (دقت بر جزئی ترینِ جزئیات) است!
فردی که تا ریزترین مسائلِ حوزه کاری خودش دقیق می شود (در مقیاس نانو!) ولی از سوی دیگر می تواند کسب و کار خود را گسترش دهد (تا مقیاس مرسدس بنز! و بلکه هم بیشتر).
به تعبیر حافظ:
زره مویی که با مژگان رهِ خنجرگزاران زد!
خنجرگزارانِ صنعت خودرو و بزرگانی چون تویوتا و #بنز را به زمین افکندن.
5️⃣- در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «ثروت» آن آقای دلال سر کوچه است که فلان زمین را در اطراف رشت با فلان ملک در نیاوران طاق زد و فلان قدر سود به جیب زد؛ یا در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «قدرت» چنان است که گمان می کنند قدرت یعنی اینکه طرف چند مدت معاون وزیر، یا که وزیر و استاندار شود (تا به این حد حقیر)، امثال ایلان ماسک نمونه های زندۀ «مقیاس ناپذیر» بودنِ رشد در دنیایِ صنعت و بازرگانی هستند.
خو نکردن به «عقیقِ خُرد» به تعبیر مولوی. یا نگرفتنِ «بُزِ لاغر» در غزل مولانا.
ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند/
و نه زان مفلسکان که "بزِ لاغر" گیرند!
مقیاس ذهنی و ابعاد همت در دنیای امروز می تواند تا کجا پیش رود؟ تا هرکجا که تصور کنی! تا هرکجا که رویا پرواز کند. انسان بی رویا، انسانِ مرده است.
مقیاس ناپذیری، امری است که تا درکی روشن از آن نباشد، بستر شکلگیری امثال تسلا رخ نخواهد داد.
t.iss.one/solseghalam
(آیا ایلان ماسک وارد دنیای سیاست شده؟)
🖊محمدرضا اسلامی
در میان اخبار چند روز اخیر، خبری که در متن مسایل جنگ پوتین و اوکراین قدری کمرنگ شد، خبر افتتاح خط تولید خودرو تسلا در کشور #آلمان بود. ویدئوی رقص ایلان ماسک پس از افتتاح خط تولید در برلین در برخی از شبکه های اجتماعی دنیا همرسان شد. با توجه به اهمیت این خبر ضروری است که به این موارد تامل شود:
1️⃣- برخی معتقدند که ایلان ماسک ورژن و نسخه تحت ویندوز #ترامپ محسوب می شود (اگر که فرض کنیم ترامپ ورژن تحت "داس" بوده است!). در این مقایسه، چنین گفته می شود که ذهنِ ترامپ یک ذهن نسبتا ساده و آشنا به مسیرِ «دلالی» (معامله گری) بوده ولی ذهن ایلان ماسک آشنا به مفاهیم تکنولوژی و دانشِ پیشرفته است. ترامپ فرزند یک بساز-بفروش بود و بعد از برخورداری از ثروتِ پدری، هرگز منشاء کارآفرینیِ گسترده و یا احداث صنایع پیشرفته «نشد»، ولی ایلان ماسک، بدون ثروت پدری، منشا شکل گیری پیشرفته ترین صنایع و کارآفرینی گسترده شده است.
اینکه آیا روزی ایلان ماسک وارد عرصه #سیاست خواهد شد یا خیر؟ را کسی نمی تواند امروز با قطعیت پیش بینی کند ولی در اینکه او اکنون از قدرتمندترین مردان در ایالات متحده محسوب می شود، شکی نیست. قدرتی که تا پیش از این تصورش هم شاید غیرممکن به نظر می رسید.
2️⃣- مساله مهم در این #خبر، فتحِ قلعه و دژِ خودروسازیِ دنیا، توسط یک بازیکنِ تازه وارد است. در کشوری که مرسدس بنز و BMW حضور دارند، ورود به بازار آن کشور برای #تویوتا ی ژاپنی هم امری دشوار است (نیسان و مزدا و… که هیچ، اساسا جایگاهی در آلمان ندارند). حال اینکه یک خودروسازِ آمریکایی بتواند به قلبِ صنعت خودرو دنیا یورش ببرد، کاری سترگ بوده است.
عمر تسلا تنها 18 سال است (مثل کودکی که تازه به سن سربازی رسیده!) ولی عمر مرسدس بنز 95 سال است. آقای کارل بنز به همراه رفیقش (دایملر) 95 سال پیش پایه های شرکتی را بنا نهادند که سالهاست که بِرند برتر خودرو اروپا و دنیاست. حال جوانکِ یک لا قبای دیروز (یعنی ایلان ماسک) با یک شرکت 18 ساله رفته و در لانه ی زنبور، خودرو تولید می کند. مرحبا!
(عملا ماسک 17 سال پیش به تسلا پیوسته است)
3️⃣- در مورد ایلان ماسک کتابهای مختلفی منتشر شده، و صحبت دربارۀ او در مجالِ یک فرسته تلگرامی نیست. اما مهمترین ویژگی ای که ایلان ماسک آنرا نمایندگی می کنند بحث «مقیاس ناپذیری» در دنیای تکنولوژیِ امروز است.
«مقیاس ناپذیری» به این مفهوم که در بسترِ رشدِ دنیای امروز، دیگر مرزهایِ ذهنی برای رشد، وجود ندارد.
این امری ضروری است که درباره «وجود/عدم وجود مرز» در رشد، گفتگو شود. مرزهای ذهنیِ رشد، یکی از مهمترین دلایل «توقف» یا وادادنِ انسانها محسوب می شود. زمانی که برای «رویا» حدّ و اندازه ای وجود نداشته باشد، انسان می تواند بدون توقف به حرکت و تلاش بپردازد. ولی وقتی که مرزِ ذهنی برای رشد قرار می گیرد، سرعتِ حرکتِ فرد، کند یا حتی متوقف می شود.
4️⃣- در اینکه افرادِ بسیاری، رویاهای بزرگی دارند شکی نیست! ولی اینکه یک رویا چقدر «شدنی/منطقی» باشد بستگی به هوش و توان ذهنی فرد دارد. اینکه یک نفر چطور بتواند در یک مسیر منطقی از رشد حرکت کند.
در یکی از کتابهایی که درباره ایلان ماسک منتشر شده نویسنده می گوید: ماسک معتقد است که او، مدیرِ ماکرو منجمنت (مدیریت کلان) نیست. او مدیرِ میکرو منجمنت (مدیریت بر جزئیات) "هم" نیست. او مدیرِ نانو منجمنت (دقت بر جزئی ترینِ جزئیات) است!
فردی که تا ریزترین مسائلِ حوزه کاری خودش دقیق می شود (در مقیاس نانو!) ولی از سوی دیگر می تواند کسب و کار خود را گسترش دهد (تا مقیاس مرسدس بنز! و بلکه هم بیشتر).
به تعبیر حافظ:
زره مویی که با مژگان رهِ خنجرگزاران زد!
خنجرگزارانِ صنعت خودرو و بزرگانی چون تویوتا و #بنز را به زمین افکندن.
5️⃣- در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «ثروت» آن آقای دلال سر کوچه است که فلان زمین را در اطراف رشت با فلان ملک در نیاوران طاق زد و فلان قدر سود به جیب زد؛ یا در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «قدرت» چنان است که گمان می کنند قدرت یعنی اینکه طرف چند مدت معاون وزیر، یا که وزیر و استاندار شود (تا به این حد حقیر)، امثال ایلان ماسک نمونه های زندۀ «مقیاس ناپذیر» بودنِ رشد در دنیایِ صنعت و بازرگانی هستند.
خو نکردن به «عقیقِ خُرد» به تعبیر مولوی. یا نگرفتنِ «بُزِ لاغر» در غزل مولانا.
ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند/
و نه زان مفلسکان که "بزِ لاغر" گیرند!
مقیاس ذهنی و ابعاد همت در دنیای امروز می تواند تا کجا پیش رود؟ تا هرکجا که تصور کنی! تا هرکجا که رویا پرواز کند. انسان بی رویا، انسانِ مرده است.
مقیاس ناپذیری، امری است که تا درکی روشن از آن نباشد، بستر شکلگیری امثال تسلا رخ نخواهد داد.
t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
درباره افتتاح خط تولید تسلا در برلین آلمان🔻
@solseghalam
@solseghalam