Forwarded from تشکل مردمی فتیه
🔻فعالیت های دانشجویی در دو راهی جامعیت و تخصص(۲)🔺
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
❌این خیلی مهم است که ما در مقام بحث معرفتی، در نظام فکری، در فهم اجتماعی و در مقام تحلیل آنچه که هستیم و آنچه که باید باشیم و مسیری که باید برویم، یک فکر توسعه یافته جامع و منسجم و منطبق داشته باشیم. اگر بعد از طی این مراحل، تقسیم کار انجام دهیم این تقسیم کار هم معتبر است و هم منجر به نتیجه خواهد شد. و اگر این رخ ندهد، هر گز نمیتوانیم به اولویتهای کشور با هماهنگی و انسجام بپردازیم.
⭕️ به عنوان مثال رهبری چندین سال است که اولویت بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکند. اما میبینیم این مطالبه رهبری هیچ حسی را در عموم نخبگان حزب اللهی بر نمیانگیزد. چرا؟ زیرا در همان درجه اول همان آفت تخصیص ذهنی رخ داده است. از همان اول طوری مسیرها از هم جدا شده که افراد میگویند این که به من ربطی ندارد چون من اقتصاد نخواندهام. این حرف مثل این است که ابتدای جنگ یک عده بگویند مسئله نظامیکه به ما ربطی ندارد چون ما نه ارتشی هستیم نه پاسدار. مشکل آنجاست که از ابتدا اجازه نداده ایم که آن درک مشترک شکل بگیرد. اگر فکر جامع منسجمی وجود داشت، هر کس با تخصص خودش معلوم بود چه کمکی میتواند به اولویتها بکند و کجا لازم است فارغ از تخصصها هم همه وظایف مشترکی را انجام دهند.
🛑 نکته بعدی این است که متناظر با جامعیت فکری و نظری، جامعیت روحی و شخصیتی هم مطرح است. یعنی شخص محافظهکار و ترسو به همان نسبت در حوزه فکر هم محدود میشود. شخص که درگیر یک هوا و هوسی است، درگیر یک خجالت یا یک زیادهخواهی است، چون نمیتواند در عمل تبعات یک فکر جامع و آرمانی و خالص را بپذیرد، تحلیلش هم خودآگاه یا ناخودآگاه معوج و ناقص میشود و بعضی چیزها را به رسمیت نمیشناسد.
🔴 نکته چهارم این که در حوزه عملیاتی، دانشجو باید یکسری مهارتهای عمومی داشته باشد. یعنی در مواقع لازم بتواند کتاب هم بفروشد، دو خط مطلب هم بنویسد، پای تجمع و شعار دادن هم باشد. تقسیم کار نباید منجر به خالی گذاشتن میدانها شود. در جنگ هم گاهی لازم است سربازی جای سرباز دیگری را بگیرد.
🔵 نکته پنجم این است که تقسیم کار یک فرآیند تدریجی است. خصوصا در دوره دانشجویی. فضای دانشجویی یک فرصت میانه است برای این که ما به گرایش تخصصیمان به صورت تدریجی دست پیدا کنیم. اسم این نوع فعالیت را میتوان در واقع نوعی فعالیتِ نیمهتخصصی یا نیمهحرفهای گذاشت. یعنی نه کار غیرتخصصی که به صورت غیرحرفهای و ضعیف صورت میگیرد و نه کار تخصصی حرفهای که خارج از توان دوره دانشجویی است.
💢 به عنوان مثال رهبری میگوید شما بروید گروه تاتر تشکیل بدهید. این نه به این معناست که شما بروید با چندین استاد تماماً حرفهای کار کنید و یک دوره و اصول دراماتیک بخوانید و تمرین بازیگری حرفهای بکنید و...، و نه به این معناست که کار سطح پایینی ارائه کنید که مخاطب شما پس بزند. بعلاوه، مزیت کار شما در دوره دانشجویی باید در حوزه محتوا باشد. این که بدانیم به مخاطب قرار است چه چیزی گفته شود و درواقع حرف برای گفتن داشته باشیم از کمال فنی مهمتر است. در بحث رسانه یا حتی کار علمی هم به همین صورت است. شما در دوره دانشجویی باید یک جهت گیریهای علمی پیدا کنید، یک درک و مطالباتی از محیط علمی پیدا کنید و بتوانید خودتان را با یک سری افراد اهل فکر مرتبط کنید تا کم کم در دوره تحصیلات تکمیلی به تولید علم تخصصی منجر شود
#جلسه_هفتگی_فتیه
#اجتماعی_سیاسی
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
@fetye_ir
ارائه توسط آقای محمد جواد میری در جلسه هفتگی فتیه
🗓نهم مرداد ماه 1398
❌این خیلی مهم است که ما در مقام بحث معرفتی، در نظام فکری، در فهم اجتماعی و در مقام تحلیل آنچه که هستیم و آنچه که باید باشیم و مسیری که باید برویم، یک فکر توسعه یافته جامع و منسجم و منطبق داشته باشیم. اگر بعد از طی این مراحل، تقسیم کار انجام دهیم این تقسیم کار هم معتبر است و هم منجر به نتیجه خواهد شد. و اگر این رخ ندهد، هر گز نمیتوانیم به اولویتهای کشور با هماهنگی و انسجام بپردازیم.
⭕️ به عنوان مثال رهبری چندین سال است که اولویت بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکند. اما میبینیم این مطالبه رهبری هیچ حسی را در عموم نخبگان حزب اللهی بر نمیانگیزد. چرا؟ زیرا در همان درجه اول همان آفت تخصیص ذهنی رخ داده است. از همان اول طوری مسیرها از هم جدا شده که افراد میگویند این که به من ربطی ندارد چون من اقتصاد نخواندهام. این حرف مثل این است که ابتدای جنگ یک عده بگویند مسئله نظامیکه به ما ربطی ندارد چون ما نه ارتشی هستیم نه پاسدار. مشکل آنجاست که از ابتدا اجازه نداده ایم که آن درک مشترک شکل بگیرد. اگر فکر جامع منسجمی وجود داشت، هر کس با تخصص خودش معلوم بود چه کمکی میتواند به اولویتها بکند و کجا لازم است فارغ از تخصصها هم همه وظایف مشترکی را انجام دهند.
🛑 نکته بعدی این است که متناظر با جامعیت فکری و نظری، جامعیت روحی و شخصیتی هم مطرح است. یعنی شخص محافظهکار و ترسو به همان نسبت در حوزه فکر هم محدود میشود. شخص که درگیر یک هوا و هوسی است، درگیر یک خجالت یا یک زیادهخواهی است، چون نمیتواند در عمل تبعات یک فکر جامع و آرمانی و خالص را بپذیرد، تحلیلش هم خودآگاه یا ناخودآگاه معوج و ناقص میشود و بعضی چیزها را به رسمیت نمیشناسد.
🔴 نکته چهارم این که در حوزه عملیاتی، دانشجو باید یکسری مهارتهای عمومی داشته باشد. یعنی در مواقع لازم بتواند کتاب هم بفروشد، دو خط مطلب هم بنویسد، پای تجمع و شعار دادن هم باشد. تقسیم کار نباید منجر به خالی گذاشتن میدانها شود. در جنگ هم گاهی لازم است سربازی جای سرباز دیگری را بگیرد.
🔵 نکته پنجم این است که تقسیم کار یک فرآیند تدریجی است. خصوصا در دوره دانشجویی. فضای دانشجویی یک فرصت میانه است برای این که ما به گرایش تخصصیمان به صورت تدریجی دست پیدا کنیم. اسم این نوع فعالیت را میتوان در واقع نوعی فعالیتِ نیمهتخصصی یا نیمهحرفهای گذاشت. یعنی نه کار غیرتخصصی که به صورت غیرحرفهای و ضعیف صورت میگیرد و نه کار تخصصی حرفهای که خارج از توان دوره دانشجویی است.
💢 به عنوان مثال رهبری میگوید شما بروید گروه تاتر تشکیل بدهید. این نه به این معناست که شما بروید با چندین استاد تماماً حرفهای کار کنید و یک دوره و اصول دراماتیک بخوانید و تمرین بازیگری حرفهای بکنید و...، و نه به این معناست که کار سطح پایینی ارائه کنید که مخاطب شما پس بزند. بعلاوه، مزیت کار شما در دوره دانشجویی باید در حوزه محتوا باشد. این که بدانیم به مخاطب قرار است چه چیزی گفته شود و درواقع حرف برای گفتن داشته باشیم از کمال فنی مهمتر است. در بحث رسانه یا حتی کار علمی هم به همین صورت است. شما در دوره دانشجویی باید یک جهت گیریهای علمی پیدا کنید، یک درک و مطالباتی از محیط علمی پیدا کنید و بتوانید خودتان را با یک سری افراد اهل فکر مرتبط کنید تا کم کم در دوره تحصیلات تکمیلی به تولید علم تخصصی منجر شود
#جلسه_هفتگی_فتیه
#اجتماعی_سیاسی
#محمد_جواد_میری
#دوگانگی_جامعیت_تخصص
@fetye_ir