Forwarded from ميلاد دخانچی
🚨 من و تجربه روز اول کلاس درسم
🔺🔺امروز کلاس اول بود. کلاس معرفی کلی درس و اشنا کردن دانشجویان با تکالیف و غیره.
🔻این درس امتحان نهایی ندارد. پانزده درصد حضور و غیاب و شرکت در بحث های کلاسی، ده درصد دو ارایه کلاسی، بیست درصد امتحانهای کلاسی (کوییز). بیست درصد خلاصه نویسی هدفمند از ۱۲ متن انتخابی ( دانشنامه)، پانزده درصد پروپزال برای موضوع یک مقاله و بیست در صد مقاله نهایی. در این پروپوزال دانشجویان خودشان میتوانند سوالی که دوست دارند از آنها در مقاله نهایی پرسیده شود را پیشنهاد دهند. آن پروپوزال گزارست ایست چكيده وار از آنچه در خلاصه نویسی از متنها آورده اند و جمع بندی اینکه چه چیزی و چه نکته ای برایشان جذاب و مهم بوده است.
🔻به بچه ها گفتم من طبق سنت اموزشی در ایران هفته قبل از اینکه مطالب توسط شما خوانده شوند آنها را درس خواهم داد. اینکه در آکادمی غربی دانشجو قبل از درس دادن استاد مطالب را میخواند از یک منظر خوب است ولی از این منظر که او کانتکس ماجرا را ندارد اصلا کار درستی نیست. من خودم سر این قضیه خیلی اذیت شدم بنابراین نمیخواهم اینکار را با دانشجویانم انجام بدهم. هدف محتوایی درس آشنا کردن دانشجویان به رابطه بین سیاست، اسلام و مفهوم توسعه است.
🔻نگاه شخصی خود من این است که بین اسلام و توسعه به معنی مدرن و غربی آن تعارض های جدی وجود دارد اما علیرغم همین تعارض ها مسلمانان قرن آخیر قادر به سکانداری توسعه در جوامع خود بوده اند. نگاه درس این است که ببینیم چگونه #اسلام_سیاسی و توسعه غربی با هم تعامل کرده اند، کجا با هم مواجه شده اند، کجا با هم همکاری کرده اند و کجا در کاسه همدیگر گذاشته اند. کتابها را به بچه ها معرفی کردم. قرار است صد صفحه از کتاب مقدمه #ابن_خلدون را بخوانیم. به آنها گفتم که داشتن کتاب ابن خلدون در کتابخانه شخصي شما میتواند کلی شما را با کلاس جلوه نشان دهد لذا مطمین بشوید که حتما این کتاب را بخرید.
🔻۲۶ دانشجو دارم که ۲۳ تا دختر و بقیه پسرند. همه دانشجو ها هم به غیر از یک نفر (که مسلمان است)سفید پوست اند و متعلق به طبقه متوسط به بالای شهری کانادایی. شخصیت استادی خیلی سفت و سختی ندارم و هر چند وقت یکبار با بچه ها شوخی هم میکردم . هفته آینده بچه ها قرار است چند صفحه از #غربزدگی جلال را بخوانند و درباره اش صحبت کنند. امیدوارم بتوانند به لایه زیرین حرف جلال دستی بزنند. این گزارش کوتاه این هفته بود.
سعی میکنم هر هفته گزارش بدم. فعلا...
[ #یادداشت_روزانه ]
[ اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ شهریور ۱۳۹۵ ]
🔗 [ https://yon.ir/2jS6 ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
🔺🔺امروز کلاس اول بود. کلاس معرفی کلی درس و اشنا کردن دانشجویان با تکالیف و غیره.
🔻این درس امتحان نهایی ندارد. پانزده درصد حضور و غیاب و شرکت در بحث های کلاسی، ده درصد دو ارایه کلاسی، بیست درصد امتحانهای کلاسی (کوییز). بیست درصد خلاصه نویسی هدفمند از ۱۲ متن انتخابی ( دانشنامه)، پانزده درصد پروپزال برای موضوع یک مقاله و بیست در صد مقاله نهایی. در این پروپوزال دانشجویان خودشان میتوانند سوالی که دوست دارند از آنها در مقاله نهایی پرسیده شود را پیشنهاد دهند. آن پروپوزال گزارست ایست چكيده وار از آنچه در خلاصه نویسی از متنها آورده اند و جمع بندی اینکه چه چیزی و چه نکته ای برایشان جذاب و مهم بوده است.
🔻به بچه ها گفتم من طبق سنت اموزشی در ایران هفته قبل از اینکه مطالب توسط شما خوانده شوند آنها را درس خواهم داد. اینکه در آکادمی غربی دانشجو قبل از درس دادن استاد مطالب را میخواند از یک منظر خوب است ولی از این منظر که او کانتکس ماجرا را ندارد اصلا کار درستی نیست. من خودم سر این قضیه خیلی اذیت شدم بنابراین نمیخواهم اینکار را با دانشجویانم انجام بدهم. هدف محتوایی درس آشنا کردن دانشجویان به رابطه بین سیاست، اسلام و مفهوم توسعه است.
🔻نگاه شخصی خود من این است که بین اسلام و توسعه به معنی مدرن و غربی آن تعارض های جدی وجود دارد اما علیرغم همین تعارض ها مسلمانان قرن آخیر قادر به سکانداری توسعه در جوامع خود بوده اند. نگاه درس این است که ببینیم چگونه #اسلام_سیاسی و توسعه غربی با هم تعامل کرده اند، کجا با هم مواجه شده اند، کجا با هم همکاری کرده اند و کجا در کاسه همدیگر گذاشته اند. کتابها را به بچه ها معرفی کردم. قرار است صد صفحه از کتاب مقدمه #ابن_خلدون را بخوانیم. به آنها گفتم که داشتن کتاب ابن خلدون در کتابخانه شخصي شما میتواند کلی شما را با کلاس جلوه نشان دهد لذا مطمین بشوید که حتما این کتاب را بخرید.
🔻۲۶ دانشجو دارم که ۲۳ تا دختر و بقیه پسرند. همه دانشجو ها هم به غیر از یک نفر (که مسلمان است)سفید پوست اند و متعلق به طبقه متوسط به بالای شهری کانادایی. شخصیت استادی خیلی سفت و سختی ندارم و هر چند وقت یکبار با بچه ها شوخی هم میکردم . هفته آینده بچه ها قرار است چند صفحه از #غربزدگی جلال را بخوانند و درباره اش صحبت کنند. امیدوارم بتوانند به لایه زیرین حرف جلال دستی بزنند. این گزارش کوتاه این هفته بود.
سعی میکنم هر هفته گزارش بدم. فعلا...
[ #یادداشت_روزانه ]
[ اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ شهریور ۱۳۹۵ ]
🔗 [ https://yon.ir/2jS6 ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
Forwarded from ميلاد دخانچی
🚨 من و تجربه تدریس فصل اول کتاب غربزدگی جلال آل احمد
🔺🔺آنچه در عکس میبینید نمای بیرونی ساختمان "اونتاریو هال" محل برگزاری کلاس ماست که جز چند ساختمان دانشگاست که معماری کلاسیک انگلیسی/ اروپایی دارد.
🔻جمعه صبح قبل از کلاس فصل اول کتاب #غربزدگی_جلال را شروع کردم خواندن. بچه ها قرار بود نسخه انگلیسی آن را بخوانند و من میخواستم برای یاداوری آن را به فارسی بخوانم. کتاب را بلند بلند خواندم چون میخواستم تمرینی هم برای اجرا باشد. بعد از خواندن جلال بود که به سمت کلاسم رفتم و این عکس را گرفتم. حسی آغشته به پارادوکس داشتم. اینکه قرار است من در ساختمانی با چنین شکل و شمایلی در خود غرب غربزدگی جلال را درس بدهم حس عجیبی بود.
🔻این چه چیزی درباره من، درباره اهمیت ما ( جلال) و وضعیت غرب میگوید؟ چرا غرب اینقدر باهوش است که میتواند در درون خود غربزدگی را درس دهد؟ و ما چرا مهمیم که غرب باید ما را درس دهد؟ و من کیستم؟ آیا من همان پل فرهنگی ام که همیشه میخواستم باشم یا یک هضم شده در غرب و یا یک هضم شده در شرق؟ یکی از بچه های کلاس میگفت استاد چقدر این آقای جلال باهوش است و چقدر اطلاعات خوبی داشته است. یکی دیگر از دانشجویان از ذوق ادبی او به وجد امده بود و با اینکه غربزدگی را به انگلیسی خوانده بود به اهمیت ادبی او پی برده بود. برای خود من شکایت جلال از نداشتن عاملیت تاریخی جلب توجه میکرد.
🔻جلال مینویسد: "بحث از نفی ماشین نیست یا نفی آن. هرگز. دنیا گیر شدن ماشین، جبر تاریخ است. بحث بر سر برخورد هاست با ماشین و تکنولوژی. [اینکه]حکومت هایمان را، فرهنگمان را و زندگی روزانه مان را [به انگاره ماشین در آوریم.]حرف در این است که ما نتوانسته ایم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در برابر هیولای قرون جدید بگیریم."
🔻خیلی طبیعی است که از دل چنین شکایتهایی انقلاب اسلامی سامان بگیرد. انقلابی که برعکس نظر #فوکو، یک انقلاب مدرن بود و میخواست ما را به جای یک مصرف کننده به یک تولید کننده در تاریخ تبدیل کند. انقلاب اسلامی لحظه اعمال اراده و سوژگی ما بود. اینکه ما نه دیگر مفعول بلکه میخواهیم فاعل باشیم. انقلاب اسلامی یک انقلاب پست مدرن نبود و اگر نقد مدرنیته میکرد نقد غربگرایی افسارگسیخته بدون فاعلیت میکرد و وقتي ميگفت اسلام منظورش "خودمان" و داشته هاي خودي بود. این براستی فرق ماست با طالبان و داعش.
🔻بگذریم. با بچه ها درباره مواجه مسلمانان با #توسعه_مدرن صحبت کردیم که مدخل ان یا استعمار بود و یا استبداد ( اتاتورک و رضا خان). بچه ها علیرغم تصور قبلی ام خوب توانسته اند با مباحث همراه شوند. سه نفر درس را انداخته اند و دو نفر جدید اضافه شده اند.
[ #یادداشت_روزانه ]
[ اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ مهر ۱۳۹۵]
🔗 [ yon.ir/q4I5 ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
🔺🔺آنچه در عکس میبینید نمای بیرونی ساختمان "اونتاریو هال" محل برگزاری کلاس ماست که جز چند ساختمان دانشگاست که معماری کلاسیک انگلیسی/ اروپایی دارد.
🔻جمعه صبح قبل از کلاس فصل اول کتاب #غربزدگی_جلال را شروع کردم خواندن. بچه ها قرار بود نسخه انگلیسی آن را بخوانند و من میخواستم برای یاداوری آن را به فارسی بخوانم. کتاب را بلند بلند خواندم چون میخواستم تمرینی هم برای اجرا باشد. بعد از خواندن جلال بود که به سمت کلاسم رفتم و این عکس را گرفتم. حسی آغشته به پارادوکس داشتم. اینکه قرار است من در ساختمانی با چنین شکل و شمایلی در خود غرب غربزدگی جلال را درس بدهم حس عجیبی بود.
🔻این چه چیزی درباره من، درباره اهمیت ما ( جلال) و وضعیت غرب میگوید؟ چرا غرب اینقدر باهوش است که میتواند در درون خود غربزدگی را درس دهد؟ و ما چرا مهمیم که غرب باید ما را درس دهد؟ و من کیستم؟ آیا من همان پل فرهنگی ام که همیشه میخواستم باشم یا یک هضم شده در غرب و یا یک هضم شده در شرق؟ یکی از بچه های کلاس میگفت استاد چقدر این آقای جلال باهوش است و چقدر اطلاعات خوبی داشته است. یکی دیگر از دانشجویان از ذوق ادبی او به وجد امده بود و با اینکه غربزدگی را به انگلیسی خوانده بود به اهمیت ادبی او پی برده بود. برای خود من شکایت جلال از نداشتن عاملیت تاریخی جلب توجه میکرد.
🔻جلال مینویسد: "بحث از نفی ماشین نیست یا نفی آن. هرگز. دنیا گیر شدن ماشین، جبر تاریخ است. بحث بر سر برخورد هاست با ماشین و تکنولوژی. [اینکه]حکومت هایمان را، فرهنگمان را و زندگی روزانه مان را [به انگاره ماشین در آوریم.]حرف در این است که ما نتوانسته ایم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در برابر هیولای قرون جدید بگیریم."
🔻خیلی طبیعی است که از دل چنین شکایتهایی انقلاب اسلامی سامان بگیرد. انقلابی که برعکس نظر #فوکو، یک انقلاب مدرن بود و میخواست ما را به جای یک مصرف کننده به یک تولید کننده در تاریخ تبدیل کند. انقلاب اسلامی لحظه اعمال اراده و سوژگی ما بود. اینکه ما نه دیگر مفعول بلکه میخواهیم فاعل باشیم. انقلاب اسلامی یک انقلاب پست مدرن نبود و اگر نقد مدرنیته میکرد نقد غربگرایی افسارگسیخته بدون فاعلیت میکرد و وقتي ميگفت اسلام منظورش "خودمان" و داشته هاي خودي بود. این براستی فرق ماست با طالبان و داعش.
🔻بگذریم. با بچه ها درباره مواجه مسلمانان با #توسعه_مدرن صحبت کردیم که مدخل ان یا استعمار بود و یا استبداد ( اتاتورک و رضا خان). بچه ها علیرغم تصور قبلی ام خوب توانسته اند با مباحث همراه شوند. سه نفر درس را انداخته اند و دو نفر جدید اضافه شده اند.
[ #یادداشت_روزانه ]
[ اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ مهر ۱۳۹۵]
🔗 [ yon.ir/q4I5 ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
Forwarded from ميلاد دخانچی
🚨 از بررسی تاریخ صدر اسلام تا نگاهی به دومفهوم امت و ملت
🔺🔺و اما گزارش جلسه سوم. در این جلسه سری زدیم به تاریخ صدر اسلام و با بچه ها تاریخ قرن اول هجري (قرن هفتم ميلادي) را مرور کردیم. طبیعی بود که دانشجویان برای فهم بهتر اسلام در دوران مدرن میبایستی درکی هرچند اجمالی از فضای سیاسی اسلام در دوران کلاسیک پیدا میکردند.
🔻برای بچه ها جالب بود که چگونه در مدینه وقتی پیامبر به قدرت میرسند نه تنها خودمختاری قبایل را از بین نمیبرند بلکه استقلال آنها را به رسمیت میشناسند و آنها را بواسطه میثاق مدینه ذیل مفهوم "امت" متحد میسازند و حتي يهوديان غير مسلمان نيز جز امت محسوب ميشدند.
🔻یکی از بچه ها اقرار میکرد که تصویری بسیار خشن و سلطه جو از پیامبر اسلام در ذهن داشته که با خواندن این تاریخ نگاهش کاملا عوض شده است.
🔻بعد با بچه ها درباره این صحبت کردیم که اطلاق مفهوم "قانون اساسی" به "میثاق مدینه" اشتباهی است که توسط مورخین غربی و بعد به تبع آن مورخین مسلمان رخ داده است، چرا که "میثاق مدینه" تنها زمانی میتوانست با قانونهای اساسی دولت های مرکزی مدرن قابل مقایسه باشد که خود مختاری قبایل زیر سوال میرفت و روسای قبال به نفع حاکمیت قانون قدرت خود را از دست میدادند.
🔻نکته بعدی که با خواندن مقاله ای از میشل فوکو درباره آن صحبت کردیم این بود که قدرتهای دینی هیچگاه قلمرو محور نیستند بلکه عضو محورند. مفاهیمی مانند امت و امامت محدوده جغرافیایی و حتی زمانی را شامل نمیشوند و لذا قابل تقلیل به یک مرز جغرافیایی نیستند. برای آن ها مثال زدم که چگونه برای ما شیعیان، شهادت امام سوم ما قرنها پیش رخ داده است ولی او همچنان امام ماست و امامت او برای ما جغرافیا و زمان نمیشناسد.
🔻با این مقدمه از قلمرو محور نبودن اسلام در نسبت با امر سیاسی به دوران مدرن آمدیم و بررسی کردیم که چگونه در نگاه اندیشمندان سیاسی مانند مودودی و سید قطب و تا حدی اقبال نسبت اسلام و ناسیونالیسم نسبت متعارض شناخته میشود و چالش هایی این چنین همچنان ادامه دارد.
🔻برای یک مسلمان مدرن همچنان این سوال وجود دارد که آیا او باید خود را عضوی از یک امت تقلی کند و یا شهروندی از یک دولت مدرن ؟ سوالی که بیشتر در لحظه برخورد منافع این دو پررنگ میشود که نمود آن در مساله فلسطین بارها دیده شده است. بعد از بچه ها امتحان کلاسی گرفتم. معدل کلاس ۶۵ بود از ۱۰۰ که معدل بدی نیست. همینکه بچه ها میتوانند با این مباحث سنگین همراه شوند خودش جای امیدواری دارد.
🔻هفته بعد میخواهیم ابن خلدون بخوانیم و ببینم او چگونه گذار مسلمانان از یک وضعیت سیاسی ساده در مدینه به امپراطوریهای اموی و عباسی را توضیح میدهد: گذار إمامت به ملک.
[ #یادداشت_روزانه ]
[ برگرفته شده از اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ مهر۱۳۹۵ ]
🔗[ yon.ir/3gZE ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
🔺🔺و اما گزارش جلسه سوم. در این جلسه سری زدیم به تاریخ صدر اسلام و با بچه ها تاریخ قرن اول هجري (قرن هفتم ميلادي) را مرور کردیم. طبیعی بود که دانشجویان برای فهم بهتر اسلام در دوران مدرن میبایستی درکی هرچند اجمالی از فضای سیاسی اسلام در دوران کلاسیک پیدا میکردند.
🔻برای بچه ها جالب بود که چگونه در مدینه وقتی پیامبر به قدرت میرسند نه تنها خودمختاری قبایل را از بین نمیبرند بلکه استقلال آنها را به رسمیت میشناسند و آنها را بواسطه میثاق مدینه ذیل مفهوم "امت" متحد میسازند و حتي يهوديان غير مسلمان نيز جز امت محسوب ميشدند.
🔻یکی از بچه ها اقرار میکرد که تصویری بسیار خشن و سلطه جو از پیامبر اسلام در ذهن داشته که با خواندن این تاریخ نگاهش کاملا عوض شده است.
🔻بعد با بچه ها درباره این صحبت کردیم که اطلاق مفهوم "قانون اساسی" به "میثاق مدینه" اشتباهی است که توسط مورخین غربی و بعد به تبع آن مورخین مسلمان رخ داده است، چرا که "میثاق مدینه" تنها زمانی میتوانست با قانونهای اساسی دولت های مرکزی مدرن قابل مقایسه باشد که خود مختاری قبایل زیر سوال میرفت و روسای قبال به نفع حاکمیت قانون قدرت خود را از دست میدادند.
🔻نکته بعدی که با خواندن مقاله ای از میشل فوکو درباره آن صحبت کردیم این بود که قدرتهای دینی هیچگاه قلمرو محور نیستند بلکه عضو محورند. مفاهیمی مانند امت و امامت محدوده جغرافیایی و حتی زمانی را شامل نمیشوند و لذا قابل تقلیل به یک مرز جغرافیایی نیستند. برای آن ها مثال زدم که چگونه برای ما شیعیان، شهادت امام سوم ما قرنها پیش رخ داده است ولی او همچنان امام ماست و امامت او برای ما جغرافیا و زمان نمیشناسد.
🔻با این مقدمه از قلمرو محور نبودن اسلام در نسبت با امر سیاسی به دوران مدرن آمدیم و بررسی کردیم که چگونه در نگاه اندیشمندان سیاسی مانند مودودی و سید قطب و تا حدی اقبال نسبت اسلام و ناسیونالیسم نسبت متعارض شناخته میشود و چالش هایی این چنین همچنان ادامه دارد.
🔻برای یک مسلمان مدرن همچنان این سوال وجود دارد که آیا او باید خود را عضوی از یک امت تقلی کند و یا شهروندی از یک دولت مدرن ؟ سوالی که بیشتر در لحظه برخورد منافع این دو پررنگ میشود که نمود آن در مساله فلسطین بارها دیده شده است. بعد از بچه ها امتحان کلاسی گرفتم. معدل کلاس ۶۵ بود از ۱۰۰ که معدل بدی نیست. همینکه بچه ها میتوانند با این مباحث سنگین همراه شوند خودش جای امیدواری دارد.
🔻هفته بعد میخواهیم ابن خلدون بخوانیم و ببینم او چگونه گذار مسلمانان از یک وضعیت سیاسی ساده در مدینه به امپراطوریهای اموی و عباسی را توضیح میدهد: گذار إمامت به ملک.
[ #یادداشت_روزانه ]
[ برگرفته شده از اینستاگرام میلاد دخانچی ]
[ مهر۱۳۹۵ ]
🔗[ yon.ir/3gZE ]
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi