#تازه_های_نشر
#باغ_خرمالو
#رمان_نوجوان از #هادی_حکیمیان
نشر #شهرستان_ادب
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
#باغ_خرمالو
#رمان_نوجوان از #هادی_حکیمیان
نشر #شهرستان_ادب
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
#تازه_های_نشر
#شب_های_بی_ستاره
#رمان نوجوان
از #مرضیه_نفری
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
#شب_های_بی_ستاره
#رمان نوجوان
از #مرضیه_نفری
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestanAdabPub
" #زندانی_کوچک " به چاپ نهم رسید
این #رمان_نوجوان نوشته نویسنده توانا #سید_حسن_حسینی_ارسنجانی از سوی انتشارات #شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
@shahrestanadabpub
این #رمان_نوجوان نوشته نویسنده توانا #سید_حسن_حسینی_ارسنجانی از سوی انتشارات #شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
@shahrestanadabpub
- یعنی تو نمی ترسی؟
گلّه داشت می چرید. پیر مرد کنار تخته سنگ بزرگ نشسته بود. زینب اطراف را نگاه کرد. ابراهیم و سگش را ندید:
- مثل اینکه پسره و سگش خواب موندن.
تخته سنگ را که رد کردند، ابراهیم را دیدند. با چاقویی که دستش بود، چوبی را می تراشید. زینب گفت: « چی کار داره می کنه؟ »
راحله گفت : « شاید کاردستی درست می کنه! »
عقاب چرخی زد و آمد نشست روی تخته سنگی نزدیک گلّه. بزها و گوسفندها با دیدن او جمع شدند دور هم. زینب گفت: « بچه ها نگاه کنین. می بینین چه بزرگه؟ »
هانیه با خنده گفت: « شاید حالا که سگه نیست، این عقاب بیاد تورو برداره با خودش ببره! »
بُرشی از رمان #قوش
#رمان_نوجوان
نوشتۀ #ساسان_ناطق
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
گلّه داشت می چرید. پیر مرد کنار تخته سنگ بزرگ نشسته بود. زینب اطراف را نگاه کرد. ابراهیم و سگش را ندید:
- مثل اینکه پسره و سگش خواب موندن.
تخته سنگ را که رد کردند، ابراهیم را دیدند. با چاقویی که دستش بود، چوبی را می تراشید. زینب گفت: « چی کار داره می کنه؟ »
راحله گفت : « شاید کاردستی درست می کنه! »
عقاب چرخی زد و آمد نشست روی تخته سنگی نزدیک گلّه. بزها و گوسفندها با دیدن او جمع شدند دور هم. زینب گفت: « بچه ها نگاه کنین. می بینین چه بزرگه؟ »
هانیه با خنده گفت: « شاید حالا که سگه نیست، این عقاب بیاد تورو برداره با خودش ببره! »
بُرشی از رمان #قوش
#رمان_نوجوان
نوشتۀ #ساسان_ناطق
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
دست کشید به صورتش، رویم نمی شد نگاهش کنم. با صدای آرام، طوری که من هم به زور می شنیدم گفت: « نامه تون رو خوندم. توش چیزی نبود که برسونم دست ... » کاش زمین دهان باز می کرد و من را می خورد. اگر برود به بابا بگوید من نامه داده ام چه؟ اگر آبرویم را ببرد؟
- جواب نوشته بودم نمی دونستم کجایید؟
به خانم فهیمی گفتم که باهاتون صحبت کنه اما ...
رعد و برق صدایش را قطع کرد. تا الان فکر می کردم اگر ببینمش کلی حرف دارم. اما حالا دلم می خواست بروم. دلم نمی خواست این جوری حرف بزنم تو کوچه و توی هول و ولا. به قول خاله زهرا زندگی سخت بود. الکی نبود که ...
برشی از رمان #شب_های_بی_ستاره
نوشتۀ #مرضیه_نفری
نشر #شهرستان_ادب
#رمان_نوجوان
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
- جواب نوشته بودم نمی دونستم کجایید؟
به خانم فهیمی گفتم که باهاتون صحبت کنه اما ...
رعد و برق صدایش را قطع کرد. تا الان فکر می کردم اگر ببینمش کلی حرف دارم. اما حالا دلم می خواست بروم. دلم نمی خواست این جوری حرف بزنم تو کوچه و توی هول و ولا. به قول خاله زهرا زندگی سخت بود. الکی نبود که ...
برشی از رمان #شب_های_بی_ستاره
نوشتۀ #مرضیه_نفری
نشر #شهرستان_ادب
#رمان_نوجوان
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
#پیشنهاد_کتاب
ستاره میخواهد مثل همه نوجوانها، دنیایش را آنطوری که دوست دارد بسازد حتی اگر بنا باشد دائم ساز ناکوک بزرگترها باشد. اما از بد اتفاق نوجوانی او مصادف شده با جنگ و گم شدن نامزد خواهرش و هزار و یک اتفاق دیگری که یکباره سر او هوار میشود. اما ستاره از همان اتفاقها هم برای خودش دلمشغولی میسازد...
اگر دوست دارید فضای روزهای جنگ را از چشمهای یک نوجوان پر شر و شور بخوانید و اگر بنا دارید نوستالژیهای دهه شصت را دوره کنید "شبهای بیستاره" نوشته سرکار خانم مرضیه نفری از انتشارات شهرستان ادب را پیشنهاد میکنم.
پیشنهادی از خانم #سمیه_عالمی
رمان #شب_های_بی_ستاره
نوشتۀ #مرضیه_نفری
نشر #شهرستان_ادب
#رمان_نوجوان
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
—-------------------------------
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
ستاره میخواهد مثل همه نوجوانها، دنیایش را آنطوری که دوست دارد بسازد حتی اگر بنا باشد دائم ساز ناکوک بزرگترها باشد. اما از بد اتفاق نوجوانی او مصادف شده با جنگ و گم شدن نامزد خواهرش و هزار و یک اتفاق دیگری که یکباره سر او هوار میشود. اما ستاره از همان اتفاقها هم برای خودش دلمشغولی میسازد...
اگر دوست دارید فضای روزهای جنگ را از چشمهای یک نوجوان پر شر و شور بخوانید و اگر بنا دارید نوستالژیهای دهه شصت را دوره کنید "شبهای بیستاره" نوشته سرکار خانم مرضیه نفری از انتشارات شهرستان ادب را پیشنهاد میکنم.
پیشنهادی از خانم #سمیه_عالمی
رمان #شب_های_بی_ستاره
نوشتۀ #مرضیه_نفری
نشر #شهرستان_ادب
#رمان_نوجوان
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
—-------------------------------
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
دو رمان #شاخ_دماغی_ها اثر #سیده_عذرا_موسوی و #باغ_خرمالو اثر #هادی_حکیمیان از #انتشارات_شهرستان_ادب نامزد شانزدهمین دوره جایزه #قلم_زرین در بخش #رمان_نوجوان شدند.
@ShahrestanAdabPub
@ShahrestanAdabPub
نامزدهای بخش داستان کودک و نوجوان جایزه قلم زرین معرفی شدند
در شانزدهمین دوره از این جایزه، دو #رمان_نوجوان از #انتشارات_شهرستان_ادب با عناوین #شاخ_دماغی_ها اثر #سیده_عذرا_موسوی و #باغ_خرمالو اثر #هادی_حکیمیان نامزد دریافت جایزه #قلم_زرین شدند.
گفتنی ست، رمان شاخ دماغی ها، اولین اثر منتشر شده از #مدرسه_رمان موسسه فرهنگی ادبی #شهرستان_ادب است که در این جشنواره ملی نامزد دریافت جایزه شده است.
همچنین، آقای #علی_آرمین یکی دیگر از نویسندگان مدرسه رمان با کتاب «پرواز با پاراموتور را دوست دارم - نشر جمکران» نامزد دریافت جایزه شده اند که این موفقیت را خدمت ایشان نیز تبریک می گوییم.
لازم به ذکر است، مراسم اختتامیه این جایزه در روز چهاردهم تیرماه مصادف با روز ملی قلم برگزار خواهد شد.
@ShahrestanAdabPub
در شانزدهمین دوره از این جایزه، دو #رمان_نوجوان از #انتشارات_شهرستان_ادب با عناوین #شاخ_دماغی_ها اثر #سیده_عذرا_موسوی و #باغ_خرمالو اثر #هادی_حکیمیان نامزد دریافت جایزه #قلم_زرین شدند.
گفتنی ست، رمان شاخ دماغی ها، اولین اثر منتشر شده از #مدرسه_رمان موسسه فرهنگی ادبی #شهرستان_ادب است که در این جشنواره ملی نامزد دریافت جایزه شده است.
همچنین، آقای #علی_آرمین یکی دیگر از نویسندگان مدرسه رمان با کتاب «پرواز با پاراموتور را دوست دارم - نشر جمکران» نامزد دریافت جایزه شده اند که این موفقیت را خدمت ایشان نیز تبریک می گوییم.
لازم به ذکر است، مراسم اختتامیه این جایزه در روز چهاردهم تیرماه مصادف با روز ملی قلم برگزار خواهد شد.
@ShahrestanAdabPub
یادداشتی بر رمان نوجوان «خواب پلنگ»
به قلم «فرزانه صنوبری»
تخیل واقعیت در قصر قاجار
تاریخ، پر از اسمهای مختلف است، کسانی که قهرمان یا ضدقهرمان بودهاند، پادشاهان، انقلابیون، ستمگران، برداررفتهها و ... . اما چگونه میتوان این اسمها را به افراد ملموس برای نوجوانان تبدیل کرد: کسانی که پوست و گوشت داشته باشند، حرف بزنند، غذا بخورند و نگاهی شبیه عمو یا همسایهی دیوار به دیوارمان داشته باشند؟ یکی از راهها برای این جانبخشی رمان های تاریخی هستند: روایت حقایق با چاشنی تخیل نویسنده!
جریان اعدام انقلابی «ناصرالدینشاه قاجار» در جشن پنجاهمین سال سلطنتش را همگی شنیدهایم. داستان زندگی ناصرالدین شاه و حوادث عصر او را در کتابهای تاریخی دوران ناصری می توان یافت و خواند. اما از ضارب شاه، «میرزا رضای کرمانی» چقدر میدانیم؟ طلبهی فقیر و جوانی که با شجاعت دست به حذف فیزیکی شاهنشاه ایران زد! چه حوادثی میرزا رضای 38ساله را به این نتیجه رساند که شاه باید کشته شود؟ میرزا چه تفاوتی با سایر مردم زمانهی خود داشت؟ چه شخصیتی داشت و از چه کسانی تاثیر گرفت؟
«هادی حکیمیان» در هفتمین اثر خود، دوباره خواننده را به کوچههای روستای «کوچکعلی» و «حسینعلی» و «ننهکردی» میبرد. شخصیتهای کتاب معروف، تحسینشده و جایزه بردهی او«باغ خرمالو» از زمان تبعید رضاشاه پهلوی نزدیک یک قرن به عقب پرتاب شدهاند تا به زمان ترور ناصرالدینشاه قاجار برسند و شاهد قتل شاه باشند.
خواننده نوجوان از دید کوچکعلی و حسینعلی با میرزارضا روبرو می شود. میرزا رضا در این رمان دوست پدر کوچعلی است که در ابتدای داستان به روستا میآید، اول برای فروش املاک پدری و بعدتر برای تدریس در مکتبخانهی روستای مجاور. مرد خوبی که به تازگی از زندان آزاد شده و رنج بسیار کشیده، رنجهایی که پسرها با آن از خلال گوشدادن به خاطرات پدر و در جریان سفری با او به شهر آشنا میشوند. پدر کوچکعلی مردی است که یک پلنگ وحشی را با دست خالی اسیر میکند، اما نمیتواند حقش را از کدخدا و شاهزادهی ظالم حاکم شهر بگیرد؛ گویا این وضعیت تمام طبقهی فرودست ایران در زمانهی ناصری است. اما در همین عصر، میرزارضای کرمانی خود را آمادهی رویارویی با پلنگ وحشی نشسته بر جایگاه شاهی میبیند وکوچکعلی، شخصیت اصلی کتاب باغ خرمالو و خواب پلنگ، نقشی خطیر در نقشهی میرزا رضا دارد.
کتاب «خواب پلنگ»، میرزا رضا را در اواخر دههی چهلم زندگیش از لابلای صفحات تاریخ بیرون میکشد، گرد و غبار ناآشنایی را از چهرهاش پاک میکند و اورا در مقابل خواننده ی نوجوان مینشاند، تا با لحنی پدرانه از زندگیش بگوید. خواب پلنگ به شخصیتی که فقط با اسمش برای نوجوان ایرانی آشناست، جان میدهد و نوجوان هوشمند ایرانی را به مرحلهی درک و همدردی با میرزارضا میرساند. تازهترین رمان هادی حکیمیان با داستانی استعاری عمق بیچارگی ملتی را در زمان ناصری به تصویر میکشد اما در عین ناامیدی، امید و راه چاره را هم نشان میدهد.
این کتاب برای تمام نوجوانان ایران که دوستدار اتفاقات مهم تاریخ سرزمینشان هستند جذاب و خواندنی است.
گفتنیست خواب پلنگ هم مثل دو رمان موفق دیگر هادی حکیمیان («برج قحطی» و «باغ خرمالو») توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شدهاست.
#هادی_حکیمیان
#خواب_پلنگ
#رمان_نوجوان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
به قلم «فرزانه صنوبری»
تخیل واقعیت در قصر قاجار
تاریخ، پر از اسمهای مختلف است، کسانی که قهرمان یا ضدقهرمان بودهاند، پادشاهان، انقلابیون، ستمگران، برداررفتهها و ... . اما چگونه میتوان این اسمها را به افراد ملموس برای نوجوانان تبدیل کرد: کسانی که پوست و گوشت داشته باشند، حرف بزنند، غذا بخورند و نگاهی شبیه عمو یا همسایهی دیوار به دیوارمان داشته باشند؟ یکی از راهها برای این جانبخشی رمان های تاریخی هستند: روایت حقایق با چاشنی تخیل نویسنده!
جریان اعدام انقلابی «ناصرالدینشاه قاجار» در جشن پنجاهمین سال سلطنتش را همگی شنیدهایم. داستان زندگی ناصرالدین شاه و حوادث عصر او را در کتابهای تاریخی دوران ناصری می توان یافت و خواند. اما از ضارب شاه، «میرزا رضای کرمانی» چقدر میدانیم؟ طلبهی فقیر و جوانی که با شجاعت دست به حذف فیزیکی شاهنشاه ایران زد! چه حوادثی میرزا رضای 38ساله را به این نتیجه رساند که شاه باید کشته شود؟ میرزا چه تفاوتی با سایر مردم زمانهی خود داشت؟ چه شخصیتی داشت و از چه کسانی تاثیر گرفت؟
«هادی حکیمیان» در هفتمین اثر خود، دوباره خواننده را به کوچههای روستای «کوچکعلی» و «حسینعلی» و «ننهکردی» میبرد. شخصیتهای کتاب معروف، تحسینشده و جایزه بردهی او«باغ خرمالو» از زمان تبعید رضاشاه پهلوی نزدیک یک قرن به عقب پرتاب شدهاند تا به زمان ترور ناصرالدینشاه قاجار برسند و شاهد قتل شاه باشند.
خواننده نوجوان از دید کوچکعلی و حسینعلی با میرزارضا روبرو می شود. میرزا رضا در این رمان دوست پدر کوچعلی است که در ابتدای داستان به روستا میآید، اول برای فروش املاک پدری و بعدتر برای تدریس در مکتبخانهی روستای مجاور. مرد خوبی که به تازگی از زندان آزاد شده و رنج بسیار کشیده، رنجهایی که پسرها با آن از خلال گوشدادن به خاطرات پدر و در جریان سفری با او به شهر آشنا میشوند. پدر کوچکعلی مردی است که یک پلنگ وحشی را با دست خالی اسیر میکند، اما نمیتواند حقش را از کدخدا و شاهزادهی ظالم حاکم شهر بگیرد؛ گویا این وضعیت تمام طبقهی فرودست ایران در زمانهی ناصری است. اما در همین عصر، میرزارضای کرمانی خود را آمادهی رویارویی با پلنگ وحشی نشسته بر جایگاه شاهی میبیند وکوچکعلی، شخصیت اصلی کتاب باغ خرمالو و خواب پلنگ، نقشی خطیر در نقشهی میرزا رضا دارد.
کتاب «خواب پلنگ»، میرزا رضا را در اواخر دههی چهلم زندگیش از لابلای صفحات تاریخ بیرون میکشد، گرد و غبار ناآشنایی را از چهرهاش پاک میکند و اورا در مقابل خواننده ی نوجوان مینشاند، تا با لحنی پدرانه از زندگیش بگوید. خواب پلنگ به شخصیتی که فقط با اسمش برای نوجوان ایرانی آشناست، جان میدهد و نوجوان هوشمند ایرانی را به مرحلهی درک و همدردی با میرزارضا میرساند. تازهترین رمان هادی حکیمیان با داستانی استعاری عمق بیچارگی ملتی را در زمان ناصری به تصویر میکشد اما در عین ناامیدی، امید و راه چاره را هم نشان میدهد.
این کتاب برای تمام نوجوانان ایران که دوستدار اتفاقات مهم تاریخ سرزمینشان هستند جذاب و خواندنی است.
گفتنیست خواب پلنگ هم مثل دو رمان موفق دیگر هادی حکیمیان («برج قحطی» و «باغ خرمالو») توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شدهاست.
#هادی_حکیمیان
#خواب_پلنگ
#رمان_نوجوان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from ادب بوک
قزاق طاس دوباره چشم گرداند دور حیاط و این بار انگشتش را دراز کرد سمت حسینعلی. "پس اون کچله رو ببریم به نظر یه چیزایی میدونه، دست خالی که نمیشه رفت." حسینعلی که به طرف راه پله پشت بام میدوید داد زد: "هوی! کچل خودتی! تازه من با صدراعظم رفیقم. اصلا با خود قبلهی عالم هم رفیق بودم. الانم اگه بهم دست بزنی خودت میدونی! "
.
#خواب_پلنگ #رمان_نوجوان 📚
نوشتهی #هادی_حکیمیان
#انتشارات_شهرستان_ادب
🛍لینک مستقیم خرید:
https://adabbook.com/خواب-پلنگ
@adabbookofficial
.
#خواب_پلنگ #رمان_نوجوان 📚
نوشتهی #هادی_حکیمیان
#انتشارات_شهرستان_ادب
🛍لینک مستقیم خرید:
https://adabbook.com/خواب-پلنگ
@adabbookofficial
رمان نوجوان «خواب پلنگ» اثر تقدیری جایزه قلم زرین
«هادی حکیمیان» با تازه ترین اثر خود که از سوی انتشارات شهرستان ادب در سال 97 به چاپ رسیده، برای دومین سال متوالی در جایزه ادبی «قلم زرین» خوش درخشید.
رمان نوجوان «خواب پلنگ» نوشتۀ حکیمیان در بخش «داستان کودک و نوجوان» هفدهمین دوره جایزه «قلم زرین» به عنوان اثر تقدیری شناخته شد.
گفتنیست سال گذشته نیز، رمان نوجوان #باغ_خرمالو دیگر اثر #هادی_حکیمیان در این جایزه ادبی به عنوان اثر #شایسته_تقدیر شناخته شده بود.
#خواب_پلنگ
#رمان_نوجوان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
«هادی حکیمیان» با تازه ترین اثر خود که از سوی انتشارات شهرستان ادب در سال 97 به چاپ رسیده، برای دومین سال متوالی در جایزه ادبی «قلم زرین» خوش درخشید.
رمان نوجوان «خواب پلنگ» نوشتۀ حکیمیان در بخش «داستان کودک و نوجوان» هفدهمین دوره جایزه «قلم زرین» به عنوان اثر تقدیری شناخته شد.
گفتنیست سال گذشته نیز، رمان نوجوان #باغ_خرمالو دیگر اثر #هادی_حکیمیان در این جایزه ادبی به عنوان اثر #شایسته_تقدیر شناخته شده بود.
#خواب_پلنگ
#رمان_نوجوان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub