https://t.iss.one/shahrestanadab/1350
«از اساطیر مغرب زمین و ادبیات کلاسیک، تا ادیان ابراهیمی و عرفان مشرق زمین. قرآن به عنوان کتاب مقدس مسلمانان، یکی از منابع الهامبخش بورخس در داستانهایش است و اگر نظریۀ رولان بارت در باب مرگ مؤلف را بپذیریم و صرفاً بر مبنای آنچه بورخس در داستانهایش نگاشته (و نه مصاحبهها و اظهارنظرهایش در خارج از متن ادبی) تأثیر قرآن را بر نوشتههای او دنبال کنیم، با داستانهای کوتاه فراوانی مواجه میشویم که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از اندیشهای قرآنی و اسلامی نشأت گرفتهاند یا به آنها اشارتی دارند. »
ادامۀ یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://goo.gl/xP9xW5
@shahrestanadab
«از اساطیر مغرب زمین و ادبیات کلاسیک، تا ادیان ابراهیمی و عرفان مشرق زمین. قرآن به عنوان کتاب مقدس مسلمانان، یکی از منابع الهامبخش بورخس در داستانهایش است و اگر نظریۀ رولان بارت در باب مرگ مؤلف را بپذیریم و صرفاً بر مبنای آنچه بورخس در داستانهایش نگاشته (و نه مصاحبهها و اظهارنظرهایش در خارج از متن ادبی) تأثیر قرآن را بر نوشتههای او دنبال کنیم، با داستانهای کوتاه فراوانی مواجه میشویم که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از اندیشهای قرآنی و اسلامی نشأت گرفتهاند یا به آنها اشارتی دارند. »
ادامۀ یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://goo.gl/xP9xW5
@shahrestanadab
Telegram
شهرستان ادب
ام الکتاب در داستان های #بورخس
یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی
https://goo.gl/xP9xW5
@shahrestanadab
یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی
https://goo.gl/xP9xW5
@shahrestanadab
پل استر و تنهایی انسان مدرن | یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی در سایت شهرستان ادب:
shahrestanadab.com/Content/ID/7155/
@shahrestanadab
shahrestanadab.com/Content/ID/7155/
@shahrestanadab
شهرستان ادب
پل استر و تنهایی انسان مدرن | یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی در سایت شهرستان ادب: shahrestanadab.com/Content/ID/7155/ @shahrestanadab
« انسان در عصر جدید، تنهاست. گرچه شاید این جملهای کلیشهای به نظر آید، زیرا مفهومی که از تنهایی اراده میشود و یا مفهومی که از دوران مدرن مد نظر است، میتواند خود محل مناقشه باشد، اما تنهاتر شدن انسان در عصر مدرنیته و دیواری که او با دست خود بالا میبرد تا آنچه آزادی خود میداند را از سایرین محفوظ کند، حقیقتی غیر قابل انکار است. انسان تنها (و یاد انسانی که خودخواسته، تن به تنهایی و انزوا میدهد) دستمایۀ اصلی بسیاری از رمانهای استر است. شخصیتهای استری، عموماً جدا افتاده از جامعه، خانواده و حتی از خود هستند. اما این جداماندگی، لزوماً امری تحمیلی نیست و گاهی به اختیار خود قهرمان، برگزیده میشود تا اثری ژرف در شخصیت و هویت او بازی کند و گاهی نیز تنهایی چیزی جز تحمیل شرایطی ناخواسته و یا ارمغان پیچیدگیهای زندگی مدرن شهری نیست. »...
ادامه یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی درباب تنهایی انسان مدرن در آثار #پل_استر را در آدرس زیر بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7155/
@shahrestanadab
ادامه یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی درباب تنهایی انسان مدرن در آثار #پل_استر را در آدرس زیر بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7155/
@shahrestanadab
Shahrestanadab
پل استر و تنهایی انسان مدرن | محمدامین پورحسینقلی
شهرستان ادب: محمدامین پورحسینقلی در تازهترین یادداشت خود نگاهی داشته است بر تنهایی انسان روزگار مدرن در رمانهای نویسنده آمریکایی، پل استر، و زوایای مختلف آن را بررسی کر...
🔻 وقتی ماردوش تکثیر میشود | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #بی_کتابی، نوشتۀ #محمدرضا_شرفی_خبوشان :
▪️ «...آنکه آزادی را منکوب و مردم را تاراج میکند، ماردوشی نیست که شاید در هیأت شاه قجری یا لیاخوف روسی درآمده است. دشمن آزادی و سعادت یک کشور، تکتک آن آدمهایی هستند که چیزی جلوتر از منفعت شخصی و لحظهای خود را نمیشناسند و نمیبینند. شاهی که دغدغههای حکومتداریاش در حرمخانهاش میگذرد، کتابداری که مقراضی در کیف دارد و مفاخر فرهنگی یک ملت را برای پشیزی مثله میکند تا خرج وافور و تریاکش کند، عتیقهفروشی که به جستجوی گنجی موهوم است، قزاقی که دشنه میکشد و خون میریزد تا غنیمتی و غارتی نصیبش شود، و مردمی که حتی اگر دل به امید مشروطهخواهان بستهاند، ترجیح میدهند در خانه بمانند و سر زیر لحاف مخفی کنند تا صدای توپ و تفنگ به پایان رسد. »...
https://bit.do/edvur
ادامۀ یادداشت محمدامین پورحسینقلی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929/
☑️ @ShahrestanAdab
▪️ «...آنکه آزادی را منکوب و مردم را تاراج میکند، ماردوشی نیست که شاید در هیأت شاه قجری یا لیاخوف روسی درآمده است. دشمن آزادی و سعادت یک کشور، تکتک آن آدمهایی هستند که چیزی جلوتر از منفعت شخصی و لحظهای خود را نمیشناسند و نمیبینند. شاهی که دغدغههای حکومتداریاش در حرمخانهاش میگذرد، کتابداری که مقراضی در کیف دارد و مفاخر فرهنگی یک ملت را برای پشیزی مثله میکند تا خرج وافور و تریاکش کند، عتیقهفروشی که به جستجوی گنجی موهوم است، قزاقی که دشنه میکشد و خون میریزد تا غنیمتی و غارتی نصیبش شود، و مردمی که حتی اگر دل به امید مشروطهخواهان بستهاند، ترجیح میدهند در خانه بمانند و سر زیر لحاف مخفی کنند تا صدای توپ و تفنگ به پایان رسد. »...
https://bit.do/edvur
ادامۀ یادداشت محمدامین پورحسینقلی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929/
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from مدرسه رمان
چهارمین نشست #میز_نقد با #ابدی میآید.
با حضور #پرستو_علی_عسگرنجاد ، #محمدامین_پورحسینقلی و #مهدی_کرد_فیروزجایی
@mdrsroman
با حضور #پرستو_علی_عسگرنجاد ، #محمدامین_پورحسینقلی و #مهدی_کرد_فیروزجایی
@mdrsroman
شهرستان ادب
Photo
🔻 اهریمنی که عملش خیر است
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #مرشد_و_مارگریتا نوشتهی #میخائیل_بولگاکف در پروندهی #رمان_معناگرا)
▪️ «...بسیاری از منتقدین ادبی، معتقدند بولگاکف با تأثیر پذیرفتن از تراژدی «فاوست» اثر گوته، دست به خلق مرشد و مارگاریتا زدهاست. حتّی خود بولگاکف هم در سرآغاز رمانش، با نقل جملهای از تراژدی فاوست، به این تأثیرپذیری اذعان میکند. در پیرنگ هر دو اثر، شیطان حضور دارد و نقشی کلیدی در برابر انسان ایفا میکند. حتّی صحنههایی وجود دارند که از نظر طرّاحی، بسیار شبیه به هم هستند.
با اینحال شیطانی که بولگاکف خلق میکند، تفاوتهای زیادی با مفیستوفلس دارد. حتّی مسیحی که او در اورشلیم میآفریند، با عیسای ناصری در سایر آثار ادبی و کلاسیک متفاوت است. مسیح بولگاکف، که اتّفاقاً «مسیح» هم نامیده نمیشود، بلکه «یسوعا» مینامدش، بیش از آنکه چهرهای ملکوتی و آسمانی داشته باشد، انسانی زمینی و ایندنیایی است. قدرتش برخلاف تصویرهای انجیلی، ماورائی نیست و بجای آنکه از پادشاهی خدا حرف بزند، سخن از ملکوت حقیقت دارد...»
ادامهی یادداشت محمدامین پورحسینقلی بر رمان مرشد و مارگریتا را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9336
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #مرشد_و_مارگریتا نوشتهی #میخائیل_بولگاکف در پروندهی #رمان_معناگرا)
▪️ «...بسیاری از منتقدین ادبی، معتقدند بولگاکف با تأثیر پذیرفتن از تراژدی «فاوست» اثر گوته، دست به خلق مرشد و مارگاریتا زدهاست. حتّی خود بولگاکف هم در سرآغاز رمانش، با نقل جملهای از تراژدی فاوست، به این تأثیرپذیری اذعان میکند. در پیرنگ هر دو اثر، شیطان حضور دارد و نقشی کلیدی در برابر انسان ایفا میکند. حتّی صحنههایی وجود دارند که از نظر طرّاحی، بسیار شبیه به هم هستند.
با اینحال شیطانی که بولگاکف خلق میکند، تفاوتهای زیادی با مفیستوفلس دارد. حتّی مسیحی که او در اورشلیم میآفریند، با عیسای ناصری در سایر آثار ادبی و کلاسیک متفاوت است. مسیح بولگاکف، که اتّفاقاً «مسیح» هم نامیده نمیشود، بلکه «یسوعا» مینامدش، بیش از آنکه چهرهای ملکوتی و آسمانی داشته باشد، انسانی زمینی و ایندنیایی است. قدرتش برخلاف تصویرهای انجیلی، ماورائی نیست و بجای آنکه از پادشاهی خدا حرف بزند، سخن از ملکوت حقیقت دارد...»
ادامهی یادداشت محمدامین پورحسینقلی بر رمان مرشد و مارگریتا را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9336
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 و سرانجام روز داوری فرا میرسد
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #روز_داوری نوشتۀ #سجاد_خالقی)
▪️ «... اگر مثل من با داستانهای ژانر معما بهخصوص با پیرنگی پر از گرههای کور و سرنخهای معوج حال میکنید، توصیه میکنم در اسرعوقت و قبل از آنکه کتاب به چاپ دوم برسد و بهخاطر گرانی کاغذ، قیمتش از بیستوپنجهزار تومان به شاید بیشتر از پنجاههزار تومان برسد، آن را سفارش بدهید!...
اصولاً خوانندۀ ایرانی که بهطور حرفهای به ادبیات ژانر میپردازد، با محصولات وطنی زیادی برای انتخاب روبهرو نیست و از این جهت، تلاش سجاد خالقی برای خلق ژانری در حالوهوای ایرانی، ستودنی است. صحنهپردازیهای روایت و لحن دیالوگها باتوجه به زمان وقوع داستان (دهۀ پنجاه شمسی) بهخوبی صحنهپردازی و مدیریت شده است و نشان میدهد که نویسنده تحقیقات گستردهای روی تاریخ آن مقطع از ایران انجام داده است... »
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #روز_داوری نوشتۀ #سجاد_خالقی)
▪️ «... اگر مثل من با داستانهای ژانر معما بهخصوص با پیرنگی پر از گرههای کور و سرنخهای معوج حال میکنید، توصیه میکنم در اسرعوقت و قبل از آنکه کتاب به چاپ دوم برسد و بهخاطر گرانی کاغذ، قیمتش از بیستوپنجهزار تومان به شاید بیشتر از پنجاههزار تومان برسد، آن را سفارش بدهید!...
اصولاً خوانندۀ ایرانی که بهطور حرفهای به ادبیات ژانر میپردازد، با محصولات وطنی زیادی برای انتخاب روبهرو نیست و از این جهت، تلاش سجاد خالقی برای خلق ژانری در حالوهوای ایرانی، ستودنی است. صحنهپردازیهای روایت و لحن دیالوگها باتوجه به زمان وقوع داستان (دهۀ پنجاه شمسی) بهخوبی صحنهپردازی و مدیریت شده است و نشان میدهد که نویسنده تحقیقات گستردهای روی تاریخ آن مقطع از ایران انجام داده است... »
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«دریای زمین» و یگانگی تضادها
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر مجموعۀ #دریای_زمین نوشتۀ #اورسلاکی_لوژان در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️«...نامهای حقیقی در برابر نامهای ساختگی، قراردادی و یا کاربردی قرار دارند و هر انسانی، نامی حقیقی دارد که اگر دیگران آن را بدانند، میتوانند قدرتهای او را مهار کنند. دریای زمین، قهرمانان مختلف و روایتهای گوناگونی را در پنججلدش معرفی میکند، اما مهمترین آنها جادوگری است با نام حقیقی گِد و نام کاربردی اسپارو هاوک (جوجهشاهین) که مجموعۀ رمان دربرگیرندۀ سیر زندگی او (از نوجوانی تا پیری) است؛ سیری که هم آفاقی و هم انفسی است.
چالشهای داستان و نبردهایی که در طول آن بهوقوع میپیوندد، برخلاف نبردهای واضح بین خیر و شر و نور و تاریکی است. نیروهای تاریکی وجود دارند، بهخصوص در میانههای رمان... اما ادامۀ داستان و بهخصوص پایانبندی اولین و آخرین قسمت از این پنجگانه، چیزی جز اندیشۀ وحدت وجودی بین همۀ شئون و ارکان جهان و حتی میان خصلتهای نیک و بد خود انسان نیست...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر مجموعۀ #دریای_زمین نوشتۀ #اورسلاکی_لوژان در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️«...نامهای حقیقی در برابر نامهای ساختگی، قراردادی و یا کاربردی قرار دارند و هر انسانی، نامی حقیقی دارد که اگر دیگران آن را بدانند، میتوانند قدرتهای او را مهار کنند. دریای زمین، قهرمانان مختلف و روایتهای گوناگونی را در پنججلدش معرفی میکند، اما مهمترین آنها جادوگری است با نام حقیقی گِد و نام کاربردی اسپارو هاوک (جوجهشاهین) که مجموعۀ رمان دربرگیرندۀ سیر زندگی او (از نوجوانی تا پیری) است؛ سیری که هم آفاقی و هم انفسی است.
چالشهای داستان و نبردهایی که در طول آن بهوقوع میپیوندد، برخلاف نبردهای واضح بین خیر و شر و نور و تاریکی است. نیروهای تاریکی وجود دارند، بهخصوص در میانههای رمان... اما ادامۀ داستان و بهخصوص پایانبندی اولین و آخرین قسمت از این پنجگانه، چیزی جز اندیشۀ وحدت وجودی بین همۀ شئون و ارکان جهان و حتی میان خصلتهای نیک و بد خود انسان نیست...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 جریان سیال زندگی در غربت
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #من_پناهنده_نیستم)
▪️«...وقتی میخواستم مطالعۀ این کتاب نسبتاً حجیم را آغاز کنم، هنوز دودل بودم که وقتگذاشتن برای اثری که موضوعش برای ما ایرانیها تکراری بهنظر میرسد و نویسندهاش دستکم برای خوانندۀ معمولی ایرانی ناشناخته است، آیا ارزش دارد؟! موضوع فلسطین شاید از این نظر برای مخاطب عام ایرانی، تکراری و حتی غیرجذاب بهنظر میرسد که رسانههای رسمی و صداوسیما به کرات دربارهاش حرف میزنند و چهبسا نحوۀ تبلیغ آنها دربارۀ این حادثۀ تراژیک قرن بیستم تأثیرگذاری خود را در افکار عمومی از دست داده...
وقتی خواندن کتاب را آغاز کردم، منتظر بودم تا روایتی کلیشهای بشنوم... اما اشتباه میکردم. اثری در برابرم بود با شاخصههای زیباییشناختی هنر، یکرمان بود با همۀ جذابیتها، تعلیقها، توصیفهای بکر و اصیل. همچنین توانمندی نویسنده در خلق روایت بینظیر است و چنان با خواننده ارتباط برقرار میکند که محال است شما کتاب را در نیمه، رها کنید و آن را تا آخر نخوانید...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #من_پناهنده_نیستم)
▪️«...وقتی میخواستم مطالعۀ این کتاب نسبتاً حجیم را آغاز کنم، هنوز دودل بودم که وقتگذاشتن برای اثری که موضوعش برای ما ایرانیها تکراری بهنظر میرسد و نویسندهاش دستکم برای خوانندۀ معمولی ایرانی ناشناخته است، آیا ارزش دارد؟! موضوع فلسطین شاید از این نظر برای مخاطب عام ایرانی، تکراری و حتی غیرجذاب بهنظر میرسد که رسانههای رسمی و صداوسیما به کرات دربارهاش حرف میزنند و چهبسا نحوۀ تبلیغ آنها دربارۀ این حادثۀ تراژیک قرن بیستم تأثیرگذاری خود را در افکار عمومی از دست داده...
وقتی خواندن کتاب را آغاز کردم، منتظر بودم تا روایتی کلیشهای بشنوم... اما اشتباه میکردم. اثری در برابرم بود با شاخصههای زیباییشناختی هنر، یکرمان بود با همۀ جذابیتها، تعلیقها، توصیفهای بکر و اصیل. همچنین توانمندی نویسنده در خلق روایت بینظیر است و چنان با خواننده ارتباط برقرار میکند که محال است شما کتاب را در نیمه، رها کنید و آن را تا آخر نخوانید...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پزشکانی که نویسنده شدند
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی به مناسبت #روز_پزشک)
▪️«...یکی از داستانها دربارۀ مواجهۀ پزشک دهکده و یکشماس است که موقعیتهایی کمیک میآفریند و بدون شک، پزشک نازنین کسی جز خود چخوف نیست. نویسندهای که بهراستی باید لقب مهربانترین پزشک دنیای ادبیات را به او داد؛ انساندوست و دلنگران قشر فقیر اجتماع. داستانهایی که چخوف براساس تجربیات طبابتاش نوشته است، کم نیستند. او حتی زمانی که در مسکو دانشجوی پزشکی بود، همزمان برای نشریههای فکاهی داستان مینوشت و گاهی با نام مستعار مرد بدون طهال، یا دکتر بدون بیمار، نوشتههایش را امضا میکرد.
چخوف یکنویسندهـپزشک است که تقریباً همۀ آدمهای کتابخوان این را میدانند، اما او لزوماً اولین و آخرین آنها نیست. احتمالاً ما چندتای دیگر را هم بشناسیم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی به مناسبت #روز_پزشک)
▪️«...یکی از داستانها دربارۀ مواجهۀ پزشک دهکده و یکشماس است که موقعیتهایی کمیک میآفریند و بدون شک، پزشک نازنین کسی جز خود چخوف نیست. نویسندهای که بهراستی باید لقب مهربانترین پزشک دنیای ادبیات را به او داد؛ انساندوست و دلنگران قشر فقیر اجتماع. داستانهایی که چخوف براساس تجربیات طبابتاش نوشته است، کم نیستند. او حتی زمانی که در مسکو دانشجوی پزشکی بود، همزمان برای نشریههای فکاهی داستان مینوشت و گاهی با نام مستعار مرد بدون طهال، یا دکتر بدون بیمار، نوشتههایش را امضا میکرد.
چخوف یکنویسندهـپزشک است که تقریباً همۀ آدمهای کتابخوان این را میدانند، اما او لزوماً اولین و آخرین آنها نیست. احتمالاً ما چندتای دیگر را هم بشناسیم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻وقتی میفهمیم «مردم» یعنی چه | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻اندیشیدن به ایران از خلال داستان | معرفی مجموعه داستان #سپاه_گمشده_کمبوجیه اثر #محمدامین_پورحسینقلی
(به قلم #محمدقائم_خانی)
▪️«نویسندهای واقعی، چگونه به ایران میاندیشد؟ منظورم اندیشیدن در قالبهای معمولی که دیگران مشغول به آن هستند نیست، بلکه این پرسش ناظر به خود داستان معنی دارد. پس بهتر است بپرسیم که نویسنده در خلال داستان، چگونه به ایران میاندیشد؟ چنین نویسندهای را میتوان ایرانی خواند، وگرنه که هرداستانی به زبان فارسی، نسبت و قرابتی با ایران ندارد. درحالیکه عموم مردم اینکه نامهای داستان ایرانی باشد یا حداکثر اشارهای به واقعهای آشنا در آن شده باشد را نشانۀ ایرانیبودن یک نوشته میدانند، اما درواقع کدام نویسنده ایرانی است؟ و ایران در کدام داستان حضور دارد؟...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(به قلم #محمدقائم_خانی)
▪️«نویسندهای واقعی، چگونه به ایران میاندیشد؟ منظورم اندیشیدن در قالبهای معمولی که دیگران مشغول به آن هستند نیست، بلکه این پرسش ناظر به خود داستان معنی دارد. پس بهتر است بپرسیم که نویسنده در خلال داستان، چگونه به ایران میاندیشد؟ چنین نویسندهای را میتوان ایرانی خواند، وگرنه که هرداستانی به زبان فارسی، نسبت و قرابتی با ایران ندارد. درحالیکه عموم مردم اینکه نامهای داستان ایرانی باشد یا حداکثر اشارهای به واقعهای آشنا در آن شده باشد را نشانۀ ایرانیبودن یک نوشته میدانند، اما درواقع کدام نویسنده ایرانی است؟ و ایران در کدام داستان حضور دارد؟...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بوی شالیزار در پس کوههای شمالی
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #حوای_سرگردان اثر #محمدقائم_خانی)
▪️«...داستانها سوژههای مهم و بغرنجی را در بر گرفتهاند که نشان میدهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آنها بوده است. شاید عمدهترین این دغدغهها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستانهای امروزین این مجموعه و هم در داستانهایی که در دوران قبلتر و دستکم یک تا دو نسل پیشین روایت میشود، به چشم میخورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب میشود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر بهنحوی در هم تندیده شدهاند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دستنیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دستاندازی به آن، بزکش میکند، زیباییاش را مصنوعی مینماید و از جلوههای آن میکاهد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #حوای_سرگردان اثر #محمدقائم_خانی)
▪️«...داستانها سوژههای مهم و بغرنجی را در بر گرفتهاند که نشان میدهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آنها بوده است. شاید عمدهترین این دغدغهها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستانهای امروزین این مجموعه و هم در داستانهایی که در دوران قبلتر و دستکم یک تا دو نسل پیشین روایت میشود، به چشم میخورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب میشود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر بهنحوی در هم تندیده شدهاند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دستنیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دستاندازی به آن، بزکش میکند، زیباییاش را مصنوعی مینماید و از جلوههای آن میکاهد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻چرا دیگر چرخ برای ما نمیچرخد؟
(نقد و بررسی رمان #وقتی_خورشید_خوابید نوشتۀ #مجید_اسطیری بهقلم #محمدامین_پورحسینقلی)
▪️«...اسطیری زبان را میشناسد و میداند چگونه با ورزدادن واژگان و تعابیر عامیانه و مفاهیمی که در زبان محاورۀ مردمان یک جامعۀ سنتی وجود دارد، روایت خود را غنی کند و هم آن را دستمایۀ تصویرسازی و شخصیتپردازی اثرش قرار دهد. او بهخوبی واژگانی را در اثرش به خواننده معرفی میکند که بینیاز از ارجاعهای خارج متنی یا زیرنویسهای اضافه، با استفاده از خود داستان، فهمیده میشوند. این اصطلاحها و واژهها و نحوۀ سخنگفتن و گویش شخصیتهای روستا، چنان دلنواز و خوشآهنگ هستند که اگر تنها جنبۀ مثبت رمان را زبان آن بدانیم، همین برای برجستهدانستن اثر کفایت میکند.
وقتی خورشید خوابید، داستانی چند صدایی است و نویسنده، فارغ از نظرگاه شخصی خودش، آنقدری به شخصیتهایی که دیدگاههای متضاد دارند، میدان داده است تا آزادانه و بدون دخل و تصرف نویسنده، نظر خود را بگویند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(نقد و بررسی رمان #وقتی_خورشید_خوابید نوشتۀ #مجید_اسطیری بهقلم #محمدامین_پورحسینقلی)
▪️«...اسطیری زبان را میشناسد و میداند چگونه با ورزدادن واژگان و تعابیر عامیانه و مفاهیمی که در زبان محاورۀ مردمان یک جامعۀ سنتی وجود دارد، روایت خود را غنی کند و هم آن را دستمایۀ تصویرسازی و شخصیتپردازی اثرش قرار دهد. او بهخوبی واژگانی را در اثرش به خواننده معرفی میکند که بینیاز از ارجاعهای خارج متنی یا زیرنویسهای اضافه، با استفاده از خود داستان، فهمیده میشوند. این اصطلاحها و واژهها و نحوۀ سخنگفتن و گویش شخصیتهای روستا، چنان دلنواز و خوشآهنگ هستند که اگر تنها جنبۀ مثبت رمان را زبان آن بدانیم، همین برای برجستهدانستن اثر کفایت میکند.
وقتی خورشید خوابید، داستانی چند صدایی است و نویسنده، فارغ از نظرگاه شخصی خودش، آنقدری به شخصیتهایی که دیدگاههای متضاد دارند، میدان داده است تا آزادانه و بدون دخل و تصرف نویسنده، نظر خود را بگویند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 فراخوان ثبت نام در نهمین دوره آموزشی #عناصر_داستان با تدریس دکتر #محمدامین_پورحسینقلی
🔗 صفحه ثبتنام:
adabbook.com/ثبت-نام-دوره-آموزشی-عناصر-داستان
🔗 اطلاعات بیشتر:
shahrestanadab.com/Content/ID/11717
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔗 صفحه ثبتنام:
adabbook.com/ثبت-نام-دوره-آموزشی-عناصر-داستان
🔗 اطلاعات بیشتر:
shahrestanadab.com/Content/ID/11717
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«چرا من به آسیموف مدیونم؟»
( به مناسبت زادروز #ایزاک_آسیموف یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی)
🔹«کمی مانده به نیمهشبِ یکی از روزهای پریشان کرونایی، در میانۀ طغیان موجی از امواج مرگبار کووید-19 در حال گوش دادن به پیام دانشجویم بودم که آخرین اطّلاعات یکی از بیماران را برایم ارسال میکرد تا من با اصلاح آن و تحلیل مجدّد دادهها بررسی کنم که آیا داروی اینترفرون میتواند برای کاهش خطر مرگ در مبتلایان به نوع شدید کووید مؤثّر باشد. حالا یکی از بیماران در گروه کنترل، پس از اتّصال به دستگاه تنفس، چندان دوامی نیاورده بود و دیگر میان ما نبود. در عین حال، در گروه درمان با اینترفرون ظاهراً تعداد مرگها کمتر به نظر میرسید...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( به مناسبت زادروز #ایزاک_آسیموف یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی)
🔹«کمی مانده به نیمهشبِ یکی از روزهای پریشان کرونایی، در میانۀ طغیان موجی از امواج مرگبار کووید-19 در حال گوش دادن به پیام دانشجویم بودم که آخرین اطّلاعات یکی از بیماران را برایم ارسال میکرد تا من با اصلاح آن و تحلیل مجدّد دادهها بررسی کنم که آیا داروی اینترفرون میتواند برای کاهش خطر مرگ در مبتلایان به نوع شدید کووید مؤثّر باشد. حالا یکی از بیماران در گروه کنترل، پس از اتّصال به دستگاه تنفس، چندان دوامی نیاورده بود و دیگر میان ما نبود. در عین حال، در گروه درمان با اینترفرون ظاهراً تعداد مرگها کمتر به نظر میرسید...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab