🌹#شهید_بهمن_درولی
💠#منـاجـات_نـامه
🍃(قسمت یازدهم )
💠 #مناجاتے ازشهید بهمن درولی
💫 خدایا تو #شهادت را نصیبم کن، خود چگونه شهید شدن را انتخاب خواهم نمود
💫خدایا تو #شهادت را نصیبم کن که خود عشق و عاشقے را به حد اعلای آن خواهم رساند،
💫خدایا آن گونه خواهم بود که تمام وجودم شیفتگے عشق رسیدن به #وصال و حضور به #درگاهت را گواه بگیرند.
💫خداے من، از سر تا به پا در #خدمت شمایم ، تمام وجودم را #هدیه مےکنم، #چشمانم، #پیشانے و #سجده گاهم را، #سینه و #قلبم را، #گلو و #حنجره ام را، #دهان و #زبانم را، #دست ها و #پاهایم را و جزء جزء بدنم را به ساحت مقدست هدیه خواهم کرد، آنگونه به درگاهت خواهم آمد که #عشقم را با تمام وجود خود اعلام کرده باشم.
💫امّا ای خدا، ای رازدار بندگان شرمگینت😔، ای آنکه در خلوتخانه ام، در خلوت های شبانه ام🌙 تنها تو را مےطلبیدم، ای آنکه تنها عشق من، #مولاے_من، مرا #ببخش.🙏
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💫🍃✨🌷💫🍃✨🌷💫✨🌷
💠#منـاجـات_نـامه
🍃(قسمت یازدهم )
💠 #مناجاتے ازشهید بهمن درولی
💫 خدایا تو #شهادت را نصیبم کن، خود چگونه شهید شدن را انتخاب خواهم نمود
💫خدایا تو #شهادت را نصیبم کن که خود عشق و عاشقے را به حد اعلای آن خواهم رساند،
💫خدایا آن گونه خواهم بود که تمام وجودم شیفتگے عشق رسیدن به #وصال و حضور به #درگاهت را گواه بگیرند.
💫خداے من، از سر تا به پا در #خدمت شمایم ، تمام وجودم را #هدیه مےکنم، #چشمانم، #پیشانے و #سجده گاهم را، #سینه و #قلبم را، #گلو و #حنجره ام را، #دهان و #زبانم را، #دست ها و #پاهایم را و جزء جزء بدنم را به ساحت مقدست هدیه خواهم کرد، آنگونه به درگاهت خواهم آمد که #عشقم را با تمام وجود خود اعلام کرده باشم.
💫امّا ای خدا، ای رازدار بندگان شرمگینت😔، ای آنکه در خلوتخانه ام، در خلوت های شبانه ام🌙 تنها تو را مےطلبیدم، ای آنکه تنها عشق من، #مولاے_من، مرا #ببخش.🙏
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💫🍃✨🌷💫🍃✨🌷💫✨🌷
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_هشتاد_وهشت #کشتی_به_گل_نشسته_اومده #با_حال_خسته_اومده #توبه_شکسته_ولی_با_دل_شکسته_اومده ماه رمضون هم تموم شد ، روز عید فطر بود 🎉 نمازو پشت آقا خوندیم📿 توی روياهام با حسام نمازو پشت آقا میخوندیم😇 به وضوح نگرانی مامان و بابا رو حس…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_هشتاد_ونه
خدایا خوابـــ بودم یا واقعیتـ بود؟😥
حسام بالاے سرم ایستاده بود، با همون قد رشیدش و چهرهے دلنشینش ...😍
مبهوتــ از تصویر روبہ روم زل زدم بہ دستش که باندپیچے شده بود و آستیتش خونی بود😔
ریشاے خستہ اش بلندتر شده بود و چهره اش شڪسته تر و این قلبــ منو شیداتر میکرد.❤️
چند دقیقہ بود ڪه با ناباورے بهش خیره شده بودم .
_ فاطمہ خانوم؟
صداش همون صدا بود، اه لعنتے دلم واسه صداتــ تنگ شده بود💔
چشام پر از اشک شد ...😭
_ قهری خانومے؟ جواب فرمانده رو نمیدی ؟؟🙁
دلم واسه حرف زدنش قنج میرفتـ😋 طاقت نیاوردم روے تخت نشستم با نگرانے به دستش خیره شدم...😥
نمےتونستم باور ڪنم این لحظہ حقیقت داره؛با بغض گفتم😓
_ بهم ...بگو... خوابــ ...نیستم ... باور کنم تو تویے؟؟؟😢
صدام لرزید اونقدر لرزید که اشڪام سرازیر شد ...😭
نزدیڪتر اومد و ڪنارم روے تختـ نشستــ ...
فاصلشو باهام ڪم کرد ... آروم تو گوشم زمزمه ڪرد ...
_ همه چی تموم شد، خواب نیستے جانان بخدا خوابـــ نیستے ...💞
_ دستتــ چے شده حسام؟😭
_ هیچے نیست خانومم گریه نڪن، اشکات داره دیونم میڪنه ...😣
آروم تر تو گوشم خوند ...
_ دیوونه بشم دنیا رو بهم میریزما...😞
#وقتےگریه_میڪنی_زیباتر_میشوے
#اما_بخند
#من_به_همان_زیبا_که_تر_نیست_قانعم
ڪنترل اشڪامو نداشتم، پسشون زدم و با صداے گرفته گفتم : بی معرفتــ ... چرا اینقدر دیر برگشتے ؟ مےخواستی از عشقت بمیرم ؟☹️
هیچی نگفتــ نزدیک تر اومد ، سرمو گذاشت رو سینش، عطرشو ڪه تو ریه هام ڪشیدم همه دلتنگےهام رفع شدن💞
باز به بهشتم رسیده بودم، به بهشت ڪم وسعتــ و قشنگم ...😍
سرمو به سینش چسبونده بودم، صداے نامنظم قلبش واسم لالایے میخوند ...
چشامو بستم، مثل ڪسی که از امواج دیوونه اقیانوس جون سالم به در برده و روی شن های نرم ساحل یه جزیره خوابیده.😌
ازش جدا شدم، آروم دست ڪشیدم رو زخمش و گفتم : چرا زخمے شدی دلبر؟
_ از دوری تو تیرم خطا رفتــ صاف خورد جایی که می خواستم بغلت کنم...
_ قشنگ تر شدی ...💓
_ ن به زیبایی تو ...🙈
خندیدم . بعد دو ماه بلاخره خندیدم
حسام جلوتر اومد، با دستاش صورتمو قاب ڪرد و آروم پیشونیمو بوسید ...😚
چشاامو بستم ... حسش کردم ... آره عشقشو، عشق پاڪی که وجودم ازش لبریز شده بودو با تموم احساسم فهمیدم ازم که جدا شد دستمو به گونش کشیدم .❤️
چشماش می خندید لب از لب باز کردو گفت : چنان دلبستہام ڪردی
ڪہ با چشم خودم دیدم😍
خودم میرفتم اما
سایہ ام با من نمی آمد☹️
لبخند دندون نمایی زدم و گفتم :
تو را در دلبرے دستے تمام اسٺــ☺️
پیشونیشو رو پیشونیم گذاشتــ و گفت : نماز دلداگی میخوانم قربت العندڪ
نفس عمیقی ڪشیدمو گفتم : الله اکبر ...
صورتم خیس از اشڪ بود و اشکام تمومی نداشتن .😭
به اندازهے دلتنگے دو ماه داشتن خودشونو خالے مےڪردن
_ دیگه طاقته اشڪاتو ندارم، حق نداری در حضور فرمانده اشڪ بریزی ...😶
لبخندے نثار چشماش ڪردمو گفتم : اطاعتـــ فرمانده ..😌
#وصال_یار💑
#فرماندهے_من 🙆🏻
ادامه داد. ...
💠کانال عهدباشهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
#فرمانده_من
#قسمت_هشتاد_ونه
خدایا خوابـــ بودم یا واقعیتـ بود؟😥
حسام بالاے سرم ایستاده بود، با همون قد رشیدش و چهرهے دلنشینش ...😍
مبهوتــ از تصویر روبہ روم زل زدم بہ دستش که باندپیچے شده بود و آستیتش خونی بود😔
ریشاے خستہ اش بلندتر شده بود و چهره اش شڪسته تر و این قلبــ منو شیداتر میکرد.❤️
چند دقیقہ بود ڪه با ناباورے بهش خیره شده بودم .
_ فاطمہ خانوم؟
صداش همون صدا بود، اه لعنتے دلم واسه صداتــ تنگ شده بود💔
چشام پر از اشک شد ...😭
_ قهری خانومے؟ جواب فرمانده رو نمیدی ؟؟🙁
دلم واسه حرف زدنش قنج میرفتـ😋 طاقت نیاوردم روے تخت نشستم با نگرانے به دستش خیره شدم...😥
نمےتونستم باور ڪنم این لحظہ حقیقت داره؛با بغض گفتم😓
_ بهم ...بگو... خوابــ ...نیستم ... باور کنم تو تویے؟؟؟😢
صدام لرزید اونقدر لرزید که اشڪام سرازیر شد ...😭
نزدیڪتر اومد و ڪنارم روے تختـ نشستــ ...
فاصلشو باهام ڪم کرد ... آروم تو گوشم زمزمه ڪرد ...
_ همه چی تموم شد، خواب نیستے جانان بخدا خوابـــ نیستے ...💞
_ دستتــ چے شده حسام؟😭
_ هیچے نیست خانومم گریه نڪن، اشکات داره دیونم میڪنه ...😣
آروم تر تو گوشم خوند ...
_ دیوونه بشم دنیا رو بهم میریزما...😞
#وقتےگریه_میڪنی_زیباتر_میشوے
#اما_بخند
#من_به_همان_زیبا_که_تر_نیست_قانعم
ڪنترل اشڪامو نداشتم، پسشون زدم و با صداے گرفته گفتم : بی معرفتــ ... چرا اینقدر دیر برگشتے ؟ مےخواستی از عشقت بمیرم ؟☹️
هیچی نگفتــ نزدیک تر اومد ، سرمو گذاشت رو سینش، عطرشو ڪه تو ریه هام ڪشیدم همه دلتنگےهام رفع شدن💞
باز به بهشتم رسیده بودم، به بهشت ڪم وسعتــ و قشنگم ...😍
سرمو به سینش چسبونده بودم، صداے نامنظم قلبش واسم لالایے میخوند ...
چشامو بستم، مثل ڪسی که از امواج دیوونه اقیانوس جون سالم به در برده و روی شن های نرم ساحل یه جزیره خوابیده.😌
ازش جدا شدم، آروم دست ڪشیدم رو زخمش و گفتم : چرا زخمے شدی دلبر؟
_ از دوری تو تیرم خطا رفتــ صاف خورد جایی که می خواستم بغلت کنم...
_ قشنگ تر شدی ...💓
_ ن به زیبایی تو ...🙈
خندیدم . بعد دو ماه بلاخره خندیدم
حسام جلوتر اومد، با دستاش صورتمو قاب ڪرد و آروم پیشونیمو بوسید ...😚
چشاامو بستم ... حسش کردم ... آره عشقشو، عشق پاڪی که وجودم ازش لبریز شده بودو با تموم احساسم فهمیدم ازم که جدا شد دستمو به گونش کشیدم .❤️
چشماش می خندید لب از لب باز کردو گفت : چنان دلبستہام ڪردی
ڪہ با چشم خودم دیدم😍
خودم میرفتم اما
سایہ ام با من نمی آمد☹️
لبخند دندون نمایی زدم و گفتم :
تو را در دلبرے دستے تمام اسٺــ☺️
پیشونیشو رو پیشونیم گذاشتــ و گفت : نماز دلداگی میخوانم قربت العندڪ
نفس عمیقی ڪشیدمو گفتم : الله اکبر ...
صورتم خیس از اشڪ بود و اشکام تمومی نداشتن .😭
به اندازهے دلتنگے دو ماه داشتن خودشونو خالے مےڪردن
_ دیگه طاقته اشڪاتو ندارم، حق نداری در حضور فرمانده اشڪ بریزی ...😶
لبخندے نثار چشماش ڪردمو گفتم : اطاعتـــ فرمانده ..😌
#وصال_یار💑
#فرماندهے_من 🙆🏻
ادامه داد. ...
💠کانال عهدباشهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
هرشب به روز آمدنت
فڪر مے ڪنم
هرصبح بےقرارترینم
براے تــو
بیدار مے شـویم
از این خوابِ هولناڪ
یڪ صبح جمعہ
با نَفَسِ آشناے تـو
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان✋
#وصال_یارِ_جانے_خواهدآمد
@shahidegomnamm
فڪر مے ڪنم
هرصبح بےقرارترینم
براے تــو
بیدار مے شـویم
از این خوابِ هولناڪ
یڪ صبح جمعہ
با نَفَسِ آشناے تـو
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان✋
#وصال_یارِ_جانے_خواهدآمد
@shahidegomnamm
🖤🍃
🍃
🥀مادر #شهید_جنگجو در روز
تشییع پسرش به فرزند شهیدش پیوست
🥀گویی فقط منتظر آرام گرفتن پسرش بود🍂
#وصال_مادرو_فرزند💔 پس از
34 سال فراق...🍂
#شهید_حسن_جنگجو🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
🖤🍃
🍃
🥀مادر #شهید_جنگجو در روز
تشییع پسرش به فرزند شهیدش پیوست
🥀گویی فقط منتظر آرام گرفتن پسرش بود🍂
#وصال_مادرو_فرزند💔 پس از
34 سال فراق...🍂
#شهید_حسن_جنگجو🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
🖤🍃
فرازی از #وصیتنامه شهید
از #خداوند بخواهید ڪه با #وصال #شهادت از #عواقب زندگی بعد از #جنگ در #امان بمانید.
#شهید_حمید_باکری🌷
#سالروز_شهادت🍂
➣ID @Shahidegomnamm🕊
از #خداوند بخواهید ڪه با #وصال #شهادت از #عواقب زندگی بعد از #جنگ در #امان بمانید.
#شهید_حمید_باکری🌷
#سالروز_شهادت🍂
➣ID @Shahidegomnamm🕊