🍁نیستی و بر لبم انگیزه ی #لبخند نیست
🍁جز به دامان #غمت، دستم به جایی بند نیست..
🍁 #شهید_مهدی_ثامنی
🍂 #پیکرمطهربازنگشت...
🍁 #شهادت_۲۲بهمن۹۴
🍁جز به دامان #غمت، دستم به جایی بند نیست..
🍁 #شهید_مهدی_ثامنی
🍂 #پیکرمطهربازنگشت...
🍁 #شهادت_۲۲بهمن۹۴
#شهید_مدافع_حرم_قدیر_سرلک
#شهدا_از_شهادت_خود_خبر_دارند...
هنوز ۱۸سالش تموم نشده بود که رفت زیارت آقا علی موسی الرضاع، در مسیر یه جایی پر گلی رو دید ، به دوسش گفت چه جای قشنگی جون میده عکس یادگاری بگیری ،بذاری روی حجله دوستش سوال پرسید حجله یعنی چی ؟ با #لبخند همیشگی که به لب داشت گفت بابا برای بعد #شهادتم میخوام جون من یه عکس خوشکل بگیر بعدها استفاده میشه ،اون موقع ها هیچی از حرفاش رو نمیفهمیدم اما از وقتی که شهید شده به این باور رسیم که اون از آینده خبر داشت اون میدونست مرگش با شهادته...
#کانال_شهید @ghadirsarlak
#شهادت_محرم۹۴
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BFTh5MMPqha/
#شهدا_از_شهادت_خود_خبر_دارند...
هنوز ۱۸سالش تموم نشده بود که رفت زیارت آقا علی موسی الرضاع، در مسیر یه جایی پر گلی رو دید ، به دوسش گفت چه جای قشنگی جون میده عکس یادگاری بگیری ،بذاری روی حجله دوستش سوال پرسید حجله یعنی چی ؟ با #لبخند همیشگی که به لب داشت گفت بابا برای بعد #شهادتم میخوام جون من یه عکس خوشکل بگیر بعدها استفاده میشه ،اون موقع ها هیچی از حرفاش رو نمیفهمیدم اما از وقتی که شهید شده به این باور رسیم که اون از آینده خبر داشت اون میدونست مرگش با شهادته...
#کانال_شهید @ghadirsarlak
#شهادت_محرم۹۴
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BFTh5MMPqha/
Instagram
#شهید_مدافع_حرم_قدیر_سرلک 🕊🌺 #شهدا_از_شهادت_خود_خبر_دارند...
هنوز ۱۸سالش تموم نشده بود که رفت زیارت آقا علی موسی الرضاع، در مسیر یه جایی پر گلی رو دید ، به دوسش گفت چه جای قشنگی جون میده عکس یادگاری بگیری ،بذاری روی حجله دوستش سوال پرسید حجله یعنی چی ؟ با…
هنوز ۱۸سالش تموم نشده بود که رفت زیارت آقا علی موسی الرضاع، در مسیر یه جایی پر گلی رو دید ، به دوسش گفت چه جای قشنگی جون میده عکس یادگاری بگیری ،بذاری روی حجله دوستش سوال پرسید حجله یعنی چی ؟ با…
#مسابقات قهرمانی باشگاه ها بود
ابراهیم در اوج آمادگی بود.
مربیان می گفتند امسال کسی حریف ابراهیم نیست!
ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو بر می داشت.
تا اینکه رفت روی تشک برای #فینال!
ابراهیم جلو رفت و با #لبخند به حریفش سلام کرد و دست داد.
#حریف او چیزی گفت که متوجه نشدم.
اما ابراهیم سرش رو به علامت تائید تکان داد.
بعد هم حریف او، جائی را در بالای سالن بین تماشاگرها به او نشان داد.
ابراهیم خیلی بد #کشتی را شروع کرد.
همه اش #دفاع می کرد!
در پایان هم باخت و حریف ابراهیم قهرمان 74 کیلو شد!
وقتی داور دست حریف را بالا می برد، ابراهیم #خوشحال بود!
انگار که خودش #قهرمان شده!
حریف ابراهیم در حالی که از خوشحالی #گریه می کرد خم شد و دست ابراهیم را بوسید!
با عصبانیت سمت ابراهیم آمدم و سرش #داد زدم!
ابراهیم خیلی #آرام و با لبخند همیشگی گفت:
اینقدر حرص نخور!
بعد سریع لباسهایش را پوشید و رفت.
بیرون #ورزشگاه، حریف فینال ابراهیم من را صدا کرد.
برگشتم و با #اخم گفتم:
بله؟
گفت:
شما #رفیق آقا ابرام هستید،درسته؟
با #عصبانیت گفتم:
فرمایش؟
گفت:
آقا عجب رفیق بامرامی دارید!
من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم شک ندارم که از شما می خورم،
اما هوای ما رو داشته باش!
#مادر و برادرام بالای سالن نشستند!
کاری کن ما خیلی #ضایع نشیم!
بعد ادامه داد:
رفیقتون سنگ تموم گذاشت.
نمی دونی مادرم چقدر خوشحاله!
بعد هم گریه اش گرفت و گفت:
من تازه #ازدواج کرده ام.
به جایزه نقدی مسابقه هم خیلی احتیاج داشتم،
نمی دونی چقدر خوشحالم!
مانده بودم که چه بگویم.
یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم!
یاد لبخندهای آن پیرزن و خوشحالی آن #جوان!
یکدفعه گریه ام گرفت!
عجب آدمیه این ابراهیم!
#شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BJ9qxZ9gmC7/
ابراهیم در اوج آمادگی بود.
مربیان می گفتند امسال کسی حریف ابراهیم نیست!
ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو بر می داشت.
تا اینکه رفت روی تشک برای #فینال!
ابراهیم جلو رفت و با #لبخند به حریفش سلام کرد و دست داد.
#حریف او چیزی گفت که متوجه نشدم.
اما ابراهیم سرش رو به علامت تائید تکان داد.
بعد هم حریف او، جائی را در بالای سالن بین تماشاگرها به او نشان داد.
ابراهیم خیلی بد #کشتی را شروع کرد.
همه اش #دفاع می کرد!
در پایان هم باخت و حریف ابراهیم قهرمان 74 کیلو شد!
وقتی داور دست حریف را بالا می برد، ابراهیم #خوشحال بود!
انگار که خودش #قهرمان شده!
حریف ابراهیم در حالی که از خوشحالی #گریه می کرد خم شد و دست ابراهیم را بوسید!
با عصبانیت سمت ابراهیم آمدم و سرش #داد زدم!
ابراهیم خیلی #آرام و با لبخند همیشگی گفت:
اینقدر حرص نخور!
بعد سریع لباسهایش را پوشید و رفت.
بیرون #ورزشگاه، حریف فینال ابراهیم من را صدا کرد.
برگشتم و با #اخم گفتم:
بله؟
گفت:
شما #رفیق آقا ابرام هستید،درسته؟
با #عصبانیت گفتم:
فرمایش؟
گفت:
آقا عجب رفیق بامرامی دارید!
من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم شک ندارم که از شما می خورم،
اما هوای ما رو داشته باش!
#مادر و برادرام بالای سالن نشستند!
کاری کن ما خیلی #ضایع نشیم!
بعد ادامه داد:
رفیقتون سنگ تموم گذاشت.
نمی دونی مادرم چقدر خوشحاله!
بعد هم گریه اش گرفت و گفت:
من تازه #ازدواج کرده ام.
به جایزه نقدی مسابقه هم خیلی احتیاج داشتم،
نمی دونی چقدر خوشحالم!
مانده بودم که چه بگویم.
یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم!
یاد لبخندهای آن پیرزن و خوشحالی آن #جوان!
یکدفعه گریه ام گرفت!
عجب آدمیه این ابراهیم!
#شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BJ9qxZ9gmC7/
Instagram
#مسابقات قهرمانی باشگاه ها بود
ابراهیم در اوج آمادگی بود.
مربیان می گفتند امسال کسی حریف ابراهیم نیست!
ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو بر می داشت.
تا اینکه رفت روی تشک برای #فینال!
ابراهیم جلو رفت و با #لبخند به حریفش سلام کرد و دست داد.
#حریف او چیزی…
ابراهیم در اوج آمادگی بود.
مربیان می گفتند امسال کسی حریف ابراهیم نیست!
ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو بر می داشت.
تا اینکه رفت روی تشک برای #فینال!
ابراهیم جلو رفت و با #لبخند به حریفش سلام کرد و دست داد.
#حریف او چیزی…
هـر انسانی، #لبخندی از خداوند است
سلام بر تو ای #شهید که لبخندت زیباترین #لبخندخدایست....
#لبخند_شهدا
💠 @basijtv 💠
سلام بر تو ای #شهید که لبخندت زیباترین #لبخندخدایست....
#لبخند_شهدا
💠 @basijtv 💠
🔴 نوجوان فلسطینی که علیرغم بازداشت، #لبخند میزند و علامت #پیروزی نشان میدهد
#راه_قدس_روشن_است
🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
@basijtv
#راه_قدس_روشن_است
🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
@basijtv