🔰 سخنرانی منتشر شده از سروش، عملیات فریبی که موفق بود و یک درد قدیمی!
از دیروز صبح یک فایل کوتاه و تقطیع شده از سخنرانی عبدالکریم #سروش در فضای مجازی منتشر شده است که نشان می دهد او تعاریف عجیب و غریبی از #امام_خمینی بر زبان می آورد، تعاریفی که همه را به سر ذوق آورده و در بازنشر آن می کوشند!
سخنرانی را گوش کردم و مشخص بود که در برخی جاها تقطیع شده و بنا به سنت و عادت تلاش کردم فایل اصلی سخنرانی را به دست آورده گوش دهم، یک سخنرانی مبسوط که اتفاقا به نظر من بخش انتخاب و منتشر شده #عملیات_فریب سروش برای شنیده شدن بخش دیگر سخنرانی بوده است و انصافا نیز بسیاری فریب خوردند و ذوق زده شدند.
سروش در این سخنرانی می گوید بین شاه و #خمینی اگر مجبور به انتخاب شوم، این محدودیت در گزینه ها و به قول او آپشن ها محدودیتی ظالمانه است، با این وجود بین این دو #خمینی را انتخاب می کند چرا؟! چون او #نسبت به #شاه و پیشینیان و حتی شاهان قدیم انگلیس و ... #باسواد و #مردمی بوده است ولی او در لفافه به تفاوت #دیکتاتور_باسواد و #دیکتاتور_بی_سواد می پردازد و این که باسواد گزیده تر برد کالا!
این خلاصه سخنرانی بیش از یک ساعته عبدالکریم #سروش بوده است، سخنرانی که دوستان را به سر ذوق آورده و چنان کیف کرده اند که دو روزی است به تطهیر سابقه او مشغول هستند.
آیا ما #امام_خمینی را در مقایسه با #شاه و به این دلیل که از او بهتر است قبول داریم؟!
یادش بخیر، در سر کلاس #فلسفه_اشراق که دکتر #دینانی استاد ما بودند یکی از دانشجوها گفت #عصمت نسبی است و استاد پاسخ داد در این صورت همه معصوم هستند چرا که هر انسانی نسبت به انسان دیگر گناهان کمتر یا بیشتری دارد و مثال هایی زد که برای جلوگیری از سوء تفاهم از بازگویی آن خودداری می کنم.
اگر عصمت و خوبی نسبی باشد طبیعی است که آخرین شاه ایران نسبت به پدرش معصوم تر یا گناهکارتر بوده و در این رابطه قضاوتی نمی کنیم در نتیجه این نسبت به آن بهتر و یا بدتر بوده است، این دلیل مناسبی برای انتخاب بین افراد نیست.
بعید به نظر می رسد که سروش این را نداند و در نتیجه می گوید که اگر مجبور به انتخاب شوم این را انتخاب می کنم چون سواد و محبوبیت داشته است ولی اگر آپشن های متفاوتی چون بازرگان، اصلاح طلب های امروز و ...باشد انتخاب دیگری انجام خواهم داد.
طبیعی است که کسی مجبور به انتخاب تنها میان دو گزینه نیست و می تواند هر فردی را در مقام نظر بپسندد و تا مقام عمل نیز فاصله بسیار است!
نکته این جا آن نیست که دلایل اثباتی حقانیت و ترجیح جمهوری اسلامی به رژیم پهلوی از جهات اقتصادی، فرهنگی، روابط بین الملل و سیاست خارجی و ... چیست بلکه سخن این جا است که نباید برای تائید خود نیازمند تعریف دیگران باشیم، دیگرانی که هر روز به رنگی بت عیار درآمد هستند و مشخص نیست فردا چه بگویند و چه انجام دهند.
برخی دوستان عمرشان را در جست و جو می گذرانند که ببینند چه کسی از مراد و امامشان تعریف کرده آن را بازنشر کنند و بگویند ببینید امام ما چقدر خوب است که بهمان انسان فلان فلان شده هم او را قبول دارد و هر چند گفته اند الفضل ما شهد به الاعدا ولی نه تا این اندازه که شما دنبال این و آن بیفتید تا از آن ها تائیدیه بگیرید و کیف کنید!
درباره این درد قدیمی سخن بسیار است و وا می گذاریم و می گذریم ولی ای کاش این سنت جهان سومی که چه بگویم عصر حجری از میان ما رخت بر بندد که بعید میدانم به این زودی چنین شود!
@oldnewspaper
از دیروز صبح یک فایل کوتاه و تقطیع شده از سخنرانی عبدالکریم #سروش در فضای مجازی منتشر شده است که نشان می دهد او تعاریف عجیب و غریبی از #امام_خمینی بر زبان می آورد، تعاریفی که همه را به سر ذوق آورده و در بازنشر آن می کوشند!
سخنرانی را گوش کردم و مشخص بود که در برخی جاها تقطیع شده و بنا به سنت و عادت تلاش کردم فایل اصلی سخنرانی را به دست آورده گوش دهم، یک سخنرانی مبسوط که اتفاقا به نظر من بخش انتخاب و منتشر شده #عملیات_فریب سروش برای شنیده شدن بخش دیگر سخنرانی بوده است و انصافا نیز بسیاری فریب خوردند و ذوق زده شدند.
سروش در این سخنرانی می گوید بین شاه و #خمینی اگر مجبور به انتخاب شوم، این محدودیت در گزینه ها و به قول او آپشن ها محدودیتی ظالمانه است، با این وجود بین این دو #خمینی را انتخاب می کند چرا؟! چون او #نسبت به #شاه و پیشینیان و حتی شاهان قدیم انگلیس و ... #باسواد و #مردمی بوده است ولی او در لفافه به تفاوت #دیکتاتور_باسواد و #دیکتاتور_بی_سواد می پردازد و این که باسواد گزیده تر برد کالا!
این خلاصه سخنرانی بیش از یک ساعته عبدالکریم #سروش بوده است، سخنرانی که دوستان را به سر ذوق آورده و چنان کیف کرده اند که دو روزی است به تطهیر سابقه او مشغول هستند.
آیا ما #امام_خمینی را در مقایسه با #شاه و به این دلیل که از او بهتر است قبول داریم؟!
یادش بخیر، در سر کلاس #فلسفه_اشراق که دکتر #دینانی استاد ما بودند یکی از دانشجوها گفت #عصمت نسبی است و استاد پاسخ داد در این صورت همه معصوم هستند چرا که هر انسانی نسبت به انسان دیگر گناهان کمتر یا بیشتری دارد و مثال هایی زد که برای جلوگیری از سوء تفاهم از بازگویی آن خودداری می کنم.
اگر عصمت و خوبی نسبی باشد طبیعی است که آخرین شاه ایران نسبت به پدرش معصوم تر یا گناهکارتر بوده و در این رابطه قضاوتی نمی کنیم در نتیجه این نسبت به آن بهتر و یا بدتر بوده است، این دلیل مناسبی برای انتخاب بین افراد نیست.
بعید به نظر می رسد که سروش این را نداند و در نتیجه می گوید که اگر مجبور به انتخاب شوم این را انتخاب می کنم چون سواد و محبوبیت داشته است ولی اگر آپشن های متفاوتی چون بازرگان، اصلاح طلب های امروز و ...باشد انتخاب دیگری انجام خواهم داد.
طبیعی است که کسی مجبور به انتخاب تنها میان دو گزینه نیست و می تواند هر فردی را در مقام نظر بپسندد و تا مقام عمل نیز فاصله بسیار است!
نکته این جا آن نیست که دلایل اثباتی حقانیت و ترجیح جمهوری اسلامی به رژیم پهلوی از جهات اقتصادی، فرهنگی، روابط بین الملل و سیاست خارجی و ... چیست بلکه سخن این جا است که نباید برای تائید خود نیازمند تعریف دیگران باشیم، دیگرانی که هر روز به رنگی بت عیار درآمد هستند و مشخص نیست فردا چه بگویند و چه انجام دهند.
برخی دوستان عمرشان را در جست و جو می گذرانند که ببینند چه کسی از مراد و امامشان تعریف کرده آن را بازنشر کنند و بگویند ببینید امام ما چقدر خوب است که بهمان انسان فلان فلان شده هم او را قبول دارد و هر چند گفته اند الفضل ما شهد به الاعدا ولی نه تا این اندازه که شما دنبال این و آن بیفتید تا از آن ها تائیدیه بگیرید و کیف کنید!
درباره این درد قدیمی سخن بسیار است و وا می گذاریم و می گذریم ولی ای کاش این سنت جهان سومی که چه بگویم عصر حجری از میان ما رخت بر بندد که بعید میدانم به این زودی چنین شود!
@oldnewspaper
گام به گام با برکناری #اولین_رئیس_جمهور
#کیهان ، 21 خرداد 1360
فرماندهان ارتش با #امام دیدار کردند ... فرمانده کل قوا #خمینی #خمینی
@oldnewspaper
#کیهان ، 21 خرداد 1360
فرماندهان ارتش با #امام دیدار کردند ... فرمانده کل قوا #خمینی #خمینی
@oldnewspaper
Forwarded from مطبوعات قدیمی (Rohollah Aminabadi)
#امام : #خمینی در کنار #بسیجی_های_جهان_اسلام خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگان آنها سلب خواهد کرد
@oldnewspaper
@oldnewspaper
از پست قبل بخوانید ...
1- #آیت_الله_بروجردی مرجع تقلید شیعیان جهان 10 فروردین 1340 از دنیا رفت ، نگاهی به جرائد روزهای بعد از فوت آیتالله بروجردی بخصوص #کیهان مورخ #12_فروردین_1340 نشان میدهد که امام خمینی در این دوره جزو مراجع مسلم تقلید بودهاند.
این مهم در آن برهه چنان محرز بوده که حتی روزنامههای سراسری نیز در گزارشهای خود بدان اشاره میکردند. مطبوعات کشور در این روز لیست بزرگان و علمایی که شرایط #مرجعیت را داشته و حوزه علمیه قم آنان را به مرجعیت میشناخته منتشر ساختند که در صدر لیست اسم امام خمینی قرار داشت.
کیهان در صفحه 15 روز 12 فروردین 1340 مینویسد: هماکنون در حوزه علمیه قم و سایر حوزههای علمیه علمای اعلامی هستند که دارای صلاحیت برای مرجعیت تقلید میباشند. کسی که به عنوان مرجع تقلید شیعیان انتخاب میشود باید #اعلم الناس ، اعلم العلما و به طور کلی اعلم و اتقی باشد، بدین معنی که هم از نظر تقوی و پرهیزگاری و هم از نظر علم ممتاز و ارجح باشد.
آقایانی که ذیلا نام برده میشود طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیه قم دارای صلاحیت مرجعیت تقلید و مورد اعتماد کامل حوزه علمیه هستند: 1 – حضرت آیتالله حاج آقا روح الله #خمینی 2- حضرت آیتالله آقا سید محمدرضا #گلپایگانی 3- حضرت آیتالله آقا سید کاظم #شریعتمداری تبریزی.
در لیست منتشر شده در کیهان بزرگانی چون آیات شیخ عبدالنبی #اراکی ، محمد محقق یزدی معروف به داماد، عباسعلی شاهرودی، شهابالدین #مرعشی_نجفی و مرتضی لنگرودی نیز دیده میشوند.
این گزارش میافزاید: آقایان دیگری نیز در سایر نقاط معروفیت دارند و مورد اعتماد و قبول حوزه علمیه خود و حوزه علمیه شهر قم میباشند، این آقایان عبارتند از آیات: حاج سید هادی میلانی در خراسان، سید احمد خوانساری در تهران، سید محسن #حکیم در نجف، سیدمحمود شاهرودی در نجف، سید عبدالهادی شیرازی در نجف، سیدابوالقاسم #خویی در نجف.
کیهان در شرح زندگی #آیت_الله_خمینی آورده است: ایشان یک درس فقه صبحها و یک درس اصول عصرها در حوزه علمیه قم تدریس مینمایند که در یکی از دروس ایشان متجاوز از 400 نفر دانشجو و طلاب علوم دینی شرکت دارند. اکثر شاگردان حوزه درس ایشان فضلای طراز اول حوزه علمیه شهر قم را تشکیل میدهند و درسهای ایشان توسط آقای حاج میرزا جعفر سبحانی به صورت کتاب تدوین شده و تاکنون دو جلد آن منتشر گردیده است. مرحوم آیتالله بروجردی در مسائل مهمی که پیش میآمد با چند تن از علما مشورت مینمودند که یکی از آنان آیتالله خمینی بودند.
در ادامه زندگینامه امام خمینی در روزنامه کیهان مورخه 12 فروردین 1340 آمده است: ایشان تالیفات متعددی دارند که از جمله کتاب طهارت (پاکیزگی از نظر قانون مقدس اسلام )، مکاسب محرمه (دستورات تجارت و بازرگانی از نظر دین اسلام) و دوره کامل اصول را میتوان نام برد. مهمترین آثار ایشان حاشیه نویسی بر کتاب عروه الوثقی است که قریب 20 سال وقت صرف تحشی آن نمودهاند. کتاب عروهالوثقی یک دوره کامل فقه است و حضرت آیتالله خمینی علاوهبر آن کتاب وسیله النجاه مرحوم آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی نیز حاشیه نوشتهاند. به طور کلی اوقات ایشان عموما صرف مطالعه، نگارش و تدریس میشود و به همین جهت کمتر در اجتماعات دیده میشوند.کیهان در پایان شرح زندگینامه آیتالله خمینی آورده است: حضرت آیتالله خمینی نزدیک به 25 سال است که به تدریس اشتغال دارند و در دوران طلبگی نیز اجازه تدریس داشتند.
با توجه به گزارش مطبوعات که برگرفته از اعلام نظر رسمی #حوزه_های_علمیه و علمای اعلام بوده است نام امام خمینی در صدر فهرست مراجع تقلید دیده میشد و چگونه فردی که در لیست مراجع نام او بعد از امام و در رتبه سوم قرار داشته میتواند دو سال بعد نه مرجعیت که اجتهاد امام را امضا و ایشان را از اعدام نجات دهند؟! افراد دیگری نیز چنین ادعایی را مطرح کردهاند، علی مطهری اخیرا در یادداشتی نوشته است: #شهید_مطهری و #آیت_الله_منتظری با تأسیس درس فقه و اصول برای امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم کردند.
این ادعا نیز با توجه به مستندات موجود و از آنجا که امام از سالها پیش دارای درس خارج فقه و اصول بودهاند نادرست به نظر میرسد.
ادامه در پست بعد ...
@oldnewspaper
1- #آیت_الله_بروجردی مرجع تقلید شیعیان جهان 10 فروردین 1340 از دنیا رفت ، نگاهی به جرائد روزهای بعد از فوت آیتالله بروجردی بخصوص #کیهان مورخ #12_فروردین_1340 نشان میدهد که امام خمینی در این دوره جزو مراجع مسلم تقلید بودهاند.
این مهم در آن برهه چنان محرز بوده که حتی روزنامههای سراسری نیز در گزارشهای خود بدان اشاره میکردند. مطبوعات کشور در این روز لیست بزرگان و علمایی که شرایط #مرجعیت را داشته و حوزه علمیه قم آنان را به مرجعیت میشناخته منتشر ساختند که در صدر لیست اسم امام خمینی قرار داشت.
کیهان در صفحه 15 روز 12 فروردین 1340 مینویسد: هماکنون در حوزه علمیه قم و سایر حوزههای علمیه علمای اعلامی هستند که دارای صلاحیت برای مرجعیت تقلید میباشند. کسی که به عنوان مرجع تقلید شیعیان انتخاب میشود باید #اعلم الناس ، اعلم العلما و به طور کلی اعلم و اتقی باشد، بدین معنی که هم از نظر تقوی و پرهیزگاری و هم از نظر علم ممتاز و ارجح باشد.
آقایانی که ذیلا نام برده میشود طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیه قم دارای صلاحیت مرجعیت تقلید و مورد اعتماد کامل حوزه علمیه هستند: 1 – حضرت آیتالله حاج آقا روح الله #خمینی 2- حضرت آیتالله آقا سید محمدرضا #گلپایگانی 3- حضرت آیتالله آقا سید کاظم #شریعتمداری تبریزی.
در لیست منتشر شده در کیهان بزرگانی چون آیات شیخ عبدالنبی #اراکی ، محمد محقق یزدی معروف به داماد، عباسعلی شاهرودی، شهابالدین #مرعشی_نجفی و مرتضی لنگرودی نیز دیده میشوند.
این گزارش میافزاید: آقایان دیگری نیز در سایر نقاط معروفیت دارند و مورد اعتماد و قبول حوزه علمیه خود و حوزه علمیه شهر قم میباشند، این آقایان عبارتند از آیات: حاج سید هادی میلانی در خراسان، سید احمد خوانساری در تهران، سید محسن #حکیم در نجف، سیدمحمود شاهرودی در نجف، سید عبدالهادی شیرازی در نجف، سیدابوالقاسم #خویی در نجف.
کیهان در شرح زندگی #آیت_الله_خمینی آورده است: ایشان یک درس فقه صبحها و یک درس اصول عصرها در حوزه علمیه قم تدریس مینمایند که در یکی از دروس ایشان متجاوز از 400 نفر دانشجو و طلاب علوم دینی شرکت دارند. اکثر شاگردان حوزه درس ایشان فضلای طراز اول حوزه علمیه شهر قم را تشکیل میدهند و درسهای ایشان توسط آقای حاج میرزا جعفر سبحانی به صورت کتاب تدوین شده و تاکنون دو جلد آن منتشر گردیده است. مرحوم آیتالله بروجردی در مسائل مهمی که پیش میآمد با چند تن از علما مشورت مینمودند که یکی از آنان آیتالله خمینی بودند.
در ادامه زندگینامه امام خمینی در روزنامه کیهان مورخه 12 فروردین 1340 آمده است: ایشان تالیفات متعددی دارند که از جمله کتاب طهارت (پاکیزگی از نظر قانون مقدس اسلام )، مکاسب محرمه (دستورات تجارت و بازرگانی از نظر دین اسلام) و دوره کامل اصول را میتوان نام برد. مهمترین آثار ایشان حاشیه نویسی بر کتاب عروه الوثقی است که قریب 20 سال وقت صرف تحشی آن نمودهاند. کتاب عروهالوثقی یک دوره کامل فقه است و حضرت آیتالله خمینی علاوهبر آن کتاب وسیله النجاه مرحوم آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی نیز حاشیه نوشتهاند. به طور کلی اوقات ایشان عموما صرف مطالعه، نگارش و تدریس میشود و به همین جهت کمتر در اجتماعات دیده میشوند.کیهان در پایان شرح زندگینامه آیتالله خمینی آورده است: حضرت آیتالله خمینی نزدیک به 25 سال است که به تدریس اشتغال دارند و در دوران طلبگی نیز اجازه تدریس داشتند.
با توجه به گزارش مطبوعات که برگرفته از اعلام نظر رسمی #حوزه_های_علمیه و علمای اعلام بوده است نام امام خمینی در صدر فهرست مراجع تقلید دیده میشد و چگونه فردی که در لیست مراجع نام او بعد از امام و در رتبه سوم قرار داشته میتواند دو سال بعد نه مرجعیت که اجتهاد امام را امضا و ایشان را از اعدام نجات دهند؟! افراد دیگری نیز چنین ادعایی را مطرح کردهاند، علی مطهری اخیرا در یادداشتی نوشته است: #شهید_مطهری و #آیت_الله_منتظری با تأسیس درس فقه و اصول برای امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم کردند.
این ادعا نیز با توجه به مستندات موجود و از آنجا که امام از سالها پیش دارای درس خارج فقه و اصول بودهاند نادرست به نظر میرسد.
ادامه در پست بعد ...
@oldnewspaper
از پست های قبلی بخوانید
❇️ ادعایی که اسناد #ساواک آن را رد میکند
2- ادعای دیگر #محسن_کدیور که از آن برای اثبات مرجع تقلید نبودن #امام_خمینی و اعطای این مقام به ایشان با لطف بزرگانی چون آیات #شریعتمداری و #منتظری استفاده میکند آن است که امام سال 1340 و پس از فوت #آیت_الله_بروجردی مقلدی نداشته است. اسناد موجود بخصوص « ساواک » که برای شخص شاه تهیه شده بود به عیان این ادعا را رد و ابطال میکند.
یکی از اسناد #ساواک به تاریخ 22 اسفند سال 1335 که تعداد شاگردان هر یک از مراجع و علمای وقت را گزارش میدهد تصریح میکند که «حاج آقا روح الله #خمینی با 500 شاگرد در ایالات مرکزی و غرب ایران دارای نفوذ و مقلد است.»
ساواک این گزارش 1002 کلمهای را برای شاه از حوزه علمیه قم تهیه کرده بود تا او بداند که کدامیک از مدرسین این حوزه بیشترین طرفدار و مقلد را دارد.
در این گزارش آیتالله بروجردی با داشتن حدود 1000 شاگرد نفر اول بود و نفر بعدی امام خمینی ذکر شده که با داشتن حدود 500 شاگرد درس خارج بیشترین شاگرد را داشته است. افراد بعدی از 300 تا 50 نفر شاگرد داشتهاند. تعداد 300 شاگرد مربوط است به آیات گلپایگانی و شریعتمداری.
همین یک سند دلالت میکند پنج سال پیش از رحلت آیتالله بروجردی امام خمینی(ره) نفر دوم از نظر مجتهدپروری تلقی میشدند و به طور طبیعی بعد از آیتالله بروجردی یکی از کسانی که به عنوان مرجعی پرمقلد شناخته شدند، ایشان بودند. لذا اینکه برخی افراد تلاش میکنند تا اینگونه وانمود کنند که مرجعیت امام خمینی(ره) در سال 42 توسط برخی مراجع تایید شده تا ایشان از اعدام رهایی یابند، نه تنها با واقعیت ناسازگار بلکه تحریف تاریخ است.
❇️ تحریفگرانی که به قانون اساسی مشروطه هم رحم نمیکنند!
3- این ادعا که در #قانون_اساسی_مشروطه اعدام #مراجع_تقلید ممنوع بوده است و این مهم مورد توجه علمای آن زمان بوده و در نتیجه برای نجات جان امام خمینی به تکاپو افتاده و در نتیجه با مرجع خواندن ایشان این حربه را از رژیم گرفتند نیز با توجه به مستندات غیر قابل اثبات است. کافی است به قانون اساسی #مشروطه و متمم آن مراجعه کنیم تا ببینیم که چنین چیزی در قانون اساسی مشروطه وجود نداشته است.
#پرویز_ثابتی نفر دوم ساواک در کتاب #در_دامگه_حادثه نیز این ادعا را به سخره گرفته و رد میکند و میگوید: «بحث محاکمه و اعدام [امام] خمینی هیچ وقت در ساواک و یا در دولت مطرح نشد. اینکه گفتهاند در قانون اساسی اصلی وجود داشته که مانع از محاکمه و اعدام مرجع تقلید میشود، به کلی بیاساس است و چنین اصلی در قانون اساسی وجود نداشت.»
✳️ نکته پایانی: هر زمان یک #پژوهش_تاریخی رنگ و بوی اغراض سیاسی و مطامع گروهی و از سوی دیگر نفرتهای شخصی میگیرد نتیجه آن ادعاهای بیسندی میگردد که تنها خاصیت آن فریب ناآگاهان و در یک تحلیل روانشناختی باعث تسکین عقدههای درونی نویسنده
میشود.
متن کامل این یادداشت را در صفحه 7 #روزنامه_کیهان 30 آذر 1396 بخوانید ...
@oldnewspaper
❇️ ادعایی که اسناد #ساواک آن را رد میکند
2- ادعای دیگر #محسن_کدیور که از آن برای اثبات مرجع تقلید نبودن #امام_خمینی و اعطای این مقام به ایشان با لطف بزرگانی چون آیات #شریعتمداری و #منتظری استفاده میکند آن است که امام سال 1340 و پس از فوت #آیت_الله_بروجردی مقلدی نداشته است. اسناد موجود بخصوص « ساواک » که برای شخص شاه تهیه شده بود به عیان این ادعا را رد و ابطال میکند.
یکی از اسناد #ساواک به تاریخ 22 اسفند سال 1335 که تعداد شاگردان هر یک از مراجع و علمای وقت را گزارش میدهد تصریح میکند که «حاج آقا روح الله #خمینی با 500 شاگرد در ایالات مرکزی و غرب ایران دارای نفوذ و مقلد است.»
ساواک این گزارش 1002 کلمهای را برای شاه از حوزه علمیه قم تهیه کرده بود تا او بداند که کدامیک از مدرسین این حوزه بیشترین طرفدار و مقلد را دارد.
در این گزارش آیتالله بروجردی با داشتن حدود 1000 شاگرد نفر اول بود و نفر بعدی امام خمینی ذکر شده که با داشتن حدود 500 شاگرد درس خارج بیشترین شاگرد را داشته است. افراد بعدی از 300 تا 50 نفر شاگرد داشتهاند. تعداد 300 شاگرد مربوط است به آیات گلپایگانی و شریعتمداری.
همین یک سند دلالت میکند پنج سال پیش از رحلت آیتالله بروجردی امام خمینی(ره) نفر دوم از نظر مجتهدپروری تلقی میشدند و به طور طبیعی بعد از آیتالله بروجردی یکی از کسانی که به عنوان مرجعی پرمقلد شناخته شدند، ایشان بودند. لذا اینکه برخی افراد تلاش میکنند تا اینگونه وانمود کنند که مرجعیت امام خمینی(ره) در سال 42 توسط برخی مراجع تایید شده تا ایشان از اعدام رهایی یابند، نه تنها با واقعیت ناسازگار بلکه تحریف تاریخ است.
❇️ تحریفگرانی که به قانون اساسی مشروطه هم رحم نمیکنند!
3- این ادعا که در #قانون_اساسی_مشروطه اعدام #مراجع_تقلید ممنوع بوده است و این مهم مورد توجه علمای آن زمان بوده و در نتیجه برای نجات جان امام خمینی به تکاپو افتاده و در نتیجه با مرجع خواندن ایشان این حربه را از رژیم گرفتند نیز با توجه به مستندات غیر قابل اثبات است. کافی است به قانون اساسی #مشروطه و متمم آن مراجعه کنیم تا ببینیم که چنین چیزی در قانون اساسی مشروطه وجود نداشته است.
#پرویز_ثابتی نفر دوم ساواک در کتاب #در_دامگه_حادثه نیز این ادعا را به سخره گرفته و رد میکند و میگوید: «بحث محاکمه و اعدام [امام] خمینی هیچ وقت در ساواک و یا در دولت مطرح نشد. اینکه گفتهاند در قانون اساسی اصلی وجود داشته که مانع از محاکمه و اعدام مرجع تقلید میشود، به کلی بیاساس است و چنین اصلی در قانون اساسی وجود نداشت.»
✳️ نکته پایانی: هر زمان یک #پژوهش_تاریخی رنگ و بوی اغراض سیاسی و مطامع گروهی و از سوی دیگر نفرتهای شخصی میگیرد نتیجه آن ادعاهای بیسندی میگردد که تنها خاصیت آن فریب ناآگاهان و در یک تحلیل روانشناختی باعث تسکین عقدههای درونی نویسنده
میشود.
متن کامل این یادداشت را در صفحه 7 #روزنامه_کیهان 30 آذر 1396 بخوانید ...
@oldnewspaper
گام به گام با برکناری #اولین_رئیس_جمهور
#کیهان ، 21 خرداد 1360
فرماندهان ارتش با #امام دیدار کردند ... فرمانده کل قوا #خمینی #خمینی
@oldnewspaper
#کیهان ، 21 خرداد 1360
فرماندهان ارتش با #امام دیدار کردند ... فرمانده کل قوا #خمینی #خمینی
@oldnewspaper
✳️ یک سند شهربانی و نکاتی از سیره مبارزاتی امام خمینی!
#رشتو
https://twitter.com/sraminabadi/status/1367050468808130563?s=20
1/برگه مواجهه حضوری «محمدصادق امانی همدانی» و «محمدباقر محی الدین انواری» از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور به تاریخ 4 اسفند 1343 درباره ترور #حسنعلی_منصور حاوی نکات بسیار مهمی است که در این #رشتو به آن می پردازم؛
2/ از #صادق_امانی : به ایشان (انواری) گفتم که برای مبارزه مثبت به نظر ما باید چند نفر از شخصیت های مهم ترور بشود ...چون آقای خمینی این موضوع را منع نموده از شما خواهش می کنیم با رابطه که با آقای خمینی دارید نزد ایشان بروید از ایشان بخواهید که اجازه بفرمایند اینکار را بکنیم
3/ و منع خود را بردارند که آقای انواری هم نظر من را تأیید کردند و ضمنا هم قبول کردند که بروند نزد آقای خمینی و جواب برای من بیاورند.
بعد از سخنان صادق امانی، انواری صحبت می کند و می گوید: آقای صادق امانی از نظر اینکه اینجانب با آیت الله خمینی ارتباط دارم نزد من آمد
4/ و این مسئله را مطرح کرد خفقان و اختناق شدید شده و صدای نارضایتی مردم از دستگاه به دنیا منعکس نمی شود اشخاصی حاضر هستند بعضی از مقامات دولتی را ترور کنند و چون آنها مسلمان هستند بدون اجازه مجتهد جامع الشرائط یعنی مرجع تقلید نمی خواهند کاری را انجام دهند
5/ و اشخاصی که داوطلب این کار شده اند مقلد آیت الله خمینی هستند به ایشان مراجعه شده ایشان منع فرموده اند افراد مذکور با منع معظم له از نظر دینی اقدام نمی کنند شما اگر به قم رفتید از آیت الله خمینی راجع به این مسئله سوال کنید و اگر ایشان منع کردند به عرضشان برسانید...
6/ لااقل شما منع خودتان را بردارید تا ما با مجتهد دیگری تماس بگیریم...من در همان هفته یا هفته بعد از آن به قم مشرف شدم و مقاله ایشان را بازگو کردم معظم له فرمودند مکرر راجع به این موضوع بعضی از جوان های حاد و دارای افکار افراطی به من مراجعه کرده اند من آن ها را منع کرده ام
7/ [امام خمینی:] حالا هم باز تکرار می کنم این کار به صلاح مملکت نیست دستگاه روحانیت را با این کار در خارج از کشور اخلال گر معرفی می کند اسلام منطق صحیح دارد سعی کنند مردم را به اسلام واقعی آشنا سازند مردم اگر مسلمان به معنای واقعی شدند مقدرات آن ها خوب می شود
8/ و این ناراحتی ها که پیش آمده و می آید به حول و قوه الهی برطرف خواهد شد. من به مغازه آقای صادق امانی رفتم و سخن و گفته آیت الله خمینی را نقل کردم و چون اطلاع از کار آقای صادق امانی و رفقایش نداشتم فکر می کردم ترور به وسیله اشخاصی دیگر انجام گرفته
9/ از آن چه که در برگه مواجهه حضوری «محمدصادق امانی همدانی» و «محمدباقر محی الدین انواری» از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور ذکر شد استنباط می شود #امام_خمینی همیشه با کارهایی چون #ترور به شدت مخالف بوده و این مخالفت را در خفا و عیان اعلام می کرده اند
10/ با توجه به موضع امام #خمینی در مخالفت شدید و قاطع با ترور افرادی که به این قبیل امور علاقه داشتند و یا آن را منتج به نتیجه می دانستند به علما و مراجع دیگری رجوع می کردند ولی مشی امام خمینی باعث شد که روحانیت مانند چریک های فدایی و مجاهدین خلق و ... قلع و قمع نشود
11/ اگر امام خمینی از ابتدای نهضت با ترور مسئولین پهلوی موافقت کرده بودند رژیم با دست باز کاری که با #فدائیان_اسلام انجام داد با مبارزین دیگر هم انجام می داد و انقلاب در نطفه خفه می شد و این دوربینی رهبر انقلاب بود که مانع به نتیجه رسیدن این نقشه بارها عملی گشته شدند
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
#رشتو
https://twitter.com/sraminabadi/status/1367050468808130563?s=20
1/برگه مواجهه حضوری «محمدصادق امانی همدانی» و «محمدباقر محی الدین انواری» از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور به تاریخ 4 اسفند 1343 درباره ترور #حسنعلی_منصور حاوی نکات بسیار مهمی است که در این #رشتو به آن می پردازم؛
2/ از #صادق_امانی : به ایشان (انواری) گفتم که برای مبارزه مثبت به نظر ما باید چند نفر از شخصیت های مهم ترور بشود ...چون آقای خمینی این موضوع را منع نموده از شما خواهش می کنیم با رابطه که با آقای خمینی دارید نزد ایشان بروید از ایشان بخواهید که اجازه بفرمایند اینکار را بکنیم
3/ و منع خود را بردارند که آقای انواری هم نظر من را تأیید کردند و ضمنا هم قبول کردند که بروند نزد آقای خمینی و جواب برای من بیاورند.
بعد از سخنان صادق امانی، انواری صحبت می کند و می گوید: آقای صادق امانی از نظر اینکه اینجانب با آیت الله خمینی ارتباط دارم نزد من آمد
4/ و این مسئله را مطرح کرد خفقان و اختناق شدید شده و صدای نارضایتی مردم از دستگاه به دنیا منعکس نمی شود اشخاصی حاضر هستند بعضی از مقامات دولتی را ترور کنند و چون آنها مسلمان هستند بدون اجازه مجتهد جامع الشرائط یعنی مرجع تقلید نمی خواهند کاری را انجام دهند
5/ و اشخاصی که داوطلب این کار شده اند مقلد آیت الله خمینی هستند به ایشان مراجعه شده ایشان منع فرموده اند افراد مذکور با منع معظم له از نظر دینی اقدام نمی کنند شما اگر به قم رفتید از آیت الله خمینی راجع به این مسئله سوال کنید و اگر ایشان منع کردند به عرضشان برسانید...
6/ لااقل شما منع خودتان را بردارید تا ما با مجتهد دیگری تماس بگیریم...من در همان هفته یا هفته بعد از آن به قم مشرف شدم و مقاله ایشان را بازگو کردم معظم له فرمودند مکرر راجع به این موضوع بعضی از جوان های حاد و دارای افکار افراطی به من مراجعه کرده اند من آن ها را منع کرده ام
7/ [امام خمینی:] حالا هم باز تکرار می کنم این کار به صلاح مملکت نیست دستگاه روحانیت را با این کار در خارج از کشور اخلال گر معرفی می کند اسلام منطق صحیح دارد سعی کنند مردم را به اسلام واقعی آشنا سازند مردم اگر مسلمان به معنای واقعی شدند مقدرات آن ها خوب می شود
8/ و این ناراحتی ها که پیش آمده و می آید به حول و قوه الهی برطرف خواهد شد. من به مغازه آقای صادق امانی رفتم و سخن و گفته آیت الله خمینی را نقل کردم و چون اطلاع از کار آقای صادق امانی و رفقایش نداشتم فکر می کردم ترور به وسیله اشخاصی دیگر انجام گرفته
9/ از آن چه که در برگه مواجهه حضوری «محمدصادق امانی همدانی» و «محمدباقر محی الدین انواری» از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور ذکر شد استنباط می شود #امام_خمینی همیشه با کارهایی چون #ترور به شدت مخالف بوده و این مخالفت را در خفا و عیان اعلام می کرده اند
10/ با توجه به موضع امام #خمینی در مخالفت شدید و قاطع با ترور افرادی که به این قبیل امور علاقه داشتند و یا آن را منتج به نتیجه می دانستند به علما و مراجع دیگری رجوع می کردند ولی مشی امام خمینی باعث شد که روحانیت مانند چریک های فدایی و مجاهدین خلق و ... قلع و قمع نشود
11/ اگر امام خمینی از ابتدای نهضت با ترور مسئولین پهلوی موافقت کرده بودند رژیم با دست باز کاری که با #فدائیان_اسلام انجام داد با مبارزین دیگر هم انجام می داد و انقلاب در نطفه خفه می شد و این دوربینی رهبر انقلاب بود که مانع به نتیجه رسیدن این نقشه بارها عملی گشته شدند
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
Twitter
rohollahaminabadi
1/برگه مواجهه حضوری «محمدصادق امانی همدانی» و «محمدباقر محی الدین انواری» از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور به تاریخ 4 اسفند 1343 درباره ترور #حسنعلی_منصور حاوی نکات بسیار مهمی است که در این #رشتو به آن می پردازم؛
✳️ ۲۵ مهر ۱۳۴۳ روزنامه های سراسری ایران بعد از تعطیلی روز جمعه با تیترهای درشت خبر مهمی را پوشش دادند: #خروشچف دبیرکل #حزب_کمونیست_شوروی محاکمه و برکنار شد و #برژنف جایگزین او شد!
رسانه های بین المللی با اعجاب و شگفتی با این خبر روبرو شدند چون گمان نداشتند چنین تحولی آن هم به این سرعت در شوروی رخ دهد، آن هم چند ماه پس از #ترور_کندی رئیس جمهور امریکا!
روزنامههای سراسری ۲۵ مهر ۱۳۴۳ نوشتند: در برابر ۲۷۰ نفر اعضای کمیته مرکزی و به دادستانی سوسلف، تئوریسین حزب کمونیست شوروی، خروشچف محاکمه شد و متهم به قوم و خویش بازی و دشمنی با چین گردید. خروشچف در این محاکمه به چهار انحراف متهم شده است: ایجاد محیط فردپرستی، حمایت از خویشاوندان، ضعف سیاست در اختلاف شوروی و چین کمونیست و شکست در سیاست کشاورزی.
خبر دیگر اینکه یک روز پس از اعلام استعفای خروشچف، چین نیز در شمار قدرتهای اتمی جهان درآمد. بلافاصله پس از انفجار اتمی، چین قدرتهای اتمی را به مذاکره دعوت کرد. چین اعلام کرد هرگز اولین کشوری نخواهد بود که جنگ اتمی را آغاز میکند.
از ۲۵ مهر به ۶ ماه پیش از آن بر می گردیم، #ساواک ۲۹ فروردین این سال گزارش می دهد: آقای #هاشمی_نژاد در منزل آقای قمی اظهار می داشت: قم در خدمت آقای #خمینی بودم ایشان گفتند فعلاً تنها هدف من ایجاد اتحاد بین تمام طبقات روحانیون است تا بتوانیم تصمیم جدی تری بگیریم و میگفت اوضاع جهان به طورکلی مبهم است و وضع ایران هم معلوم نیست چون پاکستان از پیمان سنتو خارج شده و پاکستان و ترکیه شناسایی خود را از اسرائیل پس گرفته و حجاز به طیاره های اسرائیلی که حامل حجاج ایرانی بوده اند اجازه فرود آمدن نداده و خروشچف می خواهد از پستش کناره گیری کند و اختلاف بین سران حزب کمونیست بوجود آمده.
اختلاف چین و شوروی شدید شده و آمریکا گرفتار انتخابات و وضع داخلی خودش شده و اتحادیه اعراب در شرف تکوین و اتمام است و به طور کلی اوضاع مبهم است و به همین جهت آقایان مرخص شدند و باید از این شرائط استفاده کرد.
این سند نشان می دهد که #امام_خمینی تحولات جهانی را به خوبی و دقت رصد می کرد و بر اساس تحولات جهانی تصمیمات مقتضی را برای هدایت جنبشی که علاوه بر تحول در ایران تغییرات جهانی نیز در پی داشت اتخاذ می کرد، در شرایطی که مراجع تقلید و علما از مرور جراید داخلی نیز ابا داشتند و یا کم توجه بودند ایشان روزنامه های مهم خارجی را رصد می کردند و تحلیل دقیق از اوضاع داشتند.
#شرح_عکس
۱/ اجلاس وین در ۴ ژوئن ۱۹۶۱ بین جان اف کندی رئیس جمهور امریکا و خروشچف
۲ و ۳/ اطلاعات و کیهان ۲۵ مهر ۱۳۴۳
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
رسانه های بین المللی با اعجاب و شگفتی با این خبر روبرو شدند چون گمان نداشتند چنین تحولی آن هم به این سرعت در شوروی رخ دهد، آن هم چند ماه پس از #ترور_کندی رئیس جمهور امریکا!
روزنامههای سراسری ۲۵ مهر ۱۳۴۳ نوشتند: در برابر ۲۷۰ نفر اعضای کمیته مرکزی و به دادستانی سوسلف، تئوریسین حزب کمونیست شوروی، خروشچف محاکمه شد و متهم به قوم و خویش بازی و دشمنی با چین گردید. خروشچف در این محاکمه به چهار انحراف متهم شده است: ایجاد محیط فردپرستی، حمایت از خویشاوندان، ضعف سیاست در اختلاف شوروی و چین کمونیست و شکست در سیاست کشاورزی.
خبر دیگر اینکه یک روز پس از اعلام استعفای خروشچف، چین نیز در شمار قدرتهای اتمی جهان درآمد. بلافاصله پس از انفجار اتمی، چین قدرتهای اتمی را به مذاکره دعوت کرد. چین اعلام کرد هرگز اولین کشوری نخواهد بود که جنگ اتمی را آغاز میکند.
از ۲۵ مهر به ۶ ماه پیش از آن بر می گردیم، #ساواک ۲۹ فروردین این سال گزارش می دهد: آقای #هاشمی_نژاد در منزل آقای قمی اظهار می داشت: قم در خدمت آقای #خمینی بودم ایشان گفتند فعلاً تنها هدف من ایجاد اتحاد بین تمام طبقات روحانیون است تا بتوانیم تصمیم جدی تری بگیریم و میگفت اوضاع جهان به طورکلی مبهم است و وضع ایران هم معلوم نیست چون پاکستان از پیمان سنتو خارج شده و پاکستان و ترکیه شناسایی خود را از اسرائیل پس گرفته و حجاز به طیاره های اسرائیلی که حامل حجاج ایرانی بوده اند اجازه فرود آمدن نداده و خروشچف می خواهد از پستش کناره گیری کند و اختلاف بین سران حزب کمونیست بوجود آمده.
اختلاف چین و شوروی شدید شده و آمریکا گرفتار انتخابات و وضع داخلی خودش شده و اتحادیه اعراب در شرف تکوین و اتمام است و به طور کلی اوضاع مبهم است و به همین جهت آقایان مرخص شدند و باید از این شرائط استفاده کرد.
این سند نشان می دهد که #امام_خمینی تحولات جهانی را به خوبی و دقت رصد می کرد و بر اساس تحولات جهانی تصمیمات مقتضی را برای هدایت جنبشی که علاوه بر تحول در ایران تغییرات جهانی نیز در پی داشت اتخاذ می کرد، در شرایطی که مراجع تقلید و علما از مرور جراید داخلی نیز ابا داشتند و یا کم توجه بودند ایشان روزنامه های مهم خارجی را رصد می کردند و تحلیل دقیق از اوضاع داشتند.
#شرح_عکس
۱/ اجلاس وین در ۴ ژوئن ۱۹۶۱ بین جان اف کندی رئیس جمهور امریکا و خروشچف
۲ و ۳/ اطلاعات و کیهان ۲۵ مهر ۱۳۴۳
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
#پرویز_ثابتی به دنبال اختلاف بین ترک ها و فارس ها!
#ساواک طی گزارشی به تاریخ ۹ اسفند ۱۳۵۶ / ۹ اسفند ۳۶ شاهنشاهی این گونه یک اختلاف را روایت می کند؛
"صبح روز سه شنبه 2 /12 /36 در #مدرسه_حجتیه اختلافی بین ترک های طرفدار #شریعتمداری و فارس های طرفدار #خمینی بروز کرده و نزدیک بود منجر به زد و خورد گردد. علت این اختلاف این است، شریعتمداری از چند روز قبل دستور داده که در مدرسه حجتیه از الصاق عکس و اعلامیه های بدون امضاء جلوگیری کنند و چند روزی بود که فیض #مشکینی شخصا به مدرسه آمده و کلیه اعلامیه های بدون امضاء و عکس ها را که الصاق کرده بودند از دیوار می کند و می رفت فقط اعلامیه های مراجع و آن هایی که امضا داشت باقی می گذاشت ولی به محض اینکه فیض از مدرسه خارج می شد مجددا عکس ها را الصاق کرده و اعلامیه ها را که اکثرا دست نویس بود می چسباندند لذا روز دوم اسفند فیض مشکینی چند نفر از طلاب ترک را مأمور کندن اعلامیه ها و عکس ها کرد و دستور داد دیگر اجازه ندهند که اعلامیه یا عکس الصاق گردد و به خاطر همین موضوع نزدیک بود زد و خورد شود ولی چون ترک ها قوی تر هستند و ضمنا فارس های طرفدار خمینی در موقعیت فعلی مصلحت ندانستند که اختلاف بین ترک و فارس ایجاد شود لذا طرفداران خمینی کوتاه آمدند.
در #نظریه_یکشنبه این سند ضمن تائید صحا گزارش آمده است: اختلاف بین ترک و فارس در حوزه علمیه از دیر زمانی است که سابقه دارد و بر سر هر مساله ای که به وجود آید زد و خورد شروع می شود ولی همان طوری که در متن خبر بدان اشاره شده در حال حاضر فارس ها مصلحت نمی دانند اختلاف به وجود آید...
۱۷ روز پس از این گزارش #پرویز_ثابتی در نامه ای به #ساواک_قم از این شعبه می خواهد تا به این اختلاف دامن زده شود.
ثابتی در ۲۸ اسفند ۱۳۵۶ شمسی / ۳۶ شاهنشاهی این گونه دستور می دهد: به نحو مقتضی به اختلافات موجود بین فارسها و ترک ها دامن زده و از این جریان به طور مطلوب بهره برداری و نتایج حاصله اعلام شود.
و در ذیل این دستور چنین پاراف میشود: توسط منابع و عوامل دیگر نسبت به پیاده کردن این دستور اقدام شود.
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
#ساواک طی گزارشی به تاریخ ۹ اسفند ۱۳۵۶ / ۹ اسفند ۳۶ شاهنشاهی این گونه یک اختلاف را روایت می کند؛
"صبح روز سه شنبه 2 /12 /36 در #مدرسه_حجتیه اختلافی بین ترک های طرفدار #شریعتمداری و فارس های طرفدار #خمینی بروز کرده و نزدیک بود منجر به زد و خورد گردد. علت این اختلاف این است، شریعتمداری از چند روز قبل دستور داده که در مدرسه حجتیه از الصاق عکس و اعلامیه های بدون امضاء جلوگیری کنند و چند روزی بود که فیض #مشکینی شخصا به مدرسه آمده و کلیه اعلامیه های بدون امضاء و عکس ها را که الصاق کرده بودند از دیوار می کند و می رفت فقط اعلامیه های مراجع و آن هایی که امضا داشت باقی می گذاشت ولی به محض اینکه فیض از مدرسه خارج می شد مجددا عکس ها را الصاق کرده و اعلامیه ها را که اکثرا دست نویس بود می چسباندند لذا روز دوم اسفند فیض مشکینی چند نفر از طلاب ترک را مأمور کندن اعلامیه ها و عکس ها کرد و دستور داد دیگر اجازه ندهند که اعلامیه یا عکس الصاق گردد و به خاطر همین موضوع نزدیک بود زد و خورد شود ولی چون ترک ها قوی تر هستند و ضمنا فارس های طرفدار خمینی در موقعیت فعلی مصلحت ندانستند که اختلاف بین ترک و فارس ایجاد شود لذا طرفداران خمینی کوتاه آمدند.
در #نظریه_یکشنبه این سند ضمن تائید صحا گزارش آمده است: اختلاف بین ترک و فارس در حوزه علمیه از دیر زمانی است که سابقه دارد و بر سر هر مساله ای که به وجود آید زد و خورد شروع می شود ولی همان طوری که در متن خبر بدان اشاره شده در حال حاضر فارس ها مصلحت نمی دانند اختلاف به وجود آید...
۱۷ روز پس از این گزارش #پرویز_ثابتی در نامه ای به #ساواک_قم از این شعبه می خواهد تا به این اختلاف دامن زده شود.
ثابتی در ۲۸ اسفند ۱۳۵۶ شمسی / ۳۶ شاهنشاهی این گونه دستور می دهد: به نحو مقتضی به اختلافات موجود بین فارسها و ترک ها دامن زده و از این جریان به طور مطلوب بهره برداری و نتایج حاصله اعلام شود.
و در ذیل این دستور چنین پاراف میشود: توسط منابع و عوامل دیگر نسبت به پیاده کردن این دستور اقدام شود.
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
#امام : #خمینی در کنار #بسیجی_های_جهان_اسلام خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگان آنها سلب خواهد کرد
@oldnewspaper
@oldnewspaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ دولتی که تنها 55 روز دوام آورد!
در پی اتفاقات 13 آبان 1357 و کشتار دانشآموزان، #شریف_امامی که به دولت او به دولت #آشتی_ملی شناخته شده بود، از نخستوزیری برکنار و #محمدرضا_پهلوی در 15 آبان 1357 یک کابینه نظامی به ریاست ارتشبد غلامرضا ازهاری روی کار آورد.
کارکنان رادیو و تلویزیون و مطبوعات پس از روی کار آمدن دولت نظامی و رویکرد ارتشبد ازهاری به #سانسور و محدود کردن اخبار از رادیو و تلویزیون و مطبوعات دست به اعتصاب زدند. درواقع، از همان روز اول تشکیل دولت نظامی، ازهاری نمایندگان نظامی خود را به رادیو و تلویزیون و دفاتر روزنامهها اعزام کرد. آنها موفق شدند بر رادیو و تلویزیون مسلط شوند و پس از سانسور، اجازه انتشار اخبار و برنامهها را بدهند، ولی روزنامهها از همان روز 15 آبان 1357 تا 15 دیماه 1357، به مدت 61 روز به اعتصاب دست زدند.
تشدید فشارها، اعتراضها، راهپیماییها و اعتصابات سرانجام نهتنها کابینه نظامی ارتشبد ازهاری را در سراشیبی سقوط قرار داد، بلکه وی را دچار سکته قلبی کرد و در بستر بیماری قرار داد. این گونه بود که دفتر عمر کوتاه کابینه نظامی، که نخستوزیر آن رئیس ستاد بزرگارتشتاران و از امرای بلندپایه ارتش بود، پس از 55 روز بسته شد.
برای مطالعه بیشتر رک چرایی سقوط دولت 55روزه
ازهاری پس از روی کار آمدن در مصاحبه های متعددی تصریح کرد که #خمینی مانند بقیه ایرانیان است و بازگشت او به ایران همانند بقیه ایرانیان مانعی ندارد ولی با او همانند بقیه رفتار خواهد شد، او در مصاحبه ای دیگر گفته بود اصرار آیت الله خمینی برای تشکیل دولتی ملی مقدور نیست و منتهی به کودتا خواهد شد!
#مطلب_مرتبط
ازهاری: مخالفین تنها 200 هزار نفر هستند!
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
در پی اتفاقات 13 آبان 1357 و کشتار دانشآموزان، #شریف_امامی که به دولت او به دولت #آشتی_ملی شناخته شده بود، از نخستوزیری برکنار و #محمدرضا_پهلوی در 15 آبان 1357 یک کابینه نظامی به ریاست ارتشبد غلامرضا ازهاری روی کار آورد.
کارکنان رادیو و تلویزیون و مطبوعات پس از روی کار آمدن دولت نظامی و رویکرد ارتشبد ازهاری به #سانسور و محدود کردن اخبار از رادیو و تلویزیون و مطبوعات دست به اعتصاب زدند. درواقع، از همان روز اول تشکیل دولت نظامی، ازهاری نمایندگان نظامی خود را به رادیو و تلویزیون و دفاتر روزنامهها اعزام کرد. آنها موفق شدند بر رادیو و تلویزیون مسلط شوند و پس از سانسور، اجازه انتشار اخبار و برنامهها را بدهند، ولی روزنامهها از همان روز 15 آبان 1357 تا 15 دیماه 1357، به مدت 61 روز به اعتصاب دست زدند.
تشدید فشارها، اعتراضها، راهپیماییها و اعتصابات سرانجام نهتنها کابینه نظامی ارتشبد ازهاری را در سراشیبی سقوط قرار داد، بلکه وی را دچار سکته قلبی کرد و در بستر بیماری قرار داد. این گونه بود که دفتر عمر کوتاه کابینه نظامی، که نخستوزیر آن رئیس ستاد بزرگارتشتاران و از امرای بلندپایه ارتش بود، پس از 55 روز بسته شد.
برای مطالعه بیشتر رک چرایی سقوط دولت 55روزه
ازهاری پس از روی کار آمدن در مصاحبه های متعددی تصریح کرد که #خمینی مانند بقیه ایرانیان است و بازگشت او به ایران همانند بقیه ایرانیان مانعی ندارد ولی با او همانند بقیه رفتار خواهد شد، او در مصاحبه ای دیگر گفته بود اصرار آیت الله خمینی برای تشکیل دولتی ملی مقدور نیست و منتهی به کودتا خواهد شد!
#مطلب_مرتبط
ازهاری: مخالفین تنها 200 هزار نفر هستند!
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
✳️ این وصیت نامه کسی است که شاه گفت 25 ریال از #خمینی گرفته است تا آشوب کند / چند ثانیه پیش از تیرباران #طیب و #حاج_اسماعیل_رضایی چه سخنانی بین آنان رد و بدل شد؟! / این عکس ها را نگه دارید روز قیامت به درد ما می خورد!
❌ متن زیر در صفحات 10 ، 11 و 12 #روزنامه_کیهان ، #11_آبان_1342 منتشر شده است.
ساعت پنج و ده دقیقه بود که حاج محمد اسماعیل رضایی در حالی که یک قرآن با جلد سبز به سینه خود چسبانده بود از در اتاق وارد شد، موهای سرش ژولیده و رنگ صورتش کمرنگ بود بهت زده به اطرافیان نگاه کرد و در همان صندلی که طیب برای تشریفات مقدماتی نشسته بود قرار گرفت و گفت طیب دیروز تا حالا چند بار به مامورین محافظ من گفته بود که به حاج اسمعیل بگوئید به اتاق من بیاید با او کار دارم او می می خواهد از من رضایت بگیرد من به اتاق او نرفتم ولی در دلم از او راضی هستم و او را می بخشم ...حاج اسماعیل پس از گفتن این جملات وصیت نامه اش را از جیب درآورد و گفت چون خیلی از اموال مردم نزد من است بدهی ها و پول هایی را که طلبکارم روی کاغذ نوشته ام ...خواهش میکنم که این جا روی کاغذ بنویسید تا حقی از کسی ضایع نشود.
حاجی اسمعیل وقتی این حرف ها را می زد روحیه اش با موقعی که وارد اتاق شد فرق کرده بود و روحیه اش خوب شده بود و همان طور که وصیت نامه اش را که در سه نسخه بود به نماینده دادستان ارتش می داد گفت آنقدر خوشحالم که تیرباران می شوم در این دنیا ماندنش غیر از معصیت چیز دیگری عاید انسان نمی شود...
حاج اسمعیل گفت 420 هزار تومان از حاجی علی نوری گرفتم 200 هزار تومان چک بدون تاریخ به او داده ام و 220 هزار تومان آن را از من مدرک ندارد.
120 هزار تومان حاحی مجدالدین مدنی به من داده که یک چک بدون تاریخ به او داده ام و این پول بابت زمینی است که با آقایان حسین قاسمیه ، حاجی علی برقی شریک میباشیم.
35 هزار تومان از آقای حسین قاسمیه و 15 هزار تومان هم چک داده ام که ایشان برای من دو سفته امضا کرده است که پولش را طلب دارد.
12 هزار تومان به آقای مهندس رضایی پول قالی و یک سفته ایشان طلبکار هستند و آن چه که آقای حسین قاسمیه در مدتی که من در زندان بوده ام به همشیره ام داده است اطلاعی ندارم آن مبلغ(یعنی هر چه بگوید) درست است به او بپردازید- چون او آدم درستی است.
با حاجی علی برقی در ساختمان میدان شوش ساختمان داریم که دو سهم از شش سهم آن متعلق به من است و بابت وجه تتمه ساختمان هر چه او خودش گفت درست است از من طلبکار است.
نصف منزل خیابان بهار که سندش به نام اینجانب است و 7 هزار تومان بابت کرایه اش که طلبکارم و سندش در منزل است با نصف آن منزل که سه دانگ باشد متعلق به حاجی مجدالدین مدنی است و یک تلفن هم در خیابان ویلا متعلق به ایشان است که سندش به نام من است.
‼️ اتومبیلم را بفروشید
به خانواده ام بگوئید که اتومبیلم را بفروشند پولش را سه قسمت کنند یک قسمت آن را به والده ام بدهند یک قسمت از آن را به دایی خودم که برادر خواهرم است و احمد ایلخانی نام دارد بدهند. یک قسمت دیگر که باقی می ماند به محمد علی ارشدی که ایی دیگرم است بدهند چون وضعش ناجور است.
‼️ طلب های من
حاج اسمعیل سپس گفت : طلب های مرا بنویسید! اول به یکی از شرکت ها در حدود 630 هزار تومان مساعده داده ام که هر چه از این مبلغ وصول شود، سه قسمت کنید ...دو قسمت آن متعلق به حاجی علی نوری و یک قسمتش متعلق به خود من است ...
‼️ چند لحظه قبل از فرمان آتش...!
چند لحظه قبل از فرمان آتش، وقتی طیب و حاج اسماعیل را به تیرهای چوبی بسته بودند، این گفت و گو بین آن ها رد و بدل شد : حاج اسماعیل (خطاب به عکاس ها) این عکس ها را نگه دارید روز قیامت به درد ما می خورد!
(در این هنگام طیب به قهقهه خندید)
حاج اسماعیل (خطاب به طیب) – چرا میخندی؟ مگه دروغ میگم؟
طیب (باز هم با خنده) – خیلی خب! تیربارونت میکنن...مردن که دیگه این همه حرف زدن نداره...!
حاج اسمعیل – آخه ما داریم می میریم! تو هم همین طور
طیب (با خنده) حالا ساکت شو، بذار کارشونو بکنن.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
❌ متن زیر در صفحات 10 ، 11 و 12 #روزنامه_کیهان ، #11_آبان_1342 منتشر شده است.
ساعت پنج و ده دقیقه بود که حاج محمد اسماعیل رضایی در حالی که یک قرآن با جلد سبز به سینه خود چسبانده بود از در اتاق وارد شد، موهای سرش ژولیده و رنگ صورتش کمرنگ بود بهت زده به اطرافیان نگاه کرد و در همان صندلی که طیب برای تشریفات مقدماتی نشسته بود قرار گرفت و گفت طیب دیروز تا حالا چند بار به مامورین محافظ من گفته بود که به حاج اسمعیل بگوئید به اتاق من بیاید با او کار دارم او می می خواهد از من رضایت بگیرد من به اتاق او نرفتم ولی در دلم از او راضی هستم و او را می بخشم ...حاج اسماعیل پس از گفتن این جملات وصیت نامه اش را از جیب درآورد و گفت چون خیلی از اموال مردم نزد من است بدهی ها و پول هایی را که طلبکارم روی کاغذ نوشته ام ...خواهش میکنم که این جا روی کاغذ بنویسید تا حقی از کسی ضایع نشود.
حاجی اسمعیل وقتی این حرف ها را می زد روحیه اش با موقعی که وارد اتاق شد فرق کرده بود و روحیه اش خوب شده بود و همان طور که وصیت نامه اش را که در سه نسخه بود به نماینده دادستان ارتش می داد گفت آنقدر خوشحالم که تیرباران می شوم در این دنیا ماندنش غیر از معصیت چیز دیگری عاید انسان نمی شود...
حاج اسمعیل گفت 420 هزار تومان از حاجی علی نوری گرفتم 200 هزار تومان چک بدون تاریخ به او داده ام و 220 هزار تومان آن را از من مدرک ندارد.
120 هزار تومان حاحی مجدالدین مدنی به من داده که یک چک بدون تاریخ به او داده ام و این پول بابت زمینی است که با آقایان حسین قاسمیه ، حاجی علی برقی شریک میباشیم.
35 هزار تومان از آقای حسین قاسمیه و 15 هزار تومان هم چک داده ام که ایشان برای من دو سفته امضا کرده است که پولش را طلب دارد.
12 هزار تومان به آقای مهندس رضایی پول قالی و یک سفته ایشان طلبکار هستند و آن چه که آقای حسین قاسمیه در مدتی که من در زندان بوده ام به همشیره ام داده است اطلاعی ندارم آن مبلغ(یعنی هر چه بگوید) درست است به او بپردازید- چون او آدم درستی است.
با حاجی علی برقی در ساختمان میدان شوش ساختمان داریم که دو سهم از شش سهم آن متعلق به من است و بابت وجه تتمه ساختمان هر چه او خودش گفت درست است از من طلبکار است.
نصف منزل خیابان بهار که سندش به نام اینجانب است و 7 هزار تومان بابت کرایه اش که طلبکارم و سندش در منزل است با نصف آن منزل که سه دانگ باشد متعلق به حاجی مجدالدین مدنی است و یک تلفن هم در خیابان ویلا متعلق به ایشان است که سندش به نام من است.
‼️ اتومبیلم را بفروشید
به خانواده ام بگوئید که اتومبیلم را بفروشند پولش را سه قسمت کنند یک قسمت آن را به والده ام بدهند یک قسمت از آن را به دایی خودم که برادر خواهرم است و احمد ایلخانی نام دارد بدهند. یک قسمت دیگر که باقی می ماند به محمد علی ارشدی که ایی دیگرم است بدهند چون وضعش ناجور است.
‼️ طلب های من
حاج اسمعیل سپس گفت : طلب های مرا بنویسید! اول به یکی از شرکت ها در حدود 630 هزار تومان مساعده داده ام که هر چه از این مبلغ وصول شود، سه قسمت کنید ...دو قسمت آن متعلق به حاجی علی نوری و یک قسمتش متعلق به خود من است ...
‼️ چند لحظه قبل از فرمان آتش...!
چند لحظه قبل از فرمان آتش، وقتی طیب و حاج اسماعیل را به تیرهای چوبی بسته بودند، این گفت و گو بین آن ها رد و بدل شد : حاج اسماعیل (خطاب به عکاس ها) این عکس ها را نگه دارید روز قیامت به درد ما می خورد!
(در این هنگام طیب به قهقهه خندید)
حاج اسماعیل (خطاب به طیب) – چرا میخندی؟ مگه دروغ میگم؟
طیب (باز هم با خنده) – خیلی خب! تیربارونت میکنن...مردن که دیگه این همه حرف زدن نداره...!
حاج اسمعیل – آخه ما داریم می میریم! تو هم همین طور
طیب (با خنده) حالا ساکت شو، بذار کارشونو بکنن.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper