خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
558 subscribers
294 photos
48 videos
22 files
337 links
یادداشت هایی پیرامون مسئله پیشرفت در انقلاب اسلامی
مرتضی فیروزآبادی؛
معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد
معاون سابق برنامه ریزی آستان قدس
ایتانی
@M_Firouzabadi

آدرس کانال در پیام رسانهای داخلی

پیام رسان بله
https://Bale.ai/invite/#/join/NzA0MjY0N2
Download Telegram
ایده های برای اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری🇮🇷

همانطور که قبلا گفته شد وزارت علوم یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور است که باید احمدی روشنی پیدا بشود و چندین اصلاح اساسی را در آن انجام دهد. برخی از اصلاحات ساختاری به شرح زیر قابل پیشنهاد است:

1⃣#استقلال_دانشگاه_ها و تغییر نگرش در #حکمرانی:

⬅️⬅️نگرش حکمرانی وزارت علوم از نگرش دستوری باید به نگرش #قاعده_گذاری تغییر نماید. نگرش دستوری با دخالت در فرآیندهای دانشگاه نظیر #جذب_دانشجو و استاد و محتوا آموزش و.... سعی می کند تا نتیجه مطلوب را به دست آورد. در حقیقت نگرش دستوری به جای دانشگاه تصمیم می گیرد به آن امید که نتیجه بهتری حاصل شود. در #ادبیات_علمی و #تجربیات_جهانی ثابت شده است که این روش پاسخگو نیست و اهداف نهاد بالادستی با آن محقق نمی شود. به جای آن باید به روش قاعده گذاری رفتار کرد. #آموزش_عالی باید برای رفتار #دانشگاه ها در ابعاد مختلفی که به حاکمیت مربوط است قواعدی را تعیین و سایر امور را به دانشگاه ها واگذار نماید که تجلی عینی این موضوع #استقلال_دانشگاه_ها است.

⬅️⬅️رکن اصلی استقلال دانشگاه ها اصلاح نظام #تامین_مالی، هدفمند کردن کمک های مالی به دانشگاهها و به عبارت دیگر استقلال مالی است. در تجربه بسیاری کشورها –از جمله کشورهایی که هزینه دولتی قابل توجهی در آموزش عالی می کنند- کمک های دولت به آموزش_عالی به شکل هدفمند و عمدتا از طریق کمک به دانشجویان و یا کمک به طرف تقاضای تحقیق صورت میپذیرد و کمک های بلاعوض محدود و در امور استراتژیک انجام می شود. حتی برخی کشورها گام اول استقلال دانشگاه ها را از این مولفه شروع کرده اند. این اصلاح ساختاری به طور اتوماتیک رفتار #دانشگاه ها را سمت پاسخ به نیازهای مشتری هدایت خواهد کرد.

⬅️⬅️روی دیگر سکه استقلال دانشگاه ها پرداختن وزارت علوم به امور مغفول حاکمیتی است. مواردی نظیر #اعتبار_سنجی و ارزشیابی #کیفیت، تدوین چهارچوب های رشد و توسعه آموزش عالی به منظور رعایت #آمایش رشته ها در سرزمین، نیازسنجی های ملی و ارائه اطلاعات به بازار کار و موضوعاتی از این دست ماموریت جدید وزارت علوم پس از استقلال دانشگاه ها و حذف ماموریت دانشگاه داری است.

2⃣ارتقای نیروی انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: یکی از اشکالات وزارت علوم(حسب مشاهدات تجربی نویسنده) این است که توان کارشناسی این وزارت خانه متکی به کارشناسان مقیم آنجا نیست. بلکه کیفیت تصمیمات به مدیران (که عمدتا میهمان هستند و زمان کمی در آنجا می مانند) و مدعوان مرتبط است. حال آنکه باید وزارت علوم همچون برخی از نهادهای دیگر کشور کارشناسانی با کیفیت و مستمر داشته باشند که مشغول فعالیتهای محتوایی کیفی هستند. حتی فراتر ضرورتی ندارد همه مدیران آموزش عالی کشور اعضای #هیات_علمی باشند. البته ظاهرا برای تحقیق چنین پدیده ای برخی فرهنگ ها و رویه ها هم باید تغییر کند.

3⃣تمرکز زدایی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری : از امور دیگری که به اصلاح وزارت علوم منتج میشود #تمرکز_زدایی از این وزارت خانه و به طور خاص تشکیل دفاتر استانی است. بویژه پس از استقلال دانشگاه ها دیگر نمی توان دانشگاه مرکز استان را نماینده حاکمیت در آموزش عالی محسوب کرد و باید نقش حاکمیتی به نهادی واقعا حاکمیتی سپرده شود. علاوه بر این تمرکز زدایی امکان پرداختن وزارت علوم به موارد مهمتر را تسهیل می کند. با توجه به کثرت دانشگاه ها در کشور این امر از اهمیت دو چندانی برخوردار می شود.

#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
قصه پر غصه در الگوی #تشخیص و #تصمیم #مسئولان نظام 🇮🇷
چرا کار کارشناسی در کشور کم ثمر است؟

1⃣در حقیقت این یک مسئله جدی است که مسئولان در میان تعداد زیادی جرف چگونه قضاوت می کنند و چگونه خوب را از بد تشخیص می دهند. ما (بویژه اگر از جنس #کارشناس #محقق و استاد #دانشگاه و... باشیم) وقتی نظری را ارائه می کنیم تصورمان این است که نظر ما درست است . اگر از ما بپرسند چرا؟ می گوییم تحقیق کردیم، به #تجربیات_جهانی مراجعه کردیم ، با اصولی تطبیق داده ایم و از این جنس ادله. اما در کمال ناباوری مسئولان به ما خواهند گفت این هم یک نظر است. یا سئوال می پرسند از کجا بدانیم این نظر درست است؟
در حقیقت این سئوال مهم است که مسئولان چگونه به «تشخیص » می رسند و چگونه «تصمیم» می گیرند.

2⃣مهمترین عنصر تعیین کننده تشخیص مسئولان #اعتماد است. مسئولان نظر کسی را می پذیرند که به آن اعتماد دارند. این اعتماد عمدتا ناشی از شناخت قبلی از افراد است. حالا این شناخت یا ناشی از رابطه فردی و تایید سلامت افراد است و یا ناشی از رفاقت طولانی و هر چیز دیگری که اعتماد را ایجاد کند. اگر اعتماد برقرار شد فرمان تشخیص مسئول در دست این افراد است.

3⃣مهمترین اشکال این مسیر «#متخصص_پنداری» معتمدین است. اعتماد به افراد یک بحث است اما مهمتر این است که چرا این فرد را متخصص و کارشناس موضوع می دانند؟ اینجا اشکالات زیادی ایجاد می شود. به حکم تناسب رشته وی را متخصص می پندارند. مثلا چون پزشک است درباره طرح تحول سلامت از او سئوال می شود. و یا چون #استاد دانشگاه است و رشته اش تناسب دارد پس حتما صاحب نظر است و حتی چون سالیان در اداره مربوطه تجربه دارد می تواند کارشناس باشد.

4⃣اصل اشکال هم همین است . کارشناس پنداری. هر کسی که حقیقتا در موضوعی کار کرده باشد می دانند که مسائل بسیار گسترده و البته بسیار پیچیده اند. حتی استاد دانشگاه اگر مشخصا در آن موضوع تحقیق نکرده باشد به حکم تناسب رشته چیزی نمی تواند بگوید. همین طور سابقه کاری و... حتی اگر کارها اندکی قدیمی باشند دیگر بدرد نمی خورد. کارشناسی خودش یک کار به روز است.

5⃣اگر مسئولان از این مسیر به تشخیص نرسند، به #مشهورات عمل می کنند. یعنی اعتماد می کنند به افراد مشهور. مثلا اگر مشهور باشد که استاد تمام دانشگاه و یا دانشیاران با سواد تر از بقیه هستند، در جلسات تصمیم گیری و جلسه با #مسئولان_ارشد به همین قاعده عمل می کنند و #تریبون های مهم را به این افراد می دهند. مثلا اگر افرادی را #رسانه ها بزرگ کرده اند و یا حرف هایی را رسانه ها بزرگ کردند همین ها می شود ملاک عمل مسئولان. اگر یکی را رسانه ها آیت الله کردند، یکی دیگر را صاحب نظر. بعد از چند مدت رد پای این افراد را در نهادهای تصمیم ساز می بینید.

6⃣اگر بخواهم یک مثال ساده برای این غصه را بیان کنم بهترینش #طرح_تحول_سلامت است. گویا #وزیر_بهداشت سابقه #جهادی دارد و می گویند مرد خوبی است. #دولت هم مدتی روی آن غوغای رسانه ای کرد که کار خیلی مهمی شده است. #رسانه_ملی هم به همین دلایل آن را ضریب داد. نتیجه عملی اش این شد که تا عالی ترین سطوح کشور همین فضا را دنبال کردند و آن را تایید کردند و تشویق. هم ناشی از اعتماد و هم ناشی از مشهورات. در حالی که این طرح از نظر مفاهیم کاملا غلط و یک جنایت اقتصادی است و این روزها جو سنگین اعتماد و مشهورات آرام آرام کنار زده شده و دارد این مهم هویدا می شود.

7⃣همه این مشکل هم از این ناشی می شود که مسئولان «ممحض» در مسئله نمی شوند. در استخر مسئله شیرجه نمی زنند تا بفهمند چی به چی است. خودشان کارشناس نیستند و نمی خواهند هم بشوند چون وقت ندارند. در عمر مسئولیتشان فقط کار سیاسی کردند و نه کار کارشناسی؛ در نتیجه مسیر بالا را طی می کنند.

✳️بنابراین اینکه اگر قرار باشد حرفی در کشور پیش برود یا باید توسط افراد مورد اعتماد مسئولان باشد یا آن را در رسانه مشهور کنند. به همین راحتی کشور را به مسیرهای درست و یا غلط می رود. تکرار یک چرخه باطل. در سایر کشورها اول فرمان کشور را درست هدایت می کنند و بعد رسانه را برای توجیه و تبیین آن بکار می گیرند. اینجا برعکس است!