بیماری های #صعب_العلاج #جمهوری_اسلامی - بخش دوم #نظام_پذیرش_دانشجو
✍نظام پذیرش دانشجو یا همان #کنکور جمهوری اسلامی را به سرعت به سمت طبقاتی شدن پیش می برد
1⃣امروز عمدتا کسانی می توانند صندلی های دانشگاه های خوب را اشغال کنند که قبل از آن چند ده میلیون تومان برای آموزش در قالب مدرسه غیر انتفاعی و کلاس کنکور و... هزینه کرده باشند. گرچه به طور استثنا کسانی از روستا و طبقات متوسط صندلی های دانشگاه هایی مثل #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تهران را اشغال می کنند اما حقیقت آن است که از نظر آماری این عده بسیار قلیلند. متاسفانه هیچ آماری از این پدیده ارائه نمیشود منتها چند سال قبل یکی از معاونان وزارت #آموزش_و_پرورش به طور غیر مستقیم اذعان کرد که کمتر از 5 درصد از رتبه های برتر (مثلا صد نفر اول) حقیقتا از مدرسه دولتی آمدند.
2⃣سهم صندلی های برتر دانشگاهی در دسترسی به فرصت های پولی و سیاسی آتی بسیار جدی و محسوس است. از فرصت تاسیس #کسب_و_کار خوب تا فرصت فعالیت در تشکل های دانشجویی و به تبع آن تصدی مسئولیت های سیاسی کشور و امثال آن. گرچه سهم استعداد و هوش را نمی توانیم منکر شویم اما حقیقتا بین افراد مختلف کشور در دانشگاه های مختلف تفاوت محسوسی نیست اما در بهره مندی آنها از فرصتهای کسب و کار و فرصت های سیاسی تفاوت فاحش وجود دارد.
3⃣چند نسل از این پدیده می گذرد و امروز شما می توانید نمودهای این پدیده را عرصه های مختلفی از جمله ترکیب اجتماعی فعالان دانشجویی دانشگاه های اصلی تهران و دغدغه ها و فعالیت هایشان مشاهده کنید.
⬅️چند نسل دیگر که بگذرد جامعه ایران یک جامعه کاملا طبقاتی خواهد شد. کسانی پول دارند،برای آموزش فرزندانشان هزینه می کنند، فرزندانشان فرصتهای دانشگاهی خوب را به دست می آورد و از قِبَل این فرصت یا پول و یا قدرتشان افزایش پیدا می کنند و به همین ترتیب. لذا جامعه در طول زمان به دو طبقه تقسیم خواهد شد. طبقه قلیل مرفه و پولدار و دارای قدرت سیاسی و برخوردار از همه چیز و عده کثیر مستضعفی که باید با کار زیاد و زحمت فراوان حداقل زندگی را برای خود فراهم کنند. البته سهمیه اعضای هیات علمی ها برای فرزندانشان هم در توزیع نامناسب #صندلی_های_برتر دانشگاه ها موثر است و این چرخه را تقویت می کند که مقوم طبقاتی شدن جامعه است.
4⃣‼️مطلب مهم این است که سهم نظام پذیرش دانشجو در #طبقاتی_شدن جامعه بسیار زیاد و قابل توجه است. مهمتر این است که اساسا این موضوع مورد توجه مسئولان ما نیست، شاید به این دلیل که مسئولان خودشان از این پدیده منتفع می شوند؛ چه به دلیل پول داشتن و چه به دلیل #هیات_علمی بودن و یا دلایل دیگر. اثرش زیاد و نقشش کلیدی است و به همین دلیل از آن به عنوان بیماری #صعب_العلاج یاد می کنیم. البته دو بیماری صعب العلاج دیگر هم در طبقاتی شدن جامعه نقش دارند که بعدا تشریح خواهد شد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
✍نظام پذیرش دانشجو یا همان #کنکور جمهوری اسلامی را به سرعت به سمت طبقاتی شدن پیش می برد
1⃣امروز عمدتا کسانی می توانند صندلی های دانشگاه های خوب را اشغال کنند که قبل از آن چند ده میلیون تومان برای آموزش در قالب مدرسه غیر انتفاعی و کلاس کنکور و... هزینه کرده باشند. گرچه به طور استثنا کسانی از روستا و طبقات متوسط صندلی های دانشگاه هایی مثل #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تهران را اشغال می کنند اما حقیقت آن است که از نظر آماری این عده بسیار قلیلند. متاسفانه هیچ آماری از این پدیده ارائه نمیشود منتها چند سال قبل یکی از معاونان وزارت #آموزش_و_پرورش به طور غیر مستقیم اذعان کرد که کمتر از 5 درصد از رتبه های برتر (مثلا صد نفر اول) حقیقتا از مدرسه دولتی آمدند.
2⃣سهم صندلی های برتر دانشگاهی در دسترسی به فرصت های پولی و سیاسی آتی بسیار جدی و محسوس است. از فرصت تاسیس #کسب_و_کار خوب تا فرصت فعالیت در تشکل های دانشجویی و به تبع آن تصدی مسئولیت های سیاسی کشور و امثال آن. گرچه سهم استعداد و هوش را نمی توانیم منکر شویم اما حقیقتا بین افراد مختلف کشور در دانشگاه های مختلف تفاوت محسوسی نیست اما در بهره مندی آنها از فرصتهای کسب و کار و فرصت های سیاسی تفاوت فاحش وجود دارد.
3⃣چند نسل از این پدیده می گذرد و امروز شما می توانید نمودهای این پدیده را عرصه های مختلفی از جمله ترکیب اجتماعی فعالان دانشجویی دانشگاه های اصلی تهران و دغدغه ها و فعالیت هایشان مشاهده کنید.
⬅️چند نسل دیگر که بگذرد جامعه ایران یک جامعه کاملا طبقاتی خواهد شد. کسانی پول دارند،برای آموزش فرزندانشان هزینه می کنند، فرزندانشان فرصتهای دانشگاهی خوب را به دست می آورد و از قِبَل این فرصت یا پول و یا قدرتشان افزایش پیدا می کنند و به همین ترتیب. لذا جامعه در طول زمان به دو طبقه تقسیم خواهد شد. طبقه قلیل مرفه و پولدار و دارای قدرت سیاسی و برخوردار از همه چیز و عده کثیر مستضعفی که باید با کار زیاد و زحمت فراوان حداقل زندگی را برای خود فراهم کنند. البته سهمیه اعضای هیات علمی ها برای فرزندانشان هم در توزیع نامناسب #صندلی_های_برتر دانشگاه ها موثر است و این چرخه را تقویت می کند که مقوم طبقاتی شدن جامعه است.
4⃣‼️مطلب مهم این است که سهم نظام پذیرش دانشجو در #طبقاتی_شدن جامعه بسیار زیاد و قابل توجه است. مهمتر این است که اساسا این موضوع مورد توجه مسئولان ما نیست، شاید به این دلیل که مسئولان خودشان از این پدیده منتفع می شوند؛ چه به دلیل پول داشتن و چه به دلیل #هیات_علمی بودن و یا دلایل دیگر. اثرش زیاد و نقشش کلیدی است و به همین دلیل از آن به عنوان بیماری #صعب_العلاج یاد می کنیم. البته دو بیماری صعب العلاج دیگر هم در طبقاتی شدن جامعه نقش دارند که بعدا تشریح خواهد شد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
#اختراعات و مسئله پیشرفت علمی / بخش اول
توجهاتی پیرامون مواجهه با #اختراعات
یکی از مبتلا به ترین مسائل عرصه #علم_و_فناوری افرادی هستند که با در دست داشتن یک طرح و یا ایده از این دستگاه به آن دستگاه به دنبال حمایت می گردند. البته احتمالا این افراد اکثر مخترعین نیستند. لیکن چون مسیر درست پیگیری را طی نمی کنند در گسترده و قابل توجه به نظر می رسند. عموم این افراد سه ادعا مهم هم دارند.
👈🏿طرحشان تحولات عظیمی را به دنبال خواهد داشت.
👈🏿طرحشان #محرمانه است و نمی توانند جزئیات زیادی از آن را بیان کنند.
👈🏿ار خارج از کشور دعوتنامه دارند و ممکن است به خارج بروند.
معمولا هم افراد دلسوز و کم اطلاعی پیدا می شوند که بین این افراد و نهادهای مسئول در کشور وساطت می کنند و تقریبا چنین پدیده ای یکی از بالایای فضای علم و فناوری کشور و دستگاه های اجرایی بدیل شده است. به همین دلیل نوشتن نکاتی درباره آن ضروری است.
1⃣مسئله اختراعات آنقدری که در کشور ما مهم شده است، در #پیشرفت_علمی کشور مسئله مهمی نیست. دوره اینکه #اختراع و ایده به معنای مرسوم آن یک تحول عمیق علمی و جدی را ایجاد کند گذشته است. توسعه بسیاری از تکنولوژی های نوین در مراکز #تحقیق_و_توسعه شرکت های بزرگ انجام می شود و اختراع به عنوان یک نوآوری فردی با تاثیرگذاری علمی زیاد مدت ها است که دیگر توسط افراد و صرفا بر پایه #خلاقیت صورت نمی گیرد.
2⃣اختراع به معنایی که امروز در کشور ما مصطلح است یک مسئله شخصی است که منتج به #کارآفرینی و #کسب_و_کار می شود. یعنی افرادی که چنین اختراعاتی دارند پس از احزار ابعاد علمی باید یک سرمایه گذار را پیدا کنند محصولشان را تولید کنند و در بازار عرضه کنند. وظیفه حاکمیت تسهیل همین مسیر و فرآیندهایش است که در قالب های مختلف از جمله #جشنواره و کریدور و... در کشور در حال انجام است. این تصور که دولت برای چنین طرح های پول بیاورد تصور درستی نیست. بنابراین اختراع وقتی دارای ارزش است که به تولید برسد و محصولش به فروش برسد. بویژه این فروش ادامه پیدا کند.
3⃣ #ثبت_اختراع داخلی تقریبا چندان موضوع مهمی نیست. یعنی دارای پیامهای حداقلی است. در سالهای قبل اساسا اختراعاتی که در کشور ثبت می شد ارزیابی هم نمی شد. چند سالی است که ارزیابی می شود. ارزیابی هم صرفا یک کلیات علمی را ارائه می کند و نه بیشتر. بنابراین گواهی به ثبت اختراع چیز زیادی را نشان نمی دهد. البته از نبودن هیچ مدرکی بهتر است. اما معنایش این نیست که کل نظام باید برای آن تاییدیه و پیگیری آن بسیج بشوند.
4⃣بسیاری از اختراعاتی که در کشور ما ثبت می شود نمی توانند در دنیا ثبت بشود. اما اگر کسی اختراعش را در یک کشور معتبر ثبت کرد آن وقت می توان به آن توجه بیشتری کرد بویژه در جایگاه یک سرمایه گذار. چون در کشورهای پیشرفته نظام ارزیابی دارای حساب و کتاب است. البته دقت داشته باشید در همین اختراعات بارها درخواست ثبت اختراع و تکمیل پروفایل را به عنوان ثبت شده به مسئولان تحویل می دهند. طبق آماری که چند سال پیش منتشر شد از اختراعاتی که در نظامات دنیا ثبت می شود فقط پنج درصد تجاری می شوند. بخوانید قصه مفصل را از این مجمل! معنای ساده اش این است که مثلا از هر هزار ادعای اختراع در کشور ما پنج عدد آن ممکن است تجاری شده و وارد بازار بشود. چنین اختراعاتی را هم اکنون می توان در نهادهایی مثل #مرکز_رشد و #پارک_علم_و_فناوری مشاهده کرد که مسیر ساماندهی کسب و کارشان را پیدا کرده اند.
5⃣برخی #جشنواره های بین المللی هم شیادی هستند. جشنواره و همایش حتی در همین ایران هم یک کاسبی است. چند سال پیش گزارشی را دیدم که نشان می داد در #سوئیس جشنواره ای است که از مدال طلای آن را می شود با پول خرید. لذا اعتبار جشنواره باید صفر تا صد ارزیابی بشود و هیچ کدام از این جملات که در خارج بوده و یا بین المللی بوده و یا اینکه سازمان ملل آمده و... اعتبار جشنواره را نشان نمی دهد. یک جشنواره باید به طور کامل ارزیابی بشود تا بتوان درباره نتایج آن قضاوت کرد. لذا به حکم این که یک مخترع در جشنواره خارجی شرکت کرده و یا از آنجا مدالی گرفته است نمی تواند حجت آور باشد.
◀️◀️◀️ادامه دارد...
به #خودجوش بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
توجهاتی پیرامون مواجهه با #اختراعات
یکی از مبتلا به ترین مسائل عرصه #علم_و_فناوری افرادی هستند که با در دست داشتن یک طرح و یا ایده از این دستگاه به آن دستگاه به دنبال حمایت می گردند. البته احتمالا این افراد اکثر مخترعین نیستند. لیکن چون مسیر درست پیگیری را طی نمی کنند در گسترده و قابل توجه به نظر می رسند. عموم این افراد سه ادعا مهم هم دارند.
👈🏿طرحشان تحولات عظیمی را به دنبال خواهد داشت.
👈🏿طرحشان #محرمانه است و نمی توانند جزئیات زیادی از آن را بیان کنند.
👈🏿ار خارج از کشور دعوتنامه دارند و ممکن است به خارج بروند.
معمولا هم افراد دلسوز و کم اطلاعی پیدا می شوند که بین این افراد و نهادهای مسئول در کشور وساطت می کنند و تقریبا چنین پدیده ای یکی از بالایای فضای علم و فناوری کشور و دستگاه های اجرایی بدیل شده است. به همین دلیل نوشتن نکاتی درباره آن ضروری است.
1⃣مسئله اختراعات آنقدری که در کشور ما مهم شده است، در #پیشرفت_علمی کشور مسئله مهمی نیست. دوره اینکه #اختراع و ایده به معنای مرسوم آن یک تحول عمیق علمی و جدی را ایجاد کند گذشته است. توسعه بسیاری از تکنولوژی های نوین در مراکز #تحقیق_و_توسعه شرکت های بزرگ انجام می شود و اختراع به عنوان یک نوآوری فردی با تاثیرگذاری علمی زیاد مدت ها است که دیگر توسط افراد و صرفا بر پایه #خلاقیت صورت نمی گیرد.
2⃣اختراع به معنایی که امروز در کشور ما مصطلح است یک مسئله شخصی است که منتج به #کارآفرینی و #کسب_و_کار می شود. یعنی افرادی که چنین اختراعاتی دارند پس از احزار ابعاد علمی باید یک سرمایه گذار را پیدا کنند محصولشان را تولید کنند و در بازار عرضه کنند. وظیفه حاکمیت تسهیل همین مسیر و فرآیندهایش است که در قالب های مختلف از جمله #جشنواره و کریدور و... در کشور در حال انجام است. این تصور که دولت برای چنین طرح های پول بیاورد تصور درستی نیست. بنابراین اختراع وقتی دارای ارزش است که به تولید برسد و محصولش به فروش برسد. بویژه این فروش ادامه پیدا کند.
3⃣ #ثبت_اختراع داخلی تقریبا چندان موضوع مهمی نیست. یعنی دارای پیامهای حداقلی است. در سالهای قبل اساسا اختراعاتی که در کشور ثبت می شد ارزیابی هم نمی شد. چند سالی است که ارزیابی می شود. ارزیابی هم صرفا یک کلیات علمی را ارائه می کند و نه بیشتر. بنابراین گواهی به ثبت اختراع چیز زیادی را نشان نمی دهد. البته از نبودن هیچ مدرکی بهتر است. اما معنایش این نیست که کل نظام باید برای آن تاییدیه و پیگیری آن بسیج بشوند.
4⃣بسیاری از اختراعاتی که در کشور ما ثبت می شود نمی توانند در دنیا ثبت بشود. اما اگر کسی اختراعش را در یک کشور معتبر ثبت کرد آن وقت می توان به آن توجه بیشتری کرد بویژه در جایگاه یک سرمایه گذار. چون در کشورهای پیشرفته نظام ارزیابی دارای حساب و کتاب است. البته دقت داشته باشید در همین اختراعات بارها درخواست ثبت اختراع و تکمیل پروفایل را به عنوان ثبت شده به مسئولان تحویل می دهند. طبق آماری که چند سال پیش منتشر شد از اختراعاتی که در نظامات دنیا ثبت می شود فقط پنج درصد تجاری می شوند. بخوانید قصه مفصل را از این مجمل! معنای ساده اش این است که مثلا از هر هزار ادعای اختراع در کشور ما پنج عدد آن ممکن است تجاری شده و وارد بازار بشود. چنین اختراعاتی را هم اکنون می توان در نهادهایی مثل #مرکز_رشد و #پارک_علم_و_فناوری مشاهده کرد که مسیر ساماندهی کسب و کارشان را پیدا کرده اند.
5⃣برخی #جشنواره های بین المللی هم شیادی هستند. جشنواره و همایش حتی در همین ایران هم یک کاسبی است. چند سال پیش گزارشی را دیدم که نشان می داد در #سوئیس جشنواره ای است که از مدال طلای آن را می شود با پول خرید. لذا اعتبار جشنواره باید صفر تا صد ارزیابی بشود و هیچ کدام از این جملات که در خارج بوده و یا بین المللی بوده و یا اینکه سازمان ملل آمده و... اعتبار جشنواره را نشان نمی دهد. یک جشنواره باید به طور کامل ارزیابی بشود تا بتوان درباره نتایج آن قضاوت کرد. لذا به حکم این که یک مخترع در جشنواره خارجی شرکت کرده و یا از آنجا مدالی گرفته است نمی تواند حجت آور باشد.
◀️◀️◀️ادامه دارد...
به #خودجوش بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
کوه صعب العبور درآمدهای ناصواب پیش روی #اقتصاد_مقاومتی 🇮🇷
👈در مصائب وابستگی های مالی دستگاه ها به درآمدهای غلط
@khodjoosh
✳️در طول سالیان گذشته دستگاه های اجرایی منابعی را برای اداره خود ایجاد کرده اند و امروز متکی بر آن امرار معاش می کنند. برخی از این منابع غلط و ناصواب است و خودش زمینه ساز مشکلات دیگری می شود، لیکن چون اداره دستگاه به آن گره خورده است، اقدام برای اصلاح آن سخت و بعضا نشدنی است. ریشه خیلی از مشکلات در دستگاه های کشور به چنین منابعی برمی گردد، اما چون اصلاح آن کاری سخت و دشوار است کسی به سراغ آنها نمی رود. این منابع در دو دسته کلی #سرمایه_فروشی و یا گرفتن پول بی دلیل از مردم قابل دسته بندی هستند که چند نمونه آن در این یادداشت ذکر می شود.
1️⃣ #نفت فروشی نمونه بارز چنین منابعی است. نفت فروشی باعث می شود رفتار دولت ها #بچه_پولداری شود، #اشرافیت و #تشریفات توسعه پیدا کند، #سرمایه_گذاری های دولتی ناکارآمد شود و از همه مهمتر اینکه بخش واقعی اقتصاد ضعیف بماند.
2️⃣ در #قوه_قضائیه بخشی از هزینه #دادرسی به عنوان منابع درآمدی به این قوه بر می گردد. امروز هر راه حلی برای کاهش دعاوی #اقتصادی نظیر مسئله #چک های برگشتی درآمدهای مذکور را کاهش داده و #قوه_قضاییه را با مشکل مواجه می کند. در نتیجه قوه قضائیه از یک طرف مخالف راه حل های اصولی برای کاهش پرونده های #حقوقی و اقتصادی است و از طرف دیگر متقاضی #بودجه برای رسیدگی به پرونده ها است.
3️⃣ درآمدهای ناشی از #سود_بانکی نمونه دیگری است. دستگاه ها به روش های مختلف پول خود را در #بانک نگه داشته و سود قابل توجهی از آن دریافت می کنند. حساب های مشهور قوه قضائیه از همین نوع است که منجر به مسائلی همچون #اطاله_دادرسی، بلوکه کردن های طولانی مبالغ مردم، #وثیقه های سنگین و امثال آن می شود. بسیاری از نهادهای عمومی، شخصیت های مذهبی و موسسات و سازمانها چنین درآمدهایی را استفاده می کنند و حتما از کاهش سود بانکی استقبال نمی کنند.
4️⃣درآمد چند هزار میلیارد تومانی #تامین_اجتماعی از محل #بیمه قراردادها یکی دیگر از درآمدهای ناصواب است. تامین اجتماعی یک پول را دوبار از شرکت ها اخذ کرده و دو سال آنها را مجبور می کند که دنبال برگرداندن آن بدوند. تامین اجتماعی از قبل عدم صرفه اقتصادی برای شرکت ها یا بی انصافی در محاسبه، چند هزار میلیارد تومان کسب درآمد می کند ولو به قیمت ورشکستگی شرکت ها و یا افزایش هزینه #معاملات و نامطلوب کردن محیط #کسب_و_کار و...
5️⃣ #تراکم فروشی در #شهرداری یک نمونه دیگر است. ریشه بسیاری از تخریب های #محیط_زیست و قطع درختان، بلند مرتبه سازی ها و به تبع آن شلوغی محلات، تخربب بافت های فرهنگی، توسعه بی حد و حصر فضاهای #تجاری و به تبع آن توسعه #واردات، گرانی خدمات و مسکن در شهر و... در تراکم فروشی است و تا این منبع ناپایدار و ناصواب درآمد شهرداری وجود داشته باشد نمی توان انتظار توسعه شهری مناسب داشت.
6️⃣ درآمد ناشی از جریمه ها در شهرداری یک نمونه دیگر است. افراد خلاف #مقررات ساخت و ساز می کنند و قانون #شهرداری را مخیر کرده است که یا جریمه بگیرد یا بنا را تخریب کند. وقتی امکان کسب درآمد از تخلف باشد بدیهی است که تخلفات افزایش و ساخت و سازها خلاف مقررات انجام می شود و برای طرفین منفعت دارد.
#روزنامه_قدس، بیستم فروردین ماه، صفحه دوم
@khodjoosh
👈در مصائب وابستگی های مالی دستگاه ها به درآمدهای غلط
@khodjoosh
✳️در طول سالیان گذشته دستگاه های اجرایی منابعی را برای اداره خود ایجاد کرده اند و امروز متکی بر آن امرار معاش می کنند. برخی از این منابع غلط و ناصواب است و خودش زمینه ساز مشکلات دیگری می شود، لیکن چون اداره دستگاه به آن گره خورده است، اقدام برای اصلاح آن سخت و بعضا نشدنی است. ریشه خیلی از مشکلات در دستگاه های کشور به چنین منابعی برمی گردد، اما چون اصلاح آن کاری سخت و دشوار است کسی به سراغ آنها نمی رود. این منابع در دو دسته کلی #سرمایه_فروشی و یا گرفتن پول بی دلیل از مردم قابل دسته بندی هستند که چند نمونه آن در این یادداشت ذکر می شود.
1️⃣ #نفت فروشی نمونه بارز چنین منابعی است. نفت فروشی باعث می شود رفتار دولت ها #بچه_پولداری شود، #اشرافیت و #تشریفات توسعه پیدا کند، #سرمایه_گذاری های دولتی ناکارآمد شود و از همه مهمتر اینکه بخش واقعی اقتصاد ضعیف بماند.
2️⃣ در #قوه_قضائیه بخشی از هزینه #دادرسی به عنوان منابع درآمدی به این قوه بر می گردد. امروز هر راه حلی برای کاهش دعاوی #اقتصادی نظیر مسئله #چک های برگشتی درآمدهای مذکور را کاهش داده و #قوه_قضاییه را با مشکل مواجه می کند. در نتیجه قوه قضائیه از یک طرف مخالف راه حل های اصولی برای کاهش پرونده های #حقوقی و اقتصادی است و از طرف دیگر متقاضی #بودجه برای رسیدگی به پرونده ها است.
3️⃣ درآمدهای ناشی از #سود_بانکی نمونه دیگری است. دستگاه ها به روش های مختلف پول خود را در #بانک نگه داشته و سود قابل توجهی از آن دریافت می کنند. حساب های مشهور قوه قضائیه از همین نوع است که منجر به مسائلی همچون #اطاله_دادرسی، بلوکه کردن های طولانی مبالغ مردم، #وثیقه های سنگین و امثال آن می شود. بسیاری از نهادهای عمومی، شخصیت های مذهبی و موسسات و سازمانها چنین درآمدهایی را استفاده می کنند و حتما از کاهش سود بانکی استقبال نمی کنند.
4️⃣درآمد چند هزار میلیارد تومانی #تامین_اجتماعی از محل #بیمه قراردادها یکی دیگر از درآمدهای ناصواب است. تامین اجتماعی یک پول را دوبار از شرکت ها اخذ کرده و دو سال آنها را مجبور می کند که دنبال برگرداندن آن بدوند. تامین اجتماعی از قبل عدم صرفه اقتصادی برای شرکت ها یا بی انصافی در محاسبه، چند هزار میلیارد تومان کسب درآمد می کند ولو به قیمت ورشکستگی شرکت ها و یا افزایش هزینه #معاملات و نامطلوب کردن محیط #کسب_و_کار و...
5️⃣ #تراکم فروشی در #شهرداری یک نمونه دیگر است. ریشه بسیاری از تخریب های #محیط_زیست و قطع درختان، بلند مرتبه سازی ها و به تبع آن شلوغی محلات، تخربب بافت های فرهنگی، توسعه بی حد و حصر فضاهای #تجاری و به تبع آن توسعه #واردات، گرانی خدمات و مسکن در شهر و... در تراکم فروشی است و تا این منبع ناپایدار و ناصواب درآمد شهرداری وجود داشته باشد نمی توان انتظار توسعه شهری مناسب داشت.
6️⃣ درآمد ناشی از جریمه ها در شهرداری یک نمونه دیگر است. افراد خلاف #مقررات ساخت و ساز می کنند و قانون #شهرداری را مخیر کرده است که یا جریمه بگیرد یا بنا را تخریب کند. وقتی امکان کسب درآمد از تخلف باشد بدیهی است که تخلفات افزایش و ساخت و سازها خلاف مقررات انجام می شود و برای طرفین منفعت دارد.
#روزنامه_قدس، بیستم فروردین ماه، صفحه دوم
@khodjoosh