🇮🇷برگزیده های کتاب #اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی
✍مصاحبه با #عزت_الله_سحابی

⬅️روحیه مرحوم #بهشتی، آقای #محمد_جواد_باهنر، #اردبیلی و #هاشمی_رفسنجانی که #حزب_جمهوری_اسلامی را هم تشکیل دادند از لحاظ اقتصادی متمایل به چپ سوسیالیسم بود. اما #دولت_موقت بیشتر به #اقتصاد_آزاد گرایش داشت. البته باید گفت که این آقایان فقط سیاسی خالص بودند. در این میان تنها فرد دانشگاهی که کمی به مسائل اقتصادی و برنامه به صورت کارشناسی نگاه می کرد و کار قابل توجهی هم انجام می داد و در همان اوایل هم یک برنامه پنج ساله را تدوین کرد، #سازمان_برنامه و شخص #معین_فر بود.

ص 12 کتاب


#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht

#مشکلات_کارگری اول #انقلاب🇮🇷 + سابقه سهامداری انقلابیون در صنعت قبل از انقلاب🇮🇷
✍برگزیده کتاب #اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی


✅کارخانه #ایرفو که مهندس #قلی_زاده در سال 42 تاسیس کرده بود و یک کارخانه ریختگری چدن و فولاد بود و تقریبا تمام مبارزان آن روز از جمله مهندس #بازرگان، شهید #بهشتی، آقای #اردبیلی، #هاشمی_رفسنجانی سهامدار آن بودند. این کارخانه در سال 1342 تاسیس و تمام مذهبی های آن زمان نظیر مرحوم بازرگان، پدر بنده ( #یدالله_سحابی) آقای #عالی_نسب، آقای #باهنر، مرحوم #رجایی هم سهامدار بودند و شرکتی متعلق به نیروها و پیشگامان انقلاب را ایجاد کردند.

✅همان کارخانه در سال 58 و 59 و حتی 60 دچار مشکلات تقسیم بندی کارگری بود. در این مشکلات #نیروهای_چپ_مذهبی بسیار فعال بودند و کارگران را دسته بندی کرده بودند. مثلا یک #حزب_سوسیالیست_کارگران بود که در آنجا فعال بود و تحریکاتی میان کارگران داشت، دست و پای مدیر #کارخانه را که از طرف آقای #قلی_زاده تعیین شده بود به زور می گرفتند و به عنوان تهدید او را بالای کوره ذوب فلز می بردند، سپس می آوردند و از او اجازه می گرفتند که مثلا پانصد تومان به حقوق کارگران اضافه شود... اگر هم یک کارخانه یک امتیاز به کارگران می داد تمام کارخانه های دیگر منطقه حتی با زور هم شده آن امتیاز را می گرفتند.

✅در واقع نوعی مسابقه امتیاز گرفتن بود آن هم فقط با زور و از طریق تسلط شوراهای_کارگری بر مدیریت کارخانه ها

✳️مصاحبه با #عزت_الله_سحابی صفحه 17 کتاب

#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht

تلاش حضرت امام خمینی (ره) برای حفظ #بنی_صدر 🇮🇷
✍برگزیده کتاب #اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی

✅آقای #بازرگان دوبار برای ما تعریف کردند که در یکی از جلساتی که نزد امام رفته بودند تا گزارش کار خود را بدهند از بنی صدر و #بهشتی هم خواسته بودند که بیایند. چرا که مطالبی در مورد هر دو اینها داشتند که باید خودشان هم دفاع می کردند. آقای بازرگان می گفتند آنها حرفهایشان را زدند ما هم حرف هایمان را زدیم و چند ساعتی جلسه طول کشید. در پایان جلسه وقتی همه خداحافظی کردند امام از من خواستند که بمانم.

✅وقتی همه رفتند و تنها شدیم - البته خاطرم نیست #احمد_آقا هم بودند یا نه - امام به من گفتند شما کمی بنی صدر را نصیحت کنید او حرف شما را می پذیرد، اما حرف من را نمی پذیرد. من می دانم در این اختلافات آنها عمل می کنند و او (بنی صدر) فقط حرف می زند. در واقع خود امام هم تا آن روزی که بنی صدر را از #فرماندهی_کل_قوا کنار گذاشتند- یعنی فروردین 1360 - هنوز قصد داشتند بنی صدر را حفظ کنند ولی بنی صدر همچنان در نوشته های خود به همه می تازید.

✍مصاحبه با #عزت_الله_سحابی صفحه 38 کتاب

#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht