Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔹#جامعهشناسی #عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی #عقبماندگی_در_عدالت
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
tabagheh3.ir
جامعهشناسی عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی عقبماندگی در عدالت :: طبقه سه
در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است. یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید ...
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
#مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
https://goo.gl/HtKcJ9
#مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
https://goo.gl/HtKcJ9
tabagheh3.ir
عدالتخواهی و مسئلهی فقر مضمون :: طبقه سه
عدالتخواهی
بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما عدالتخواهی تام و
متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداق ماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این ...
بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما عدالتخواهی تام و
متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداق ماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این ...
Forwarded from قسط
🔵🔴⚪️ #عدالتخواهی_اجتماعی یا #جلوه_فروشی_فردی؟
✳️ متن تکمیل شده ی سخنان استاد #وحید_جلیلی در سی و ششمین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی
🔺مروری بر فساد در آرمانخواهان و عدالتخواهی های ظالمانه
🔺تحلیلی بر جریانات مدعی عدالت، که بیشترین ظلم را به عدالتخواهی روا داشتند
#عدالتخواهی_قبیله_ای
📌از لینک زیر دانلود کنید
https://yon.ir/ClQi1
@edalatkhahi
Ble.im/edalatkhahi
✳️ متن تکمیل شده ی سخنان استاد #وحید_جلیلی در سی و ششمین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی
🔺مروری بر فساد در آرمانخواهان و عدالتخواهی های ظالمانه
🔺تحلیلی بر جریانات مدعی عدالت، که بیشترین ظلم را به عدالتخواهی روا داشتند
#عدالتخواهی_قبیله_ای
📌از لینک زیر دانلود کنید
https://yon.ir/ClQi1
@edalatkhahi
Ble.im/edalatkhahi
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظه کاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفی بافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویه های مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظه کاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفی بافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویه های مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
Forwarded from قسط
🔵🔴⚪️انقلاب اسلامی، قیامی برای مبارزه و تفکر مجاهدانه
⭕️محمدصادق شهبازی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی در نخستین دوره #مدرسه_عدالتخواهی با اشاره به واقع 15 خرداد سال ۱۳۴۲، گفت: رژیم شاه از امام خواسته بود که علیه شاه و رژیم اسرائیل سخنی نگوید اما ایشان علیه انها سخنرانی کردند و دستگیر شدند که منجر به قیام های خونین و کشتار یک روزه ۱۵هزار نفر در قم شد.
🔸وی اضافه کرد: در آن ایام، اگر کسی از #مبارزه حرف می زد او را مارکسیست و لیبرالیست می نامیدند و به دلیل همین فضای سنگین در حوزه های علمیه و متدینین بود که امام گفتند خون دلی که پدر پیرتان از این طایفه خورده است از کسی نخورده است و عنوان مارهای خوش خط و خال را بر آنان نهادند.
🔹شهبازی ادامه داد: امام پس از گفتگو با آیت الله حکیم از ایشان خواستند که به مبارزه برخیزند اما ایشان از تنهایی و عدم مقلد واقعی گلایه کردند. امام در جواب ایشان فرمودند ما همراهیتان میکنیم، شما بپاخیزید اما ایت الله حکیم گفت که جواب خون شهدا را چه کسی می دهد و امام فرمود من جواب می دهم. امام ایشان را به قم فراخواندند ولی همچنان ایشان در مواجهه با اتفاقات جهان اسلام سکوت میکردند. پس از فوت ایت الله حکیم، امام مراجع را به وحدت دعوت کردند ولی باز هم در ادامه راه او را تنها گذاشتند.
🔸این فعال عدالتخواه اظهار کرد: امام می خواستند اراده خدا را بر ما جاری و حاکم کند و #قیام_برای_خدا انجام دهد. قل انما اعظم بواحده ان تقولوا... قیام #خداخواهی، #عدالتخواهی، #استقلال و #آزادی و #جمهوری_اسلامی است که این قیام مقابل قیام برای نفس است، قیامی که مذهبی ها را به مبارزه و تفکر مجاهدانه دعوت می کند.
🔹شهبازی با طرح مبحث جدال دو اسلام، عنوان کرد: دو اصطلاح در بیانات امام استفاده می شده است: اسلام آمریکایی:التقاطی، متحجر، مرفهین بی درد، ملاهای کثیف درباری، سرمایه داری و اسلام ناب محمدی: پابرهنگان، مستضعفین، تازیانه خورهای تاریخ. دین دارای یک هسته و یک پوسته می باشد که امام روی هسته دین متمرکز بودند تا (لیقوم الناس بالقسط و عدالت خواهی) (ولیجعل الله...سبیلا و استقلال) گسترش یابد.
🔸وی با اشاره به چند سخنرانی مقام معظم رهبری(سالگرد رحلت امام، بیست سالگی و چهل سالگی انقلاب...) به تعریف صحیحی از اسلام پرداختند و گفتند: اسلام جهاد و شهادت، اسلام تعبد و تعقل، اسلام دنیا و آخرت، اسلام علم و معرفت، اسلام دیانت و سیاست، اسلام قیام و عمل، اسلام فرد و جامعه، اسلام نجات بخشی محرومان و در نهایت اسلام ناب محمدی است.
🔹دبیر اسبق جنبش عدالتخواه در ادامه افزود: هدف خلقت فردی عبودیت و تعبد است. اما هدف خلقت اجتماعی «عدالت» است. ما میبینیم که در مقابل، بلوک شرق، بلوک بی طبقه، برده داری، زمین داری، سرمایه داری صنعتی، دیکتاتوری طبقه کارگر، سوسیالیسم و کمونیسم(دولت حداکثری) است. و همچنین بلوک غرب با اصالت فردی و اباحه گری و کاپیتالیسم(دولت حداقلی) قرار دارد.
🔸شهبازی با اشاره به دو نوع گروه با تفکر #معنویت_بدون_مبارزه و #مبارزه_منهای_معنویت، آنها را در مقابل تفکر عارفان مبارزهجو دانست و افزود:
الهیات انقلابی گری را باید در مقابل الهیات محافظه کاری قرار بدهیم.
وی در پایان با اشاره به نقش قرآن در زندگی بشر گفت: قرآن را به نطق دربیاوریم، قرآن را وارد زندگی کنیم. قرآن برای هر لحظه زندگی برنامه دارد. توحیدی کردن همه عرصه های زندگی صلاح فردی و اصلاح جامعه باید هر دو در فرد رشد پیدا کند، هرکدام از این دو به تنهایی مانع رشد است. نباید فراموش کنیم که اسلام ناب محمدی یک #جامعیت و یک #اولویت دارد.
#مدرسه_عدالتخواهی
#فریاد_بوذریم
🔘به قسط(جنبش عدالتخواه دانشجویی) بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BGdfAzwCIoaSWPo7dzd6wg
⭕️محمدصادق شهبازی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی در نخستین دوره #مدرسه_عدالتخواهی با اشاره به واقع 15 خرداد سال ۱۳۴۲، گفت: رژیم شاه از امام خواسته بود که علیه شاه و رژیم اسرائیل سخنی نگوید اما ایشان علیه انها سخنرانی کردند و دستگیر شدند که منجر به قیام های خونین و کشتار یک روزه ۱۵هزار نفر در قم شد.
🔸وی اضافه کرد: در آن ایام، اگر کسی از #مبارزه حرف می زد او را مارکسیست و لیبرالیست می نامیدند و به دلیل همین فضای سنگین در حوزه های علمیه و متدینین بود که امام گفتند خون دلی که پدر پیرتان از این طایفه خورده است از کسی نخورده است و عنوان مارهای خوش خط و خال را بر آنان نهادند.
🔹شهبازی ادامه داد: امام پس از گفتگو با آیت الله حکیم از ایشان خواستند که به مبارزه برخیزند اما ایشان از تنهایی و عدم مقلد واقعی گلایه کردند. امام در جواب ایشان فرمودند ما همراهیتان میکنیم، شما بپاخیزید اما ایت الله حکیم گفت که جواب خون شهدا را چه کسی می دهد و امام فرمود من جواب می دهم. امام ایشان را به قم فراخواندند ولی همچنان ایشان در مواجهه با اتفاقات جهان اسلام سکوت میکردند. پس از فوت ایت الله حکیم، امام مراجع را به وحدت دعوت کردند ولی باز هم در ادامه راه او را تنها گذاشتند.
🔸این فعال عدالتخواه اظهار کرد: امام می خواستند اراده خدا را بر ما جاری و حاکم کند و #قیام_برای_خدا انجام دهد. قل انما اعظم بواحده ان تقولوا... قیام #خداخواهی، #عدالتخواهی، #استقلال و #آزادی و #جمهوری_اسلامی است که این قیام مقابل قیام برای نفس است، قیامی که مذهبی ها را به مبارزه و تفکر مجاهدانه دعوت می کند.
🔹شهبازی با طرح مبحث جدال دو اسلام، عنوان کرد: دو اصطلاح در بیانات امام استفاده می شده است: اسلام آمریکایی:التقاطی، متحجر، مرفهین بی درد، ملاهای کثیف درباری، سرمایه داری و اسلام ناب محمدی: پابرهنگان، مستضعفین، تازیانه خورهای تاریخ. دین دارای یک هسته و یک پوسته می باشد که امام روی هسته دین متمرکز بودند تا (لیقوم الناس بالقسط و عدالت خواهی) (ولیجعل الله...سبیلا و استقلال) گسترش یابد.
🔸وی با اشاره به چند سخنرانی مقام معظم رهبری(سالگرد رحلت امام، بیست سالگی و چهل سالگی انقلاب...) به تعریف صحیحی از اسلام پرداختند و گفتند: اسلام جهاد و شهادت، اسلام تعبد و تعقل، اسلام دنیا و آخرت، اسلام علم و معرفت، اسلام دیانت و سیاست، اسلام قیام و عمل، اسلام فرد و جامعه، اسلام نجات بخشی محرومان و در نهایت اسلام ناب محمدی است.
🔹دبیر اسبق جنبش عدالتخواه در ادامه افزود: هدف خلقت فردی عبودیت و تعبد است. اما هدف خلقت اجتماعی «عدالت» است. ما میبینیم که در مقابل، بلوک شرق، بلوک بی طبقه، برده داری، زمین داری، سرمایه داری صنعتی، دیکتاتوری طبقه کارگر، سوسیالیسم و کمونیسم(دولت حداکثری) است. و همچنین بلوک غرب با اصالت فردی و اباحه گری و کاپیتالیسم(دولت حداقلی) قرار دارد.
🔸شهبازی با اشاره به دو نوع گروه با تفکر #معنویت_بدون_مبارزه و #مبارزه_منهای_معنویت، آنها را در مقابل تفکر عارفان مبارزهجو دانست و افزود:
الهیات انقلابی گری را باید در مقابل الهیات محافظه کاری قرار بدهیم.
وی در پایان با اشاره به نقش قرآن در زندگی بشر گفت: قرآن را به نطق دربیاوریم، قرآن را وارد زندگی کنیم. قرآن برای هر لحظه زندگی برنامه دارد. توحیدی کردن همه عرصه های زندگی صلاح فردی و اصلاح جامعه باید هر دو در فرد رشد پیدا کند، هرکدام از این دو به تنهایی مانع رشد است. نباید فراموش کنیم که اسلام ناب محمدی یک #جامعیت و یک #اولویت دارد.
#مدرسه_عدالتخواهی
#فریاد_بوذریم
🔘به قسط(جنبش عدالتخواه دانشجویی) بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BGdfAzwCIoaSWPo7dzd6wg
Telegram
قسط
اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی
صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/edalatkhahi.ir/
صفحه توییتر:
https://twitter.com/edalatkhahi__ir/
ایمیل:
[email protected]
صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/edalatkhahi.ir/
صفحه توییتر:
https://twitter.com/edalatkhahi__ir/
ایمیل:
[email protected]
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔺مسئله، مارکسیسم است یا نابرابری؟
گفتگویی درباره رواجِ استفاده از برچسب «مارکسیستی» برای منکوب کردن حرکت های عدالتخواهانه.
#عدالتخواهی_پارتیزانی
#برچسب_مارکسیسم_اسلامی
#فتوت_نامه #فتیان
👇
https://b2n.ir/846197
گفتگویی درباره رواجِ استفاده از برچسب «مارکسیستی» برای منکوب کردن حرکت های عدالتخواهانه.
#عدالتخواهی_پارتیزانی
#برچسب_مارکسیسم_اسلامی
#فتوت_نامه #فتیان
👇
https://b2n.ir/846197
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
حجتالاسلام نامخواه در گفتوگو با مهر: مسئله، مارکسیسم است یا نابرابری؟/ علل شیوع عدالت خواهی پارتیزانی
حجت الاسلام نامخواه گفت: وقتی یک جامعه و عقلانیت اجتماعی آن نتواند سازوکارهای تأمین عدالت را فراهم کند، سرو کله عدالتخواهی پارتیزانی پیدا میشود.
ضامن حفظ جهتگیری انقلابی و عدالتخواهانه نهادها و منحرف نشدنِ عناصری که برای #عدالتخواهی درون قدرت میروند، جمهوریت و خواست مردم است
درکنار تلاش برای اصلاح سیستم از درون، باید #جامعه_عدالتخواه همراهی، مطالبه و نظارت کند
تغییر واقعی نه با سوپرمنها که با خواست و حضور مردم شکل میگیرد
درکنار تلاش برای اصلاح سیستم از درون، باید #جامعه_عدالتخواه همراهی، مطالبه و نظارت کند
تغییر واقعی نه با سوپرمنها که با خواست و حضور مردم شکل میگیرد
Forwarded from اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
انقلاب و دوستی خاله خرسهی اصولگراها - قسمت سوم
⭕️ چگونه مفهوم مظلوم #وحدت تحریف شد؟
🔻موضوع این یادداشتها همچنان دفاع از معنای سیاستورزی انقلابی در برابر قرائتهای قلابی آن است. پس وقتی پای تبیین نگاه امام و رهبری در میان باشد، چندان مهم نیست که فعلاً:
- آدم خستهای گفته «در انتخابات شرکت نمیکنم»!
- روزنامه سازندگی با تیتر «عبور عدالتخواهی از اصولگرایی» جشن گرفته و عدالتخواهان را تشنه تصاحب کرسیهای مجلس معرفی کرده!
- فلان مشاور سابق حالا تواب شده و به عدالتخواه تندی بدل شده و شهر را شلوغ کرده!
و...
راستش در این آشفتهبازار من خیلی نگران تهمتهایی نیستم که مستقیم و غیرمستقیم به #عدالتخواهی وارد میشود. تهمتها میگذرند و تحریفها میمانند. هرچند، در دل مباحثم به مسائل فوق هم اشاراتی خواهم کرد چون گاه همین اشتباهات و تشابهات، خود به شبهه تبدیل میشوند.
🔻رندی میگفت: اصلاحطلبان مردم را خر فرض میکنند؛ اما اصولگرایان مردم را همان خر هم فرض نمیکنند!
من البته معتقدم عبور از دوقطبی مبتذل اصولگرا-اصلاحطلب نباید به رد کردن همه آنان بینجامد و معنای حذف ظرفیتهای فکری و عملی نظام را به خود بگیرد. اما حتما معتقدم بهرمندی از این ظرفیتهای سیاسی باید با هوشیاری همراه باشد. باید بفهمیم دعوا قبل از آن که سیاسی باشد، گفتمانی است.
مشکل جریان مدعی اصلاحطلبی، تحریف و
تقلیل آرمانهای مقدسی چون #جمهوریت و #آزادی است و مشکل جریان مدعی اصولگرایی تحریف و تقلیل مفاهیم ارزشمندی چون #وحدت. این وسط، گوشت قربانی، انقلابیگری ناب است.
🔻 مگر این همه تاکید امام و رهبری و آیات و روایات را درباره #وحدت نمیبینید؟ آیا این برای تمکین کردن در برابر لیست واحد انتخاباتی کافی نیست؟!
پاسخ این است: فروکاستن مفهوم بلند و وسیع #وحدت و کوچک کردنش در حد بستن و پرستیدن لیست واحد انتخاباتی، تحریف آشکار سخنان امام و رهبری است. هیچ کجای سخنان ایشان، «وحدت» ربطی به حذف رقابتهای سیاسی ندارد. وحدتی که انقلاب میگوید وحدت اهداف و دلها و راهبردهاست نه یکسانسازی روشها و نقشها.
حالا مصداق وحدت انقلابی در انتخابات از نظر امام و رهبری چیست؟
1⃣ حضور حداکثری مردم در انتخابات (که همیشه به تصریح مکرر رهبر انقلاب این حضور حداکثری حتی مهمتر از انتخاب اصلح بوده است اما تحریفگران رهبری هرگز این نکته را به روی خودشان نمیآورند).
2⃣ همدلی بر سر تحقق آرمانهای انقلاب بوسیله معرفی و شناخت #اصلح و رای به او در دل یک رقابت کیفی و پرشور.
3⃣ تمکین به نتایج انتخابات بلکه کمک حداکثری به منتخبان مردم برای تحقق اهداف.
همین. هرگز مطالبه امام و رهبری یا معنای وحدتی که معرفی کردهاند ربطی به تکنیکهای رایج و مبتذل وحدت لیستی نداشته است.
🔻میپرسند: مگر رهبری بارها نفرمودند مرز خودیها و انقلابیهای را تنگ نکنید؟ ما که الگوهایی مثل علی ع داریم چرا وحدت را بشکنیم؟ علی ع بهخاطر وحدت ۲۵ سال سکوت کرد و خودش هم کارگزارانی مثل زیادابنابیه داشت...!
این پرسش هم نمونهای دیگر است از نفهمیدن و در نتیجه تحریف مفهوم مقدس و مظلوم وحدت.
▫️اول این که بحث معرفی اصلح و حمایت از او، نه ربطی به مرحله تعیین مرز خودی و غیرخودی در بدنه جامعه دارد و نه ربطی به تمکین دربرابر نتایج. اصلحگزینی مال مرحلهی انتخاب وکلا و فضایل و عصاره ملت است.
▫️دوم این که بحث ما زمینهسازی برای بهترین انتخاب است نه تن دادن به شرایط نهایی که کار از کار گذشته. هرچند در هر شرایطی هم روند اصلاحی را نباید فراموش کرد.
▫️سوم، انتخابات مقام وحدت حقیقی و اقناعی بر سر خیرالموجودین (اصلح) است و نه تقلید از یک باند خاص بوسیله وحدت تعیینی بر افراد ضعیف. (اعتماد به لیست منطقی است اما نه وقتی که کلیات لیست و لیستبندان هم قانعکننده نیستند).
▫️چهارم، امثال زیاد ابن ابیهها اگر کارگزار باشند یک بحث است، اما اگر بخواهند خود را زبده اصحاب معرفی کنند و مرشد اهل ایمان و لیستبند جامعه اسلامی بشوند واویلاست.
▫️ و پنجم این که فعلاً قصه برعکس است. باید به آقایان اصولگرا گفت انقلابیون مستقل را از دایره خودیها بیرون نکنند!
از این نکته آخر به موضوع یادداشت بعد گریز میزنم. آیا ادعاهای رایج اصولگرایان درباره انتخابات و فرمولهایش و تاریخچهاش، ادعاهایی اخلاقاً صادقانه و منطقاً صادق اند؟ تجربه بیست سال گذشته به ما چه میگوید؟...
ادامه دارد...
#جوان_مؤمن_انقلابی #انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم
👇یادداشتهای محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:
🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry
⭕️ چگونه مفهوم مظلوم #وحدت تحریف شد؟
🔻موضوع این یادداشتها همچنان دفاع از معنای سیاستورزی انقلابی در برابر قرائتهای قلابی آن است. پس وقتی پای تبیین نگاه امام و رهبری در میان باشد، چندان مهم نیست که فعلاً:
- آدم خستهای گفته «در انتخابات شرکت نمیکنم»!
- روزنامه سازندگی با تیتر «عبور عدالتخواهی از اصولگرایی» جشن گرفته و عدالتخواهان را تشنه تصاحب کرسیهای مجلس معرفی کرده!
- فلان مشاور سابق حالا تواب شده و به عدالتخواه تندی بدل شده و شهر را شلوغ کرده!
و...
راستش در این آشفتهبازار من خیلی نگران تهمتهایی نیستم که مستقیم و غیرمستقیم به #عدالتخواهی وارد میشود. تهمتها میگذرند و تحریفها میمانند. هرچند، در دل مباحثم به مسائل فوق هم اشاراتی خواهم کرد چون گاه همین اشتباهات و تشابهات، خود به شبهه تبدیل میشوند.
🔻رندی میگفت: اصلاحطلبان مردم را خر فرض میکنند؛ اما اصولگرایان مردم را همان خر هم فرض نمیکنند!
من البته معتقدم عبور از دوقطبی مبتذل اصولگرا-اصلاحطلب نباید به رد کردن همه آنان بینجامد و معنای حذف ظرفیتهای فکری و عملی نظام را به خود بگیرد. اما حتما معتقدم بهرمندی از این ظرفیتهای سیاسی باید با هوشیاری همراه باشد. باید بفهمیم دعوا قبل از آن که سیاسی باشد، گفتمانی است.
مشکل جریان مدعی اصلاحطلبی، تحریف و
تقلیل آرمانهای مقدسی چون #جمهوریت و #آزادی است و مشکل جریان مدعی اصولگرایی تحریف و تقلیل مفاهیم ارزشمندی چون #وحدت. این وسط، گوشت قربانی، انقلابیگری ناب است.
🔻 مگر این همه تاکید امام و رهبری و آیات و روایات را درباره #وحدت نمیبینید؟ آیا این برای تمکین کردن در برابر لیست واحد انتخاباتی کافی نیست؟!
پاسخ این است: فروکاستن مفهوم بلند و وسیع #وحدت و کوچک کردنش در حد بستن و پرستیدن لیست واحد انتخاباتی، تحریف آشکار سخنان امام و رهبری است. هیچ کجای سخنان ایشان، «وحدت» ربطی به حذف رقابتهای سیاسی ندارد. وحدتی که انقلاب میگوید وحدت اهداف و دلها و راهبردهاست نه یکسانسازی روشها و نقشها.
حالا مصداق وحدت انقلابی در انتخابات از نظر امام و رهبری چیست؟
1⃣ حضور حداکثری مردم در انتخابات (که همیشه به تصریح مکرر رهبر انقلاب این حضور حداکثری حتی مهمتر از انتخاب اصلح بوده است اما تحریفگران رهبری هرگز این نکته را به روی خودشان نمیآورند).
2⃣ همدلی بر سر تحقق آرمانهای انقلاب بوسیله معرفی و شناخت #اصلح و رای به او در دل یک رقابت کیفی و پرشور.
3⃣ تمکین به نتایج انتخابات بلکه کمک حداکثری به منتخبان مردم برای تحقق اهداف.
همین. هرگز مطالبه امام و رهبری یا معنای وحدتی که معرفی کردهاند ربطی به تکنیکهای رایج و مبتذل وحدت لیستی نداشته است.
🔻میپرسند: مگر رهبری بارها نفرمودند مرز خودیها و انقلابیهای را تنگ نکنید؟ ما که الگوهایی مثل علی ع داریم چرا وحدت را بشکنیم؟ علی ع بهخاطر وحدت ۲۵ سال سکوت کرد و خودش هم کارگزارانی مثل زیادابنابیه داشت...!
این پرسش هم نمونهای دیگر است از نفهمیدن و در نتیجه تحریف مفهوم مقدس و مظلوم وحدت.
▫️اول این که بحث معرفی اصلح و حمایت از او، نه ربطی به مرحله تعیین مرز خودی و غیرخودی در بدنه جامعه دارد و نه ربطی به تمکین دربرابر نتایج. اصلحگزینی مال مرحلهی انتخاب وکلا و فضایل و عصاره ملت است.
▫️دوم این که بحث ما زمینهسازی برای بهترین انتخاب است نه تن دادن به شرایط نهایی که کار از کار گذشته. هرچند در هر شرایطی هم روند اصلاحی را نباید فراموش کرد.
▫️سوم، انتخابات مقام وحدت حقیقی و اقناعی بر سر خیرالموجودین (اصلح) است و نه تقلید از یک باند خاص بوسیله وحدت تعیینی بر افراد ضعیف. (اعتماد به لیست منطقی است اما نه وقتی که کلیات لیست و لیستبندان هم قانعکننده نیستند).
▫️چهارم، امثال زیاد ابن ابیهها اگر کارگزار باشند یک بحث است، اما اگر بخواهند خود را زبده اصحاب معرفی کنند و مرشد اهل ایمان و لیستبند جامعه اسلامی بشوند واویلاست.
▫️ و پنجم این که فعلاً قصه برعکس است. باید به آقایان اصولگرا گفت انقلابیون مستقل را از دایره خودیها بیرون نکنند!
از این نکته آخر به موضوع یادداشت بعد گریز میزنم. آیا ادعاهای رایج اصولگرایان درباره انتخابات و فرمولهایش و تاریخچهاش، ادعاهایی اخلاقاً صادقانه و منطقاً صادق اند؟ تجربه بیست سال گذشته به ما چه میگوید؟...
ادامه دارد...
#جوان_مؤمن_انقلابی #انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم
👇یادداشتهای محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:
🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry
🔺️اینکه از کانالهای سازمانی تا رسانههای سرمایهداری، از چپچپ تا راستراست از #عدالتخواهی احساس خطر کردند، یعنی بوی مرگ جنگ زرگریشان را حس کردهاند. نفس وجود نیروی انقلابی مستقل درصحنه، هم نفی اِنقُلّابیهای وابسته و ظاهرساز است که بهاسم انقلاب وضدیت با غربگرایی کاسبی میکنند، هم نفی اِنقُلّابیهای تندرویی است که همهچیز را نفی میکنند هم نفی تجدیدنظرطلبهایی است که با اسم #اصلاحطلبی و درون نظام، با ترساندن از اینکه بعد از ما ضدانقلاب است سهمخواهی میکنند، هم نفی #محافظهکاران است که وضع موجود را توجیه میکنند، هم نفی #ضدانقلاب مخالف اساس نظام است.
🔺️اینکه همه اینها با #انقلابیگری و عدالتخواهی چنین برخورد کرده و از گروه #فرقان تا #عدالتخوار، #مارکسیست، #ضدولایت، #خوارج، خائن و... نسبت میدهند و اعلام خطر میکنند، نشاندهنده اثرگذاری و جهتگیری درست #انقلابیها و #عدالتخواهان است. نفس وجود جریان اصیل، تقلبی را رسوا میکند.
🔺️اگر این اتحاد جریان #تحجر و #تجدد، #محافظهکار و #غربزده، #چپ و #راست برای مقابله با #انقلابی و #عدالتخواه نبود، باید در درستی مسیر و اثرگذاری شک میشد. آب در لانه مورچهها افتاده و ذینفعان وضع موجود ترسیدهاند تا طبل رسواییشان به صدا دراید و دکان تعطیل شود.
.
#انقلاب_زنده_است ✌
https://t.iss.one/jomedia/332
@jomhouri
🔺️اینکه همه اینها با #انقلابیگری و عدالتخواهی چنین برخورد کرده و از گروه #فرقان تا #عدالتخوار، #مارکسیست، #ضدولایت، #خوارج، خائن و... نسبت میدهند و اعلام خطر میکنند، نشاندهنده اثرگذاری و جهتگیری درست #انقلابیها و #عدالتخواهان است. نفس وجود جریان اصیل، تقلبی را رسوا میکند.
🔺️اگر این اتحاد جریان #تحجر و #تجدد، #محافظهکار و #غربزده، #چپ و #راست برای مقابله با #انقلابی و #عدالتخواه نبود، باید در درستی مسیر و اثرگذاری شک میشد. آب در لانه مورچهها افتاده و ذینفعان وضع موجود ترسیدهاند تا طبل رسواییشان به صدا دراید و دکان تعطیل شود.
.
#انقلاب_زنده_است ✌
https://t.iss.one/jomedia/332
@jomhouri
Telegram
رسانه جمهوری
Forwarded from مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ هیچ مغازه جدیدی بهنام عدالت و عدالتخواهی نباید باز شود!
🎙 #رحیم_پور:
🔹 یک عده نیایند روی مسئله #عدالت و عدالتخواهی یک مغازه جدیدی باز کنند و بگویند ما عدالتخواه هستیم و بقیه نیستند. #عدالتخواهی یک فرقه نیست؛ یک فرقه مذهبی نیست؛ یک کار حزبی_سیاسی نیست؛ شأن و منزلتش از همه این مسائل بالاتر است؛ با ایمان ما گره خورده است؛ یک وجوب عینیست.
🔹 عدالتخواهی باید از حالت کلیگویی و شعار فراتر برود؛ یعنی باید در حوزههای اقتصاد، سیاست، حقوق اجتماعی، خانواده و مسائل مختلف با استناد به عقل و شرع، #مصادیق خود را پیدا کند.
🎬 @Mostazafin_TV
🎙 #رحیم_پور:
🔹 یک عده نیایند روی مسئله #عدالت و عدالتخواهی یک مغازه جدیدی باز کنند و بگویند ما عدالتخواه هستیم و بقیه نیستند. #عدالتخواهی یک فرقه نیست؛ یک فرقه مذهبی نیست؛ یک کار حزبی_سیاسی نیست؛ شأن و منزلتش از همه این مسائل بالاتر است؛ با ایمان ما گره خورده است؛ یک وجوب عینیست.
🔹 عدالتخواهی باید از حالت کلیگویی و شعار فراتر برود؛ یعنی باید در حوزههای اقتصاد، سیاست، حقوق اجتماعی، خانواده و مسائل مختلف با استناد به عقل و شرع، #مصادیق خود را پیدا کند.
🎬 @Mostazafin_TV
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔸درباره شرع، عرف و عدل؛ چارچوبی برای جمعبندی
[بخش ۲ از ۲]
🔻[ادامه ۷]. در تجربه معاصر فکر اسلامی، در ایران و در جهان عرب، مسائلی همچون نسبت شرع و عرف، عقل و دین، علم و دین ، آزادی و دین، زن و دین و مانند آن، که جملگی ذیل «حرف مفت دوگانه سنت و تجدد» بازتولید شدهاند، از اصلیترین رهزنان #عدالتخواهی اجتماعی بودهاند که بخش مهمی از دینامیسم اجتماعی عدالتخواهی را از وادی اقدام و دگرگونی اجتماعی به در برده و به ورطه آکادمسینها و روشنفکرهایی کشانده است. وادی متفکرانی که کل یوم به منولوگهایی انتزاعی، هرمنوتیکی و یا حداکثر تاریخی مشغول هستند و این حاشیهپردازی معرفتشناختی آنان، نقدی است غیر از نارساییهای روششناختی آنان که اغلب خود را در پرداخت غلط، مبانی لرزان قضاوتهای بسیط بسیاری از این عدالتخواهان سابق و اندیشمندان لاحق در این حوزهها نشان میدهد. تجربه جنبش الیسار الاسلامی و حسن حنفی پیش روی نسل ماست.
🔻۸. به رسانه و بیانیه باشد و سوژگی مجازی و فالوئریسم باشد، میشود در فاصله چند روز از نقطه «جمعی از عدالتخواهان» به جایگاهی رسید که به نام کل «عدالتخواهان» بیانیه صادر کنیم. مسئله اما این جاست که عدالتخواهی هنوز آنچنان بیمعنا نشده است بتوان روی آن را از مستضعفین برگرداند و حول مسائل دیگری مهندسی مجدد کرد.
مسائلی همچون دستگیری فلان مسئول سابق و سیاست(زده)مدار کنونی و غیره. عدالت قضایی البته مهم است اما نه آن چنان عدالت اجتماعی را از اولویت بیاندازد. مشکلات قضاییِ آنانی که جادهصافکنهای لیبرال سرمایهداری بودهاند، مسئله خودشان است و در جای خود مهم. مسئلههای مستضعفان اما مسئله همه ما و مسئلهای عدالتخواهانه است.
عدالتخواهی حتما مستلزم آزادیخواهی و همبسته با معنویتخواهی است اما هر چیزی، و اغلب چیزهای ترند شده را به نام عدالتخواهی دنبال کردن، تهی کردن عدالتخواهی از معناست. تهیشدن لفظ از معنا، کلمه را کالا و کنشگری را دکانداری میکند.
🔻 ۹. امروز جمهوری اسلامی که تنها امکان تاریخی ما برای تحقق تعادل میان اسلامیت و شرع با عرف، مردم و جمهوریت است، از سوی دو نیرو تحت فشار قرار دارد: نخست نیروی عرفگرایِ منهای شریعت که مستظهر به مناسبات سرمایهداری جهانی است و از زن یک ابژه جنسی ناپوشیده میفهمد و دیگری نیروی شرعگرایی منهای جامعه، که خود را نماینده سنت اسلامی معرفی میکند و از زن یک ابژه جنسی پوشیده میفهمد. ذیل نیروی نخست، مناسبات اجتماعی و اقتصادی به شکلی مستمر در حال کاپیتالیزاسیون است و نیروی دوم به شکلی مستمر در حال تربیت «مُشتی انسان متعصب لجوج» است که به زودی با هر که غیر آنان است «اتمام حجت» میکنند. نیرویی که با «پرخاشگویی» به شکلی مستمر به بازتولید تنفر از دین مشغول است.
شاید از بخت نسل ماست که به جای مطهری و بهشتی و طالقانی و شهید صدر و امام صدر، افرادی مشابه طرف و بلکه اطراف مقابل مباحثه شهید مطهری در «مسئله حجاب»، صورت پر هیاهوی سخنگویی دین در زمانه ما شدهاند.
شاید از بخت فروبسته تفکر اسلامی در زمانه ماست که اکنون همچون خامنهای بزرگ را در محراب و بر منبر ندارد تا از طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن بگوید و کسی برای او از توحید بیروح و روح توحید و از جامعه توحیدی و از استلزامات اجتماعی توحید حرف نمیزند. شاید از بخت برگشته زمانه ماست که در امت واحده از شرق به پا نخواسته بلکه این امارت اسلامی و اسلام طالبانی است که از شرق برخاسته است!
با این همه، این بزرگترین و غیر قابل تکرارترین بخت زمانه ماست که انسانی به بزرگی خامنهای را در ردای رهبری خویش میبیند و کینه و نفرت وندالیستهای خیابانی و ویرانیطلبان ایرانی از او در فراز است.
ما که با تأسی از امام امت به پرخاشگویی منبریها معترضیم اما فراموش نمیکنیم سالها قبل از پیدایش داعش، نیروی از داعش هولناکتر را در کوچههای شهرهامان تجربه کردیم. کسانی که برای عملیات مهندسی اجتماعی انسانها را میربودند و شکنجه میکردند: نیای فاشیسم و تروریسم ایرانی.
انقلاب اسلامی ایرانِ اکنون، یعنی اجازه ندهیم ایران، اسلام و انقلاب در این دیالکتیک خشم و نفرت ویران شود. برای این کار و در برابر اینان مقاومت خواهیم کرد، لازم باشد کوچه به کوچه. پایان
@tabagheh3_ir
[بخش ۲ از ۲]
🔻[ادامه ۷]. در تجربه معاصر فکر اسلامی، در ایران و در جهان عرب، مسائلی همچون نسبت شرع و عرف، عقل و دین، علم و دین ، آزادی و دین، زن و دین و مانند آن، که جملگی ذیل «حرف مفت دوگانه سنت و تجدد» بازتولید شدهاند، از اصلیترین رهزنان #عدالتخواهی اجتماعی بودهاند که بخش مهمی از دینامیسم اجتماعی عدالتخواهی را از وادی اقدام و دگرگونی اجتماعی به در برده و به ورطه آکادمسینها و روشنفکرهایی کشانده است. وادی متفکرانی که کل یوم به منولوگهایی انتزاعی، هرمنوتیکی و یا حداکثر تاریخی مشغول هستند و این حاشیهپردازی معرفتشناختی آنان، نقدی است غیر از نارساییهای روششناختی آنان که اغلب خود را در پرداخت غلط، مبانی لرزان قضاوتهای بسیط بسیاری از این عدالتخواهان سابق و اندیشمندان لاحق در این حوزهها نشان میدهد. تجربه جنبش الیسار الاسلامی و حسن حنفی پیش روی نسل ماست.
🔻۸. به رسانه و بیانیه باشد و سوژگی مجازی و فالوئریسم باشد، میشود در فاصله چند روز از نقطه «جمعی از عدالتخواهان» به جایگاهی رسید که به نام کل «عدالتخواهان» بیانیه صادر کنیم. مسئله اما این جاست که عدالتخواهی هنوز آنچنان بیمعنا نشده است بتوان روی آن را از مستضعفین برگرداند و حول مسائل دیگری مهندسی مجدد کرد.
مسائلی همچون دستگیری فلان مسئول سابق و سیاست(زده)مدار کنونی و غیره. عدالت قضایی البته مهم است اما نه آن چنان عدالت اجتماعی را از اولویت بیاندازد. مشکلات قضاییِ آنانی که جادهصافکنهای لیبرال سرمایهداری بودهاند، مسئله خودشان است و در جای خود مهم. مسئلههای مستضعفان اما مسئله همه ما و مسئلهای عدالتخواهانه است.
عدالتخواهی حتما مستلزم آزادیخواهی و همبسته با معنویتخواهی است اما هر چیزی، و اغلب چیزهای ترند شده را به نام عدالتخواهی دنبال کردن، تهی کردن عدالتخواهی از معناست. تهیشدن لفظ از معنا، کلمه را کالا و کنشگری را دکانداری میکند.
🔻 ۹. امروز جمهوری اسلامی که تنها امکان تاریخی ما برای تحقق تعادل میان اسلامیت و شرع با عرف، مردم و جمهوریت است، از سوی دو نیرو تحت فشار قرار دارد: نخست نیروی عرفگرایِ منهای شریعت که مستظهر به مناسبات سرمایهداری جهانی است و از زن یک ابژه جنسی ناپوشیده میفهمد و دیگری نیروی شرعگرایی منهای جامعه، که خود را نماینده سنت اسلامی معرفی میکند و از زن یک ابژه جنسی پوشیده میفهمد. ذیل نیروی نخست، مناسبات اجتماعی و اقتصادی به شکلی مستمر در حال کاپیتالیزاسیون است و نیروی دوم به شکلی مستمر در حال تربیت «مُشتی انسان متعصب لجوج» است که به زودی با هر که غیر آنان است «اتمام حجت» میکنند. نیرویی که با «پرخاشگویی» به شکلی مستمر به بازتولید تنفر از دین مشغول است.
شاید از بخت نسل ماست که به جای مطهری و بهشتی و طالقانی و شهید صدر و امام صدر، افرادی مشابه طرف و بلکه اطراف مقابل مباحثه شهید مطهری در «مسئله حجاب»، صورت پر هیاهوی سخنگویی دین در زمانه ما شدهاند.
شاید از بخت فروبسته تفکر اسلامی در زمانه ماست که اکنون همچون خامنهای بزرگ را در محراب و بر منبر ندارد تا از طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن بگوید و کسی برای او از توحید بیروح و روح توحید و از جامعه توحیدی و از استلزامات اجتماعی توحید حرف نمیزند. شاید از بخت برگشته زمانه ماست که در امت واحده از شرق به پا نخواسته بلکه این امارت اسلامی و اسلام طالبانی است که از شرق برخاسته است!
با این همه، این بزرگترین و غیر قابل تکرارترین بخت زمانه ماست که انسانی به بزرگی خامنهای را در ردای رهبری خویش میبیند و کینه و نفرت وندالیستهای خیابانی و ویرانیطلبان ایرانی از او در فراز است.
ما که با تأسی از امام امت به پرخاشگویی منبریها معترضیم اما فراموش نمیکنیم سالها قبل از پیدایش داعش، نیروی از داعش هولناکتر را در کوچههای شهرهامان تجربه کردیم. کسانی که برای عملیات مهندسی اجتماعی انسانها را میربودند و شکنجه میکردند: نیای فاشیسم و تروریسم ایرانی.
انقلاب اسلامی ایرانِ اکنون، یعنی اجازه ندهیم ایران، اسلام و انقلاب در این دیالکتیک خشم و نفرت ویران شود. برای این کار و در برابر اینان مقاومت خواهیم کرد، لازم باشد کوچه به کوچه. پایان
@tabagheh3_ir
🟥جدال دو اسلام؛ جدال دو عدالتخواهی
🔺بیست سال پیش دانشگاه که بودیم محسن مقصودی میگفت #عدالتخواهی باید برای ما سبک زندگی باشد نه فقط شعار و پروژه سیاسی وگرنه ممکن است به سرنوشت انقلابیهای پشیمان اول انقلاب دچار شویم.
🔺حالا در انتخابات میشود دو جریان دید:
1️⃣ استفاده از عدالت و متون دینی برای کارزار سیاسی با تاکید بر فسادهای جناح مقابل و سیاهنمایی شرایط کشور؛
2️⃣در برابر عدالت به مثابه سبک زندگی و اصل مدیریتی. جریان دوم احتیاج به تکرار متون دینی و شعار ندارد. میگوید میخواهم فرصت برای همه ایجاد کنم به فساد حساسم حتی اگر صدای ذینفعان دربیاید. روستا و عشایر به مثابه محرومترین نقاط باید سلولجهش باشد و خودش هم سادهزیستانه زندگی میکند. شرایط را هم تیره نمیبیند و فرصتها را میبیند. اساسا دنبال برابری فرصتهای نه فقط توزیع منابع است. حتی از اینکه هی عدالت بگوید و مدام پشت متون دینی مخفی شود ابا دارد. میگوید مردم باید ببینند انقلاب اسلامی میتواند مسائل زندگیشان را حل کند.
🔺جالب اینکه جریان لیبرال سرمایهداری پشت جریان اول ایستاده! #استفاده_ابزاری_از_عدالت
🔺بیست سال پیش دانشگاه که بودیم محسن مقصودی میگفت #عدالتخواهی باید برای ما سبک زندگی باشد نه فقط شعار و پروژه سیاسی وگرنه ممکن است به سرنوشت انقلابیهای پشیمان اول انقلاب دچار شویم.
🔺حالا در انتخابات میشود دو جریان دید:
1️⃣ استفاده از عدالت و متون دینی برای کارزار سیاسی با تاکید بر فسادهای جناح مقابل و سیاهنمایی شرایط کشور؛
2️⃣در برابر عدالت به مثابه سبک زندگی و اصل مدیریتی. جریان دوم احتیاج به تکرار متون دینی و شعار ندارد. میگوید میخواهم فرصت برای همه ایجاد کنم به فساد حساسم حتی اگر صدای ذینفعان دربیاید. روستا و عشایر به مثابه محرومترین نقاط باید سلولجهش باشد و خودش هم سادهزیستانه زندگی میکند. شرایط را هم تیره نمیبیند و فرصتها را میبیند. اساسا دنبال برابری فرصتهای نه فقط توزیع منابع است. حتی از اینکه هی عدالت بگوید و مدام پشت متون دینی مخفی شود ابا دارد. میگوید مردم باید ببینند انقلاب اسلامی میتواند مسائل زندگیشان را حل کند.
🔺جالب اینکه جریان لیبرال سرمایهداری پشت جریان اول ایستاده! #استفاده_ابزاری_از_عدالت