Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺محافظهکاران؛ آرمانستیز و واقعیتگریز
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظهکاران با عدالتخواهان/2
#محافظهکاران، بیمسئلهاند. #مسئله از احساسِ تناقض، تعارض یا اختلال برمیخیزد؛ تناقض میان #آرمان و #واقعیت. میان وضع مطلوب و وضع موجود. هرگاه وضع موجود (اعم از اینکه در سطح خُرد متجلی باشد یا سطح کلان) با دستگاه معرفتی ما (اعم از باورهای دینی، انقلابی و...) متناقض باشد، میگوییم آنجا مسئلهای وجود دارد. مثلاً وقتی از یکسو با گسترش و نهادینهسازی #اشرافیت_دولتی (بهعنوان واقعیتِ مشهود و ملموس) روبرو میشویم و از سوی دیگر با آرمانی دینی و انقلابی به نام #سادهزیستی و #مردمداری و #مستضعفگراییِ مسئولان، تضاد و تناقض میان واقعیتِ عینی با آرمانِ مطلوب، رخ مینماید. اینجاست که «مسئله» خودنمایی میکند.
محافظهکاران، بیمسئلهاند؛ چراکه در هر دو عرصه، به انسداد رسیدهاند. هم #آرمانستیز اند و هم #واقعیتگریز. وقتی نه به واقعیتِ عینی و ملموس جامعهشان وقعی مینهند و نه دیگر اعتباری برای آرمانها قائلاند، معلوم است که ازنظر آنها هیچ مسئلهای در جامعهشان وجود ندارد. اینها هستند که با محصور کردنِ #عدالتخواهان و #تقلیل_مکرر_انقلاب_اسلامی در مفاهیم و عرصاتِ سطحی، در مقابل تحول و حرکت به سمت اهدافِ بلند انقلاب اسلامی میایستند.
ویرانی و ارتجاعِ ناشی از حاکمیت محافظهکاران وقتی شدید میشود که محافظهکاران مسئول، در پوستینِ انقلابیگری، به متلاشیسازیِ اصول انقلاب مشغول شوند.
هم #راست_سنتی و هم #چپ_متعارف در جامعهی ایران، چنین پوستینی به تن دارند.
🔺محافظهکاران؛ آرمانستیز و واقعیتگریز
✔️تاملی در وجوه تمایز محافظهکاران با عدالتخواهان/2
#محافظهکاران، بیمسئلهاند. #مسئله از احساسِ تناقض، تعارض یا اختلال برمیخیزد؛ تناقض میان #آرمان و #واقعیت. میان وضع مطلوب و وضع موجود. هرگاه وضع موجود (اعم از اینکه در سطح خُرد متجلی باشد یا سطح کلان) با دستگاه معرفتی ما (اعم از باورهای دینی، انقلابی و...) متناقض باشد، میگوییم آنجا مسئلهای وجود دارد. مثلاً وقتی از یکسو با گسترش و نهادینهسازی #اشرافیت_دولتی (بهعنوان واقعیتِ مشهود و ملموس) روبرو میشویم و از سوی دیگر با آرمانی دینی و انقلابی به نام #سادهزیستی و #مردمداری و #مستضعفگراییِ مسئولان، تضاد و تناقض میان واقعیتِ عینی با آرمانِ مطلوب، رخ مینماید. اینجاست که «مسئله» خودنمایی میکند.
محافظهکاران، بیمسئلهاند؛ چراکه در هر دو عرصه، به انسداد رسیدهاند. هم #آرمانستیز اند و هم #واقعیتگریز. وقتی نه به واقعیتِ عینی و ملموس جامعهشان وقعی مینهند و نه دیگر اعتباری برای آرمانها قائلاند، معلوم است که ازنظر آنها هیچ مسئلهای در جامعهشان وجود ندارد. اینها هستند که با محصور کردنِ #عدالتخواهان و #تقلیل_مکرر_انقلاب_اسلامی در مفاهیم و عرصاتِ سطحی، در مقابل تحول و حرکت به سمت اهدافِ بلند انقلاب اسلامی میایستند.
ویرانی و ارتجاعِ ناشی از حاکمیت محافظهکاران وقتی شدید میشود که محافظهکاران مسئول، در پوستینِ انقلابیگری، به متلاشیسازیِ اصول انقلاب مشغول شوند.
هم #راست_سنتی و هم #چپ_متعارف در جامعهی ایران، چنین پوستینی به تن دارند.
♦️ بیانیه جمعی از مؤسسین، دبیران و نیز سخنگویان #جنبش_عدالتخواه_دانشجویی در دهه هشتاد
- بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 نامه یکی از تشکلهای منسوب به جریان عدالتخواهی در شیراز به مقام معظم رهبری در ماه جاری واکنشهای گوناگونی برانگیخته است. ما به عنوان مؤسسین، دبیران و نیز سخنگویان جنبش عدالتخواه دانشجویی در دهه هشتاد، ذکر نکاتی را در این باره بایسته دیدیم:
1️⃣ ما از #رهبری آموختهایم که هیچ مقامی حتی جایگاه رهبری در نظام اسلامی #تشریفاتی نیست. در این نگاه، #پاسخگو بودن رهبری نه تنها از سلامت، کارآمدی و تعالی نظام صیانت می کند بلکه در منطق امامت، لازمه #رشد و آگاهیبخشی به #امت است. همچنین شکل گرفتن سؤال در اذهان مردم بویژه جوانان امری طبیعی بوده و هست. رفتار رهبری نیز همواره نشانگر این بوده که بیش از هر مسئول دیگری دغدغه تبیین مسائل، پاسخگویی به چالشهای ذهنی و عملی جامعه و جلب مشارکت مردم و دانشجویان در اداره کشور را داشتهاند. آنچه مجموعههای دانشجویی باید از آن مراقبت کنند، نحوه #درست مطالبهگری و نیز ایجاد #تمایز از جریانهای سیاسیای است که بهدنبال سوءاستفاده از پرسشها و مطالبات درست و غلطند.
2️⃣ ما پرچمدار #عدالت_خواهی در کشور را #مقام_معظم_رهبری میشناسیم. در دورانی که فضای دانشگاه امتداد منازعات سخیف جناحهای سیاسی بود، افقگشایی رهبری در حوزههایی چون مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، عدالتخواهی دانشجویان و پاسخگویی مسئولان، تولید علم و جنبش نرمافزاری و... بود که فضا را دگرگون کرده و باعث شد عدالتخواهی به گفتمان غالب جریان دانشجویی در همه تشکلها تبدیل شود. همچنان که رهبر انقلاب یگانه فردی است که آرمانهای انقلاب و قانون اساسی را همواره در سقف خود در مطرح کرده و جریان پیشرفت ایران اسلامی را برای تحقق این آرمانها با جدیت و بدون خستگی دنبال میکند. همچنان که ایشان همواره بهمثابه #امام_امت، پاسدار حقیقی #جمهوریت نظام بوده و نگذاشته است اصحاب فساد سیاسی و اشرافیت اقتصادی، مراجع تعیین تکلیف سرنوشت کشور باشند. بنابراین در واقعیترین تحلیل، ما رهبر انقلاب را صاحب پربارترین کارنامه عملی و واقعی در پیگیری اهداف عدالتخواهانه، آزادیخواهانه و استقلالطلبانه انقلاب اسلامی میشناسیم.
3️⃣ #کج_فهمی نسبت به جایگاه امامت و ولایت جامعه، منجر به درکی #سلطنتی از جایگاه رهبری میشود که یک روی سکه آن، جلوگیری از پرسشگری و بصیرتمندی جامعه است اما روی دیگر آن، داشتن توقعات ایدهآلیستی از رهبری، دامن زدن به #مسئولیت_گریزی اجتماعی و انداختن بار همه مسائل بر دوش رهبری است. در منطق #مردم_سالاری دینی، هم رهبری مسئول است و هم مردم، بهویژه خواص و نخبگان که در احیای ظرفیتهای جدید برای جهاد مستمر علمی و عملی در کشور، نقش مهمی دارند. #تقلیل موضع نخبگانی و دانشجویی به موضعی صرفاً منتقد و پاسخخواه خود انحرافی بزرگ در منطق جمهوریت اسلامی است. البته اقتضای ایفای نقش دانشجویی، حفظ موضع مطالبهگر و انتقادی در برابر مشکلات هست، اما فهم انتزاعی و غیرواقعی از نظامات مدیریتی کشور، جریان مطالبهگری را از درک درست و جامع «صورتمسئلهها و روشهای حل مسئله» در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، علمی، سیاسی، اجتماعی، رسانهای و... بازداشته و آن را به ورطه سیاستزدگی مفرط و چالش فرسایشی و بیثمر با بخشهای مختلف اجرایی کشور ذیل مشهورات رسانهای یا منازعات ساختگی جریانهای دیگر میکشاند.
4️⃣ میزان تحقق منویات رهبر انقلاب گاه به مجموعهها و افرادی مربوط است که #منسوب به رهبریاند. تحلیل پیشرفتها و کاستیهای کشور میتواند به ما نشان دهد مدیریت مستقیم رهبر انقلاب چقدر پیشرفتآفرین بوده و عملکرد منسوبین به رهبری چه نقاط قوت یا ضعفی داشته است. باید حق پرسشگری مردم بهویژه جوانان انقلابی را نسبت به عملکرد قوه قضاییه، صداوسیما، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مجموعهها و افراد منسوب به رهبری یا منصوب ایشان را به رسمیت شناخت و عملکرد آنان را بر اساس مطالبات و توقعات رهبری سنجید تا هزینه عملکرد غلط آنان به پای رهبری نوشته نشود.
ادامه در بخش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/4043
- بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 نامه یکی از تشکلهای منسوب به جریان عدالتخواهی در شیراز به مقام معظم رهبری در ماه جاری واکنشهای گوناگونی برانگیخته است. ما به عنوان مؤسسین، دبیران و نیز سخنگویان جنبش عدالتخواه دانشجویی در دهه هشتاد، ذکر نکاتی را در این باره بایسته دیدیم:
1️⃣ ما از #رهبری آموختهایم که هیچ مقامی حتی جایگاه رهبری در نظام اسلامی #تشریفاتی نیست. در این نگاه، #پاسخگو بودن رهبری نه تنها از سلامت، کارآمدی و تعالی نظام صیانت می کند بلکه در منطق امامت، لازمه #رشد و آگاهیبخشی به #امت است. همچنین شکل گرفتن سؤال در اذهان مردم بویژه جوانان امری طبیعی بوده و هست. رفتار رهبری نیز همواره نشانگر این بوده که بیش از هر مسئول دیگری دغدغه تبیین مسائل، پاسخگویی به چالشهای ذهنی و عملی جامعه و جلب مشارکت مردم و دانشجویان در اداره کشور را داشتهاند. آنچه مجموعههای دانشجویی باید از آن مراقبت کنند، نحوه #درست مطالبهگری و نیز ایجاد #تمایز از جریانهای سیاسیای است که بهدنبال سوءاستفاده از پرسشها و مطالبات درست و غلطند.
2️⃣ ما پرچمدار #عدالت_خواهی در کشور را #مقام_معظم_رهبری میشناسیم. در دورانی که فضای دانشگاه امتداد منازعات سخیف جناحهای سیاسی بود، افقگشایی رهبری در حوزههایی چون مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، عدالتخواهی دانشجویان و پاسخگویی مسئولان، تولید علم و جنبش نرمافزاری و... بود که فضا را دگرگون کرده و باعث شد عدالتخواهی به گفتمان غالب جریان دانشجویی در همه تشکلها تبدیل شود. همچنان که رهبر انقلاب یگانه فردی است که آرمانهای انقلاب و قانون اساسی را همواره در سقف خود در مطرح کرده و جریان پیشرفت ایران اسلامی را برای تحقق این آرمانها با جدیت و بدون خستگی دنبال میکند. همچنان که ایشان همواره بهمثابه #امام_امت، پاسدار حقیقی #جمهوریت نظام بوده و نگذاشته است اصحاب فساد سیاسی و اشرافیت اقتصادی، مراجع تعیین تکلیف سرنوشت کشور باشند. بنابراین در واقعیترین تحلیل، ما رهبر انقلاب را صاحب پربارترین کارنامه عملی و واقعی در پیگیری اهداف عدالتخواهانه، آزادیخواهانه و استقلالطلبانه انقلاب اسلامی میشناسیم.
3️⃣ #کج_فهمی نسبت به جایگاه امامت و ولایت جامعه، منجر به درکی #سلطنتی از جایگاه رهبری میشود که یک روی سکه آن، جلوگیری از پرسشگری و بصیرتمندی جامعه است اما روی دیگر آن، داشتن توقعات ایدهآلیستی از رهبری، دامن زدن به #مسئولیت_گریزی اجتماعی و انداختن بار همه مسائل بر دوش رهبری است. در منطق #مردم_سالاری دینی، هم رهبری مسئول است و هم مردم، بهویژه خواص و نخبگان که در احیای ظرفیتهای جدید برای جهاد مستمر علمی و عملی در کشور، نقش مهمی دارند. #تقلیل موضع نخبگانی و دانشجویی به موضعی صرفاً منتقد و پاسخخواه خود انحرافی بزرگ در منطق جمهوریت اسلامی است. البته اقتضای ایفای نقش دانشجویی، حفظ موضع مطالبهگر و انتقادی در برابر مشکلات هست، اما فهم انتزاعی و غیرواقعی از نظامات مدیریتی کشور، جریان مطالبهگری را از درک درست و جامع «صورتمسئلهها و روشهای حل مسئله» در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، علمی، سیاسی، اجتماعی، رسانهای و... بازداشته و آن را به ورطه سیاستزدگی مفرط و چالش فرسایشی و بیثمر با بخشهای مختلف اجرایی کشور ذیل مشهورات رسانهای یا منازعات ساختگی جریانهای دیگر میکشاند.
4️⃣ میزان تحقق منویات رهبر انقلاب گاه به مجموعهها و افرادی مربوط است که #منسوب به رهبریاند. تحلیل پیشرفتها و کاستیهای کشور میتواند به ما نشان دهد مدیریت مستقیم رهبر انقلاب چقدر پیشرفتآفرین بوده و عملکرد منسوبین به رهبری چه نقاط قوت یا ضعفی داشته است. باید حق پرسشگری مردم بهویژه جوانان انقلابی را نسبت به عملکرد قوه قضاییه، صداوسیما، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مجموعهها و افراد منسوب به رهبری یا منصوب ایشان را به رسمیت شناخت و عملکرد آنان را بر اساس مطالبات و توقعات رهبری سنجید تا هزینه عملکرد غلط آنان به پای رهبری نوشته نشود.
ادامه در بخش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/4043
Telegram
جمهوری / محمد صادق شهبازی
♦️ بیانیه جمعی از مؤسسین، دبیران و نیز سخنگویان #جنبش_عدالتخواه_دانشجویی در دهه هشتاد- بخش دوم
5️⃣ هدف نهایی در عدالتخواهی اصیل، تغییر عملی شرایط بهنفع آرمانها و مردم بهوسیله #مردم و ظرفیتهای واقعی نظام است و نه فقط گرفتن موضع آرمانگرایانه. بنابراین…
5️⃣ هدف نهایی در عدالتخواهی اصیل، تغییر عملی شرایط بهنفع آرمانها و مردم بهوسیله #مردم و ظرفیتهای واقعی نظام است و نه فقط گرفتن موضع آرمانگرایانه. بنابراین…