🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶 با موضوع: "#نصر، #تصوف و عقلانیت"
با حضور اساتید:
دکتر #غلامرضا_اعوانی
دکتر #شهرام_پازوکی
دکتر #علیرضا_قائمی_نیا
🔸عقل در تاریخ حکمت و فلسفه معناهای متفاوتی داشته است و سنت‌گرایان با تمایز میان عقل کلی یا اینتلکت و عقل جزیی یا راتیو، معتقدند که فلسفه جدید بعد از دکارت به عقل جزیی منحصر شده است و اتصال عقل کلی با عالم بالا را نادیده می‌انگارد.عقل منشای معنویت است و راه درک معناست.
🔸صوفیان که به دلیل پشمینه‌پوشی به این نام خوانده می شدند، باطن و حقیقت دین را ولایت می‌خوانند و عرفان را معرفتی می‌خوانند که با دین مرتبط است.
🔸روح معناسنج است و اصل معنای هر چیز خداست. نصر نیز معتقد است که معنا باید درانسان متحقق شود و معرفت به دانایی مفهومی خلاصه نمی‌شود، بلکه مقام روح مقام تحقق است.
🔸در تفسیر دکتر نصر، مراد از تصوف جنبه معنوی اسلام است و در تقسیم اسلام به شریعت و طریقت، شریعت ظاهر دین و طریقت همان تصوف و باطن دین است.
🔸از منظر نصر، وجهه باطنی ادیان امری مشترک است که عرفان و تصوف آنهاست و بحث وحدت متعالیه ادیان یا به تعبیر درستتر شووان، وحدت باطنی ادیان، از همینجا نشات می‌گیرد. به همین دلیل است که چهره برجسته‌ای چون علامه طباطبایی می‌نویسد که «رایحه توحید در اوپانیشادها آدم را مست می‌کند». زیرا ایشان در مقام عرفان و باطن است.
🔸اسلام‌هراسی و بنیادگرایی که امروزه این همه توسط رسانه‌ها تبلیغ می شود، موجب دلخوری اهل دانشگاه و دپارتمانهای دانشگاهی است و اهل دانشگاه می‌کوشند با کتابهایی که می‌نویسند این تصویر غلط رایج را از بین ببرند.
🔸پروژه دکتر نصر را می‌توان در وحدت بخشیدن به دیدگاه ما به اسلام خلاصه کرد. از دید نصر اسلام دینی عقلانی، معنوی و فقهی است و البته تجلی کامل این موضوع در ملاصدرا مشهود است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶 با موضوع: "#نصر، #تصوف و عقلانیت"
با حضور اساتید:
دکتر #غلامرضا_اعوانی
دکتر #شهرام_پازوکی
دکتر #علیرضا_قائمی_نیا
🔸عقل در تاریخ حکمت و فلسفه معناهای متفاوتی داشته است و سنت‌گرایان با تمایز میان عقل کلی یا اینتلکت و عقل جزیی یا راتیو، معتقدند که فلسفه جدید بعد از دکارت به عقل جزیی منحصر شده است و اتصال عقل کلی با عالم بالا را نادیده می‌انگارد.عقل منشای معنویت است و راه درک معناست.
🔸صوفیان که به دلیل پشمینه‌پوشی به این نام خوانده می شدند، باطن و حقیقت دین را ولایت می‌خوانند و عرفان را معرفتی می‌خوانند که با دین مرتبط است.
🔸روح معناسنج است و اصل معنای هر چیز خداست. نصر نیز معتقد است که معنا باید درانسان متحقق شود و معرفت به دانایی مفهومی خلاصه نمی‌شود، بلکه مقام روح مقام تحقق است.
🔸در تفسیر دکتر نصر، مراد از تصوف جنبه معنوی اسلام است و در تقسیم اسلام به شریعت و طریقت، شریعت ظاهر دین و طریقت همان تصوف و باطن دین است.
🔸از منظر نصر، وجهه باطنی ادیان امری مشترک است که عرفان و تصوف آنهاست و بحث وحدت متعالیه ادیان یا به تعبیر درستتر شووان، وحدت باطنی ادیان، از همینجا نشات می‌گیرد. به همین دلیل است که چهره برجسته‌ای چون علامه طباطبایی می‌نویسد که «رایحه توحید در اوپانیشادها آدم را مست می‌کند». زیرا ایشان در مقام عرفان و باطن است.
🔸اسلام‌هراسی و بنیادگرایی که امروزه این همه توسط رسانه‌ها تبلیغ می شود، موجب دلخوری اهل دانشگاه و دپارتمانهای دانشگاهی است و اهل دانشگاه می‌کوشند با کتابهایی که می‌نویسند این تصویر غلط رایج را از بین ببرند.
🔸پروژه دکتر نصر را می‌توان در وحدت بخشیدن به دیدگاه ما به اسلام خلاصه کرد. از دید نصر اسلام دینی عقلانی، معنوی و فقهی است و البته تجلی کامل این موضوع در ملاصدرا مشهود است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع| #قلمرو_دین و جایگاه عقل
با حضور:
دکتر #قاسم_اخوان_نبوی
دکتر #محمدرضا_یقینی
در رابطه با قلمرو دین دو نوع تفکر وجود دارد؛ یک نوع نگاه #سکولاریسم و یک نگاه دیگر برآمده از جنبه توحیدی و الهی است که هر کدام از آن ها توسط متفکران تشریح شده اند.
این موضوع از نظر تاریخی به دوران #رنسانس و پیشرفت هایی که در حوزه علم به وجود آمد، بر می گردد. به تبع این تغییرات مباحث زیادی در خصوص ارتباط علم و دین مطرح است.
برخی از جامعه شناسان سکولار معتقد هستند با پیشرفت علم، شاهد افول دین هستیم و کم کم با پیشرفت علم، بشر نیازی به مفاهیم #ماوراالطبیعه و دینی ندارند. برخی دیگر معتقد هستند هنوز هم به دین نیاز داریم و آموزه های دینی برای معنا بخشی به زندگی و آرامش روحی و روانی ما لازم است. در حقیقت برخی بین دنیا و دین تفاوت و فاصله می گذارند و برخی دیگر آن ها را در راستای یکدیگر می دانند.
علت این مسئله از آنجا شکل گرفت که متفکرین در جستجوی پاسخ این سوال بودند که اساسا انسان چه نیازی به دین دارد و دین قرار است چه مشکلی از بشر را حل کند و در حقیقت این مقوله، یک تناسبی با مفهوم انتظار بشر از دین دارد.
به اندازه میزانی که معتقد باشیم زندگی دنیوی ما فارغ از دین قابل تعریف کردن و تبیین است، به آن میزان سکولار هستیم و در غیر آن صورت به همان میزان از سکولار فاصله گرفتیم!
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع| #قلمرو_دین و جایگاه عقل
با حضور:
دکتر #قاسم_اخوان_نبوی
دکتر #محمدرضا_یقینی
در رابطه با قلمرو دین دو نوع تفکر وجود دارد؛ یک نوع نگاه #سکولاریسم و یک نگاه دیگر برآمده از جنبه توحیدی و الهی است که هر کدام از آن ها توسط متفکران تشریح شده اند.
این موضوع از نظر تاریخی به دوران #رنسانس و پیشرفت هایی که در حوزه علم به وجود آمد، بر می گردد. به تبع این تغییرات مباحث زیادی در خصوص ارتباط علم و دین مطرح است.
برخی از جامعه شناسان سکولار معتقد هستند با پیشرفت علم، شاهد افول دین هستیم و کم کم با پیشرفت علم، بشر نیازی به مفاهیم #ماوراالطبیعه و دینی ندارند. برخی دیگر معتقد هستند هنوز هم به دین نیاز داریم و آموزه های دینی برای معنا بخشی به زندگی و آرامش روحی و روانی ما لازم است. در حقیقت برخی بین دنیا و دین تفاوت و فاصله می گذارند و برخی دیگر آن ها را در راستای یکدیگر می دانند.
علت این مسئله از آنجا شکل گرفت که متفکرین در جستجوی پاسخ این سوال بودند که اساسا انسان چه نیازی به دین دارد و دین قرار است چه مشکلی از بشر را حل کند و در حقیقت این مقوله، یک تناسبی با مفهوم انتظار بشر از دین دارد.
به اندازه میزانی که معتقد باشیم زندگی دنیوی ما فارغ از دین قابل تعریف کردن و تبیین است، به آن میزان سکولار هستیم و در غیر آن صورت به همان میزان از سکولار فاصله گرفتیم!
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع| بررسی عملكرد #نهادهای_تولید #علوم_انسانی و اسلامی
با حضور:
دکتر #علیرضا_بلیغ
دکتر #اسماعیل_فراهانی
وضعیت علوم انسانی کشور ما چگونه است؟!
آیا مسائل جامعه ما متفاوت با سایر جوامع بشری است که نیازمند تولید علوم انسانی اسلامی هستیم؟!
آیا ما از علوم انسانی اسلامی تلقی مشترکی داریم؟!
با ظرفیت هایی که در در دهه اول انقلاب داشتیم، آیا می توانستیم در کنار آموزش به دنبال پژوهش هم می بودیم؟!
عقب ماندگی ما از علم باعث شد که سیاست، اقتصاد و ... ما را شکل بدهد و موجب شد به این سمت رو بیاوریم که از نظریات غربی برای آینده نگری استفاده نماییم.
اگر ما به علوم انسانی به همان معنای دقیق کلمه، به همان معنای سنتی غرب توجه می کردیم و تمایز بین علوم انسانی و علوم اجتماعی را می فهمیدیم خیلی بیش از اینها متوجه سنت خود می شدیم و امکان های سنت را در می یافتیم تا بتوانیم مساله امروز را روایت کنیم و برای آن راه حل ارائه بدهیم.
دانشمندان علوم انسانی در جهان جدید که متخصصان علوم فنی و دانش های کامپیوتری آنرا می سازند زائد شناخته می شوند و تنها زمانی به رسمیت شناخته می شوند که در چارچوبی مثل چارچوب علوم اجتماعی که اتفاقا اصول و بنیاد های ان گرته برداری از روی علوم طبیعی است و نزدیک به الگوی های مهندسی اجتماعی یا علوم اجتماعی محاسباتی که آلان باب شده می شود. زیرا مساله علوم انسانی کنترل بوده است!! فرق علوم انسانی با علوم طبیعی این است که در علوم طبیعی تصرف در طبیعت است و در علوم انسانی تصرف در انسان مطرح است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع| بررسی عملكرد #نهادهای_تولید #علوم_انسانی و اسلامی
با حضور:
دکتر #علیرضا_بلیغ
دکتر #اسماعیل_فراهانی
وضعیت علوم انسانی کشور ما چگونه است؟!
آیا مسائل جامعه ما متفاوت با سایر جوامع بشری است که نیازمند تولید علوم انسانی اسلامی هستیم؟!
آیا ما از علوم انسانی اسلامی تلقی مشترکی داریم؟!
با ظرفیت هایی که در در دهه اول انقلاب داشتیم، آیا می توانستیم در کنار آموزش به دنبال پژوهش هم می بودیم؟!
عقب ماندگی ما از علم باعث شد که سیاست، اقتصاد و ... ما را شکل بدهد و موجب شد به این سمت رو بیاوریم که از نظریات غربی برای آینده نگری استفاده نماییم.
اگر ما به علوم انسانی به همان معنای دقیق کلمه، به همان معنای سنتی غرب توجه می کردیم و تمایز بین علوم انسانی و علوم اجتماعی را می فهمیدیم خیلی بیش از اینها متوجه سنت خود می شدیم و امکان های سنت را در می یافتیم تا بتوانیم مساله امروز را روایت کنیم و برای آن راه حل ارائه بدهیم.
دانشمندان علوم انسانی در جهان جدید که متخصصان علوم فنی و دانش های کامپیوتری آنرا می سازند زائد شناخته می شوند و تنها زمانی به رسمیت شناخته می شوند که در چارچوبی مثل چارچوب علوم اجتماعی که اتفاقا اصول و بنیاد های ان گرته برداری از روی علوم طبیعی است و نزدیک به الگوی های مهندسی اجتماعی یا علوم اجتماعی محاسباتی که آلان باب شده می شود. زیرا مساله علوم انسانی کنترل بوده است!! فرق علوم انسانی با علوم طبیعی این است که در علوم طبیعی تصرف در طبیعت است و در علوم انسانی تصرف در انسان مطرح است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|مولفه های اصلی #مدرنیسم و تعارض آن با #مبانی_دینی
با حضور:
#ابوالحسن_حسنی
#محمدمهدی_حکمت
یکی از مهمترین آموزه های این مسیحیت آن است که آنچه از قیصر است به قیصر واگذارید و آنچه از خدا است، به خدا واگذار کنید.
در جنگ های صلیبی که مسیحیان با اندیشه های کلامی مسلمین آشنا شدند، متوجه شدند نوع نگاه اسلام به انسان کاملا متفاوت است و خیلی جالب است بدانید، پایه های اولیه اومانیسم در دستگاه پاپ درست شد اما اومانیسم در آن زمان به این معنا بود که پاپ قائل به گناه ذاتی بشر نیست.
مدرنتیه حاصل یکسری تاملاتی در رابطه با انسان، جهان و خدا است... در دوره مدرنیته کسی که حرف اول و آخر را می زند فیلسوف است بر خلاف تمدن های دینی که فیلسوفان نیز کلامشان را منطبق بر کلام وحیانی می دانند و به همین جهت، فیلسوفان پیامبران دوره مدرنیته و تجدد هستند و مناسبات انسانی را رقم می زنند.
انسان در اسلام اشرف مخلوقات است اگر عبد خالص باشد اما مدرنیته انسانی که از عبودیت فرار می کند را می پسندد.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|مولفه های اصلی #مدرنیسم و تعارض آن با #مبانی_دینی
با حضور:
#ابوالحسن_حسنی
#محمدمهدی_حکمت
یکی از مهمترین آموزه های این مسیحیت آن است که آنچه از قیصر است به قیصر واگذارید و آنچه از خدا است، به خدا واگذار کنید.
در جنگ های صلیبی که مسیحیان با اندیشه های کلامی مسلمین آشنا شدند، متوجه شدند نوع نگاه اسلام به انسان کاملا متفاوت است و خیلی جالب است بدانید، پایه های اولیه اومانیسم در دستگاه پاپ درست شد اما اومانیسم در آن زمان به این معنا بود که پاپ قائل به گناه ذاتی بشر نیست.
مدرنتیه حاصل یکسری تاملاتی در رابطه با انسان، جهان و خدا است... در دوره مدرنیته کسی که حرف اول و آخر را می زند فیلسوف است بر خلاف تمدن های دینی که فیلسوفان نیز کلامشان را منطبق بر کلام وحیانی می دانند و به همین جهت، فیلسوفان پیامبران دوره مدرنیته و تجدد هستند و مناسبات انسانی را رقم می زنند.
انسان در اسلام اشرف مخلوقات است اگر عبد خالص باشد اما مدرنیته انسانی که از عبودیت فرار می کند را می پسندد.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|#سنت و #تجدد با محور دین باوری و #نوگرایی
با حضور:
#مهدی_عبداللهی
#ابوالحسن_غفاری
در اصطلاح مدرنیته، به هر مولفه و ابزار جدید و نویی مدرنیته اطلاق نمی شود بلکه منظور از مدرنیته نگرشی است که در دوران مدرن بر اندیشه انسانی حاکم شده است و این دوران در فرهنگ و تمدن غربی پس از دوره رنسانس پدید آمده است.
مدرنیته یک جنبشی است که هم در عرصه اجتماعی و هم در عرصه سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و خانوادگی، زندگی بشر جدید را تحت شعاع خودش قرار داده است. فردگرایی، اومانیسم و قدرت طلبی از جمله ویژگی های مدرنیته است.
پس از قرون وسطی و در جریان رنسانس دو اتفاق مهم در غرب رخ می دهد که اتفاق نخست افول کلیسا است؛ کلیسایی که همه وجوه و مناسبات انسانی را در مغرب زمین در اختیار داشته است و پس از تقریبا ده قرن حضور پر رنگ در دنیای غرب به جهت دلایلی، تسلط خودش را از دست می دهد. مقوله اصلی دوم دوره رنسانس ظهور و رشد علوم تجربی است هر چند در قرون وسطی رشد و پیشرفت علوم تجربی را شاهد بودیم اما نحوه نگرش به این علوم در دوره مدرن کاملا متفاوت بوده است.
انسان در دوره مدرنیته تعلق خاطری به تاریخ گذشته خودش ندارد و به یک معنا در دوره مدرنیته و تجدد، با یک گسست تاریخی مواجه هستیم. برخی از متفکران غربی در این زمینه گفته اند تاریخ یک خوابی پر کابوس است و ما انسان امروزی را باید با آنچه در فرهنگ ها و تمدن های قبلی بوده است، متمایز کنیم و به همین دلیل یک نوع نگاه بدبینانه و تراژیک را در مدرنیته شاهد هستیم.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|#سنت و #تجدد با محور دین باوری و #نوگرایی
با حضور:
#مهدی_عبداللهی
#ابوالحسن_غفاری
در اصطلاح مدرنیته، به هر مولفه و ابزار جدید و نویی مدرنیته اطلاق نمی شود بلکه منظور از مدرنیته نگرشی است که در دوران مدرن بر اندیشه انسانی حاکم شده است و این دوران در فرهنگ و تمدن غربی پس از دوره رنسانس پدید آمده است.
مدرنیته یک جنبشی است که هم در عرصه اجتماعی و هم در عرصه سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و خانوادگی، زندگی بشر جدید را تحت شعاع خودش قرار داده است. فردگرایی، اومانیسم و قدرت طلبی از جمله ویژگی های مدرنیته است.
پس از قرون وسطی و در جریان رنسانس دو اتفاق مهم در غرب رخ می دهد که اتفاق نخست افول کلیسا است؛ کلیسایی که همه وجوه و مناسبات انسانی را در مغرب زمین در اختیار داشته است و پس از تقریبا ده قرن حضور پر رنگ در دنیای غرب به جهت دلایلی، تسلط خودش را از دست می دهد. مقوله اصلی دوم دوره رنسانس ظهور و رشد علوم تجربی است هر چند در قرون وسطی رشد و پیشرفت علوم تجربی را شاهد بودیم اما نحوه نگرش به این علوم در دوره مدرن کاملا متفاوت بوده است.
انسان در دوره مدرنیته تعلق خاطری به تاریخ گذشته خودش ندارد و به یک معنا در دوره مدرنیته و تجدد، با یک گسست تاریخی مواجه هستیم. برخی از متفکران غربی در این زمینه گفته اند تاریخ یک خوابی پر کابوس است و ما انسان امروزی را باید با آنچه در فرهنگ ها و تمدن های قبلی بوده است، متمایز کنیم و به همین دلیل یک نوع نگاه بدبینانه و تراژیک را در مدرنیته شاهد هستیم.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|تعارض #دین و #مدرنیته نسبت به مساله #زن و #خانواده
با حضور:
دكتر #احمد_رهدار
دكتر #حمزه_علی_اسلامی نسب
اومانیسم به معنی انسان محوری است و افرادی که به دنبال مدرنیته بودند و خواستند بحث اومانیسم و مدرنیته را در ساحت زندگی انسان جاری کنند، هدفشان این بوده تا نقش خدایی والهی هدایت انسان را از بین ببرند.
نتایج تکیه مدرنیته به نفسانیت انسان این است که صورت انسان به موجودی مفلوک و بیگانه و مضطرب تبدیل می شود و چون فقط خودش را مدار زندگی می بیند و مرتبط با انسان های دیگر نمی بیند و خوسته اصلی اش این است که نفسانیت خودش را اداره و رشد دهد، در نتیجه به موجودی ستیزه گر تبدیل می شود که تمایل دارد با همه انسان ها مبارزه کند و حتی پا روی نفسانیت افراد دیگر بگذارد.
وقتی در خانواده، نفسانیت محور اصلی قرار می گیرد، دیگر جایگاهی برای پدر و مادر خانواده نداریم به عبارت بهتر ما دیگر هیچ رابطه و احترامی بین فرد بزرگتر و کوچکتر نداریم و هر یک از اعضای خانواده برای خود و رشد خودشان کار می کنند.
ممکن است با تمسک به راه حل های وحیانی و عقلانی بتوانیم جلوی فاجعه را بگیریم و ابعاد آن گسترده تر نشود اما حقیقت آن است که آنچه اتفاق افتاده وحشتناک است زیرا در غرب خانواده به معنای واقعی وجود ندارد و مسائلی ارزش شده است که اگر نگوییم محال است، به غایت مشکل خواهد بود.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|تعارض #دین و #مدرنیته نسبت به مساله #زن و #خانواده
با حضور:
دكتر #احمد_رهدار
دكتر #حمزه_علی_اسلامی نسب
اومانیسم به معنی انسان محوری است و افرادی که به دنبال مدرنیته بودند و خواستند بحث اومانیسم و مدرنیته را در ساحت زندگی انسان جاری کنند، هدفشان این بوده تا نقش خدایی والهی هدایت انسان را از بین ببرند.
نتایج تکیه مدرنیته به نفسانیت انسان این است که صورت انسان به موجودی مفلوک و بیگانه و مضطرب تبدیل می شود و چون فقط خودش را مدار زندگی می بیند و مرتبط با انسان های دیگر نمی بیند و خوسته اصلی اش این است که نفسانیت خودش را اداره و رشد دهد، در نتیجه به موجودی ستیزه گر تبدیل می شود که تمایل دارد با همه انسان ها مبارزه کند و حتی پا روی نفسانیت افراد دیگر بگذارد.
وقتی در خانواده، نفسانیت محور اصلی قرار می گیرد، دیگر جایگاهی برای پدر و مادر خانواده نداریم به عبارت بهتر ما دیگر هیچ رابطه و احترامی بین فرد بزرگتر و کوچکتر نداریم و هر یک از اعضای خانواده برای خود و رشد خودشان کار می کنند.
ممکن است با تمسک به راه حل های وحیانی و عقلانی بتوانیم جلوی فاجعه را بگیریم و ابعاد آن گسترده تر نشود اما حقیقت آن است که آنچه اتفاق افتاده وحشتناک است زیرا در غرب خانواده به معنای واقعی وجود ندارد و مسائلی ارزش شده است که اگر نگوییم محال است، به غایت مشکل خواهد بود.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|بررسی جامعه شناختی وضعیت دین داری در ایران
با حضور:
حجت الاسلام #صابر_جعفری
دکتر #سجادصفار_هرندی
بخش اصلی که وضعیت دین داری جامعه را مشخص می کند رجوع به متن زندگی است. خیلی از مولفه های دینی حتی بیرون از آگاهی افراد جامعه است اما در بخشی از زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و این مولفه ها را نمی توان در نظرسنجی ها و بررسی های صرف جامعه شناختی دریافت.
دست تحقیقات صورت گرفته و علوم اجتماعی در اینکه تصویر درست و واقعی از وضعیت دین داری در جامعه ارائه دهد به شدت تهی است و در این حوزه فقیر هستیم. در غیاب تحقیقات روش مند در این حوزه، شاهد تصویر سازی های وهمی و غیرواقعی در جامعه هستیم.
پژوهشی در ایران حکایت از دین دارتر شدن جامعه دارد و پژوهشی دیگر حاکی از افول دین داری است و علت این اختلاف استفاده آنها از شاخص های متفاوت است. باید از اساس این پرسش را دگرگون کرد یعنی به جای اینکه بگوییم جامعه ایران دین دارتر شده یا رو به افول بوده است باید بپرسیم چه بر سر دین داری افراد جامعه آمده است. یکی از پاسخ هایی که به این موضوع داده می شود این است که جامعه ایران نه دین دارتر شده و نه رو به افول بوده است بلکه تنها اشکال آن تغییر کرده است.
سکولاریزاسیون یکی از تئوری هایی است که ایده اصلی آن مدرنیزاسیون و دموکرازیسیون لاجرم به سکولاریزیسیون منجر می شود. جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه بعد از پیروزی خودش، به شدت روندهای دموکراتیک را تشدید کرده و سعی کرده است روز به روز ساختار خودش را به فراخور مردم سالاری بسط دهد و بر این اساس می توان وضعیت دین داری در جامعه ایران را بررسی کرد.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|بررسی جامعه شناختی وضعیت دین داری در ایران
با حضور:
حجت الاسلام #صابر_جعفری
دکتر #سجادصفار_هرندی
بخش اصلی که وضعیت دین داری جامعه را مشخص می کند رجوع به متن زندگی است. خیلی از مولفه های دینی حتی بیرون از آگاهی افراد جامعه است اما در بخشی از زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و این مولفه ها را نمی توان در نظرسنجی ها و بررسی های صرف جامعه شناختی دریافت.
دست تحقیقات صورت گرفته و علوم اجتماعی در اینکه تصویر درست و واقعی از وضعیت دین داری در جامعه ارائه دهد به شدت تهی است و در این حوزه فقیر هستیم. در غیاب تحقیقات روش مند در این حوزه، شاهد تصویر سازی های وهمی و غیرواقعی در جامعه هستیم.
پژوهشی در ایران حکایت از دین دارتر شدن جامعه دارد و پژوهشی دیگر حاکی از افول دین داری است و علت این اختلاف استفاده آنها از شاخص های متفاوت است. باید از اساس این پرسش را دگرگون کرد یعنی به جای اینکه بگوییم جامعه ایران دین دارتر شده یا رو به افول بوده است باید بپرسیم چه بر سر دین داری افراد جامعه آمده است. یکی از پاسخ هایی که به این موضوع داده می شود این است که جامعه ایران نه دین دارتر شده و نه رو به افول بوده است بلکه تنها اشکال آن تغییر کرده است.
سکولاریزاسیون یکی از تئوری هایی است که ایده اصلی آن مدرنیزاسیون و دموکرازیسیون لاجرم به سکولاریزیسیون منجر می شود. جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه بعد از پیروزی خودش، به شدت روندهای دموکراتیک را تشدید کرده و سعی کرده است روز به روز ساختار خودش را به فراخور مردم سالاری بسط دهد و بر این اساس می توان وضعیت دین داری در جامعه ایران را بررسی کرد.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎
🔊 فایل صوتی
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|سیاست گذاری و #حکمرانی و تعارضات دین و مدرنیته
با حضور:
حجت الاسلام #محمد_هاشمیان
حجت الاسلام #محمد_شجاعیان
🔸مدرنیزم یک مکتب و ایدئولوژی فکری شناخته می شود.مدرنیته در حوزه تمدنی تعریف می شود و یکی از مهمترین کارکردهای آن، ساختارسازی است. مبنای هستی شناسی مدرن بر تمام ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و همچنین فرهنگی و سیاسی مدرنیته اشراف دارد. به عنوان مثال در ساختار اقتصادی مدرن که بانک یکی از مهمترین نهادهای آن است، مبتنی بر نگاه عقلانیت محاسبه گر به حیات انسانی می نگرد.
🔹 نگاه جامعی که از منظر دینی به انسان و هستی وجود دارد، با مبنای مدرنیته در تعارض کامل است. اصل دیگری که در هستی شناسی اقتصاد مدرن وجود دارد، این است که منابع محدود را به نیازهای نا محدود تخصیص دهیم اما در منطق قرآن تاکید بر منابع محدود ندارد و از آسمان و زمین خیر و برکت به انسان وارد می شود. بنابراین تعارض میان دین و مدرنیته در بعد متغیر ساختاری در سیاست گذاری در همه ابعاد وجود دارد.
🔸ملی گرایی یعنی شهروندان این اجتماعات، ارتباط خودشان با نظام سیاسی را بالاترین شکل ارتباط و هویت بخش برای خود می دانند. در قرون ۱۶ و ۱۷ جنگ ها و نزاع های مذهبی میان پروتستان ها و کاتولیک ها وجود دارد و به همین دلیل آن ها ارتباطات دینی را در مرحله پایین تری از نظام سیاسی در نظر می گیرند یعنی قبل از اینکه یک کاتولیک باشم یک فرانسوی هستم و بنابراین ملیت مبنای تشکیل آن اجتماع می شود.
🔹دولت مدرن یعنی مردمی که در یک سرزمین خاص زندگی می کنند و حاکمیت و حکومت خاصی دارند اما در تفکرات دینی هم در مسیحیت و هم در اسلام چنین ایده ای وجود نداشته است و اساسا مبنای تشکیل دولت ها در اسلام ملیت نبوده است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
#میزگرد_علمی:
🔶با موضوع|سیاست گذاری و #حکمرانی و تعارضات دین و مدرنیته
با حضور:
حجت الاسلام #محمد_هاشمیان
حجت الاسلام #محمد_شجاعیان
🔸مدرنیزم یک مکتب و ایدئولوژی فکری شناخته می شود.مدرنیته در حوزه تمدنی تعریف می شود و یکی از مهمترین کارکردهای آن، ساختارسازی است. مبنای هستی شناسی مدرن بر تمام ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و همچنین فرهنگی و سیاسی مدرنیته اشراف دارد. به عنوان مثال در ساختار اقتصادی مدرن که بانک یکی از مهمترین نهادهای آن است، مبتنی بر نگاه عقلانیت محاسبه گر به حیات انسانی می نگرد.
🔹 نگاه جامعی که از منظر دینی به انسان و هستی وجود دارد، با مبنای مدرنیته در تعارض کامل است. اصل دیگری که در هستی شناسی اقتصاد مدرن وجود دارد، این است که منابع محدود را به نیازهای نا محدود تخصیص دهیم اما در منطق قرآن تاکید بر منابع محدود ندارد و از آسمان و زمین خیر و برکت به انسان وارد می شود. بنابراین تعارض میان دین و مدرنیته در بعد متغیر ساختاری در سیاست گذاری در همه ابعاد وجود دارد.
🔸ملی گرایی یعنی شهروندان این اجتماعات، ارتباط خودشان با نظام سیاسی را بالاترین شکل ارتباط و هویت بخش برای خود می دانند. در قرون ۱۶ و ۱۷ جنگ ها و نزاع های مذهبی میان پروتستان ها و کاتولیک ها وجود دارد و به همین دلیل آن ها ارتباطات دینی را در مرحله پایین تری از نظام سیاسی در نظر می گیرند یعنی قبل از اینکه یک کاتولیک باشم یک فرانسوی هستم و بنابراین ملیت مبنای تشکیل آن اجتماع می شود.
🔹دولت مدرن یعنی مردمی که در یک سرزمین خاص زندگی می کنند و حاکمیت و حکومت خاصی دارند اما در تفکرات دینی هم در مسیحیت و هم در اسلام چنین ایده ای وجود نداشته است و اساسا مبنای تشکیل دولت ها در اسلام ملیت نبوده است.
🆔 @fekrat_net
🆔 @fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی
🌹
Telegram
attach 📎