🐬@faramatni
فیلترتلگرام و سه نکته کوتاه
«اسلحه ها بی طرف هستند و این به ما بستگی دارد که چطور از آنها استفاده کنیم»_ لیلیا گرین، استاد ارتباطات و رسانه
«فناوری نه خوب است، نه بد است، نه بی طرف است»_ کرزنبرگ، مورخ
انسانِ نخستین وقتی آتش را کشف کرد، چند بار دستش سوخت، حتی حریم خصوصی اش هم با روشنایی آتش به مخاطره افتاد.
بعد از آن هم آتش سوزی های بزرگ شهرها و جنگل ها و کتابخانه ها و انسان های بسیاری را از بین بُرد اما آیا چاره کار حذف و سرزنش آتش بود؟
گزارشی از تلویزیون دارد دست به دست می شود که مردمی می گویند از وقتی تلگرام فیلتر شده حالمان خیلی بهتر است.
به بزرگترها سر می زنیم، تصادف نمی کنیم... اصلاً پوست مان هم خوب شده!
حرف و حدیث در مورد فیلتر شدن تلگرام بحث روز است.
نه سهام دار تلگرام هستم و نه اگر از بیخ و بن فیلتر شود ممکن است دچار سوءتغذیه بشوم.
چه بسا اینجا نمی نویسم و وقت و زمان بیشتری پیدا می کنم و کمتر دردسر می کشم و اخم و تخم می بینم اما جنگیدن با تکنولوژی آن هم در عصر تکنولوژی های ارتباطی، خنده دار نیست، دردناک است
به عنوان کسی که تحصیلاتش در مقطع دکتری در رشته «فرهنگ و ارتباطات» است و اندک سواد و خُردک مطالعه ای در این زمینه دارم با اطمینان می گویم راه را اشتباه می روید
همان طور که دهها سال پیش دوش حمام، برق، رادیو، تلویزیون، مدرسه رفتن دختران، رانندگی زنان، شناسنامه گرفتن، کلاه سر گذاشتن و ... را ممنوع کردند و امروز خنده دار به نظر می رسد که یک نفر به خاطر اینکه به خزینه نمی رفته سرزنش می شده!
همانطور که ویدئو را فیلتر و ممنوع کردید
و بعد در فروشگاه های زنجیره ای دولتی ویدئو به همان مردم فروختید!
راه دور نرویم. چند سال پیش وی چت را فیلتر کردید و گفتید:
«به خاطر اینکه حریم شخصی هموطنان را به خطر می اندازد و محتوای مجرمانه دارد و فرهنگ ما را به خطر می اندازد و ...»
و حالا دوباره رفع فیلتر شد!
در این چهارسال وی چت حیا کرد؟ مومن شد؟ توبه کرد؟
قول داد پسر خوبی باشد؟!
عزیزان فعال و زحمتکش کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه!
به خدا ما فقط زورمان به آقای روحانی و جهرمی می رسد که به آنها غر می زنیم اما غیرمستقیم منظورمان شما هم هست!
فیلتر کرن تلگرام هزاران نفر را از نان خوردن انداخت و برای چند صد نفر که فیلتر می فروشند نان به همراه آورد!
شما که سر چشمه نشسته اید بررسی کنید در این چند روز ایرانیان چند میلیون فیلترشکن دانلود کرده اند.
فکر می کنید فیلترشکن را برای چه دانلود می کنند؟
برای اینکه به جای تخم مرغ بشکنند و املت درست کنند؟
تلگرام را فیلتر کنید. اصلاً بساط اینترنت را از اساس جمع کنید.
بیل بدهید دست مان و در این بی بارانی و خشکسالی - که البته به خاطر گناه مان ماست !- برویم کشاورزی کنیم.
دستور بدهید برویم به دامن طبیعت!
همه مان از دَم برویم گوسفند بچرانیم، گاو پرورش بدهیم، مرغ نگهداریم و مثل کوکب خانم شاد و خرم باشیم.
اما این قطار به ایستگاه اول برنمی گردد..
برنمی گردد..
برنمی گردد...
برنمی گردد...
برنمی گردد...
چند سال دیگر به حرف ما عوام می رسید.
می رسید....
می رسید...
#احسان_محمدی
🐬@faramatni
فیلترتلگرام و سه نکته کوتاه
«اسلحه ها بی طرف هستند و این به ما بستگی دارد که چطور از آنها استفاده کنیم»_ لیلیا گرین، استاد ارتباطات و رسانه
«فناوری نه خوب است، نه بد است، نه بی طرف است»_ کرزنبرگ، مورخ
انسانِ نخستین وقتی آتش را کشف کرد، چند بار دستش سوخت، حتی حریم خصوصی اش هم با روشنایی آتش به مخاطره افتاد.
بعد از آن هم آتش سوزی های بزرگ شهرها و جنگل ها و کتابخانه ها و انسان های بسیاری را از بین بُرد اما آیا چاره کار حذف و سرزنش آتش بود؟
گزارشی از تلویزیون دارد دست به دست می شود که مردمی می گویند از وقتی تلگرام فیلتر شده حالمان خیلی بهتر است.
به بزرگترها سر می زنیم، تصادف نمی کنیم... اصلاً پوست مان هم خوب شده!
حرف و حدیث در مورد فیلتر شدن تلگرام بحث روز است.
نه سهام دار تلگرام هستم و نه اگر از بیخ و بن فیلتر شود ممکن است دچار سوءتغذیه بشوم.
چه بسا اینجا نمی نویسم و وقت و زمان بیشتری پیدا می کنم و کمتر دردسر می کشم و اخم و تخم می بینم اما جنگیدن با تکنولوژی آن هم در عصر تکنولوژی های ارتباطی، خنده دار نیست، دردناک است
به عنوان کسی که تحصیلاتش در مقطع دکتری در رشته «فرهنگ و ارتباطات» است و اندک سواد و خُردک مطالعه ای در این زمینه دارم با اطمینان می گویم راه را اشتباه می روید
همان طور که دهها سال پیش دوش حمام، برق، رادیو، تلویزیون، مدرسه رفتن دختران، رانندگی زنان، شناسنامه گرفتن، کلاه سر گذاشتن و ... را ممنوع کردند و امروز خنده دار به نظر می رسد که یک نفر به خاطر اینکه به خزینه نمی رفته سرزنش می شده!
همانطور که ویدئو را فیلتر و ممنوع کردید
و بعد در فروشگاه های زنجیره ای دولتی ویدئو به همان مردم فروختید!
راه دور نرویم. چند سال پیش وی چت را فیلتر کردید و گفتید:
«به خاطر اینکه حریم شخصی هموطنان را به خطر می اندازد و محتوای مجرمانه دارد و فرهنگ ما را به خطر می اندازد و ...»
و حالا دوباره رفع فیلتر شد!
در این چهارسال وی چت حیا کرد؟ مومن شد؟ توبه کرد؟
قول داد پسر خوبی باشد؟!
عزیزان فعال و زحمتکش کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه!
به خدا ما فقط زورمان به آقای روحانی و جهرمی می رسد که به آنها غر می زنیم اما غیرمستقیم منظورمان شما هم هست!
فیلتر کرن تلگرام هزاران نفر را از نان خوردن انداخت و برای چند صد نفر که فیلتر می فروشند نان به همراه آورد!
شما که سر چشمه نشسته اید بررسی کنید در این چند روز ایرانیان چند میلیون فیلترشکن دانلود کرده اند.
فکر می کنید فیلترشکن را برای چه دانلود می کنند؟
برای اینکه به جای تخم مرغ بشکنند و املت درست کنند؟
تلگرام را فیلتر کنید. اصلاً بساط اینترنت را از اساس جمع کنید.
بیل بدهید دست مان و در این بی بارانی و خشکسالی - که البته به خاطر گناه مان ماست !- برویم کشاورزی کنیم.
دستور بدهید برویم به دامن طبیعت!
همه مان از دَم برویم گوسفند بچرانیم، گاو پرورش بدهیم، مرغ نگهداریم و مثل کوکب خانم شاد و خرم باشیم.
اما این قطار به ایستگاه اول برنمی گردد..
برنمی گردد..
برنمی گردد...
برنمی گردد...
برنمی گردد...
چند سال دیگر به حرف ما عوام می رسید.
می رسید....
می رسید...
#احسان_محمدی
🐬@faramatni
🐬🐬🐬@faramatni
نوبت ما سهل و آسان میرسد...
میدانم باور نمیکنید ولی همه ما میمیریم...
همه ما. عالیجنابها، صاحبان ژنهای خوب، زباله جمعکنها، حضرات، تجاوزکنندگان، رهبران عالی مقدار، اربابان تحریم، کاسبان تحریم ... همه! بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی.
تمام می شویم. یک روز همین خانهای که سقف دارد خانه عنکبوتها و لانه خفاشها میشود؛ همین ماشینی که دوستش داریم، زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند، همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیشان. حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفتهاند. مغرورانه گفتهاند: مگه من اجازه بدم! مگه از روی جنازه من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند، دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند. زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. سیبها از سرخی گونههایشان رنگ باختهاند و حالا کسی حتی نامشان را به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمه دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند. سردارانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند، از گلوله نترسیدهاند و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
همه این کینهها، همه این تلخیها، همه این زخمزبان زدنها، همه این کوفت کردن دقیقهها به جان هم، همه این زهر ریختنها، تهمت زدنها، توهین کردنها به هم... تمام میشود. از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم کنار هم بمانیم، اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما میمیریم. همه ما. بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی...
زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند!
#احسان محمدی
🐬🐬🐬@faramatni
نوبت ما سهل و آسان میرسد...
میدانم باور نمیکنید ولی همه ما میمیریم...
همه ما. عالیجنابها، صاحبان ژنهای خوب، زباله جمعکنها، حضرات، تجاوزکنندگان، رهبران عالی مقدار، اربابان تحریم، کاسبان تحریم ... همه! بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی.
تمام می شویم. یک روز همین خانهای که سقف دارد خانه عنکبوتها و لانه خفاشها میشود؛ همین ماشینی که دوستش داریم، زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند، همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیشان. حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفتهاند. مغرورانه گفتهاند: مگه من اجازه بدم! مگه از روی جنازه من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند، دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند. زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. سیبها از سرخی گونههایشان رنگ باختهاند و حالا کسی حتی نامشان را به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمه دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند. سردارانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند، از گلوله نترسیدهاند و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
همه این کینهها، همه این تلخیها، همه این زخمزبان زدنها، همه این کوفت کردن دقیقهها به جان هم، همه این زهر ریختنها، تهمت زدنها، توهین کردنها به هم... تمام میشود. از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم کنار هم بمانیم، اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما میمیریم. همه ما. بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی...
زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند!
#احسان محمدی
🐬🐬🐬@faramatni
🐬@faramatni
نوبت ما سهل و آسان میرسد...
میدانم باور نمیکنید ولی همه ما میمیریم...
همه ما. عالیجنابها، صاحبان ژنهای خوب، زباله جمعکنها، حضرات، تجاوزکنندگان، رهبران عالی مقدار، اربابان تحریم، کاسبان تحریم ... همه! بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی.
تمام می شویم. یک روز همین خانهای که سقف دارد خانه عنکبوتها و لانه خفاشها میشود؛ همین ماشینی که دوستش داریم، زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند، همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیشان. حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفتهاند. مغرورانه گفتهاند: مگه من اجازه بدم! مگه از روی جنازه من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند، دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند. زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. سیبها از سرخی گونههایشان رنگ باختهاند و حالا کسی حتی نامشان را به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمه دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند. سردارانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند، از گلوله نترسیدهاند و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
همه این کینهها، همه این تلخیها، همه این زخمزبان زدنها، همه این کوفت کردن دقیقهها به جان هم، همه این زهر ریختنها، تهمت زدنها، توهین کردنها به هم... تمام میشود. از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم کنار هم بمانیم، اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما میمیریم. همه ما. بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی...
زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند!
#احسان محمدی
🐬@faramatni
نوبت ما سهل و آسان میرسد...
میدانم باور نمیکنید ولی همه ما میمیریم...
همه ما. عالیجنابها، صاحبان ژنهای خوب، زباله جمعکنها، حضرات، تجاوزکنندگان، رهبران عالی مقدار، اربابان تحریم، کاسبان تحریم ... همه! بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی.
تمام می شویم. یک روز همین خانهای که سقف دارد خانه عنکبوتها و لانه خفاشها میشود؛ همین ماشینی که دوستش داریم، زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ میزند، همین بچههایی که نفسمان به نفسشان بند است، میروند پی زندگیشان. حتی نمیآیند آبی بریزند روی سنگمان.
قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفتهاند. مغرورانه گفتهاند: مگه من اجازه بدم! مگه از روی جنازه من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمیتواند استخوانهای جنازهشان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!
قبل از ما کسانی زیستهاند که زیبا بودهاند، دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفتهاند. زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. سیبها از سرخی گونههایشان رنگ باختهاند و حالا کسی حتی نامشان را به خاطر نمیآورد.
قبل از ما کسانی بودهاند که در جمجمه دشمنانشان شراب ریختهاند و خوردهاند. سردارانی که گرزهای گران داشتهاند، پنجه در پنجه شیر انداختهاند، از گلوله نترسیدهاند و حالا کسی نمیداند در کجای تاریخ گم شدهاند!
همه این کینهها، همه این تلخیها، همه این زخمزبان زدنها، همه این کوفت کردن دقیقهها به جان هم، همه این زهر ریختنها، تهمت زدنها، توهین کردنها به هم... تمام میشود. از یاد میرود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.
اگر میتوانیم به هم حس خوب بدهیم کنار هم بمانیم، اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما میمیریم. همه ما. بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی...
زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند!
#احسان محمدی
🐬@faramatni