Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
باد با زلف تو بازی کرد و زلفت با دلم
این چنین آغشته شد عشق تو با آب و گِلم
با که غیر از چشم هایت راز دل افشا کنم؟
من که زیر تیغ ابروی تو، مرغ بسملم
جنگ عقل و دل به پا شد، هرکه راه خود گرفت
آن قدر دیوانه ات بودم که گفتم عاقلم
با نگاهی جای خود را در دلم وا کرده ای
قاتلم را ناگزیر آورده ام در منزلم
روزگاری از تو غافل بودم و در بند خویش
حال در بند تو افتادم که از خود غافلم
#میلاد_عرفان_پور
از کتاب:
#بی_خبری_ها
چاپ سوم
نشر #شهرستان_ادب
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
این چنین آغشته شد عشق تو با آب و گِلم
با که غیر از چشم هایت راز دل افشا کنم؟
من که زیر تیغ ابروی تو، مرغ بسملم
جنگ عقل و دل به پا شد، هرکه راه خود گرفت
آن قدر دیوانه ات بودم که گفتم عاقلم
با نگاهی جای خود را در دلم وا کرده ای
قاتلم را ناگزیر آورده ام در منزلم
روزگاری از تو غافل بودم و در بند خویش
حال در بند تو افتادم که از خود غافلم
#میلاد_عرفان_پور
از کتاب:
#بی_خبری_ها
چاپ سوم
نشر #شهرستان_ادب
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
امروز جمعه
از ساعت ده الی دوازده
دکتر #محمد_مهدی_سیار و #میلاد_عرفان_پور در غرفه نشر #شهرستان_ادب حضور خواهند یافت.
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestabAdabPub
از ساعت ده الی دوازده
دکتر #محمد_مهدی_سیار و #میلاد_عرفان_پور در غرفه نشر #شهرستان_ادب حضور خواهند یافت.
بخش ناشران عمومی
سالن A3 راهروی ۵ غرفه ۱۹
@shahrestabAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
تنها و غریب مانده انسان در شهر
سنگین شده سایه ی رفیقان در شهر
محتاج درنگیم در این کثرت رنگ
این است دلیل راهبندان در شهر
#میلاد_عرفان_پور
از جدیدترین مجموعه #رباعی این شاعر، #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
سنگین شده سایه ی رفیقان در شهر
محتاج درنگیم در این کثرت رنگ
این است دلیل راهبندان در شهر
#میلاد_عرفان_پور
از جدیدترین مجموعه #رباعی این شاعر، #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
Forwarded from پرندگی
به نام خدا
در پی انتشار بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب در دیدار امسال با شاعران کشور، مبنی بر ظرفیتها و فرصتهای موجود پیرامون اتفاقات منطقه، همچون رفتارهای سخیف آل سعود و همپیمانان آنها برای سرودن اشعار هجو، تحریریه مجله ادبی و پایگاه مجازی آفتابگردانها با همکاری انجمن ادبی شهرستان ادب در کاشمر از همه شاعران عضو دورههای مختلف آفتابگردانها و دیگر شاعران دعوت میکند تا به پویش شعری «هزار تیر هجا» بپیوندند.
پویش شعری «هزار تیر هجا» در نظر دارد تا هزار قطعه شعر از شاعران جوان انقلاب را در لبیک به بیانات رهبر فرزانه انقلاب، پس از جمعآوری، در صورت احراز حد نصاب لازم در قالب مجموعهای با همین عنوان گردآوری کند.
شعرهای ارسالی صرفا باید در موضوعات زیر باشند:
تحولات منطقه
پیروزی های جبهه مقاومت
مدافعان حرم
بخش ویژه:
هجو جاهلیت استکباری (آمریکا)
هجو جاهلیت صهیونیستی (اسرائیل)
هجو جاهلیت قبیلهای (آل سعود و آل خلیفه)
هجو جاهلیت تروریستیتکفیری (داعش)
بدیهی است منظور از «هجو» در این فراخوان شعری منطبق با اصول و ارزشهای فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و به دور از رکاکت و ابتذال است. به زودی جهت تبیین بیشتر مولفههای شعر هجو با نگاه اسلامی مقالات و یادداشتهایی در پایگاه مجازی آفتابگردانها منتشر خواهد شد. شاعران جوان می توانند آثار خود را در موضوعات پویش، به آدرسهای زیر ارسال کنند:
تلگرام: @aftabgardanha
دایرکت اینستاگرام: @aftab_gardanha
ایمیل: [email protected]
#هزار_تیر_هجا
#شهرستان_ادب
#آفتابگردانها
#انجمن_تاک_کاشمر
#لبیک_شاعرانه
#پویش_شاعران_انقلاب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
در پی انتشار بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب در دیدار امسال با شاعران کشور، مبنی بر ظرفیتها و فرصتهای موجود پیرامون اتفاقات منطقه، همچون رفتارهای سخیف آل سعود و همپیمانان آنها برای سرودن اشعار هجو، تحریریه مجله ادبی و پایگاه مجازی آفتابگردانها با همکاری انجمن ادبی شهرستان ادب در کاشمر از همه شاعران عضو دورههای مختلف آفتابگردانها و دیگر شاعران دعوت میکند تا به پویش شعری «هزار تیر هجا» بپیوندند.
پویش شعری «هزار تیر هجا» در نظر دارد تا هزار قطعه شعر از شاعران جوان انقلاب را در لبیک به بیانات رهبر فرزانه انقلاب، پس از جمعآوری، در صورت احراز حد نصاب لازم در قالب مجموعهای با همین عنوان گردآوری کند.
شعرهای ارسالی صرفا باید در موضوعات زیر باشند:
تحولات منطقه
پیروزی های جبهه مقاومت
مدافعان حرم
بخش ویژه:
هجو جاهلیت استکباری (آمریکا)
هجو جاهلیت صهیونیستی (اسرائیل)
هجو جاهلیت قبیلهای (آل سعود و آل خلیفه)
هجو جاهلیت تروریستیتکفیری (داعش)
بدیهی است منظور از «هجو» در این فراخوان شعری منطبق با اصول و ارزشهای فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و به دور از رکاکت و ابتذال است. به زودی جهت تبیین بیشتر مولفههای شعر هجو با نگاه اسلامی مقالات و یادداشتهایی در پایگاه مجازی آفتابگردانها منتشر خواهد شد. شاعران جوان می توانند آثار خود را در موضوعات پویش، به آدرسهای زیر ارسال کنند:
تلگرام: @aftabgardanha
دایرکت اینستاگرام: @aftab_gardanha
ایمیل: [email protected]
#هزار_تیر_هجا
#شهرستان_ادب
#آفتابگردانها
#انجمن_تاک_کاشمر
#لبیک_شاعرانه
#پویش_شاعران_انقلاب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
خلاصه ای از یادداشت #عابد_نظری پیرامون کتاب #راهبندان سروده #میلاد_عرفان_پور منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب
با عقلی که کوچکتر بود، فکر می کردم دلیل رونق دوباره رباعی با ایرج زبردست، بیژن ارژن و جلیل صفر بیگی، مدرنیته و سرعت ذاتی آن است. فکر میکردم در عصر پیام کوتاه، رباعی چکیده دوستت دارم، به بیانی بدیع می تواند باشد. بقول غلامرضا طریقی :"ای فدای بلندی قدت/ عصر، عصر پیام کوتاه است." رفته رفته اما؛ بدیهیاتی را بازشناختم که این فرض را نقض کرد. یکی خود عمر رباعی است. آیا در عصر ابوسعید، در دوره ی رودکی و خیام و این ها هم سرسام سرعت بوده؟ ازدحام مترو و شلوغی بی.آر.تی و پهن پیکری بوئینگ بوده؟ از طرفی، در همین زمان سرعت و گذر، رمان های چند صد صفحه ای در کشور ما و مترقی ترها به تیراژ بالا فروخته و خوانده می شود. اما در این هر دو، پرداخت هنرمندانه اشتراک دارد و در رباعی ایجاز شاعرانه ست که اختصاصی شده. این ایجاز که حتما باید صاحب خیال باشد، رمزی ست که حالا بازیافته شده و یکی از صاحبان رمز، میلاد عرفانپور است. از نوجوانی صاحب ذوق بود و شکر خدا، قدم قدم پیشرفت داشت. تا رسیدیم به امروز و "راهبندان" اش.
رباعی برای میلاد عرفانپور جدی است. تفننی لابهلای دفتری غزل نیست. این جدی بودن، باعث شده او هرچه فن بلد است را پیاده کند. عرفانپور با استفاده از فنون بیانی، به زبانی اختصاصی رسیده است. فکر می کنم او باید خوشحال باشد که کسی او را مثلا نوجوانی خیام نخوانده است. ساختار رباعی او از سادگی خودش شروع شده و به صمیمیت خودش هم ختم می شود. این سادگی و صمیمیت البته هیچ تناقضی با آراستگی ندارد.
ازدل، تنها رنگ شکستی مانده است
از تاک ترانه های مستی مانده است
ای پیشانی کجا نشاندی مارا
بر پیشانی، صدای دستی مانده است
می توانم این رباعی را نه فقط تصویری، که صوتی و تصویری بگویم. صدای دستی بر پیشانی و کنایه ی افسوس. این کنایه از فرهنگ روزمره مردم استخراج شده. این سادگی ست. با آشنایی زدایی و کمینه-گویی، افسوس حاصل از فهم دوباره ی کنایه را ضریب میدهد. این فن است و آراستگی. به همین راحتی.
دیگر درون مایه ی محبوب شاعر –ایضا بنده- مرگ است. او به این نتیجه درست رسیده، که مرگ آخر تمام زندگی چند ساله در این دنیاست، پس ترجیح می دهد برای آمدنش آماده باشد.
از یاد تو را می برد آخر دنیا
بسپار به خاطر این فراموشی را
حتی به پیشواز می رود:
تا فاتحه ی تورا نخواندست، بمیر
و این پیشواز نه به خاطر هیچ انگاری و علاقه به اتمام این پوچ دنیاست، که حیات را در مرحله ی دیگری از زیستن و نوع دیگری از بودن می طلبد:
رسوای جهانیم، کجایی ای مرگ؟
ما را به جهان دیگری باید برد
و آخر اینکه، آن دیگر درونمایه ی دوست داشتنی شعر های عرفانپور، حتی اگر به قدر نمک باشد، مزه و کیفیت مهمی در او دارد. شاعر، اصلا هنرمند، باید که آرمانی داشته باشد و قله ای. مخاطب، سرزمین پست و بی منظره نمی خواهد. و تپه های کوچک هم به زودی فتح می شود و هنرش هم از دهن می افتد. عرفانپور اما به بلندای خوب اوجی دخیل بسته . و به خوبی هم چنین کرده.
چون رود، زلال تربیت شد دل من
بی تاب وصال، تربیت شد دل من
سرمایه ی او فقط غمت بود حسین!
با رزق حلال، تربیت شد دل من
کاملِ این یادداشت:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7134
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
با عقلی که کوچکتر بود، فکر می کردم دلیل رونق دوباره رباعی با ایرج زبردست، بیژن ارژن و جلیل صفر بیگی، مدرنیته و سرعت ذاتی آن است. فکر میکردم در عصر پیام کوتاه، رباعی چکیده دوستت دارم، به بیانی بدیع می تواند باشد. بقول غلامرضا طریقی :"ای فدای بلندی قدت/ عصر، عصر پیام کوتاه است." رفته رفته اما؛ بدیهیاتی را بازشناختم که این فرض را نقض کرد. یکی خود عمر رباعی است. آیا در عصر ابوسعید، در دوره ی رودکی و خیام و این ها هم سرسام سرعت بوده؟ ازدحام مترو و شلوغی بی.آر.تی و پهن پیکری بوئینگ بوده؟ از طرفی، در همین زمان سرعت و گذر، رمان های چند صد صفحه ای در کشور ما و مترقی ترها به تیراژ بالا فروخته و خوانده می شود. اما در این هر دو، پرداخت هنرمندانه اشتراک دارد و در رباعی ایجاز شاعرانه ست که اختصاصی شده. این ایجاز که حتما باید صاحب خیال باشد، رمزی ست که حالا بازیافته شده و یکی از صاحبان رمز، میلاد عرفانپور است. از نوجوانی صاحب ذوق بود و شکر خدا، قدم قدم پیشرفت داشت. تا رسیدیم به امروز و "راهبندان" اش.
رباعی برای میلاد عرفانپور جدی است. تفننی لابهلای دفتری غزل نیست. این جدی بودن، باعث شده او هرچه فن بلد است را پیاده کند. عرفانپور با استفاده از فنون بیانی، به زبانی اختصاصی رسیده است. فکر می کنم او باید خوشحال باشد که کسی او را مثلا نوجوانی خیام نخوانده است. ساختار رباعی او از سادگی خودش شروع شده و به صمیمیت خودش هم ختم می شود. این سادگی و صمیمیت البته هیچ تناقضی با آراستگی ندارد.
ازدل، تنها رنگ شکستی مانده است
از تاک ترانه های مستی مانده است
ای پیشانی کجا نشاندی مارا
بر پیشانی، صدای دستی مانده است
می توانم این رباعی را نه فقط تصویری، که صوتی و تصویری بگویم. صدای دستی بر پیشانی و کنایه ی افسوس. این کنایه از فرهنگ روزمره مردم استخراج شده. این سادگی ست. با آشنایی زدایی و کمینه-گویی، افسوس حاصل از فهم دوباره ی کنایه را ضریب میدهد. این فن است و آراستگی. به همین راحتی.
دیگر درون مایه ی محبوب شاعر –ایضا بنده- مرگ است. او به این نتیجه درست رسیده، که مرگ آخر تمام زندگی چند ساله در این دنیاست، پس ترجیح می دهد برای آمدنش آماده باشد.
از یاد تو را می برد آخر دنیا
بسپار به خاطر این فراموشی را
حتی به پیشواز می رود:
تا فاتحه ی تورا نخواندست، بمیر
و این پیشواز نه به خاطر هیچ انگاری و علاقه به اتمام این پوچ دنیاست، که حیات را در مرحله ی دیگری از زیستن و نوع دیگری از بودن می طلبد:
رسوای جهانیم، کجایی ای مرگ؟
ما را به جهان دیگری باید برد
و آخر اینکه، آن دیگر درونمایه ی دوست داشتنی شعر های عرفانپور، حتی اگر به قدر نمک باشد، مزه و کیفیت مهمی در او دارد. شاعر، اصلا هنرمند، باید که آرمانی داشته باشد و قله ای. مخاطب، سرزمین پست و بی منظره نمی خواهد. و تپه های کوچک هم به زودی فتح می شود و هنرش هم از دهن می افتد. عرفانپور اما به بلندای خوب اوجی دخیل بسته . و به خوبی هم چنین کرده.
چون رود، زلال تربیت شد دل من
بی تاب وصال، تربیت شد دل من
سرمایه ی او فقط غمت بود حسین!
با رزق حلال، تربیت شد دل من
کاملِ این یادداشت:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7134
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
چشمان من آفتاب را حس کرده ست
دل نازکی حباب را حس کرده ست
سنگم ولی آن سنگ که افتاده به رود
سنگی که صدای آب را حس کرده ست
#میلاد_عرفان_پور
از کتاب #ناخوانده ( مجموعه #رباعی )
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
دل نازکی حباب را حس کرده ست
سنگم ولی آن سنگ که افتاده به رود
سنگی که صدای آب را حس کرده ست
#میلاد_عرفان_پور
از کتاب #ناخوانده ( مجموعه #رباعی )
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
📚 شهرستان ادب در ویترین آنلاین نبض هنر
مسیری ساده برای خرید #کتاب
شما میتوانید تمام کتابهای نشر #شهرستان_ادب را از سایت #نبض_هنر سفارش دهید و كتاب مورد نظر را درب منزل تحویل بگیرید.
✅ آدرس صفحه شهرستان ادب در ویترین آنلاین نبض هنر: https://nabzehonar.com/shahrestanadab
✅ کانال کتاب های شهرستان ادب: @ShahrestanAdabPub
https://goo.gl/6syunM
مسیری ساده برای خرید #کتاب
شما میتوانید تمام کتابهای نشر #شهرستان_ادب را از سایت #نبض_هنر سفارش دهید و كتاب مورد نظر را درب منزل تحویل بگیرید.
✅ آدرس صفحه شهرستان ادب در ویترین آنلاین نبض هنر: https://nabzehonar.com/shahrestanadab
✅ کانال کتاب های شهرستان ادب: @ShahrestanAdabPub
https://goo.gl/6syunM
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
تازه شهیدا بگو، خانهٔ معشوق کو؟
گفت: همان سو که سر، بیشتر افتاده است
#مهدی_جهاندار
بیتی از کتاب #عشق_سوزان_است
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
گفت: همان سو که سر، بیشتر افتاده است
#مهدی_جهاندار
بیتی از کتاب #عشق_سوزان_است
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
سرخوش به گمان که در حساب آمده اند
در محضر مرگ چون حباب آمده اند
قلاب چه پرسید که این ماهی ها
در پاسخ آن به روی آب آمده اند
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه رباعی #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
در محضر مرگ چون حباب آمده اند
قلاب چه پرسید که این ماهی ها
در پاسخ آن به روی آب آمده اند
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه رباعی #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
مجموعه شعر #بی_خبری_ها
سرودۀ #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
عکس از خانم سارا اکبری
@ShahrestanAdabPub
سرودۀ #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
عکس از خانم سارا اکبری
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
همه شب دست به دامان خدا تا سحرم
كه خدا از تو خبر دارد و من بیخبرم
رفتی و هيچ نگفتی كه چه در سر داری
رفتی و هيچ نديدی كه چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است كه دل سوختهام
سرخی رويم از اين است كه خونينجگرم
كار عشق است نماز من اگر كامل نيست
آخر آنگاه كه در ياد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود مینگری
من از آينه به ديدار تو شايستهترم
عهد بستم كه تحمل كنم اين دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم ميگذرم
مثل ابری شده ام در به در و شهر به شهر
وای از آن دم كه به شيراز بيفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
كه خدا از تو خبر دارد و من بیخبرم
رفتی و هيچ نگفتی كه چه در سر داری
رفتی و هيچ نديدی كه چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است كه دل سوختهام
سرخی رويم از اين است كه خونينجگرم
كار عشق است نماز من اگر كامل نيست
آخر آنگاه كه در ياد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود مینگری
من از آينه به ديدار تو شايستهترم
عهد بستم كه تحمل كنم اين دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم ميگذرم
مثل ابری شده ام در به در و شهر به شهر
وای از آن دم كه به شيراز بيفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
#چاره_ها
گزینه #رباعی معاصر
به انتخاب #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
عکس: خانم #سارا_اکبری
@ShahrestanAdabPub
گزینه #رباعی معاصر
به انتخاب #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
عکس: خانم #سارا_اکبری
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
انگار گل سفیدِ مریم گم شد
یا خاتم ِبی بدیل خاتم گم شد
یک فاطمه بود و یک #علی ، #فاطمه رفت
یک مصرعِ شاه بیت عالم گم شد
#بیژن_ارژن
از کتاب #چاره_ها
گزینه #رباعی معاصر
به انتخاب #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
یا خاتم ِبی بدیل خاتم گم شد
یک فاطمه بود و یک #علی ، #فاطمه رفت
یک مصرعِ شاه بیت عالم گم شد
#بیژن_ارژن
از کتاب #چاره_ها
گزینه #رباعی معاصر
به انتخاب #میلاد_عرفان_پور
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
همه شب دست به دامان خدا تا سحرم
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم
رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است که دل سوخته ام
سرخی رویم از این است که خونین جگرم
کار عشق است نماز من اگر کامل نیست
آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود می نگری
من از آیینه به دیدار تو شایسته ترم
عهد بستم که تحمل کنم این دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم
مثل ابری شده ام دربه درِ شهربه شهر
وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
غزلی از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب:
@ShahrestanAdabPub
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم
رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است که دل سوخته ام
سرخی رویم از این است که خونین جگرم
کار عشق است نماز من اگر کامل نیست
آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود می نگری
من از آیینه به دیدار تو شایسته ترم
عهد بستم که تحمل کنم این دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم
مثل ابری شده ام دربه درِ شهربه شهر
وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
غزلی از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب:
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
#انتشارات_شهرستان_ادب برگزار می کند:
مسابقه #چیلیک_بوک
انتخاب بهترین #عکس از کتاب های #شهرستان_ادب
اطلاعات بیشتر در:👇👇👇
@ShahrestanAdabPub
مسابقه #چیلیک_بوک
انتخاب بهترین #عکس از کتاب های #شهرستان_ادب
اطلاعات بیشتر در:👇👇👇
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from انتشارات شهرستان ادب
ابریم که ارث پدری مان اشک است
مشق شب و درس سحری مان اشک است
هر کس به زبان خود سخن می گوید
ما نیز زبان مادری مان اشک است
#میلاد_عرفان_پور
مجموعه رباعی #ناخوانده
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
مشق شب و درس سحری مان اشک است
هر کس به زبان خود سخن می گوید
ما نیز زبان مادری مان اشک است
#میلاد_عرفان_پور
مجموعه رباعی #ناخوانده
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
#شعر_خوب_بخوانیم
ـــ بی تو
بی تو منم و دقایقی پژمرده
نه زنده حساب میشوم نه مرده
تلخ است اوقات، تلخ و خالی مثلِ
فردای قرار های بر هم خورده
ـــ گهگاه
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهی مات بده
من میدانم سرت شلوغ است ولی
گاهی به خودت وقت ملاقات بده
ـــ حیران
چون بغض شکست و بعد چون اشک نشست
دور از نظر جماعت چتر به دست
حیران شده از پرسش وارونهی چتر
باران که علامت تعجب شده است
#رودخوانی
#شهرستان_ادب
#محمد_مهدی_سیار
🆔 @erfanpoor
ـــ بی تو
بی تو منم و دقایقی پژمرده
نه زنده حساب میشوم نه مرده
تلخ است اوقات، تلخ و خالی مثلِ
فردای قرار های بر هم خورده
ـــ گهگاه
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهی مات بده
من میدانم سرت شلوغ است ولی
گاهی به خودت وقت ملاقات بده
ـــ حیران
چون بغض شکست و بعد چون اشک نشست
دور از نظر جماعت چتر به دست
حیران شده از پرسش وارونهی چتر
باران که علامت تعجب شده است
#رودخوانی
#شهرستان_ادب
#محمد_مهدی_سیار
🆔 @erfanpoor
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ دلی
هی بگویم بعَلیّ ٍ بعلیّ ٍ بعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بسلام ٍ ابدی ٍ ازلی
اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس
تا الستانه و مستانه بگوییم بلی
همه قدقامتیان را به تماشا بنشان
تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث
خوشترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی...
کسی آن سوی حسینیّه نشسته است هنوز
همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی-
باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید
بحسین بن علی ٍ بحسین بن علی
#مهدی_جهاندار
از مجموعه شعر #عشق_سوزان_است
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
هی بگویم بعَلیّ ٍ بعلیّ ٍ بعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بسلام ٍ ابدی ٍ ازلی
اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس
تا الستانه و مستانه بگوییم بلی
همه قدقامتیان را به تماشا بنشان
تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث
خوشترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی...
کسی آن سوی حسینیّه نشسته است هنوز
همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی-
باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید
بحسین بن علی ٍ بحسین بن علی
#مهدی_جهاندار
از مجموعه شعر #عشق_سوزان_است
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
Forwarded from شهرستان ادب
جلسۀ شعرخوانی و کارگاه شعر، ویژۀ بانوان شاعر
فردا پنجشنبه، ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
از ساعت ۱۰ صبح
نشانی: شریعتی، بالاتر از سهراه طالقانی، روبهروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸، طبقۀ چهارم، سالن اجتماعات شهرستان ادب
#انجمن_صبح
#جلسه_شعر_بانوان
#شهرستان_ادب
@shahrestanadab
فردا پنجشنبه، ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
از ساعت ۱۰ صبح
نشانی: شریعتی، بالاتر از سهراه طالقانی، روبهروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸، طبقۀ چهارم، سالن اجتماعات شهرستان ادب
#انجمن_صبح
#جلسه_شعر_بانوان
#شهرستان_ادب
@shahrestanadab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر ماندگاری که برای امام رضا(ع) سروده شد؛ خاطره و شعر مرحوم محمدعلی بهمنی
در اردوی آموزشی شاعران جوان انقلاب اسلامی«آفتابگردانها»
#امام_رضا
#محمدعلی_بهمنی
#شهرستان_ادب
#آفتابگردانها
میلاد عرفان پور
@erfanpoor
در اردوی آموزشی شاعران جوان انقلاب اسلامی«آفتابگردانها»
#امام_رضا
#محمدعلی_بهمنی
#شهرستان_ادب
#آفتابگردانها
میلاد عرفان پور
@erfanpoor