میلاد عرفان‌پور
1.91K subscribers
513 photos
192 videos
11 files
76 links
کانال شعرها , اخبار و نوشته های میلاد عرفان پور
@erfanpoor
Download Telegram
چه بگويم از تو محمد؟مگر از تبار بلالم؟
چه کنم که پیش تو هیچم، چه كنم كه پيش تو لالم‏
تو که باغ باغ، بهاری، تو که چشمه چشمه، بهشتی
برسان مرا به رسيدن‏ که هنوز ميوه‌ی كالم‏
پر از التماس و نيازم‏ كه دوباره دست بگيري‏
تو بزرگِ كشتي نوحي‏، و منم كه غرق زوالم‏
تویی آن مسافر معراج، پر و بال تو ابديت‏
منم آن كبوتر زخمي‏ كه هنوز بي‏ پر و بالم‏
به فدای لطف قدیمت، به تو و تبار کریمت
صلوات اگر نفرستم نرسم به نان حلالم
تو وَراي درك زميني‏، به زبان چگونه نشيني؟
تو حقيقتي تو يقيني‏، من اگر اسير خيالم‏
چه بگويم از تو محمد! چه بگويم از تو محمد؟
به زبان روشنت اي كاش‏، بدهي جواب سؤالم‏*

*این غزل به گمانم در مدینه منوره حدود سال ۱۳۸۵ شکل گرفت.

#میلاد_عرفان_پور


🔷شعرها، مطالب و پیشنهادهای میلادعرفان‌پور
🔗 @erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برخیز! سر قرار باید باشی
گل کن! که پسند یار باید باشی
تحویل شو امسال به لبخندی نو
دیگر خود تو بهار باید باشی

#میلاد_عرفان‌_پور
#نوروز
#بهار

🌸عیدتان مبارک، سال بسیار بابرکت و دلخواهی برای همه شما باشد.🌸
-این رباعی که همین حالا سروده شد تقدیم به شما💐💐💐


@erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این مصاف، آذرخش غیرت به قلب «انصاف‌مرده‌ها» زد
به کوری چشم «خودفروشان» و «سجده‌بر‌غرب‌بُرده‌ها» زد

که اژدهایی‌ست هفت‌سر؟! نه! گریخت صهیون بی‌پدر؟ نه!
در آتش انتقام ما سوخت، داغ ذلت به گُرده‌ها زد

دوباره این غیرت مجسم، سپاه «تهرانیِ مقدّم»
کشیده بر گوش «ننگ تسلیم را غنیمت‌شمرده‌ها» زد

به «رعد» و «زلزال» مرگبارش، به تیر «سجیل» و «ذوالفقار»ش
مجال افعی شدن نداد و به گردن «مارخورده‌ها» زد

در این شب بی‌کران، شگفتا سپیده‌ی غیرت شهیدان
ببین چه بیدارباشِ سختی به خیمه‌ی خواب‌برده‌ها زد

#میلاد_عرفان‌_پور


#حماسه_انتقام
#فلسطین

@erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از تربت تو عسل، شفا می‌گیرد
با نام تو اوفتاده، پا می‌گیرد
خورشید، تب‌آلوده میآید هرصبح
از توس، برات کربلا می‌گیرد...


+ حرم مطهر امام رضا(ع)
#میلاد_عرفان_پور
🌐 @erfanpoor
دلا! ز معرکهٔ محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز

+رهبر معظم انقلاب

«در استقبال غزل شورانگیزی که تازگی از رهبر عزیزمان منتشر شده است، غزلی روزی شد که تقدیم می‌کنم.»
.
.
ما را مباد از دل طوفان گریختن
ننگ است از میانه‌ی میدان گریختن

از خط خون بخوان که نبوده‌ست رسم ما
از پاسخ ندای شهیدان، گریختن

جانا تو جان بخواه! که معنای زندگی‌ست
دل را بهانه کردن و از «جان» گریختن

اسفند روی آتش عشقیم و روشن است
از این بلا نمی‌شود آسان گریختن

کم سو شدیم در قفس شهرها، خوشا
همچون ستارگان به بیابان گریختن

یا‌ایهالعزیز! گوارای جان ماست
محض رضای دوست به زندان گریختن

با اشک شوق، می‌گذریم از میان نیل
فرعون مانده است و هراسان گریختن

ما در امان «انّ معی ربّیِ»‌ توایم
از فتنه‌ها خوش است به‌ قرآن‌ گریختن

#میلاد_عرفان_پور

🌐 @erfanpoor
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیینه‌ی صاف و ساده‌ی ما دریاست
غرقیم در او، اراده‌ی ما دریاست
سرکش نشویم، میل رفتن نکنیم
موجیم که خانواده‌ی ما دریاست

#میلاد_عرفان_پور
#جزیره_جهانی_قشم
#قشم
#خلیج_فارس
#روز_خلیج_فارس
@erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدیم که بارش از ادب، سنگین بود
هربار چه گرم و ساده و شیرین بود
این قوری سالخورده- این پیر غلام-
در ریختن چای سرش پایین بود

#چایخانه_امام_رضا
#میلاد_عرفان‌_پور
#یا_رضا_علیه_السلام

#تسلیت


کانال شعرها و نوشته‌های میلاد عرفانپور
@erfanpoor
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چندرباعی که اخیرا در حرم امام رئوف،  علی بن موسی‌الرضا علیه السلام روزی ام شد.

#میلاد_عرفان‌_پور
@erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این مصاف، آذرخش غیرت به قلب «انصاف‌مرده‌ها» زد
به کوری چشم «خودفروشان» و «سجده‌بر‌غرب‌بُرده‌ها» زد

که اژدهایی‌ست هفت‌سر؟! نه! گریخت صهیون بی‌پدر؟ نه!
در آتش انتقام ما سوخت، داغ ذلت به گُرده‌ها زد

دوباره این غیرت مجسم، سپاه «تهرانیِ مقدّم»
کشیده بر گوش «ننگ تسلیم را غنیمت‌شمرده‌ها» زد

به «رعد» و «زلزال» مرگبارش، به تیر «سجیل» و «ذوالفقار»ش
مجال افعی شدن نداد و به گردن «مارخورده‌ها» زد

در این شب بی‌کران، شگفتا سپیده‌ی غیرت شهیدان
ببین چه بیدارباشِ سختی به خیمه‌ی خواب‌برده‌ها زد

#میلاد_عرفان‌_پور


#حماسه_انتقام
#تلاویو_زیر_باران_موشک

@erfanpoor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتند که استقامتش دیدنی است
از قدرت و امنیت و هیبت، غنی است
با موشک اوّلی خودش را... آری! 😂
گنبد نه! بگو آبکش آهنی است

#میلاد_عرفان_پور
#انتقام
#آبکش_آهنین_صهیونیزم
@erfanpoor
🔸| داشتم فکر می‌کردم چه باید گفت در این بحبوحه که این غزل سراغم آمد... |



آن بزدلان سوار به ارّابه
- بی‌زحمت مقاتله- برگشتند
تا بچه‌شیر باخت قمارش را
کفتارها به هلهله برگشتند

شد دُور، دُور چرتکه‌اندازان
بازیچهٔ محاسبه شد میدان
پس صفرهای از عدم آویزان
از نو به این معادله برگشتند

از بطن گاو شیرده جدّه
گوسالهٔ طلا متولد شد
تا دوستان یکدلهٔ چوپان
با گرگ‌های این گَله برگشتند

از دشت های شعله ور شامات
خون هزار یوسف ما جوشید
تا نابرادران برادرکش
مست از سر معامله برگشتند

پس صبح کو؟ کبودشد این دنیا
، در چنگ فتنه ماند بشر، تنها
قابیلیان به صحنهٔ جرم اما
بعد از هزار سلسله برگشتند

تقویم، شرمسار ورق می خورد
تاریخ، کنج کافه عرق می خورد
خیل سیاسیونِ کم‌آورده
با روزنامه‌باطله برگشتند

بستند باز بی‌شرفان باهم
خونخوارها و خوش‌علفان باهم
همسو شدند بی‌طرفان با هم...
شمر و سنان و حرمله برگشتند

🔹 #میلاد_عرفان_پور

🆔 @erfanpoor
Forwarded from میلاد
اینجا دل سفره‌ها پر از نان و زر است
آنجا جگر گرسنه‌ها شعله‌ور است
ای وای بر این شهر که در غربت آن
همسایه ز همسایه‌ی خود بی‌خبر است
#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor
پاییز من امشب شده بارانی‌تر
از اشک من آسمان، چراغانی‌تر
در دیده‌ی من که از تو دورم، یلدا
رنجی‌ست که یک دقیقه طولانی‌تر

#میلاد_عرفان_پور

@erfanpoor
گفتی به چه دلخوشی؟سوالت خوب است
گفتی که غریب...احتمالت خوب است
از شهر، دلم گرفته...برخواهم گشت
ای تنهایی! سلام! حالت خوب است؟

#میلاد_عرفان_پور

@erfanpoor
هر سال دو یار را جدا کرد از هم
یاران دچار را جدا کرد از هم
سرمای زمستان و تب تابستان
پاییز و بهار را جدا کرد از هم


#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor
کم است اگر بگریم، کم است اگر بمیرم
در این میانه جز آه، نمانده دستگیرم

چقدر راه، تاریک... چقدر مرگ، نزدیک...
قیامتی‌ست اما... چقدر دور و دیرم

که دل بریده از من؟ که دشت دشت، تنها
چه روی داده در من؟ که این همه کویرم

نهفته‌ام به سینه،  هزار زخم کاری
اگر چه کوهم و غم،  نمی‌کشد به‌ زیرم

قسم به ردّ خونِ هزار طفل معصوم
در این سکوت ممتد، درآمده‌ست پیرم

چمن چمن گل سرخ، از این کرانه رفتند
منم که در گِل خویش، اسیرم و ابیرم

مرا به تیغت ای عشق!  صدا بزن که شاید
به خون بگیرد آرام،  دل بهانه‌گیرم

#میلاد_عرفان_پور

@erfanpoor
از تربت تو عسل، شفا می‌گیرد
با نام تو اوفتاده، پا می‌گیرد
خورشید، تب‌آلوده می‌آید هرصبح
از توس، برات کربلا می‌گیرد...
#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor
بدونِ تو ای عشق، کفر است دین
یکی واعظان را نصیحت کند


#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor
پنهان کردیم شکوه‌ها را ماندیم
دیدیم اشارات خدا را ماندیم
ما را سرِ رفتن از جهان بود، ولی
زیبایی تو گرفت ما را ماندیم

#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor
آواز سکوت را شنیدی رفتی
دستی به سر من نکشیدی رفتی

پژمرده ترین چشم خیابان بودم
از من گل نرگسی خریدی رفتی
#میلاد_عرفان_پور
@erfanpoor