ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.06K subscribers
719 photos
120 videos
24 files
356 links
Download Telegram
@ebteda_ir
🔺عدالت گریزی در پوستین ضدِ سوسیالیستی!

از اختصاصات اعتقادیِ مجموعه‌ی دولت یازدهم، یکی هم ناسازگاری با مفهومی‌ست که خودشان #سوسیالیسم می‌نامندش.
موضع‌گیریِ سفت و سخت و تنفرآمیز علیه این مفهوم، بویژه وقتی اوج می‌گیرد که بخواهند سیاست‌های مردم‌دارانه را تقبیح کنند. از وزیر مسکن گرفته تا وزیر بهداشت، با انتسابِ اتهام سوسیالیستی بودن به پاره‌ای تدابیر حاکمیتی نظیر نظارت دولتی بر قیمت کالاها و... بیشتر از آنکه مخالفت خود را با چپ‌گراییِ موهوم ابراز کرده باشند، دلبستگی متعصبانه‌ی خود را به اصول سرمایه‌داری فریاد می‌زنند. اینکه هر جا حاکمیت به نفع عامه‌ی ناتوان وارد میدان شد، آن ورود و‌ حمایت را سوسیالیستی بنامند، قطعاً رسوباتِ تفکرِ تاریخ‌مصرف‌گذشته‌ی کاپیتالیستی را احیا می‌کنند.
یکی از موانع اصلی تحقق #عدالت در سالهای بعد از انقلاب، تظاهر به #سوسیالیسم_گریزی از سوی دولتمردان بوده است. عجیب تر اینکه، برای جا انداختن چنین باور مضحکی، سوسیالیسم را مترادف با #کمونیسم معرفی کرده و از قُبح کمونیسم برای فرار از مسئولیتِ توزیع عادلانه ی امکانات و ثروت کشور، سوءاستفاده کرده اند.
🔺مک‌کارتیسم علیه عدالتخواهی!

امروز در نشستِ «آیین عدالتخواهی» #حاج_محمدحسن_اسوتچی، عضوِ عدالتخواه شورای شهر تبریز که ید طولایی در پیگیریِ مسائل #کارگران و سایر #مستضعفان دارد، نقل می‌کرد: فلان مقام مسئولِ شهر، در واکنش به پیگیری‌هایم در باب حقوق ضعفا و ‌کارگران به من گفت که «اسوتچی! مگر تو‌ #کمونیست هستی که اینقدر سنگ کارگرها را به سینه می‌زنی؟»
با شنیدن این نقل قول، یادم آمد که اخیرا جریانِ لیبرال‌منشِ مدیریت کشور، به صراحت دارد پوستینِ #کمونیسم و #مارکسیسم و #سوسیالیسم را بر تنِ هر حرکت عدالتخواهانه‌ای می‌کند. اخیرا مُد شده که هر مطالبه‌ی عدل‌محوری را با انگِ کمونیسم خفه کنند.
بنظر می‌رسد، این برچسب‌زنی‌های ایدئولوژیک، بیش از آنکه کمونیست بودن عدالتخواهان را نشان دهد، آشکارا حکایت از کاپیتالیست بودن حضرات دارد. خود، تسلیم مطلق سنت‌های ظالمانه‌ی #سرمایه‌داری هستند و با پررویی، منتقدان را کمونیست می‌نامند.
یقیناً روحِ سناتور #مک‌کارتی در این نسل از مدیران جمهوری اسلامی حلول کرده که چنین بی‌محابا، برای عدالتخواهان، پرونده‌ی کمونیستی می‌سازند...
#عدالتخواهی
#کمونیسم
#مک‌کارتیسم
@ebteda_ir
@ebteda_ir

🔺کمونیسم و مستضعف‌گرایی؟

هنوز جریانی در جامعه نفَس می‌کشد که هرگونه تحرک در جهت خدمت به معاشِ مردم محروم را رویکردی کمونیستی می‌داند! باورش سخت است، اما واقعاً چنین جریانی هست. چنین باور سخیفی، منحصر در تکنوکرات‌های دولتی نیست (نمونه‌اش جناب وزیر مسکن). بدبختانه، جریانی مشتق از #حزب‌الله هم چنین نگاهی دارد. اینها خیلی عجیب‌اند.
حتی اگر ندانند که #کمونیسم چیست و چه تمایزی با #سوسیالیسم دارد و اساساً این دو معنا با اصلِ #مستضعف‌گراییِ اسلامی چه تفاوتهایی دارد، به راحتی به کارش می‌برند. اینها هم مانع‌ بزرگی در مقابلِ چرخش وضعیت اداره‌ی کشور به سمت #محرومین و #مستضعفین هستند. به فرمایش امام خمینی(ره):
🔻
«عده‌ای از خدا بی‌خبر برای از بین بردن انقلاب، هر کس را که بخواهد برای #فقرا و #مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فورا او را #کمونیست و #التقاطی می‌خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید.

امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، #مقدس‌نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوش‌زد کرده‌ام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‌کنند. این‌ها با قیافه‌ای حق به جانب و طرفدارِ دین و ولایت، همه را بی‌دین معرفی می‌کنند. باید از شر این‌ها به خدا پناه بریم.»

حضرت امام خمینی(ره)، ۲۹ تیرماه ۱۳۶۷
@ebteda_ir

🔺کاخ‌نشینی یا خویِ کاخ‌نشینی؟

جریانی قدیمی در کشور هست که برای تئوریزه کردن #اشرافیت و #کاخ‌نشینی، سر از پا نمی‌شناسد. از ابتدای انقلاب هم بوده‌اند اینها. با تئوری #مانور_تجمل اوج گرفتند و خوی خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند.
یکی از مهمترین تکیه‌گاه‌های نظریِ این جریان، دوگانه‌ی #کاخ‌نشینی و #خوی_کاخ‌نشینی است. مقصودِ غایی اینها از برجسته‌سازی این دوگانه، #تطهیر_کاخ‌نشینی بوده است.

🔸دنبال اشاعه‌ی چنین نتایجی در جامعه بوده‌اند:
- نباید به ظواهر حساس بود.
- آنها که تظاهر به ساده‌زیستی می‌کنند خطرناک‌ترند.
- نمی‌شود به صرفِ کاخ‌نشینی، کسی را سرزنش کرد؛ مهم این است که ببینیم آیا او خوی کاخ‌نشینی دارد یا نه!
- آدم می‌تواند کاخ‌نشین باشد اما مبتلا به خوی کاخ‌نشینی نباشد!
و از این حرف‌ها.

🔸نمی‌شود گفت که همه‌ی این حرفها نادرست است. اما نمی‌شود هم نگفت که همه‌ی این حرفها در نهایت به نفع کاخ‌نشینی تمام می‌شود.
با پیش کشیدن اهمیت «خویِ کاخ‌نشینی» در مقابل «خودِ کاخ‌نشینی» می‌خواهند کاخ‌نشینی‌شان را توجیه کنند و معترضان و منتقدانِ کم‌تعداد را با برچسب «ظاهربینی» در تنگنا قرار دهند.

🔸 #امام_خمینی_(ره) هم از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، با تأویل‌هایی که به نفع کاخ‌نشینی می‌شد، مواجهه‌ی شدید و دقیق داشتند. ایشان، حکیمانه قائل به این بودند که خودِ کاخ‌نشینی، خویِ کاخ‌نشینی را هم بدنبال می‌آورد. یعنی نمی‌شود کسی کاخ‌نشین باشد و اخلاقِ کاخ‌نشینی (#تکبر، #زیاده‌خواهی، #عدالت‌ستیزی، #تبعیض‌طلبی و...) نداشته باشد. معلوم است که خوی کاخ‌نشینی مهمتر از خود کاخ‌نشینی است اما این خوی از کجا می‌آید؟ از خود کاخ‌نشینی. بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی با همین مغلطه‌ها، مبتلا به خوی کاخ‌نشینی و #اخلاق_سلطانی شدند. گفتند ما #زهدفروش نیستیم. در کاخ زندگی می‌کنیم اما از اصول انقلاب عدول نمی‌کنیم! اما حالا تا خرخره در منجلاب اشرافیت غوطه‌ورند و معترضان را تهدید می‌کنند و انگِ #کمونیسم می‌زنند:

🔸 «ما باید کوشش کنیم که #اخلاق_کاخ‌نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌‏خواهد، در جامعه‌ی ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ‌‏نشینی به پایین بکشید، خود کاخ‌‏نشینی این خوی را می‌‏آورد، ممکن است که در بین آن‌ها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخ‌‏نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه‏‌ها و پشت جبهه‏‌ها، این کوخ‌‏نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخ‌‏نشینی و خوی اینکه توجه به کاخ‌ها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخ‌‏نشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لیکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
(اول فروردین ۱۳۶۲)
@ebteda_ir
🔺
مرادشان از #نگاه_سوسیالیستی نیمچه‌فریادهای مردم‌مدارانه‌ای‌ست که گاهی شنیده می‌شود. معادل‌سازیِ #عدالتخواهی با سوسیالیسم، #مارکسیسم و حتی #کمونیسم! دستور کارِ اساسیِ #محافظه_کاران است.
.
@ebteda_ir

🔺همه علیه عدالتخواهی

حمله به #عدالتخواهی، حسابی رونق گرفته. جالب اما این است که در دورِ جدیدِ حمله، #نوسرمایه‌داران و #نواصولگرایان و #سوپراصولگرایان، در اتحادی #استراتژیک از تمام تمایزات و اختلافاتِ ایدئولوژیک خود عبور کرده و همزمان به دشمن مشترکی به نام عدالتخواهان می‌تازند!
دستاویزشان هم مشترک است؛ هر دو قبیله، چماقِ #چپ‌گرایی و #کمونیسم را بر سر عدالتخواهان می‌کوبند؛ درست مانند قدیم.
تصویری که از جریان عدالتخواهی به دست می‌دهند، یک جعلِ تمام‌عیار است؛ مبتنی بر یک دروغ بزرگ و یک اتهام بزدلانه.
می‌گویند «عدالتخواهانِ امروزِ ایران، دریافتی کمونیستی دارند از عدالت». به همین سادگی و به همین‌ بی‌شرافتی!

🔸وقتی نمی‌توانند فریادهایِ هرچند نیمه‌جانِ نورسیده‌های مکتبِ خمینی را [که با همه‌ی قبایلِ انقلاب‌زدا، از راستِ راست گرفته تا چپِ چپ، درگیرند و ‌ناسازگار] خاموش کنند، آسان‌ترین و البته کثیف‌ترین راه را برمی‌گزینند و آن تهمتِ چپ‌گرایی و کمونیسم است.
در حالی‌که نه درک درستی از کمونیسم دارند و نه از انقلاب و نه حتی از عدالت.

🔸در این میان، تقلایِ جماعتی از حزب‌اللهِ پرمدعا برای مخدوش ساختن چهره‌ی عدالتخواهان اعجاب‌آور است. جماعتی سیاست‌باره که سرشار از تناقض‌های برآمده از افراط و تفریط‌اند، سرنوشتِ امثال #حشمت_طبرزدی را برای عدالتخواهان پیش‌بینی می‌کنند. غافل از آنکه اتفاقاً طبرزدی و دارودسته‌اش به خودشان شبیه‌تر بودند تا عدالتخواهان. او هم مانند همین جماعت، سیاست‌باره‌ای افراطی بود که همه‌ی مناسبات عالم را از دریچه‌ی تنگِ قدرتِ سیاسی می‌دید. عدالتخواهیِ طبرزدی هم مانند عدالتخواهیِ این جماعت، سیاست‌بازانه و موسمی و التقاطی بود که قرار بود از رهگذرش به قدرت برسد. فرجامش هم معلوم است!

🔸سال‌ها در برهوت سیاست، بینِ افراط و تفریط، هروله کرده‌اند و دور خود چرخیده‌اند و مات و ‌مبهوت و ‌دست خالی‌ مانده‌اند و حالا از دور باطلِ عدالتخواهی می‌گویند!
این، عدالتخواهی نیست که دچار دورِ باطل شده؛ شمایید که می‌خواستید همه‌ چیز (حتی عدالت) را ببرید به میدان سیاست و وقتی ‌نتوانستید شروع کردید به نثار ناسزا به عدالت.
.
@ebteda_ir
🔺کمونیست‌ها!

فاز اخیرِ گروهی منتسب به حزب‌الله، هجومِ کور و کودکانه و مضحک است به #عدالتخواهی؛ چگونه؟ با پیش کشیدن مفاهیمی مانند مارکسیسم و کمونیسم و این جور چیزها! [اگر چه حتی تفاوت کمونیسم و کمونیست را ندانند]

این ذهن‌های نارَس، که از همۀ دنیای مفاهیم سیاسی جز #کمونیسم را نشنیده‌اند و فکر می‌کنند با استعمالِ راه‌به‌راهِ این‌جور مفاهیم خواهند توانست بی‌مایگی و بی‌سوادی خود را رنگ کنند، ناتوان از فهم عدالتخواهی، برای تظاهر به چیزدانی، هر ندای عدالتخواهانه‌ای را به کمونیسم نسبت می‌دهند و ساده‌لوحانه، هر منتقدِ اشرافیتی را کمونیست می‌نامند!
اینها برای جا انداختن برچسب ناشیانۀ کمونیسم، نقد به روحانیت را هم پیش می‌‌کشند تا سوژۂ خود را هرچه بیشتر تحت فشار قرار دهند. می‌گویند نقد فلان روحانیِ اهل تجمل، نشانۀ گرایش فرقانی است. و طُرفه اینکه هیچ تمایزی هم میان کمونیسم و اندیشۀ فرقانی قائل نیستند...
بیچاره‌های بی‌چاره، که روزگاری تبدیل شده بودند به ربات‌های بی‌مغزِ افشاگرِ این‌ و‌ آن و از قِبل به اصطلاح افشاگری، از مُشتی آدم پوچ باج می‌ستاندند، حالا هوای اندیشه‌ورزی کرده‌اند و ساده‌ترین راه برای باسوادنمایی، چپاندن چندتا اصطلاح مانند کمونیسم و فرقانیسم، در متن‌های بی‌سروته‌شان است.
بیچاره‌تر از این‌ها، واژگان و مفاهیمی هستند که توسط این جماعت، استثمار می‌شوند.
.
@ebteda_ir

🔺کاخ‌نشینی یا خویِ کاخ‌نشینی؟

جریانی قدیمی در کشور هست که برای تئوریزه کردن #اشرافیت و #کاخ‌نشینی، سر از پا نمی‌شناسد. از ابتدای انقلاب هم بوده‌اند اینها. با تئوری #مانور_تجمل اوج گرفتند و خوی خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند.
یکی از مهمترین تکیه‌گاه‌های نظریِ این جریان، دوگانه‌ی #کاخ‌نشینی و #خوی_کاخ‌نشینی است. مقصودِ غایی اینها از برجسته‌سازی این دوگانه، #تطهیر_کاخ‌نشینی بوده است.

🔸دنبال اشاعه‌ی چنین نتایجی در جامعه بوده‌اند:
- نباید به ظواهر حساس بود.
- آنها که تظاهر به ساده‌زیستی می‌کنند خطرناک‌ترند.
- نمی‌شود به صرفِ کاخ‌نشینی، کسی را سرزنش کرد؛ مهم این است که ببینیم آیا او خوی کاخ‌نشینی دارد یا نه!
- آدم می‌تواند کاخ‌نشین باشد اما مبتلا به خوی کاخ‌نشینی نباشد!
و از این حرف‌ها.

🔸نمی‌شود گفت که همه‌ی این حرفها نادرست است. اما نمی‌شود هم نگفت که همه‌ی این حرفها در نهایت به نفع کاخ‌نشینی تمام می‌شود.
با پیش کشیدن اهمیت «خویِ کاخ‌نشینی» در مقابل «خودِ کاخ‌نشینی» می‌خواهند کاخ‌نشینی‌شان را توجیه کنند و معترضان و منتقدانِ کم‌تعداد را با برچسب «ظاهربینی» در تنگنا قرار دهند.

🔸 #امام_خمینی_(ره) هم از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، با تأویل‌هایی که به نفع کاخ‌نشینی می‌شد، مواجهه‌ی شدید و دقیق داشتند. ایشان، حکیمانه قائل به این بودند که خودِ کاخ‌نشینی، خویِ کاخ‌نشینی را هم بدنبال می‌آورد. یعنی نمی‌شود کسی کاخ‌نشین باشد و اخلاقِ کاخ‌نشینی (#تکبر، #زیاده‌خواهی، #عدالت‌ستیزی، #تبعیض‌طلبی و...) نداشته باشد. معلوم است که خوی کاخ‌نشینی مهمتر از خود کاخ‌نشینی است اما این خوی از کجا می‌آید؟ از خود کاخ‌نشینی. بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی با همین مغلطه‌ها، مبتلا به خوی کاخ‌نشینی و #اخلاق_سلطانی شدند. گفتند ما #زهدفروش نیستیم. در کاخ زندگی می‌کنیم اما از اصول انقلاب عدول نمی‌کنیم! اما حالا تا خرخره در منجلاب اشرافیت غوطه‌ورند و معترضان را تهدید می‌کنند و انگِ #کمونیسم می‌زنند:

🔸 «ما باید کوشش کنیم که #اخلاق_کاخ‌نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌‏خواهد، در جامعه‌ی ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ‌‏نشینی به پایین بکشید، خود کاخ‌‏نشینی این خوی را می‌‏آورد، ممکن است که در بین آن‌ها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخ‌‏نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه‏‌ها و پشت جبهه‏‌ها، این کوخ‌‏نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخ‌‏نشینی و خوی اینکه توجه به کاخ‌ها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخ‌‏نشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لیکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
(اول فروردین ۱۳۶۲)