ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.06K subscribers
719 photos
120 videos
24 files
356 links
Download Telegram
@ebteda_ir

آنها راست گفته بودند؛ #اصولگرایان، فاتح مجلس دهم شدند. اما اصولگراییِ استحاله‌شده‌ی سیاست‌زده، بود و نبودش، باخت است!
چرا #محمود_صادقی ها بزرگ می شوند ؟🇮🇷
نقدی بر مدل برخورد #اصولگرایان با مسئله #مفاسد_اقتصادی و تبعیت جامعه #حزب_اللهی از آنها

✳️یقینا مفاسد اقتصادی یکی از مهمترین گلوگاه های پیشرفت انقلاب اسلامی است. در جدی بودن این مسئله برای نظام تردیدی نیست و حداقل شاهدش هم تاکید مستمر مقام معظم رهبری بر این موضوع است .

✳️با این حال این موضوع تقریبا برای جامعه اصولگرایی مهم نبوده است و نیست. در جامعه اصولگرایان افراد خیلی نادری هستند که مبارزه با مفاسد اقتصادی واقعا مسئله شان باشد و برای اکثریت اصولگرایان برخورد با مفاسد اقتصادی در جامعه اصولگرایی یک برخورد #سیاسی است:
@taknevesht
✳️اگر پرونده هایی شبیه #حقوق_های_نجومی باز بشود تا مدتها به آن می پردازند تا رقابت سیاسی خود با دولت را پیش ببرند. اما همین که مسئله #املاک_نجومی پیش بیاید پرداختن به حواشی برای آنها جذاب تر و با اولویت تر از پرداختن به متن اصلی موضوع است.

✳️در پرونده املاک بیش از آنکه پیگیر این باشند که قصه چی بوده است پیگیر آن بودند که چرا افشا شد؟ افشای آن قانونی بود یا نه؟ چرا از افشا کننده حمایت می شود؟ چه سناریویی پشت سر افشا بوده است و موضوعاتی از این دست . بررسی حجم مباحث #شبکه_های_اجتماعی در این موضوع روشنگر این ادعا است.
@taknevesht
✳️از سوی دیگر از دو دهه پیش تا کنون هر وقت عده ای حزب اللهی پیگیر مفاسد اقتصادی شدند از سوی اصولگرایان به بی بصیرتی و بی تدبیری و تندروی و برخورد افراطی و امثال آن متهم شدند و جالب این است که هیچگاه اصولگرایان خودشان گامی فعالانه و پیشتازانه برای پیگیری مفاسد اقتصادی بر نداشتند، جز عده ای قلیل.

✳️بماند که از همان قلیل افراد دغدغه مند نسبت به مفاسد اقتصادی در جامعه اصولگرایی، برخی شان ققط در آستانه #انتخابات یاد مفاسد اقتصادی می افتند و با یک #کنفرانس_مطبوعاتی یک پرونده را #افشا می کنند و این دغدغه تمام می شود تا انتخابات بعدی

✳️و بدتر اینکه برخورد سیاسی اصولگرایی به #نسل_جوان حزب اللهی هم سرایت کرده است. سکوت در قبال پدیده های مهم مطرح شده در عرصه مبارزه با مفاسد اقتصادی و یا موضع گیری بسیار دیر هنگام و بی اثر اکثر #تشکل_های_دانشجویی در پدیده های اخیر یک نمونه آن است.
@taknevesht
✳️وقتی مفاسد اقتصادی برای حزب اللهی ها مسئله نباشد، باید منتظر باشیم تا امثال محمود صادقی ها پرچم این مبارزه را دست بگیرند و برخوردی سیاسی تر از اصولگرایان با این موضوع انجام دهند.

واقع مطلب این است که مبارزه با مفاسد اقتصادی اولا چپ و راست و میانه رو نمی شناسد و باید فراتر از این دسته بندی ها مورد توجه قرار گیرد. ثانیا به اقدامات ریشه و اصولی و البته سخت و دردناک نیاز دارد که با سیاست بازی و سیاسی کاری و پیگیری منافع کوتاه مدت قابل جمع نیست و اتفاقا هر وقت زمینه پیگیری چنین اقدامی در کشور فراهم شده چپ و راست با هم آنها را رد کرده اند. افشای #دارایی_های_مسئولان و افشای حقوق های دولتی یک نمونه روشن آن در سالهای اخیر است.

به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
@ebteda_ir

🔺سر و تهِ یک کرباس!

محسن آرمینِ اصلاح‌طلب، از فضیلت‌های «اصول‌گراییِ معتدل» می‌گوید:
👇
جریان #اصول‌گرای_امروز و #راست_سنتی دیروز جریانی ریشه‌دار است و پایگاه اجتماعی خاص خود را دارد. این جریان از ظرفیت‌‌های فکری و اجتماعی قابل توجه و نیروی انسانی توانمند برای حضور مؤثر در عرصه رقابت سیاسی برخوردار است.
#اصول‌گرایان_معتدل امروز که تبارشان به راستِ سنتی دهه هفتاد می‌رسد، از ظرفیت‌ها و سرمایه‌های ارزشمندی برای تجدید حیات و به دست آوردن جایگاه از دست رفته خود برخوردارند. این تحول قطعاً به سود نظام خواهد بود، زیرا موجب تقویت #عقلانیت در عرصه رقابت سیاسی و انزوای #افراط‌گرایی می‌شود و الگویی از رقابت جریان‌های سیاسی مستقل را که عمدتاً متکی به پایگاه‌ اجتماعی خویش هستند، به نمایش می‌گذارد و مسیر #توسعه_سیاسی کشور را هموارتر می‌کند.

🔺با همین طرز تلقی‌ست که هیچ ضلع سومی را به بازیِ محافظه‌کارانه‌ی خود راه نمی‌دهند. حتی اگر لازم شد، خودشان نقش عدالتخواهان را هم بازی می‌کنند تا هیچ نامحرمی به جمعشان راه نیابد.
هر دو سر و تهِ یک کرباس‌اند در محافظه‌کاری و سیاست‌ورزی.
@ebteda_ir
🔺هم‌پیاله‌ها

ایجاد رابطۀ تاکتیکی با کسانی که اشتهار به فساد، قدرت‌طلبی، باندبازی، کج‌روی و... دارند، رویکرد غالبِ بخشی از مسئولان و بزرگان شهر #تبریز است.
آنها این ارتباط را از هنرهای خود می‌دانند و از اینکه می‌توانند این مشاهیر! را اطراف خود نگه دارند و از ثروت و نفوذ آنها استفاده کنند، به خود می‌بالند!

این رویکرد، دو وجه دارد:
۱. وجهِ سیاسی: جماعتی از #اصولگرایان_سیاسی، بزرگترین رقیب/ بزرگترین خطر برای جمهوری اسلامی را #اصلاح‌طلبان_سیاسی می‌دانند. آنها برای غلبه بر رقیب سیاسی، هر اتحادی را با هر کس و ناکس، مباح می‌پندارند! [این ویژگی در هر دو قبیله، وجود دارد؛ با این تفاوت که در قبیلۀ راست، لفافه‌ای از تقدس بر آن کشیده می‌شود.]
نزدیک‌ترین پیامد این #اتحاد_تاکتیکی (اصولگرایان سیاسی+مشاهیرِ فاسد)، سیاسی‌کاری در مواجهه با مفاسد و چشم بستن بر بسیاری مظاهر فساد در شهر از جانب اصولگرایان سیاسی است؛ اینکه چه پدیده‌ای را فساد بدانند و در برابرش قد علم کنند، بستگی به میزان دوری و نزدیکی فساد به رقیب سیاسی دارد!

۲. وجهِ اقتصادی: با بالا گرفتن رقابت‌های فرهنگی! میان چهره‌های شاخص شهر، که مشخصاً با هدف باندسازی صورت می گیرد، هر روز نیاز به منابع مالی بیشتری برای توسعۀ میدان‌های رقابت احساس می‌شود. در این معرکۀ به اصطلاح فرهنگی، فرهنگ و دین و آیین، ابزار و نقابی است برای فرافکنی. طبعاً تأمین این منابع از محل نهادهای حکومتی، با محدودیت مواجه می‌شود. اینجاست که دوباره مشاهیرِ بدنام به میدان می‌آیند و در نقش اسپانسرِ برنامه‌های فرهنگی-مذهبی ظاهر می‌شوند!
اربابِ #زر و #تزویر هم البته به استقبال چنین پول‌پاشی‌هایی می‌روند؛ چرا که اولاً می‌خواهند #زور هم داشته باشند. چگونه؟ با سواری گرفتن از ظاهرالصلاح‌ها. ثانیاً شدیداً محتاج #مشروعیت و بستن دهان‌ها با وصله‌های مقدس هستند!

🔹نتایج این اتحاد تاکتیکی:
۱. فساد گسترش می‌یابد و عادی می‌شود؛ به‌نحوی که حتی با وجود گزارش‌های آشکار و پنهان مراجع نظارتی، آب از آب تکان نمی‌خورد و همگان به همزیستی با مفسدان عادت می‌کنند.
۲. دامنِ جمع کثیری از مدعیان انقلابیگری و تشرع و تدین آلوده می‌شود؛ سرمایۀ اجتماعی آنها از بین می‌رود و عبارت «همه‌شان دستشان توی یک کاسه است» به‌درستی سر زبانها می‌افتد.
۳. دهان منتقدان دلسوز و پاکدامن، نه توسط مفسدان، که توسط هم‌پیاله‌های متدین مفسدان بسته می‌شود.
.
@ebteda_ir
🔺
- آیا امیدی به اصلاحِ رویه‌ی #اصولگرایان در مواجهه با مردم وجود دارد؟
- نه؛ هرگز!

- چرا؟
- چون اصولگرایند.

- مگر اصولشان چیست؟
- قبیله‌گرایی، معامله‌گری، قدرت‌طلبی، محافظه‌کاری و...

- پیشنهاد و راهکارتان چیست؟
- کافر شدن به اصولگرایی و ایمان آوردن به عدالتخواهی.
@ebteda_ir
🔺

مشکلِ اصلی #اصولگرایان این نیست که اسمِ چند شارلاتان‌ سیاسی را هم در فهرست‌های اولیه‌ی خود آورده‌اند و احتمالاً بعداً حذف خواهند شد؛ دعوا بر سر چند اسم نیست. انحراف بزرگترشان این است که چنان سازوکارِ معیوب و ضدعدالتی را پایه‌گذاری کرده‌اند که حتی طرفدارانِ شارلاتان‌ها هم در آن سازوکار، حق رأی دارند و می‌توانند شهره‌ترین افراد به تزویر و دلالی را وارد بازی کنند!
سازوکاری که مبتنی بر سهمیه‌ی قبایل و باندهای قدرت است و هم از این روست که معیارهای منتهی به انتخاب شایستگان را براحتی زیر پا می‌گذارند و مصلحت‌اندیشی و حسابگریِ شیوخ قبایل را مقدس می‌شمارند.
چگونه می‌توان چنین سازوکار ضدعدالت و فسادآلودی را مسیرِ شکل‌گیری مجلس عدالت‌خواه و ضدفساد و ضدتبعیض تصور کرد؟
جوان‌هایی که صادقانه و ساده‌اندیشانه، این سازوکار را جدی گرفته و برایش هزینه می‌کنند و وقت تلف می‌کنند، ای‌کاش با آزادگی و جسارت، به فکر حرکت‌های مستقل و پاک باسند؛ حتی اگر کم‌توان باشند و قدرتِ کسب کرسی نداشته باشند.

#انتخابات
#اصولگرایی
.
درباره #اصولگرایان_ناراضی
جناح راستِ دهه شصت که از میانه‌های دهه هفتاد با نام اصول‌گرایی بازسازی شد، دست‌کم سه دهه است که مرجعیت سیاسی یافته و بر ذهن و زبان #انسان_حزب‌اللهی تفوق یافته است.
طی این سه دهه پاره‌ای از اختلاف‌های «نسلی»، «سیاسی» و «اعتقادی» همواره بخشی از نیروهای این جناح را در موضع نارضایتی و ناخشنودی قرار داده؛ به گونه‌ای که خُرده جریانی از اصولگرایان ناراضی را شکل داده است.
اصول‌گرایان ناراضی اغلب با یکی از سه زمینه پیش گفته، در وضعیت اختلاف و تعارض با هسته اصلی اصول‌گرایی‌اند: یا به خاطر تفاوت سنی، یا به علت سهمیه فهرست‌های انتخاباتی و یا به دلیل نوعی ناب‌گرایی و رادیکالیسم اعتقادی.
مسئله کلیدی اما این جاست: آیا این تعارضِ‌های اصولگرایان ناراضی ارتباطی با انقلابی‌گری دارد؟ پاسخ به نظرم اکیداً منفی است.
اصولگرایان ناراضی، اغلب تنها نمونه‌های ناب‌تر و رادیکال‌تری از اصولگرایان رایج هستند نه چیزی بیش‌تر یا متفاوت‌تر از آن.
به عنوان یک نمونه اگر اصول‌گراییِ متداول در اثر هیجان‌های انتخاباتی خطای دیدار اختصاصی با تتلو را مرتکب می‌شود؛ اصول‌گرایِ ناراضی یا نارضایتی اصول‌گرایانه، همواره حامل هیجان‌هایی است که باعث می‌شود آن اشتباه در ایام انتخابات با تمسک به سیره امام حسین(ع) توجیه کند! و یا پس از انتخابات آن را به مثابه یک سیاست و رویداد فرهنگی بسط دهد.
اصول‌گرایان ناراضی اغلب کلاژی هستند از برآیند پاره‌ای از مهم‌ترین نقاط ضعف اصول‌گرایی. آن‌ها مؤلفه‌های نارواداری اجتماعی، سیاست‌زدگی و تفوق مناسبات قدرت بر مذهب و فرهنگ، تهی‌بودن از هر گونه معنای اجتماعی و چالش عدالت‌نخواهی که در اصولگرایی‌ متداول رایج است را به شکلی حادّتر دارا بوده و علاوه بر آن آبستن حجم معتنابهی از اختلاف با هسته‌های اصلی قدرت جریان اصول‌گرا نیز هستند. اختلافاتی که البته بنیانی نیست و تنها به خاطر سطح متفاوت هیجانی است که در اصولگرایان ناراضی وجود دارد.
هیجان اصول‌گرایانِ ناراضی،آن‌ها را تبدیل به آلترناتیوِ اصولگرایی و «زیر میز زن» نمی‌کند؛ آن‌ها بخشی از اصول(قبیله)گرایی و از قضا بخش حادّ آن هستند؛ درست مانند #نواصول‌گرایی، زیر میز زن نیستند بلکه پایه‌ها میزی هستند که وضع موجود و تفوق جناح راست/اصول‌گرا بر روی آن بنا شده است.
چه باید کرد؟ عبور از اصولگرایی؟ اصولگرایی بخشی از واقعیتِ بحران نمایندگی و چالش نانمایندگی مردم در عرصه سیاسی است. با عبور کردن مسئله حل نمی‌شود؛ باید در مقابل این وضعیت ایستاد و به بازتولید امکان نمایندگی مردم در میدان فکر کرد.
به نقل از جامعه گردی
https://www.instagram.com/p/CNSxZ3gBNQn/?igshid=1tlmxvfzc1mo7
@ebteda_ir

🔺هم‌پیاله‌ها

ایجاد رابطۀ تاکتیکی با کسانی که اشتهار به شهرت‌بازی، قدرت‌طلبی، باندبازی، زراندوزی و... دارند، قباحت خود را نزد گروهی از چهره‌های سیاسی و مذهبی از دست داده و به امری متعارف و معمول تبدیل شده است.
ظاهرالصلاح‌ها، این ارتباط را از هنرهای خود می‌دانند و از اینکه می‌توانند این مشاهیر! را با #تعامل، اطراف خود نگه دارند و از ثروت و نفوذ آنها استفاده کنند، به خود می‌بالند!

این رویکرد، دو وجه دارد:
۱. وجهِ سیاسی: #اصولگرایان_سیاسی، بزرگترین رقیب برای خود و اصلی‌ترین خطر برای جمهوری اسلامی را #اصلاح‌طلبان_سیاسی وانمود می‌کنند. آنها برای غلبه بر رقیب سیاسی، هر اتحادی را با هر کس و ناکس، مباح می‌پندارند! [این ویژگی در هر دو قبیله‌ی سیاسی وجود دارد؛ با این تفاوت که راستی‌ها لفافه‌ای از تقدس بر آن می‌کشند و فاکتورش را به نام جمهوری اسلامی می‌نویسند!]
نزدیک‌ترین پیامد این #اتحاد_تاکتیکی (اصولگرایان سیاسی+مشاهیرِ فاسد)، سیاسی‌کاری در مواجهه با مفاسد و چشم بستن بر بسیاری مظاهر فساد در شهر از جانب اصولگرایان سیاسی است؛ اینکه چه پدیده‌ای را فساد بدانند و در برابرش قد علم کنند، بستگی به میزان دوری و نزدیکی فساد به رقیب سیاسی دارد!

۲. وجهِ اقتصادی: با بالا گرفتن رقابت‌های فرهنگی! میان چهره‌های شاخص شهر، که مشخصاً با هدف باندسازی صورت می گیرد، هر روز نیاز به منابع مالی بیشتری برای توسعۀ میدان‌های رقابت احساس می‌شود. در این معرکۀ به اصطلاح فرهنگی، فرهنگ و دین و آیین، ابزار و نقابی است برای فرافکنی. طبعاً تأمین این منابع از محل نهادهای حکومتی، با محدودیت مواجه می‌شود. اینجاست که دوباره مشاهیرِ بدنام به میدان می‌آیند و در نقش اسپانسرِ برنامه‌های فرهنگی-مذهبی ظاهر می‌شوند!
اربابِ #زر و #تزویر هم البته به استقبال چنین پول‌پاشی‌هایی می‌روند؛ چرا که اولاً می‌خواهند #زور هم داشته باشند. چگونه؟ با سواری گرفتن از ظاهرالصلاح‌ها. ثانیاً شدیداً محتاج #مشروعیت و بستن دهان‌ها با وصله‌های مقدس هستند!

🔹نتایج این اتحاد تاکتیکی:
۱. فساد گسترش می‌یابد و عادی می‌شود؛ به‌نحوی که حتی با وجود گزارش‌های آشکار و پنهان مراجع نظارتی، آب از آب تکان نمی‌خورد و همگان به همزیستی با مفسدان عادت می‌کنند.
۲. دامنِ جمع کثیری از مدعیان انقلابیگری و تشرع و تدین آلوده می‌شود؛ سرمایۀ اجتماعی آنها از بین می‌رود و عبارت «همه‌شان دستشان توی یک کاسه است» به‌درستی سر زبانها می‌افتد.
۳. دهان منتقدان دلسوز و پاکدامن، نه توسط مفسدان، که توسط هم‌پیاله‌های متدین مفسدان بسته می‌شود.
.