🔴نامهی تشکلهای مستقل دانشجویی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران و نزدیک به ۲۰۰ تن از دانشجویان این دانشکده در اعتراض به تداوم سلب #حق_تحصیل و ممنوعالورودی #محمد_شباهتی، فعال صنفی-دانشجویی و از بازداشتشدگان جنبش زن-زندگی-آزادی
🔶با شروع خیزش مردمی در اعتراض به قتل ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد در شهریورماه ۱۴۰۱، دانشگاه، این سنگر همیشه پایدار در مبارزه با ستم و بیعدالتی، به سرعت به صحنهی اعتراضات بدل شد. همزمان با فراگیرشدن بیسابقهی اعتراضات در دانشگاههای سراسر کشور همپا با جنبش زن-زندگی-آزادی و نقش غیرقابل انکار جنبش دانشجویی در تداوم و خاموش نشدن صدای اعتراض و حقخواهی مردم، ماشین سرکوب در دانشگاهها نیز به کار افتاد. ایجاد ارعاب و ضربوشتم در محیط دانشگاه، تهدید و ارعاب خانوادهها، ممنوعالورودی و بازداشت توسط نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، تنها بخشی از ابزارهای دانشگاه با هدف سرکوب و خاموش کردن صدای خاموشناشدنی دانشجویان در همراهی با این جنبش عظیم مردمی بود.
🔶حال و پس از گذشت نزدیک به هشت ماه از اعتراضات، دانشگاهها با توسل به تغییر سراسیمهی آییننامههای انضباطی و برگزاری کمیتههای انضباطی فلهای، بیش از پیش به دنبال پروژهی #تصفیه_دانشگاه و حذف دانشجویان و اساتید همراه با دانشجویان در سراسر کشور هستند. کمیتههایی که به طور مشخص از طریق احکامِ «اخراج»، «تعلیق» و «ممنوعالورودی»، #حق_تحصیل و حضور دانشجو در دانشگاه را نشانه گرفتهاند.
🔶در راستای سیاست سرکوب فراگیر و سراسری دانشجویان، دانشگاه تهران نیز در مدت اخیر به شکل گسترده دانشجویان را به کمیتهها فراخوانده و تعدادی از این دانشجویان با هدف #تصفیه_دانشگاه مشمول احکام سنگین کمیته شدهاند.
🔶در روزهای اخیر حکم کمیتهی انضباطی محمد شباهتی، دانشجوی کارشناسی انسانشناسی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران، فعال صنفی-دانشجویی و از بازداشتشدگان جنبش زن، زندگی، آزادی در جلسهی تجدیدنظر عینا تایید شد و وی به دو ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شد.
🔶این درحالیست که کمیتهی انضباطی در حکمی غیابی در شهریور ماه سال ۱۴۰۱ و در آستانهی قیام ژینا، این دانشجو را با سه عنوان محکوم کرده بود. درحالی که هیچکدام از این سه عنوان شامل تعلیق نبود، سامانهی آموزشی این دانشجو با هدف اعمال فشار بیشتر به شکل فراقانونی بسته شده بود و ترم گذشته نیز برای وی با محرومیت از تحصیل سپری شد. همچنین محرومیت از تحصیلِ فراقانونی این دانشجو که در پی اعتراض دانشجویان این دانشکده به تفکیک جنسیتی در زمین فوتبال رخ داده بود، علیرغم پیگیریهای قانونی در ترم جاری نیز تداوم یافت و اکنون وی به دو ترم تعلیق دیگر نیز محکوم شده است.
🔶در ادامهی روند فشار و حذف این فعال صنفی-دانشجویی، وی در میانهی جنبش ژینا به دانشگاه و خوابگاه ممنوعالورود شد و در ادامه در روز دانشجو (۱۶ آذر ۱۴۰۱ ) در درون دانشگاه و توسط اعضای حراست همراه با ضربوشتم شدید، بازداشت و به نیروهای امنیتی تحویل داده شد.
🔶مسئولین دانشگاه در روند رسیدگی به هر دو پروندهی این دانشجو، حتی به آییننامهی انضباطی دانشگاه که هر بار با حذف بیشتر حقوق دانشجویی، بیشتر و بیشتر بر ضد دانشجویان عمل میکند هم پایبند نبودهاند. احضار غیرقانونی، تنظیم حکم غیابی، بستن سامانهی آموزشی بدون حکم تعلیق، ممنوعالورودی بدون حکم و ابلاغ، عدم ارائه سند و مدرک برای نزدیک به ۱۰ عنوان اتهامی و تهدید صریح به اخراج در جلسه کمیته و در آخرین اقدام، عدم ارائهی معافیت تحصیلی و خدمات آموزشی، تنها بخشی از این روندهای غیرقانونی در فرایند اعمال فشار و حذف این دانشجو و احتمالا بسیاری دیگر از دانشجویان است.
🔶تلاش برای #تصفیه_دانشگاه از دانشجویان و اساتید آگاه و معترض که با #انقلاب_فرهنگی آغاز شد تا به امروز با اشکال مختلف ادامه داشته است. اخراج و تعلیق از دانشگاه، ستارهدار کردن، گزینشهای پس از کنکور، همه و همه ابزارهایی برای سلب #حق_تحصیل -بهعنوان بنیادیترین حق دانشجویان- بودهاند. تلاشی که نه تنها جنبش دانشجویی را متوقف نکرد بلکه خود عرصهای در مقاومت و اعتراض در برابر سرکوب در دانشگاهها را گشود. اینبار نیز ما تشکلها و دانشجویان دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران اعلام میکنیم که در برابر #تصفیه_دانشگاه و تداوم سلب #حق_تحصیل همدانشگاهیهایمان ساکت نخواهیم نشست و تا بازگشت محمد شباهتی به تحصیل و به محیط دانشگاه به مقاومت و اعتراض خود ادامه میدهیم.
برای دیدن امضاکنندگان این نامه به لینک زیر مراجعه کنید:
https://shorturl.at/bhkqA
🇮🇷 @didehban_iran 🇮🇷
🔶با شروع خیزش مردمی در اعتراض به قتل ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد در شهریورماه ۱۴۰۱، دانشگاه، این سنگر همیشه پایدار در مبارزه با ستم و بیعدالتی، به سرعت به صحنهی اعتراضات بدل شد. همزمان با فراگیرشدن بیسابقهی اعتراضات در دانشگاههای سراسر کشور همپا با جنبش زن-زندگی-آزادی و نقش غیرقابل انکار جنبش دانشجویی در تداوم و خاموش نشدن صدای اعتراض و حقخواهی مردم، ماشین سرکوب در دانشگاهها نیز به کار افتاد. ایجاد ارعاب و ضربوشتم در محیط دانشگاه، تهدید و ارعاب خانوادهها، ممنوعالورودی و بازداشت توسط نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، تنها بخشی از ابزارهای دانشگاه با هدف سرکوب و خاموش کردن صدای خاموشناشدنی دانشجویان در همراهی با این جنبش عظیم مردمی بود.
🔶حال و پس از گذشت نزدیک به هشت ماه از اعتراضات، دانشگاهها با توسل به تغییر سراسیمهی آییننامههای انضباطی و برگزاری کمیتههای انضباطی فلهای، بیش از پیش به دنبال پروژهی #تصفیه_دانشگاه و حذف دانشجویان و اساتید همراه با دانشجویان در سراسر کشور هستند. کمیتههایی که به طور مشخص از طریق احکامِ «اخراج»، «تعلیق» و «ممنوعالورودی»، #حق_تحصیل و حضور دانشجو در دانشگاه را نشانه گرفتهاند.
🔶در راستای سیاست سرکوب فراگیر و سراسری دانشجویان، دانشگاه تهران نیز در مدت اخیر به شکل گسترده دانشجویان را به کمیتهها فراخوانده و تعدادی از این دانشجویان با هدف #تصفیه_دانشگاه مشمول احکام سنگین کمیته شدهاند.
🔶در روزهای اخیر حکم کمیتهی انضباطی محمد شباهتی، دانشجوی کارشناسی انسانشناسی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران، فعال صنفی-دانشجویی و از بازداشتشدگان جنبش زن، زندگی، آزادی در جلسهی تجدیدنظر عینا تایید شد و وی به دو ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شد.
🔶این درحالیست که کمیتهی انضباطی در حکمی غیابی در شهریور ماه سال ۱۴۰۱ و در آستانهی قیام ژینا، این دانشجو را با سه عنوان محکوم کرده بود. درحالی که هیچکدام از این سه عنوان شامل تعلیق نبود، سامانهی آموزشی این دانشجو با هدف اعمال فشار بیشتر به شکل فراقانونی بسته شده بود و ترم گذشته نیز برای وی با محرومیت از تحصیل سپری شد. همچنین محرومیت از تحصیلِ فراقانونی این دانشجو که در پی اعتراض دانشجویان این دانشکده به تفکیک جنسیتی در زمین فوتبال رخ داده بود، علیرغم پیگیریهای قانونی در ترم جاری نیز تداوم یافت و اکنون وی به دو ترم تعلیق دیگر نیز محکوم شده است.
🔶در ادامهی روند فشار و حذف این فعال صنفی-دانشجویی، وی در میانهی جنبش ژینا به دانشگاه و خوابگاه ممنوعالورود شد و در ادامه در روز دانشجو (۱۶ آذر ۱۴۰۱ ) در درون دانشگاه و توسط اعضای حراست همراه با ضربوشتم شدید، بازداشت و به نیروهای امنیتی تحویل داده شد.
🔶مسئولین دانشگاه در روند رسیدگی به هر دو پروندهی این دانشجو، حتی به آییننامهی انضباطی دانشگاه که هر بار با حذف بیشتر حقوق دانشجویی، بیشتر و بیشتر بر ضد دانشجویان عمل میکند هم پایبند نبودهاند. احضار غیرقانونی، تنظیم حکم غیابی، بستن سامانهی آموزشی بدون حکم تعلیق، ممنوعالورودی بدون حکم و ابلاغ، عدم ارائه سند و مدرک برای نزدیک به ۱۰ عنوان اتهامی و تهدید صریح به اخراج در جلسه کمیته و در آخرین اقدام، عدم ارائهی معافیت تحصیلی و خدمات آموزشی، تنها بخشی از این روندهای غیرقانونی در فرایند اعمال فشار و حذف این دانشجو و احتمالا بسیاری دیگر از دانشجویان است.
🔶تلاش برای #تصفیه_دانشگاه از دانشجویان و اساتید آگاه و معترض که با #انقلاب_فرهنگی آغاز شد تا به امروز با اشکال مختلف ادامه داشته است. اخراج و تعلیق از دانشگاه، ستارهدار کردن، گزینشهای پس از کنکور، همه و همه ابزارهایی برای سلب #حق_تحصیل -بهعنوان بنیادیترین حق دانشجویان- بودهاند. تلاشی که نه تنها جنبش دانشجویی را متوقف نکرد بلکه خود عرصهای در مقاومت و اعتراض در برابر سرکوب در دانشگاهها را گشود. اینبار نیز ما تشکلها و دانشجویان دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران اعلام میکنیم که در برابر #تصفیه_دانشگاه و تداوم سلب #حق_تحصیل همدانشگاهیهایمان ساکت نخواهیم نشست و تا بازگشت محمد شباهتی به تحصیل و به محیط دانشگاه به مقاومت و اعتراض خود ادامه میدهیم.
برای دیدن امضاکنندگان این نامه به لینک زیر مراجعه کنید:
https://shorturl.at/bhkqA
🇮🇷 @didehban_iran 🇮🇷
Telegraph
نامهی تشکلهای مستقل دانشجویی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران و نزدیک به ۲۰۰ تن از دانشجویان این دانشکده در اعتراض به تداوم…
با شروع خیزش مردمی در اعتراض به قتل ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد در شهریورماه ۱۴۰۱، دانشگاه، این سنگر همیشه پایدار در مبارزه با ستم و بیعدالتی، به سرعت به صحنهی اعتراضات بدل شد. همزمان با فراگیرشدن بیسابقهی اعتراضات در دانشگاههای سراسر کشور همپا…
🔴 امروز مرد بلند گريه مي كند!
✍🏻 قاسم میرزایی نیکو
👈خبر: "#احکام_تعلیقی ۶ دانشجوی دانشگاه علامه که پیش از این به دو ترم #منع_موقت از #تحصیل محکوم شده بودند به حالت اجرایی درآمد."
🔺اسامي را با هم تماشا كنيم: ۱- زینب کیا منفرد ۲-زهرا یاس معینی ۳- ساغر رحیمی شاد ۴-علی اسمعیل فراهانی ۵-فاطمه حمیدی بهشتی ۶-علیرضا کاظمی مقدم
🔸زينب! زهرا! فاطمه! از ميان دختركان #دهه_هشتادي ام «زینب» را مي شناسم؛ زينب دختر بابايي است كه رفيق "ما"... از اهالي حوالي ما...
🔸حكم زينب را كه ديدم همان شد كه خبر انتقام سخت و «آلما اولادی»(دانشمند كشته بي گناه #هواپيماي_اوكرايني)؛ من الان مثل همان روز فقط يك پدرم؛ يك پدر تنها؛ چه خوب! زينب هنوز زنده است! نفس مي كشد؛ اين خيلي مهم است! نسل ما انقلاب كرد تا نسل زينب بگويد "مي خواهم زنده بمانم"!
🔸راستي نام دانشگاه زينب چه بود!؟ اگر «#علامه_طباطبايي» بزرگوار زنده بود راضي بود كه نامش!؟ سالگرد روزهايي است كه به اندازه يك عمر مردم را پير كرده... آفرين! مردم در مقابل مردم؛
🔸من زينب را ديده ام؛ زينب «#چادر» سرش بود؛ حجاب ايراني! ملي! زينب انتخاب كرده بود؛ نام او را چرا زينب گذاشتند!؟ حالا زينب چادري "ما" دشمن است!؟ به كدامين گناه!؟
🔸پدر زينب را خيلي مي شناسم؛ نه اهل حرف؛ جبهه رفته داغ دو برادر شهيد ديده؛ عموهاي #شهيد زينب حاضر و ناظر كتك خوردن و بي حرمتي به دخترشان را تماشا كردند! زينب قصه ما راهش روشن است؛
🔸اين نسل مي رود و #انقلاب از خودش جا مانده است! درمانده است! اما پدر، مادر "ما" متهميم؛ چهل و اندي است كه جان داديم، آبرو داديم از خودمان از حق زندگيمان زديم تا انقلابي را كه به قدمت و قيمت خون، شرف و حيثيت به دستمان رسيد، مفت بدهيم به دشمن لابد!
🔸#زينب بگو!؟ تو پدرت را آرام كن؛ سرت بماند روي پاي بابا؛ چشمانت را ببند تا نبيني كه "مرد" هم مي شكند؛ تا دست بكشي روي صورت بابا و اشك هايش را پاك كني!
🔸آقاي جمهوري اسلامي! مادر كه ماند بين در و ديوار! مادر را ماشين گشت زير گرفت! اما امروز مرد براي هضم دلتنگي هايش نه سيگار مي كشد نه قدم مي زند! امروز مرد براي انقلاب، براي استقلالي كه همين روزها شرق آن را بازيچه تقابل عرب و عجم مي كند... براي آزادي كه در مسلخ زندان و تحقير و شكنجه و خون دست و پا مي زند... براي جمهوري كه دولت محرومان و مجلس انقلابيش با نظارت استصوابي و مهندسي حداقلي ترين در تاريخ انتخابات است... براي اسلامي كه طالبانيسم را به رسميت مي شناسد؛ براي غده سرطاني فقر و فساد و سوداي عدالت«علی»(ع) براي...
🔸امروز مرد بلند گريه مي كند! نظام مقدس كه حفظ شما از اوجب واجبات است سخن بگو! بين "ما" حرفي مانده!؟
🔺پ.ن: چند خط روضه در آستانه سياهپوشان:"زينب وقتي از مصيبت كربلا گفت آنان سخت گريستند؛ و زينب شگفت زده پرسيد: براي حسين گريه مي كنيد؟! مگر او را كسي جز شما كشته است؟!"
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت.
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان وین راهِ بی نهايت...
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍🏻 قاسم میرزایی نیکو
👈خبر: "#احکام_تعلیقی ۶ دانشجوی دانشگاه علامه که پیش از این به دو ترم #منع_موقت از #تحصیل محکوم شده بودند به حالت اجرایی درآمد."
🔺اسامي را با هم تماشا كنيم: ۱- زینب کیا منفرد ۲-زهرا یاس معینی ۳- ساغر رحیمی شاد ۴-علی اسمعیل فراهانی ۵-فاطمه حمیدی بهشتی ۶-علیرضا کاظمی مقدم
🔸زينب! زهرا! فاطمه! از ميان دختركان #دهه_هشتادي ام «زینب» را مي شناسم؛ زينب دختر بابايي است كه رفيق "ما"... از اهالي حوالي ما...
🔸حكم زينب را كه ديدم همان شد كه خبر انتقام سخت و «آلما اولادی»(دانشمند كشته بي گناه #هواپيماي_اوكرايني)؛ من الان مثل همان روز فقط يك پدرم؛ يك پدر تنها؛ چه خوب! زينب هنوز زنده است! نفس مي كشد؛ اين خيلي مهم است! نسل ما انقلاب كرد تا نسل زينب بگويد "مي خواهم زنده بمانم"!
🔸راستي نام دانشگاه زينب چه بود!؟ اگر «#علامه_طباطبايي» بزرگوار زنده بود راضي بود كه نامش!؟ سالگرد روزهايي است كه به اندازه يك عمر مردم را پير كرده... آفرين! مردم در مقابل مردم؛
🔸من زينب را ديده ام؛ زينب «#چادر» سرش بود؛ حجاب ايراني! ملي! زينب انتخاب كرده بود؛ نام او را چرا زينب گذاشتند!؟ حالا زينب چادري "ما" دشمن است!؟ به كدامين گناه!؟
🔸پدر زينب را خيلي مي شناسم؛ نه اهل حرف؛ جبهه رفته داغ دو برادر شهيد ديده؛ عموهاي #شهيد زينب حاضر و ناظر كتك خوردن و بي حرمتي به دخترشان را تماشا كردند! زينب قصه ما راهش روشن است؛
🔸اين نسل مي رود و #انقلاب از خودش جا مانده است! درمانده است! اما پدر، مادر "ما" متهميم؛ چهل و اندي است كه جان داديم، آبرو داديم از خودمان از حق زندگيمان زديم تا انقلابي را كه به قدمت و قيمت خون، شرف و حيثيت به دستمان رسيد، مفت بدهيم به دشمن لابد!
🔸#زينب بگو!؟ تو پدرت را آرام كن؛ سرت بماند روي پاي بابا؛ چشمانت را ببند تا نبيني كه "مرد" هم مي شكند؛ تا دست بكشي روي صورت بابا و اشك هايش را پاك كني!
🔸آقاي جمهوري اسلامي! مادر كه ماند بين در و ديوار! مادر را ماشين گشت زير گرفت! اما امروز مرد براي هضم دلتنگي هايش نه سيگار مي كشد نه قدم مي زند! امروز مرد براي انقلاب، براي استقلالي كه همين روزها شرق آن را بازيچه تقابل عرب و عجم مي كند... براي آزادي كه در مسلخ زندان و تحقير و شكنجه و خون دست و پا مي زند... براي جمهوري كه دولت محرومان و مجلس انقلابيش با نظارت استصوابي و مهندسي حداقلي ترين در تاريخ انتخابات است... براي اسلامي كه طالبانيسم را به رسميت مي شناسد؛ براي غده سرطاني فقر و فساد و سوداي عدالت«علی»(ع) براي...
🔸امروز مرد بلند گريه مي كند! نظام مقدس كه حفظ شما از اوجب واجبات است سخن بگو! بين "ما" حرفي مانده!؟
🔺پ.ن: چند خط روضه در آستانه سياهپوشان:"زينب وقتي از مصيبت كربلا گفت آنان سخت گريستند؛ و زينب شگفت زده پرسيد: براي حسين گريه مي كنيد؟! مگر او را كسي جز شما كشته است؟!"
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت.
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان وین راهِ بی نهايت...
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegram
دیده بان ایران
این کانال تحلیلی،خبری با باوربه کلیت انقلاب اسلامی۵۷،قانون اساسی ودرجهةمنافع ملی بانگاهی نقادانة وبدون تعصب به نقد نظام(ازصدرتاذیل)واصولگرایان،اصلاحطلبان وتناقضات آنهامیپردازد
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چهار ساعت در ۱۳ دقیقه و ۴ گزاره
👈 این بخش، گزیدهای سیزده دقیقهای از گفتگوی مشروح چهارساعتهٔ دکتر #محسن_رنانی با #ایران_پایدار است به انتخاب ما. البته که همهٔ آن گفتگو ارزش دیدن و شنیدن را دارد، اما اگر به هردلیل فرصت دیدن آن برنامه را نداشتید، پیشنهاد میکنیم حتما این چند دقیقه را ببینید.
به نظر میرسد که این گفتگوی مبسوط را بتوان در چهار محور اصلی خلاصه کرد:
🔹تحول باورهای جامعهٔ ایرانی نسبت به گذشته، حتی در حوزهٔ دینداری
🔹عدم امکان بقا و فروپاشی محتوم نظم سیاسی کنونی
🔹دعوت موافقان و مخالفان نظام سیاسی به خردورزی، به منظور کاهش هزینههای مردم ایران در فرآیند فروپاشی
🔹 دعوت به گفتگو و اندیشیدن پیرامون الگوی حکمرانی مطلوب در ایران آینده
💚 پاینده ایران
علیرضا غریبدوست، سجاد فتاحی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#صبر_شادمانه
#فروپاشی
#فروپاشی_جمهوری_اسلامی
#جمهوری_اسلامی
#خودبراندازی
#براندازی
#دین_حکومتی
#فقه_شیعه
#تشیع
#حقوق
#قانون_اساسی
#بازنگری_در_قانون_اساسی
#قانون_اساسی_جدید
#انقلاب
#مجازات_اعدام
#کنشگری_خشونت_پرهیز
#مهاجرت
#خودکشی
#سلطنت_طلب
#اصلاح_طلب
#نجات_ایران
🇮🇷 @didehban_iran 🇮🇷
👈 این بخش، گزیدهای سیزده دقیقهای از گفتگوی مشروح چهارساعتهٔ دکتر #محسن_رنانی با #ایران_پایدار است به انتخاب ما. البته که همهٔ آن گفتگو ارزش دیدن و شنیدن را دارد، اما اگر به هردلیل فرصت دیدن آن برنامه را نداشتید، پیشنهاد میکنیم حتما این چند دقیقه را ببینید.
به نظر میرسد که این گفتگوی مبسوط را بتوان در چهار محور اصلی خلاصه کرد:
🔹تحول باورهای جامعهٔ ایرانی نسبت به گذشته، حتی در حوزهٔ دینداری
🔹عدم امکان بقا و فروپاشی محتوم نظم سیاسی کنونی
🔹دعوت موافقان و مخالفان نظام سیاسی به خردورزی، به منظور کاهش هزینههای مردم ایران در فرآیند فروپاشی
🔹 دعوت به گفتگو و اندیشیدن پیرامون الگوی حکمرانی مطلوب در ایران آینده
💚 پاینده ایران
علیرضا غریبدوست، سجاد فتاحی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#صبر_شادمانه
#فروپاشی
#فروپاشی_جمهوری_اسلامی
#جمهوری_اسلامی
#خودبراندازی
#براندازی
#دین_حکومتی
#فقه_شیعه
#تشیع
#حقوق
#قانون_اساسی
#بازنگری_در_قانون_اساسی
#قانون_اساسی_جدید
#انقلاب
#مجازات_اعدام
#کنشگری_خشونت_پرهیز
#مهاجرت
#خودکشی
#سلطنت_طلب
#اصلاح_طلب
#نجات_ایران
🇮🇷 @didehban_iran 🇮🇷
@validsource20 منبع موثق
گوشهای از تاریخ #انقلاب_اسلامی:
...مرحوم #مصباح اعتقاد داشتند طلبه ای که وارد مبارزات سیاسی شود ممکن است دستگیر شود و به زندان برود و در زندان تحت تأثیر گروه های مارکسیستی قرار بگیرند و لذا این کارها این مصلحت نیست...
ثابتی جرئت تدریس این مطالب رو داره؟!
منبع : آقای یونسی، وزیر سابق اطلاعات
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
گوشهای از تاریخ #انقلاب_اسلامی:
...مرحوم #مصباح اعتقاد داشتند طلبه ای که وارد مبارزات سیاسی شود ممکن است دستگیر شود و به زندان برود و در زندان تحت تأثیر گروه های مارکسیستی قرار بگیرند و لذا این کارها این مصلحت نیست...
ثابتی جرئت تدریس این مطالب رو داره؟!
منبع : آقای یونسی، وزیر سابق اطلاعات
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
🔴انقلابی که رفت، انقلابی که نیامد
✍ سعید حجاریان
📌بریدهای از متن:
🖊...بعد از جنگ جهانی دوم خسارتهای فراوانی به آلمان وارد شد. این کشور دوپاره شد، اشغال شد، تخریب شد و تعداد زیادی تلفات بهجا ماند. پس از وقوع این سلسله اتفاقات این پرسش مطرح شد که زمانیکه این همه بلا بر سر آلمان میآمد، خدا کجا بوده است؟
🖊یعنی همان سؤالی که برای یهودیان در دوره هولوکاست مطرح شد. مألاً میان خداباوران و خداناباوران دعوای شدیدی بر سر مسئله شر درگرفت. ارجاع به گزارههایی از نیچه به درک بهتر آن فضا کمک میکند هر چند وی جنگ جهانی دوم را ندید و در سال ۱۹۰۰ درگذشت. اما او مسئلهای اساسی و درخور تأمل را طرح کرده بود. در حکمت شادانِ نیچه از قول دیوانهای که خدا را میجست، میخوانیم:
🖊«…خدا مرد! خدا مرده است! ما او را کشتیم! و ما، قاتل قاتلان، چگونه میخواهیم خود را تسلی دهیم؟ کارد ما خون مقدسترین و مقتدرترین چیزی را که دنیا تا همین امروز داشت، ریخت… چه کسی این خون را از دستان ما خواهد زدود؟ کدام آب آن را از ما خواهد شست؟ ما چه مراسم و تشریفات مقدسی را برای کفاره دادن باید برگزار کنیم؟ عظمت این کشتار برای ما بیش از حد بزرگ است. آیا ما خود نبایستی خدایانی شویم تا شایسته این کار گردیم؟»
🖊نیچه از اینکه خدا بهدست انسان از بین رفته است، تحت تأثیر گرفته بود. شاید، توجه وی نه فقط خدا بلکه سنت را نیز دربرمیگرفت. بهویژه آنکه پس از مرگ خدا و سنت متافیزیک جدیدی ساخته نشده بود. او بهدنبال ابرمردی احیاگر بود که چنین نقشی را ایفا کند.
🖊مطابق این نگاه از زمانیکه خدا رفته و دیگر بازنگشته، دوران فترت و پوچی آغاز شده است. دورانی که امکان دارد در آن هر چیزی به وقوع بپیوندد. این وضعیت البته اختصاص بهآنچه مدنظر نیچه بود، ندارد. میتوان پوچی را در رفتن پارادایمها، گفتمانها، دولتها، قهرمانها، و زاده نشدن بدیلهای آنها مشاهده کرد. پوچی وضعیتی است که بهنظر میآید جامعه اکنون ایران با آن دستوپنجه نرم میکند.
🖊از جمله وضعیتهای پوچی وضعیت میان دو انقلاب است. در ایران امروز، دو گروه خود را بهصورت نمایشی انقلابی میخوانند. گروه نخست خود را وارث انقلاب ۵۷ میدانند، حال آنکه نه آن انقلاب را دیدهاند و نه در وقوع آن مدخلیت داشتهاند. البته، عدم مدخلیت در اینجا لزوماً ناظر به سن این انقلابیون نیست.
🖊گروه دوم آن دسته از کنشگران/تحلیلگرانی هستند که از پس وضعیتهای اعتراضی/شبهانقلابی خود را انقلابی میخوانند. اینها از حدود ۲ سال پس از انقلاب ۵۷ به اینسو پیوسته بر این اعتقاد هستند که انقلابی جدید در معرض وقوع است و برای اثبات این وضعیت انقلابی از الفاظ متفاوتی از جمله «نهضت»، «جنبش»، «قیام»، «خیزش» و… استفاده کردهاند.....
👈متن کامل در لینک زیر👇
mashghenow.com/?p=5953
#سعید_حجاریان #سیاست #ایران #انقلاب
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ سعید حجاریان
📌بریدهای از متن:
🖊...بعد از جنگ جهانی دوم خسارتهای فراوانی به آلمان وارد شد. این کشور دوپاره شد، اشغال شد، تخریب شد و تعداد زیادی تلفات بهجا ماند. پس از وقوع این سلسله اتفاقات این پرسش مطرح شد که زمانیکه این همه بلا بر سر آلمان میآمد، خدا کجا بوده است؟
🖊یعنی همان سؤالی که برای یهودیان در دوره هولوکاست مطرح شد. مألاً میان خداباوران و خداناباوران دعوای شدیدی بر سر مسئله شر درگرفت. ارجاع به گزارههایی از نیچه به درک بهتر آن فضا کمک میکند هر چند وی جنگ جهانی دوم را ندید و در سال ۱۹۰۰ درگذشت. اما او مسئلهای اساسی و درخور تأمل را طرح کرده بود. در حکمت شادانِ نیچه از قول دیوانهای که خدا را میجست، میخوانیم:
🖊«…خدا مرد! خدا مرده است! ما او را کشتیم! و ما، قاتل قاتلان، چگونه میخواهیم خود را تسلی دهیم؟ کارد ما خون مقدسترین و مقتدرترین چیزی را که دنیا تا همین امروز داشت، ریخت… چه کسی این خون را از دستان ما خواهد زدود؟ کدام آب آن را از ما خواهد شست؟ ما چه مراسم و تشریفات مقدسی را برای کفاره دادن باید برگزار کنیم؟ عظمت این کشتار برای ما بیش از حد بزرگ است. آیا ما خود نبایستی خدایانی شویم تا شایسته این کار گردیم؟»
🖊نیچه از اینکه خدا بهدست انسان از بین رفته است، تحت تأثیر گرفته بود. شاید، توجه وی نه فقط خدا بلکه سنت را نیز دربرمیگرفت. بهویژه آنکه پس از مرگ خدا و سنت متافیزیک جدیدی ساخته نشده بود. او بهدنبال ابرمردی احیاگر بود که چنین نقشی را ایفا کند.
🖊مطابق این نگاه از زمانیکه خدا رفته و دیگر بازنگشته، دوران فترت و پوچی آغاز شده است. دورانی که امکان دارد در آن هر چیزی به وقوع بپیوندد. این وضعیت البته اختصاص بهآنچه مدنظر نیچه بود، ندارد. میتوان پوچی را در رفتن پارادایمها، گفتمانها، دولتها، قهرمانها، و زاده نشدن بدیلهای آنها مشاهده کرد. پوچی وضعیتی است که بهنظر میآید جامعه اکنون ایران با آن دستوپنجه نرم میکند.
🖊از جمله وضعیتهای پوچی وضعیت میان دو انقلاب است. در ایران امروز، دو گروه خود را بهصورت نمایشی انقلابی میخوانند. گروه نخست خود را وارث انقلاب ۵۷ میدانند، حال آنکه نه آن انقلاب را دیدهاند و نه در وقوع آن مدخلیت داشتهاند. البته، عدم مدخلیت در اینجا لزوماً ناظر به سن این انقلابیون نیست.
🖊گروه دوم آن دسته از کنشگران/تحلیلگرانی هستند که از پس وضعیتهای اعتراضی/شبهانقلابی خود را انقلابی میخوانند. اینها از حدود ۲ سال پس از انقلاب ۵۷ به اینسو پیوسته بر این اعتقاد هستند که انقلابی جدید در معرض وقوع است و برای اثبات این وضعیت انقلابی از الفاظ متفاوتی از جمله «نهضت»، «جنبش»، «قیام»، «خیزش» و… استفاده کردهاند.....
👈متن کامل در لینک زیر👇
mashghenow.com/?p=5953
#سعید_حجاریان #سیاست #ایران #انقلاب
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
مشق نو
انقلابی که رفت، انقلابی که نیامد - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
🔴 جامعه با جنگهای نیابتی ایران مخالف است و به همین دلیل چندان از حمله حماس ابراز خشنودی نکرد / مخالفت مردم با این حمله، ابزاری برای نشان دادن نارضایتی از دولت است!
✍ احمد بخارایی
👈 گفتوگوی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی بازخورد اجتماعی جنگ حماس و اسرائیل
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-166617
🔹 … «در سطح کلان و کلی پدیده #جنگ برای ایرانی که هشت سال در حال جنگ بوده و عوارضش را از نزدیک حس و لمس کرده، پدیده پسندیدهای نیست و در حقیقت به سمت #صلح بیشتر تمایل داریم تا جنگ. گواه این مدعی هم این است که در داخل کشور هم وقتی صحبت از #انقلاب میشود، بسیاری از این جهت که انقلاب را تجربه کرده و پس از هر انقلابی یک سری ناملایمات و حوادث ناخوشایندی وجود دارد و اینگونه نیست که یک شبه ره صد ساله بروند و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اصلاح شود و تنها #ساختار_سیاسی است که همانند یک کودتا یک شبه تغییر میکند، باعث میشود که بسیاری به رغم نارضایتی از وضع موجود، به دلیل اینکه انقلاب همراه با خونریزی و #خشونت و یک نوع #جنگ_داخلی است، با آن موافق نباشند. چنین ذهنیتی را تسری و در سطح جهانی توسعه دهید.» …
… «به صورت خاص در موضوع حمله وسیع و گسترده #حماس به #اسرائیل باید گفت که روشن است که این حمله حساب شده بوده و از آنجایی که هیچ فرد عاقلی وارد نبرد با کشوری که از امکانات نظامی و تسلیحاتی برخوردار است، نمیشود طبیعی است که فلسطینیها به تنهایی این کار را نکردهاند. قطعا پشت آنها به حمایت کشورهایی همچون سوریه و ایران گرم بوده و احتمال قوی در داخل کشور ما هم اطلاعاتی از این حمله وجود داشته است.» …
… حمایت درحالی شکل گرفته که بسیاری از اعتراضات داخلی کشور معطوف به کمکهایی بود که به دولتهای لبنان، فلسطین و سوریه میشود درحالی که اولویت باید کشور خودمان باشد. جنگهای نیابتی که ایران چندین سال است که به راه انداخته، مطلوب اکثریت جامعه نیست. بنابراین حمله حماس تنها مربوط به حماس نیست و عواقبی دارد.» …
… «این حمله وسیع تلفات خود را دارد؛ زمانی که خونی ریخته میشود طبیعتا نگاه تلافیجویانه تشدید میشود. این نگاه ممکن است غیر از فلسطینیها، گریبان دیگران را هم بگیرد. موضوع خاصی که غیرقابل باور بود رفتاری بود که فلسطینیها داشتند. با ذهنیتی که جهانیان نسبت به فلسطینیها به عنوان یک قومی که در ظاهر مظلوم واقع شده، داشتند انتظار میرفت که رفتارهای یک فرد ظالم را نداشته باشند. ولی حمله به آن مهمانی، کشتن، به اسارت گرفتن و سربریدن مردم غیرنظامی، شبیه به یک نیروی متعصبی مثل داعش بود. طبیعی است که اکثریت مردم ایران از هر زاویهای که نگاه میکنند، نباشند.» …
… «طرف مقابل حماس که اسرائیل است، موضع مقابل جمهوری اسلامی را دارد. بسیاری از نارضایتیهایی که در داخل وجود دارد منجر میشود که افراد آگاهانه یا ناآگاهانه به سمت کسانی که موضع موافقی با آنها دارند، تمایل پیدا کنند. در داخل هم که اعتراضات به شدت سرکوب میشود و حتی در سالگرد اعتراضات سال گذشته که مردم به خیابان نیامدند اما مانند یک جنگ داخلی، گاردها و نیروهای انتظامی و بسیج در خیابانها حضور داشتند. این برای یک حکومت بسیار ناپسند است که بخواهد با مردمش چنین برخوردی داشته باشد؛ آن هم حکومتی که داعیه جمهوریت و مردمی بودن را دارد.» …
… «در چنین شرایطی، طبیعی است کشوری که موضع ضد این نظام را میگیرد مردم حس میکنند با خودشان هم موضع است. مجموعه این شرایط دست به دست هم میدهد تا اکثریت جامعه موضع معقولانهای اتخاذ کنند و آن این است که حماس را تایید که نمیکنند هیچ، بلکه گویی رضایت نسبی هم دارند که تفکر حماس گونه به این صورت که امروز بروز پیدا کرده، منکوب شود.» …
… «متاسفانه جامعه ما دو قطبی شده است. وقتی یک قطب رفتاری میکند، قطب مقابل رفتار عکس العملی دارد. یک بخشی از این موضعی که در داخل توسط اکثریت گرفته میشود، به همین اقلیتی بازمیگردد که با سازماندهی و با استفاده از نیروهای دولتی تصویر را به نحوی جلوه میدهند که جامعه ایران از چنین اتفاقی خوشحال است. اما دیدیم که به لحاظ کمی تجمع شکل گرفته بسیار اندک بودند و دوربین جمعیت را از بالا نشان نمیداد. براین اساس اقلیت جامعه از رفتار شنیعانه حماس رضایت داشت و نیروهای دولتی با استفاده از افرادی که از عقلانیت برخوردار نیستند آن را به تصویر کشید.» …
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ احمد بخارایی
👈 گفتوگوی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی بازخورد اجتماعی جنگ حماس و اسرائیل
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-166617
🔹 … «در سطح کلان و کلی پدیده #جنگ برای ایرانی که هشت سال در حال جنگ بوده و عوارضش را از نزدیک حس و لمس کرده، پدیده پسندیدهای نیست و در حقیقت به سمت #صلح بیشتر تمایل داریم تا جنگ. گواه این مدعی هم این است که در داخل کشور هم وقتی صحبت از #انقلاب میشود، بسیاری از این جهت که انقلاب را تجربه کرده و پس از هر انقلابی یک سری ناملایمات و حوادث ناخوشایندی وجود دارد و اینگونه نیست که یک شبه ره صد ساله بروند و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اصلاح شود و تنها #ساختار_سیاسی است که همانند یک کودتا یک شبه تغییر میکند، باعث میشود که بسیاری به رغم نارضایتی از وضع موجود، به دلیل اینکه انقلاب همراه با خونریزی و #خشونت و یک نوع #جنگ_داخلی است، با آن موافق نباشند. چنین ذهنیتی را تسری و در سطح جهانی توسعه دهید.» …
… «به صورت خاص در موضوع حمله وسیع و گسترده #حماس به #اسرائیل باید گفت که روشن است که این حمله حساب شده بوده و از آنجایی که هیچ فرد عاقلی وارد نبرد با کشوری که از امکانات نظامی و تسلیحاتی برخوردار است، نمیشود طبیعی است که فلسطینیها به تنهایی این کار را نکردهاند. قطعا پشت آنها به حمایت کشورهایی همچون سوریه و ایران گرم بوده و احتمال قوی در داخل کشور ما هم اطلاعاتی از این حمله وجود داشته است.» …
… حمایت درحالی شکل گرفته که بسیاری از اعتراضات داخلی کشور معطوف به کمکهایی بود که به دولتهای لبنان، فلسطین و سوریه میشود درحالی که اولویت باید کشور خودمان باشد. جنگهای نیابتی که ایران چندین سال است که به راه انداخته، مطلوب اکثریت جامعه نیست. بنابراین حمله حماس تنها مربوط به حماس نیست و عواقبی دارد.» …
… «این حمله وسیع تلفات خود را دارد؛ زمانی که خونی ریخته میشود طبیعتا نگاه تلافیجویانه تشدید میشود. این نگاه ممکن است غیر از فلسطینیها، گریبان دیگران را هم بگیرد. موضوع خاصی که غیرقابل باور بود رفتاری بود که فلسطینیها داشتند. با ذهنیتی که جهانیان نسبت به فلسطینیها به عنوان یک قومی که در ظاهر مظلوم واقع شده، داشتند انتظار میرفت که رفتارهای یک فرد ظالم را نداشته باشند. ولی حمله به آن مهمانی، کشتن، به اسارت گرفتن و سربریدن مردم غیرنظامی، شبیه به یک نیروی متعصبی مثل داعش بود. طبیعی است که اکثریت مردم ایران از هر زاویهای که نگاه میکنند، نباشند.» …
… «طرف مقابل حماس که اسرائیل است، موضع مقابل جمهوری اسلامی را دارد. بسیاری از نارضایتیهایی که در داخل وجود دارد منجر میشود که افراد آگاهانه یا ناآگاهانه به سمت کسانی که موضع موافقی با آنها دارند، تمایل پیدا کنند. در داخل هم که اعتراضات به شدت سرکوب میشود و حتی در سالگرد اعتراضات سال گذشته که مردم به خیابان نیامدند اما مانند یک جنگ داخلی، گاردها و نیروهای انتظامی و بسیج در خیابانها حضور داشتند. این برای یک حکومت بسیار ناپسند است که بخواهد با مردمش چنین برخوردی داشته باشد؛ آن هم حکومتی که داعیه جمهوریت و مردمی بودن را دارد.» …
… «در چنین شرایطی، طبیعی است کشوری که موضع ضد این نظام را میگیرد مردم حس میکنند با خودشان هم موضع است. مجموعه این شرایط دست به دست هم میدهد تا اکثریت جامعه موضع معقولانهای اتخاذ کنند و آن این است که حماس را تایید که نمیکنند هیچ، بلکه گویی رضایت نسبی هم دارند که تفکر حماس گونه به این صورت که امروز بروز پیدا کرده، منکوب شود.» …
… «متاسفانه جامعه ما دو قطبی شده است. وقتی یک قطب رفتاری میکند، قطب مقابل رفتار عکس العملی دارد. یک بخشی از این موضعی که در داخل توسط اکثریت گرفته میشود، به همین اقلیتی بازمیگردد که با سازماندهی و با استفاده از نیروهای دولتی تصویر را به نحوی جلوه میدهند که جامعه ایران از چنین اتفاقی خوشحال است. اما دیدیم که به لحاظ کمی تجمع شکل گرفته بسیار اندک بودند و دوربین جمعیت را از بالا نشان نمیداد. براین اساس اقلیت جامعه از رفتار شنیعانه حماس رضایت داشت و نیروهای دولتی با استفاده از افرادی که از عقلانیت برخوردار نیستند آن را به تصویر کشید.» …
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
دیدبان ایران
بخارایی، جامعهشناس:جامعه با جنگهای نیابتی ایران مخالف است و به همین دلیل چندان از حمله حماس ابراز خشنودی نکرد/ مخالفت مردم با…
بخارایی، مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی انجمن جامعهشناسی در تحلیل خود از علت دوقطبی شکل گرفته در موضوع حمله حماس به اسرائیل به دیدهبان ایران گفت: طرف مقابل حماس که اسرائیل است، موضع مقابل جمهوری اسلامی را دارد. بسیاری از نارضایتیهایی که در داخل وجود دارد…
🔴 انقلاب ۵۷ چقدر ضدامریکایی بود؟
✍ مهران صولتی
👈احمد وحیدی وزیر کشور دولت سیزدهم اخیرا گفته است که؛ انقلاب اسلامی از اساس درست شده تا شاخ استکبار و ظلم را بشکند حال ما برویم و هر چه غرب می گویند را بپذیریم!
شاید بعد از گشایش سپهر سیاسی در دوران پس از دوم خرداد ۷۶ بود که بحث ضرورت مذاکره با امریکا به موضوع مهمی در عرصه عمومی ایران تبدیل شد. پیشاهنگ این حرکت هم بدون شک صادق زیبا کلام بود که کوشید تا از یک تابوی تقریبا سی ساله درباره ممنوعیت مذاکره و رابطه با امریکا بگذرد. در همان ایام بود که این بحث هم مطرح شد که آیا انقلاب ۵۷ ماهیتی غرب ستیز و به ویژه ضدامریکایی داشته است یا این که این ضدیت بعد از تسخیر سفارت امریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به انقلاب ضمیمه شده است.
در سال های اخیر و به ویژه با پررنگ شدن فشارهای امریکا بر کشورمان از طریق تحریم ها پرسش از ماهیت انقلاب ۵۷ و نسبت آن با امریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. اکنون اما پرسش اصلی این است که انقلاب اسلامی در ماهیت اولیه خود چقدر ضدامریکایی بوده است؟ به نظر می رسد برخورد تجربی با این پرسش رجوع به شعارهای پیش و پس از انقلاب است که بیان گر بخش مهمی از واقعیت های اجتماعی - سیاسی در آن دوره اند. محمدحسین پناهی با جمع آوری و تحلیل شعارهای انقلاب در بازه زمانی مهر ۵۶ تا شهریور ۶۰ کوشیده است تا تحلیلی جامعه شناختی از تحولات پیش و پس از انقلاب بدست دهد. این جا 👇👇
https://qjss.atu.ac.ir/article_5188.html
برخی نتایج این پژوهش می تواند پاسخگوی پرسش اصلی این یادداشت باشد:
🔺 مطابق یکی از تقسیم بندی های شعارها، بیشترین اعتراضات با فراوانی ۸۶۳ مربوط به انتقاد از وضعیت سیاسی رژیم شاه بوده است.
🔺 نتیجه دیگر نشان می دهد که اهداف فرهنگی انقلاب با فراوانی ۳۵۹ شعار بیش از اهداف سیاسی و اقتصادی برای مردم مهم بوده اند.
🔺 مطابق تقسیم بندی دیگر خواسته آزادی ها و حقوق سیاسی با فراوانی ۶۹ شعار مهم ترین مطالبه ایرانیان بوده است.
🔺نتیجه دیگر نشان می دهد که در میان اهداف فرهنگی انقلاب؛ شهادت طلبی با فراوانی ۱۴۸ شعار مهم ترین آرمان انقلابیون بوده است.
🔺 مطابق جدول دیگر انتقاد از شاه با فراوانی ۸۶۳ شعار بیشترین و اعتراض به وابستگی شاه به قدرت های بیگانه (احتمالا شعار مرگ بر امریکا) با ۳۷ شعار دارای کمترین فراوانی بوده است.
🔹 نکته پایانی: همچنان که برخی پژوهش گران پیش از این هم گفته اند ماهیت ضدامریکایی انقلاب ایران ادعایی غیرتجربی و اثبات نشده است. بند آخر بررسی مقاله پناهی هم نشان می دهد که کمترین شعارها ناظر به هدف قرار دادن امریکا در اجتماعات مردمی می باشد. حال باید به این پرسش پاسخ داد که چه کسانی و با چه انگیزه هایی موفق شدند که ضدیت امریکا را به هدف اصلی مبارزات پساانقلابی تبدیل کنند؟
#انقلاب
#پناهی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ مهران صولتی
👈احمد وحیدی وزیر کشور دولت سیزدهم اخیرا گفته است که؛ انقلاب اسلامی از اساس درست شده تا شاخ استکبار و ظلم را بشکند حال ما برویم و هر چه غرب می گویند را بپذیریم!
شاید بعد از گشایش سپهر سیاسی در دوران پس از دوم خرداد ۷۶ بود که بحث ضرورت مذاکره با امریکا به موضوع مهمی در عرصه عمومی ایران تبدیل شد. پیشاهنگ این حرکت هم بدون شک صادق زیبا کلام بود که کوشید تا از یک تابوی تقریبا سی ساله درباره ممنوعیت مذاکره و رابطه با امریکا بگذرد. در همان ایام بود که این بحث هم مطرح شد که آیا انقلاب ۵۷ ماهیتی غرب ستیز و به ویژه ضدامریکایی داشته است یا این که این ضدیت بعد از تسخیر سفارت امریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به انقلاب ضمیمه شده است.
در سال های اخیر و به ویژه با پررنگ شدن فشارهای امریکا بر کشورمان از طریق تحریم ها پرسش از ماهیت انقلاب ۵۷ و نسبت آن با امریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. اکنون اما پرسش اصلی این است که انقلاب اسلامی در ماهیت اولیه خود چقدر ضدامریکایی بوده است؟ به نظر می رسد برخورد تجربی با این پرسش رجوع به شعارهای پیش و پس از انقلاب است که بیان گر بخش مهمی از واقعیت های اجتماعی - سیاسی در آن دوره اند. محمدحسین پناهی با جمع آوری و تحلیل شعارهای انقلاب در بازه زمانی مهر ۵۶ تا شهریور ۶۰ کوشیده است تا تحلیلی جامعه شناختی از تحولات پیش و پس از انقلاب بدست دهد. این جا 👇👇
https://qjss.atu.ac.ir/article_5188.html
برخی نتایج این پژوهش می تواند پاسخگوی پرسش اصلی این یادداشت باشد:
🔺 مطابق یکی از تقسیم بندی های شعارها، بیشترین اعتراضات با فراوانی ۸۶۳ مربوط به انتقاد از وضعیت سیاسی رژیم شاه بوده است.
🔺 نتیجه دیگر نشان می دهد که اهداف فرهنگی انقلاب با فراوانی ۳۵۹ شعار بیش از اهداف سیاسی و اقتصادی برای مردم مهم بوده اند.
🔺 مطابق تقسیم بندی دیگر خواسته آزادی ها و حقوق سیاسی با فراوانی ۶۹ شعار مهم ترین مطالبه ایرانیان بوده است.
🔺نتیجه دیگر نشان می دهد که در میان اهداف فرهنگی انقلاب؛ شهادت طلبی با فراوانی ۱۴۸ شعار مهم ترین آرمان انقلابیون بوده است.
🔺 مطابق جدول دیگر انتقاد از شاه با فراوانی ۸۶۳ شعار بیشترین و اعتراض به وابستگی شاه به قدرت های بیگانه (احتمالا شعار مرگ بر امریکا) با ۳۷ شعار دارای کمترین فراوانی بوده است.
🔹 نکته پایانی: همچنان که برخی پژوهش گران پیش از این هم گفته اند ماهیت ضدامریکایی انقلاب ایران ادعایی غیرتجربی و اثبات نشده است. بند آخر بررسی مقاله پناهی هم نشان می دهد که کمترین شعارها ناظر به هدف قرار دادن امریکا در اجتماعات مردمی می باشد. حال باید به این پرسش پاسخ داد که چه کسانی و با چه انگیزه هایی موفق شدند که ضدیت امریکا را به هدف اصلی مبارزات پساانقلابی تبدیل کنند؟
#انقلاب
#پناهی
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
🔴 زینب و نرجس سلیمانی گفتند با #شهید شدن مردم درخت انقلاب تناور میشود.
وقتی اکثریت ملت نمیتوانند گوشت گوساله و گوسفندی ۵۸۰ و ۶۳۰ هزارتومانی بخرند قاعدتا خونشان پروتئین لازم را برای تناور کردن درخت #انقلاب ندارد.
بهتر نیست خونِ پرخاصیت را از برخی #مسئولان و برخوردارها بگیرند؟
✍️امید فراغت
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
وقتی اکثریت ملت نمیتوانند گوشت گوساله و گوسفندی ۵۸۰ و ۶۳۰ هزارتومانی بخرند قاعدتا خونشان پروتئین لازم را برای تناور کردن درخت #انقلاب ندارد.
بهتر نیست خونِ پرخاصیت را از برخی #مسئولان و برخوردارها بگیرند؟
✍️امید فراغت
👈👥💬🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
🔴 مرگ یک تولد!
✍ صفیه رکنی
👈 تولد روزی از روزهای زندگی است با این تفاوت که به تو یادآوری می کند یکسال دیگر از نفس کشیدن،دیدن،شنیدن، خندیدن،گریه کردن،اندیشیدن و خلاصه زندگی کردنت گذشت و تو به اندازه یک سال دیگر به مرگ این نقطه مبهم ،تلخ و ترسناک پایانی زندگی نزدیک میشوی.
🔸نسل ما،بخصوص مثل ماهایی که در خانوادههای سنتی و مذهبی به دنیا آمدهایم،معمولا از تبریک و جشن تولد در دوران کودکی محروم بودهاند.
اما در بزرگسالی سالهاست روز تولد یادآور خاطرات خوشی است که به یمن وجود فرزندان نیک،خانواده و اقوام مهربان و دانش آموزان خوبم به من هدیه شده است،که سپاسگزار و قدردان تک تک شان هستم.
🔸اما از اینها که بگذریم،روز تولد من به واسطه همزمانی با بیست و دوم بهمن، برایم تداعی کننده خاطرات و مسایل پیچیده اجتماعی و سیاسی است که همچون گذر عمر هر سال با تغییرات عجیب و غریب غافلگیرم کرده...
🔸یادم می آید در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب،همان موقع که حتی روز تولدم را نمی دانستم،کودکی بودم پر از شور تغییر و تحولات اجتماعیِ درآمیخته با شوق وطن دوستی و عرق مذهبی ناشی از تربیت خانوادگی...
سرمست از انقلابی گری و خوشحال از اسلامی شدن جامعه،پدرم راضی بود که می توانست دخترانش را بدون نگرانی از تحصیل در مدارس مختلط دوباره به مدارس تفکیک شده جنسیتی بفرستد و من هم خوشحال از اینکه مجبور نبودم هر روز صبح، قبل از ورود به مدرسه چادرم را به زور داخل کیف جا داده و تِل صورتی ست شده با سارافون و جوراب فرم مدرسه را روی موهای آشفته شده زیر چادر دخترک کلاس اولی،مرتب کنم.
حالا به سن تکلیف شرعی نرسیده روسری سرمی کردیم و زیر آن هرچه بود، بود....
🔸جنگ شروع شد،برادر دبیرستانی که تا حالا پاتقش بسیج مسجد محله بود، مثل خیلی از نوجوان های دیگر قصد جبهه کرد،سنش کم بود، هنوز دوم دبیرستان را می گذراند که با اصرار و ابرام عازم شد.رفت و آمد و رفت و آمد....تا رسید به کنکور، زخمی بود و روی ویلچر آزمون کنکور داد، دانشگاه قبول شد، اما به قول خودش برای خدمت به امام زمان از ادامه تحصیل انصراف داد و به خدمت سپاه پاسداران درآمد، و بعد از مدتی در سیزدهمین سفرش به جبهه،در حالیکه من اول راهنمایی بودم،به آنچه آرزویش می کرد رسید و شهید شد.
فضای خانواده کاملا تحت الشعاع فقدان پسر ارشد بود و من هم با تمام نیرو تلاش می کردم درس بخوانم تا بتوانم در آینده به انقلاب خدمت کنم و در عین حال برای جبهه لباس ببافم و...
🔸هنوز نمیدانستم چه روزی متولد شده ام، یعنی اصلا برایم مهم نبود و به آن توجه نکرده بودم، تا هنگام ثبت نام کنکور که برای اولین بار به روز تولدم دقت کرده و با آن روحیه انقلابی خدا می داند که چه ذوقی کردم از اینکه روز تولد من همزمان با سالروز پیروزی انقلاب است.
🔸حالا شرکت در راهپیمایی بیست و دوم بهمن برایم جذابیتی مضاعف داشت.شادی روز تولد برایم علاوه بر نوید بزرگ شدن و رشد شخصی،به معنای پاگرفتن درخت انقلاب و نزدیک شدن به برداشت ثمره این نهال که خونها به پایش ریخته شده،هم بود...
🔸دو سال بعد،خیلی اتفاقی مراسم ازدواجمان درست روز بیست و دوم بهمن بود و من چقدر این مساله را به فال نیک گرفتم و در دلم قند آب کردم...
🔸سالها یکی پس از دیگری میگذشت، نسل ما رسما وارد بازار کار شده بود، هر کدام در هرجایی مشغول و پر از امید برای ساختن آینده،با تمام توان تلاش میکردیم.
🔸زندگی ادامه داشت و جامعه متأثر از اتفاقات متعدد اجتماعی و سیاسی از گذرگاه زمان عبور می کرد....گذرگاهی که هرروز تنگ و تنگ تر شد،از اتفاقات تیر هفتاد و هشت که شیرینی خرداد هفتاد و شش را به کام مان تلخ کرد تا انتخابات هشتاد و هشت و وقایع عجیب و غریب پس از آن، آبان نود و هشت و پاییز و زمستان چهارصد و یک و.... و دهها اتفاق دیگر که از حوصله این نوشتار خارج است،اما به نظر هر کدام به تنهایی پتانسیل از پا انداختن حیات اجتماعی یک کشور را داشتند...
🔸در همه این سالها تا مدتها،علی رغم همه تلخی ها و پیمان شکنی ها،تلاش می کردم ته مانده ی باورهایم در پستوی ذهن حفظ شود. همچون جامعه که در گذر از تنگراه ساخته و پرداخته شده توسط سیاستمداران ناکارآمدش هر روز با موج دردی جدید از گرانی،کمبود،اختلاس،بی کفایتی،دروغ و دهها مساله ریز و درشت دیگر سرش را به در و دیوار می کوبیدند، اما باز ادامه مسیر میداد...
🔸زمان همچنان میگذشت و هر سال که این روز می رسید شادی اش کمرنگ تر از سال قبل میشد و جای آن را حسرت و غم می گرفت،حسرت روزگارانی که گذشت،امیدهایی که ناامید شد، جانهایی که گرفته شد،پاهایی که در مسیر سخت از پا درآمد و خلاصه حسرت رسیدنی که هرگز میسر نشد
🔸حالا بعد از این سالها روز تولدم برای من صرفا یک معنا دارد: نزدیک تر شدن به نقطه پایان...
#انقلاب_اسلامی
#بیست_و_دوم_بهمن
#برای_ایران
#برای_آینده
#برای_آزادی
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
✍ صفیه رکنی
👈 تولد روزی از روزهای زندگی است با این تفاوت که به تو یادآوری می کند یکسال دیگر از نفس کشیدن،دیدن،شنیدن، خندیدن،گریه کردن،اندیشیدن و خلاصه زندگی کردنت گذشت و تو به اندازه یک سال دیگر به مرگ این نقطه مبهم ،تلخ و ترسناک پایانی زندگی نزدیک میشوی.
🔸نسل ما،بخصوص مثل ماهایی که در خانوادههای سنتی و مذهبی به دنیا آمدهایم،معمولا از تبریک و جشن تولد در دوران کودکی محروم بودهاند.
اما در بزرگسالی سالهاست روز تولد یادآور خاطرات خوشی است که به یمن وجود فرزندان نیک،خانواده و اقوام مهربان و دانش آموزان خوبم به من هدیه شده است،که سپاسگزار و قدردان تک تک شان هستم.
🔸اما از اینها که بگذریم،روز تولد من به واسطه همزمانی با بیست و دوم بهمن، برایم تداعی کننده خاطرات و مسایل پیچیده اجتماعی و سیاسی است که همچون گذر عمر هر سال با تغییرات عجیب و غریب غافلگیرم کرده...
🔸یادم می آید در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب،همان موقع که حتی روز تولدم را نمی دانستم،کودکی بودم پر از شور تغییر و تحولات اجتماعیِ درآمیخته با شوق وطن دوستی و عرق مذهبی ناشی از تربیت خانوادگی...
سرمست از انقلابی گری و خوشحال از اسلامی شدن جامعه،پدرم راضی بود که می توانست دخترانش را بدون نگرانی از تحصیل در مدارس مختلط دوباره به مدارس تفکیک شده جنسیتی بفرستد و من هم خوشحال از اینکه مجبور نبودم هر روز صبح، قبل از ورود به مدرسه چادرم را به زور داخل کیف جا داده و تِل صورتی ست شده با سارافون و جوراب فرم مدرسه را روی موهای آشفته شده زیر چادر دخترک کلاس اولی،مرتب کنم.
حالا به سن تکلیف شرعی نرسیده روسری سرمی کردیم و زیر آن هرچه بود، بود....
🔸جنگ شروع شد،برادر دبیرستانی که تا حالا پاتقش بسیج مسجد محله بود، مثل خیلی از نوجوان های دیگر قصد جبهه کرد،سنش کم بود، هنوز دوم دبیرستان را می گذراند که با اصرار و ابرام عازم شد.رفت و آمد و رفت و آمد....تا رسید به کنکور، زخمی بود و روی ویلچر آزمون کنکور داد، دانشگاه قبول شد، اما به قول خودش برای خدمت به امام زمان از ادامه تحصیل انصراف داد و به خدمت سپاه پاسداران درآمد، و بعد از مدتی در سیزدهمین سفرش به جبهه،در حالیکه من اول راهنمایی بودم،به آنچه آرزویش می کرد رسید و شهید شد.
فضای خانواده کاملا تحت الشعاع فقدان پسر ارشد بود و من هم با تمام نیرو تلاش می کردم درس بخوانم تا بتوانم در آینده به انقلاب خدمت کنم و در عین حال برای جبهه لباس ببافم و...
🔸هنوز نمیدانستم چه روزی متولد شده ام، یعنی اصلا برایم مهم نبود و به آن توجه نکرده بودم، تا هنگام ثبت نام کنکور که برای اولین بار به روز تولدم دقت کرده و با آن روحیه انقلابی خدا می داند که چه ذوقی کردم از اینکه روز تولد من همزمان با سالروز پیروزی انقلاب است.
🔸حالا شرکت در راهپیمایی بیست و دوم بهمن برایم جذابیتی مضاعف داشت.شادی روز تولد برایم علاوه بر نوید بزرگ شدن و رشد شخصی،به معنای پاگرفتن درخت انقلاب و نزدیک شدن به برداشت ثمره این نهال که خونها به پایش ریخته شده،هم بود...
🔸دو سال بعد،خیلی اتفاقی مراسم ازدواجمان درست روز بیست و دوم بهمن بود و من چقدر این مساله را به فال نیک گرفتم و در دلم قند آب کردم...
🔸سالها یکی پس از دیگری میگذشت، نسل ما رسما وارد بازار کار شده بود، هر کدام در هرجایی مشغول و پر از امید برای ساختن آینده،با تمام توان تلاش میکردیم.
🔸زندگی ادامه داشت و جامعه متأثر از اتفاقات متعدد اجتماعی و سیاسی از گذرگاه زمان عبور می کرد....گذرگاهی که هرروز تنگ و تنگ تر شد،از اتفاقات تیر هفتاد و هشت که شیرینی خرداد هفتاد و شش را به کام مان تلخ کرد تا انتخابات هشتاد و هشت و وقایع عجیب و غریب پس از آن، آبان نود و هشت و پاییز و زمستان چهارصد و یک و.... و دهها اتفاق دیگر که از حوصله این نوشتار خارج است،اما به نظر هر کدام به تنهایی پتانسیل از پا انداختن حیات اجتماعی یک کشور را داشتند...
🔸در همه این سالها تا مدتها،علی رغم همه تلخی ها و پیمان شکنی ها،تلاش می کردم ته مانده ی باورهایم در پستوی ذهن حفظ شود. همچون جامعه که در گذر از تنگراه ساخته و پرداخته شده توسط سیاستمداران ناکارآمدش هر روز با موج دردی جدید از گرانی،کمبود،اختلاس،بی کفایتی،دروغ و دهها مساله ریز و درشت دیگر سرش را به در و دیوار می کوبیدند، اما باز ادامه مسیر میداد...
🔸زمان همچنان میگذشت و هر سال که این روز می رسید شادی اش کمرنگ تر از سال قبل میشد و جای آن را حسرت و غم می گرفت،حسرت روزگارانی که گذشت،امیدهایی که ناامید شد، جانهایی که گرفته شد،پاهایی که در مسیر سخت از پا درآمد و خلاصه حسرت رسیدنی که هرگز میسر نشد
🔸حالا بعد از این سالها روز تولدم برای من صرفا یک معنا دارد: نزدیک تر شدن به نقطه پایان...
#انقلاب_اسلامی
#بیست_و_دوم_بهمن
#برای_ایران
#برای_آینده
#برای_آزادی
🇮🇷 https://t.iss.one/didehban_iran 🇮🇷
Telegram
دیده بان ایران
این کانال تحلیلی،خبری با باوربه کلیت انقلاب اسلامی۵۷،قانون اساسی ودرجهةمنافع ملی بانگاهی نقادانة وبدون تعصب به نقد نظام(ازصدرتاذیل)واصولگرایان،اصلاحطلبان وتناقضات آنهامیپردازد
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
♦️چگونه در انتخابات مجلس شرکت کنیم؟! (۱۶)
| آیا جمعه، روز همهپرسی در مورد نظام است؟
پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
#انتخابات #مجلس #انتخابات_مجلس #اصلاحطلبان_حکومتی #مشروعیت #نظام_سیاسی #انقلاب_۵۷ #رأی
✍ احمد_بخارایی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
| آیا جمعه، روز همهپرسی در مورد نظام است؟
پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
#انتخابات #مجلس #انتخابات_مجلس #اصلاحطلبان_حکومتی #مشروعیت #نظام_سیاسی #انقلاب_۵۷ #رأی
✍ احمد_بخارایی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 کسی از دموکراسی حرفی نمیزد
✍ علیرضا شریفی
👈 گفته شده و همچنان گفته میشود که ایرانیان در جریان انقلاب ۵۷، میدانستند "چه نمیخواهند" اما از این که "چه میخواهند"، آگاهی نداشتند و چیزی نمی دانستند.
بر این گفته، بسیار تاکید شده و بسیاری نیز آن را به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر پذیرفتهاند؛ در حالی که قضیه کاملأ بر عکس است و باید گفت از قضا مردمان آن دهه، خیلی هم خوب میدانستند چه میخواهند و از مطالبه خود به درستی اگاه بودند: بدون تردید آنها انقلاب اسلامی میخواستند یا حداقل جمهوری اسلامی میخواستند آن هم "نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد" و به خواسته خود نیز دست یافتند.
همانطور که در #انقلاب_مشروطه، مردم مشروطه میخواستند و به آن دست یافتند و در دوران رضا شاه #مدرنیته را لازم داشتند و باز هم به آن دست یافتند. همین مردم در مبارزات سالهای ۳۰ تا ۳۲ ملی شدن صنعت نفت را میخواستند و نفت ملی شد و بعد ثبات سیاسی را خواستار شدند و به "جزیره ثبات" رسیدند؛ اما این کافی نبود، مدینه فاضله دور بود، همه چیز غربزده به نظر میرسید و بی عدالتی هم بود و در این حال گمان میرفت کیمیایی به نام اسلام وجود دارد که میتواند هر چیزی را حتی چوب و سنگ را هم تبدیل به زر کند؛ این بود که چپها و راستها در کنار اسلامگرایان جبهه متحدی ایجاد کردند تا رویای خود را محقق کنند. رویایشان خیلی روشن بود.
در این دوره، آنها که مخالف این روند بودند، حرفی برای گفتن و رویایی برای عرضه کردن، نداشتند. از این رو از #دموکراسی حرفی در میان نبود، از حقوق مدنی و #جامعه_مدنی، از #حقوق_بشر و #حقوق-شهروندی نیز تقریبا حرفی در میان نبود.
در واقع کسی اهمیت چندانی برای این موضوعات قائل نبود. تصور انقلاب گرایان این بود که چون که صد آید (انقلاب اسلامی بشود) نود ( آزادی و دموکراسی) هم قاعدتا پیش ماست و اگر نباشد هم اهمیتی ندارد چون کیمیا کار خودش را میکند.
بنابراین باید گفت آنها دقیقا میدانستند چه میخواهند اما نمی دانستند که چه نمیخواهند. آنها به آزادی مثبت اندیشیده بودند اما آزادی منفی را جدی نگرفته بودند: این که قیم نمیخواهند، نظارت استصوابی نمیخواهند، قانونگریزی نمیخواهند، غرب ستیزی نمیخواهند، آمران به معروف نمیخواهند، تبعیض نمیخواهند، دخالت در حریم خصوصی را نمیخواهند و ...
و حالا پرسش این است که ما در این مقطع چه میخواهیم؟ حالا ما بر عکس نسل انقلابگر میدانیم چه نمیخواهیم ولی در این که چه میخواهیم متفق نیستیم. آیا ما یکپارچه خواهان دموکراسی هستیم؟ آیا میخواهیم به جامعهی باز برسیم؟
در یک کلام رویای ما فارغ از آنچه رویا فروشان میگویند چیست؟
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ علیرضا شریفی
👈 گفته شده و همچنان گفته میشود که ایرانیان در جریان انقلاب ۵۷، میدانستند "چه نمیخواهند" اما از این که "چه میخواهند"، آگاهی نداشتند و چیزی نمی دانستند.
بر این گفته، بسیار تاکید شده و بسیاری نیز آن را به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر پذیرفتهاند؛ در حالی که قضیه کاملأ بر عکس است و باید گفت از قضا مردمان آن دهه، خیلی هم خوب میدانستند چه میخواهند و از مطالبه خود به درستی اگاه بودند: بدون تردید آنها انقلاب اسلامی میخواستند یا حداقل جمهوری اسلامی میخواستند آن هم "نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد" و به خواسته خود نیز دست یافتند.
همانطور که در #انقلاب_مشروطه، مردم مشروطه میخواستند و به آن دست یافتند و در دوران رضا شاه #مدرنیته را لازم داشتند و باز هم به آن دست یافتند. همین مردم در مبارزات سالهای ۳۰ تا ۳۲ ملی شدن صنعت نفت را میخواستند و نفت ملی شد و بعد ثبات سیاسی را خواستار شدند و به "جزیره ثبات" رسیدند؛ اما این کافی نبود، مدینه فاضله دور بود، همه چیز غربزده به نظر میرسید و بی عدالتی هم بود و در این حال گمان میرفت کیمیایی به نام اسلام وجود دارد که میتواند هر چیزی را حتی چوب و سنگ را هم تبدیل به زر کند؛ این بود که چپها و راستها در کنار اسلامگرایان جبهه متحدی ایجاد کردند تا رویای خود را محقق کنند. رویایشان خیلی روشن بود.
در این دوره، آنها که مخالف این روند بودند، حرفی برای گفتن و رویایی برای عرضه کردن، نداشتند. از این رو از #دموکراسی حرفی در میان نبود، از حقوق مدنی و #جامعه_مدنی، از #حقوق_بشر و #حقوق-شهروندی نیز تقریبا حرفی در میان نبود.
در واقع کسی اهمیت چندانی برای این موضوعات قائل نبود. تصور انقلاب گرایان این بود که چون که صد آید (انقلاب اسلامی بشود) نود ( آزادی و دموکراسی) هم قاعدتا پیش ماست و اگر نباشد هم اهمیتی ندارد چون کیمیا کار خودش را میکند.
بنابراین باید گفت آنها دقیقا میدانستند چه میخواهند اما نمی دانستند که چه نمیخواهند. آنها به آزادی مثبت اندیشیده بودند اما آزادی منفی را جدی نگرفته بودند: این که قیم نمیخواهند، نظارت استصوابی نمیخواهند، قانونگریزی نمیخواهند، غرب ستیزی نمیخواهند، آمران به معروف نمیخواهند، تبعیض نمیخواهند، دخالت در حریم خصوصی را نمیخواهند و ...
و حالا پرسش این است که ما در این مقطع چه میخواهیم؟ حالا ما بر عکس نسل انقلابگر میدانیم چه نمیخواهیم ولی در این که چه میخواهیم متفق نیستیم. آیا ما یکپارچه خواهان دموکراسی هستیم؟ آیا میخواهیم به جامعهی باز برسیم؟
در یک کلام رویای ما فارغ از آنچه رویا فروشان میگویند چیست؟
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴🔹 چرا نتیجه انقلاب اسلامی چیزی فراتر از یک جابهجایی سیاسی نبود؟
✍ مهران صولتی
#استیون_سیدمن: فرانسه مانند تمامی اروپا دستخوش تغییر فرهنگی عظیمی بود که در نهایت سرنوشت تمامی جوامع را تعیین می کرد. این تغییر گذار از جهان بینی مذهبی و متافیزیکی به جهان بینی علمی بود. اختلاف میان این دو نوع جهان بینی در فرانسه قرن نوزدهم به اوج خود رسیده بود.
#میشل_فوکو: یکی از چیزهای سرشت نمای این رویداد انقلابی (انقلاب ۵۷) این واقعیت است که این رویداد انقلابی ارادهای مطلقا جمعی را نمایان می کند. اراده جمعی در اینجا یک ابزار نظری است که حقوقدانان یا فیلسوفان به کمک آن واقعیت را توضیح میدهند.
✅ عبدالکریم سروش معتقد است که انقلاب اسلامی فاقد تئوری بود و اگر تلاشهای نظری علی شریعتی را از آن بگیریم از تنها پشتوانه تئوریک خود تهی می شود، لذا بهتر آن بود که انقلاب دیرتر به پیروزی می رسید. اما در آن سو انقلاب فرانسه متکی بر پشتوانه عظیمی به نام عصر روشنگری ملهم از آموزه های ولتر، روسو و دیدهرو بود که به سهم خود ذخائر چشمگیری به حساب می آمدند.
✅ رضا نجف زاده در کتاب؛ تجدد رمانتیک و علوم شاهی بر آن است تا از نسبت میان دانش و قدرت در دوران پهلوی اول و دوم سراغ گیرد و نشان دهد که چگونه حکومت در پی تاسیس علومی برای مشروعیت بخشیدن به قدرت خود بود. نجف زاده معتقد است که اهتمام پهلوی ها به ایجاد علوم شاهی به نحوی آمرانه موجبات مقاومت جامعه و روی کردن آن به علوم غیر شاهی را فراهم آورد.
✅ انقلاب اسلامی بر خلاف انقلاب فرانسه یک گسست پارادایمیک نبود چون علوم شاهی پیش از انقلاب به علوم اسلامی بعد از انقلاب تبدیل شدند. از آنجا که دانش و دانشگاه هم به نحو آمرانه تاسیس شدند نتوانستند افکار ایرانیان را از جهان بینی مذهبی به جهان بینی علمی رهنمون شوند (واکنش به دانش شاهی در شکل مقاومت دینی در دهه پنجاه خود را نشان داد).
✅ بعد از انقلاب اسلامی هم تلاش شد تا علم در دین استحاله و از استقلال، انتقاد و رادیکالیته تهی شود. انقلاب فرهنگی تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت به وسیله تاسیس علومی بود که پیشاپیش از وجوه انتقادی خود خالی شده بودند. علم بیوطن برچسب غربی خورد و سعی شد تا با تولید بی رویه شبه علم سکه آن از رونق بیفتد. پروژه تاسیس علوم انسانی اسلامی آخرین تیر ترکش حکومت بود.
✅ انقلاب ها اگر نتوانند تغییرات فرهنگی و اقتصادی را نمایندگی کنند صرفا به یک جابهجایی سیاسی در الیت قدرت تنزل مییابند. انقلاب اسلامی نه به تغییر جهانبینی (گسست پارادایمیک) انجامید و نه نتوانست طرحی برای گذار از اقتصاد دولتی و رانتی به اقتصاد آزاد و متکی بر بخش خصوصی ارائه دهد لذا نتوانست دستاورد قابل توجهی در تاریخ بلند ایران زمین به خود اختصاص دهد. شاید به همین دلیل باید بگوییم انقلاب مشروطه از آن مهمتر بود!
✍#میشل_فوکو
#استیون_سیدمن
#انقلاب_فرانسه
#انقلاب_اسلامی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ مهران صولتی
#استیون_سیدمن: فرانسه مانند تمامی اروپا دستخوش تغییر فرهنگی عظیمی بود که در نهایت سرنوشت تمامی جوامع را تعیین می کرد. این تغییر گذار از جهان بینی مذهبی و متافیزیکی به جهان بینی علمی بود. اختلاف میان این دو نوع جهان بینی در فرانسه قرن نوزدهم به اوج خود رسیده بود.
#میشل_فوکو: یکی از چیزهای سرشت نمای این رویداد انقلابی (انقلاب ۵۷) این واقعیت است که این رویداد انقلابی ارادهای مطلقا جمعی را نمایان می کند. اراده جمعی در اینجا یک ابزار نظری است که حقوقدانان یا فیلسوفان به کمک آن واقعیت را توضیح میدهند.
✅ عبدالکریم سروش معتقد است که انقلاب اسلامی فاقد تئوری بود و اگر تلاشهای نظری علی شریعتی را از آن بگیریم از تنها پشتوانه تئوریک خود تهی می شود، لذا بهتر آن بود که انقلاب دیرتر به پیروزی می رسید. اما در آن سو انقلاب فرانسه متکی بر پشتوانه عظیمی به نام عصر روشنگری ملهم از آموزه های ولتر، روسو و دیدهرو بود که به سهم خود ذخائر چشمگیری به حساب می آمدند.
✅ رضا نجف زاده در کتاب؛ تجدد رمانتیک و علوم شاهی بر آن است تا از نسبت میان دانش و قدرت در دوران پهلوی اول و دوم سراغ گیرد و نشان دهد که چگونه حکومت در پی تاسیس علومی برای مشروعیت بخشیدن به قدرت خود بود. نجف زاده معتقد است که اهتمام پهلوی ها به ایجاد علوم شاهی به نحوی آمرانه موجبات مقاومت جامعه و روی کردن آن به علوم غیر شاهی را فراهم آورد.
✅ انقلاب اسلامی بر خلاف انقلاب فرانسه یک گسست پارادایمیک نبود چون علوم شاهی پیش از انقلاب به علوم اسلامی بعد از انقلاب تبدیل شدند. از آنجا که دانش و دانشگاه هم به نحو آمرانه تاسیس شدند نتوانستند افکار ایرانیان را از جهان بینی مذهبی به جهان بینی علمی رهنمون شوند (واکنش به دانش شاهی در شکل مقاومت دینی در دهه پنجاه خود را نشان داد).
✅ بعد از انقلاب اسلامی هم تلاش شد تا علم در دین استحاله و از استقلال، انتقاد و رادیکالیته تهی شود. انقلاب فرهنگی تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت به وسیله تاسیس علومی بود که پیشاپیش از وجوه انتقادی خود خالی شده بودند. علم بیوطن برچسب غربی خورد و سعی شد تا با تولید بی رویه شبه علم سکه آن از رونق بیفتد. پروژه تاسیس علوم انسانی اسلامی آخرین تیر ترکش حکومت بود.
✅ انقلاب ها اگر نتوانند تغییرات فرهنگی و اقتصادی را نمایندگی کنند صرفا به یک جابهجایی سیاسی در الیت قدرت تنزل مییابند. انقلاب اسلامی نه به تغییر جهانبینی (گسست پارادایمیک) انجامید و نه نتوانست طرحی برای گذار از اقتصاد دولتی و رانتی به اقتصاد آزاد و متکی بر بخش خصوصی ارائه دهد لذا نتوانست دستاورد قابل توجهی در تاریخ بلند ایران زمین به خود اختصاص دهد. شاید به همین دلیل باید بگوییم انقلاب مشروطه از آن مهمتر بود!
✍#میشل_فوکو
#استیون_سیدمن
#انقلاب_فرانسه
#انقلاب_اسلامی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
Telegram
دیده بان ایران
این کانال تحلیلی،خبری با باوربه کلیت انقلاب اسلامی۵۷،قانون اساسی ودرجهةمنافع ملی بانگاهی نقادانة وبدون تعصب به نقد نظام(ازصدرتاذیل)واصولگرایان،اصلاحطلبان وتناقضات آنهامیپردازد
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
ارتباط باادمین:
https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
🔴 چرا نتیجه انقلاب اسلامی چیزی فراتر از یک جابهجایی سیاسی نبود؟
✍ مهران صولتی
#استیون_سیدمن: فرانسه مانند تمامی اروپا دستخوش تغییر فرهنگی عظیمی بود که در نهایت سرنوشت تمامی جوامع را تعیین می کرد. این تغییر گذار از جهان بینی مذهبی و متافیزیکی به جهان بینی علمی بود. اختلاف میان این دو نوع جهان بینی در فرانسه قرن نوزدهم به اوج خود رسیده بود.
#میشل_فوکو: یکی از چیزهای سرشت نمای این رویداد انقلابی (انقلاب ۵۷) این واقعیت است که این رویداد انقلابی ارادهای مطلقا جمعی را نمایان می کند. اراده جمعی در اینجا یک ابزار نظری است که حقوقدانان یا فیلسوفان به کمک آن واقعیت را توضیح میدهند.
✅ عبدالکریم سروش معتقد است که انقلاب اسلامی فاقد تئوری بود و اگر تلاشهای نظری علی شریعتی را از آن بگیریم از تنها پشتوانه تئوریک خود تهی می شود، لذا بهتر آن بود که انقلاب دیرتر به پیروزی می رسید. اما در آن سو انقلاب فرانسه متکی بر پشتوانه عظیمی به نام عصر روشنگری ملهم از آموزه های ولتر، روسو و دیدهرو بود که به سهم خود ذخائر چشمگیری به حساب می آمدند.
✅ رضا نجف زاده در کتاب؛ تجدد رمانتیک و علوم شاهی بر آن است تا از نسبت میان دانش و قدرت در دوران پهلوی اول و دوم سراغ گیرد و نشان دهد که چگونه حکومت در پی تاسیس علومی برای مشروعیت بخشیدن به قدرت خود بود. نجف زاده معتقد است که اهتمام پهلوی ها به ایجاد علوم شاهی به نحوی آمرانه موجبات مقاومت جامعه و روی کردن آن به علوم غیر شاهی را فراهم آورد.
✅ انقلاب اسلامی بر خلاف انقلاب فرانسه یک گسست پارادایمیک نبود چون علوم شاهی پیش از انقلاب به علوم اسلامی بعد از انقلاب تبدیل شدند. از آنجا که دانش و دانشگاه هم به نحو آمرانه تاسیس شدند نتوانستند افکار ایرانیان را از جهان بینی مذهبی به جهان بینی علمی رهنمون شوند (واکنش به دانش شاهی در شکل مقاومت دینی در دهه پنجاه خود را نشان داد).
✅ بعد از انقلاب اسلامی هم تلاش شد تا علم در دین استحاله و از استقلال، انتقاد و رادیکالیته تهی شود. انقلاب فرهنگی تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت به وسیله تاسیس علومی بود که پیشاپیش از وجوه انتقادی خود خالی شده بودند. علم بیوطن برچسب غربی خورد و سعی شد تا با تولید بی رویه شبه علم سکه آن از رونق بیفتد. پروژه تاسیس علوم انسانی اسلامی آخرین تیر ترکش حکومت بود.
✅ انقلاب ها اگر نتوانند تغییرات فرهنگی و اقتصادی را نمایندگی کنند صرفا به یک جابهجایی سیاسی در الیت قدرت تنزل مییابند. انقلاب اسلامی نه به تغییر جهانبینی (گسست پارادایمیک) انجامید و نه نتوانست طرحی برای گذار از اقتصاد دولتی و رانتی به اقتصاد آزاد و متکی بر بخش خصوصی ارائه دهد لذا نتوانست دستاورد قابل توجهی در تاریخ بلند ایران زمین به خود اختصاص دهد. شاید به همین دلیل باید بگوییم انقلاب مشروطه از آن مهمتر بود!
✍#میشل_فوکو
#استیون_سیدمن
#انقلاب_فرانسه
#انقلاب_اسلامی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ مهران صولتی
#استیون_سیدمن: فرانسه مانند تمامی اروپا دستخوش تغییر فرهنگی عظیمی بود که در نهایت سرنوشت تمامی جوامع را تعیین می کرد. این تغییر گذار از جهان بینی مذهبی و متافیزیکی به جهان بینی علمی بود. اختلاف میان این دو نوع جهان بینی در فرانسه قرن نوزدهم به اوج خود رسیده بود.
#میشل_فوکو: یکی از چیزهای سرشت نمای این رویداد انقلابی (انقلاب ۵۷) این واقعیت است که این رویداد انقلابی ارادهای مطلقا جمعی را نمایان می کند. اراده جمعی در اینجا یک ابزار نظری است که حقوقدانان یا فیلسوفان به کمک آن واقعیت را توضیح میدهند.
✅ عبدالکریم سروش معتقد است که انقلاب اسلامی فاقد تئوری بود و اگر تلاشهای نظری علی شریعتی را از آن بگیریم از تنها پشتوانه تئوریک خود تهی می شود، لذا بهتر آن بود که انقلاب دیرتر به پیروزی می رسید. اما در آن سو انقلاب فرانسه متکی بر پشتوانه عظیمی به نام عصر روشنگری ملهم از آموزه های ولتر، روسو و دیدهرو بود که به سهم خود ذخائر چشمگیری به حساب می آمدند.
✅ رضا نجف زاده در کتاب؛ تجدد رمانتیک و علوم شاهی بر آن است تا از نسبت میان دانش و قدرت در دوران پهلوی اول و دوم سراغ گیرد و نشان دهد که چگونه حکومت در پی تاسیس علومی برای مشروعیت بخشیدن به قدرت خود بود. نجف زاده معتقد است که اهتمام پهلوی ها به ایجاد علوم شاهی به نحوی آمرانه موجبات مقاومت جامعه و روی کردن آن به علوم غیر شاهی را فراهم آورد.
✅ انقلاب اسلامی بر خلاف انقلاب فرانسه یک گسست پارادایمیک نبود چون علوم شاهی پیش از انقلاب به علوم اسلامی بعد از انقلاب تبدیل شدند. از آنجا که دانش و دانشگاه هم به نحو آمرانه تاسیس شدند نتوانستند افکار ایرانیان را از جهان بینی مذهبی به جهان بینی علمی رهنمون شوند (واکنش به دانش شاهی در شکل مقاومت دینی در دهه پنجاه خود را نشان داد).
✅ بعد از انقلاب اسلامی هم تلاش شد تا علم در دین استحاله و از استقلال، انتقاد و رادیکالیته تهی شود. انقلاب فرهنگی تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت به وسیله تاسیس علومی بود که پیشاپیش از وجوه انتقادی خود خالی شده بودند. علم بیوطن برچسب غربی خورد و سعی شد تا با تولید بی رویه شبه علم سکه آن از رونق بیفتد. پروژه تاسیس علوم انسانی اسلامی آخرین تیر ترکش حکومت بود.
✅ انقلاب ها اگر نتوانند تغییرات فرهنگی و اقتصادی را نمایندگی کنند صرفا به یک جابهجایی سیاسی در الیت قدرت تنزل مییابند. انقلاب اسلامی نه به تغییر جهانبینی (گسست پارادایمیک) انجامید و نه نتوانست طرحی برای گذار از اقتصاد دولتی و رانتی به اقتصاد آزاد و متکی بر بخش خصوصی ارائه دهد لذا نتوانست دستاورد قابل توجهی در تاریخ بلند ایران زمین به خود اختصاص دهد. شاید به همین دلیل باید بگوییم انقلاب مشروطه از آن مهمتر بود!
✍#میشل_فوکو
#استیون_سیدمن
#انقلاب_فرانسه
#انقلاب_اسلامی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 چرا انقلاب ۵۷ برای ایرانیان دموکراسی نیاورد؟
✍ مهران صولتی
👈 انقلاب ها با نوید آینده ای درخشان و سودای آفرینش یک جامعه ایده آل فرا می رسند. تودهها نیز به امید فردایی بهتر که در آن آشتی دوگانه هایی مانند پیشرفت و عدالت، دین و دنیا، آزادی و برابری امکان پذیر باشد خیابان را تسخیر و به امواج انقلاب میپیوندند. اما واقعیت این است که تاکنون انقلابها نتوانسته اند به وعدههای خود جامه عمل بپوشانند. البته انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست و قادر نبوده با ارائه یک گفتمان دموکراتیک، برای ایرانیان دموکراسی به ارمغان بیاورد. دست کم شاید به دلایل زیر:
ادامه انقلاب های جهانی: انقلاب اسلامی تداوم دگرگونیهایی بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ جهان را فرا گرفت، از پایتختهای اروپایی که جولانگاه نسل جوان انقلابی شده بودند تا مستعمرات پیشین که جنگهای چریکی در دستور کار آنها قرار داشتند. روشنفکران ایرانی هم از این الگو پیروی کرده و توجه خود را بیش از پیش متوجه جهان سوم ساخته بودند. تجربه موفق انقلابهای الجزایر و کوبا در کنار شکست اخلاقی امریکا در ویتنام این دسته از روشنفکران را تشویق میکرد تا بخشی از این جنبش انقلابی فراگیر باشند.
تجویز خشونت برای پیروزی: در روزگاری که چپ گفتمان غالب بر کشورهای جهان سوم محسوب میشد روشنفکران ایرانی دغدغه آزادی از سلطه امپریالیسمی را داشتند که توانسته بود با استعمار نو آنها را به انقیاد بکشاند. در مواجهه با این دشمن فریبکار و با الهام از آموزههای سارتر و فانون، برخی از روشنفکران ایرانی کوشیدند تا بهره گیری از خشونت مشروع علیه حکومت پهلوی را به عنوان نماد این نوع از استعمار تئوریزه نمایند. به عنوان مثال حاج سید جوادی آشکارا بر ضرورت انبار کردن مهمات جهت پیروزی در مبارزه تاکید می کرد.
نوید انحطاط غرب: روشنفکران این دوره با استناد به آثار توین بی و اشپنگلر مدعی بودند که غرب در مسیر انحطاط است و متفکران آن دیار این حقیقت را حتی پیش از ما دریافته اند. آوردن نقل قولهایی از سارتر، مارکوزه و فروم نیز بازار زوال فروشی غرب را در ایران پر رونق تر ساخته بود. از آل احمد و شریعتی تا داریوش آشوری و احسان نراقی همه روشنفکرانی بودند که در این کوره میدمیدند. پرسش اساسی هم این بود که؛ اگر غرب در حال زوال و انحطاط است چگونه می توان به دموکراسی آن تاسی جست و از آن به مثابه یک ارمغان بهره گرفت؟! شاید بازگشت به خویش تجویز بهتری باشد.
دغدغهای به نام اصالت: روشنفکران ایرانی در این دوره با بهره گیری گسترده از مفهوم امپریالیسم فرهنگی به دنبال تجویز نسخه ای از بومیگرایی بودند. تهدید غرب صرفا تفوق صنعتی آشکار آنها نبود بلکه خطر بزرگتر در تلاش آنها جهت کنترل رشد فکری ملل عقب افتاده خلاصه می شد. بر همین اساس رسالت روشنفکران جهان سومی معطوف به مبارزه با این خطر از راه تبلیغ فرهنگی جدید و آرمانی نو بود. دغدغه اصالت در آثار شریعتی، هزار خانی و کسمایی در حقیقت حسرت توانمندی گذشته ما در ساختن چیزهایی بود که صرفا به ما تعلق داشت. محصولاتی که اگر چه بهترین نبودند ولی نشان اصالت ما را بر خود داشتند.
#انقلاب_۵۷
#دموکراسی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ مهران صولتی
👈 انقلاب ها با نوید آینده ای درخشان و سودای آفرینش یک جامعه ایده آل فرا می رسند. تودهها نیز به امید فردایی بهتر که در آن آشتی دوگانه هایی مانند پیشرفت و عدالت، دین و دنیا، آزادی و برابری امکان پذیر باشد خیابان را تسخیر و به امواج انقلاب میپیوندند. اما واقعیت این است که تاکنون انقلابها نتوانسته اند به وعدههای خود جامه عمل بپوشانند. البته انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست و قادر نبوده با ارائه یک گفتمان دموکراتیک، برای ایرانیان دموکراسی به ارمغان بیاورد. دست کم شاید به دلایل زیر:
ادامه انقلاب های جهانی: انقلاب اسلامی تداوم دگرگونیهایی بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ جهان را فرا گرفت، از پایتختهای اروپایی که جولانگاه نسل جوان انقلابی شده بودند تا مستعمرات پیشین که جنگهای چریکی در دستور کار آنها قرار داشتند. روشنفکران ایرانی هم از این الگو پیروی کرده و توجه خود را بیش از پیش متوجه جهان سوم ساخته بودند. تجربه موفق انقلابهای الجزایر و کوبا در کنار شکست اخلاقی امریکا در ویتنام این دسته از روشنفکران را تشویق میکرد تا بخشی از این جنبش انقلابی فراگیر باشند.
تجویز خشونت برای پیروزی: در روزگاری که چپ گفتمان غالب بر کشورهای جهان سوم محسوب میشد روشنفکران ایرانی دغدغه آزادی از سلطه امپریالیسمی را داشتند که توانسته بود با استعمار نو آنها را به انقیاد بکشاند. در مواجهه با این دشمن فریبکار و با الهام از آموزههای سارتر و فانون، برخی از روشنفکران ایرانی کوشیدند تا بهره گیری از خشونت مشروع علیه حکومت پهلوی را به عنوان نماد این نوع از استعمار تئوریزه نمایند. به عنوان مثال حاج سید جوادی آشکارا بر ضرورت انبار کردن مهمات جهت پیروزی در مبارزه تاکید می کرد.
نوید انحطاط غرب: روشنفکران این دوره با استناد به آثار توین بی و اشپنگلر مدعی بودند که غرب در مسیر انحطاط است و متفکران آن دیار این حقیقت را حتی پیش از ما دریافته اند. آوردن نقل قولهایی از سارتر، مارکوزه و فروم نیز بازار زوال فروشی غرب را در ایران پر رونق تر ساخته بود. از آل احمد و شریعتی تا داریوش آشوری و احسان نراقی همه روشنفکرانی بودند که در این کوره میدمیدند. پرسش اساسی هم این بود که؛ اگر غرب در حال زوال و انحطاط است چگونه می توان به دموکراسی آن تاسی جست و از آن به مثابه یک ارمغان بهره گرفت؟! شاید بازگشت به خویش تجویز بهتری باشد.
دغدغهای به نام اصالت: روشنفکران ایرانی در این دوره با بهره گیری گسترده از مفهوم امپریالیسم فرهنگی به دنبال تجویز نسخه ای از بومیگرایی بودند. تهدید غرب صرفا تفوق صنعتی آشکار آنها نبود بلکه خطر بزرگتر در تلاش آنها جهت کنترل رشد فکری ملل عقب افتاده خلاصه می شد. بر همین اساس رسالت روشنفکران جهان سومی معطوف به مبارزه با این خطر از راه تبلیغ فرهنگی جدید و آرمانی نو بود. دغدغه اصالت در آثار شریعتی، هزار خانی و کسمایی در حقیقت حسرت توانمندی گذشته ما در ساختن چیزهایی بود که صرفا به ما تعلق داشت. محصولاتی که اگر چه بهترین نبودند ولی نشان اصالت ما را بر خود داشتند.
#انقلاب_۵۷
#دموکراسی
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴مستند انقلاب فرهنگی ( بخش اول)
✍️ مهرداد حجتی
👈پس از انقلاب فرهنگی،گروهی از نخبه ترین و برجسته ترین استادان دانشگاه را بدون حتی حقوق بازنشستگی، خانه نشین کردند و روزگار را چنان به آنها تنگ گرفتند که ناچار به فروش اموال برای تأمین نان شدند!
دکترپرویزناتل خانلری،سال های پایانی زندگی را با فروش کتابهای کتابخانه شخصی اش سپری کرد، عباس زریاب خویی سال های آخر زندگی را با تدریس خصوصی و فروش کتابخانه اش گذراند و محمدرضا باطنی روزگارش را به دشواری سر کرد .
تصفیه و پاکسازی دانشگاه، اما هیچگاه متوقف نشد و سالها ادامه یافت .
در طول این همه سال استادان وطن دوست برجسته ای به دلایل عجیب و غیرعلمی از تدریس محروم و بازنشسته شدند و این نه تنها دانشگاه را یک گام جلوتر نبرد ، حتی به مراتب عقب تر هم برد .
سطح علمی دانشگاه سقوط کرد حفره ای که انقلاب فرهنگی برجا گذاشت ، هرگز پر نخواهد شد .
خصوصا جای بزرگانی همچون دکترحمیدعنایت،دکترناتل خانلری، دکترناصرکاتوزیان و دکترمصطفی رحیمی که برای همیشه خالی خواهد ماند ...
ویدئو : سال ۱۳۵۹ ، برنامه تلویزیونی گفتگو با چهار عضو از هفت عضو ستادانقلاب فرهنگی منصوب آیت الله خمینی | دکترعبدالکریم سروش ، دکترعلی شریعتمداری ، دکترحسن حبیبی و جلال الدین فارسی .
#انقلاب_فرهنگی ، #ستادانقلاب_فرهنگی،#عبدالکریم_سروش ، #علی_شریعتمداری ، #حسن_حبیبی ، #جلال_الدین_فارسی ، #تاریخ_معاصر_ایران ، #فرازوفرودفرهنگ_درایران ، #قبض_وبسط_فرهنگ_درایران ،#تعطیلی_دانشگاهها ، #تصفیه_اساتیددانشگاه ،
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
✍️ مهرداد حجتی
👈پس از انقلاب فرهنگی،گروهی از نخبه ترین و برجسته ترین استادان دانشگاه را بدون حتی حقوق بازنشستگی، خانه نشین کردند و روزگار را چنان به آنها تنگ گرفتند که ناچار به فروش اموال برای تأمین نان شدند!
دکترپرویزناتل خانلری،سال های پایانی زندگی را با فروش کتابهای کتابخانه شخصی اش سپری کرد، عباس زریاب خویی سال های آخر زندگی را با تدریس خصوصی و فروش کتابخانه اش گذراند و محمدرضا باطنی روزگارش را به دشواری سر کرد .
تصفیه و پاکسازی دانشگاه، اما هیچگاه متوقف نشد و سالها ادامه یافت .
در طول این همه سال استادان وطن دوست برجسته ای به دلایل عجیب و غیرعلمی از تدریس محروم و بازنشسته شدند و این نه تنها دانشگاه را یک گام جلوتر نبرد ، حتی به مراتب عقب تر هم برد .
سطح علمی دانشگاه سقوط کرد حفره ای که انقلاب فرهنگی برجا گذاشت ، هرگز پر نخواهد شد .
خصوصا جای بزرگانی همچون دکترحمیدعنایت،دکترناتل خانلری، دکترناصرکاتوزیان و دکترمصطفی رحیمی که برای همیشه خالی خواهد ماند ...
ویدئو : سال ۱۳۵۹ ، برنامه تلویزیونی گفتگو با چهار عضو از هفت عضو ستادانقلاب فرهنگی منصوب آیت الله خمینی | دکترعبدالکریم سروش ، دکترعلی شریعتمداری ، دکترحسن حبیبی و جلال الدین فارسی .
#انقلاب_فرهنگی ، #ستادانقلاب_فرهنگی،#عبدالکریم_سروش ، #علی_شریعتمداری ، #حسن_حبیبی ، #جلال_الدین_فارسی ، #تاریخ_معاصر_ایران ، #فرازوفرودفرهنگ_درایران ، #قبض_وبسط_فرهنگ_درایران ،#تعطیلی_دانشگاهها ، #تصفیه_اساتیددانشگاه ،
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
Telegram
آرشیو کانال آینده
ویدئو : سال ۱۳۵۹ ، برنامه تلویزیونی گفتگو با چهار عضو از هفت عضو ستادانقلاب فرهنگی منصوب آیت الله خمینی | دکترعبدالکریم سروش ، دکترعلی شریعتمداری ، دکترحسن حبیبی و جلال الدین فارسی
.
.
مستند انقلاب فرهنگی ( بخش دوم دفاعیه عبدالکریم سروش)
✍️ مهرداد حجتی
دکترسروش :
ستادي به فرمان آيتالله خميني مركب از هفت نفر تشكيل شد كه دانشگاهها را بازگشايي كنند.
ستاد مكلف به بستن دانشگاهها نبود و اين خطايي است كه من در پارهاي از نوشتهها ميبينم ... ستاد متشكل از هفت نفر بود و من در اغلب بحثهايي كه امروزه ميشود ميبينم مساله چنان مطرح ميشود كه گويي ستاد انقلاب فرهنگي يك نفر داشت آن هم عبدالكريم سروش بود.
يك وظيفه هم داشت آن هم بيرون كردن دانشگاهيان بود.
هر دو ادعا بسيار جفاكارانه و دروغزنانه است. اين دروغ تاريخي بايد افشا شود.
در ستاد انقلاب فرهنگي، آقايان جلال فارسي – كه بسيار هم تند بود – دكتر علي شريعتمداري، دكتر حسن حبيبي، دكتر باهنر، رباني املشي و شمس آلاحمد بودند. شمس آلاحمد بهزودي كنار كشيد و آقاي باهنر هم شهيد شدند.
آقاي ربانياملشي، مسوول روحاني تصفيه استادان بودند كه مرحوم شدند.
بعدا افراد تازهاي آمدند،از جمله آقاي احمد احمدي كه تا امروز هم در شورا حضور دارند – دكتر داوري، دكتر پورجوادي و... . همچنين مايلم يادآوري كنم كه وزير علوم هم آن زمان عضو شوراي انقلاب فرهنگي بود.
ابتدا دكتر عارفي و بعد به مدت طولاني آقاي دكتر[محمدعلی]نجفي و از قضا مسوول تصفيههاي وزارت علوم بود.
وقتي من آخرين بار از وزارت علوم پرسيدم، آنها در گزارشي محرمانه به من گزارش دادند كه ۷۰۰ نفر از اساتيد تصفيه شدهاند. اين گزارشها و آمارها مطلقا در اختيار ما نبود.
+ يعني ستاد هيچ تاثيري در تصفيهها نداشت...
دکترسروش : خير. بههيچوجه. آقاي املشي ابتدا نظارتي داشت ولي ايشان هم كناره گرفت.
+آيا ايشان به شما در ستاد گزارش ميدادند؟
دکترسروش : خير. گزارش هم نميدادند.. ميخواهم به اين نكته اشاره كنم اگر تصفيه يا كار خلافي بوده كه در ستاد انجام شده است،همه بوده اند. آقاي [دکتر]شريعتمداري بود،آقاي فارسي بود كه با تصفيهها همراه بود و ارتباط مستقيم هم با اسدالله لاجوردي داشت... يك نفر از آقاي شريعتمداري يا آقاي احمدي اسم نميبرد كه اتفاقا ايشان هم بسيار موافق تصفيهها بودند.
•| گفتگو با عبدالکریم سروش ، روزنامه هم میهن |
| خرداد ۱۳۸۶ |
ویدئو : عبدالکریم سروش در گفتگو با داریوش کریمی در خانهٔ سروش | بی بی سی فارسی.
#عبدالکریم_سروش ، #انقلاب_فرهنگی ، #تاریخ_معاصر_ایران ،
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
✍️ مهرداد حجتی
دکترسروش :
ستادي به فرمان آيتالله خميني مركب از هفت نفر تشكيل شد كه دانشگاهها را بازگشايي كنند.
ستاد مكلف به بستن دانشگاهها نبود و اين خطايي است كه من در پارهاي از نوشتهها ميبينم ... ستاد متشكل از هفت نفر بود و من در اغلب بحثهايي كه امروزه ميشود ميبينم مساله چنان مطرح ميشود كه گويي ستاد انقلاب فرهنگي يك نفر داشت آن هم عبدالكريم سروش بود.
يك وظيفه هم داشت آن هم بيرون كردن دانشگاهيان بود.
هر دو ادعا بسيار جفاكارانه و دروغزنانه است. اين دروغ تاريخي بايد افشا شود.
در ستاد انقلاب فرهنگي، آقايان جلال فارسي – كه بسيار هم تند بود – دكتر علي شريعتمداري، دكتر حسن حبيبي، دكتر باهنر، رباني املشي و شمس آلاحمد بودند. شمس آلاحمد بهزودي كنار كشيد و آقاي باهنر هم شهيد شدند.
آقاي ربانياملشي، مسوول روحاني تصفيه استادان بودند كه مرحوم شدند.
بعدا افراد تازهاي آمدند،از جمله آقاي احمد احمدي كه تا امروز هم در شورا حضور دارند – دكتر داوري، دكتر پورجوادي و... . همچنين مايلم يادآوري كنم كه وزير علوم هم آن زمان عضو شوراي انقلاب فرهنگي بود.
ابتدا دكتر عارفي و بعد به مدت طولاني آقاي دكتر[محمدعلی]نجفي و از قضا مسوول تصفيههاي وزارت علوم بود.
وقتي من آخرين بار از وزارت علوم پرسيدم، آنها در گزارشي محرمانه به من گزارش دادند كه ۷۰۰ نفر از اساتيد تصفيه شدهاند. اين گزارشها و آمارها مطلقا در اختيار ما نبود.
+ يعني ستاد هيچ تاثيري در تصفيهها نداشت...
دکترسروش : خير. بههيچوجه. آقاي املشي ابتدا نظارتي داشت ولي ايشان هم كناره گرفت.
+آيا ايشان به شما در ستاد گزارش ميدادند؟
دکترسروش : خير. گزارش هم نميدادند.. ميخواهم به اين نكته اشاره كنم اگر تصفيه يا كار خلافي بوده كه در ستاد انجام شده است،همه بوده اند. آقاي [دکتر]شريعتمداري بود،آقاي فارسي بود كه با تصفيهها همراه بود و ارتباط مستقيم هم با اسدالله لاجوردي داشت... يك نفر از آقاي شريعتمداري يا آقاي احمدي اسم نميبرد كه اتفاقا ايشان هم بسيار موافق تصفيهها بودند.
•| گفتگو با عبدالکریم سروش ، روزنامه هم میهن |
| خرداد ۱۳۸۶ |
ویدئو : عبدالکریم سروش در گفتگو با داریوش کریمی در خانهٔ سروش | بی بی سی فارسی.
#عبدالکریم_سروش ، #انقلاب_فرهنگی ، #تاریخ_معاصر_ایران ،
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
Telegram
آرشیو کانال آینده
ویدئو : عبدالکریم سروش در گفتگو با داریوش کریمی در خانهٔ سروش | بی بی سی فارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آیتالله خامنهای: برای انتخاب خوب ببینید چه کسی توانایی کار در جهت ملاکهای #انقلاب را دارد
#عبدی_مدیا
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
#عبدی_مدیا
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 هنوز هم آن پنجره رونقی ندارد!
✍ محمد جواد غلامرضاکاشی*
👈 بازنشر به مناسبت ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ چهل وپنجمین سالگرد درگذشت آیه الله طالقانی
🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است»وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به خانه بازگردم. کم سن و سالتر از آن بودم که درکی از آنچه میگفت داشته باشم. وقتی خبر فوت آیهالله تنها دو روز پس از آن سخنرانی منتشر شد، احساس کردم او از یک زخم عمیق مینالید و از سوزش آن زخم نیز دق کرد و رخت از جهان ما بربست. آن زخم عمیق چه بود؟ فهم آن زخم بر فهم شرایط امروز هم پرتوی میافکند. برای فردای ما نیز رهاوردهای بسیار دارد.
▪️داستان از جایی آغاز میشد که نظامی مستقر بود و مخالفینی داشت. در حالیکه مردم سر در کار زندگی روزمره خود بودند، مجموعهای از فعالان سیاسی به اشکال مختلف زندگی خود را مصروف آن کرده بودند که با نظام مستقر مبارزه کنند. مردم زندگی میکردند اما گاه به تبعیض و وضع نابسامان اقتصادی و احساس تحقیر در زندگی روزمرهشان اعتراض میکردند. آن فعالان سیاسی وظیفه خود میدانستند این صدای اعتراض را چند برابر کنند و از آن نیرویی برای فشار سیاسی بسازند. گاهی این فعالان به میان مردم هم میرفتند و آنها را تهییج میکردند که در مقابل ستمها و ظلمهای متعدد ساکت ننشینند و برای تحصیل حقوق شان برخیزند. حلقاتی هم بود که این فعالان گردهم مینشستند و وظایف دینی و سیاسی شان را برای مبارزه با ستم یادآور میشدند. وقت میگذاشتند، زندگیشان را مصروف مبارزه میکردند، چه بسا کارشان به زندان و حتی فداکردن جانهاشان میانجامید. تا اینجای کار مشکلی در میان نبود. مشکل از زمانی آغاز شد که مردم به خیابان آمدند، صداهای گوناگون به هم پیوست و نیروی عظیمی در سطح شهرها و خیابانها تولید شد. این نیرو چندان قدرتمند بود که اساس حکومت مستقر را در هم پیچید. واقعه چندان بزرگ و شگفت بود که همه در حیرت فرورفتند. آنچه رخ داد بیشتر شبیه معجزه بود. مردم و فعالان سابقهدار و سابقهندار، در هم پیچیده بودند و حیرتی عمیق بر همه حاکم بود. مشکل اصلی فهم این موقعیت تازه بود و اینکه در خلاء ناشی از سقوط یک نظام قدرتمند چه باید کرد.
🔸برای فهم این موقعیت تازه، دو پنجره رقیب گشوده شد. یکی رونق بسیار داشت و دیگری کم رونق بود. در آن پنجره پررونق وضع تازه معجزه تلاشها و فداکاریهای آن فعالان بود. همه حیرت زده به کسانی مینگریستند که علم مخالفت با نظم پیشین را سالها قبل برافراشته بودند. چهرههاشان زیر نور صحنه میدرخشید. شمار کثیری از مردم پشت این پنجره جمع شده بودند و هر کدام دل داده یکی از این چهرههای پرفروغ شده بودند. مردم یکباره تماشاچیان نمایشهای پر سر و صدای چهرههای مبارز پیشین شدند. بگذریم از آنکه بعضی از چهرهها حقیقتاْ مبارز بودند و بسیاری در آن روزهای پر آشوب لباس مبارزه پوشیده بودند. اما همه از سجایای عظیم انقلابی خود پیش چشم خیره شده مردم داستانها سر میدادند. پنجره دیگری هم بود که رونقی نداشت و کمتر کسی حاضر بود از آن پنجره به ماجرا بنگرد. در آن پنجره مردم خودشان در معرض نور بودند. خودشان معجزه کرده بودند و ماجرای خود مردم تماشاییترین داستان دوران انقلاب بود. آیهالله طالقانی در این پنجره میان داری میکرد. کمتر کسی هم حرف او را میفهمید. از مردم گرفته تا بسیاری از مبارزان با نظام برافتاده پهلوی.
▪️ انقلاب یک مساله کانونی در صحنه مدرن سیاست را شفاف کرد و به شکل دو پنجره کنار هم قرار داد: سیاستورزی فضیلتمندانه از بالا میجوشد یا از پایین؟ صحنهآرایان پنجره نخست، به بالا میاندیشیدند. پس لاجرم نورافکنها را متوجه صورت چهرههای برگزیده میکردند و صحنهآرایان پنجره دوم، نور را به سمت خود مردم میتاباندند. رونق از آن پنجره اول بود چرا که مردم از نوری که به خودشان بتابانند گریزان بودند. از پذیرش مسنولیت میگریختند و ترجیح میدادند داستان با جا به جا کردن حکام خوب به جای حکام بد حل و فصل شود. خودشان به خانه بازگردند و کسانی که مدعیان نجات آنان از تبعیض و فقر و نادیده گرفته شدگی بودند زحمت بکشند بیایند و نجاتشان دهند. آیهالله طالقانی که نور را به سمت خود مردم هدایت میکرد، به رهبران سیاسی میگفت پی کارشان بروند تا مردم خود متولی زندگی و سرنوشت خود باشند. کجیها و کاستیهای خود را در میدان عمل راست کنند، از شرارتهاشان بکاهند، و بر اعمال نیک و خیرشان بیافزایند...../🌐ایران فردا
🔻متن کامل:
https://bit.ly/3C7QfXc
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
#دین #شورا #آیتالله_طالقانی
#سنت_لیبرال #سیاستورزی_مدرن
#شخصیت_جامعه #انقلاب #سنت_چپ
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
✍ محمد جواد غلامرضاکاشی*
👈 بازنشر به مناسبت ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ چهل وپنجمین سالگرد درگذشت آیه الله طالقانی
🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است»وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به خانه بازگردم. کم سن و سالتر از آن بودم که درکی از آنچه میگفت داشته باشم. وقتی خبر فوت آیهالله تنها دو روز پس از آن سخنرانی منتشر شد، احساس کردم او از یک زخم عمیق مینالید و از سوزش آن زخم نیز دق کرد و رخت از جهان ما بربست. آن زخم عمیق چه بود؟ فهم آن زخم بر فهم شرایط امروز هم پرتوی میافکند. برای فردای ما نیز رهاوردهای بسیار دارد.
▪️داستان از جایی آغاز میشد که نظامی مستقر بود و مخالفینی داشت. در حالیکه مردم سر در کار زندگی روزمره خود بودند، مجموعهای از فعالان سیاسی به اشکال مختلف زندگی خود را مصروف آن کرده بودند که با نظام مستقر مبارزه کنند. مردم زندگی میکردند اما گاه به تبعیض و وضع نابسامان اقتصادی و احساس تحقیر در زندگی روزمرهشان اعتراض میکردند. آن فعالان سیاسی وظیفه خود میدانستند این صدای اعتراض را چند برابر کنند و از آن نیرویی برای فشار سیاسی بسازند. گاهی این فعالان به میان مردم هم میرفتند و آنها را تهییج میکردند که در مقابل ستمها و ظلمهای متعدد ساکت ننشینند و برای تحصیل حقوق شان برخیزند. حلقاتی هم بود که این فعالان گردهم مینشستند و وظایف دینی و سیاسی شان را برای مبارزه با ستم یادآور میشدند. وقت میگذاشتند، زندگیشان را مصروف مبارزه میکردند، چه بسا کارشان به زندان و حتی فداکردن جانهاشان میانجامید. تا اینجای کار مشکلی در میان نبود. مشکل از زمانی آغاز شد که مردم به خیابان آمدند، صداهای گوناگون به هم پیوست و نیروی عظیمی در سطح شهرها و خیابانها تولید شد. این نیرو چندان قدرتمند بود که اساس حکومت مستقر را در هم پیچید. واقعه چندان بزرگ و شگفت بود که همه در حیرت فرورفتند. آنچه رخ داد بیشتر شبیه معجزه بود. مردم و فعالان سابقهدار و سابقهندار، در هم پیچیده بودند و حیرتی عمیق بر همه حاکم بود. مشکل اصلی فهم این موقعیت تازه بود و اینکه در خلاء ناشی از سقوط یک نظام قدرتمند چه باید کرد.
🔸برای فهم این موقعیت تازه، دو پنجره رقیب گشوده شد. یکی رونق بسیار داشت و دیگری کم رونق بود. در آن پنجره پررونق وضع تازه معجزه تلاشها و فداکاریهای آن فعالان بود. همه حیرت زده به کسانی مینگریستند که علم مخالفت با نظم پیشین را سالها قبل برافراشته بودند. چهرههاشان زیر نور صحنه میدرخشید. شمار کثیری از مردم پشت این پنجره جمع شده بودند و هر کدام دل داده یکی از این چهرههای پرفروغ شده بودند. مردم یکباره تماشاچیان نمایشهای پر سر و صدای چهرههای مبارز پیشین شدند. بگذریم از آنکه بعضی از چهرهها حقیقتاْ مبارز بودند و بسیاری در آن روزهای پر آشوب لباس مبارزه پوشیده بودند. اما همه از سجایای عظیم انقلابی خود پیش چشم خیره شده مردم داستانها سر میدادند. پنجره دیگری هم بود که رونقی نداشت و کمتر کسی حاضر بود از آن پنجره به ماجرا بنگرد. در آن پنجره مردم خودشان در معرض نور بودند. خودشان معجزه کرده بودند و ماجرای خود مردم تماشاییترین داستان دوران انقلاب بود. آیهالله طالقانی در این پنجره میان داری میکرد. کمتر کسی هم حرف او را میفهمید. از مردم گرفته تا بسیاری از مبارزان با نظام برافتاده پهلوی.
▪️ انقلاب یک مساله کانونی در صحنه مدرن سیاست را شفاف کرد و به شکل دو پنجره کنار هم قرار داد: سیاستورزی فضیلتمندانه از بالا میجوشد یا از پایین؟ صحنهآرایان پنجره نخست، به بالا میاندیشیدند. پس لاجرم نورافکنها را متوجه صورت چهرههای برگزیده میکردند و صحنهآرایان پنجره دوم، نور را به سمت خود مردم میتاباندند. رونق از آن پنجره اول بود چرا که مردم از نوری که به خودشان بتابانند گریزان بودند. از پذیرش مسنولیت میگریختند و ترجیح میدادند داستان با جا به جا کردن حکام خوب به جای حکام بد حل و فصل شود. خودشان به خانه بازگردند و کسانی که مدعیان نجات آنان از تبعیض و فقر و نادیده گرفته شدگی بودند زحمت بکشند بیایند و نجاتشان دهند. آیهالله طالقانی که نور را به سمت خود مردم هدایت میکرد، به رهبران سیاسی میگفت پی کارشان بروند تا مردم خود متولی زندگی و سرنوشت خود باشند. کجیها و کاستیهای خود را در میدان عمل راست کنند، از شرارتهاشان بکاهند، و بر اعمال نیک و خیرشان بیافزایند...../🌐ایران فردا
🔻متن کامل:
https://bit.ly/3C7QfXc
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
#دین #شورا #آیتالله_طالقانی
#سنت_لیبرال #سیاستورزی_مدرن
#شخصیت_جامعه #انقلاب #سنت_چپ
👈👥 🗣 رسانه ما باشید
دیده بان ایران, رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
Telegraph
🔴 هنوز هم آن پنجره رونقی ندارد
🔷 محمد جواد غلامرضاکاشی* iranfardamag@ 🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است» وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 حسین شریعتمداری و #مباهته!؟
✍ #اکبر_اعلمی
👈 در اینکه برخی کشورها با اهداف خاصی که متضمن منافع آنهاست، شبکههای فارسی زبان راهاندازی کردهاند، هیچ شکی نیست، اما اینکه #حسین_شریعتمداری در سیمای میلی به دروغ میگوید که ۶-۵ ماه قبل از انتخابات ۸۸، شبکههای فارسی زبان زیر برای ایجاد #انقلاب_مخملی در سال۸۸ راه اندازی شده، هدفی جز تخریب #میرحسین_موسوی و #مهدی_کروبی ندارد، زیرا
تاریخ آغاز بهکار شبکههای فارسیزبان مورد اشاره #شریعتمداری بشرح زیر بوده است:
📌دویچهوله آلمان: ۱۳۴۲/۱۲/۱۵
📌صدای آمریکا: ۱۳۷۵/۰۷/۲۷
📌رادیو زمانه: ۱۳۸۵/۰۵/۱۳
📌تارنمای وزارت خارجه اسرائیل: ۱۳۸۶/۰۳/۱۹
📌بیبیسی: ۱۳۸۷/۱۲/۲۵
📌یورونیوز: ۱۳۸۹/۰۸/۰۵
#مباهته #ناجوانمردی #وقاحت #وفاقملی #پزشکیان
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ #اکبر_اعلمی
👈 در اینکه برخی کشورها با اهداف خاصی که متضمن منافع آنهاست، شبکههای فارسی زبان راهاندازی کردهاند، هیچ شکی نیست، اما اینکه #حسین_شریعتمداری در سیمای میلی به دروغ میگوید که ۶-۵ ماه قبل از انتخابات ۸۸، شبکههای فارسی زبان زیر برای ایجاد #انقلاب_مخملی در سال۸۸ راه اندازی شده، هدفی جز تخریب #میرحسین_موسوی و #مهدی_کروبی ندارد، زیرا
تاریخ آغاز بهکار شبکههای فارسیزبان مورد اشاره #شریعتمداری بشرح زیر بوده است:
📌دویچهوله آلمان: ۱۳۴۲/۱۲/۱۵
📌صدای آمریکا: ۱۳۷۵/۰۷/۲۷
📌رادیو زمانه: ۱۳۸۵/۰۵/۱۳
📌تارنمای وزارت خارجه اسرائیل: ۱۳۸۶/۰۳/۱۹
📌بیبیسی: ۱۳۸۷/۱۲/۲۵
📌یورونیوز: ۱۳۸۹/۰۸/۰۵
#مباهته #ناجوانمردی #وقاحت #وفاقملی #پزشکیان
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 رحیم قمیشیها وطنپرست هستند
✍امیدفراغت روزنامهنگار
👈 رفقا و دوستانم میدانند که من ایرانی و #ایرانگرا هستم. از زمانی که بالغام بر کودک و والدم برتری نسبی پیدا کرد، پیش خود میگفتم من #پارسیزبان هستم. چرا باید با زبانی غیر از زبان پارسی با #خدا حرف بزنم؟ تا اینکه فهمیدم ۱۴۰۰ سال پیش #اعراب به ایران عزیز ما یورش بردند و تاریخ، فرهنگ و تمدنمان را تخریب کردند. بسیار تلاش کردند زبانمان را #عربی کنند اما در این فقره، موفق نشدند! چرا که بزرگانی مانند #فردوسی و #یعقوبلیث و ...از زبان پارسیمان محافظت و مراقبت کردند. اگر آن بزرگمردان ایرانی نبودند، اکنون این یادداشت باید به زبان عربی نوشته میشد.
🔸بچهمحلهایم با اینکه اکثریتشان مذهب را بوسیده و روی تاقچه گذاشتهاند، اما برای #سربازانوطن که در جنگ تحمیلی با #عراق #شهید #جانباز #اسیر و ...شدهاند، احترام ویژهای دارند. مانند تمام دنیا، هر کسی که از سرزمین و ناموس وطنش، دفاع کند، برای جامعهشان قابل احترامند. وقتی از طریق شبکههای اجتماعی خواندم که #شاهزادهرضاپهلوی در زمانی که عراق به ایران، #تجاوز نظامی کرد. ایشان از مسئولانجمهوریاسلامی درخواست کرده بودند که حاضرند در نیروی هوایی ایران، علیه عراق بجنگند. این #وطنپرستی و میهندوستی، فراتر از القاب و عناوین سیاسی است و برای همه #ایرانیان لذتبخش شده است.
🔸 به صورت کامل و از همان ابتدا، در جریان اقدام و عمل سرباز وطن، رحیمقمیشی که دوست داشت برای آزادی #میرحسینموسوی #زهرارهنورد و #کروبی از حصر، اقدام و عمل موثر داشته باشد، بودم. بحث این بود که حرف زدن و شعاردادن بس است. باید اقدامی مانند پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ تجمع #رزمندگان و جانبازان #جنگتحمیلی در مقابل دانشگاه تهران انجام بگیرد. خوشبختانه آن ایده، در زمان تعیین شده، انجام شد. اکنون ایرانیان کاملا در جریان وقایع تجمع برای برداشته شدن حصر محصورین، از بازداشت رحیمقمیشی، سردار دردکشان، ناصردانشفر، اکبردانشسرارودی و ... تا حضور گسترده رزمندگان و همچنین ماموران امنیتی در حوالی #دانشگاهتهران، قرار گرفتهاند.
🔸 آیا مسئولانجمهوریاسلامی متوجه هستند اگر شهدا، جانبازان، آزادگان و ...نبودند، آنان نیز اکنون به عنوان یک شهروند عادی، در حال زندگی بسیار سطح پایین بودند؟ آقای #خمینی گفت: شهدا و خانوادههایشان، چشم و چراغ ملت هستند. پرسش این است چه تفاوتی بین جانبازان #آزادگان و خانوادههایشان با #شهدا و خانوادههایشان است؟ وقتی همگیشان در یک جغرافیا در حال نبرد و جنگ بودند، معلوم است عدهای #شهید، عدهای جانباز و عدهای اسیر میشوند! اینکه مسئولان برای #شهدا، بهبه و چهچه سر میدهند اما برای شهدای زنده در قالب جانباز و آزاده، اینچنین برخورد میکنند، نوع نگرششان عجیب و البته قابل پذیرش نیست.
🔸مسئولانی که تصورشان این باشد #جانبازان و #آزادگانی که با سیاستهای آنان همراه باشند، به تعبیری آنها آدم هستند و هر جانباز و آزادهای که مخالف سیاستهایشان باشد، شایسته هر برخوردی مانند بازداشت #سرداردردکشان #رحیمقمیشی، #ناصردانشفر #اکبردانشسرارودی #حسینلقمانیان، فرزندان #آیتاللهمنتظری #سعیدمنتظری #سعیدهمنتظری و ...در فضایی که حق طبیعیشان است نسبت به اشتباهات فاحش مسئولانجمهوریاسلامی، #اعتراض کنند، باشند، نشان میدهد، دهها جای کارشان میلنگد.
🔸به عنوان ایرانگرایی که مواضع روشن دارم و توانستهام با چنین عزیزانی دوستی و رفاقت کنم و آنان نیز امثال من را درک کرده و #آنزیمهضم تفاوتها را دارند. برایم پرسش شده که چطور و چگونه #مسئولانجمهوریاسلامی، توانستهاند با سربازان وطن، این برخورد سخت و خشن را داشته باشند؟
🔸البته در کتابهای تاریخی، پُر از برخوردهای سخت و خشن پدر و فرزندی برای حفظ و توسعه #قدرت است. آیا نباید بین قرن ۲۱ و قرنهای گذشته، تفاوت باشد؟ دوستم همین الان گفت: غرایز بشری، گذشته و اکنون ندارد! و هیچ تفاوتی بین بشر امروز که درگیر حفظ و توسعه قدرت است با بشر قرنهای گذشته که همین دغدغه را داشت، نیست! دوستم ادامه داد: #حضرتکاظم ع را #زندانی کردند! و این #حصر #زندان و بگیر و ببند جزء غرایز بشریست.
🔸خوانده و شنیده بودم که #انقلاب فرزندان خود را میخورد. اما واقعیت این است بعد از خوردنها، سیر شدنی هم هست! اینکه انقلابها مدام فرزندان خود را بخورند اما نه سیر و نه تشنه شوند، پشمهای #تاریخ ریخته است! دوستم دوباره گفت: شاید #هنرشان این باشد، ابتدا #داغ و سپس #مایع میکنند تا با نی بخورند. خاصیت نی این است کمکم #میخورند اما همیشه میخورند!
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
✍امیدفراغت روزنامهنگار
👈 رفقا و دوستانم میدانند که من ایرانی و #ایرانگرا هستم. از زمانی که بالغام بر کودک و والدم برتری نسبی پیدا کرد، پیش خود میگفتم من #پارسیزبان هستم. چرا باید با زبانی غیر از زبان پارسی با #خدا حرف بزنم؟ تا اینکه فهمیدم ۱۴۰۰ سال پیش #اعراب به ایران عزیز ما یورش بردند و تاریخ، فرهنگ و تمدنمان را تخریب کردند. بسیار تلاش کردند زبانمان را #عربی کنند اما در این فقره، موفق نشدند! چرا که بزرگانی مانند #فردوسی و #یعقوبلیث و ...از زبان پارسیمان محافظت و مراقبت کردند. اگر آن بزرگمردان ایرانی نبودند، اکنون این یادداشت باید به زبان عربی نوشته میشد.
🔸بچهمحلهایم با اینکه اکثریتشان مذهب را بوسیده و روی تاقچه گذاشتهاند، اما برای #سربازانوطن که در جنگ تحمیلی با #عراق #شهید #جانباز #اسیر و ...شدهاند، احترام ویژهای دارند. مانند تمام دنیا، هر کسی که از سرزمین و ناموس وطنش، دفاع کند، برای جامعهشان قابل احترامند. وقتی از طریق شبکههای اجتماعی خواندم که #شاهزادهرضاپهلوی در زمانی که عراق به ایران، #تجاوز نظامی کرد. ایشان از مسئولانجمهوریاسلامی درخواست کرده بودند که حاضرند در نیروی هوایی ایران، علیه عراق بجنگند. این #وطنپرستی و میهندوستی، فراتر از القاب و عناوین سیاسی است و برای همه #ایرانیان لذتبخش شده است.
🔸 به صورت کامل و از همان ابتدا، در جریان اقدام و عمل سرباز وطن، رحیمقمیشی که دوست داشت برای آزادی #میرحسینموسوی #زهرارهنورد و #کروبی از حصر، اقدام و عمل موثر داشته باشد، بودم. بحث این بود که حرف زدن و شعاردادن بس است. باید اقدامی مانند پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ تجمع #رزمندگان و جانبازان #جنگتحمیلی در مقابل دانشگاه تهران انجام بگیرد. خوشبختانه آن ایده، در زمان تعیین شده، انجام شد. اکنون ایرانیان کاملا در جریان وقایع تجمع برای برداشته شدن حصر محصورین، از بازداشت رحیمقمیشی، سردار دردکشان، ناصردانشفر، اکبردانشسرارودی و ... تا حضور گسترده رزمندگان و همچنین ماموران امنیتی در حوالی #دانشگاهتهران، قرار گرفتهاند.
🔸 آیا مسئولانجمهوریاسلامی متوجه هستند اگر شهدا، جانبازان، آزادگان و ...نبودند، آنان نیز اکنون به عنوان یک شهروند عادی، در حال زندگی بسیار سطح پایین بودند؟ آقای #خمینی گفت: شهدا و خانوادههایشان، چشم و چراغ ملت هستند. پرسش این است چه تفاوتی بین جانبازان #آزادگان و خانوادههایشان با #شهدا و خانوادههایشان است؟ وقتی همگیشان در یک جغرافیا در حال نبرد و جنگ بودند، معلوم است عدهای #شهید، عدهای جانباز و عدهای اسیر میشوند! اینکه مسئولان برای #شهدا، بهبه و چهچه سر میدهند اما برای شهدای زنده در قالب جانباز و آزاده، اینچنین برخورد میکنند، نوع نگرششان عجیب و البته قابل پذیرش نیست.
🔸مسئولانی که تصورشان این باشد #جانبازان و #آزادگانی که با سیاستهای آنان همراه باشند، به تعبیری آنها آدم هستند و هر جانباز و آزادهای که مخالف سیاستهایشان باشد، شایسته هر برخوردی مانند بازداشت #سرداردردکشان #رحیمقمیشی، #ناصردانشفر #اکبردانشسرارودی #حسینلقمانیان، فرزندان #آیتاللهمنتظری #سعیدمنتظری #سعیدهمنتظری و ...در فضایی که حق طبیعیشان است نسبت به اشتباهات فاحش مسئولانجمهوریاسلامی، #اعتراض کنند، باشند، نشان میدهد، دهها جای کارشان میلنگد.
🔸به عنوان ایرانگرایی که مواضع روشن دارم و توانستهام با چنین عزیزانی دوستی و رفاقت کنم و آنان نیز امثال من را درک کرده و #آنزیمهضم تفاوتها را دارند. برایم پرسش شده که چطور و چگونه #مسئولانجمهوریاسلامی، توانستهاند با سربازان وطن، این برخورد سخت و خشن را داشته باشند؟
🔸البته در کتابهای تاریخی، پُر از برخوردهای سخت و خشن پدر و فرزندی برای حفظ و توسعه #قدرت است. آیا نباید بین قرن ۲۱ و قرنهای گذشته، تفاوت باشد؟ دوستم همین الان گفت: غرایز بشری، گذشته و اکنون ندارد! و هیچ تفاوتی بین بشر امروز که درگیر حفظ و توسعه قدرت است با بشر قرنهای گذشته که همین دغدغه را داشت، نیست! دوستم ادامه داد: #حضرتکاظم ع را #زندانی کردند! و این #حصر #زندان و بگیر و ببند جزء غرایز بشریست.
🔸خوانده و شنیده بودم که #انقلاب فرزندان خود را میخورد. اما واقعیت این است بعد از خوردنها، سیر شدنی هم هست! اینکه انقلابها مدام فرزندان خود را بخورند اما نه سیر و نه تشنه شوند، پشمهای #تاریخ ریخته است! دوستم دوباره گفت: شاید #هنرشان این باشد، ابتدا #داغ و سپس #مایع میکنند تا با نی بخورند. خاصیت نی این است کمکم #میخورند اما همیشه میخورند!
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷