❓آیا امام خامنه ای با خاطرات هاشمی به رهبری رسید ؟
❓در جلسه انتخاب رهبری مجلس خبرگان چه گذشت؟
❓ خاطرات هاشمی در انتخاب امام خامنه ای به رهبری چقدر نقش داشت؟
یکی از شبهاتی که توسط بعضی از افراد مغرضانه به آن دامن زده می شود این است که هاشمی با همین خاطراتش آقای خامنهای را به رهبری رسانده و اما حالا چه شده که خاطراتش ...
🔦اما بررسی اقدامات هاشمی در جلسه انتخاب رهبری...
1✅ جلسه برای انتخاب رهبر جدید آغاز می شود، هاشمی علی رغم تاکید امام بر روی آقای خامنهای, اوایل جلسه موضوع ((شورای رهبری ))را مطرح کرد (در طرحهای شورای رهبریِ پنج نفره، خود هاشمی هم از گزینههای اعضای شورای رهبری مطرح می شد). آنرا به رای گذاشت و رای نیاورد.
https://www.khabaronline.ir/detail/276404/
2✅ علیرغم اختلاف فاحش تعداد موافقان و مخالفان شورا
هاشمی رای گیری را سه بار تکرار کرد و باز رای
نیاورد.
https://www.mehrnews.com/news/2068765
3✅ هاشمی در طی رای گیری،حتی تلاش مذبوحانهای برای به كرسي نشاندن حرفش کرد به این شکل که بجای اینکه بگوید موافقان شورای رهبری قیام کنند، از (((مخالفان )))خواست که قیام کنند تا بدین شکل آرای ممتنع را به جیب موافقان طرح شورایی که خودش هم جزوش بود بریزد ولی نشد .
https://www.mehrnews.com/news/2068765
4✅ بعد موضوع آیت الله گلپایگانی مطرح شد و بحث شد که باز هم موافقان بسیار ناچیز بود.
5✅ هاشمی همچنان موضوعات مختلف را طرح و نظر امام را کتمان می کند.
https://www.khabaronline.ir/detail/276404/
6✅ و بعد ازاینکه چندین نماینده خبرگان که اول کتبی خواسته بودند نظر امام هم گفته شود و هاشمی اعتنا نکرد، شروع کردند با صدای بلند اعلام کردند که امام خمینی خودش نظراتی داشته و باید مطرح شود
https://www.mehrnews.com/news/2068765
7✅ وقتی فضای جلسه به اجماع بر روی گزینه فردی قطعی شد و با نطقهای مختلف، فردیت آقای خامنهای هم به اجماع نزدیک می شود.
و... هاشمی چاره ای جز تسلیم نمیبیند و آن نظرات و دستورات امام را نهایتا تعریف می کند!
-
https://didban.ir/fa/news-details/3484
🔦در همین رابطه دیدن فیلمهای ذیل خالی از لطف نیست
📺https://roshangari.ir/files/videos/org/5890/1393/11//1131090145732.mp4
📺https://hw3.asset.aparat.com/aparat-video/5690a1b1497445120751178072efc46f317734__73283.mp4
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
♨️حال جالب است که گزارش صداسیما نتیجهی آن همه مباحثه و استدلال که منجر به رسیدن به آقای خامنهای شده است را خلاصه کرد در چند خاطره که هاشمی به (((زور مجبور))) به بیانش شده است و تقریبا تاثیر زیادی هم بر نتیجه نداشت چون فضای کلی مجلس دیگر به نتیجه واحد رسیده بود.
⚡️شاید با حسن ظن بگوییم که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، سهواً تاریخ را تحریفشده و ناقص به آیندگان منتقل کرده و میبایست برای جلوگیری از سواستفاده بدخواهان نقل روایت انتخاب رهبر انقلاب بعد از امام را به صورت کامل به مردم نشان دهد تا اشتباه خود را جبران کند.
👆🏼👆🏼👆🏼👆🏼
🏁هاشمی در توجیه مخفی کاری اش میگوید خود آقای خامنهای خواسته بود که موضوع کتمان شود.
⛔️اولا وقتی دستور مستقیم ولی فقیه را دارد استناد به نظر فرد دیگر بلا وجه است.
⛔️ثانیا نظر خود آقای خامنهای یک مساله نفسی و اخلاقی بوده است که شخصا برای تربیت نفس چنین خواسته بود چه ربطی به تکلیف شرعی هاشمی و حکم مستقیم ولی فقیه دارد و از کی تا حالا وی مسوول مبارزه با نفس دیگران شده است؟!
⛔️ثالثا اینکه به اقرار خود هاشمی، امام خمینی از او خواسته بود در همان زمان حیات ایشان، آقای خامنهای مطرح شوند و حتی از هاشمی و سیداحمد گله کردند که چرا چنین نمی کنید ولی هاشمی تا آخرین دقایق رای گیری خبرگان در بیان موضوع استنکاف کرد...
بعد از این همه سیاستبازی چندگانه برای راه یافتن در شورای رهبری، عجیب است که بعد از ۲۵ سال و قوام یافتن ولایت امام خامنهای باز هم هاشمی دست از تلاش بر نداشته و هنوز شورایی شدن رهبری را دنبال می کند تا جایی که از چشم فقهای خبرگان افتاد تا جایی که صریح به هاشمی "نه" میگویند و حتی او را از ریاست خبرگان کنار گذاشتند.
🌀حالا شاید الان بشود حرف فایزه هاشمی را بهتر فهمید که می گفت: رهبری حق پدرم بود
📢این روزها که بعضی به تحریک هاشمی ادعای رهبری دارد و در شهرهای مختلف راه افتاده تا گزینههای همفکر خودش را برای مجلس خبرگان پیدا کرده و سازماندهی کند...
☄دوستان من انتخابات خبرگان رو جدی بگیرید .☄
#خبرگان_رهبری
#نقش_هاشمی #شورای_رهبری #خاطرات_امام
#هدفمند_انتخاب_کنیم
#فتنه۹۴_درراه_است
#سبزوبنفش_نداره_فتنه_ادامه_داره
@didebane_enghelab
@didebanenghelabbot
====================
❓در جلسه انتخاب رهبری مجلس خبرگان چه گذشت؟
❓ خاطرات هاشمی در انتخاب امام خامنه ای به رهبری چقدر نقش داشت؟
یکی از شبهاتی که توسط بعضی از افراد مغرضانه به آن دامن زده می شود این است که هاشمی با همین خاطراتش آقای خامنهای را به رهبری رسانده و اما حالا چه شده که خاطراتش ...
🔦اما بررسی اقدامات هاشمی در جلسه انتخاب رهبری...
1✅ جلسه برای انتخاب رهبر جدید آغاز می شود، هاشمی علی رغم تاکید امام بر روی آقای خامنهای, اوایل جلسه موضوع ((شورای رهبری ))را مطرح کرد (در طرحهای شورای رهبریِ پنج نفره، خود هاشمی هم از گزینههای اعضای شورای رهبری مطرح می شد). آنرا به رای گذاشت و رای نیاورد.
https://www.khabaronline.ir/detail/276404/
2✅ علیرغم اختلاف فاحش تعداد موافقان و مخالفان شورا
هاشمی رای گیری را سه بار تکرار کرد و باز رای
نیاورد.
https://www.mehrnews.com/news/2068765
3✅ هاشمی در طی رای گیری،حتی تلاش مذبوحانهای برای به كرسي نشاندن حرفش کرد به این شکل که بجای اینکه بگوید موافقان شورای رهبری قیام کنند، از (((مخالفان )))خواست که قیام کنند تا بدین شکل آرای ممتنع را به جیب موافقان طرح شورایی که خودش هم جزوش بود بریزد ولی نشد .
https://www.mehrnews.com/news/2068765
4✅ بعد موضوع آیت الله گلپایگانی مطرح شد و بحث شد که باز هم موافقان بسیار ناچیز بود.
5✅ هاشمی همچنان موضوعات مختلف را طرح و نظر امام را کتمان می کند.
https://www.khabaronline.ir/detail/276404/
6✅ و بعد ازاینکه چندین نماینده خبرگان که اول کتبی خواسته بودند نظر امام هم گفته شود و هاشمی اعتنا نکرد، شروع کردند با صدای بلند اعلام کردند که امام خمینی خودش نظراتی داشته و باید مطرح شود
https://www.mehrnews.com/news/2068765
7✅ وقتی فضای جلسه به اجماع بر روی گزینه فردی قطعی شد و با نطقهای مختلف، فردیت آقای خامنهای هم به اجماع نزدیک می شود.
و... هاشمی چاره ای جز تسلیم نمیبیند و آن نظرات و دستورات امام را نهایتا تعریف می کند!
-
https://didban.ir/fa/news-details/3484
🔦در همین رابطه دیدن فیلمهای ذیل خالی از لطف نیست
📺https://roshangari.ir/files/videos/org/5890/1393/11//1131090145732.mp4
📺https://hw3.asset.aparat.com/aparat-video/5690a1b1497445120751178072efc46f317734__73283.mp4
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
♨️حال جالب است که گزارش صداسیما نتیجهی آن همه مباحثه و استدلال که منجر به رسیدن به آقای خامنهای شده است را خلاصه کرد در چند خاطره که هاشمی به (((زور مجبور))) به بیانش شده است و تقریبا تاثیر زیادی هم بر نتیجه نداشت چون فضای کلی مجلس دیگر به نتیجه واحد رسیده بود.
⚡️شاید با حسن ظن بگوییم که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، سهواً تاریخ را تحریفشده و ناقص به آیندگان منتقل کرده و میبایست برای جلوگیری از سواستفاده بدخواهان نقل روایت انتخاب رهبر انقلاب بعد از امام را به صورت کامل به مردم نشان دهد تا اشتباه خود را جبران کند.
👆🏼👆🏼👆🏼👆🏼
🏁هاشمی در توجیه مخفی کاری اش میگوید خود آقای خامنهای خواسته بود که موضوع کتمان شود.
⛔️اولا وقتی دستور مستقیم ولی فقیه را دارد استناد به نظر فرد دیگر بلا وجه است.
⛔️ثانیا نظر خود آقای خامنهای یک مساله نفسی و اخلاقی بوده است که شخصا برای تربیت نفس چنین خواسته بود چه ربطی به تکلیف شرعی هاشمی و حکم مستقیم ولی فقیه دارد و از کی تا حالا وی مسوول مبارزه با نفس دیگران شده است؟!
⛔️ثالثا اینکه به اقرار خود هاشمی، امام خمینی از او خواسته بود در همان زمان حیات ایشان، آقای خامنهای مطرح شوند و حتی از هاشمی و سیداحمد گله کردند که چرا چنین نمی کنید ولی هاشمی تا آخرین دقایق رای گیری خبرگان در بیان موضوع استنکاف کرد...
بعد از این همه سیاستبازی چندگانه برای راه یافتن در شورای رهبری، عجیب است که بعد از ۲۵ سال و قوام یافتن ولایت امام خامنهای باز هم هاشمی دست از تلاش بر نداشته و هنوز شورایی شدن رهبری را دنبال می کند تا جایی که از چشم فقهای خبرگان افتاد تا جایی که صریح به هاشمی "نه" میگویند و حتی او را از ریاست خبرگان کنار گذاشتند.
🌀حالا شاید الان بشود حرف فایزه هاشمی را بهتر فهمید که می گفت: رهبری حق پدرم بود
📢این روزها که بعضی به تحریک هاشمی ادعای رهبری دارد و در شهرهای مختلف راه افتاده تا گزینههای همفکر خودش را برای مجلس خبرگان پیدا کرده و سازماندهی کند...
☄دوستان من انتخابات خبرگان رو جدی بگیرید .☄
#خبرگان_رهبری
#نقش_هاشمی #شورای_رهبری #خاطرات_امام
#هدفمند_انتخاب_کنیم
#فتنه۹۴_درراه_است
#سبزوبنفش_نداره_فتنه_ادامه_داره
@didebane_enghelab
@didebanenghelabbot
====================
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
روایتی تازه از جلسه انتخاب حضرت آیتالله خامنه ای به رهبری انقلاب
آیتالله حائری شیرازی در بیان روایتی جدید از ماجرای روز انتخاب حضرت آیتالله خامنهای در مجلس خبرگان به عنوان رهبر انقلاب در روز 14 خرداد سال 68، به موضوعاتی همچون شیوه رای گیری و اظهارات آیت الله جنتی، آیت الله هاشمی و همچنین نظر حجت الاسلام سید احمد خمینی…
وقتی حسن روحانی هاله نور دید
✳ هودج (هاله) نوری که حسن روحانی را از فیض نماز جماعت دور کرد!
واقعه از این قرار بود که من در یک ماه محرمی، روز دوازدهم، موقع اذان صبح از خانه خارج شدم و برای نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق [مسجد ولی عصر فعلی] رفتم. وارد حیاط مسجد شدم، و در کنار حوضی که در سمت چپ قرار داشت نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. پدرم داخل مسجد رفته بود و نماز جماعت صبح هم شروع شده بود. من همانطور که کنار حوض نشسته بودم و در حال وضو بودم، احساس کردم که حیاط یکمرتبه روشن شد، مثل این که نورافکنی به تابش درآمده باشد. در آن حال حس کردم نور از بالا میتابد. سرم را بلند کردم و یک شیء نورانی را که تقریباً مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاطِ مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است.
احساس میکردم افرادی در این هودج (هاله) نورانی نشستهاند ولی چیزی جز تلألؤ نور نمیدیدم. بعد دیدم که آن شیء نورانی در شمالِ شرقِ حیاطِ مسجد فرود آمد. آنگاه پس از چند دقیقه توقف، بلند شد و به حرکت درآمد. در هنگام برخاستن هودج(هاله)، علیرغم اینکه برای نماز صبح میخواستم داخل مسجد بروم، بی اختیار دنبال آن به راه افتادم و دیدم پس از عبور از تکیه پشت خندق به تکیه بعدی، یعنی تکیه «بیرون دژ» رفت و در وسط آن تکیه فرود آمد. فاصله این دو تکیه شاید حدود ۲۰۰ متر بود. پس از آن دوباره هودج (هاله نور) بلند شد و در #فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را میدیدم. هودج به سمت شرق (سمت مشهد) حرکت کرد و بعد از چند دقیقه از نظرم غایب شد. در حالی که احساس عجیبی به من دست داده بود و از خود بیخود شده بودم، احساس یک شعف بینظیر معنوی توأم با کمی ترس و وحشت داشتم. پس از این ماجرا به سمت مسجد بازگشتم. وقتی به مسجد رسیدم، نمازِ جماعتِ صبح تمام شده بود. همان وقت در ذهن کودکانهام به نظرم آمد که ارواح مطهر معصومین و فرشتگان با این هودج(هاله نور) آمدهاند و به این تکیهها که محل عزاداری سالار شهیدان بود، سر زدند.
این ماجرا #خیال نبود؛ در #بیداری اتفاق افتاد و کاملاً آن را به #چشم دیدم. البته همانوقت داستان را برای پدرم تعریف کردم که چنین منظرهای را مشاهده کردهام.
این حادثه یکی از حوادث به یادماندنی در تاریخ زندگی من است که با گذشت سالها، هنوز ماهیت و ابعاد آن برای من روشن نشده است.
#حسن_روحانی
#خاطرات_دکتر_حسن_روحانی
انقلاب اسلامی (۱۳۴۱- ۱۳۵۷)
(چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۸)
جلد اول، صفحات ۴۸ و ۴۹.
#هودج_نور
#هاله_نور
@didebane_enghelab
✳ هودج (هاله) نوری که حسن روحانی را از فیض نماز جماعت دور کرد!
واقعه از این قرار بود که من در یک ماه محرمی، روز دوازدهم، موقع اذان صبح از خانه خارج شدم و برای نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق [مسجد ولی عصر فعلی] رفتم. وارد حیاط مسجد شدم، و در کنار حوضی که در سمت چپ قرار داشت نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. پدرم داخل مسجد رفته بود و نماز جماعت صبح هم شروع شده بود. من همانطور که کنار حوض نشسته بودم و در حال وضو بودم، احساس کردم که حیاط یکمرتبه روشن شد، مثل این که نورافکنی به تابش درآمده باشد. در آن حال حس کردم نور از بالا میتابد. سرم را بلند کردم و یک شیء نورانی را که تقریباً مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاطِ مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است.
احساس میکردم افرادی در این هودج (هاله) نورانی نشستهاند ولی چیزی جز تلألؤ نور نمیدیدم. بعد دیدم که آن شیء نورانی در شمالِ شرقِ حیاطِ مسجد فرود آمد. آنگاه پس از چند دقیقه توقف، بلند شد و به حرکت درآمد. در هنگام برخاستن هودج(هاله)، علیرغم اینکه برای نماز صبح میخواستم داخل مسجد بروم، بی اختیار دنبال آن به راه افتادم و دیدم پس از عبور از تکیه پشت خندق به تکیه بعدی، یعنی تکیه «بیرون دژ» رفت و در وسط آن تکیه فرود آمد. فاصله این دو تکیه شاید حدود ۲۰۰ متر بود. پس از آن دوباره هودج (هاله نور) بلند شد و در #فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را میدیدم. هودج به سمت شرق (سمت مشهد) حرکت کرد و بعد از چند دقیقه از نظرم غایب شد. در حالی که احساس عجیبی به من دست داده بود و از خود بیخود شده بودم، احساس یک شعف بینظیر معنوی توأم با کمی ترس و وحشت داشتم. پس از این ماجرا به سمت مسجد بازگشتم. وقتی به مسجد رسیدم، نمازِ جماعتِ صبح تمام شده بود. همان وقت در ذهن کودکانهام به نظرم آمد که ارواح مطهر معصومین و فرشتگان با این هودج(هاله نور) آمدهاند و به این تکیهها که محل عزاداری سالار شهیدان بود، سر زدند.
این ماجرا #خیال نبود؛ در #بیداری اتفاق افتاد و کاملاً آن را به #چشم دیدم. البته همانوقت داستان را برای پدرم تعریف کردم که چنین منظرهای را مشاهده کردهام.
این حادثه یکی از حوادث به یادماندنی در تاریخ زندگی من است که با گذشت سالها، هنوز ماهیت و ابعاد آن برای من روشن نشده است.
#حسن_روحانی
#خاطرات_دکتر_حسن_روحانی
انقلاب اسلامی (۱۳۴۱- ۱۳۵۷)
(چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۸)
جلد اول، صفحات ۴۸ و ۴۹.
#هودج_نور
#هاله_نور
@didebane_enghelab
اقتداری که از آن دم میزدند این بود؟
✳️ یک روز محمدرضا خیلی ناراحت بود. به من گفت: مادر جان! مردهشور این سلطنت را ببرد که من شاه و فرمانده کل قوا هستم و بدون اطلاع من هواپیماهای ما را بردهاند ویتنام.
آنموقع جنگ ویتنام بود و آمریکاییها که از قدیم در ایران نظامی داشتند، هر وقت احتیاج پیدا میکردند از پایگاههای ایران و امکانات ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند و حتی اگر احتیاج داشتند از هواپیماها و یدکیهای ما استفاده میکردند برای پشتیبانی از نیروهای خودشان در ویتنام.
حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلاً کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتیهایشان را از ایران میبردند.
#تاجالملوک_آیرملو
#خاطرات_ملکه_پهلوی
انتشارات بهآفرین
صفحه ۳۸۷.
https://telegram.me/joinchat/A3m9KzvhhZZXaVy3Nwx7uA
✳️ یک روز محمدرضا خیلی ناراحت بود. به من گفت: مادر جان! مردهشور این سلطنت را ببرد که من شاه و فرمانده کل قوا هستم و بدون اطلاع من هواپیماهای ما را بردهاند ویتنام.
آنموقع جنگ ویتنام بود و آمریکاییها که از قدیم در ایران نظامی داشتند، هر وقت احتیاج پیدا میکردند از پایگاههای ایران و امکانات ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند و حتی اگر احتیاج داشتند از هواپیماها و یدکیهای ما استفاده میکردند برای پشتیبانی از نیروهای خودشان در ویتنام.
حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلاً کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتیهایشان را از ایران میبردند.
#تاجالملوک_آیرملو
#خاطرات_ملکه_پهلوی
انتشارات بهآفرین
صفحه ۳۸۷.
https://telegram.me/joinchat/A3m9KzvhhZZXaVy3Nwx7uA
﷽
#در_آینه_خاطرات
#خاطرات_مبارزاتی_علامه_مصباح
⭕️آیت الله #مصباح یزدی: ساواک وقتی امام را که دستگیر کرد،نامه ام به امام لو رفت/تشکر امام از نامه جامع و راهبری آیت الله #مصباح به ایشان/سلسله نشست #حکومت_اسلامی در انقلابی ترین مسجد تهران
↙️🔸هدف ما از راهاندازی این تشکیلات در داخل حوزه، این بود که روحانیت، #مرکزیتی داشته باشد و علاوه بر فعالیتهای سیاسی در قم، کارهائی را هم در تهران انجام بدهیم؛ از جمله ادارۀ جلساتی که درتهران تشکیل شدند که بعدها به صورت « #هیئت_های_مؤتلفه» در آمدند، چند تن از جمع 11 نفره جامعه مدرسین، هفتهای یکبار به تهران میرفتند و آن جلسات را اداره میکردند. یکی از اعضای فعال در ادارۀ آن جلسات، مرحوم آقای دکتر باهنر بود.
↙️🔹یکی از مکانهای برگزاری جلسات، #مسجد_جلیلی بود که در آن مقطع، امامت آن با جناب آقای مهدوی کنی بود. آنجا مسجد فعالی بود و نیروهای دانشگاهی هم در محافل آن شرکت میکردند و درواقع پاتوق آنها بود. کتابخانهای و سالن سخنرانیای داشت. #خود_من طی چندجلسه درباره #حکومت_و_اقسام آن و #جایگاه_حکومت_اسلامی، در آنجا سخنرانی داشتم.
↙️🔸در یکی از جلسات، یکی از افراد زندانی که تازه از زندان آزاد شده بود، از طرف آقای منتظری پیغام آورده بود که « #هیئت_مدرسین» لو رفته و سخت در تعقیب شما هستند؛ بهتر است افراد فعال، #متواری شوند. از اینرو مرحوم آقای مشکینی به طرف اردبیل و مشکینشهر که زادگاهشان بود، رفتند. آقای هاشمی به رفسنجان رفتند و البته در آنجا هم جلسات سخنرانی داشتند. ما هم مدتی به ایشان ملحق شدیم. آقای خامنهای هم که محل کارشان مشهد بود. بعد به تدریج معلوم شد که ساواک به چه اطلاعاتی دست پیدا کرده و از سوی چه کسانی.
↙️🔸یکی از چیزهائی که باعث حساسیت آنها نسبت به شخص #بنده شد این بود که نوبت اولی که امام را دستگیر کردند، به منزل ایشان ریختند و اسناد و مدارک ایشان را بردند، در میان آنها #نامهای را که بنده برای ایشان نوشته بودم، پیدا کردند و خط آنرا با خط اساسنامه تطبیق دادند و متوجه شدند که بنده هم با آن جمع ارتباط دارم. من در 6 صفحه کاغذ شطرنجی تحلیلی از اوضاع را برای امام نوشته و وضع آینده را پیشبینی کرده بودم، ساواک تصور کرده بود نویسنده اساسنامه هم بنده هستم؛ البته سندی برای اثبات این قضیه نبود، جزتطبیق این کاغذها.
👈🏻حضرت امام خیلی از تحلیلی که بنده خدمتشان ارائه کرده بودم، #خوششان آمده بود و آقای آشیخ حسن صانعی که آن زمان پیشکار امام بودند، از طـرف ایشان تشکرکردند. به هر تقدیر تطبیق این نامهها باعث شد که ساواک نسبت به شخص بنده حساسیت خاصی پیدا کند.
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#در_آینه_خاطرات
#خاطرات_مبارزاتی_علامه_مصباح
⭕️آیت الله #مصباح یزدی: ساواک وقتی امام را که دستگیر کرد،نامه ام به امام لو رفت/تشکر امام از نامه جامع و راهبری آیت الله #مصباح به ایشان/سلسله نشست #حکومت_اسلامی در انقلابی ترین مسجد تهران
↙️🔸هدف ما از راهاندازی این تشکیلات در داخل حوزه، این بود که روحانیت، #مرکزیتی داشته باشد و علاوه بر فعالیتهای سیاسی در قم، کارهائی را هم در تهران انجام بدهیم؛ از جمله ادارۀ جلساتی که درتهران تشکیل شدند که بعدها به صورت « #هیئت_های_مؤتلفه» در آمدند، چند تن از جمع 11 نفره جامعه مدرسین، هفتهای یکبار به تهران میرفتند و آن جلسات را اداره میکردند. یکی از اعضای فعال در ادارۀ آن جلسات، مرحوم آقای دکتر باهنر بود.
↙️🔹یکی از مکانهای برگزاری جلسات، #مسجد_جلیلی بود که در آن مقطع، امامت آن با جناب آقای مهدوی کنی بود. آنجا مسجد فعالی بود و نیروهای دانشگاهی هم در محافل آن شرکت میکردند و درواقع پاتوق آنها بود. کتابخانهای و سالن سخنرانیای داشت. #خود_من طی چندجلسه درباره #حکومت_و_اقسام آن و #جایگاه_حکومت_اسلامی، در آنجا سخنرانی داشتم.
↙️🔸در یکی از جلسات، یکی از افراد زندانی که تازه از زندان آزاد شده بود، از طرف آقای منتظری پیغام آورده بود که « #هیئت_مدرسین» لو رفته و سخت در تعقیب شما هستند؛ بهتر است افراد فعال، #متواری شوند. از اینرو مرحوم آقای مشکینی به طرف اردبیل و مشکینشهر که زادگاهشان بود، رفتند. آقای هاشمی به رفسنجان رفتند و البته در آنجا هم جلسات سخنرانی داشتند. ما هم مدتی به ایشان ملحق شدیم. آقای خامنهای هم که محل کارشان مشهد بود. بعد به تدریج معلوم شد که ساواک به چه اطلاعاتی دست پیدا کرده و از سوی چه کسانی.
↙️🔸یکی از چیزهائی که باعث حساسیت آنها نسبت به شخص #بنده شد این بود که نوبت اولی که امام را دستگیر کردند، به منزل ایشان ریختند و اسناد و مدارک ایشان را بردند، در میان آنها #نامهای را که بنده برای ایشان نوشته بودم، پیدا کردند و خط آنرا با خط اساسنامه تطبیق دادند و متوجه شدند که بنده هم با آن جمع ارتباط دارم. من در 6 صفحه کاغذ شطرنجی تحلیلی از اوضاع را برای امام نوشته و وضع آینده را پیشبینی کرده بودم، ساواک تصور کرده بود نویسنده اساسنامه هم بنده هستم؛ البته سندی برای اثبات این قضیه نبود، جزتطبیق این کاغذها.
👈🏻حضرت امام خیلی از تحلیلی که بنده خدمتشان ارائه کرده بودم، #خوششان آمده بود و آقای آشیخ حسن صانعی که آن زمان پیشکار امام بودند، از طـرف ایشان تشکرکردند. به هر تقدیر تطبیق این نامهها باعث شد که ساواک نسبت به شخص بنده حساسیت خاصی پیدا کند.
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
﷽
#در_آینه_خاطرات
#خاطرات_مبارزاتی_علامه_مصباح
💢آیت الله #مصباح یزدی: ما جامعه مدرسین را جهت مبارزات سیاسی روحانیت تشکیل دادیم/جامعه مدرسین #حواریین_امام محسوب می شدند/جامعه مدرسین تنها تشکیلات سیاسی آن مقطع در حوزه شناخته میشد
↙️🔻اساسنامه به امضای اعضا نرسیده بود، خط صورتجلسهها به گونهای بود که شاید الان خودم هم نتوانم بخوانم! به هر حال با صلاحدید دوستان، متواری شدیم؛ مدتی نزد آقای هاشمی و مدتی هم در یزد بودیم و در همان ایام بود که ایشان را دستگیر کردند. خاطرم هست که تابستان بود و من در یکی از ییلاقات اطراف یزد بودم. دوستانی که در هیئتهای مؤتلفه بودند، اصرار کردند که به تهران بیایم و در کن، خانهای برای ما گرفتند و خانواده ما را هم از قم آوردند. خود من از طریق اصفهان، از یزد به تهران آمدم. مدتی در کن متواری بودیم و کسی از جای ما اطلاعی نداشت.
↙️🔻به هرحال با فعالیتهائی که به صورت تشکیلاتی انجام شد، کمکم این هیئت اسم «جامعه مدرسین» را به خود گرفت.البته پس از آن که اساسنامه لو رفت، کسانی که جزو هواداران و به اصطلاح اعضای غیررسمی بودند، جلساتشان را آرام و بااحتیاط ادامه دادند و آن 11 نفر اول به ترتیب سابق نتوانستند دور هم جمع شوند،چون شناخته شده بودند؛ البته سعی میکردند ارتباط خود را به شکل بسیارسری و مخفی حفظ کنند.
↙️🔻فعالان «جامعه مدرسین» عمدتا فضلای جوان حوزه بودند.جوان که عرض میکنم لزوما از نظرسنی نیست، بلکه منظورم آن است که درردیف اول علمای حوزه نبودند، بلکه جزو مدرسین محسوب میشدند و جامع اینها، احساس وظیفه برای مشارکت در نهضت بود. بعضی از آنها از شاگردان امام و بعضیها از شاگردان مرحوم آقای گلپایگانی بودند، از جمله آقای ربانی شیرازی که بیشتر با آقای گلپایگانی ارتباط داشتند. بعضی دیگرهم با سایر مراجع مرتبط بودند، اما همه در این هدف مشارکت داشتند که باید نهضت را به پیش برد. آن روزها اغلب اعلامیههائی که منتشر میشدند، به امضای سه چهار نفر از مراجع بزرگ بودند. جامعه مدرسین هم تشکیلات رسمی و سیاسی روحانیت بود و همه کسانی که به نحوی در زمینه مبارزات سیاسی فعالیت میکردند، با جامعه مدرسین در ارتباط بودند.
↙️🔻اعلامیههای زیادی به نام «جامعه مدرسین» منتشر میشدند و عمدتا لحن فرمایشات امام را داشتند و به این ترتیب، کمکم جامعه مدرسین در همه شهرستانها به عنوان مرکزسیاسی حوزه شناخته شد و در همهجا اعتبار پیدا کرد؛ مخصوصا هنگامی که امام آزاد شدند و به قم آمدند، جامعه بیشترین نقش را در استقبال و برگزاری جشنها و حضور در اطراف امام را به عهده داشت، در واقع اعضای آن، #حواریین_امام محسوب میشدند.
↙️🔻 این تشکیلات، تنها تشکیلات سیاسی آن مقطع در حوزه شناخته میشد و طبعا در میان مردم و علاقمندان به انقلاب، جایگاه ممتازی داشت؛ به ویژه در دورانی که امام نبودند، چشم مردم به جامعه مدرسین بود. آنها افکار و نظرات امام را از طریق جامعه مدرسین کسب میکردند واگر ضرورت اعتصابی و حرکتی از سوی جامعه مدرسین اعلام میشد، بیدرنگ پیروی میکردند. البته در بین اعضای جامعه مدرسین هم گرایشات و سلیقههای مختلفی وجود داشت، ولی همگی درجهت این حرکت سیاسی، متفق بودند.
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#در_آینه_خاطرات
#خاطرات_مبارزاتی_علامه_مصباح
💢آیت الله #مصباح یزدی: ما جامعه مدرسین را جهت مبارزات سیاسی روحانیت تشکیل دادیم/جامعه مدرسین #حواریین_امام محسوب می شدند/جامعه مدرسین تنها تشکیلات سیاسی آن مقطع در حوزه شناخته میشد
↙️🔻اساسنامه به امضای اعضا نرسیده بود، خط صورتجلسهها به گونهای بود که شاید الان خودم هم نتوانم بخوانم! به هر حال با صلاحدید دوستان، متواری شدیم؛ مدتی نزد آقای هاشمی و مدتی هم در یزد بودیم و در همان ایام بود که ایشان را دستگیر کردند. خاطرم هست که تابستان بود و من در یکی از ییلاقات اطراف یزد بودم. دوستانی که در هیئتهای مؤتلفه بودند، اصرار کردند که به تهران بیایم و در کن، خانهای برای ما گرفتند و خانواده ما را هم از قم آوردند. خود من از طریق اصفهان، از یزد به تهران آمدم. مدتی در کن متواری بودیم و کسی از جای ما اطلاعی نداشت.
↙️🔻به هرحال با فعالیتهائی که به صورت تشکیلاتی انجام شد، کمکم این هیئت اسم «جامعه مدرسین» را به خود گرفت.البته پس از آن که اساسنامه لو رفت، کسانی که جزو هواداران و به اصطلاح اعضای غیررسمی بودند، جلساتشان را آرام و بااحتیاط ادامه دادند و آن 11 نفر اول به ترتیب سابق نتوانستند دور هم جمع شوند،چون شناخته شده بودند؛ البته سعی میکردند ارتباط خود را به شکل بسیارسری و مخفی حفظ کنند.
↙️🔻فعالان «جامعه مدرسین» عمدتا فضلای جوان حوزه بودند.جوان که عرض میکنم لزوما از نظرسنی نیست، بلکه منظورم آن است که درردیف اول علمای حوزه نبودند، بلکه جزو مدرسین محسوب میشدند و جامع اینها، احساس وظیفه برای مشارکت در نهضت بود. بعضی از آنها از شاگردان امام و بعضیها از شاگردان مرحوم آقای گلپایگانی بودند، از جمله آقای ربانی شیرازی که بیشتر با آقای گلپایگانی ارتباط داشتند. بعضی دیگرهم با سایر مراجع مرتبط بودند، اما همه در این هدف مشارکت داشتند که باید نهضت را به پیش برد. آن روزها اغلب اعلامیههائی که منتشر میشدند، به امضای سه چهار نفر از مراجع بزرگ بودند. جامعه مدرسین هم تشکیلات رسمی و سیاسی روحانیت بود و همه کسانی که به نحوی در زمینه مبارزات سیاسی فعالیت میکردند، با جامعه مدرسین در ارتباط بودند.
↙️🔻اعلامیههای زیادی به نام «جامعه مدرسین» منتشر میشدند و عمدتا لحن فرمایشات امام را داشتند و به این ترتیب، کمکم جامعه مدرسین در همه شهرستانها به عنوان مرکزسیاسی حوزه شناخته شد و در همهجا اعتبار پیدا کرد؛ مخصوصا هنگامی که امام آزاد شدند و به قم آمدند، جامعه بیشترین نقش را در استقبال و برگزاری جشنها و حضور در اطراف امام را به عهده داشت، در واقع اعضای آن، #حواریین_امام محسوب میشدند.
↙️🔻 این تشکیلات، تنها تشکیلات سیاسی آن مقطع در حوزه شناخته میشد و طبعا در میان مردم و علاقمندان به انقلاب، جایگاه ممتازی داشت؛ به ویژه در دورانی که امام نبودند، چشم مردم به جامعه مدرسین بود. آنها افکار و نظرات امام را از طریق جامعه مدرسین کسب میکردند واگر ضرورت اعتصابی و حرکتی از سوی جامعه مدرسین اعلام میشد، بیدرنگ پیروی میکردند. البته در بین اعضای جامعه مدرسین هم گرایشات و سلیقههای مختلفی وجود داشت، ولی همگی درجهت این حرکت سیاسی، متفق بودند.
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
💠 دستفروشی با عرقچین سبز / #خاطرات_سید_ابراهیم_رییسی / بخش اول
🔹دوره طلبگی به عادت قدیمی، تابستانها یا ماه رمضان كه به مشهد بر می گشتم، سراغ كاری می رفتم، عرقچین سبز به سر می گذاشتم و پول كتابهایی كه لازم داشتم را با دستفروشی یا کارهای دیگر به دست می آوردم. یادم هست که دیر به دیر می توانستیم برنج بخوریم آن هم برنج شکسته. گوشت هم کم گیرمان می آمد. وقتی کاری انجام می دادم و حقالزحمه خوبی می گرفتم کمی گوشت می خریدم و با خوشحالی به خانه می بُردم. آن روزها زندگی كردن با 5 تومان شهریه ای كه می گرفتم برای من، مادر و خواهرم خیلی سخت بود.
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔹دوره طلبگی به عادت قدیمی، تابستانها یا ماه رمضان كه به مشهد بر می گشتم، سراغ كاری می رفتم، عرقچین سبز به سر می گذاشتم و پول كتابهایی كه لازم داشتم را با دستفروشی یا کارهای دیگر به دست می آوردم. یادم هست که دیر به دیر می توانستیم برنج بخوریم آن هم برنج شکسته. گوشت هم کم گیرمان می آمد. وقتی کاری انجام می دادم و حقالزحمه خوبی می گرفتم کمی گوشت می خریدم و با خوشحالی به خانه می بُردم. آن روزها زندگی كردن با 5 تومان شهریه ای كه می گرفتم برای من، مادر و خواهرم خیلی سخت بود.
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
⏳ والیبال را خیلی دوست داشتم!
«ما وقتی بچه بودیم... بازی هم میکردیم. منتها در کوچه بازی میکردیم؛ چون در خانه جای بازی نداشتیم و بازیهای آن وقت بچهها فرق میکرد. یک مقدار هم بازیهای ورزشی بود؛ مثل والیبال و فوتبال و اینها که بازی میکردیم. من آن موقع در کوچه، با بچهها والیبال بازی میکردم؛ خیلی هم والیبال را دوست میداشتم. الان هم اگر گاهی بخواهیم ورزش دستجمعی بکنیم - البته با بچههای خودم - به والیبال رو میآوریم که ورزش خیلی خوبی است.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
https://l1l.ir/2qka
🔳 #خاطرات_رهبری
🗓 بیست و ششم مهر روز تربیت بدنی و ورزش
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZbs-NiGqptEpQ
«ما وقتی بچه بودیم... بازی هم میکردیم. منتها در کوچه بازی میکردیم؛ چون در خانه جای بازی نداشتیم و بازیهای آن وقت بچهها فرق میکرد. یک مقدار هم بازیهای ورزشی بود؛ مثل والیبال و فوتبال و اینها که بازی میکردیم. من آن موقع در کوچه، با بچهها والیبال بازی میکردم؛ خیلی هم والیبال را دوست میداشتم. الان هم اگر گاهی بخواهیم ورزش دستجمعی بکنیم - البته با بچههای خودم - به والیبال رو میآوریم که ورزش خیلی خوبی است.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
https://l1l.ir/2qka
🔳 #خاطرات_رهبری
🗓 بیست و ششم مهر روز تربیت بدنی و ورزش
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZbs-NiGqptEpQ
📚 کتاب #خاطرات_سفیر؛ کتابی که رهبر انقلاب توصیه کردند خانمها بخوانند
📝نوشتهی سرکار خانم نیلوفر شادمهری
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
📝نوشتهی سرکار خانم نیلوفر شادمهری
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
⭕️کسی جرات کمترین انتقادی به شاه را نداشت و حتی مسئولین کشوری هم از ترس مشکلات کشور را به شاه نمی گفتند.
حتی انتقاد به سگ بزرگ شاه هم برایشان دردسر داشت و باید متملق سگ شاه هم می بودند
#خاطرات_عَلَم
حتی انتقاد به سگ بزرگ شاه هم برایشان دردسر داشت و باید متملق سگ شاه هم می بودند
#خاطرات_عَلَم
#خاطرات_انقلاب
🔻آيت الله طالقاني مي گفت: امام با عالم غيب ارتباط دارد...
📌روايتي از حجت الاسلام جمي
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔻آيت الله طالقاني مي گفت: امام با عالم غيب ارتباط دارد...
📌روايتي از حجت الاسلام جمي
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
💠 می شود انسان محشور بشویم؟
💢یک روز امام در موعظه شان فرمود: «شخصی به محضر امام صادق ـ علیه السلام ـ آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی که به بهشت بروم و به سعادت برسم. امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ در جوابش فرمودند: من ضامن شفاعتم، اما به شرط آنکه انسان وارد بشوی.» امام فرمود: «این جمله امام صادق ـ علیه السلام ـ کمر انسان را می شکند. آیا می شود ما انسان محشور شویم یا نمی شود؟».
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی جلد ۵ ، صفحه ۱۸۰
#خاطرات_امام
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
💢یک روز امام در موعظه شان فرمود: «شخصی به محضر امام صادق ـ علیه السلام ـ آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی که به بهشت بروم و به سعادت برسم. امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ در جوابش فرمودند: من ضامن شفاعتم، اما به شرط آنکه انسان وارد بشوی.» امام فرمود: «این جمله امام صادق ـ علیه السلام ـ کمر انسان را می شکند. آیا می شود ما انسان محشور شویم یا نمی شود؟».
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی جلد ۵ ، صفحه ۱۸۰
#خاطرات_امام
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔰تفریح داشته باش
دكتر زهرا مصطفوی دختر امام خمینی(ره):
💢امام وقتی می بینند من روزهای تعطیل مشغول درس هستم می گویند: «به جایی نمی رسی، چون باید موقع تفریح، تفریح کنی». این مسأله را به پسر من جدی می گویند. این نقل قول از خود امام است که در حضور من مکرر به پسر من می گفتند: «من نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم»؛ یعنی هر وقت را برای چیز خاصی قرار می دادند و به پسر من این نصیحت را می کنند که تفریح داشته باش. اگر نداشته باشی نمی توانی خودت را برای تحصیل آماده کنی.
#خاطرات_امام
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلد ۱ ، صفحه ۵۱
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
دكتر زهرا مصطفوی دختر امام خمینی(ره):
💢امام وقتی می بینند من روزهای تعطیل مشغول درس هستم می گویند: «به جایی نمی رسی، چون باید موقع تفریح، تفریح کنی». این مسأله را به پسر من جدی می گویند. این نقل قول از خود امام است که در حضور من مکرر به پسر من می گفتند: «من نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم»؛ یعنی هر وقت را برای چیز خاصی قرار می دادند و به پسر من این نصیحت را می کنند که تفریح داشته باش. اگر نداشته باشی نمی توانی خودت را برای تحصیل آماده کنی.
#خاطرات_امام
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلد ۱ ، صفحه ۵۱
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
❌برای پست انقلاب نکردیم
💢امام (ره) ما را از تصدی پستهای حساس منع میکردند؛مثلا دوست نداشتند دخترشان نماینده مجلس بشود.چون می گفتند:«دلم نمیخواهد این احساس و توهم پیدا شود که بخاطر منسوب بودن به من،دخترم فلان پست را گرفته است.یا می گفتند: «ما انقلاب نکردیم که پست بین خودمان تقسیم کنیم و اصلا برای اینکه این شایعه در ذھن مردم بوجود نیاید دنبال این کارھا نروید.ھزار جور کار دیگر ھست که می توانید آنھا را انجام دھید
#خاطرات_امام به نقل از فاطمه طباطبایی همسر مرحوم احمد خمینی(ره)
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلدسوم،صفحه ۲۱۷
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
💢امام (ره) ما را از تصدی پستهای حساس منع میکردند؛مثلا دوست نداشتند دخترشان نماینده مجلس بشود.چون می گفتند:«دلم نمیخواهد این احساس و توهم پیدا شود که بخاطر منسوب بودن به من،دخترم فلان پست را گرفته است.یا می گفتند: «ما انقلاب نکردیم که پست بین خودمان تقسیم کنیم و اصلا برای اینکه این شایعه در ذھن مردم بوجود نیاید دنبال این کارھا نروید.ھزار جور کار دیگر ھست که می توانید آنھا را انجام دھید
#خاطرات_امام به نقل از فاطمه طباطبایی همسر مرحوم احمد خمینی(ره)
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلدسوم،صفحه ۲۱۷
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#خاطرات_شهید
🔹ماجرای #حاج_احمد با بانوی دو عالم حضرت زهرا(س):
عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس میگفت: «کسی نفهمه زخمی شدم همینجا مداوام کنید»
دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه»
بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد یه مدت گذشت یکدفعه از جا پرید گفت: «پاشو بریم خط»
قسمش دادم گفتم:
«آخه تو که بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟
گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل فرمودند:
«چیه؟ چرا خوابیدی؟»
عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم»
حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:
«بلند شو بلند شو، چیزی نیست بلند شو برو به کارهایت برس»...
به خاطر همین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی حسینیه فاطمهالزهرا(س) ساخته است…
#سردارشهید #احمد_کاظمی
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔹ماجرای #حاج_احمد با بانوی دو عالم حضرت زهرا(س):
عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس میگفت: «کسی نفهمه زخمی شدم همینجا مداوام کنید»
دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه»
بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد یه مدت گذشت یکدفعه از جا پرید گفت: «پاشو بریم خط»
قسمش دادم گفتم:
«آخه تو که بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟
گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل فرمودند:
«چیه؟ چرا خوابیدی؟»
عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم»
حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:
«بلند شو بلند شو، چیزی نیست بلند شو برو به کارهایت برس»...
به خاطر همین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی حسینیه فاطمهالزهرا(س) ساخته است…
#سردارشهید #احمد_کاظمی
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
📿 هر روز دعای عهد را می خواندند
🔹امام تقیّد خاصی به خواندن دعای عهد به مدت چهل روز، حتی در ایام بیماری داشتند. وقتی پس از رحلت، اثاثیه ایشان، از جمله مفاتیح شان را به بیت منتقل می کردیم، متوجه شدم که در گوشۀ صفحه، تاریخ ۸ شوال را به عنوان دعا مرقوم فرموده اند.
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلد ۱ ، صفحه ۳۳۳
#خاطرات_امام
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔹امام تقیّد خاصی به خواندن دعای عهد به مدت چهل روز، حتی در ایام بیماری داشتند. وقتی پس از رحلت، اثاثیه ایشان، از جمله مفاتیح شان را به بیت منتقل می کردیم، متوجه شدم که در گوشۀ صفحه، تاریخ ۸ شوال را به عنوان دعا مرقوم فرموده اند.
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) |جلد ۱ ، صفحه ۳۳۳
#خاطرات_امام
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔅 خاطرات مقدس | اینجا به من احتیاجه
✍🏻 میآمد میگفت «آب نداریم. مهمات نداریم. بچهها پوتین و لباس ندارن. این طوری من چهجوری بگم بجنگن؟»
حتی گاهی میدیدم یک گوشهای نشسته و بیصدا گریه میکند. دلنازک بود و این کارِ فرماندهی پاک فرسودهاش میکرد. همیشه نگران بچهها بود.
صداش زدم. گفتم «عزیز! عراق میخواد پاتکِ طولانیای کنه. شاید دو سه ماه طول بکشه. شما یه سر برو مرخصی. برو به خونواده سر بزن. حالا بچهها اینجا هستن و تا شما برگردی هم اوضاع به همین منواله که الآن هست.»
نگاهم کرد. به خلاف همیشه اصلاً گرفته نبود. خندید و گفت «بعله. پسر بزرگم تصادف کرده، عمرشو داده به شما. خدا رحمتش کنه. خدا خودش داد و خودش گرفت. حالا با این مقدمهچینیها میخواید منو بفرستید تشییع جنازهاش؟ آنجا هستن که این کار را بکنن. اینجا به من احتیاجه. نمیرم.»
دلم آرام گرفت و نفس راحتی کشیدم.
#خاطرات
#حضرت_امام
#دفاع_مقدس
#کتاب_روزگاران
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
✍🏻 میآمد میگفت «آب نداریم. مهمات نداریم. بچهها پوتین و لباس ندارن. این طوری من چهجوری بگم بجنگن؟»
حتی گاهی میدیدم یک گوشهای نشسته و بیصدا گریه میکند. دلنازک بود و این کارِ فرماندهی پاک فرسودهاش میکرد. همیشه نگران بچهها بود.
صداش زدم. گفتم «عزیز! عراق میخواد پاتکِ طولانیای کنه. شاید دو سه ماه طول بکشه. شما یه سر برو مرخصی. برو به خونواده سر بزن. حالا بچهها اینجا هستن و تا شما برگردی هم اوضاع به همین منواله که الآن هست.»
نگاهم کرد. به خلاف همیشه اصلاً گرفته نبود. خندید و گفت «بعله. پسر بزرگم تصادف کرده، عمرشو داده به شما. خدا رحمتش کنه. خدا خودش داد و خودش گرفت. حالا با این مقدمهچینیها میخواید منو بفرستید تشییع جنازهاش؟ آنجا هستن که این کار را بکنن. اینجا به من احتیاجه. نمیرم.»
دلم آرام گرفت و نفس راحتی کشیدم.
#خاطرات
#حضرت_امام
#دفاع_مقدس
#کتاب_روزگاران
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔰هرکس کرایه خودش را بدهد
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی(ره):
🔹وقتی شاه رفت، امام تصمیم گرفتند به ایران بیایند؛ ولی در ایران همه تقریباً مخالف سفر امام از پاریس بودند. تلفن پشت تلفن می زدند که داستان را به امام بگو. من هم می گفتم. اما امام تصمیمشان را گرفته بودند. هواپیمایی اجاره شد، بنا شد هرکسی پول کرایه خودش را بدهد، لذا امام فقط کرایه خودشان و من را دادند.
#خاطرات_امام
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)
جلد۲، صفحه ۳۹۷
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی(ره):
🔹وقتی شاه رفت، امام تصمیم گرفتند به ایران بیایند؛ ولی در ایران همه تقریباً مخالف سفر امام از پاریس بودند. تلفن پشت تلفن می زدند که داستان را به امام بگو. من هم می گفتم. اما امام تصمیمشان را گرفته بودند. هواپیمایی اجاره شد، بنا شد هرکسی پول کرایه خودش را بدهد، لذا امام فقط کرایه خودشان و من را دادند.
#خاطرات_امام
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)
جلد۲، صفحه ۳۹۷
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔰احترام امام خمینی(ره) به همسرشان
همسر امام در این باره می گوید:
🔺امام همیشه احترام مرا داشتند. هیچ وقت با تندی صحبت نمی کردند. اگر لباس و حتی چای می خواستند، می گفتند: ممکن است بگویید فلان لباس را بیاورند؟ گاهی اوقات هم خودشان چای می ریختند. در اوج عصبانیت، هرگز بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه در اتاق، جای بهتر را به من تعارف می کردند. تا من نمی آمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمی کردند.
🔹به بچه ها هم می گفتند صبر کنید تا خانم بیاید. حاضر نبودند که من در خانه کار بکنم. امام در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمی کردند. اوایل زندگی مان، یادم نیست هفته اول یا ماه اول به من گفتند: من کاری به کار تو ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش، اما آن چه از تو می خواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی.
#خاطرات_امام
✍️دیده بان انقلاب
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
همسر امام در این باره می گوید:
🔺امام همیشه احترام مرا داشتند. هیچ وقت با تندی صحبت نمی کردند. اگر لباس و حتی چای می خواستند، می گفتند: ممکن است بگویید فلان لباس را بیاورند؟ گاهی اوقات هم خودشان چای می ریختند. در اوج عصبانیت، هرگز بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه در اتاق، جای بهتر را به من تعارف می کردند. تا من نمی آمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمی کردند.
🔹به بچه ها هم می گفتند صبر کنید تا خانم بیاید. حاضر نبودند که من در خانه کار بکنم. امام در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمی کردند. اوایل زندگی مان، یادم نیست هفته اول یا ماه اول به من گفتند: من کاری به کار تو ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش، اما آن چه از تو می خواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی.
#خاطرات_امام
✍️دیده بان انقلاب
t.iss.one/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔴 دولت راستگویان و دو نکته جدید از "راز سر به مهر" ...
🔹انتشار #خاطرات_ظریف با عنوان «راز سر به مهر» نکات مهمی درباره تاریخ شفاهی دولتهای یازدهم و دوازدهم دارد؛ اما آنچه در ۲۴ ساعت اخیر مورد توجه رسانهها قرار گرفته، خدشه در دو گزاره قطعی و پرتکرار در فضای رسانهای دولت سابق است...
🔸ظریف در بخشی از خاطرات خود به ماجرای #تماس_تلفنی اوباما و روحانی در ۱۰۰ روز نخست دولت یازدهم پرداخته است؛ تماسی که دولت روحانی تأکید داشت با اصرار رئیسجمهور آمریکا انجام شده و مقامات دولتی موافق انجام این کار نبودند...
🔹تماسی که حتی رهبر انقلاب هم از آن به انجام کار نابجا تعبیر کردند؛ اما خاطرات ظریف روایت متفاوتی از گزاره رسمی #دولت_یازدهم ارائه و تصریح کرده نه تنها رئیسجمهور وقت مخالفتی با این تماس نداشت، بلکه خود پیشنهاد کرده شماره نماینده ایران در سازمان ملل به طرف آمریکایی ارائه شود...
➕نکته جالبِ روایتِ ظریف این است که حتی خود او مخالف تماس تلفنی روحانی و اوباما بوده و آن را نوعی ضربه به روند #مذاکرات میدانسته است.
🔸اما دومین نکته جالب توجه از خاطرات ظریف، به یک واقعه پرحاشیه و پربازتاب در دولت یازدهم باز میگردد؛ یعنی #آزمایش_موشکی همزمان با انعقاد و اجرای برجام...
🔹برخلاف گفته روحانی در #انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم مبنی بر اینکه آزمایشهای موشکی یکی از عوامل شکست مذاکرات هستهای بود، محمدجواد ظریف در خاطرات خود تصریح کرده خودش پس از توافق ژنو و در مقابله با تحریمهای آمریکا، مصرانه پیگیر انجام آزمایش موشکی بود!
🔸این روایت جایی جالبتر میشود که پس از اعمال برخی تحریمهای آمریکا در بهمن ۱۳۹۲، ظریف بر انجام یک تست فوری موشکی یا ماهوارهای برای ارسال پیام اقتدار به طرف غربی اصرار داشته و حتی وقتی با مخالفت #وزیر_دفاع و اشاره به ناآماده بودن برخی مقدمات فنی مواجه میشود، باز هم خواسته خود را تکرار میکند...
➕ در مظلومیت توان دفاعی کشورمان همین بس که ظریف وقتی در ماههای پایانی دولت دوازدهم در #مصاحبه_محرمانه با سعید لیلاز قرار میگیرد، مدعی میشود برخی نیروها در داخل کشور تلاش داشتند با انجام تستهای موشکی، برجام را زمین بزنند، در حالی که خاطرات خودش روایت دیگری از این ماجرا نشان میدهد!
✍️شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب
https://t.iss.one/joinchat/O-GFli-ukpQ7lelN
🔹انتشار #خاطرات_ظریف با عنوان «راز سر به مهر» نکات مهمی درباره تاریخ شفاهی دولتهای یازدهم و دوازدهم دارد؛ اما آنچه در ۲۴ ساعت اخیر مورد توجه رسانهها قرار گرفته، خدشه در دو گزاره قطعی و پرتکرار در فضای رسانهای دولت سابق است...
🔸ظریف در بخشی از خاطرات خود به ماجرای #تماس_تلفنی اوباما و روحانی در ۱۰۰ روز نخست دولت یازدهم پرداخته است؛ تماسی که دولت روحانی تأکید داشت با اصرار رئیسجمهور آمریکا انجام شده و مقامات دولتی موافق انجام این کار نبودند...
🔹تماسی که حتی رهبر انقلاب هم از آن به انجام کار نابجا تعبیر کردند؛ اما خاطرات ظریف روایت متفاوتی از گزاره رسمی #دولت_یازدهم ارائه و تصریح کرده نه تنها رئیسجمهور وقت مخالفتی با این تماس نداشت، بلکه خود پیشنهاد کرده شماره نماینده ایران در سازمان ملل به طرف آمریکایی ارائه شود...
➕نکته جالبِ روایتِ ظریف این است که حتی خود او مخالف تماس تلفنی روحانی و اوباما بوده و آن را نوعی ضربه به روند #مذاکرات میدانسته است.
🔸اما دومین نکته جالب توجه از خاطرات ظریف، به یک واقعه پرحاشیه و پربازتاب در دولت یازدهم باز میگردد؛ یعنی #آزمایش_موشکی همزمان با انعقاد و اجرای برجام...
🔹برخلاف گفته روحانی در #انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم مبنی بر اینکه آزمایشهای موشکی یکی از عوامل شکست مذاکرات هستهای بود، محمدجواد ظریف در خاطرات خود تصریح کرده خودش پس از توافق ژنو و در مقابله با تحریمهای آمریکا، مصرانه پیگیر انجام آزمایش موشکی بود!
🔸این روایت جایی جالبتر میشود که پس از اعمال برخی تحریمهای آمریکا در بهمن ۱۳۹۲، ظریف بر انجام یک تست فوری موشکی یا ماهوارهای برای ارسال پیام اقتدار به طرف غربی اصرار داشته و حتی وقتی با مخالفت #وزیر_دفاع و اشاره به ناآماده بودن برخی مقدمات فنی مواجه میشود، باز هم خواسته خود را تکرار میکند...
➕ در مظلومیت توان دفاعی کشورمان همین بس که ظریف وقتی در ماههای پایانی دولت دوازدهم در #مصاحبه_محرمانه با سعید لیلاز قرار میگیرد، مدعی میشود برخی نیروها در داخل کشور تلاش داشتند با انجام تستهای موشکی، برجام را زمین بزنند، در حالی که خاطرات خودش روایت دیگری از این ماجرا نشان میدهد!
✍️شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب
https://t.iss.one/joinchat/O-GFli-ukpQ7lelN
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
Forwarded from جمعیت خیریه صبح امید
🌸 #خاطرات_صبح_امید
📸 ماه رمضان سال ۱۴۰۰ بود که در یک تلاش دسته جمعی و فعالیت پرشور در طول ماه مبارک رمضان، ۱۷۰۰ بسته ارزاق برای خانوادههای نیازمند تهیه شد
🎁 امسال هم یکی از برنامههای مهم صبح امید تهیه ارزاق برای خانوادههای نیازمند بود که به لطف خدا به یاری شما نیکوکاران و همراهان، با وجود گرانی ارزاق و مواد غذایی، تا کنون ۶۱۰ بسته ارزاق تهیه شده است
🌿 از دیگر برنامههای صبح امید، برگزاری کلاسهای کمک درسی و آموزشی برای دانشآموزان کم بضاعت و اجرای طرحهای کارآفرینی و ایجاد اشتغال برای خانوادههای نیازمند است که در روزهای آینده، اخبار و گزارش این برنامهها نیز به امید خدا منتشر میگردد🌸
🌱 #ماه_رمضان
🌱 #مهربانی
🌱 #اهدای_ارزاق
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷 جمعیت خیریه صبح امید:
📲 ۰۹۱۰۸۶۸۶۲۰۰
🍀 @sobheomid_ir
📸 ماه رمضان سال ۱۴۰۰ بود که در یک تلاش دسته جمعی و فعالیت پرشور در طول ماه مبارک رمضان، ۱۷۰۰ بسته ارزاق برای خانوادههای نیازمند تهیه شد
🎁 امسال هم یکی از برنامههای مهم صبح امید تهیه ارزاق برای خانوادههای نیازمند بود که به لطف خدا به یاری شما نیکوکاران و همراهان، با وجود گرانی ارزاق و مواد غذایی، تا کنون ۶۱۰ بسته ارزاق تهیه شده است
🌿 از دیگر برنامههای صبح امید، برگزاری کلاسهای کمک درسی و آموزشی برای دانشآموزان کم بضاعت و اجرای طرحهای کارآفرینی و ایجاد اشتغال برای خانوادههای نیازمند است که در روزهای آینده، اخبار و گزارش این برنامهها نیز به امید خدا منتشر میگردد🌸
🌱 #ماه_رمضان
🌱 #مهربانی
🌱 #اهدای_ارزاق
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷 جمعیت خیریه صبح امید:
📲 ۰۹۱۰۸۶۸۶۲۰۰
🍀 @sobheomid_ir