دهکده جهانی
380 subscribers
458 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
ما هیچ وقت علم را جدی نگرفتیم

رسول جعفریان

در نوشته های انتقادی پیش از مشروطه، و همین طور بعد از آن، تا دوره بیست ساله، به طور مرتب، از عوامل ترقی و رشد یاد شده و یکی از مهم ترین آنها #علم و #پیشرفت های_علمی ذکر شده است.

ای کاش می شد روزی این مسأله را در آن متون دنبال کرد؛ این که بسیاری از کسانی که به مقایسه این طرف آب و آن طرف پرداختند، توصیه کردند که #علم یکی از #کلید_واژه_های اصلی پیشرفت جوامع اروپایی است و ما هم باید همان راه را برویم.

این توصیه ها که گه گاه مورد توجه سیاستمداران هم بود، توجه بسیاری را به مشکلات دیگری که اجرایی بود جلب کرد. همین طور مواجهه با استبداد قاجاری، بسیاری را به سمت و سوی مسائل سیاسی و تحلیل آنها و نیز بحث از تئوری های حکومت کشاند؛ اما در لابلای اینها مسأله علم، دست کم یکی از مسائل مهم بود.

نشریات دوره قاجاری، در این زمینه بسیار از علم می نوشتند. بعد از #مشروطه هم باز تلاش هایی شد. در سایه #دارالفنون، همین طور در #دارالترجمه_های_ناصری و ظل السلطانی، این بحث ادامه داشت. در حوالی سال 1300 و بعد از آن، این مسأله جدی تر شد؛ خیلی جدی.

شواهد زیادی می شود نشان می داد از نظر نویسندگان آن روز، مساله #ترقی با
#توسعه_علمی همراه تلقی می شد. بی شک پدید آمدن #دبیرستان_ها در ایران که با تلاش
#علی_ اصغر_حکمت بود، و همین طور
#دانشگاه_تهران، روی همین انگیزه بود. حتی سنت گرایانی مانند سید جلال الدین طهرانی، در گاهنامه خود، نیمی از آنها را به معرفی دانشمندان جدید اروپا و امریکا و نیمی را به معرفی عالمان قدیمی دنیای اسلام اختصاص می داد. به نظرم این حرکت، چندان ادامه نیافت. نه این که آن مقدار هم که توصیه می شد، ترویج علم به معنای اصیل کلمه بود که اصلا چنین امری متصور و مورد انتظار و توقع هم نبود؛ اما همان مقدار اندک هم در توسعه علم دنبال نشد و تحقق نیافت.

دوره پهلوی دوم، به هیچ روی دانش جدی گرفته نشد و بیشتر همان رنگ و لعاب فرنگی مآبی بود. این روش حکومت بود. استفاده از فرنگی ها اصل بود. تحصیل کرده های جدید از غرب برگشته، دل در گرو آن طرف داشتند. بسیاری از سیاستمداران، طرح های اصلی را با کمک دانشمندان غربی و متخصصان آن طرف سامان می دادند. با این حال، #مجلات_علمی و مقالات مختلفی در سالنامه ها و نشریاتی که اندکی بعد تحت عنوان #دانشمند و غیره پدید آمد، وجود داشت. این سنت از دوره بیست ساله بود و سالنامه ها گواه است.

در همین زمان، در عصر پهلوی دوم، از یک طرف چپ گرایی شدید مارکسیستی مسیر علم را تعطیل و همه نسل جدید را اهل سیاست و اقتصاد کمونیستی و ادبیات تند و تیز کرد؛ به طوری که ذهن جامعه را از علم دور می کردند و یکسره دنبال ایدئولوژی بودند. و از طرف دیگر، مذهبی ها هم دنبال اهداف خود بودند. به نظرم، اندک احساساتی که در مردم برای تغییر و پیشرفت بود، از مسیر علم دور ماند و جامعه ما به سمت و سوی دیگری رفت.

دلم می خواهد این داستان به خوبی نوشته شود. مطمئنم تلاش هایی برای بررسی این مسیر شده است، از جمله کتاب " راهی که رفته ایم "؛ اما آنچنان که باید، مسیر علم در کشورما به صورت جدی از نظر بررسی موانع ذهنی و مفهومی دنبال نشده است.

ما هیچ وقت علم را جدی نگرفتیم. شاید واقعا نمی توانستیم. یعنی در مقطعی از تاریخ بودیم که اصلا امکانش نبود. از وقتی ژاپن و چین و دیگر شرقی ها به میدان آمده اند، قدری امیدوارتر شده ایم؛ اما هنوز معتقدم، موانع آن قدر جدی و زیاد و در تمام بدنه جامعه ما حضور دارد که اصلا و ابدا امیدی نیست. ما البته می توانیم تا اندازه ای در صنعت فعال باشیم و در این زمینه، به هر دلیل پیشرفت هایی داشته باشیم، اما هیچ وقت علم جدید را درک نخواهیم کرد. اصلا دست خودمان نیست، جنس فکر ما این نیست.