دهکده جهانی
375 subscribers
458 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
♈️ صبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود

✳️ به مناسبت فرارسیدن شب یلدا

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ صبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود!

✳️ به مناسبت فرارسیدن شب یلدا

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

ای سایه سحرخیزان، دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم

                                           «هوشنگ ابتهاج»

یلدای بلندقامت، در روشنای صبح دی ماه تن می شوید و سیاهی از خود می زداید و می رود تا سالی دیگر و حالی خوش تر بیاورد.
🔹یلدا شب آیینی ایرانیان، ریشه در عواطف، احساسات و مناسبات نشاط انگیز و جان بخش فرهنگی و اجتماعی ما دارد. به اعتبار فهم زیبای اسطوره ای که از گردش ایام و رویارویی با بلندترین شب سال داشته ایم، همواره جشن «رویش» و «میلاد» را به مصالحه زمانی برای همنشینی و شادمانی برگزیده ایم و خوشترین لحظه های زندگی را برای خود و آشنایان سامان داده ایم. این آیین نیکو، دور و نزدیک، دارا و ندار، پیر و جوان و سنتی و متجدد نشناخته و نمی شناسد و در همه زمان ها، گرما و نشاط را بر سرما و پژمردگی چیره کرده است.

بیداری در این شب دیگر به معنای بیداری از خواب نیست، بلکه به معنای هوشیاری و همبستگی با فرهنگ و خرد و دانش است تا صبح فردا که فروغ مهر، جهان را روشن و ستم را نابود می سازد. این پیام فرهنگی شب چله است.
🔹یلدا شعله زیبای امید را فروزان می دارد و خستگان و شب زدگان را به بیداری و نوید نور و روز و شور بشارت می دهد. با رسیدنش گِرد هم می آییم و می خواهیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.
.
یلدا شب پیروزی پاکی و روشنایی و زیبایی و آزادی بر پلشتی و تاریکی و زشتی و ستمگری است.
🔹شب یلدا سلام به روشنی است: دورهم جمع می شویم تا تسلیم بلندی سیاهی نشویم و سیاهی را با خنده و قصه و میوه و فال و شعر و شور و البته شعور می گذرانیم و منتظر فردای روشنی هستیم که روز به روز از سیاهی کاسته می شود و به نور و روشنی اش افزوده می گردد.
🔹این رسم هزاران ساله ما پر از امید به فردا می باشد. ما هزاران سال است با امید سر کرده آیم  و ماندگار شدیم واین را از خلقت آموختیم، با قانون جاری طبیعت همراه شدیم و ماندگار ماندیم. ما روح آب و هوا و زمین را کشف کردیم و به جای آن که در برابرش بایستیم، قبولش کردیم و همراهش شدیم.

شب یلدا شب ادبیات ایرانی هم هست. حافظ در همه خانه ها شمع محفل مان می شود. چقدر این حافظ خوانی یلدایی شیرین است. نیت کردن و فال گرفتن و از حافظ راه زندگی جستن از مختصات جامعه ایرانی است. چه فرهنگی در دنیا شعر حافظ دارد؟ خود مراجعه به حافظ یعنی احیای ادبیات کهن و پر از عشق ایرانی است. 

پیشینیان ما، از هزاران سال قبل به نیروی علم و محاسبه دریافته بودند که این شب از شب های دیگر سال طولانی تر است. در فرهنگ ایرانی نور مظهر اهورامزدا تلقی شده و زایش صبح نو پس از شبی طولانی نماد غلبه نیکویی بر کژی و بدی شمرده می شود.
گردهمایی شب چله یا یلدا را از این حیث می توان گونه ای از نشاندار کردن زمان توسط انسان ایرانی خواند، تا بدان وسیله زمان بی کرانه را کران مند و محدود سازد.
🔹 از این رو یلدا یک شاخص فرهنگی شده  و باورمندان آن در یک زمان باهم دچار احساس های همسان می شوند. به این شکل یلدا در زمره میراث مشترک ایرانیان قرار می گیرد؛ میراثی که در گذشته خلق شده و همچنان در حیات است و امتداد دارد.
 
آدمی در دو ساحت زمانی و مکانی زیست می کند؛ ساحت مکانی را با نمودهای مادی و حریم جغرافیایی لمس می نماید؛ اما زمان را با میراث های غیرملموس، در برهه هایی  تشخیص داده و احساس می کند که یکی از برجسته ترین آن ها یلداست. از همین رو در باورهای اسطوره ای و زیست تاریخی می توان اعیاد، جشن ها و رسم ها یا آیین هایی را برای تعلقات زمانی مشاهده کرد. 
🔹با این حال باید در نظر داشت که یلدا تنها تجربه ای متعلق به گذشته نیست که به واسطه میراثی بودنش جنبه خیالی و رویکرد احترام به گذشته را داشته باشد، بلکه نمونه بارزی از کاربرد میراث فرهنگی در ساحت کنونی و معاصر است.

   یلدا حتی به تناسب سالیان و موقعیت معاصر می تواند کارکردهای افزون تری را بیابد. نقش یلدا تنها در ساحت روایت های اسطوره ای همچون شب چله های سنتی نمی ماند، بلکه می تواند خانواده ها را در موقعیت یادآوری هویت ما ایرانیان قرار دهد و در میان مردم شور و نشاط ایجاد کند.
 🔹جامعه امروزی ما بیش از هر زمانی به فرصت های شاد و شوق آفرین نیاز دارد تا از فشارهای روانی و اجتماعی به درآید و شور زندگی را غنیمت بشمارد. این گونه است که یلدا و سایر میراث های زمانی مانند نوروز و ... یک غنیمت برای جامعه ایران به شمار می روند.
🔻میراث فرهنگی را باید با همین کارکردها دریافت و به اثربخشی اجتماعی آن در اکنون جامعه اندیشید و اجازه داد تا مردم خودشان آن را تجربه کنند و به کار بندند.

فرارسیدن یلدا را به همه ایرانیان؛ به ویژه آنان که عبرت می گیرند و هرگز مأیوس نمی گردند، شادباش می گوییم.
♈️ با #قصه لبخند بزنیم

✳️ به مناسبت برگزاری بیست و پنجمین جشنواره بین المللی قصه گویی در یزد

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ با #قصه لبخند بسازیم

✳️ به مناسبت برگزاری بیست‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی در یزد

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندر وی مثال دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل

                          «مولوی»

بیست‌ و پنجمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی به میزبانی شهر یزد با حضور بیش از  ۶۰ قصه‌گو از کشورهای مختلف آرژانتین، هند، آفریقای جنوبی، اسکاتلند، انگلیس، ترکیه، تانزانیا، کنیا، مالزی، اوگاندا، لبنان، فرانسه و ایران با شعار « با قصه لبخند بسازیم»، در هفته پایانی آذر ماه برگزار شد.
🔹علاوه بر آن ثبت سی‌ام آذر هر سال که در تقویم رسمی کشور به عنوان روز قصه و قصه‌گویی که از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشنهاد شده بود، در شورای فرهنگ عمومی کشور به تصویب رسید.
🔸ثبت ملی قصه‌گویی در تقویم ایران فرصتی است تا این سرمایه معنوی و میراث کهن، جایگاه خود را در حوزه تعلیم و تربیت به شکل بهتر پیدا نموده و به انتقال موثر میراث فرهنگی؛ به خصوص در حوزه کودکان و نوجوانان منجر شود.

قصه و افسانه یكی از نخستین زاده های طبع و ذوق بشر و قدیمی ترین سند زندگی، تفكر و دگرگونی های حیات انسان است؛ به گونه ای که آن را كلید گنجینه رازها و رمزهای كهن می دانند. 
🔸از زمانی که انسان اولیه خودش را درک کرد، انتقال تجربه هایش از نسلی به نسل دیگر از طریق قصه گویی بوده؛ تا جایی که بهترین هنرمندان و نویسندگان جهان از افسانه ها، سنت ها و زندگی مردم الهام گرفته اند. به عنوان مثال هر كس بخواهد از خصوصیات اخلاقی و روحی مردم روسیه باخبر شود، به آثار داستایوفسكی، تولستوی، پوشكین و ماکسیم گوركی روی می آورد؛ کما این که آثار بالزاک آیینه تمام نمای فرانسه است.

پیامبران هم بیشتر با قصه، پیام هایشان را رساندند تا بتوانند برنامه های مورد نظر خود را عملیاتی کنند. در رأس آنان پیامبر گرامی اسلام است که احسن القصص را روایت می کند تا از طریق داستان, رفتار اجتماعی مناسب را به مردم آموزش دهد. بنابر گفته مفسران، قرآن مجید با حدود ۲۶۰ داستان به تفصیل یا ایجاز، وقایع تاریخی مختلفی را در عین شیوایی روایت می‌کند.

در سرزمین كُهن و با فرهنگ ایران، در کنار حماسه ای چون شاهنامه و بناهایی مانند تخت جمشید و بیستون و نوابغی چون ابن سینا و خواجه حافظ و... افسانه هایی وجود دارد كه هنوز كم و بیش رواج دارد و ما از آن ها بی خبریم؛ ولی در كشور فرانسه همین اساطیر و افسانه ها، اساس تدوین مجموعه های مفصل و پرارزش شده اند.

قصه های ایرانی یكی از كهن ترین نمونه های اصیل تفكر و تخیل مردم این سرزمین و نشان دهنده كیفیت زندگی و شادی و اندوه آنان به شمار می آیند. ساکنان این مرزو بوم از روزگاران بسیار دور پندارها، باورها، افكار، آرزوها و تجربه های خود را در قالب قصه ریخته و آن را مانند گوهری درخشان به مرور تراش داده اند تا سرانجام به شكلی زیبا و تحسین انگیز در آمده و به دست ما رسیده است.
🔹هر كدام از آن ها در عین سادگی و صفا، چنان لطیف و دلكش است كه خواننده و شنونده را بی اختیار مجذوب می سازد. همان رمز و رازی كه در آفرینش بُهت آور مینیاتور ایران و رنگ های جادویی آن وجود دارد، همان طراوت و جلای خیره كننده ای كه در نقش ها و رنگ های بدیع كاشی كاری نهفته است، همان زیبایی نجیب و تنوع خیال انگیزی كه در طرح های قالی این شاهكار هنر ایران و خاتم كاری همزاد دیگر آن دیده می شود و جمله آن ها بیننده هنرشناس را به تحسین و شگفتی وامی دارد و به دنیای رازها  می برد، در تار و پود این قصه ها هم وجود دارد و به همین دلیل است كه بی آن كه ثبت و ضبط شده باشد، همواره نقل و روایت گردیده تا به زمان حاضر رسیده است.

از سال ۲۰۰۰ میلادی، یونسکو (شاخه آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد)  که سعی در حفظ و حراست از هویت فرهنگی و اجتماعی مردم جهان را دارد، یکی از مهم ترین ابزارهای این کار را قصه و داستان می داند.
🔹در کشورهای اسکاندیناوی و مناطقی از شمال اروپا که به داشتن نظامی مدنی مشهور هستند، این قصه ها هستند که زیرساخت های اخلاقی و اجتماعی را از نسلی به نسل دیگر می سپارند. کشوری مانند فنلاند با جمعیت اندکش بیش از شش هزار قصه گو‌ی رسمی دارد؛ کسانی که وظیفه شأن نقل و روایت داستان هاست.

بدون تردید اگر قصه‌ها نبودند بشر در روایت سرگذشت و هستی خود زبانی الکن داشت و در انتقال و نهادینه‌‍‌کردن ارزش‌ها و مفاهیم مهم زندگی‌بخش به آیندگان باز می‌ماند.
🔹متأسفانه جامعه کنونی ایران پدران و مادران جوان ما قصه هایی برای نقل کردن به فرزندان خود ندارند. جای قصه در شب های یلدا و نوروز و ... خالی است؛ از این رو یک گسست ارتباطی بین گذشته و حال رقم خورده است.
🔹در عین حال امید داریم که بار دیگر هنر قصه گویی جایگاه واقعی خود را در زیست بوم فرهنگی ایران بازیابد.
♈️ #دارالمعلمین بخشی از رنسانس معاصر ایرانی است

✳️ به مناسبت فرارسیدن سالگرد تأسیس اولین دانشسرای مقدماتی ایران در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ #دارالمعلمین بخشی از رنسانس معاصر ایرانی است

✳️ به مناسبت فرا رسیدن سالگرد تاسیس اولین دانشسرای مقدماتی ایران در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

هسته اصلی دانشگاه در ایران به لحاظ تاریخ تطور، ادامه دارالمعلمین است که در سال تحصیلی ۹۸-۱۲۹۷ خورشیدی، با تصویب مجلس شورای ملی و احساس نیاز روشنفکران ایرانی به ابزار اولیه پیشرفت، یعنی تربیت معلم، به ریاست ابوالحسن فروغی تاسیس شد.
🔸دارالمعلمین از استادان برجسته ای همچون عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، بدیع الزمان فروزانفر، عبدالعظیم قریب، علی اکبر سیاسی و ... بهره می گرفت. این نهاد در طول تاریخ خود نام های متعدد داشت و بعدها به ترتیب به دارالمعلمین عالی، دانشسرای عالی، دانشگاه تربیت معلم، و امروز هم به اسم دانشگاه خوارزمی نام گذاری شده است.

در آن زمان رسم بود که با ساخته شدن سازه ها؛ به ویژه مکان های آموزشی، شعری نیز  سروده می شد که یک بیت از شعر دانشسرای مقدماتی تهران توسط ملک الشعرای بهار به شرح زیر است:

رقم زد کلک مشکین بهار از بهر تاریخش
که « این دانشسرا دائم همایون باد بر ایران»


پیشروترین آموزش‌های بعد از متوسطه در دارالمعلمین ایران ارائه شده است و در کلاس‌های آن، استادانٍِ نام آور این سرزمین درس داده اند. بزرگانی پشت نیمکت‌های دارالمعلمین نشستند، تحصیل کردند و آنگاه خود از نخستین استادان نسل برجسته دانشگاهیان ایران شدند؛ به گونه ای که تعدادی از استادان اولیه دانشگاه تهران از معلمان همین نهاد علمی بودند. در آزمایشگاه دارالمعلمین، اولین تحقیقات علوم پایه در سطح بعد از متوسطه و دانشگاهی آغاز شد، نخستین لذت‌های پرسشگری و دانایی نوین ایرانی به همراه  مسائل فلسفی در فضایش تجربه شد و زمزمۀ های معرفتی در عمق ذهن و جان دانشجویانش طنین انداخت: «آهان! الآن فهمیدم».

به تعبیر دکتر مقصود فراستخواه دارالمعلمین بخشی از رنسانس معاصر ایرانی و جزئی از طرح مدرنیته ناتمام ما بود.
🔹تأسیس دارالمعلمين در چند دهۀ نخست آن، بخشی از طرح تجدد و تکاپوهای تمدنی ایران در تجربه معاصر بود. در واقع، فکر ساختن «مدرسه سیاسی»، «دارالمعلمین» و «دانشگاه تهران» از دو اندیشه بزرگ تر مدرنیته و ملی سرچشمه گرفت و افرادی مانند دکتر علی‌اکبر سیاسی در هر سه نهاد (مدرسه سیاسی، دارالمعلمین و دانشگاه تهران) نقش‌آفرین شدند.

دارالمعلمين یک خصیصه ممتاز داشت و آن اقتباسی بومی ‌از تجربۀ بین‌المللی در جهان پیشرو آن زمانه بود. فكر تأسیس دارالمعلمین برگرفته از یک تجربه پیشرو در اروپا و نیز کشورهای در حال توسعه منطقه بود که به واسطه تحول‌خواهان اجتماعی همچون میرزا حسن رشدیه وارد دولت شد و اصلاح‌طلبان دولتی را نیز به این صرافت انداخت. کسانی چون دکتر علی‌اکبر سیاسی و دکتر عیسی صدیق در حین تحصیلات خود در اروپا با این تجربه جهانی آشنا شده بودند. دکتر اسماعیل مرآت، استاد و نخستین معاون دارالمعلمین نیز، دانش‌آموختۀ دانشسرایی در فرانسه بود.
🔹 مدیران و استادان دارالمعلمین ایرانی نقش ابتكارات ایرانی خود را به این تجربه‌های جهان‌شمول زدند، اما به نام بومی‌سازی به اصل تجربۀ جهانی دانش جديد لطمه وارد نیاوردند و شیر بی‌یال‌ودم و اشکم خلق نکردند.

در دارالمعلمین و بعد دانشسرای عالی، به گواه سالنامه ها، انجمن های متعددی پدید آمد که شاید بتوان آن ها را نماد دموکراسی در قلب یک مرکز آموزشی دانست؛ زیرا انجمن ها در هر مملکتی مشق دموکراسی اند و شیوه تعامل و زیست جمعی را به افراد می آموزند. اگرچه دوران پهلوی اول به لحاظ دموکراسی پارلمانی کارنامه درخشانی نداشت؛ ولی در جهت ایجاد زیرساخت های دموکراسی نقش مهمی ایفا کرد. از این رو شاید بتوان به انجمن های دانشسرا به عنوان یک زیرساخت دموکراسی که توسط برخی از نخبگان برجسته ایرانی نظیر عیسی صدیق و ...  به وجود آمد، نگاه کرد.

نمونه بارز آن، جامعه لیسانسیه های دانشسرای عالی است. این جامعه در سال ۱۳۲۰ توسعه پیدا کرد و به معنای دقیق کلمه انجمن شد و صاحب ارگانی به نام مجله سخن گردید.
🔹مجله ادبی #سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری یک نهاد مدنی و بخشی از داستان تاریخ تحول ماست. اگر سخن نبود خیلی از کوشش های بعدی هم پدید نمی آمد. 
🔹یکی از علل جذابیت موضوع دارالمعلمین، بررسی تکاپوهای دائم در این سرزمین است که اسمش را می توان مدرنیته ناتمام گذاشت. توسعۀ در ایران یک طرح  به پایان رسیده و شکست خورده نیست، بلکه طرحی ناتمام است.

همشهریان ما مفتخرند که به همت زنده یاد دکتر عبدالله معظمی، از یازده دانشسرای مقدماتی کشور که ۱۰ مورد از آن ها در مراکز استان ها دایر گردیده بود، یکی هم در گلپایگان راه اندازی شد و شماری از فرهنگ ورزان مناطق مختلف کشور از این مرکز آموزشی فارغ التحصیل شدند.
شاید بتوان گفت در مقیاسی کوچک این دانشسرا، #دارالفنون شهر ما بود.
♈️ جلوه رفیع #جلال

✳️ به مناسبت برگزاری مراسم بزرگداشت #استاد_جلال_رفیع در موسسه اطلاعات

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ جلوه رفیع #جلال

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

روز سه شنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲ آیین نکوداشت #استاد_جلال_رفیع که از سرآمدان روزنامه نگاری پس از انقلاب است، با حضور انبوه فرهیختگان در سالن اجتماعات موسسه اطلاعات برگزار شد. این یادداشت گلچینی از مطالب سخنرانان در آن مراسم باشکوه است.

  جلال رفیع به اعتبار اتکای فکری، روحی و معنوی که مرحوم دعایی به ایشان داشت و به دلیل آن که نقطه وصل نسل‌های مختلف در روزنامه اطلاعات بود، نماد و شناسنامه آن موسسه بعد از پیروزی انقلاب است.
🔹قلم و قدم جلال رفیع برای روزنامه اعتبار بود؛ زیرا خیلی از اتفاقات از جمله شروع مکتوبات گل آقا در روزنامه به واسطه ایشان در مؤسسه اطلاعات رقم ‌خورد.
🔸روزنامه‌نگاری دهه شصت ایران آزمایشگاه و آموزشگاه ارتباطات دوران گذار بود و می‌طلبید که قدرت قلم را با جامعه پساانقلابی و درگیر با جنگ سازگار کند. جلال از جمله اهالی اندیشه بود که نیاز و زبان مطبوعات را فهمید و قلم خویش را به فنون روزنامه‌نگارانه آراست.

رفیع چهره ای آرمان‌خواه است؛ اما وقتی از نزدیک او را می­ بینیم با شخصیتی متین و باوقار مواجه می­ شویم. معمولا آدم‌هایی که پرشورند، متین و آرامش‌بخش نیستند؛ اما این ترکیب دشوار در ایشان کاملا مشهود است.
🔹بدون تردید جلال یک نابغه فرهنگی است که از نوجوانی در حوزه‌های مختلف نویسندگی، شاعری، طنز، موسیقی، خوشنویسی و ... فعالیت کرده است؛
اما این نبوغ با فروتنی ذاتی جمع شده است. معمولا افراد نخبه از دیگران فاصله می‌گیرند؛ اما جلال با وجود  لیاقت، خلاقیت و دانش گسترده در بی ادعایی و تواضع نمونه است و با همه اقشار تعامل دارد.

  جلال رفیع خوش ‌سخن، خوش لحن و طناز است. افراد محفل‌ آرا معمولا پرحرف اند؛ اما جلال اهل تأمل، سکوت و دقیق شنیدن است. تا لازم نباشد وارد حرف نمی‌شود. این که آدم بتواند در عین این که قدرت ذاتی‌اش شمع انجمن بودن است، اهل تأمل و سکوت و شنیدن هم باشد، یک توانایی وجودی می‌خواهد و راحت نیست.
🔹جلال به لحاظ فکری ( و نه جناحی) اصولگراست؛ معیار دارد و اصالت‌های خانوادگی‌اش به او جوهره‌ای داده است که زیکزاک نرود. با این که افراد اهل مبنا معمولا در عمل سختگیر هستند؛ ولی جلال این اصول‌گرایی را با مدارای در عمل، تلفیق نموده است. اگرچه معیارها و مبانی فکری و فرهنگی و ادبی دارد؛ اما اهل مدارا و تسامح است که با موج‌ها این طرف و آن طرف نرفته و در عین حال جریان‌ها را نادیده نگرفته و با آن ها ارتباط دارد.

شخصیت‌ها و نام‌آورانی در تاریخ میهن ما وجود دارند که قهرمانان ملی اهل اندیشه و قلم خوانده می‌شوند. به عنوان مثال همه ما با نام علامه دهخدا آشناییم. او در سیر تاریخی «روزنامه‌نگار و قهرمان قلم» است که مدتی با نام مستعار «دخو» از قزوین بر نوشته خود امضاء می‌گذاشت. «دهخدا» که قهرمان «معرفت و اخلاص» در مسیر اندیشه و عمل بود، در تاریخ مطبوعات ایران جاودانه است.

طی ۳۰ سال گذشته جلال نیز بر اساس «معرفت و اخلاص» برای آگاهی خوانندگان روزنامه اطلاعات قلم زد. او هیچ‌گاه قلم را به‌نام و نان نفروخت و از حریت و قداست «قلم» که سوگند الهی است، حراست کرد.
🔸جلال رفیع و دوست و همراه نزدیک او زنده‌یاد مرحوم کیومرث صابری «گل‌آقا»ی روزنامه اطلاعات، در برهه‌هایی از گذر جمهوری اسلامی، کام خوانندگان را با «قلم طنز» شیرین می­ کردند.

جلال رفیع شیرین می‌نویسد، طنزش از پرخاش، ستیز و تندی دور است، با شیرینی نیشی می‌زند، نقدی می‌کند و می‌رود. به عنوان نمونه در مطلبی با عنوان: « فرهنگ و رفتار ترافیکی» در نقد فرهنگ رانندگی جامعه، «آیین‌نامه جدید رانندگی!» می‌نویسد و در بخشی از آن می‌گوید:
« بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آزمایش بد از بدترند
چو عضوی به درد آورد روزگار
جهنم(!) دگر عضوها را چه کار؟
تو کز محنت دیگران بی‌غمی
بیا تا ببینم تو هم آدمی؟!
»

چطور می‌شود که زمانه، جلال را می‌پرورد؟ آدمی که در زندان، در میدان و در مبارزه است؛ ولی طناز است، اهل قلم، تقوی و بی‌اعتنایی به مال دنیاست و موسیقی و فلسفه را می‌شناسد.
🔹دکتر هادی خانیکی در یادداشت خود در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۹ دی ۱۴۰۲ به مناسبت بزرگداشت جلال نوشته است: « ما هر دو خراسانی هستیم، او از تربت حیدریه است و من از گناباد؛ دو گوشه از کویری که درس سخت‌جانی در برابر تندبادها و قحط‌سال‌ها داده است و می‌دهد.
🔸ذهن و زبان جلال که آمیخته با فرهنگ و شعر و ادب می باشد، جان‌مایه‌ای است که به او قدرت نقادانه‌ اندیشیدن و به طنز سخن‌گفتن داده است. قلم نافذ او برآمده از همین سرشت فرهنگی است.
آن‌ روزها نیز که جهان زیست معرفتی و سیاسی ما آمیخته به بیم و امید بود، جلال با نوشته و شعر و سرودش درس امید و ایمان و آرمان می‌داد و صدایش در کوه و کوی و مسجد دانشگاه پژواک می‌یافت
».

جانش سالم، گامش استوار و قلم اش روان و پاینده باد.
♈️ ایران در جست و جوی #آب
آب در انتظار
#تدبیر

آب کم جو، تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب ات از بالا و پست

« مولوی»

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ ایران در جست و جوی #آب
      آب در انتظار
#تدبیر

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

آب را گل نکنیم 
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
  یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم 

  چه گوارا این آب
 چه زلال این رود 
 مردم بالا دست چه صفایی دارند 
چشمه هاشان جوشان 
گاوهاشان شیر افشان باد

                                                     سهراب سپهری

دی ماه سال جاری را در حالی پشت سر می گذاریم که حسرت ریزش نزولات آسمانی بر دل داریم و ملتمسانه از خدای متعال می خواهیم که رحمت ویژه خودش؛ باران و برف را بر سرزمین خشک و تشنه ما فرو ریزد.
🔹بحران کم آبی به علل گوناگون در سراسر جهان وجود دارد؛ به گونه ای که شعار روز جهانی آب از سوی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۳ میلادی « شتاب در تغییر برای حل بحران آب» تعیین گردید؛ اما کمبود آب و نحوه استفاده از این ماده حیات بخش در ایران، بسیار نگران کننده است؛ به طوری که آینده حیات اقتصادی، اجتماعی و تمدن ایران به نحوهٍ برخورد همه شهروندان از جمله سیاست گذاران، مدیران، بهره برداران، دانشگاهیان و ... با این مسئله بستگی دارد.

ابتدا این گزاره مقدماتی را باید مد نظر قرار داد.
🔹در ایران پدیده کم آبی از بحران آب متفاوت است. کم آبی تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی، پدیده ای دیرپا در تاریخ این سرزمین می باشد؛ اما بحران آب که می تواند با برهم زدن وضعیت اقلیمی، زندگی ما را با مخاطره همراه سازد، موضوعی نوپدید است که عمر آن حدود ۵۰ سال می باشد. از این رو اگرچه کم آبی پدیده ای طبیعی است؛ اما بحران آب، حاصل کنار هم قرار گرفتن مجموعه ای از علت ها بوده و مقوله ای «سیاسی - اجتماعی - اقلیمی» است.

منابع آبی کشور به مثابه یک سیستم  دارای ورودی ها و خروجی هاست. مهم ترین ورودی سیستم آبی ایران را می توان بارندگی در فصل های مختلف سال دانست که بخشی از این ورودی با نفوذ در شبکه آب های زیرزمینی در طی قرن ها، دهه ها و سال ها ذخیره شده و بخش دیگری از آن به شکل آب های سطحی و رودخانه ها در ایران جاری می شود. این بخش یا با احداث سد روی رودخانه ها مهار شده و یا در مواردی با انحراف آب از مسیرهای طبیعی عامل به هم خوردن اکولوسیستم منطقه دیگری می شود.

اگر خروجی های سیستم آبی از ورودی های آن پیشی گیرد و تعادل بین ورودی ها و خروجی ها به هر دلیل بر هم بخورد؛ به گونه ای که از سطح آب های زیرزمینی مرتب کاسته شود، می توان گفت بحران آب در این سیستم آغاز شده است.

از سوی دیگر کشور ایران سرزمین ویژه ای است که همه ظرفیت های زیستی و از جمله آب در آن به صورت بالقوه وجود دارد و ظرفیت زیستی بالفعل زیادی ندارد؛ اما در اروپا برعکس کشور ما منابع زیستی بالفعل هستند. در محیط بالفعل، هنر انسان فعلیت بخشیدن به قوه نیست، بلکه سعی در چگونگی دستیابی به منابع بالفعل است.
🔹به عبارت دیگر اروپائیان هیچ گاه برای پدید آمدن منابع اصلی زیستی ایفای نقش نکرده اند؛ اما در ایران ناگزیر بوده ایم همه منابع زیستی را از قوه به فعل درآوریم و گرنه امکان زیستن وجود نداشت که نماد برجسته آن احداث #قنات_ها به عنوان شاهکار تمدن ایرانی بوده است.
🔸اما از زمانی که به منبعی به نام نفت دست یافتیم، رفتار ما شبیه به اروپایی ها شد؛ زیرا چیزی را از قوه به فعل درنیاوردیم؛ فقط استخراج کردیم و خام فروختیم. به خام فروشی عادت کردیم و به صورت آرام این رفتار در همه اعضا و جوارح ما نفوذ کرد تا به جایی رسید که امروز با استفاده بی اندازه از چاه های عمیق، اکوسیستم طبیعی ایران را با اختلال و خطر مواجه ساختیم.

شاخص برداشت کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل متحد به گونه ای است که کمتر از ۱۰ درصد برداشت از منابع زیرزمینی در حد مطلوب، ۱۰ تا ۲۰ درصد برداشت در شاخص کم، ۲۰ تا ۴۰ درصد برداشت در حد متوسط، ۴۰ تا ۶۰ درصد برداشت در حد بالا و بیش از ۶۰ درصد برداشت در شاخص فاجعه تعریف می شود.
در حالی که میزان برداشت ایران از منابع آبی زیرزمینی ۷۴ درصد است. ( ویژه نامه بحران آب در ایران، روزنامه شرق سال ۱۳۹۴)
🔹یکی از آثار تلخ و اندوه بار فشار به منابع استاتیک آبی ( آبی که نباید برداشت شود )، پدیده فرونشست زمین در بسیاری از استان های کشور است. بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان زمین شناسی، زمینٍ دشت تهران ۳۶ سانتیمتر در سال فرونشست می کند که ۹۰ برابر حد بحرانی استانداردهای جهانی است.

با این وصف مسئله آب در ایران از مسیر یک گفت و گوی اجتماعی و اجازه دادن به صداهای گوناگون برای طرح مسئله و تبدیل شدن آن به یک دغدغه ملی می گذرد.
🔸باید جامعه از طریق گفت و گو در باره جنبه های مختلف مدیریت آب آگاه شود تا ضمن درک اهمیت مسئله، در حل آن مشارکت کند‌ و فراتر از آن شعار آب برای صلح سال ۲۰۲۴ میلادی از سوی سازمان ملل متحد عملی گردد.

آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب ات از بالا و پست
(مولوی)
♈️ جلوگیری از جنگ، کار سیاستمداران و برقراری #صلح_پایدار، کار #آموزش است

« ماریا مونته سوری»

✳️ به مناسبت فرارسیدن روز جهانی آموزش

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ جلوگیری از جنگ‌، کار سیاستمداران و برقراری #صلح_پایدار، کار #آموزش است

                                     « ماریا مونته سوری»

✳️ به مناسبت فرارسیدن روز جهانی آموزش

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

گرامی داشت روز ۲۴ ژانویه سال ۲۰۲۴ میلادی (۴ بهمن) با شعار « #آموزش_برای_صلح، #حقوق_بشر و #توسعه_پایدار» بیانگر اهمیت ترویج صلح در جهان و ساختن آینده ای امن تر و آرام تر است.  
🔹چگونگی ترویج صلح در جامعه، بخش بزرگی از دستاوردهای آموزشی ماریا مونته سوری(Maria  Montessori) است. مونته سوری پزشک و مربی ایتالیایی کودکان معلول بود که الگوهای آموزشی جدیدی برای بچه ها ارائه کرد.

یکی از مشهورترین نقل قول‌های وی در زمینه صلح این است: «جلوگیری از جنگ، کار سیاستمداران و برقراری صلح پایدار، کار آموزش است»
🔻بر مبنای این برداشت عوامل تعیین کننده قدرت در عرصه بین المللی نسبت به گذشته تغییر ماهیت داده و بر نرم افزار به جای سخت افزار، تنوع به جای یکسانی، مشارکت به جای سیطره و جامعه چند صدایی به جای تک صدایی متکی شده است.

 صاحبنظران معتقدند یکی از اقدام های کلیدی در ترویج صلح، آموزش در مدرسه است. در این راستا « #ژان_پیاژه» اندیشمند مشهور سویسی معتقد است صلح در صورتی ممكن خواهد بود که دیدگاه جهانی از طرف نظام تربیتی تقویت گردد و برای این منظور معلمان باید نقش خطیری بر دوش کشند.

معلمانٍ صلح، تفکر انتقادی را در دانش آموزان پرورش می دهند و تلاش هایی در زمینه دموکرات کردن شهروندان به عمل می آورند؛ مشارکت را تدریس و عزت نفس را در دانش آموزان پرورش می دهند.

«آموزش صلح» رشته جوانی است كه درصدد خلق فرصت های لازم برای ایجاد جامعه ای مبتنی بر عدالت و زیست مسالمت آمیز در سراسر جهان است.
🔸سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد «#یونسكو» در باره اهمیت آموزش و پرورش كشورها اعتقاد دارد: « از آن جا كه جنگ در ذهن انسان ها آغاز می شود، دفاع از صلح نیز باید در ذهن آنان ساخته شود»؛ بنابراین برای گسترش فرهنگ صلح، لازم است تلاشی جهانی با هدف تغییر شیوه تفكر و رفتار مردم به سمت فرهنگی صلح آمیز صورت گیرد و برای رسیدن به این هدف باید از كانال آموزش و پرورش كشورها عبور كرد.

به موازات آن، مدارس باید فضایی برای آموزش صلح و پرورش تفاهم باشد؛ زیرا كودكان و نوجوانان امروز، تصمیم گیرندگان فردای جامعه هستند و هرگونه تلاش برای ایجاد باور عمیق نسبت به صلح و ضرورت احترام به خود، دیگران و محیط پیرامون، می تواند در خلق و حفظ جهانی صلح آمیز مؤثر باشد.

بدیهی است نظام تعلیم و تربیت باید علاوه بر برنامه های آموزشی تحول گرای خود، اقداماتی نیز برای ابعاد تربیتی دانش آموزان در نظر داشته باشد وگرنه دانش آموزی که در ریاضیات و علوم و فنون ماهر و کاردان است؛ اما در مهارت‌های زندگی و فضایل کرداری کاستی‌هایی دارد، نمی‌تواند پیشران جامعه‌ حق محور، کمال جو، عدالت‌گستر، مهرورز و... باشد.

معلمی که در کلاس درس خود به عنوان جامعه‌ای کوچک قوانینی به دانش آموزانش می‌آموزد که خودشیفته نباشند و عدالت محوری را در روابط جستجو کنند، بخشی از آموزش صلح را پیش برده است.
🔸دانش آموزان زمانی که حقوق و تکالیف خود را به عنوان اعضای جامعه بیاموزند، درکی از اهمیت توانایی حل و فصل دوستانه مشکلات به دست می‌آورند. البته برای چنین هدفی علاوه بر آموزش‌های مدرسه، والدین نیز در خانواده نقش اساسی دارند. تصور یک کودک از صلح، اغلب بر اساس تجربه های وی در مورد تعارض و برداشت هایش در مورد درگیری و صلح در مقیاس اجتماعی است. 

برخی اقدامات دیگر که می توان به آن‌ها اشاره کرد، عبارتند از:
🔹مدیران در مدارس روحیه‌ای را ایجاد و ترویج کنند که با ارزش‌ها و اصول پایه‌ای صلح و دوستی هم سو باشد و از طرف دیگر عوامل ساختاری و فرهنگی که موجب بروز خشونت در مدارس می‌شود را بررسی و به آن‌ها رسیدگی کنند.
🔹هدف رویکردهای آموزش صلح فراتر از توسعه برنامه درسی باشد و بر روی درونی کردن مهارت‌ها، شایستگی‌ها و ارزش‌ها، چه در کلاس درس و چه فراتر از آن کار کند.
🔹معلم برای آموزش صلح در کلاس درس،  رویکردهای فردی را با رویکردهایی که بر نتایج اجتماعی- سیاسی تمرکز دارند، ترکیب نموده و به دانش آموزان کمک کند تا نقش کنشگرانه خود را در جامعه به صورت گسترده تر ایفا کنند.

آنچه از نهان و آشکار دنیای امروز بر می‌آید؛ فضای عدم اطمینان‌ها و قطعیت هاست که بر فاصله میان انسان‌ها و جوامع سیطره انداخته است. در این آشفتگی ها آموزش صلح در مدارس می‌تواند خط ارتباطی مطمئن و قابل قبولی باشد که تعاملات اجتماعی و بین المللی را بر محور دوری از خشونت و هم افزایی های مصلحانه برنامه ریزی کند.

در پایان رهنمود حضرت مولانا را فراموش نکنیم که فرمود:
 
جنگ باشد کار دیو و صلح کردار ملک
صلح را باید گزیدن، تا بیابد جان صفا
♈️ #سنگ_فرش هر خیابان از طلاست

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ #سنگ_فرش هر خیابان از طلاست

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

در آخرین سفری که به زادگاهم داشتم، شاهد نمادی از سنگ فرش شدن بخشی از خیابان اصلی و چند خیابان فرعی با بلوک های بتنی (بلوک فرش) بودم که بی اختیار کتاب «سنگ فرش هر خیابان از طلاست» در ذهنم تداعی گشت.
🔻این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌های کیم‌ وو چونگ، مدیر سابق کمپانی دوو، برای اتخاذ تصمیم‌های بزرگ و توفیق در کسب و کار می باشد که به دلیل راهنمایی‌های خلاقانه و کاربردی نویسنده در جهت رسیدن به موفقیت در کار و زندگی و این که توانست با وجود چالش‌های زیاد، شرکتی با استانداردهای جهانی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن تأسیس کند، مشهور شد.
🔹اگرچه مفروش شدن معابر با سنگ، ارتباط مستقیمی با محتوی کتاب ندارد؛ اما به دلیل تأثیر گذاری بر شادابی محیط، نشاط شهروندان، جذب گردشگر و ... اقدامی خلاقانه در راستای آن رهنمود ها به شمار می رود و به همین دلیل تیتر بالا را برگزیدم.

در دنیای امروز به جای طرح های شهری بی روح مانند بلند مرتبه سازی و ...، بیشتر بر حضور انسان در فضاهای شهری تاکید شده است. برای این منظور پیوست‌های انسان‌محور در پروژه‌های بزرگ مدنظر برنامه ریزان قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر برای داشتن شهری پویا و پرنشاط نیازمند حضور شهروندان در فضاهای موجود هستیم تا اجتماع شهری به معنی واقعی شکل بگیرد.

یکی از مصادیق شهر انسان‌محور که علاوه بر زیبایی بصری، موجب کاهش هزینه‌های مدیریت شهری می‌شود، سنگ فرش معابر؛ به جای آسفالت؛ به‌ ویژه در بافت های تاریخی است که سبب جذب گردشگر می‌شود.

رومیان اولین و مشهور ترین افراد سازنده این گونه پوشش ها برای راه ها بودند. آنان شبکه ای تاثیر گذار را بالغ بر ۵۰ هزار مایل جاده که همه آن ها به شهر رم ختم می شد، ساختند و اساس کار خود را استفاده از سنگ فرش قرار دادند. خیابان های سنگ فرش شده بادوام و امن، تنها مسیر های سفر در دوران روم باستان بودند؛ به گونه ای که صدای ماشین ها و دوچرخه ها و حتی صدای سم اسب ها روی آن ها و لمس سنگ ها به خاطره ای فراموش نشدنی تبدیل می گردید.

از نظر تاریخی در ایران دوره ناصری، دو عامل موجب سنگ‌فرش شدن خیابان ها شد. عامل اول سفر ناصرالدین‌شاه به ممالک پیشرفته و دیدن خیابان‌های سنگ‌فرش اروپا  و از سوی دیگر حضور اروپایی‌ها در تهران و توسعه سفارتخانه‌های آنان بود که موجب گشت دربار جلوی غریبه‌ها آبروداری نموده و اقدامی برای تمیزی شهر داشته باشد.
🔸عامل دوم هم این بود که در آن زمان تهران کوچک بود و مردم پیاده یا با گاری و الاغ به این طرف و آن طرف می رفتند؛ اما بعد از رشد پایتخت، برای تردد نیاز به وسیله نقلیه پیدا کردند که در این میان استفاده از کالسکه بیشتر شد.

🔹کوچه‌های منتهی به ارگ شاهی نخستین مکان‌هایی بودند که در سال ۱۲۶۷ هجری قمری در تهران سنگ فرش شدند و به مرور در مورد بقیه خیابان‌ها با هزینه مالکان اقدام گردید. در این راستا حکومت، هم مردم را وادار به کف‌سازی خیابان‌ها کرد و هم مامورانی را برای بیرون بردن زباله و خاکروبه از شهر گماشت و باز مردم را مجبور کرد با هزینه خودشان خاکروبه‌ها را به خارج از شهر بفرستند.

روزنامه وقایع اتفاقیه همان سال درباره مفروش شدن خیابان‌ها با سنگ می‌نویسد:
«برای این که جلوی غریبه ها آبروداری کنیم؛ قرار است کوچه‌های ارگ شاهی برای سهولت تردد کالسکه، سنگ فرش شوند؛ به این ترتیب که وسط خیابان کمی گودتر شود و ویژه عبور کالسکه و دو سمت خیابان کمی بالاتر فضایی مانند سکو برای عبور راحت پیادگان ایجاد گردد». از این رو حضور کالسکه‌ها، برای نخستین بار برای سهولت عابر پیاده تعبیه شد».

بعد از کوچه‌ها نوبت به معدود خیابان‌های تهران هم رسید و طبق آنچه در خاطرات و سفرنامه‌ها برآمده، وضعیت‌شان از این قرار بوده است:
🔹خیابان علاءالدوله یا خیابان باغ ایلخانی: نه‌تنها سنگفرش که در دو سمتش جوی آبی هم جاری بوده و درختان خوبی اطراف آن کاشته بودند. لبه‌های جوی هم با سنگ درست شده بود و تازه شب‌ها در خیابان چراغ و فانوس هم روشن می‌کردند.
🔸خیابان الماسیه(باب همایون امروزی): هم سنگفرش بوده و هم شب‌ها فانوس‌های روشن داشته است.
🔹خیابان‌های دولت و لاله‌زار: سنگ فرش خوب، جوی آب در دو طرف و درختان فراوان. هر دو خیابان‌های درازی بودند که به توپخانه منتهی می‌شدند.

 در آن زمان تعامل مردم با یکدیگر اساس و شالوده زندگی بود و سنگ فرش شدن معابر عمومی فضاهایی را نیز برای گفت و گوی صمیمانه مردم با یکدیگر فراهم می ساخت؛ اما با سیطره مدرنیسم؛ به ویژه خودرو بر سبک زندگی شهروندان، این فرصت های طلایی به شدت کاهش یافت.
🔸ضمن عرض تشکر و دست مریزاد به شهرداری گلپایگان، امید است تداوم این طرح به ایجاد پیاده راه هایی در جهت زیبا سازی محیط شهری، جذب گردشگر و دسترسی سهل تر به فضای زیرزمینی معابر شهرستان منتهی گردد.
♈️ #فوتبال زبان مشترک ملت ها

✳️ به مناسبت پایان مسابقات فوتبال ۲۰۲۳ جام ملت های آسیا

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ فوتبال زبان مشترک ملت ها

✳️ به مناسبت پایان مسابقات فوتبال جام ملت های آسیا

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

اگرچه شکست تیم ملی فوتبال ایران از قطر و عدم راهیابی به فینال جام ملت های آسیا ذائقه ها را تلخ کرد؛ اما میخکوب شدن اغلب هم وطنان پای تلویزیون و ابراز احساسات آنان با مشاهده مسابقه های فوتبال این قاره کهن، بار دیگر اهمیت فوتبال را به عنوان یک موضوع علمی آشکار ساخت.

فوتبال در عصر کنونی به «زبان مشترک جهانیان» تبدیل شده؛ به گونه ای که می توان گفت جام جهانی فوتبال و جام های قاره ای بی رقیب ترین و پربیننده ترین صحنه ها هستند.
🔻ملت ها دریافته آند که در دنیای جدید روح جمعی آنان با فوتبال می تواند پرواز کند.
🔹کارکرد فوتبال در روزگار ما زمانی روشن تر خواهد شد که در نظر داشته باشیم فردگرایی در گفتمان مدرنیته کانونی ترین مفهومی است که در آن شادی و غم تقسیم نمی شود.

بازی فوتبال در روند تاریخی خود، به مثابه استوارترین، گسترده ترین و عمیق ترین امکان بروز عاطفه های جمعی در دنیای مدرن ظهور کرده است.
🔹عاطفه ورزی نظیر عقلانیت، گرایش به هنر و... یکی از نیازهای جداناشدنی انسان بوده و خواهد بود و اثرگذاری عمیق و ماندگار دارد؛ ضمن این که بروز عواطف میان اقشار گوناگون به خاطره جمعی ملت ها تبدیل می شود.
🔹با این وصف این رشته ورزشی قادر است فردگرایی منفعت طلبانه را به آرمانگرایی جمعی ملی تغییر دهد و تمرین خوبی برای همبستگی و روابط متقابل مردم با یکدیگر باشد.
 
از سوی دیگر فوتبال بازتاب دهنده هویت ها و فرهنگ های محلی، منطقه ای و ملی است. به عنوان مثال اگر فوتبال آلمانی ها سخت کوش، مقاوم و آهنگ منطقی واحدی دارد، برخاسته از نهادینه شدن فرهنگ شکیبایی، قانون گرایی و نظم آن کشور است. و یا در اسپانیا فوتبال ابزاری برای به رخ کشیدن هویت های محلی در چارچوب و زمینه سیاسی آن جامعه می باشد.
🔸علاوه بر موارد بالا، از نوع فوتبال بازی کردن تیم ملی یک کشور می توان تقریباً فهمید که مردمانش چگونه زندگی می کنند. به همین دلیل جامعه شناسان ورزشی، فوتبال را بخشی از فرهنگ یک جامعه می دانند.

تشکیل «دنیایی صلح آمیز» از طریق رقابت دوستانه، مهم ترین وجه تورنمنت های بین المللی است. بازیکنان کشورها در این میدان ها ضمن رقابت با یکدیگر، تلاش می کنند تا تفاهم، دوستی و باهم بودن را برجسته سازند. به عبارتی جام جهانی فوتبال و نیز جام های قاره ای زبانی برای گفت و گوی میان فرهنگ ها است؛ گفت و گویی که طی آن بتوان از طریق نشانه ها و بر اساس قواعد اخلاقی و انسانی، ضمن ارتقای شایستگی های خود، ارزش های والا و مشترک را افزایش داد.

آلبرکامو نویسنده و فیلسوف مشهور قرن بیستم در جایی گفته بود تمام آنچه را از اخلاق و تعهد گرفته ام، مدیون فوتبال هستم. او با درس آموزی از این بازی محبوب، اعتقاد داشت ارزش های ساده در زمین چمن فرصت خوبی برای تعالی انسان هاست؛ به گونه ای که می توان ادعا کرد اگر فوتبال امری اخلاقی نبود، نمی توانست جهان شمول شود.

  انسان ها در هر نقطه عالم که زندگی می کنند، با فوتبال به یکدیگر نزدیک می شوند و هیچ زبانی تا کنون نتوانسته است چنین پیوندی به وجود آورد.
🔹وقتی صحبت از توپ چرمی می شود، کارگران با کارفرمایان همزبان می شوند و بین بورس بازان وال استریت در قلب آمریکا و گرسنگان قاره سیاه تفاوتی وجود ندارد.

  هنگام تشرف اینجانب به حج عمره در سال های ۱۳۷۵ و ۱۳۸۰ که مقارن با برگزاری جام فوتبال ملت های آسیا و مسابقات مقدماتی جام هفدهم جهانی بود، در مکه و مدینه و حتی روستاهای این دو شهر، هرگاه صحبتی با مردم کوچه و بازار، رانندگان تاکسی و ... به میان می آمد، همواره سخن از فوتبال ایران بود و با شوقی وصف ناپذیر از یکایک فوتبالیست های ایران به نیکی یاد می کردند. در واقع رشته وصل ما با آنان فوتبال بود.

  بازی فوتبال خشونت نهفته در ذهن و ضمیر انسان امروزی را به نوعی رقابت  فرهنگی، آرام و مدیریت شده تبدیل می کند. علاوه بر آن بیان کننده شکلی از یاری گری در جامعه امروز است. به زبانی دیگر فوتبال امکان تلاش سازمان یافته و جمعی را برای تبدیل تضادها به شکلی از تعاون فراهم می سازد.

در جام فوتبال ۲۰۲۳ ملت های آسیا در قطر هم درس هایی نهفته است که به دو مورد متضاد آز آن ها اشاره می کنم.
🔹تمجید شایسته از سرمربی تیم ملی فوتبال ژاپن توسط امیر قلعه نوعی بعد از پیروزی ایران و عذرخواهی ایشان از مردم و قبول مسئولیت شکست از قطر ستایش برانگیز بود؛ اما متاسفانه بی حرمتی بازیکنان و تماشاگران قطری به ایرانیان که به عصبانیت مهدی طارمی منتهی شد، نشانگر آن است که هنوز روح فوتبال در کالبد آنان دمیده نشده است.
🔸ضمن تقدیر از تلاش فوتبالیست های ایران، امید است با الهام از مکتب فوتبال فقط در اندیشه بُرد و باخت نباشیم و به مدد آن انسانیت و اخلاق را اعتلا بخشیم.
♈️ #روز_جهانی_رادیو؛ بزرگداشت یک قرن اطلاع رسانی، سرگرمی و آموزش

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ #روز_جهانی_رادیو؛ بزرگداشت یک قرن اطلاع‌رسانی، سرگرمی و آموزش

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

سیزدهم فوریه هر سال میلادی ( ۲۴ بهمن ) روز جهانی رادیو است.
🔹سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد؛ یونسکو در سال ۲۰۱۱ طی سی‌ و ششمین نشست عمومی خود، ۱۳ فوریه را به عنوان روز جهانی رادیو اعلام کرد و مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در شصت و هفتمین نشست در سال ۲۰۱۲، آن را تصویب کرد. دلیل اش هم این بود که سیزدهم فوریه، سالگرد تأسیس رادیوی ملل متحد در سال ۱۹۴۶ می باشد.
🔻شعار روز جهانی رادیو در سال ۲۰۲۴، « یک قرن اطلاع‌رسانی، سرگرمی و آموزش» است.

از یاد نبریم که رادیو بستری برای گفت و گوی آزاد و دموکراتیک است؛ زیرا فضایی را برای انعکاس دیدگاه ها و نگرش های تمام قومیت ها و فرهنگ های جوامع گوناگون جهانی فراهم می سازد.
🔹بر این اساس رادیو همچنان یکی از رسانه های مورد اعتماد در جهان است؛ زیرا هیچ وسیله ارتباط جمعی به اندازه آن در جذب مخاطب موفق نبوده است.
🔸رادیو در جنگ‌های داخلی، خارجی و سایر بحران ها در سرتاسر جهان که مورد توجه سازمان ملل قرار دارند، سریع‌ترین ابزار اطلاعاتی است که حتی با یک باتری ساده نیز می‌تواند کار کند. به عنوان نمونه تنها ابزار اطلاع یابی آوارگان غزه رادیو می باشد.

اولین کاربردهای رادیو، ارسال پیام ها برای ناوگان‌های دریایی، به صورت تلگراف با استفاده از کُد مورس بین کشتی‌ها و زمین بود و اولین استفاده کنندگان تفنگداران و ناوهای دریایی ژاپن و روسیه در طول جنگ تسوشیما (یکی از نبردهای دریایی میان روسیه و ژاپن که تلگراف بی سیم در آن نقشی حیاتی داشت) در سال ۱۹۰۵ میلادی بوده اند.
🔹از رادیو برای انتقال دستورها و ارتباط بین نیروی ارتش و نیروی‌های دریایی در جنگ جهانی اول نیز بهره برداری شد. آلمانی‌ها از ارتباط رادیویی برای ارسال پیام‌های سیاسی؛ زمانی که کابل‌های زیر دریا توسط بریتانیایی‌ها قطع می‌شد، استفاده می‌کردند.

در طول جنگ جهانی دوم رادیو با توانایی که داشت، توانست اخبار مربوط به رویدادهای داغ و ناگهانی را بیش از هر رسانه دیگر، پخش کند. در همین دوره اصطلاح «اخبار فوری» ابداع شد؛ اخباری که در آن زمان، تنها رادیو قادر به انتشارش بود.

با این وصف رادیو هنوز وسیله ارتباطی پویا و تعامل برانگیزی است که خود را با تغییرات قرن ۲۱ سازگار نموده و راه‌های جدیدی را در قالب هایی مانند پادکست برای مشارکت ارائه می‌نماید. این رسانه علاوه بر اطلاع‌رسانی، نقش ارتباطی موثری را بین مردم و مقامات مسئول ایفا می‌کند؛ به همین دلیل، یونسکو حامی گسترش شبکه‌های رادیویی در مناطق دورافتاده است.
🔻از این رو می توان گفت ۱۳ فوریه روزی برای یادآوری حق دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار نیز هست.

مارشال مک‌لوهان رسانه‌ها را به دو بخش سرد و گرم تقسیم می‌کند: رسانه گرم بیشتر دوره نوشتار و چاپ را شامل می‌شود و در اوج خود به کتاب می‌رسد که در آن مخاطب به عنوان عنصری فعال و تکمیل کننده به شمار می رود؛ اما در رسانه های سرد مانند تلویزیون، نقش مخاطب به کمترین حد می‌رسد. شاید بتوان گفت که رادیو نوعی از رسانه است که در میانه این دو دوره تاریخی قرار دارد؛ اما جالب این که بسیاری از پیش‌بینی‌های پژوهشگران علوم ارتباطات مبنی بر از بین رفتن نقش رادیو در عصر هجوم رسانه های دیجیتال درست از آب در نیامد و روز به روز ظرفیت‌های آن گسترده‌تر شد.
🔹هنوز هم  رادیو سریع‌ترین وسیله انتقال پیام؛ به ویژه در زمان بحران است که می‌تواند محدودیت‌های زمانی و مکانی را به کمترین اندازه برساند.

این وسیله ارتباطی در گذار کشور ما به دنیای جدید نقش عمده‌ای به عهده داشته است و به همین دلیل همه مردم از آن خاطره‌هایی دارند و آن را یادآور روزهای شادی آور یا اندوهناک قلمداد می نمایند. به عنوان مثال اخبار شیرین فتح خرمشهر و حوادث تلخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ همواره نقش رادیو را در اذهان جامعه تداعی می کند.
🔹به نظر می‌رسد رادیو با گذر از این پیچ و خم‌ های فرهنگی، امروز نه تنها جایگاه خود را از دست نداده، بلکه با تقویت آن می توان این رسانه را به شکلی جدی‌تر وارد عرصه فرهنگ‌ کرد؛ وسیله‌ای که هم می‌تواند تنهایی ما را پُر کند و هم با همان لحن صمیمی، در جریان اخبار و اطلاعات روز قرار دهد و از همه مهم تر با ایجاد جذابیت و حفظ مخاطب، او را در عرصه آموزش‌ های علمی و فرهنگی قرار دهد.

برتولت برشت درام نویس معروف آلمانی می گوید: « رادیو می تواند شگفت انگیزترین نظام ارتباطی قابل تصور باشد؛ البته اگر این ظرفیت را داشته باشد که نه تنها انتقال دهد، بلکه دریافت کند و شنونده را نه به شنیدن که به سخن گفتن وادارد.»
🔸او هنگام فرار از دست نازی ها خطاب به «راديو» گفته است: « ای جعبه کوچک، من تو را همراه خود از خانه به كشتی و از كشتی به قطار می برم؛ اما به من قول بده كه ناگهان خاموش نشوی»
♈️ نجستم همیشه جز از راستی

✳️ به مناسبت برگزاری بیست و چهارمین
#نمایشگاه_مطبوعات و گرامی داشت روزنامه نگار معاصر #اسماعیل_عباسی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ نجُستم همیشه جز از راستی

✳️ به مناسبت برگزاری بیست و چهارمین نمایشگاه مطبوعات

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

به روزنامه ايام در همه پيداست
اگر بخواهی دانست روزنامه بخوان


                                               «عنصری»

بعد از گذشت ۶ سال، ضیافت چهار روزه روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه در قالب بیست‌وچهارمین نمایشگاه رسانه‌های ایران با شعار « نجستم همیشه جز از راستی» برگزار شد؛ ضیافتی که بیش از ۶۰۰ رسانه و مجموعه‌های خلاق و دانش‌بنیان فعال این حوزه در آن حضور داشتند.

مطبوعات در چهار قرن گذشته (از سال ۱۶۰۵ میلادی؛ زمان انتشار نخستین روزنامه) فراز و نشیب های زیادی به خود دیده؛ ولی هیچکدام از آن ها نتوانسته این رسانه سنتی را از میدان به در کند؛ به طوری که حتی ظهور ارتباطات نوین و دیجیتال نیز از اهمیت و اثرگذاری آن نکاسته است.

مطبوعات در طول زمان همواره با ظهور رسانه های جدید با مشکل مواجه بوده؛ اما با ساز و کارهایی خود را تاکنون سرپا نگه داشته اند.
🔹اگر چه روزنامه ها پس از فعالیت رادیو و تلویزیون با کاهش مخاطب مواجه شدند؛ اما در فاصله کوتاهی به جایگاه خود بازگشتند. شاید ویژگی حمل آسان، قابلیت نگهداری و مطالعه آن در شرایط و مکان های مختلف باعث شد که این رسانه در گذر زمان باقی بماند و به فعالیت خود ادامه دهد.
🔸هم اکنون نیز در عصر اینترنت و فناوری های نوین، روزنامه اهمیت خود را از دست نداده؛ با تفسیر وقایع، گزارش های دقیق و مصاحبه های تاثیر گذار عطش مخاطبان خود را که بیشتر اقشار تحصیل کرده و نخبگان جامعه هستند، برآورده می سازد.

اگرچه مطبوعات در سرعت خبر‌رسانی به پای شبكه‌های اجتماعی نخواهند رسيد؛ اما  هنوز به عنوان سند و مرجع معتبر برای پژوهش های علمی به شمار می آیند؛ در حالی كه سایت های اینترنتی و شبکه های اجتماعی اين ویژگی را ندارند. در واقع هنوز مطبوعات از قابلیت هایی برخوردارند كه سامانه های الکترونیکی فاقد آن هستند. با همین رویکرد مجله نیوزویک پس از یک سال که با کاغذ خداحافظی کرد و به شکل دیجیتالی انتشار  یافت، دوباره به شکل سابق برگشت.
🔹بازگشت نسخه‌ٍ چاپی نیوزویک به دکه‌ مطبوعات، نشانگر آن بود که سامانه های  اینترنتی قادر نیستند روزنامه‌ را از صحنه‌ رقابت رسانه ای خارج سازند. 

از سوی دیگر اگرچه مجله ها و روزنامه ها به موازات تحولات زمانه تغییر شکل داده‌اند؛ اما صورت‌های قبلی آن‌ها همچنان باقی مانده است و کماکان می توان باور داشت این روزنامه ها هستند که با هر گرایش فکری؛ توان آن را دارند که در بزنگاه های خاص، نقش نظارتی خود را نظیر واقعه واترگیت به درستی ایفا کنند.
🔹فراموش نکنیم که در کشور ژاپن که مهد جامعه اطلاعاتی است و فناوری های نوین ارتباطی در بالاترین سطح فعالیت دارند، روزنامه های یومیوری و آساهی به ترتیب روزانه با ۱۴ میلیون و ۱۲ میلیون تیراژ منتشر می شوند. این وضعیت نشانگر آن است که در کشور توسعه یافته ای مانند ژاپن در منظومه ارتباطات اجتماعی، هر کدام از رسانه ها جایگاه خود را داشته و نقش آفرین هستند.

در این مقطع زمانی که نمایشگاه مطبوعات برگزار گردیده، جا دارد از یک روزنامه نگار پیشکسوت و دوست داشتنی جناب آقای اسماعیل عباسی که اینجانب از دهه ۱۳۵۰ شمسی افتخار دوستی با ایشان را دارم، به نیکی یاد کنم.

اسماعیل عباسی روزنامه نگار معاصر از نوزده سالگی به جهان روزنامه نگاری گام نهاده است. او که از فارغ التحصیلان دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی است، کار روزنامه نگاری را از سال ۱۳۴۸ آغاز نمود و به موازات  فعالیت در سرویس شهرستانهای روزنامه اطلاعات، در گروه ادب و هنر این روزنامه نیز مطلب می نوشت.
🔸عباسی که یک کاریکاتوریست برجسته نیز می باشد، از نخستین روز تاسیس «همشهری» به همکاری با این روزنامه پرداخت. او در سال ۱۳۷۱ نخست دبیر میز اخبار و مطالب شهری بود. در آن زمان اخبار شهری حرف اول را در «همشهری» می زد؛ زیرا ماهیت این روزنامه؛ شهری، آموزشی و «فرهنگی ـ اقتصادی» بود.

این روزنامه نگار آینده نگر در طول سال ها دبیری میز شهری، توجه خود را روی مطالب « زیست محیطی» متمرکز ساخت که تا آن تاریخ مورد بی توجهی قرارگرفته بود و سرانجام به عنوان دبیر عمومی روزنامه همشهری منصوب شد.
🔸شرح دستاوردها و فعالیت های آقای عباسی  در عرصه روزنامه نگاری زیست محیطی مجال بیشتری می خواهد؛ اما لازم به یاد آوری است که انجمن های پاسدار محیط زیست چهار بار در چهار سال مختلف از اسماعیل عباسی به خاطر کمک به پیشبرد اهداف توسعه پایدار و جلوگیری از آلودگی محیط زیست، تقدیر کرده اند.

قرار بود روز سی بهمن ماه ۱۴۰۲، لوح تقدیری از سوی انجمن روابط عمومی ایران به این چهره فرزانه اهدا گردد که به دلیل مشغله آقای عباسی و عدم حضور ایشان به مجمع آینده انجمن موکول گردید.
🔻توفیق روزافزون ایشان را از خداوند متعال خواستاریم.