دهکده جهانی
375 subscribers
458 photos
46 videos
9 files
73 links
ابراهیم جعفری - دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه
#روابط_عمومی
Download Telegram
♈️ #روز_مهندس گرامی باد

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ #روز_مهندس گرامی باد

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

🔸دانشمندان آنچه را که هست، کشف می کنند
🔹و مهندسان آنچه را که نیست، خلق می کنند


مهندس در فرهنگ ما به کسی اطلاق می شود که نگاهش به عناصر تشکیل دهنده یک پدیده، نظام یافته و منطبق بر قواعد و ضابطه هاست. به عبارت دیگر هندسه که مبتنی بر نظم، دقت، محاسبه، منطق، استدلال و کشف قانون مندی های علمی است، شاکله ذهنی مهندسان جامعه را تشکیل می دهد.

  بدیهی است که اگر فرهنگ مهندسی بر کلیه شئونات جامعه پرتو افکن شود، زندگی فردی و اجتماعی ما نیز بر پایه خردورزی شکل خواهد گرفت و در چنین وضعیتی حرکت مردم و جامعه به سوی" دانایی محوری " سوق یافته و کیفیت زندگی ارتقا خواهد یافت.

  
#روز_مهندس ( ۵ اسفند )  را که مصادف با زادروز دانشمند بزرگ ایرانی #خواجه_نصیرالدین_طوسی می باشد، به دانش آموختگان رشته های  عمرانی، صنعتی، کشاورزی و پزشگی تبریک عرض نموده، توفیق همه این عزیزان را در خدمتگزاری به مردم مسئلت می نماییم.
♈️ از خیال تا واقعیت

✳️ به بهانه برگزاری آزمون سراسری #دکترا در #گلپایگان

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ از خیال تا واقعیت

✳️ به بهانه برگزاری آزمون سراسری #دکترا در #گلپایگان

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

برگزاری اولین کنکور سراسری مقطع دکترا و دومین آزمون مقطع کارشناسی ارشد مناطق غربی استان اصفهان (۴ اسفند ۱۴۰۲) در دانشگاه پیام نور گلپایگان را می توان نوید دهنده فرازی امیدوارکننده و نو در مسیر تحول آموزش عالی زادگاه مان قلمداد کرد.
🔹شرکت ۵۰۱ نفر از داوطلبان کارشناسی ارشد و ۹۱ نفر دکتری در این عرصه رقابت، آمار قابل توجهی از گرایش علاقه مندان بخش غربی استان برای تداوم تحصیل در مرحله آموزش عالی تکمیلی است.

تاسیس مراکز آموزش عالی در گلپایگان با دانشگاه آزاد ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به ریاست زنده یاد دکتر محمد علی ابراهیمی آغاز گردید و پس از انقلاب اسلامی با دانشگاه پیام نور، آزاد اسلامی، دانشکده فنی و مهندسی، موسسه عالی پیام، آموزشکده فنی و حرفه ای و مرکز آموزشی علمی، کاربردی تداوم یافت.

لازم به یادآوری است که اواخر دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ بر اثر تلاش دکتر عبدالله معظمی نماینده خوشنام و اثرگذار مردم شهرستان های گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای ملی که همگام با نقش آفرینی در قامت رئیس مجلس یا نماینده، در ایوان ملت نیز حضور داشت، از یازده دانشسرای مقدماتی کشور که ۱۰ مورد از آن ها در مراکز استان ها دایر گردیده بود، یکی هم در گلپایگان تاسیس شد.
🔸از این رو با قاطعیت می توان گفت ورود آموزش عالی به گلپایگان با تأسیس دانشسرای مقدماتی آغاز شد.
🔹با راه اندازی دانشسرا، فرهنگ گلپایگان توسعه یافت و به لحاظ تربیت معلم خودکفا گردید. شماری از فرهنگ ورزان که از این مرکز آموزشی فارغ التحصیل شدند؛ علاوه بر گلپایگان، در مدارس روستایی و شهری مناطق مجاور نیز به تدریس پرداختند.
🔻شاید در مقیاسی کوچک بتوان این دانشسرا را #دارالفنون_گلپایگان قلمداد کرد.

آقای مهندس محمد حججی فرماندار  گلپایگان از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵، در گفتگویی با اینجانب اظهار داشت: " زنده یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سفر به گلپایگان و خوانسار در زمان ریاست جمهوری، در دیدار با مسئولان خاطرنشان ساختند که با توجه به ظرفیت بالای فرهنگی و حساسیت ویژه ای که اهالی منطقه نسبت به رشد و تعالی فرزندان خود دارند، گلپایگان می تواند به یک "شهر دانشگاهی" تبدیل شود.
🔹دانشنامه آزاد "ویکی پدیا" شهر دانشگاهی را این گونه تعریف می کند: " شهر دانشگاهی به شهر یا محله ای از یک شهر گویند که در آن یک یا چند دانشگاه بر هویت، اقتصاد و اکثریت جمعیت آن شهر مستقیماً مسلط باشد؛ زیرا وجود کتابخانه ها، مراکز پژوهشی، مرکز رشد و فن آوری، آزمایشگاه ها، رسانه های مکتوب و ... به عنوان مکمل فعالیت های دانشجویی، فضایی علمی و فرهنگی در شهر ایجاد می نماید.
🔸نمونه برجسته شهر دانشگاهی در آمریکا شهر بوستون است که با وجود ۲۵۰ هزار جمعیت و حدود ۸۰ دانشگاه و کالج مانند یک دانشگاه بسیار بزرگ به نظر می آید. این شهر پرافتخارترین دانشگاه های جهان مانند هاروارد، تافتس ، بوستون ، موسسه فن آوری ماساچوست ( MIT ) ونیز یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین مراکز تحقیقات پزشکی را در خود جای داده است.
🔸از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی، چشم انداز پیشرفت گلپایگان را با توجه به  موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی آسان به منابع و امکانات؛ بخصوص در زمینه کشاورزی و دامپروری، می توان در سیمای یک شهر دانشگاهی مشاهده نمود. این موضوع از آن رو حائز اهمیت است که مردم این خطه برای ارتقاء دانش و تولید اندیشه علمی حتی در شرایط دشوار اقتصادی، فراهم ساختن امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود نسبت به برآوردن سایر نیازها در اولویت قرار می دهند.

اینجانب به یاد می آورم که داوطلبان ورود به دانشگاه های کشور؛ به ویژه در سال های قبل از ۱۳۴۸ که کنکور شکل سراسری به خود نگرفته بود، با چه مشقتی رهسپار تهران، اصفهان و سایر مراکز استانی که از دانشگاه برخوردار بودند، می شدند و رنج سفر و خطرات جاده ای و استرس های ناشی از آن را به جان می خریدند.
🔹در آن دوران تصور این که زمانی کنکور دکترا یا کارشناسی ارشد در گلپایگان برگزار شود، دور از ذهن بود؛ اما امروز آن خیال رنگ واقعیت به خود گرفته؛ به گونه ای که می توان این حرکت را از مولفه های توسعه علمی زادگاه مان قلمداد کرد و البته لازم است از مسئولان داخل و خارج از شهرستان نیز که در این اُفق گشایی آستین همت بالا زدند، تقدیر نمود.
🔻امید است این اقدام انگیزه و اشتیاق بیشتر همشهریان را برای تداوم تحصیل در مقطع های آموزش عالی فراهم سازد.

دانشگاه نقطه تمایز ما از جهان قدیم است و مسئولیت اش آزادسازی علم و عمومی سازی آن است؛ به گونه ای که همه اقشار در جامعه به دانش دسترسی داشته باشند و بتوانند آن را برای تقلیل مرارت ها و بهبود زیست اجتماعی خود به کار گیرند؛ از این رو عدالت شناختی بزرگ ترین رسالت دانشگاه است.
♈️ خلق جهان با #قلم_ریاضی

✳️ به مناسبت ۱۴ مارس #روز_جهانی_ریاضیات

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ خلق جهان با #قلم_ریاضی

✳️ به مناسبت ۱۴ مارس #روز_جهانی_ریاضیات

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

سال ۲۰۱۹ میلادی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد ( یونسکو ) در چهلمین کنفرانس سالانه خود تصمیم گرفت روز ۱۴ مارس ( ۲۳ اسفند ) را به عنوان روز جهانی ریاضیات نام گذاری کند.
🔹هدف روز جهانی ریاضی نشان دادن نقش اساسی این دانش در دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs)  است.

 شورای اجرایی سازمان یونسکو با توجه به نقش ریاضیات در پیشبرد سایر علوم؛ به‌ویژه در فهم مسائل بزرگ اجتماعی، زیست‌محیطی و معضلات مربوط به آن‌ها مانند آثار تغییرات آب و هوایی، مبارزه با نابودی تنوع زیستی، پیش‌بینی و برآورد نیازهای رشد جمعیت از جمله غذا و کمک به یافتن راهکارهای علمی، این تصمیم را اتخاذ کرد.
🔹 هدف از نام‌گذاری روز بین‌المللی ریاضیات، در معرض نگاه عموم قرار دادن فعالیت‌های حوزه ریاضی در طول سال است.

در سند مربوط به نام‌گذاری این روز، با اشاره به میراث علمی #مریم_میرزاخانی و سه بانوی دیگر ریاضیدان، بر نقش سازنده زنان در توسعه ریاضیات تأکید گردیده و از آنان به عنوان الگوهایی برای زنان و دختران جویای دانش در همه جوامع نام برده شده است.

روز جهانی ریاضیات بر اساس #عدد_پی (۳/۱۴)، روز چهاردهم از سومین ماه سال میلادی در نظر گرفته شده است.
 🔹ریاضیات عالی ترین دستاورد فکری و اصیل ترین ابداع ذهن آدمی است. موسیقی می تواند روح را برانگیزد یا آرام سازد. نقاشی می تواند چشم نواز باشد. شعر می تواند عواطف را تحریک کند. فلسفه می تواند ذهن را قانع سازد. مهندسی می تواند زندگی مادی آدمی را بهبود بخشد؛ اما ریاضیات همه این موارد را باهم عرضه می کند.

  اين سخن #گاليله، فيلسوف و بنيانگذار فيزيك جديد مشهور است كه خداوند جهان را با قلم رياضی خلق كرده است. با اين نگاه بود كه تصوير جهان و گزارش آن نسبت به گذشته تفاوت پيدا كرد و علم جديد به وجود آمد.

علم لقمه برگرفتن از سفره طبیعت و ریاضی زاییده احتیاج است. ریاضی انعکاس دنیای واقعی در ذهن ماست. به عبارتی زیباترین زبان برای توصیف طبیعت و روابط بین پدیده‌های آن است. می توان گفت: "ریاضیات، مطالعه شباهت ها در تفاوت ها و مطالعه تفاوت ها درشباهت هاست."  

علت اساسی موفقیت ریاضیدانان در آفریدن علمی به این زیبایی که عمیق‌ترین معرفت بشری شمرده می‌شود، سخت‌گیری بدون بخششِ کوچک ترین خطا در کنار پذیرش معیارهای منطقی به همراه جدیت، خلاقیت، اندیشیدن و شجاعت است. به هر بخش از زندگی که کنجکاوانه و با دقت بنگریم، اثر مستقیم یا غیر مستقیم ریاضیات را در آن مشاهده می‌کنیم.
🔸ریاضیات به ما کمک می کند تا مشکلات و موضوعات زندگی را بهتر و راحت تر تجزیه و تحلیل کنیم. بی جهت نیست که راجر بیکن می گوید: "ریاضیات کلید دروازه ورود به همه علوم‌ اعم از پزشکی، موسیقی، ادبی، اجتماعی، نجوم، صنعت و ... است."

سیر پیشرفت های بشری سرشار از مصادیق، استدلال ها و نتایجی است که با صراحت و روشنی نقش ریاضیات را در علوم پایه، نقش علوم پایه را در پیشرفت علوم، نقش علوم‌ را در تحولات فناوری و نقش فناوری را در توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار جوامع نشان می دهد. پس سخن گفتن از فضیلت و اهمیت ریاضی در گذشته، حال و حتی آینده تنها یادآوری یک امر بدیهی و روشن است.

تاریخ علوم نشان می دهد که کشور ما با داشتن نقش غالب در ریاضیات، قابلیت و ظرفیت شکوفایی جهانی در این بخش را دارد.
🔻درخشش چهره ای افتخارآفرین در صحنه بین المللی مانند زنده یاد #پروفسور_مریم_میرزاخانی برنده جایزه " #فیلدز " گواه صادقی بر این مدعاست.

باید گذشته خویش را به خوبی بشناسیم؛ اما در آن توقف نکنیم. به حیات مجدد فرهنگ و تمدن خود بیندیشیم که از دل آن خوارزمی، ابوریحان بیرونی، خیام نیشابوری، فارابی، ابوالوفا بوزجانی، غیاث الدین جمشید کاشانی، و ... و در دوران معاصر پروفسور محسن هشترودی، پروفسور تقی فاطمی، دکتر غلامحسین مصاحب، پروفسور رضا، استاد پرویز شهریاری، استاد احمد آرام، استاد احمد بیرشک و ... برخاسته اند.

از این رو کسب شایستگی های لازم‌ برای جذب و هضم یافته ها و دستاوردهای علمی و فرهنگی دیگران، از سرِ عزت و خودباوری است.  در چنین چشم اندازی، نقد خردمندانه گذشته جایگاهی ویژه دارد؛ چنان که عرضه و ارائه روزآمد آن یافته ها نیز اهمیت فراوان دارد.

دنیای امروزی وامدار ریاضیات است؛ زیرا لازمه ادامه راه پیشرفت و توسعه کشور در گرو پرورش ریاضی دانان خوب است.
🔹اگر انسان‌ها در زندگی روزمره از ریاضیات الگو بگیرند و از آن استفاده کنند، آنگاه مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه برطرف می‌شود

  🔹امیدواریم دانش ریاضی علاوه بر مراکز آکادمیک، در متن جامعه فراگیر گردد و #گفت_و_گو در جامعه ما با منطق و استدلال که شالوده ریاضیات است، نهادینه گردد.
♈️ #یک_سبد_گل_خنده

✳️ به مناسبت انتشار دیوان اشعار طنز استاد طالب گلپایگانی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ #یک_سبد_گل_خنده

✳️ به مناسبت انتشار دیوان اشعار طنز استاد طالب گلپایگانی

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

هزل من هزل نیست، تعلیم است 
بیت من بیت نیست، اقلیم است
شکر گویم که نزد اهل هنر                       
هزل ام از جد دیگران خوش تر

                                   «سنایی»

خدای بزرگ را سپاسگزاریم که با همت بلند شاعر خوشنام زادگاه مان جناب آقای ابوالقاسم طالبی و کمک موثر خیران فرهنگی دیوان اشعار طنز ایشان با عنوان «یک سبد گل خنده» به زیور طبع آراسته شد و چاپ اول آن با ۱۰۰۰ شمارگان در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.

شاید بهترین تعریف از واژه طنز، عنوان کتابی نایاب از زنده یاد احمد شاملو با عنوان " تلخند " باشد. در ترکیب این واژه هم تلخی وجود دارد و هم نکته مثبتی چون خنده؛ گویی اگر مطلبی طنزآلود بر این معیار قرار نگیرد، از طنز فاصله گرفته است.
🔹تلخند یا همان طنز، باعث می شود که شما چیزی را به یاد آورید و اگرچه به ظاهر لبخند بر لبان تان نشسته؛ اما قلب تان در مرز شکستن قرار گیرد.

بدون تردید بخش مهمی از آثار ادبی منثور و منظوم فارسی در حیطه طنز تعریف و طبقه بندی شده است. از طنز اجتماعی و انتقادی عریان عبید زاکانی تا طنز ظریف و موثر سعدی و کنایات طنزآلود حافظ که اوج سخنوری و بلاغت در بیان است.
🔹ایرانیان به طنز پردازی و قوه لطیفه سازی و موقعیت پردازی برای خنده شهره هستند. شاید هیچ قومی را هم در این عرصه به رقابت و هماوردی نمی پذیرند. داوری در باره میراث طنز فاخر و آثاری که یکسره ویژه طنز و فکاهه نوشته شده باشد،‌ در تاریخ ادب و فرهنگ ایران چندان دشوار نیست.
🔸آثاری همچون کتاب های عبید زاکانی که گنجینه طنز اجتماعی و نقد باورها و خرافات و مناسبات ناهنجار و حتی ستم و نابرابری های طبقاتی است، بدون تردید یگانه و بی مانند است.

  تلطیف زندگی و روابط خشن  میان عامه مردم، گسترش شادمانی و سهل گیری و ظرفیت افزایی و امکان طرح مباحثی که در عرف و قانون، خطوط قرمز و تابو به شمار می رود و از همه مهم تر تخلیه فشارهای روحی، روانی، سیاسی و فرهنگی از طریق طنز، چونان گریزگاهی است که فشارهای فراتر از تحمل را دور ساخته و اجازه تنفس در هوایی دیگر می دهد.
🔹طنز اجتماعی و نقد سیاسی، تیغ پنهان محرومان و عامه مردم است که به زبان مشترک ملت بدل می شود. نسل های متمادی این سلاح پنهان را حفظ نموده و سینه به سینه منتقل کرده اند. آموزگار مردم و شاگرد این مدرسه نیز خودشان هستند؛ بنابراین کارکرد طنز در جامعه "روشنگری" است.
🔸بدیهی است که هرچه حکومت ها به طرف آزاداندیشی حرکت کنند، فضای طنز پردازی منطقی تر خواهد بود و هرچه به سوی انسداد متمایل شوند، طنز را محدودتر و پیچیده تر می کنند. با این حال طنز از چنان قابلیتی برخوردار است که در حالت انسداد نیز سخن می گوید.

طنز با بیان اشکالات و آسیب های اجتماعی، بیش از آن که افراد جامعه را بخنداند، راه را برای تفکر باز می کند. وقتی چارلی چاپلین در فیلم "عصر جدید" ، الیناسیون ( از خود بیگانگی ) را موضوع طنز و نقد قرار داد، به هیچ وجه به دنبال تقبیح مدرنیته یا کنارگذاری آن نبود، ‌بلکه تنها می کوشید نشان دهد که مدرنیته چگونه می تواند انسان ها را بی هویت کند و از سوی دیگر چارلی چاپلین با ظرافت منحصر به فرد خود به مخاطب گوشزد می کند که اگرچه تکنولوژی برای بشر منشاء آسایش است، اما دریغ که حاکمیت ماشین بر زندگی، آرامش را از او سلب می نماید.

بدیهی است که طنز در قالب شعر به دلیل  مانوس بودن  مردم ما با آن، نسبت به سایر سبک ها  تاثیر بیشتری بر هشیار سازی   و فراگیر ساختن فرهنگ نقد در جامعه و مرزبندی با تخریب دارد.
                                     
ضمن تبریک صمیمانه به آقای طالبی که از چند سال پیش تا کنون دغدغه انتشار این مجموعه را داشتند، خاطرنشان می سازم به خاطر لطفی که به بنده دارند، قرار شد مقاله ای از اینجانب با عنوان « طنز و تحولات اجتماعی» در مقدمه کتاب آورده شود که متاسفانه به صورت ناقص و فقط فراز آخر آن چاپ شده است. خوشبختانه متن کامل این مقاله در سایت آخاله در دسترس علاقه مندان می باشد. امیدوارم در چاپ های بعدی این نقیصه برطرف گردد.

در آستانه نوروز و فرارسیدن سال ۱۴۰۳، یکی از اشعار طنزگونه ایشان را با عنوان «عید و گرانی» تقدیم علاقه مندان می کنم.

عید نوروز آمد و دل های ما شادان نشد
پسته خندان شد ولی لب های ما خندان نشد
زندگانی تلخ گشته زیر بار خرج و برج
عمر ما پایان گرفت و جنس ها ارزان نشد
بس که جنگیدیم ما با مشکلات زندگی
جان به لب آمد ولیکن مشکلی آسان نشد
اغنیا با زعفران، مرغ و فسنجان می خورند
تخم مرغی هم به خوان ما شبی مهمان نشد
از فشار زندگی جان ها به لب آمد ولی
نوبت ترتیل الرحمن ما عنوان نشد
رانت خواران زانتیا و میتسوبیشی می خرند
قسمت(طالب) ژیان یا چرخ یک پیکان نشد
♈️ #ارتباطات_نوروزی زاینده #سرمایه_اجتماعی

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

🔻به گفته بیهقی ادیب، پژوهشگر و پدر نثر فارسی « بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی؛ امید آن‌ که کهنه رفته باشد به نیکویی و این نو همی‌ آید به شادی»
♈️ #ارتباطات_نوروزی زاینده #سرمایه_اجتماعی

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

ای ز تو نور دل و دیدار ما
گردش اندیشه بیدار ما
ای ز تو رویان زمستان و بهار
ای تو گرداننده لیل و نهار
ای ز تو تغییر حال و سال‌ها
حال ما را کن تو خوش تر حال‌ ها


                           « استاد شفیعی کدکنی»

🔻به گفته بیهقی ادیب، پژوهشگر و پدر نثر فارسی « بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی؛ امید آن‌ که کهنه رفته باشد به نیکویی و این نو همی‌ آید به شادی»

بار دیگر سالی نو آغاز می گردد تا انسان ها و جامعه در جشن نوشوندگی طبیعت، دیده و دل و ذهن و زبان را از کینه و کهنگی بشویند و زندگی را جشن گیرند.
🔹بهار؛ آيینه‌ای است که روی زیبای زندگی را که سرشار از زایش و رویش و شادابی است، نشان می‌دهد و نوروز آغاز آن است.

«نوروز» یعنی دنیایی که در آن چیزی به نام «سرنوشت» ما را مقید و پای‌بند خود نمی‌کند و اسیر افکار کهنه و پوسیده که گرد ‌و ‌خاک زمان هم بر آن نشسته است، نمی‌نماید.
🔸در گستره بی‌کران زمان و مکان، هنگامی که مفهوم سرنوشت، زنجیره‌ای آهنین بود که زندگی ما را به تقدیر و قضای از پیش‌ تعیین‌شده پیوند می‌داد، «نوروز» تبدیل به زمزمه‌ای می‌شود که «سرنوشت» را در بادهای موسمی تغییر و تحول خود به کنار می‌نهد و به فراموشی می سپارد.
🔹«نوروز» به ما نوید می‌دهد که دیگر به تماشاگران منفعل در صحنه بزرگ زندگی تنزل پیدا‌ نکنیم، بلکه بازیگران فعالی شویم و با امید، آینده روشن را برای خود و دیگران بسازیم.

«نوروز» آینده‌ای است که در آن افقِ بی‌پایان امتداد دارد و ما را به کاوش، نوآوری و تکامل در پرتو شناخت و آگاهی و مقابله با جهل و تباهی روزگار دعوت می‌کند و خجستگی بهار را نوید می دهد:
به خویشان به دوستان به یاران آشنا؛
به آنان که با قلم تباهی دهر را؛ به چشم جهانیان پدیدار می کنند
بهاران خجسته باد! بهاران خجسته باد!

.
از سوی دیگر هر نوروز، سرفصل به زبان آمدن سنت و فرهنگ ایرانی برای تجدید حیات انسان و آفرینشِ فرصت‌های جدید اجتماعی است.
🔹فضای نوروزی ما را به شادی، آشتی، گفت‌وگو، گسترش ارتباطات و گشودگی جهان‌های پیش رو فرا می‌خواند. باشد که از نوروز بیاموزیم که  " دردهای مشترک ما هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود. "

برای هریک از ما که به زیستن در درون فرهنگ ایرانی مفتخریم، عید و آیین‌های آن می‌تواند فرصتی برای بازیابی ارزش‌ها، بازآفرینی پیوندها، تقویت همبستگی‌ها و افزایش سرمایه‌های اجتماعی باشد.

سخن اصلی این است که آیا می‌توان این روز‌ها را ماندگار و این نماد‌ها را نهادینه کرد؟ به زبانی دیگر آیا نمی‌شود با آن شاعر تاجیک؛ خانم گل رخسار همنوا شد و آرزو کرد که قصه خوش نوروز درازتر شود؟ او گفت: « به نوروز بگویید که هر روز بیاید»

جان مایه ارتباطات نوروزی، تمکین ذهن و زبان به فرهنگ سرزندگی و بالندگی است. در آیین نوروزی، نشاط، امید، آشتی و گفت و گو اصل و غم، نومیدی، قهر و ستیزه جویی استثناء است. از این رو باید سینه ها را از کینه شست و به دیدارها شتافت.
🔹همین سنّت که بر همه گستره های مکانی دور و نزدیک چیره می‌شود، هر فضای واقعی و مجازی را بازتر می‌کند و به جای فروبستگی های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی #عرصه_های_گفت_و_گو را می‌گشاید.

چو غنچه گرچه فروبستگی است کارِ جهان
تو همچو بادِ بهاری گره گشا می‌باش

      
در #ارتباطات_نوروزی #سرمایه_اجتماعی یعنی انگیزه، اعتماد و مشارکت همگانی تامین می‌شود و همین قدرت ارتباطی است که توان و ظرفیت جدیدی به همه شهروندان ایران فرهنگی می‌دهد.
🔹بدیهی است که این ارتباطات، زبان گفت و گو را نرم و لطیف می‌سازد و شادی و امید را به متن همه گونه مناسبات روانه می‌کند.

«ارتباطات نوروزی» اگر نهادینه شود و پایداری و پیوستگی بیشتر بیابد، به جامعه قدرت و جانی فزاینده می‌بخشد. پس به جاست که واکاوی در «ارتباطات نوروزی» را به عنوان ضرورتی مهم در همه حوزه‌های نظری و تجربی مدّ نظر قرار دهیم و از همین منظر شکل گیری « #نوروز_ارتباطی_شده» را فرصتی برای امروز جامعه ایرانی دانسته و هم‌آوا با حضرت مولانا این ندا را سر دهیم که:

« نو بهارا جان مایی؛ جان‌ها را تازه کن
باغ‌ها را بشکفان و کشت‌ها را تازه کن
»

امیدواریم سال ۱۴۰۳، به میمنت زیبایی‌ها، زیبندگی‌ها، توان آفرینی‌ها و شادی‌بخشی‌های نوروزش، برای همه هم میهنان در جای جای ایران و در دور و نزدیک جهان و برای کلیه هم زبانان و همسایگان سال امید، سال دوستی، سال گفت‌وگو، سال خردورزی و سال گشایش در همه افق ها گردد.

با عرض تبریک سال نو، فرصت را غنیمت شماریم و از آیین و فرهنگ نوروز بیاموزیم که:

ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گرنکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
♈️ گزارش آیین بزرگداشت #دکتر_مصطفی_ازکیا

حمیدرضا زرنگار
🌍 دهکده جهانی

@dehkade_jahan
♈️ گزارش آیین بزرگداشت #دکتر_مصطفی_ازکیا

حمیدرضا زرنگار
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

✳️ بخش اول

اشاره: یکی از رویدادهای مبارک در سال ۱۴۰۲، مراسم نکوداشت دکتر مصطفی ازکیا استاد دانشگاه تهران در خانه اندیشمندان علوم انسانی بود که دوست ارجمندم جناب آقای حمیدرضا زرنگار از علاقه مندان توسعه و مدیر تارنمای« مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی به نشانی www.iwdc.ir»، گزارشی از آن مراسم به شرح زیر تهیه و تنظیم نموده که در دو بخش تقدیم  حضورتان می گردد.

برای یک استاد دانشگاه با سابقه چه چیز  شیرین تر و جذاب تر از آن که در زمانی مناسب و در مکانی در خور شأن و مرتبه اش پیش چشمش، یاران موافق حاصل عمری فعالیت پیگیرش را به گونه ای شایسته مرور و ارزیابی کنند.

عصرگاه سه شنبه پانزدهم اسفندماه ۱۴۰۲ آیین نکوداشت دکتر مصطفی ازکیا جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور جمعی از اساتید، محققان و دانشجویان جدید و قدیمی و اعضای خانواده استاد برگزار شد.
در این مراسم شماری از همکاران قدیمی استاد همچون دکتر منصور وثوقی، دکتر محمد میرزایی، دکتر جلال الدین رفیع فر و دانشجویان پیشین و مدرسان و محققان امروز دکتر غلامرضا غفاری، دکتر موسی عنبری، دکتر سهیلا علیرضا نژاد، دکتر حسین ایمانی جاجرمی هر یک در سخنان خود به توصیف ویژگی ها و مرتبه علمی دکتر ازکیا، کارها و پژوهش های ایشان و بیان خاطرات مشترک و البته در کنار آن جایگاه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی- پایگاه اصلی فعالیت های پژوهشی استاد –  پرداختند.

دکتر مصطفی ازکیا زاده ۱۳۲۰ در تهران و محله قدیمی ری، کوچه آبشار در سال ۱۳۳۹ به دانشگاه تهران راه یافت. وی در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته جامعه شناسی گردید. معلمی مدارس جنوب شهر تهران از اولین فعالیت های وی بود. دکتر ازکیا در سال ۱۳۴۶ موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته جامعه شناسی از دانشگاه تهران شد و در همان زمان در سمت عضو موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی و مربی آموزشی دانشگاه تهران انجام وظیفه می نمود. وی در سال ۱۳۵۹ نیز موفق به دریافت مدرک دکترای جامعه شناسی از دانشگاه آبردین انگلستان گردید.

موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در سال ۱۳۳۷ به همت چند تن از پیشکسوتان جامعه شناسی در دانشکده حقوق و علوم انسانی دانشگاه تهران بنیان گذارده شد. این موسسه از ابتدای تاسیس در کار پژوهش های روستایی در ایران پیشتاز و پیشاهنگ بود. بدین ترتیب شماری از دانشجویان و دانش آموختگان جوان علوم اجتماعی از جمله دکتر ازکیا و هم دوره ای ها و هم نسلان وی همچون دکتر مهدی طالب، دکتر محمد میرزایی، دکتر منصور وثوقی و دکتر جواد صفی نژاد در اوایل دهه چهل فرصت یافتند در قالب فعالیت های موسسه به مطالعه در عرصه های عشایری و روستایی بپردازند.

سخنرانان در نشست حاضر طیف وسیعی از موضوع ها را مطرح نمودند. دکتر وثوقی ضمن یادآوری در خصوص فعالیت ها و طرح های پژوهشی و تالیفات و آثار ترجمه انفرادی و مشترک دکتر ازکیا به جدیت و صداقت همکاران موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی از همان ابتدا اشاره نمود و از کسادی و تعطیلی عملی فعالیت های آن در سال های اخیر گلایه و انتقاد کرد.
✳️ بخش دوم

دکتر محمد میرزایی نیز از پیشینه آشنایی و فعالیت های مشترک خود با دکتر مصطفی ازکیا و از جمله اولین موارد آن در زمینه ارزیابی سرشماری ها در مناطق روستایی گفت. دکتر رفیع فر ضمن اشاره به ارتباط ۲۰ ساله خود با دکتر ازکیا به ثبات و عدم تغییر در سبک زندگی و کار ایشان علیرغم گذر از سال های بازنشستگی و وجود همیشگی برنامه ها و پروژه های در دست اقدام برای دکتر ازکیا اشاره نمود.

خانم دکتر علیرضا نژاد از سه ویژگی معلمی، پژوهشگری و استادی دکتر ازکیا سخن گفت و اظهار داشت ایشان در مواجهه با مسایل دانشجویان دختر روحیه حمایتگر داشتند، بسیار وقت شناس و منظم بودند و دارای تمام استانداردهای یک استاد دانشگاه بودند. دکتر موسی عنبری در نوبت سخنرانی خود از توانمندی دکتر مصطفی ازکیا در سه حوزه روش شناسی، جامعه شناسی روستایی و همچنین توسعه و توسعه روستایی گفت و اظهار داشت ایشان در کارهایش نظریه ها را برجسته نمود . وی اضافه نمود که دکتر ازکیا از جمله اساتیدی است که هیچ جایگزینی ندارد.

دکتر غلامرضا غفاری مدیر گروه علوم اجتماعی خانه اندیشمندان نیز بیان نمود که دکتر ازکیا هم پژوهشگری برجسته و هم معلم است و بیش از شش دهه فعالیت نمود، تقریبا در تمام ایران کار میدانی و عملی انجام داده است، ایران را می شناسد و در کلاس درس دارای اُتوریته و اقتدار بود.

دکتر ایمانی جاجرمی رییس فعلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از ویژگی اساتید هم نسل دکتر ازکیا سخن گفت که آنان پا در میدان داشتند و برای حل مشکلات ایران تربیت شده بودند. دکتر ازکیا نیز استاد موسس است، زیرا گروه توسعه روستایی را تاسیس کرد و مربی است، چون شاگردان زیادی تربیت کرد و از او بسیار آموختم.

نوای دلکش موسیقی سنتی و تک خوانی آقای احمد زاده و همراهی نوازندگان تنبک و تار در میانه مراسم آشکارا به تلطیف فضای مراسم کمک کرد و ابیات پر حکمت ترانه های معروف برای دقایقی مجلس آرای جمع حاضر گردید.

دکتر مصطفی ازکیا نیز در بیانات کوتاه خود از حضور جمع حاضر و همت خانه اندیشمندان علوم انسانی در برگزاری آیین نکوداشت سپاسگزاری نمود. دکتر ازکیا مراسم حاضر را نه مراسم بزرگداشت خود، بلکه آیین بزرگداشت موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی خواند.  وی اظهار داشت هیچ گاه موسسه مجیز گو نبود و در همه دوره ها وضعیت نابسامان جامعه را نقد می نمود.
در بخش دیگری از مراسم آلبومی از حضور و فعالیت های میدانی و آموزشی دکتر ازکیا و همکاران ایشان در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی و دانشکده علوم اجتماعی ارائه شد.

دکتر مصطفی ازکیا صاحب تالیفات و ترجمه های متعددی است، از جمله می توان به کتاب های جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی جامعه روستایی در ایران. توسعه پايدار روستايی، جامعه‌شناسی توسعه،   رهیافت ها و روش های تحقیق کیفی در توسعه روستایی، مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی، نظریه های توسعه، نظریه های توسعه نیافتگی، فریاد برای تغییر، توسعه روستایی اولویت بخشی به فقرای روستایی و تعداد دیگری از تالیفات و ترجمه های مشترک و انفرادی وی اشاره نمود.
♈️ روند شکل گیری #امید_اجتماعی در ایران

✳️ به مناسبت ششم فروردین،
#روز_ملی_امید

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ روند شکل گیری #امید_اجتماعی در ایران

✳️ به مناسبت ششم فروردین، #روز_ملی_امید

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

در آیین کهن ایرانی از روز ششم فروردین به عنوان روز امید و شادباش نویسی یاد می کنند. اطلاعات دقیقی در باره علت این نام گذاری دردسترس نیست. شاید دلیل آن، اختراع خط به دست جمشید باشد.
🔹ایرانیان در این روز آرزوهای شان را برای دیگران می نوشتند. شخص گیرنده موظف بود تا سال بعد این خواسته ها را نزد خود نگهداری کند. این روز، روزٍ «شادباش نویسی»، «امید» یا « نوروز بزرگ» نیز نامیده می شد.

دانشمندانی نظیر ابوریحان بیرونی، فردوسی، ابن ندیم و ... نیز در رابطه با اختراع خط به دست جمشید در روز ششم فروردین پرداخته اند؛ بدین گونه که:« … روزی که جمشید خط نوشت و به مردم مژده داد که روش او خدای را خوش آمده و به پاداش کارهایش گرما، سرما، پیری و رشک را از مردمان دور می کند.»

بحث امید اجتماعی از جمله موضوعاتی  است که در دهه های اخیر به صورت نوعی گفت و گوی جمعی در میان نخبگان، روزنامه نگاران و کنش‌گران حوزه عمومی شکل گرفته است.
🔹این موضوع از آن رو حائز اهمیت است که برخوردار بودن از روحیه اُمید، تداعی کننده نگاه خوش بینانه به آینده است.
🔹 دکتر نعمت الله فاضلی در مقاله ای با عنوان «امید اجتماعی در ایران؛ از مشروطه تا کنون» در دو ماه نامه فرهنگی، اجتماعی مروارید ( دی و بهمن ۱۳۹۶ ) به طور مفصل به روند شکل گیری گفتمان امید اجتماعی در ایران پرداخته که بخش هایی از آن را خاطرنشان می سازم.

از دوران مشروطیت و ورود ایران به عصر تجدد، آینده در نزد انسان ایرانی معاصر معنای دیگری پیدا کرد که برای تبیین آن به دیدگاه مارگارت مید انسان شناس فرهنگی آمریکایی اشاره می کنم.
🔹مارگارت مید جوامع بشری را به سه دسته « گذشته گرا، حال گرا و آینده گرا» تقسیم می نماید. او بر این باور است که گذشته گرایان دانش ها، بینش ها، مهارت ها و باورهای خود را عمومأ از گذشته تاریخی شأن به دست می آورند و از این رو پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها جایگاه برجسته ای به عنوان مرجع در خانواده ها دارا هستند.
🔸در جوامع حال گرا پدران و مادران انتقال دهنده دانش ها، نگرش ها، ارزش ها و ... می باشند و نقش پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها کاهش می یابد. بر این اساس آرایش عناصر و مولفه های زندگی و فرهنگ به گونه ای است که تأکید اصلی انسان نه بر گذشته، بلکه بر وضعیت کنونی اوست.

اما در فرهنگ های آینده گرا پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و حتی پدران و مادران اهمیت کانونی ندارند، بلکه فرزندان یعنی کودکان، نوجوانان و جوانان هستند که نقش تعیین کننده ای در شکل دادن کلیت فرهنگ و جامعه دارند. در فرهنگ های آینده گرا رسانه ها شامل کتاب، مطبوعات، رادیو، ماهواره، دوربین، موبایل و شبکه های اجتماعی حاملان فرهنگ می باشند.
🔹در این جوامع بزرگان خانواده نیازمند کودکان هستند تا از آنان بیاموزند. به عنوان مثال پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها از نوه های خود شیوه های کار با موبایل، پرداخت های آن لاین، فعالیت در شبکه های اجتماعی و ... را فرا می گیرند.

بر اساس سه الگوی فرهنگی مارگارت مید دوران مشروطیت در ایران سرآغاز افق جدیدی در جامعه ما بود که ایده امید اجتماعی در آن شکل گرفت؛ زیرا اندیشه ورزان ایرانی با به چالش کشیدن بنیادهای فرهنگ، زبان و اسطوره های ایرانی، امکانی را فراهم ساختند تا با شکل دادن نوعی گفت و گوی انتقادی با گذشته تاریخی خود، به تدریج فضای تازه و متفاوتی را برای جامعه ایجاد کنیم.

تا پیش از مشروطیت، گذشته تاریخی برای انسان ایرانی مرجع فرهنگی بود؛ یعنی با معیار و محک گذشته هنجار ها، باورها و سبک زندگی خود را می سنجید و سخن می گفت؛ اما از آن دوران به بعد، به تدریج نوعی گفتمان فرهنگی در جامعه ما شکل گرفت که بر اساس آن گذشته برای ما دیگر نه مرجع، بلکه منبع فرهنگی است.
🔹میان مرجع و منبع تفاوت چشمگیری وجود دارد. «گذشته به عنوان مرجع»، زمان اکنون و آینده را با محک و مقیاس گذشتگان سنجیدن است؛ اما گذشته به عنوان منبع یعنی این که مجموعه تجربه ها و دستاوردهای انسان و جامعه ایرانی در طول تاریخ به منزله نوعی سرمایه و گنجینه است که می توانیم بخش هایی از آن را  در قالب میراث فرهنگی، انتخاب کنیم.
🔸از این لحظه بود که به تدریج ایده آینده و امید اجتماعی در جامعه ما ظاهر شد. در واقع زمانی که امکان پیدا کردیم گذشته را نه به عنوان زندانی که در اسارت آن هستیم، بلکه به عنوان یک امکان تاریخی که می توانیم به دلخواه خود عناصری از آن را برای رسیدن به بهروزی، رفاه، خوشبختی و سعادت انتخاب نماییم، این امر میسر گردید.

از یاد نبریم که ظرفیت انسان برای پذیرش امید، شگفت‌انگیزترین حقیقت زندگی است.
خوش آن رمزی که عشقی را نوید است
خوش آن دل کاندر آن نور امید است

                                 « پروین اعتصامی»
♈️ استاد #احمد_بیرشک الگوی کامل #امید و #حرکت

✳️ به مناسبت سالگرد درگذشت آن چهره فرزانه ( ۱۴ فروردین ۱۳۸۱ )

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ استاد #احمد_بیرشک الگوی کامل #امید و #حرکت

علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

افرادی که در دوران دبیرستان با کتاب های جبر و هندسه سر و کار داشتند، با استاد احمد بیرشک آشنا هستند؛ زیرا این چهره ماندگار علمی از جمله مولفان کتاب های درسی ریاضی بود.
🔹بیرشک در سال ۱۳۲۱ به‌‌ عنوان رییس دانشگاه تهران برگزیده شد و در سال ۱۳۲۲ مقاله معروف «نقد قانون دانشگاه» را به‌ نگارش درآورد. در سال ۱۳۲۴ از شغل اداری دانشگاه تهران کناره‌گیری کرد و به‌ تدریس در دانشگاه پلی‌تکنیک (امیر کبیر فعلی) و دانش سرای عالی مشغول شد.

در این دو دانشگاه به مدت ۱۸ سال درس مناظر و «پرسپکتیو» را تدریس کرد و چند بار برای مطالعه در مورد سیستم های آموزشی به‌ فرانسه، انگلستان و آمریکا اعزام شد. در سال ۱۳۴۱ در زمان وزارت دکتر ناتل خانلری، به ‌معاونت وزارت فرهنگ رسید و با دانشگاه صنعتی شریف در ویرایش متون ریاضی و فیزیک همکاری کرد.
🔹نخستین کتاب جدی و علمی را که از انگلیسی‌ به فارسی ترجمه کرد، «سرگذشت‌ علم» از جرج سارتون بود که‌ برنده‌ جایزه‌ بهترین ترجمه سال ۱۳۴۶ شمسی شد. کتاب «زندگی‌نامه علمی دانشوران» (ترجمه احمد بیرشک)، نیز در دوره پانزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شد.

جمله مشهور استاد بیرشک به محصلان این‌ بود: « طوری زندگی کنید که همیشه جمع باشید و ضرب شوید، تفریق و تقسیم نشوید»

نوشته‌های بیرشک در ایران دهه ۱۳۴۰ شمسی که پیچیده نویسی مُد روز بود، از نخستین نمونه‌های ساده‌نویسی علمی در ایران به شمار می رفت. البته بعدها همه دانستند که عالمان و کسانی که بر مفاهیم علمی اشراف دارند، ساده‌ نویس هستند. خودش در‌ این ‌باره گفته است: « من علاقه‌مندم که کتاب‌های خودآموز بنویسم تا جوان‌ها به‌ مـطالعه‌ تـشویق شـوند. باید ساده نوشت‌، درست‌ نوشت، جذاب‌ نوشت‌. برای‌ آن‌که الگوی کتاب ساده را به‌ مؤلفان‌ نـشان دهـم، خـودم تصمیم گرفتم بخش اخترشناسی‌ کتاب خودآموز فیزیک را بنویسم‌.»

یکی از بزرگترین خدمات وی به‌ جامعه فرهنگی ایران، بنیان گذاری مدارس هدف بود. بیرشک و تنی چند از یارانش در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۲۷ با سرمایه‌ ۳۵۰۰۰ تومانی نخستین مدرسه هدف با سرنام «هنر، دانش و فرهنگ» را بنیان نهادند. گروه فرهنگی هدف در سال ۱۳۵۸، بیش از ۱۶ هزار دانش‌آموز دیپلمه پرورش داد.
🔹او از علمش تا توانست به نفع همه بهره برد.  یکی از مهم ترین اقدام هایش این بود که تقویم ایرانی را اصلاح کرد و چنان با‌ دقت عمل کرد که اصلاحاتش در میان تقویم‌ شناسان جهان به «دقت حیرت‌انگیز» مشهور است.

بیرشک آرزو می کرد روزی فرا برسد که تـمام تـاریخ‌ های ما غیر از تاریخ‌های دینی بـه شمسی نگاشته شود. به همین ترتیب بود که فهمید روز عاشورای سال ۶۱ قمری، با ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی برابر بوده است و با این روش زمان دقیق اذان ظهر و اوقات شرعی آن روز بزرگ را به افق کربلا تعیین کرد و حوادث و بیانات روز عاشورا را با زمان وقوع شان، تطبیق داد.  

استاد بیرشک زمانی که دریافت دانش در ایران بسیار پراکنده است و دسترسی‌ به آن ها دشوار است، در اوایل دهه ۷۰ شمسی، « بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» را تأسیس کرد و گفت: « آرزوی بـنیاد دانـشنامه ایـن اسـت‌ که‌ روزی‌ برسد که در گوشه‌ هر اتاقی از خانه ها ۲ قفسه‌ ۵ طبقه‌ای‌ باشد و بر در قفسه نـام کتابخانه‌ دانشنامه‌ بزرگ‌ فارسی گذاشته شود و هرکسی به هر مطلبی‌ مربوط ‌به هر کشوری نیاز داشت، کتابی را بردارد و حاجت‌ خود را برآورد».

احمد بیرشک را در ایران الگوی کامل امید و حرکت علمی دانسته‌اند؛ زیرا نزدیک به صد سال کار کرد و خسته نشد.
🔹در زندگی‌اش ۱۱۸ جلد کتاب در حوزه‌های مختلف علمی نوشت و جایزه های متعددی گرفت. این انسان عاشق می گفت چرا می‌گویید «در قید حیات بودن» بگویید: «برخوردار از نعمت حیات»
🔻ترجمه کتاب «آموزش ستمدیدگان» اثر پائولو فریره برزیلی که ایجاد کننده انقلابی در نظام آموزشی کشورها بود، از جمله خدمات ارزشمند زنده یاد احمد بیرشک با همکاری شادروان سیف الله داد است که ای کاش سرمشق معلمان ایرانی قرار می گرفت.  

  زنده ياد احمد بيرشك هميشه می گفت:
" چو ايران نباشد ، تن من مباد " .
او به آينده اميد داشت و فرزند زمان خویشتن بود و تا آخرین لحظه های عمر به یادگیری و روزآمد کردن معلومات خود ادامه داد و هیچ گاه تدریس؛ به ویژه آموزش دبیران ریاضی را رها نکرد.

سرانجام در ۱۴ فروردین سال ۱۳۸۱ در ۹۵ سالگی چشم از جهان فروبست؛ در حالی که طی روزهای اول بهار همان سال، نشان دولتی درجه یک دانش را از دفتر ریاست جمهوری دریافت کرده بود.
🔸اگرچه او به میهمانی خاک رفت؛ اما شوقش برای علم و حرکت جامعه امروز ایران مشعلی فروزان شد. خودش وصیت کرد روی سنگ قبرش بنویسند: «افتخارم این است که خوشه‌چین فضل بزرگان بوده‌ام»
♈️ #سپاه_دانش یادگار ارزنده #دکتر_پرویز_ناتل_خانلری

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
♈️ #سپاه_دانش یادگار ارزنده #دکتر_پرویز_ناتل_خانلری

ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan

در مسیر توسعه ایران تشکیل سپاه دانش جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص می دهد. طراح و مبتکر آن چهره علمی و میهن دوستی به نام دکتر پرویز ناتل خانلری بود.

ناتل خانلری در سال ۱۳۴۰ مقاله‌ای به مناسبت انتخابات و فساد موجود در آن نوشت و از این که فقط پانزده درصد مردم خواندن و نوشتن ‌می‌دانند، ابراز تأسف کرد. او فساد رأی در انتخابات را به‌ دلیل گستردگی بی‌سوادی طبیعی ‌می‌دانست و معتقد بود «تعلیم سواد در ایران از نظر سیاسی و اجتماعی امری حیاتی است و هر تأخیری در این کار بشود، زیان بسیار به بار ‌می‌آورد.»
🔹خانلری سوادآموزی را دروازه ورود به قلمرو فرهنگ ملی می‌دانست. او به این اعتقاد راسخ رسیده بود که بی‌سوادی پس از فقر، بزرگترین آفت جامعه و مانع رشد فرهنگ و توسعه پایدار است و آشکارا می گفت که سوادآموزی پس از تأمین نان روزانه، مهم‌ترین تکلیف دولت است و مسئولان باید تمام قابلیت‌های مادی و معنوی کشور را برای پیش بردن "تعلیم عمومی" به کار گیرند.

این مسئله آن قدر در نگاه خانلری ضرورت و فوریت داشت كه حتی صرف بودجه دولت برای تعلیمات دبیرستانی و گسترش ابتر دانشگاه ها را نوعی «تجمل» به شمار می اورد.
او می گفت بودجه محدود دولت فقط باید صرف تعلیمات عمومی ابتدایی گردد و دبیرستان ها به بخش خصوصی واگذار شوند؛ چون «عدالت» حكم می كند كه در وهله اول «همه مردم» از حق تعلیمات ابتدایی بهره مند باشند.
🔸به اعتقاد خانلری تعلیم عمومی و توانایی مردم برای خواندن و نوشتن به زبان فارسی در كشوری مانند ایران كه تنوع فرهنگی و قومی فراوان دارد، گام بلندی در جهت حفظ و تحکیم «وحدت فرهنگی و ملی» به شمار می رود.
🔻خانلری در آرزوی ترقی و توسعه كشوری بود كه همه مردمش دست كم  بتوانند رای خود را به «زبان فارسی» بنویسند و این را یك نوع «دفاع ملی» تلقی می كرد.

شاه در یکی از سخنرانی‌های خود در نخستین سال‌های دهه چهل؛ زمانی که دولت با کمبود بودجه رو به رو بود، از گسترش دانشگاه‌ها سخن گفته بود.
🔻دکتر خانلری در سرمقاله مجله سخن با انتقاد از برنامه شاه نوشت که بودجه اندک آن روزگار را باید بیشتر به سوادآموزی عمومی و تاسیس مدرسه در روستاها و شهرستان‌های کوچک اختصاص داد و کمبود معلم را با طرحی ابتکاری جبران کرد.

پس از انتشار این شماره از مجله، کسی از جانب نخست وزیر وقت؛ اسدالله علم به خانه خانلری می‌رود و از طرح ابتکاری او می‌پرسد. خانلری طرح سپاه دانش را پیشنهاد می دهد.  بر این اساس جوانان دیپلمه که دو سال از فعال‌ترین سال‌های عمر خود را باید در سربازی اجباری می گذراندند، پس از آموزش نظامی به عنوان معلم به روستاها فرستاده می‌شدند تا به جای اتلاف وقت در پادگان‌ها، به فرزندان فقیرترین و محروم‌ترین لایه‌های جامعه  که ۷۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دادند، خواندن و نوشتن بیاموزند.
🔹بر این اساس قانون سپاه دانش در دولت اسدالله علم و در سال ۱۳۴۱ به تصویب مجلس وقت رسید و پس از انجام مقدمات، یک سال بعد اجرای آن آغاز شد.
🔹شاه طرح سپاه دانش را مصادره کرد و در برنامه اصلاحی خود گنجاند؛ اما از خانلری خواست تا برای اجرای این طرح وزارت فرهنگ را بپذیرد.
🔻خانلری به قصد اجرای طرح، تیغ طعنه دوستانش را به جان خرید و این پیشنهاد را پذیرفت.

قبل از تشکیل سپاه دانش ۸۵ درصد از مردم ایران در بی سوادی مطلق به سر می‌بردند. در اثر فعالیت های سپاه دانش، نرخ باسوادی تقریباً هفت برابر شد. سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی نیز در نتیجه این موفقیت تشکیل شدند. کلیه خدمات سپاه دانش رایگان بود و با افزایش قیمت نفت، خدمات آن به صورت قابل توجهی افزایش یافت.
🔹با این وصف سپاه دانش برای حکومت پهلوی مانند شمشیر دو لبه عمل می‌کرد؛ از طرفی با افزایش نرخ سواد، ساختار بروکراتیک کشور را تقویت کرد و پیشرفتی قابل توجه برای کشوری در حال توسعه بود و از طرف دیگر بسیاری از اعضای سپاه دانش، دیدگاه سیاسی خود را به مرور بالا بردند و به ترویج ایده‌های انقلابی در میان دانش آموزان و نوجوانان پرداختند که سرنوشت ایران را در دهه بعد به کلی تغییر داد.

سپاه دانش در کنار دانشسراهای مقدماتی از مراکز تربیت معلم به شمار می رفت. بر همین اساس تا خرداد ۱۳۴۷ از ۹ دوره اولیه آن ۱۲۳۰۰ نفر برای این امر استخدام شدند.
🔹۱۰ سال بعد تعداد سپاهیان اعزامی به روستاها به ۲۲۰ هزار نفر افزایش یافت و این افراد توانستند حدود ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر روستایی را اعم از کودک و بزرگ سال، با سواد کنند.

اجرای طرح سپاه دانش تلاشی برای تاباندن نور دانایی به تاریک‌ترین زوایای اجتماع بود که از این طریق میلیون‌ها کودک روستایی به مدرسه رفتند و خانلری با قبول سمت وزارت فرهنگ، توانست مدرسه را به روستاهای دور و مناطق محروم ببرد.

یاد و نامش گرامی باد