#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۷۴
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
------------ (۲۰اسفند ۹۴)
سبد مهربانی در خانه ی مهربانی
مدت هاست کمپین مهربانی های کوچک،پیام آور مهرورزی هاست و در کنار آن نیز دیوار مهربانی، دل ها را به هم پیوند می دهد و این روزها، چهاردیواری های مهربانی، نام خانه ی مهربانی می گیرند و ماموستا حسن نامی، در فضای روحانی مسجد، سرود همدلی می نوازد و سبد همدلی تعارف می کند.
مهربان عضوی از کمپین نیز هر از چندگاهی، سبد سبد مهرش را لبریز می کند و خبر سر ریزی اش می دهد و به ناچار در پی محلی برای توزیع سبدهایش، دست به دامان بزرگان می شویم.
ایامی بود،پیام می داد وتماس می گرفت و دنبال می کرد مهربان علی محمودی عزیز که سبدی فراهم آورده از البسه و پوشاک و کفش با عنوان دست دوم اما در واقع پاک و دست اول!
درصدد برآمدیم تا به مستحقش برسد و۳ گونی پرحجم لبریز شد و مسیر مدرسه ای پیمود اما بروکراسی اداری مانع از توزیع شد و به ناچار به روستایی هدایت شد!
ماموستا حسن مجدد پیش قدم شد و فضا فراهم کرد و دست تنهاآستین بالازد و خانه ی مهربانی بنیان نهاد🌹
مردمان روستا به خانه مهربانی فراخوانده شدند و هرآنچه نیاز داشتند،برداشتند و بسیار سپاس مان گفتند...
ماموستا تعریف می کرد و می گفت:
"استقبال عجیب بود... ساعت ۱۰ شب پسری زنگ در را به صدا درآورد و گفت:"ماموستا دروازه ی خانه ی مهربانی را بگشا که هوا بس سرد است و بالتو ندارم!"
رفتم و درب بگشودم و بالتویی با انتخاب خودش، هدیه اش دادم!
دخترخانمی به نام .... (ماموستا اسمش را ذکر کرد ولی جهت رعایت حریم ها حذف می شود)آمدوگفت:"ماموستا کفش نخریده ام چون پدرم پول نداشت،برایم بخرد!"
من هم دو جفت پوتین درجه یک بهش دادم!،چون می دانستم خانواده اش از خانواده های مستمند روستا بود...
دختری آمد و دو جفت کفش برداشت و بعد گفت:"ماموستا قیمتش چند شد؟!"
گفتم: قیمتی ندارد و رایگان است!
برگشت و یک جفت دیگر نیز برداشت!"
چندی بعد مجدد آن مهربان دوست تماس گرفت و گفت که باز سبدی دیگر مهیاست و طلب آدرس داشت!
ماموستا را به کمک طلبیدم و این بار روستایی دیگر هدف قرار گرفت...
این بار اما خانه،دیوار شد و روباز !
باز استقبال خوب بود و خاطرات بس شیرین...اما آنچه شیرین می نمود استقبال بی تعارف مردم بود...
روستای گل کنک اولین مقصد خانه ی مهربانی بود که به دیوار مهربانی روستای "کولکه ره ش" متصل شد و خدای داند چه محبت ها که رد و بدل نشد!
نشاید عبور کرد و نگفت از مهرورزی مهربان علی محمودی عزیز و کاک خالق بزرگوار که سبد سبد مهربانی شان می رسد و همچنان تداوم دارد🌹
مهر بزرگوار دهیار کانی زرد مهربان مالک شیخی نیز ستودنی بود که واسط حمل اولین سبد مهربانی شد و نیز هدایت تازه داماد که حامل دومین محموله ی سبد مهربانی شد.همچنین از خالد عمرپوری کارمند درمانگاه گل کنک و از همه ارزنده تر مهرورزی بی مثال و چندجانبه و جامع #ماموستا حسن خضرزاده عزیز امام جمعه و جماعت روستای گل کنگ که عجیب ره دل می گشاید و کاخ رؤياي مهربانی را به واقعیت پیوند می زند🌹
هزاران درود جمع مهرورزان را...
چه خوش لحظه ای است آن دقایق زمانی که احساس می کنی، واسط خیری بوده ای و دلی از عزا رها ساخته ای و تنی را لباس مهر پوشانده ای...
باور کنید طعم آن بی مثال است،محروم نسازید خود را از این قسم مهربانی های کوچک ...
همدلی های تان مستدام باد🌹
...
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها(دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏
------
#نمونه ی ۷۴
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
------------ (۲۰اسفند ۹۴)
سبد مهربانی در خانه ی مهربانی
مدت هاست کمپین مهربانی های کوچک،پیام آور مهرورزی هاست و در کنار آن نیز دیوار مهربانی، دل ها را به هم پیوند می دهد و این روزها، چهاردیواری های مهربانی، نام خانه ی مهربانی می گیرند و ماموستا حسن نامی، در فضای روحانی مسجد، سرود همدلی می نوازد و سبد همدلی تعارف می کند.
مهربان عضوی از کمپین نیز هر از چندگاهی، سبد سبد مهرش را لبریز می کند و خبر سر ریزی اش می دهد و به ناچار در پی محلی برای توزیع سبدهایش، دست به دامان بزرگان می شویم.
ایامی بود،پیام می داد وتماس می گرفت و دنبال می کرد مهربان علی محمودی عزیز که سبدی فراهم آورده از البسه و پوشاک و کفش با عنوان دست دوم اما در واقع پاک و دست اول!
درصدد برآمدیم تا به مستحقش برسد و۳ گونی پرحجم لبریز شد و مسیر مدرسه ای پیمود اما بروکراسی اداری مانع از توزیع شد و به ناچار به روستایی هدایت شد!
ماموستا حسن مجدد پیش قدم شد و فضا فراهم کرد و دست تنهاآستین بالازد و خانه ی مهربانی بنیان نهاد🌹
مردمان روستا به خانه مهربانی فراخوانده شدند و هرآنچه نیاز داشتند،برداشتند و بسیار سپاس مان گفتند...
ماموستا تعریف می کرد و می گفت:
"استقبال عجیب بود... ساعت ۱۰ شب پسری زنگ در را به صدا درآورد و گفت:"ماموستا دروازه ی خانه ی مهربانی را بگشا که هوا بس سرد است و بالتو ندارم!"
رفتم و درب بگشودم و بالتویی با انتخاب خودش، هدیه اش دادم!
دخترخانمی به نام .... (ماموستا اسمش را ذکر کرد ولی جهت رعایت حریم ها حذف می شود)آمدوگفت:"ماموستا کفش نخریده ام چون پدرم پول نداشت،برایم بخرد!"
من هم دو جفت پوتین درجه یک بهش دادم!،چون می دانستم خانواده اش از خانواده های مستمند روستا بود...
دختری آمد و دو جفت کفش برداشت و بعد گفت:"ماموستا قیمتش چند شد؟!"
گفتم: قیمتی ندارد و رایگان است!
برگشت و یک جفت دیگر نیز برداشت!"
چندی بعد مجدد آن مهربان دوست تماس گرفت و گفت که باز سبدی دیگر مهیاست و طلب آدرس داشت!
ماموستا را به کمک طلبیدم و این بار روستایی دیگر هدف قرار گرفت...
این بار اما خانه،دیوار شد و روباز !
باز استقبال خوب بود و خاطرات بس شیرین...اما آنچه شیرین می نمود استقبال بی تعارف مردم بود...
روستای گل کنک اولین مقصد خانه ی مهربانی بود که به دیوار مهربانی روستای "کولکه ره ش" متصل شد و خدای داند چه محبت ها که رد و بدل نشد!
نشاید عبور کرد و نگفت از مهرورزی مهربان علی محمودی عزیز و کاک خالق بزرگوار که سبد سبد مهربانی شان می رسد و همچنان تداوم دارد🌹
مهر بزرگوار دهیار کانی زرد مهربان مالک شیخی نیز ستودنی بود که واسط حمل اولین سبد مهربانی شد و نیز هدایت تازه داماد که حامل دومین محموله ی سبد مهربانی شد.همچنین از خالد عمرپوری کارمند درمانگاه گل کنک و از همه ارزنده تر مهرورزی بی مثال و چندجانبه و جامع #ماموستا حسن خضرزاده عزیز امام جمعه و جماعت روستای گل کنگ که عجیب ره دل می گشاید و کاخ رؤياي مهربانی را به واقعیت پیوند می زند🌹
هزاران درود جمع مهرورزان را...
چه خوش لحظه ای است آن دقایق زمانی که احساس می کنی، واسط خیری بوده ای و دلی از عزا رها ساخته ای و تنی را لباس مهر پوشانده ای...
باور کنید طعم آن بی مثال است،محروم نسازید خود را از این قسم مهربانی های کوچک ...
همدلی های تان مستدام باد🌹
...
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها(دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏
------
#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۱۰۲
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
-----------(۱۲ فروردین ۹۵)
مهربانی مهربانان
در نمونه ی ۱۰۰ نگاشتم که سیل مهربانی های عزیزانم را اگر بخواهم برشمارم، نه قابل شمارش است و نه قابل توزین و نه قابل حساب!...
اما اجازه دهید در این نمونه هم از چند عزیزی بنویسم که مهرشان را در همان روزهای ابتدایی سال نو، بزرگوارانه و بی حساب،نثارم کردند...
* روز دهم از سال ۹۵ نزدیک بود و طبق فراخوانی که از قبل داده بودم بنا بود جمعی از مهربان فعالان مدنی شهرم را بر سر سفره ی عصرگاهی گردهم آوریم تا ضمن دیداری نوروزانه، بخشی از دغدغه های مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی و... شهرمان را مرور کنیم و بر راهکارهای همدلی تلنگری داشته باشیم و مدیریت "اولین نشست همدلی فرهیختگان دانشگاهی شهرستان " را نیز که بنا بود روز یازدهم اجرایی شود، توزیع کنیم...
آسمان بهاری سیل آسا باران گرفته بود و فضای آزادی که در دل طبیعت برای این دیدار مدنظر داشتم با آن حجم باران و توده ی سرما، امکان میزبانی جمع را نداشت!
ناچار شدم در پی محلی سرپوشیده اما طبق تعهد در فضایی طبیعی باشم.
عزیزی مدت ها بود گله مند بود که از چه سبب پاسخ دعوت شان نمی دهیم و به قول خودشان مفتخرشان نمی کنیم درحالی ما خود به شدت محتاج مشرف شدن به محضرش بودیم!
فرصت را مناسب دیدم تا هم رفع گله کنم و هم رفع مشکل مکان نشست با فعالان!😃
با حاجی تماس گرفتم و موضوع را درمیان نهادم!
از بس که استقبال کرد،دست و پایم را گم کردم ...
روز موعود فرا رسید. وقتی وارد خانه باغش شدم متوجه شدم که کارو پسرش و متین دوست کارو، بیل در دست از چندساعت قبل در حال گل روبی مسیر ورودی بوده و هستند تا مسیر ورودی ماشین فعالان هموار گردد...
سماور غل غل در حال جوشیدن بود و اطراف خانه باغ نیز مفروش شده بود و همه چیز مهیای پذیرش فعالان بود...
دوستان آمدند،۴ ساعت در کنار هم بودیم و درطی این مدت حاجی و کارو و متین لحظه ای نیاسودند و سرپا ماندند و لحظه به لحظه آب،چای و شیرینی و میوه تعارف کردند!
در حالی که برای شام نیز چند خانواده مهمان داشتند ولی تا اذان مغرب، دست بر سینه، مهمان نوازی کردند و فعال نوازی🌹
واقعا" از شرمندگی اش داشتم آب می شدم که با آن کلام شیرینش، بر بزرگی اش فزود،آنجا که در قبال تشکر اینجانب یادآور شد:
" آقای آذری، باور کنید دیشب لحظه ای خواب نداشتم از بس شوق دیدار جمع دوستان خمارم کرده بود و بر سر شوقم آورده بود ... افتخاری بزرگ برای من و کارو و متین و خانواده ام بود،قدم رنجه کردن شما و دوستان خدمتگزار و دلسوزتان..."
چه می توانستم بگویم و چه باید می گفتم، جز این که:" #حاجی کیوان رحیمی عزیز، تازه فهمیدم که ما در اول راهیم و شما در انتهای راه و در حال بازگشت... سپاس اقیانوس دلی تان را"🌹
** انگار بد بیاری یا خوش خیالی ما در مورد آسمان و آفتاب مهرش، تمام ناشدنی بود و فردا یازدهم فروردین نیز بر طبق فراخوان تلگرامی، قصد تشرف مان به محضر "فرهیختگان دانشگاهی سردشت"[مقاطع ارشد و دکتری] در طبیعت بهاری، در هاله ی توهم هوای آفتابی غلتیده بود و در آن چندساعات مانده به نشست،می بایست چاره ای می اندیشیدم...
خانه باغی مجلل فراهم شد اما واقعیتش، سیل استقبال دوستان، بر فضای خانه باغ مستولی شد و مکان در برابر عظمت روح فرهیختگان کم آورد وبه ناچار باز در پی مکانی بزرگ تر ویلان شدیم...
شبانه درب منزل رییس اداره ی ارشاد رفتم و به زعم ایشان،تعمیرات سالن اجتماعات مجالی نداد.اول وقت فردا در خدمت فرماندار و معاون ایشان، سالن سینما را نشانه رفتیم ولی بروکراسی شدیدا" دست و پا گیر باز مجال مان برید و به ناچار در پی تالارهای شهر دوان شدیم که همگی رزرو شده بود!
عزیزمهربان محمد بایزیدی که مرتب پی گیر بودند، در تماسی از دوست شان و دوست مشترک مان مدد گرفتند و آن دوست نیز بسیار بزرگوارانه یارمان شد و بر بستر صفر و یک دیجیتالی تلفن پیام داد که کسب اجازه ی شما به شدت آزارم داد، چرا که این از ابتدایی ترین وظیفه ی ماست در خدمت شما و فرهیختگان شهرم باشم... آن عزیز دوست از هزینه ی سالن گذشت و علی رغم آماده کردن اسباب پذیرایی توسط دوستان دیگر،اما کل هزینه های پذیرایی را نیز متقبل شد🌹
هر چند در آخرین دقایق مجوز اماکن صادر نشد و بالإجبار، مأوای بی پناهان و آن پناهگای خداوندی یعنی مسجد سجده گاهش آخرین میزبان نشست فرهیختگان دانشگاهی شد و کلیددارش نیز بسیار مهربانانه و بزرگوارانه پذیرای مان شد، ولی بی انصافی است که از بزرگ منشی و اقیانوس دلی و مهرورزی بی حصر کاک #آزاد قاسمیانی، مالک و مدیر تالارکسرای ربط، سپاسگزار نباشیم که بی نهایت مهربان نشان دادند و عظمت وجودشان را هویدا ساختند.
همچنین در ختم این نمونه مهربانی، نیاز می بینم از مهربان #ماموستا سعید رحمانی عزیز امام جماعت و کلیددار مسجد حاجی رسول واحدی و هیأت
#نمونه ی ۱۰۲
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
-----------(۱۲ فروردین ۹۵)
مهربانی مهربانان
در نمونه ی ۱۰۰ نگاشتم که سیل مهربانی های عزیزانم را اگر بخواهم برشمارم، نه قابل شمارش است و نه قابل توزین و نه قابل حساب!...
اما اجازه دهید در این نمونه هم از چند عزیزی بنویسم که مهرشان را در همان روزهای ابتدایی سال نو، بزرگوارانه و بی حساب،نثارم کردند...
* روز دهم از سال ۹۵ نزدیک بود و طبق فراخوانی که از قبل داده بودم بنا بود جمعی از مهربان فعالان مدنی شهرم را بر سر سفره ی عصرگاهی گردهم آوریم تا ضمن دیداری نوروزانه، بخشی از دغدغه های مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی و... شهرمان را مرور کنیم و بر راهکارهای همدلی تلنگری داشته باشیم و مدیریت "اولین نشست همدلی فرهیختگان دانشگاهی شهرستان " را نیز که بنا بود روز یازدهم اجرایی شود، توزیع کنیم...
آسمان بهاری سیل آسا باران گرفته بود و فضای آزادی که در دل طبیعت برای این دیدار مدنظر داشتم با آن حجم باران و توده ی سرما، امکان میزبانی جمع را نداشت!
ناچار شدم در پی محلی سرپوشیده اما طبق تعهد در فضایی طبیعی باشم.
عزیزی مدت ها بود گله مند بود که از چه سبب پاسخ دعوت شان نمی دهیم و به قول خودشان مفتخرشان نمی کنیم درحالی ما خود به شدت محتاج مشرف شدن به محضرش بودیم!
فرصت را مناسب دیدم تا هم رفع گله کنم و هم رفع مشکل مکان نشست با فعالان!😃
با حاجی تماس گرفتم و موضوع را درمیان نهادم!
از بس که استقبال کرد،دست و پایم را گم کردم ...
روز موعود فرا رسید. وقتی وارد خانه باغش شدم متوجه شدم که کارو پسرش و متین دوست کارو، بیل در دست از چندساعت قبل در حال گل روبی مسیر ورودی بوده و هستند تا مسیر ورودی ماشین فعالان هموار گردد...
سماور غل غل در حال جوشیدن بود و اطراف خانه باغ نیز مفروش شده بود و همه چیز مهیای پذیرش فعالان بود...
دوستان آمدند،۴ ساعت در کنار هم بودیم و درطی این مدت حاجی و کارو و متین لحظه ای نیاسودند و سرپا ماندند و لحظه به لحظه آب،چای و شیرینی و میوه تعارف کردند!
در حالی که برای شام نیز چند خانواده مهمان داشتند ولی تا اذان مغرب، دست بر سینه، مهمان نوازی کردند و فعال نوازی🌹
واقعا" از شرمندگی اش داشتم آب می شدم که با آن کلام شیرینش، بر بزرگی اش فزود،آنجا که در قبال تشکر اینجانب یادآور شد:
" آقای آذری، باور کنید دیشب لحظه ای خواب نداشتم از بس شوق دیدار جمع دوستان خمارم کرده بود و بر سر شوقم آورده بود ... افتخاری بزرگ برای من و کارو و متین و خانواده ام بود،قدم رنجه کردن شما و دوستان خدمتگزار و دلسوزتان..."
چه می توانستم بگویم و چه باید می گفتم، جز این که:" #حاجی کیوان رحیمی عزیز، تازه فهمیدم که ما در اول راهیم و شما در انتهای راه و در حال بازگشت... سپاس اقیانوس دلی تان را"🌹
** انگار بد بیاری یا خوش خیالی ما در مورد آسمان و آفتاب مهرش، تمام ناشدنی بود و فردا یازدهم فروردین نیز بر طبق فراخوان تلگرامی، قصد تشرف مان به محضر "فرهیختگان دانشگاهی سردشت"[مقاطع ارشد و دکتری] در طبیعت بهاری، در هاله ی توهم هوای آفتابی غلتیده بود و در آن چندساعات مانده به نشست،می بایست چاره ای می اندیشیدم...
خانه باغی مجلل فراهم شد اما واقعیتش، سیل استقبال دوستان، بر فضای خانه باغ مستولی شد و مکان در برابر عظمت روح فرهیختگان کم آورد وبه ناچار باز در پی مکانی بزرگ تر ویلان شدیم...
شبانه درب منزل رییس اداره ی ارشاد رفتم و به زعم ایشان،تعمیرات سالن اجتماعات مجالی نداد.اول وقت فردا در خدمت فرماندار و معاون ایشان، سالن سینما را نشانه رفتیم ولی بروکراسی شدیدا" دست و پا گیر باز مجال مان برید و به ناچار در پی تالارهای شهر دوان شدیم که همگی رزرو شده بود!
عزیزمهربان محمد بایزیدی که مرتب پی گیر بودند، در تماسی از دوست شان و دوست مشترک مان مدد گرفتند و آن دوست نیز بسیار بزرگوارانه یارمان شد و بر بستر صفر و یک دیجیتالی تلفن پیام داد که کسب اجازه ی شما به شدت آزارم داد، چرا که این از ابتدایی ترین وظیفه ی ماست در خدمت شما و فرهیختگان شهرم باشم... آن عزیز دوست از هزینه ی سالن گذشت و علی رغم آماده کردن اسباب پذیرایی توسط دوستان دیگر،اما کل هزینه های پذیرایی را نیز متقبل شد🌹
هر چند در آخرین دقایق مجوز اماکن صادر نشد و بالإجبار، مأوای بی پناهان و آن پناهگای خداوندی یعنی مسجد سجده گاهش آخرین میزبان نشست فرهیختگان دانشگاهی شد و کلیددارش نیز بسیار مهربانانه و بزرگوارانه پذیرای مان شد، ولی بی انصافی است که از بزرگ منشی و اقیانوس دلی و مهرورزی بی حصر کاک #آزاد قاسمیانی، مالک و مدیر تالارکسرای ربط، سپاسگزار نباشیم که بی نهایت مهربان نشان دادند و عظمت وجودشان را هویدا ساختند.
همچنین در ختم این نمونه مهربانی، نیاز می بینم از مهربان #ماموستا سعید رحمانی عزیز امام جماعت و کلیددار مسجد حاجی رسول واحدی و هیأت
Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه 208
رئوف آذری
@Raoufazari
—-------------------نگاشته فروردین ۹۶
مهربانی با قلم وکالت
از بدترین حوادث حزن انگیز قرن21، که بسیاری از شهروندان آزاده جهانشهر را آزرده خاطر کرد ظهور و بروز گروه های افراطی و دولت های متعصب با سکانداری شخصت های بیمار بود که از جمله این دولت ها، رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام بود، اویی که می خواست دنیا را تحت تسلط خود درآورد و آخرکار، سر از دخمه ای بیرون آورد که فاضلاب سربازانش، بدان هدایت می شد!
از جمله جنایت های بزرگی که صدام مرتکب شد زنده به گور کردن 182 هزار شهروند کورد آن سامان و نیز تحمیل 8 سال جنگی نابرابر بر ایران،کابرد سلاح های ممنوعه و بمباران شیمیایی شهرهای سردشت و حلبچه بود!
بمبارانی که طبق هیچ یک از معاهدات بین المللی مجاز شمرده نمی شود و تحت هیچ شرایطی توجیهی برای آن محتمل نبوده و نیست!
صدام کاری کرد که امروز داعش با اخلاق و انسانیت و جان می کند ولی دردناک تر آن بود که قدرت های بزرگ را نه در خفا، بلکه در جلوت کنار و حامی داشت که بی محابا، مهندسی می کردند و سخت افزار و نرم افزار مساعدت روا می داشتند!
درآن بازه درازدامن جنایت صدام، کم تر وجدانی در عرصه بین الملل ظهور کرد که تقبیح کند و وتو نماید و حداقل توصیه ای روا دارد تا اینکه آنی کرد که باید می کرد و بعد همان ها که به به و چه چهش می کردند، به پای محاکمه اش کشاندند و بستری برای تقاص دادنش مهیا ساختند،اما چه دیر !
در دادگاه بالای تاوان صدام، یکی از کیس هایی که در حاشیه طرح شد و ناعادلانه طرح شد، کیس حلبچه بود!
در این کیس هرچند شاهدانی شهادت دادند و در حضر و خفا، واکاوی و بازگو کردند جنایت صدام را، اما آنی که بسیار کاوید و سند جمع کرد و مستند میدان داری کرد و سخن مستدل گفت، و به جا و به اندازه وتخصصی گفت،وکیل بزرگ مهربان کورد، جناب #بکر_حمه_صدیق بود!
اینک آرشیوی از تلاش های واکاوی و مستندسازی کیس حلبچه در دادگاه بالای تاوان صدام، چون سندی از تلاش های بی مثال آن وکیل مهربان در مونومنت(یادمان) حلبچه، سالنی ویژه به خود اختصاص داده اند و هر چشم تیزبین و واقع بینی را به تحسین وا می دارد!
الحق که افتخاری کار کردن برای مردم و آن هم در این حجم ، تنها و تنها از این بزرگ مرد ساخته است و بس!
همان نیز انگیزه ای می شود تا مستندات و دفاعیات ایشان، چون کتابی مجلد گردد و به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شود و تا مقامات بالای تصمیم گیر آمریکا نیز ره گشاید.
نکته درخور تامل تر اینکه،
آن عزیز مهربان پس ساعات ها کار و ماه ها تلاش روی کیس حلبچه و اثبات حقانیت مردم حلبچه و مظلومیت شان، نمایندگی سردشت را نیز به صورت افتخاری بر عهده گرفت و مرحله ها پیش رفت ولی در مسیر همکاری ها می طلبید و نشد ولی ایشان همواره امیدوارانه در پی زنده نگه داستن کیس سردشت در دادگاه بالای عراق هستند تا در زمینه استیقای حقوق شهروندان سردشتی نیز، همتی شبیه حلبچه مبذول دارد و این تنها و تنها کار بزرگان است و بس...
دفاع از حق همیشه ستودنی است.
برهمین اساس واجب دانستیم چون شهروندی درجهانشر و قربانی سبعیت رژیم بعث، از آن والامقام به پاس تلاش های مهرورزانه و انسانی اش تجلیل کنیم و به نیابت از اعضای کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گوییم.
فستیوال حلبچه و روزهای نوروز 96 فرصتی ارزنده برای این تجلیل بود که در منزل شخصی ایشان، در سلیمانیه موفق شدیم به نام کمپین مهربانی های کوچک، به بخشی از دین خود در قبال شهروندان جهانشهر در خارج از مرزهای سرزمینی اش، عمل کنیم...
باشد که وکلای متعهدی چون او در جهانشهر پیرامونی مان تکثیر گردند...
سپاس همه لطف و همه مهر و همه مهمان نوازی شان را💐👏💐
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#مهربانی_با_قلم_وکیل
#ماموستا_بکر_حمه_صدیق
#سردست
#حلبچه
#بمباران_شیمیایی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
نمونه 208
رئوف آذری
@Raoufazari
—-------------------نگاشته فروردین ۹۶
مهربانی با قلم وکالت
از بدترین حوادث حزن انگیز قرن21، که بسیاری از شهروندان آزاده جهانشهر را آزرده خاطر کرد ظهور و بروز گروه های افراطی و دولت های متعصب با سکانداری شخصت های بیمار بود که از جمله این دولت ها، رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام بود، اویی که می خواست دنیا را تحت تسلط خود درآورد و آخرکار، سر از دخمه ای بیرون آورد که فاضلاب سربازانش، بدان هدایت می شد!
از جمله جنایت های بزرگی که صدام مرتکب شد زنده به گور کردن 182 هزار شهروند کورد آن سامان و نیز تحمیل 8 سال جنگی نابرابر بر ایران،کابرد سلاح های ممنوعه و بمباران شیمیایی شهرهای سردشت و حلبچه بود!
بمبارانی که طبق هیچ یک از معاهدات بین المللی مجاز شمرده نمی شود و تحت هیچ شرایطی توجیهی برای آن محتمل نبوده و نیست!
صدام کاری کرد که امروز داعش با اخلاق و انسانیت و جان می کند ولی دردناک تر آن بود که قدرت های بزرگ را نه در خفا، بلکه در جلوت کنار و حامی داشت که بی محابا، مهندسی می کردند و سخت افزار و نرم افزار مساعدت روا می داشتند!
درآن بازه درازدامن جنایت صدام، کم تر وجدانی در عرصه بین الملل ظهور کرد که تقبیح کند و وتو نماید و حداقل توصیه ای روا دارد تا اینکه آنی کرد که باید می کرد و بعد همان ها که به به و چه چهش می کردند، به پای محاکمه اش کشاندند و بستری برای تقاص دادنش مهیا ساختند،اما چه دیر !
در دادگاه بالای تاوان صدام، یکی از کیس هایی که در حاشیه طرح شد و ناعادلانه طرح شد، کیس حلبچه بود!
در این کیس هرچند شاهدانی شهادت دادند و در حضر و خفا، واکاوی و بازگو کردند جنایت صدام را، اما آنی که بسیار کاوید و سند جمع کرد و مستند میدان داری کرد و سخن مستدل گفت، و به جا و به اندازه وتخصصی گفت،وکیل بزرگ مهربان کورد، جناب #بکر_حمه_صدیق بود!
اینک آرشیوی از تلاش های واکاوی و مستندسازی کیس حلبچه در دادگاه بالای تاوان صدام، چون سندی از تلاش های بی مثال آن وکیل مهربان در مونومنت(یادمان) حلبچه، سالنی ویژه به خود اختصاص داده اند و هر چشم تیزبین و واقع بینی را به تحسین وا می دارد!
الحق که افتخاری کار کردن برای مردم و آن هم در این حجم ، تنها و تنها از این بزرگ مرد ساخته است و بس!
همان نیز انگیزه ای می شود تا مستندات و دفاعیات ایشان، چون کتابی مجلد گردد و به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شود و تا مقامات بالای تصمیم گیر آمریکا نیز ره گشاید.
نکته درخور تامل تر اینکه،
آن عزیز مهربان پس ساعات ها کار و ماه ها تلاش روی کیس حلبچه و اثبات حقانیت مردم حلبچه و مظلومیت شان، نمایندگی سردشت را نیز به صورت افتخاری بر عهده گرفت و مرحله ها پیش رفت ولی در مسیر همکاری ها می طلبید و نشد ولی ایشان همواره امیدوارانه در پی زنده نگه داستن کیس سردشت در دادگاه بالای عراق هستند تا در زمینه استیقای حقوق شهروندان سردشتی نیز، همتی شبیه حلبچه مبذول دارد و این تنها و تنها کار بزرگان است و بس...
دفاع از حق همیشه ستودنی است.
برهمین اساس واجب دانستیم چون شهروندی درجهانشر و قربانی سبعیت رژیم بعث، از آن والامقام به پاس تلاش های مهرورزانه و انسانی اش تجلیل کنیم و به نیابت از اعضای کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گوییم.
فستیوال حلبچه و روزهای نوروز 96 فرصتی ارزنده برای این تجلیل بود که در منزل شخصی ایشان، در سلیمانیه موفق شدیم به نام کمپین مهربانی های کوچک، به بخشی از دین خود در قبال شهروندان جهانشهر در خارج از مرزهای سرزمینی اش، عمل کنیم...
باشد که وکلای متعهدی چون او در جهانشهر پیرامونی مان تکثیر گردند...
سپاس همه لطف و همه مهر و همه مهمان نوازی شان را💐👏💐
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#مهربانی_با_قلم_وکیل
#ماموستا_بکر_حمه_صدیق
#سردست
#حلبچه
#بمباران_شیمیایی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from اتچ بات
🔒کمپین مهربانی های کوچک🔓
🗝نمونه ۲۶۵ 🔏
🖊رئوف آذری🌷
@Raoufazari
--------- نگارش # شهریور ماه ۹۶
🌷سفیران مهربانی درلباس فرشته سلامت🌷
تا همتت، ای پزشک باقیست دستان تو نعمتی الهیست...
یکم شهریورماه مصادف شد با روز بزرگداشت #ابوعلی_سینا، آفریننده "قانون در طب"
همان اثری که ترجمه وزین و محتوای غنی اش، زبان تمجید بالاترین مقام سیاسی ایران را نصیب مترجمش- #دکتر_عبدالرحمان_شرفکندی- نمود!
#ماموستا_هه_ژار_موکریانی شاید عامل و حاملی شد در تربیت سفیران سلامت و مهربانی و همان نیز او را بسیار منزلت بخشید...
یکم شهریور، بزرگداشت آن سفیران والایی بود که سلامت را سبد سبد در جامعه هدیه می دهند و عاشقانه و خالصانه، بیماری را از سرزمین وجود شهروندان کوچ می دهند!
فرصتی بود تا با جمعی از مهربانان، لوحی حاوی نگاشته ذیل، را تقدیم فرشتگان سلامت داریم....
🌷🌷🌷
بزرگ مهربان
ایامی است حاصل شب زنده داری ها و درس آموزی های تان بر سفره تخصص طب در دانشگاه عشق، نسخه شفابخش بیماران این دیار شده و سلامت جسم و گاه روح شهروندان این شهرستان، مدیون سفیران سلامتی چون شماست.
روز پزشک را بهانه ای ساختیم تا ضمن تبریک، مهربانی های بزرگ جنابعالی و هم قطاران تان را در تأمین سلامتی شهروندان سپاس گوییم و توفیق، عزت و تداوم نیک نظری و نیک کرداری تان را طلب نماییم.
پاینده باد عشق، مستدام باد مهربانی...
🌷🌷🌷
چندروز گذشته، این لوح بهانه ای شد تا محضر ۱۰ بزرگ سفیر مهربانی و فرشته سلامت شهرستان سردشت، به نمایندگی از جامعه پزشکان برسیم و در کنار آن با لوحی عموم مسئولان،پرسنل و خدمات تنها بیمارستان شهر را خطاب کرده و یادی کنیم از مهربانی بزرگ سفیران سلامت دیارمان...
از این بزرگ فرشتگان سلامت و مهربانی شهرمان، کم نیستند که واجب است به وقت، به اندازه و درخور ارج شان نهاد:
۱• دکتر علی عزیزپوراقدم، معلم زبان خارجه دیروزمان و معلم مهربانی امروزمان
۲• دکتر جعفر کریمی وزنه، معلم مهارت روابط عمومی و سلامت تشخیص
۳• دکتر محمد خضری، معلم اخلاص و مردم داری
۴• دکتر عبدالخالق رشیدی، الگوی وفا و تعهد در پی گیری
۵• دکتر جمال قاسمی، الگوی صبوری و مدارا
۶• دکتر محمد طاهری، الگوی تغییر و تشخیص
۷• دکتر محمد فرضی زاده،متخصص رادیولوژی، الگوی رقابت، دورنظری، طبیعت دوستی و همدلی با نیکوکاران
۸• دکتر زاهدی، متخصص داخلی و پذیدفته شده فوق تخصص غدد، اسوه اخلاق و تعهد
۹• دکتر ستوده، متخصص داخلی و پذیرفه شده فوق تخصص گوارش، الگوی پشتکار و تشخیص
۱۰• دکتر کتابچیان، متخصص جراحی، مدیر سامان دهی زندگی در بیمارستان امام خمینی وبه نیابت از جمع پزشکان، داروسازان و پرسنل درمانی، اداری و خدماتی
شکی نداریم که نمونه این عزیزان چه در شهرمان و چه دیارمان بسیارند و فقط باید مناسبت ها را بهانه کرد و محضرشان رسید و دعا کرد تا امثال شان تکثیر باد...
ناگفته نماند که تلاش مان این بود که بسیار دیگر از این عزیزان را از نزدیک زیارت کنیم ولی امیدواریم همین اقدام کم، بسیار آنان را متوجه میزان سپاس ما از تلاش جمع نیک اندیش و نیک منظر و نیک رفتارشان گرداند...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#روز_پزشک
#فرشتگان_سلامت
#سفیران_مهربانی
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
🗝نمونه ۲۶۵ 🔏
🖊رئوف آذری🌷
@Raoufazari
--------- نگارش # شهریور ماه ۹۶
🌷سفیران مهربانی درلباس فرشته سلامت🌷
تا همتت، ای پزشک باقیست دستان تو نعمتی الهیست...
یکم شهریورماه مصادف شد با روز بزرگداشت #ابوعلی_سینا، آفریننده "قانون در طب"
همان اثری که ترجمه وزین و محتوای غنی اش، زبان تمجید بالاترین مقام سیاسی ایران را نصیب مترجمش- #دکتر_عبدالرحمان_شرفکندی- نمود!
#ماموستا_هه_ژار_موکریانی شاید عامل و حاملی شد در تربیت سفیران سلامت و مهربانی و همان نیز او را بسیار منزلت بخشید...
یکم شهریور، بزرگداشت آن سفیران والایی بود که سلامت را سبد سبد در جامعه هدیه می دهند و عاشقانه و خالصانه، بیماری را از سرزمین وجود شهروندان کوچ می دهند!
فرصتی بود تا با جمعی از مهربانان، لوحی حاوی نگاشته ذیل، را تقدیم فرشتگان سلامت داریم....
🌷🌷🌷
بزرگ مهربان
ایامی است حاصل شب زنده داری ها و درس آموزی های تان بر سفره تخصص طب در دانشگاه عشق، نسخه شفابخش بیماران این دیار شده و سلامت جسم و گاه روح شهروندان این شهرستان، مدیون سفیران سلامتی چون شماست.
روز پزشک را بهانه ای ساختیم تا ضمن تبریک، مهربانی های بزرگ جنابعالی و هم قطاران تان را در تأمین سلامتی شهروندان سپاس گوییم و توفیق، عزت و تداوم نیک نظری و نیک کرداری تان را طلب نماییم.
پاینده باد عشق، مستدام باد مهربانی...
🌷🌷🌷
چندروز گذشته، این لوح بهانه ای شد تا محضر ۱۰ بزرگ سفیر مهربانی و فرشته سلامت شهرستان سردشت، به نمایندگی از جامعه پزشکان برسیم و در کنار آن با لوحی عموم مسئولان،پرسنل و خدمات تنها بیمارستان شهر را خطاب کرده و یادی کنیم از مهربانی بزرگ سفیران سلامت دیارمان...
از این بزرگ فرشتگان سلامت و مهربانی شهرمان، کم نیستند که واجب است به وقت، به اندازه و درخور ارج شان نهاد:
۱• دکتر علی عزیزپوراقدم، معلم زبان خارجه دیروزمان و معلم مهربانی امروزمان
۲• دکتر جعفر کریمی وزنه، معلم مهارت روابط عمومی و سلامت تشخیص
۳• دکتر محمد خضری، معلم اخلاص و مردم داری
۴• دکتر عبدالخالق رشیدی، الگوی وفا و تعهد در پی گیری
۵• دکتر جمال قاسمی، الگوی صبوری و مدارا
۶• دکتر محمد طاهری، الگوی تغییر و تشخیص
۷• دکتر محمد فرضی زاده،متخصص رادیولوژی، الگوی رقابت، دورنظری، طبیعت دوستی و همدلی با نیکوکاران
۸• دکتر زاهدی، متخصص داخلی و پذیدفته شده فوق تخصص غدد، اسوه اخلاق و تعهد
۹• دکتر ستوده، متخصص داخلی و پذیرفه شده فوق تخصص گوارش، الگوی پشتکار و تشخیص
۱۰• دکتر کتابچیان، متخصص جراحی، مدیر سامان دهی زندگی در بیمارستان امام خمینی وبه نیابت از جمع پزشکان، داروسازان و پرسنل درمانی، اداری و خدماتی
شکی نداریم که نمونه این عزیزان چه در شهرمان و چه دیارمان بسیارند و فقط باید مناسبت ها را بهانه کرد و محضرشان رسید و دعا کرد تا امثال شان تکثیر باد...
ناگفته نماند که تلاش مان این بود که بسیار دیگر از این عزیزان را از نزدیک زیارت کنیم ولی امیدواریم همین اقدام کم، بسیار آنان را متوجه میزان سپاس ما از تلاش جمع نیک اندیش و نیک منظر و نیک رفتارشان گرداند...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#روز_پزشک
#فرشتگان_سلامت
#سفیران_مهربانی
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#کاک_ممند و #ماموستا_سلام_گلنواز و #مسجد_شیوه_برایمه سردشت، سالهاست باهم لینک خورده اند و با صندوق های خیریه شان، سفره های بسیاری را رونق بخشیده و بیماران فراوانی را یار شده اند🌷
امروز جمعه ۲۴ آذرماه ۹۶، حاصل این صندوق ها، طبق فراخوان کاک ممند، قرار است نصیب سفره های مردمان زلزله زده کرمانشاه شود.
درودشان باد🌷
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش های کمپین مهربانی های کوچک)
@kindness_challenge
امروز جمعه ۲۴ آذرماه ۹۶، حاصل این صندوق ها، طبق فراخوان کاک ممند، قرار است نصیب سفره های مردمان زلزله زده کرمانشاه شود.
درودشان باد🌷
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش های کمپین مهربانی های کوچک)
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۰۰ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #دی ماه ۹۶
#سخنوری_عملگرا 🌷
#دکتر_محی_الدین_محمدخانی را همگی با منبر وعظ، سخن دانی و سخنوری، کلاس داری و مجلس داری می شناسند اما او مهارت های بسیار دیگر نیز دارد که لاجرم باید با او بود و دید و فهمید!
از روز سوم زلزله تا این روزها، بارها و بارها چشمانم در رفتارش گره خورد و ذهنم با تلاش بی وقفه اش درگیر شد!
از گوشی هوشمند داغ کرده اش تا صدای در حنجره فروخفته و کمرخمیده اش، خبر از رنجی بی شمار، در راه خدمت به ملتی گرفتار در زلزله های تاریخی می داد!
اگر با گوگل مپ در پی اش، روان می شدی، جی پی اس ذهنت، خود را گم می کرد و در تودرتوروی عمق فاجعه، او را فراموش می کردي!
بسیار پیش می آمد صبح در ازگله و سرپل و ثلاث و روستاهای اطراف، عصر در دالاهو و کرند و شب را تا سحر از سر لطف پس لرزه های پی درپی در زادگاهش جوانرود، با خانواده در ماشین سپری می کرد!
چهارشنبه درپی دعوت تلفنی ام مجدد تا سرپل، آمد و در کنار #دکتر_الیاسی عزیز، و دوستانی دیگر ساعات ها به احترام شهروندان سرپلی سرپا ایستادیم و علی رغم درد بسیار کمر، به خود اجازه نشستن بر صندلی نداد تا ثابت کند تا صدای واخواهی و حق خواهی مردمش است و تا قدم آخر برای دفاع از شایستگی شان خواهد ایستاد...
از تعارف که خارج شویم و بر خصلت انسانی تمرکز کنیم، مدعی معصومیت وی نیستیم که صد البته او نیز چون بسیار ما، از عیب و نقص مبرا نیست و نخواهد بود ولی اشاره نکردن به خصال نیکوی بزرگان، خود خیانتی به تاریخ زندگی و نیز اندوخته ها و داشته های فرهنگی و انسانی است...
کمپین مردمی جوانرود را با #ماموستا_احمد_بهرامی و #دکتر_محی_الدین_محمدخانی، باید شناخت و حداقل من یکی چنین دیدم هرچند بسیاری از شایستگان نیز گرد حلقه مهرشان، شمع وار درخشیدند و به شعله ور شدن سایرین نیز مفتخر شدند اما این دو، دیگر بودند🌷
این مقال محضر یکی از این دو هستیم و غرض نگارنده فقط ذکر نکاتی از داشته های انسانی است و ناخنک زنی بر گنج سرمایه های اجتماعی!
چه اینکه دکتر محمدخانی عزیز را چنین یافتم و غیر این، در ذهن من، کس دیگر خواهد شد:
خالص و خودپالایشگر
مؤمن و نفس مهار
صادق و اهل وفا
تلاشگر و بی ریا
دلسوز و باصفا
مصلح و گره گشا
فرهنگ ساز و فرهنگ بنا
و بسیاری سجایای دیگر...
شاهد بودم سختی های بسیار امداد و درهم تنیدگی های فراوان بحران، چه سان تحلیلش برده بود اما همچنان، لایه های قشری و زمخت واگراپسند را کنار زد و همچنان بر حلقه شدن برای وصل و آن هم با محور مسجد، ابرام ورزید و دیگر شاهد نیز همین بس که چون اول کسان، علی رغم زاویه نگاه، جفای بر یار دیرینش، روا ندانست و قلم چرخاند و واقعیت ها نگاشت...
بزرگان روزگار، مَثَلِ " در خشت خام دیدن دیدنی ها" را چه پرمحتوا یافته اند که این روزها سرمایه های اجتماعی ما، هوشیارانه، آیینه وجودشان را علی رغم تکدر خاطر ناشی از فشار بحران، صیقلی تر نشان می دهند و سرود همدلی، می سُرایند و بر اشتراکات بسیار ابرام می ورزند و از جفای روزگار می گذرند ...
قدر این بزرگان و آن بزرگان و همه بزرگان را، امروز باید دانست که فردا دیر است و فرداها، سهل انگاری های مان را نخواهند بخشید...
ما در کمپین مهربانی های کوچک، استنباط کرده ایم ارج همدلی ها را و نقش سرمایه های انسانی را و عهد بسته ایم پاس داریم بزرگی شان را از هر نوع رنگ، مسلک، مرام و نژاد را...
خوشا دکتر عزیزمان و همدلان بسیارشان و خوشا ما را که هم پیمان و همسُرای شعر تجلیل این بزرگانیم🌷👏🌷
فعالیت بی مثال دکتر در پروژه امداد زلزله زدگان که اینک به پروسه بیشتر می ماند و میدان داری اش از میکروفون داری تا بیل داری و چادرزنی، برآن مان ساخت تا بر درس نکته هایش در دانشگاه زلزله مروری گذرا داشته باشیم و بر سفره مهرش، لختی تناول کنیم...
به آن امید که مقبول افتد و بدین نَمَط، حداقلی سپاسش گفته باشیم...
🌷🌷🌷
رئوف آذری،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک
دیماه ۹۶
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/Ahy1TDwcjLFay-gvaJBVYw
کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇
@Kindness_Challenge
کانال الفبای صلح و مهربانی👇
@havalani_ashti
اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/raoufazari53
🌷🌷🌷
🌹شما هم به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏
🌷🖊 نمونه ۳۰۰ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #دی ماه ۹۶
#سخنوری_عملگرا 🌷
#دکتر_محی_الدین_محمدخانی را همگی با منبر وعظ، سخن دانی و سخنوری، کلاس داری و مجلس داری می شناسند اما او مهارت های بسیار دیگر نیز دارد که لاجرم باید با او بود و دید و فهمید!
از روز سوم زلزله تا این روزها، بارها و بارها چشمانم در رفتارش گره خورد و ذهنم با تلاش بی وقفه اش درگیر شد!
از گوشی هوشمند داغ کرده اش تا صدای در حنجره فروخفته و کمرخمیده اش، خبر از رنجی بی شمار، در راه خدمت به ملتی گرفتار در زلزله های تاریخی می داد!
اگر با گوگل مپ در پی اش، روان می شدی، جی پی اس ذهنت، خود را گم می کرد و در تودرتوروی عمق فاجعه، او را فراموش می کردي!
بسیار پیش می آمد صبح در ازگله و سرپل و ثلاث و روستاهای اطراف، عصر در دالاهو و کرند و شب را تا سحر از سر لطف پس لرزه های پی درپی در زادگاهش جوانرود، با خانواده در ماشین سپری می کرد!
چهارشنبه درپی دعوت تلفنی ام مجدد تا سرپل، آمد و در کنار #دکتر_الیاسی عزیز، و دوستانی دیگر ساعات ها به احترام شهروندان سرپلی سرپا ایستادیم و علی رغم درد بسیار کمر، به خود اجازه نشستن بر صندلی نداد تا ثابت کند تا صدای واخواهی و حق خواهی مردمش است و تا قدم آخر برای دفاع از شایستگی شان خواهد ایستاد...
از تعارف که خارج شویم و بر خصلت انسانی تمرکز کنیم، مدعی معصومیت وی نیستیم که صد البته او نیز چون بسیار ما، از عیب و نقص مبرا نیست و نخواهد بود ولی اشاره نکردن به خصال نیکوی بزرگان، خود خیانتی به تاریخ زندگی و نیز اندوخته ها و داشته های فرهنگی و انسانی است...
کمپین مردمی جوانرود را با #ماموستا_احمد_بهرامی و #دکتر_محی_الدین_محمدخانی، باید شناخت و حداقل من یکی چنین دیدم هرچند بسیاری از شایستگان نیز گرد حلقه مهرشان، شمع وار درخشیدند و به شعله ور شدن سایرین نیز مفتخر شدند اما این دو، دیگر بودند🌷
این مقال محضر یکی از این دو هستیم و غرض نگارنده فقط ذکر نکاتی از داشته های انسانی است و ناخنک زنی بر گنج سرمایه های اجتماعی!
چه اینکه دکتر محمدخانی عزیز را چنین یافتم و غیر این، در ذهن من، کس دیگر خواهد شد:
خالص و خودپالایشگر
مؤمن و نفس مهار
صادق و اهل وفا
تلاشگر و بی ریا
دلسوز و باصفا
مصلح و گره گشا
فرهنگ ساز و فرهنگ بنا
و بسیاری سجایای دیگر...
شاهد بودم سختی های بسیار امداد و درهم تنیدگی های فراوان بحران، چه سان تحلیلش برده بود اما همچنان، لایه های قشری و زمخت واگراپسند را کنار زد و همچنان بر حلقه شدن برای وصل و آن هم با محور مسجد، ابرام ورزید و دیگر شاهد نیز همین بس که چون اول کسان، علی رغم زاویه نگاه، جفای بر یار دیرینش، روا ندانست و قلم چرخاند و واقعیت ها نگاشت...
بزرگان روزگار، مَثَلِ " در خشت خام دیدن دیدنی ها" را چه پرمحتوا یافته اند که این روزها سرمایه های اجتماعی ما، هوشیارانه، آیینه وجودشان را علی رغم تکدر خاطر ناشی از فشار بحران، صیقلی تر نشان می دهند و سرود همدلی، می سُرایند و بر اشتراکات بسیار ابرام می ورزند و از جفای روزگار می گذرند ...
قدر این بزرگان و آن بزرگان و همه بزرگان را، امروز باید دانست که فردا دیر است و فرداها، سهل انگاری های مان را نخواهند بخشید...
ما در کمپین مهربانی های کوچک، استنباط کرده ایم ارج همدلی ها را و نقش سرمایه های انسانی را و عهد بسته ایم پاس داریم بزرگی شان را از هر نوع رنگ، مسلک، مرام و نژاد را...
خوشا دکتر عزیزمان و همدلان بسیارشان و خوشا ما را که هم پیمان و همسُرای شعر تجلیل این بزرگانیم🌷👏🌷
فعالیت بی مثال دکتر در پروژه امداد زلزله زدگان که اینک به پروسه بیشتر می ماند و میدان داری اش از میکروفون داری تا بیل داری و چادرزنی، برآن مان ساخت تا بر درس نکته هایش در دانشگاه زلزله مروری گذرا داشته باشیم و بر سفره مهرش، لختی تناول کنیم...
به آن امید که مقبول افتد و بدین نَمَط، حداقلی سپاسش گفته باشیم...
🌷🌷🌷
رئوف آذری،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک
دیماه ۹۶
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/Ahy1TDwcjLFay-gvaJBVYw
کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇
@Kindness_Challenge
کانال الفبای صلح و مهربانی👇
@havalani_ashti
اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/raoufazari53
🌷🌷🌷
🌹شما هم به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏
Telegram
attach 📎
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
کاته کان، زووتر له وه ی که بیر ده که ینه وه، تیده په رن!
#ره_ئووف_ئازه_ري
۱۶ی مارس تیپه ری و هه له بجه، بی فیستیوالی سالوه گه ری کاره سات، هه ر ئه وه یه که بوو و هه یه و چ به فستیوال و چ به پاریزگاکردن وکور و کوربه ند و هتد، وه کوده سته خوشکه شه هیده که ی «سه رده شت»، گورانکاری به رچاو و کاریگه ری بارتاقای کاره ساتی به خووه نه بینیوه و بونه کراوه !
له گشتی دل هه ژین تر، ئاور نه دانه وه و له بیرچوونه وه ی، ته نیا سیمبولی دوای #عومه_ر_خاوه_ر که نیوه ژیان ماوه ته وه و له هه نده ران و غه ریبی، چرکه ژمیری بو کوچ ده کات، #ماموستا_کامیل_عبدالقادر ه!
ئه مرو دوای دوو روژ له سالوه گه ری کاره ساتی هه له بجه، کاتیک سه ردانی په یجی فه یسبووکم کرد، نوسراوه یه کی سه ر تاپا، ترس و دله راوکی ماموستای پایه به رز و ره مزی خوراگری کوردم بینی که به هوی مه ترسی وکاریگه ری وایروسی کورونا له هه ریمی نیشته جیبوونی، و له گه ل وه ش، ۳ سال ته نیایی و دووری له خیزان و خزم و نیشتمان و پاشه کشه ی سه لامه تی سییه کانی له سه تا بو حه وت، چرای هیوای بی سنوور له رووناکی که وتووه و جیا له خوا وئبمان و پینووس و شاشه و هیلی موبیله که ی، په نای تری نه ماوه!
به خویندنه وه ی نوسراوه که ی دلم تاسا و ته له فونم بو کرد و نیزیکه ی چاره گه کاژیریک لیدوان مان کرد. ده نگی بی هیزتر له پینووس بوو، به لام وره وئیمانی پته و..
دوای ئه و وت و ویژه، له شاشه ی ته له فزیونی رووداو، #ئالا_شالی م بینی که له دوسيلدروڤه وه، راسته و خو، قه يراني كروناي گوزارشت ده كرد و سه رم كه خسته وه سه ر موبيله كه و په يجه كه ي ماموستا، ويناي #كاميل_عبدالقادر م له به رده گاي قوتابخانه ي ئاماده يي كچاني هه له بجه، بيني كه له لايه ن قوتابيان و ماموستاياني شويني وانه وتنه وه ي ماموستا، بو ١٦ي مارس ئاماده كرابوو و په رده ي لي لادرابوو!
داخه كه م!
•ميدياي كوردي شه قامي گشت ولاتاني دونيا ده پيوي و زوريش كاريگه ري ئه ريني بووه و به لام، به داخه وه، ماموستا كاميل كه سمبول و ره مزي خوراگري كورده، له به ر ده م، نابينريته وه، ته نانه ت بو گوزارشتيك له سه ر "كورونا" و "سيه كاني سيمبوله كه ي كورد"یش، لیدوانیکی له ته ک ناکری؟!!!
•• هيماي ماموستا كاميل له بن ده رگاي قوتابخانه كان دينه سه رشه قام، به لام "شه قام" بي ده نگه له هه مبه ر، كوژانه وه ي چراي ژياني ئه م"سيمبوله بي نازه ی نیشتمان"؟!!!
••• گشت به رپرسان، به "سييه"ي سه تا سه د، ته ندروست له ترسي كورونا، له گوشه ي ژووره کان و ماله كانيان، خزاوون، به لام "سيمبوله كه ي كورد"، به حه وت له سه دي سييه كانيه وه، به هه زاران مايل دوور له مال و خيزانه كه ي، بیکه س ماوه ته وه و گويچكه ي هیچیان نابزوین؟!!!
•••• ریکخراوه نیونه ته وه ییه کان و ته نات ده ولا ته ته خسیرباره کان و ان جی او خیرخوازه کانیش، چاویان نوقاندوه و ئه وسیمبوله ره مزیه و لیقه وماوه نابینن وئاوریکی یاسایی و ئاسایی لی ناده نه وه؟!!!
هیوادارم له م چه ند روژه ی داهاتوو، لانی که م میدیاکانی هه ریم و به تایبه تی «رووداو»، و هه والنیره که ی ئوروپا که ئیستا له ئالمانیایه- #ئالا_شالی- ئاوریک له ماموستا کامیل عبدالقادر بده نه وه و ئه وکه یسه، بوروژینن،به لکوو ئه م زمه نه«کورونا»ویه، بو به ریزیان، ببیته «ده رمان» و چاوی ریکخراو و ده سه لاته به رپرسه کانی پیوه ندی دار، وه خو بینیته وه...
#کرونا
#هه_له_بجه
#سیمبولی_خوراگری
#کامیل_عبدالقادر
#سه_ربازی_ون
#میدیا
#ئاوردانه_وه
@sopskf
---------------------------------
ئه وه ش ناونیشانی شوینی نیشته جیی سیمبوله که ی کوردستان👇👇👇👇
شاری ئێسن هەرێمی نۆرد ڕاین
Papst Leo Haus
Papst Leo Haus
Unterstraße 93,
45359 Essen
Zimmernummer 2.1.12
Herr Wais Mohammed
---
https://www.instagram.com/p/B94sYqfFqPR/?igshid=1a37ljdsdvhmz
#ره_ئووف_ئازه_ري
۱۶ی مارس تیپه ری و هه له بجه، بی فیستیوالی سالوه گه ری کاره سات، هه ر ئه وه یه که بوو و هه یه و چ به فستیوال و چ به پاریزگاکردن وکور و کوربه ند و هتد، وه کوده سته خوشکه شه هیده که ی «سه رده شت»، گورانکاری به رچاو و کاریگه ری بارتاقای کاره ساتی به خووه نه بینیوه و بونه کراوه !
له گشتی دل هه ژین تر، ئاور نه دانه وه و له بیرچوونه وه ی، ته نیا سیمبولی دوای #عومه_ر_خاوه_ر که نیوه ژیان ماوه ته وه و له هه نده ران و غه ریبی، چرکه ژمیری بو کوچ ده کات، #ماموستا_کامیل_عبدالقادر ه!
ئه مرو دوای دوو روژ له سالوه گه ری کاره ساتی هه له بجه، کاتیک سه ردانی په یجی فه یسبووکم کرد، نوسراوه یه کی سه ر تاپا، ترس و دله راوکی ماموستای پایه به رز و ره مزی خوراگری کوردم بینی که به هوی مه ترسی وکاریگه ری وایروسی کورونا له هه ریمی نیشته جیبوونی، و له گه ل وه ش، ۳ سال ته نیایی و دووری له خیزان و خزم و نیشتمان و پاشه کشه ی سه لامه تی سییه کانی له سه تا بو حه وت، چرای هیوای بی سنوور له رووناکی که وتووه و جیا له خوا وئبمان و پینووس و شاشه و هیلی موبیله که ی، په نای تری نه ماوه!
به خویندنه وه ی نوسراوه که ی دلم تاسا و ته له فونم بو کرد و نیزیکه ی چاره گه کاژیریک لیدوان مان کرد. ده نگی بی هیزتر له پینووس بوو، به لام وره وئیمانی پته و..
دوای ئه و وت و ویژه، له شاشه ی ته له فزیونی رووداو، #ئالا_شالی م بینی که له دوسيلدروڤه وه، راسته و خو، قه يراني كروناي گوزارشت ده كرد و سه رم كه خسته وه سه ر موبيله كه و په يجه كه ي ماموستا، ويناي #كاميل_عبدالقادر م له به رده گاي قوتابخانه ي ئاماده يي كچاني هه له بجه، بيني كه له لايه ن قوتابيان و ماموستاياني شويني وانه وتنه وه ي ماموستا، بو ١٦ي مارس ئاماده كرابوو و په رده ي لي لادرابوو!
داخه كه م!
•ميدياي كوردي شه قامي گشت ولاتاني دونيا ده پيوي و زوريش كاريگه ري ئه ريني بووه و به لام، به داخه وه، ماموستا كاميل كه سمبول و ره مزي خوراگري كورده، له به ر ده م، نابينريته وه، ته نانه ت بو گوزارشتيك له سه ر "كورونا" و "سيه كاني سيمبوله كه ي كورد"یش، لیدوانیکی له ته ک ناکری؟!!!
•• هيماي ماموستا كاميل له بن ده رگاي قوتابخانه كان دينه سه رشه قام، به لام "شه قام" بي ده نگه له هه مبه ر، كوژانه وه ي چراي ژياني ئه م"سيمبوله بي نازه ی نیشتمان"؟!!!
••• گشت به رپرسان، به "سييه"ي سه تا سه د، ته ندروست له ترسي كورونا، له گوشه ي ژووره کان و ماله كانيان، خزاوون، به لام "سيمبوله كه ي كورد"، به حه وت له سه دي سييه كانيه وه، به هه زاران مايل دوور له مال و خيزانه كه ي، بیکه س ماوه ته وه و گويچكه ي هیچیان نابزوین؟!!!
•••• ریکخراوه نیونه ته وه ییه کان و ته نات ده ولا ته ته خسیرباره کان و ان جی او خیرخوازه کانیش، چاویان نوقاندوه و ئه وسیمبوله ره مزیه و لیقه وماوه نابینن وئاوریکی یاسایی و ئاسایی لی ناده نه وه؟!!!
هیوادارم له م چه ند روژه ی داهاتوو، لانی که م میدیاکانی هه ریم و به تایبه تی «رووداو»، و هه والنیره که ی ئوروپا که ئیستا له ئالمانیایه- #ئالا_شالی- ئاوریک له ماموستا کامیل عبدالقادر بده نه وه و ئه وکه یسه، بوروژینن،به لکوو ئه م زمه نه«کورونا»ویه، بو به ریزیان، ببیته «ده رمان» و چاوی ریکخراو و ده سه لاته به رپرسه کانی پیوه ندی دار، وه خو بینیته وه...
#کرونا
#هه_له_بجه
#سیمبولی_خوراگری
#کامیل_عبدالقادر
#سه_ربازی_ون
#میدیا
#ئاوردانه_وه
@sopskf
---------------------------------
ئه وه ش ناونیشانی شوینی نیشته جیی سیمبوله که ی کوردستان👇👇👇👇
شاری ئێسن هەرێمی نۆرد ڕاین
Papst Leo Haus
Papst Leo Haus
Unterstraße 93,
45359 Essen
Zimmernummer 2.1.12
Herr Wais Mohammed
---
https://www.instagram.com/p/B94sYqfFqPR/?igshid=1a37ljdsdvhmz
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
کاته کان، زووتر له وه ی که بیر ده که ینه وه، تیده په رن! ۱۶ی مارس تیپه ری و هه له بجه، بی فیستیوالی سالوه گه ری کاره سات، هه ر ئه وه یه که بوو و هه یه و چ به فستیوال و چ به پاریزگاکردن وکور و کوربه ند و هتد، وه کوده سته خوشکه شه هیده که ی «سه رده شت»،…
امروز در دوران امتحانات، از يكي از مدارس تحت پوشش (مهمانشهر بيزيله) بازديدي داشتم و بعد از انجام امورات مشاوره اي، متوجه شدم كه باغچه مدرسه در غياب كادر اداري و آموزشي و دانش آموزان كاملاً پژمرده شده اند، همچنان كه اين پژمردگي در دوران قرنطينه كرونايي بر نگارنده از هجر همكاران و همكلاسانم(دانش آموزان) مستولي شده بود..
آستين همت بالازده و مشغول آبياري باغچه و درختان، گل ها و جوانه هاي غرس شده بودم كه يكي از اولياء دانش آموزان(ابوي تارينا) در حياط مدرسه در پي دخترشان و انتقال به روستاي شان حضور يافتند.
وقتي متوجه آبياري اينجانب و وضعيت باغچه شدند، بيل را از دستم گرفته و بزرگوارانه مشغول سامان دادن باغچه و پاكسازي جوي آب پاي درختان شدند تا همت شان، تسهيل گري لازم را براي رساندن آن مايه حيات به سرجمع سبزبرگان شود..
از اين اقدام دواطلبانه و شور در كار و ولع خدمت شان حظ بردم و اجازه خواستم فيلمي بگيرم تا با هموندان و مخاطبانم به اشتراك بگذارم، بلكه درسي شد براي همه ما تا لختي از اوقات و روزگارعمرمان را به خدمت طبيعت، زيبايي و سرسبزي و خرمي سرزمين مان اختصاص دهيم، شايد كه زاگرس، البرز و هيركاني ، سردشت و بلوط هايش پايدار بمانند و به روزهاي اوج ژينايي خود باز گردند...
سپاس كاك #انور_محمد_سلطاني عزيز،يادگار شادروان استاد #ماموستا_عبدالله محمدسلطاني، امام جمعه و جماعت سابق روستاي باغي از توابع سردشت كه يادش،تداعي كننده صفاي درون، سيماي معنويت و شوق و ولع در اداي مناسك عبادي است
لينك فيلم 👇🏼
https://t.iss.one/Sopskf/4610
لينك عكس👇🏼👇🏼
https://t.iss.one/Sopskf/4611
♻️❤️♻️
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#بالويزاني_ژينگه
#دوران_كرونايي
#پژمردگي_هاي_مدرسه
#سبز_وندي_هاي_صلح_ساز
#مهرباني_هاي_بزرگ
@sopskf
@balvzai_jinga
آستين همت بالازده و مشغول آبياري باغچه و درختان، گل ها و جوانه هاي غرس شده بودم كه يكي از اولياء دانش آموزان(ابوي تارينا) در حياط مدرسه در پي دخترشان و انتقال به روستاي شان حضور يافتند.
وقتي متوجه آبياري اينجانب و وضعيت باغچه شدند، بيل را از دستم گرفته و بزرگوارانه مشغول سامان دادن باغچه و پاكسازي جوي آب پاي درختان شدند تا همت شان، تسهيل گري لازم را براي رساندن آن مايه حيات به سرجمع سبزبرگان شود..
از اين اقدام دواطلبانه و شور در كار و ولع خدمت شان حظ بردم و اجازه خواستم فيلمي بگيرم تا با هموندان و مخاطبانم به اشتراك بگذارم، بلكه درسي شد براي همه ما تا لختي از اوقات و روزگارعمرمان را به خدمت طبيعت، زيبايي و سرسبزي و خرمي سرزمين مان اختصاص دهيم، شايد كه زاگرس، البرز و هيركاني ، سردشت و بلوط هايش پايدار بمانند و به روزهاي اوج ژينايي خود باز گردند...
سپاس كاك #انور_محمد_سلطاني عزيز،يادگار شادروان استاد #ماموستا_عبدالله محمدسلطاني، امام جمعه و جماعت سابق روستاي باغي از توابع سردشت كه يادش،تداعي كننده صفاي درون، سيماي معنويت و شوق و ولع در اداي مناسك عبادي است
لينك فيلم 👇🏼
https://t.iss.one/Sopskf/4610
لينك عكس👇🏼👇🏼
https://t.iss.one/Sopskf/4611
♻️❤️♻️
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#بالويزاني_ژينگه
#دوران_كرونايي
#پژمردگي_هاي_مدرسه
#سبز_وندي_هاي_صلح_ساز
#مهرباني_هاي_بزرگ
@sopskf
@balvzai_jinga
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک