Forwarded from محمد درویش
🔷️ آنچه بازی را ماندگار میکند، چیست؟ 🔷️
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ خبر کوتاه بود؛ در رخدادی بیسابقه تیم ملی زنان هندبال ایران سرانجام توانست به رقابتهای جهانی برای نخستینبار در طول تاریخ حیاتش راه یابد و در اتفاقی کمسابقه در حالی که شکستی فاحش - ۴۱ به ۹ - را دربرابر زنان نروژ - قهرمان جهان - تجربه کرد، اما در انتهای بازی بهترین بازیکن میدان از تیم برنده انتخاب نشد!
2️⃣ فاطمه خلیلی بهفر دروازهبان ایران که چهل و یک گل خورد، به عنوان بهترین بازیکن میدان انتخاب شد؛ گمان نبرم دروازهبانی در این سطح وجود داشته باشد که بیش از چهل گل در یک بازی دریافت کرده و باز هم بهترین بازیکن میدان شده باشد! من که هرچه جستجو کردم، چیزی نیافتم. فاطمه اما مطابق گزارش فنی میدان، به تنهایی درواره تیمش را از دریافت دستکم هجده گل دیگر نجات داد تا سنگینترین شکست تاریخ هندبال جهان به نام ایران ثبت نشود!
3️⃣ آنچه که ورای این رکوردها و رقابتها اما جذاب مینماید، واکنش اعضای تیم ملی نروژ است که جملگی همانطور که در این ویدئو میبینید، فاطمه را که اشکهایش بند نمیآید، تشویق میکنند و حتی برخی از آنها با فاطمه اشک میریزند ...
4️⃣ هنگامی که در جریان بازی - بخش دوم ویدئو - فاطمه دروازه ایران را از چند حمله سنگین نجات میدهد، دیدنِ حالت غرورآمیز و پیروزمندانهاش تماشایی است ... انگار دارد به همبازیهایش میگوید: این فقط یک بازی است و از بازی باید لذت برد ... درست مثل رفتار احمدرضا عابدزاده در بازی مشهور ایران مقابل استرالیا - ۸ آذر ۱۳۷۶ - وقتی که دو گل از حریف عقب بودند ...
5️⃣ درس مهمتر را اما به نظرم باید از نروژیها گرفت و از همه تماشاگرانی که یکصدا فاطمه را در آن سالن تشویق کردند، انگار که برنده بازی، ایران بوده! آفرین به درک و فهمشان. آنها دلیل حالِ خوبِ من در این نیمههای شب هستند، اینکه هنوز آدمهای توسعهیافتهای در جهان زیست میکنند که میتوان به دیوار آنها تکیه داد و از لرزشها و زلزلههای در راه با امید گذشت.
6️⃣ بزرگترین درس از رویارویی یکطرفه ایران و نروژ، شاید همین باشد؛ نکته جذابی که این رویداد ورزشی را در تاریخ هندبال و شاید ورزش ایران و جهان ماندگار خواهد ساخت؛ اینکه بردن یا باختن شرط جاودانگی نیست، چگونه بردن و چگونه باختن است که تاریخ را میسازد. دمِ فاطمه گرم که از باخت یک حماسه فراموشنشدنی و امیدبخش برای زنان ایرانی ساخت و دمِ حریف هم گرم که ثابت کردند: میشود به آینده جهان امیدوار ماند.
#هندبال_بانوان
#نروژ
#فاطمه_خلیلی_بهفر
#احمدرضا_عابدزاده
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CXPHqehgAM8/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ خبر کوتاه بود؛ در رخدادی بیسابقه تیم ملی زنان هندبال ایران سرانجام توانست به رقابتهای جهانی برای نخستینبار در طول تاریخ حیاتش راه یابد و در اتفاقی کمسابقه در حالی که شکستی فاحش - ۴۱ به ۹ - را دربرابر زنان نروژ - قهرمان جهان - تجربه کرد، اما در انتهای بازی بهترین بازیکن میدان از تیم برنده انتخاب نشد!
2️⃣ فاطمه خلیلی بهفر دروازهبان ایران که چهل و یک گل خورد، به عنوان بهترین بازیکن میدان انتخاب شد؛ گمان نبرم دروازهبانی در این سطح وجود داشته باشد که بیش از چهل گل در یک بازی دریافت کرده و باز هم بهترین بازیکن میدان شده باشد! من که هرچه جستجو کردم، چیزی نیافتم. فاطمه اما مطابق گزارش فنی میدان، به تنهایی درواره تیمش را از دریافت دستکم هجده گل دیگر نجات داد تا سنگینترین شکست تاریخ هندبال جهان به نام ایران ثبت نشود!
3️⃣ آنچه که ورای این رکوردها و رقابتها اما جذاب مینماید، واکنش اعضای تیم ملی نروژ است که جملگی همانطور که در این ویدئو میبینید، فاطمه را که اشکهایش بند نمیآید، تشویق میکنند و حتی برخی از آنها با فاطمه اشک میریزند ...
4️⃣ هنگامی که در جریان بازی - بخش دوم ویدئو - فاطمه دروازه ایران را از چند حمله سنگین نجات میدهد، دیدنِ حالت غرورآمیز و پیروزمندانهاش تماشایی است ... انگار دارد به همبازیهایش میگوید: این فقط یک بازی است و از بازی باید لذت برد ... درست مثل رفتار احمدرضا عابدزاده در بازی مشهور ایران مقابل استرالیا - ۸ آذر ۱۳۷۶ - وقتی که دو گل از حریف عقب بودند ...
5️⃣ درس مهمتر را اما به نظرم باید از نروژیها گرفت و از همه تماشاگرانی که یکصدا فاطمه را در آن سالن تشویق کردند، انگار که برنده بازی، ایران بوده! آفرین به درک و فهمشان. آنها دلیل حالِ خوبِ من در این نیمههای شب هستند، اینکه هنوز آدمهای توسعهیافتهای در جهان زیست میکنند که میتوان به دیوار آنها تکیه داد و از لرزشها و زلزلههای در راه با امید گذشت.
6️⃣ بزرگترین درس از رویارویی یکطرفه ایران و نروژ، شاید همین باشد؛ نکته جذابی که این رویداد ورزشی را در تاریخ هندبال و شاید ورزش ایران و جهان ماندگار خواهد ساخت؛ اینکه بردن یا باختن شرط جاودانگی نیست، چگونه بردن و چگونه باختن است که تاریخ را میسازد. دمِ فاطمه گرم که از باخت یک حماسه فراموشنشدنی و امیدبخش برای زنان ایرانی ساخت و دمِ حریف هم گرم که ثابت کردند: میشود به آینده جهان امیدوار ماند.
#هندبال_بانوان
#نروژ
#فاطمه_خلیلی_بهفر
#احمدرضا_عابدزاده
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CXPHqehgAM8/?utm_medium=copy_link
Forwarded from محمد درویش
🌿مهسا امینی رفت تا یادشان بماند، تحمل این زخمها و مردمندیدنها، ما را قویتر خواهد کرد!🌿
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هیچ قلبی صرفاً به دلیل هماهنگی با قلب دیگر وصل نیست؛ زخم است که قلبها را عمیقاً به هم پیوند میزند ... پیوند درد با درد؛ شکنندگی با شکنندگی و بغض با بغض ... گاه قدرتی بیش از انفجار چند بمب اتمی میآفریند!*
2️⃣ ایمان دارم روزی که چندان دور نیست، از تندیس مهسا امینی در معابر عمومی وطن رونمایی خواهد شد تا همه تمامیتخواهان متحجر و واپسگرا بدانند که زن، زندگی و آزادی را هرگز نمیتوان تا ابد و به ضرب منطق سرنیزه دفن کرد.
3️⃣ سیمای مظلوم و زیبای این دختر آسمانی که فقط بیست و دو بهار را تجربه کرده بود؛ سیمای دختری که به بازداشتکنندگانش یادآوری میکرد که من مهمان شما تهرانیها هستم و اینجا غریبهام؛ سبب شد تا وجدان همهی ما از شدت این مظلومیت و معصومیت بترکد و مهسا به خودیترین و عزیزترین شهروند ایران تا ابد بدل شود ...
4️⃣ آنهایی که با جنس یادبرگهایم در این صفحه آشنایی دارند، خوب میدانند که عهدِ محمد درویش به پراکندن غم، درد و زخم نیست؛ همیشه دنبال نوری در قلب تاریکی میگردد تا پرچم کنشگری را در زمانهای که "امید" کیمیاست، در اهتزاز نگه دارد. به قول فریدون مشیری عزیز: مگر نه اینکه غمی سهمگین به دل داریم؛ مگر نه اینکه به رنجی گران گرفتاریم؛ نشاطمان را باید همیشه چون خورشید، بلند و گرم در اعماق جان نگه داریم.
* با الهام از یادبرگ هاراکی موراکامی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#نه_به_گشت_ارشاد
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CiuBmarOjjq/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هیچ قلبی صرفاً به دلیل هماهنگی با قلب دیگر وصل نیست؛ زخم است که قلبها را عمیقاً به هم پیوند میزند ... پیوند درد با درد؛ شکنندگی با شکنندگی و بغض با بغض ... گاه قدرتی بیش از انفجار چند بمب اتمی میآفریند!*
2️⃣ ایمان دارم روزی که چندان دور نیست، از تندیس مهسا امینی در معابر عمومی وطن رونمایی خواهد شد تا همه تمامیتخواهان متحجر و واپسگرا بدانند که زن، زندگی و آزادی را هرگز نمیتوان تا ابد و به ضرب منطق سرنیزه دفن کرد.
3️⃣ سیمای مظلوم و زیبای این دختر آسمانی که فقط بیست و دو بهار را تجربه کرده بود؛ سیمای دختری که به بازداشتکنندگانش یادآوری میکرد که من مهمان شما تهرانیها هستم و اینجا غریبهام؛ سبب شد تا وجدان همهی ما از شدت این مظلومیت و معصومیت بترکد و مهسا به خودیترین و عزیزترین شهروند ایران تا ابد بدل شود ...
4️⃣ آنهایی که با جنس یادبرگهایم در این صفحه آشنایی دارند، خوب میدانند که عهدِ محمد درویش به پراکندن غم، درد و زخم نیست؛ همیشه دنبال نوری در قلب تاریکی میگردد تا پرچم کنشگری را در زمانهای که "امید" کیمیاست، در اهتزاز نگه دارد. به قول فریدون مشیری عزیز: مگر نه اینکه غمی سهمگین به دل داریم؛ مگر نه اینکه به رنجی گران گرفتاریم؛ نشاطمان را باید همیشه چون خورشید، بلند و گرم در اعماق جان نگه داریم.
* با الهام از یادبرگ هاراکی موراکامی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#نه_به_گشت_ارشاد
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CiuBmarOjjq/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Forwarded from محمد درویش
🌿همه ما یک "دستنگهدار" به ایران بدهکاریم!🌿
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هشت سال پیش که مهتاب و احسان به رامیان آمدند تا به مدد راهاندازی دومین خانه بومگردی در گلستان، صنعت کمجانِ استحصال ابریشم - نوغانداری - را دوباره جاندار کنند، با این درخت توت مواجه شدند که در آستانه سرنگونی بود!
2️⃣ در عکس دوم هنوز جای تبر را میتوانید بر اندام درخت ببینید، انگار تبرزن میخواست آخرین ضربه را هم بزند که این زوج عاشق از راه رسیدند و گفتند: دست نگه دار!
3️⃣ همه ما یک "دست نگه دار" به ایران بدهکاریم! همه ما یک کف مرتب به آنهایی که "دست نگه دار" زندگیشان را ادا کردهاند، بدهکاریم ... ما یک کف مرتب به احسان و مهتاب، به علیرضا شهرداری، به آرش نورآقایی، به علی شادلو، به افسانه احسانی، به مسعود صرامی، به آرش رحیمی، به رئوف آذری، به سعید انصاریان، به علیرضا امتیاز، به عادل سالاری، به مرتضی فرهادی، به صنم و محمد مرتضوی، به سیمین عیدیوند، به عبدالحسین وهابزاده، به خلیل فرشباف، به علی بیتاژیان و کندوییهای پای کارش، به عباس محمدی، به علی دهباشی، به مانیا شفاهی، به کوروش بختیاری، به مهدی طیاری، به سعید ضروری ... و به هر هموطنی که به سهم خود کوشیده تا ثابت کند: من هستم چون ما هستیم چون ایران هست ... بدهکاریم.
4️⃣ به خانه ابریشم که رفتید - عکس سوم - آن درخت را ببوسید و برای این زوج درجه یک - عکس چهارم - ایستاده و کلاه از سر بردارید تا نور را دوباره از فراز آسمان زلال رامیان بر پیشانی خود و فرزندان و نوادگانتان - عکس پنجم و پایانی - احساس کنید ...
5️⃣ میگویند: با کسی بمان که دستکم نصف راه را به سمتت آمده باشد؛ ایرانبانوی جانِ ما که تمام راه را آمده! نیامده؟ چرا نباید با یک دستنگهدارِ جانانه علیه همه خراشرسانندگان به پیکرش، با هم در این واپسین لحظههای نکبتترین سال ایران، فریاد برآوریم: ایران دورت بگردم و دور همهی ایرانیانی چون مهتاب و احسان که بیمنت دور ایران میگردند ...
#خانه_ابریشم_رامیان
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/Cp__13UNQqs/?igshid=MjljNjAzYmU=
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ هشت سال پیش که مهتاب و احسان به رامیان آمدند تا به مدد راهاندازی دومین خانه بومگردی در گلستان، صنعت کمجانِ استحصال ابریشم - نوغانداری - را دوباره جاندار کنند، با این درخت توت مواجه شدند که در آستانه سرنگونی بود!
2️⃣ در عکس دوم هنوز جای تبر را میتوانید بر اندام درخت ببینید، انگار تبرزن میخواست آخرین ضربه را هم بزند که این زوج عاشق از راه رسیدند و گفتند: دست نگه دار!
3️⃣ همه ما یک "دست نگه دار" به ایران بدهکاریم! همه ما یک کف مرتب به آنهایی که "دست نگه دار" زندگیشان را ادا کردهاند، بدهکاریم ... ما یک کف مرتب به احسان و مهتاب، به علیرضا شهرداری، به آرش نورآقایی، به علی شادلو، به افسانه احسانی، به مسعود صرامی، به آرش رحیمی، به رئوف آذری، به سعید انصاریان، به علیرضا امتیاز، به عادل سالاری، به مرتضی فرهادی، به صنم و محمد مرتضوی، به سیمین عیدیوند، به عبدالحسین وهابزاده، به خلیل فرشباف، به علی بیتاژیان و کندوییهای پای کارش، به عباس محمدی، به علی دهباشی، به مانیا شفاهی، به کوروش بختیاری، به مهدی طیاری، به سعید ضروری ... و به هر هموطنی که به سهم خود کوشیده تا ثابت کند: من هستم چون ما هستیم چون ایران هست ... بدهکاریم.
4️⃣ به خانه ابریشم که رفتید - عکس سوم - آن درخت را ببوسید و برای این زوج درجه یک - عکس چهارم - ایستاده و کلاه از سر بردارید تا نور را دوباره از فراز آسمان زلال رامیان بر پیشانی خود و فرزندان و نوادگانتان - عکس پنجم و پایانی - احساس کنید ...
5️⃣ میگویند: با کسی بمان که دستکم نصف راه را به سمتت آمده باشد؛ ایرانبانوی جانِ ما که تمام راه را آمده! نیامده؟ چرا نباید با یک دستنگهدارِ جانانه علیه همه خراشرسانندگان به پیکرش، با هم در این واپسین لحظههای نکبتترین سال ایران، فریاد برآوریم: ایران دورت بگردم و دور همهی ایرانیانی چون مهتاب و احسان که بیمنت دور ایران میگردند ...
#خانه_ابریشم_رامیان
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/Cp__13UNQqs/?igshid=MjljNjAzYmU=
Forwarded from محمد درویش
🟢 دنیای فرزاد صفوی را دوست دارم! شما چطور؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ فکر نکنم شمار زیادی از آدمهای اغلب سرشلوغ و گرفتارِ این روزها اصلاً بدانند و اصولاً برایشان مهم باشد که چند روز پیش دومین دوره رقابتهای پاراکاراته قهرمانی آسیا، به میزبانی مالزی برگزار شد! چه رسد به اینکه در این رقابتها، یک رده در بخش معلولان ذهنی «سندرم داون کلاس K۲۲» هم وجود دارد که حریفان با هم مسابقه میدهند! نه؟
2️⃣ با این وجود، به واسطه حضور فرزاد صفوی و رفتار متفاوتش در فینال، حالا نهفقط بسیاری از ایرانیان که جهانیان هم از وجود چنین کلاسی در ورزش قهرمانی آگاه شدند و البته برای فرزاد کلاه از سر برداشتند ...
3️⃣ فرزاد مگر چه کرد که پژواکش جهانی شد؟ او به تقسیم یک شادی پرداخت که فقط متعلق به خودش بود! به همین سادگی ...
4️⃣ چقدر دنیا به تقسیم شادی نیاز دارد؛ چقدر ارزشمنده که بدانیم تکخوری دیگر خوشمزه نیست و چقدر مهمه که تلاش کنیم تا روزی در موقعیت فرزاد قرار گرفته و از این بخت استثنایی به درستی بهره بریم.
5️⃣ سالها پیش کارل یونگ در توصیف بهشت مینویسد: "بهشت جایی است که توان درونیات برای مقابله با مشکلات بیرونی کافی باشد." به نظرم فرزاد دارد در بهشت زندگی میکند ... او به ما فرق درک و مدرک را یاد میدهد؛ اینکه همه میتوانند درس بخوانند و باسواد شوند؛ اما فهمیده و باشعور نه! باسوادی یک مهارت است، ولی فهمیدگی و باشعوری یک فضیلت. یادمان باشد از بین آن ۱۵ نفری که در سال ۱۹۴۱ میلادی در ویلای مشهور وانزه دورهم جمع شدند تا دستور برپایی کورههای آدمسوزی را برای تداوم حکومت فاشیستی رایش سوم صادر کنند، ۸ نفر دارای مدرک دکترا در رشتههای مختلف بودند.
6️⃣ آدم باشیم ... فرزاد باشیم و پیشکشکننده شادی ... همین و تمام!
#فرزاد_صفوی
#تقسیم_شادی
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/CvOwNlwt97G/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
📚 @darvishnameh
1️⃣ فکر نکنم شمار زیادی از آدمهای اغلب سرشلوغ و گرفتارِ این روزها اصلاً بدانند و اصولاً برایشان مهم باشد که چند روز پیش دومین دوره رقابتهای پاراکاراته قهرمانی آسیا، به میزبانی مالزی برگزار شد! چه رسد به اینکه در این رقابتها، یک رده در بخش معلولان ذهنی «سندرم داون کلاس K۲۲» هم وجود دارد که حریفان با هم مسابقه میدهند! نه؟
2️⃣ با این وجود، به واسطه حضور فرزاد صفوی و رفتار متفاوتش در فینال، حالا نهفقط بسیاری از ایرانیان که جهانیان هم از وجود چنین کلاسی در ورزش قهرمانی آگاه شدند و البته برای فرزاد کلاه از سر برداشتند ...
3️⃣ فرزاد مگر چه کرد که پژواکش جهانی شد؟ او به تقسیم یک شادی پرداخت که فقط متعلق به خودش بود! به همین سادگی ...
4️⃣ چقدر دنیا به تقسیم شادی نیاز دارد؛ چقدر ارزشمنده که بدانیم تکخوری دیگر خوشمزه نیست و چقدر مهمه که تلاش کنیم تا روزی در موقعیت فرزاد قرار گرفته و از این بخت استثنایی به درستی بهره بریم.
5️⃣ سالها پیش کارل یونگ در توصیف بهشت مینویسد: "بهشت جایی است که توان درونیات برای مقابله با مشکلات بیرونی کافی باشد." به نظرم فرزاد دارد در بهشت زندگی میکند ... او به ما فرق درک و مدرک را یاد میدهد؛ اینکه همه میتوانند درس بخوانند و باسواد شوند؛ اما فهمیده و باشعور نه! باسوادی یک مهارت است، ولی فهمیدگی و باشعوری یک فضیلت. یادمان باشد از بین آن ۱۵ نفری که در سال ۱۹۴۱ میلادی در ویلای مشهور وانزه دورهم جمع شدند تا دستور برپایی کورههای آدمسوزی را برای تداوم حکومت فاشیستی رایش سوم صادر کنند، ۸ نفر دارای مدرک دکترا در رشتههای مختلف بودند.
6️⃣ آدم باشیم ... فرزاد باشیم و پیشکشکننده شادی ... همین و تمام!
#فرزاد_صفوی
#تقسیم_شادی
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/CvOwNlwt97G/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Forwarded from محمد درویش
🟢 زندگی چگونه معنا مییابد؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ با رئوف آذری، مهدی مجتهدی و حسین ورجاوند رفته بودیم به سلین؛ آبادبومی در دیار هورامان، سکونتگاهی زیبا در کنار سیروان - مهمترین رودخانه کردستان عزیز، تا از کارهای ارزشمند یک جوان متخصص گیاهشناس، محفوظ ادوای بازدید کرده و بتوانیم یک بهانه سرکردنِ زمستان جدید در زاگرس معرفی و حمایت کنیم.
2️⃣ کاک عارف ادوایی راننده یک نیسان آبی بود که ما را از سلین به ارتفاعات کوهسالان برد، حدود ۶ ساعت با او همسفر بودیم و پیوسته درنگ میکرد تا سیگاری دود کند! میگفت: روزی دو پاکت سیگار میکشد و ششصدهزارتومان در ماه برای این عادت هزینه میپردازد!
3️⃣ اتفاق عجیب اما آن بود که درگیر بحثهای محیطزیستی ما در پناهگاه کوهسالان شد و حدود دو ساعت لب به سیگار نزد و فقط با دقت گوش میکرد ... بقیه ماجرا را در کلیپ میتوانید تماشا کنید.
4️⃣ اراده کاک عارف برای ترک سیگار و رفتار تشویقی رئوف آذری عزیز، یک برگ جدید و فراموشنشدنی از زندگی ما را در این سفر رقم زد. همسر و دو دختر کاک عارف هم بسیار از رئوف قدردانی کردند و اینکه بتوانی یک خانواده را به صورت ناغافلکی چنین خوشحال کنی، خودش عین زندگی است! نیست؟
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/Rl9skXpvUzk
📚 @darvishnameh
1️⃣ با رئوف آذری، مهدی مجتهدی و حسین ورجاوند رفته بودیم به سلین؛ آبادبومی در دیار هورامان، سکونتگاهی زیبا در کنار سیروان - مهمترین رودخانه کردستان عزیز، تا از کارهای ارزشمند یک جوان متخصص گیاهشناس، محفوظ ادوای بازدید کرده و بتوانیم یک بهانه سرکردنِ زمستان جدید در زاگرس معرفی و حمایت کنیم.
2️⃣ کاک عارف ادوایی راننده یک نیسان آبی بود که ما را از سلین به ارتفاعات کوهسالان برد، حدود ۶ ساعت با او همسفر بودیم و پیوسته درنگ میکرد تا سیگاری دود کند! میگفت: روزی دو پاکت سیگار میکشد و ششصدهزارتومان در ماه برای این عادت هزینه میپردازد!
3️⃣ اتفاق عجیب اما آن بود که درگیر بحثهای محیطزیستی ما در پناهگاه کوهسالان شد و حدود دو ساعت لب به سیگار نزد و فقط با دقت گوش میکرد ... بقیه ماجرا را در کلیپ میتوانید تماشا کنید.
4️⃣ اراده کاک عارف برای ترک سیگار و رفتار تشویقی رئوف آذری عزیز، یک برگ جدید و فراموشنشدنی از زندگی ما را در این سفر رقم زد. همسر و دو دختر کاک عارف هم بسیار از رئوف قدردانی کردند و اینکه بتوانی یک خانواده را به صورت ناغافلکی چنین خوشحال کنی، خودش عین زندگی است! نیست؟
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/Rl9skXpvUzk
YouTube
قصه مردی که دیگر سیگار نمیکشد!
کاک عارف ادوایی، هموطنی از دیار سلین در اورامان.
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
#سیگار
#محمد_درویش
#mohammad_darvish
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
#سیگار
#محمد_درویش
#mohammad_darvish
Forwarded from محمد درویش
🟢 خبرِ خوب! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیوید یالوم که کتاب پرفروش "وقتی نیچه گریست" را در کارنامه خود دارد؛ در نظریه تاملبرانگیز خود میگوید: وقتی آدمها نقششان را در به وجودآوردن وضع ناگوار زندگی خود تشخیص دهند، این را نیز تشخیص میدهند که آنها و فقط خود آنها قدرت تغییردادن این وضعیت را دارند. به نظرم در ماجرای ابطال ساخت پتروشیمی در میانکاله، توفیق مردم محلی و فعالان محیطزیست در گرفتن حکم دادگاه مبنی بر غیرقانونی بودن ساخت سد خرسان سه، توقف توسعه طرح پالایشگاه اصفهان، تظاهرات گسترده در اردکان و اراک در اعتراض به بیعملی مسوولان برای حل خطر آلودگی هوا، پیشرفت امیدبخش پروژه تصفیهخانه بندرعباس، نجات کمنزیل از خطر انقراض در پاقلات، موفقیت طرح قرق الگن، احیای تالاب بینالمللی کمجان، حفاظت رویایی مردم از مایملک محیطزیستی کلمرز، آشتی مردم و لکلکها در درهتفی و دهها مورد دیگر میتوان نشانههای درستی این پندارینه را دید.
2️⃣ در عین حال اگر در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، زایندهرود، هورالعظیم، آلماگل، جازموریان، بختگان و پریشان موفق نبودهایم؛ اگر بیش از سی سال است که مردم رشت نتوانستهاند معضل ورود شیرابه و زباله به گوهررود و زرچوب را حل کنند؛ اگر غده چرکین کشفرود همچنان مشام مشهدیها را پس از بیست سال میآزارد؛ اگر تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به بوممحوری همچنان در حد یک آرزو باقیمانده است؛ اگر همچنان شاهد تخلیه نخالههای ساختمانی در اطراف شهرها هستیم و هرگز هیچ شهری نتوانسته تجربه درخشان هایده شیرزادی و یارانش در بازیافت هشتاددرصد زبالهها را تکرار کند ... باز هم گواهی بر درستی باور دیوید یالوم است.
3️⃣ شگفت آنکه یادمان باشد: آنچه یالوم میگوید، دستکم همه مسلمانها علیالقاعده باید خیلی زودتر از این روانشناس آمریکایی میدانستند! آنجا که در آیه یازده از سوره رعد میخوانیم: خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آن قوم خود را تغییر دهد. خلاصه اینکه نجاتدهنده را باید در آینه دید و مردم فقط کلاه از سر برای آنهایی برمیدارند که از دل مشکلات، جزماندیشیها، بیدادگریها، تمامیتخواهیها و کینهورزیها توانستهاند با متانت، شجاعت، اتحاد، درایت، صبوری و امید راهکارِ نجات ارایه داده و دانایی فردی را بیمنت به آگاهی پراقتدار ملی بدل کنند.
#نجات_دهنده_را_در_آینه_باید_دید
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ دیوید یالوم که کتاب پرفروش "وقتی نیچه گریست" را در کارنامه خود دارد؛ در نظریه تاملبرانگیز خود میگوید: وقتی آدمها نقششان را در به وجودآوردن وضع ناگوار زندگی خود تشخیص دهند، این را نیز تشخیص میدهند که آنها و فقط خود آنها قدرت تغییردادن این وضعیت را دارند. به نظرم در ماجرای ابطال ساخت پتروشیمی در میانکاله، توفیق مردم محلی و فعالان محیطزیست در گرفتن حکم دادگاه مبنی بر غیرقانونی بودن ساخت سد خرسان سه، توقف توسعه طرح پالایشگاه اصفهان، تظاهرات گسترده در اردکان و اراک در اعتراض به بیعملی مسوولان برای حل خطر آلودگی هوا، پیشرفت امیدبخش پروژه تصفیهخانه بندرعباس، نجات کمنزیل از خطر انقراض در پاقلات، موفقیت طرح قرق الگن، احیای تالاب بینالمللی کمجان، حفاظت رویایی مردم از مایملک محیطزیستی کلمرز، آشتی مردم و لکلکها در درهتفی و دهها مورد دیگر میتوان نشانههای درستی این پندارینه را دید.
2️⃣ در عین حال اگر در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، زایندهرود، هورالعظیم، آلماگل، جازموریان، بختگان و پریشان موفق نبودهایم؛ اگر بیش از سی سال است که مردم رشت نتوانستهاند معضل ورود شیرابه و زباله به گوهررود و زرچوب را حل کنند؛ اگر غده چرکین کشفرود همچنان مشام مشهدیها را پس از بیست سال میآزارد؛ اگر تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به بوممحوری همچنان در حد یک آرزو باقیمانده است؛ اگر همچنان شاهد تخلیه نخالههای ساختمانی در اطراف شهرها هستیم و هرگز هیچ شهری نتوانسته تجربه درخشان هایده شیرزادی و یارانش در بازیافت هشتاددرصد زبالهها را تکرار کند ... باز هم گواهی بر درستی باور دیوید یالوم است.
3️⃣ شگفت آنکه یادمان باشد: آنچه یالوم میگوید، دستکم همه مسلمانها علیالقاعده باید خیلی زودتر از این روانشناس آمریکایی میدانستند! آنجا که در آیه یازده از سوره رعد میخوانیم: خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آن قوم خود را تغییر دهد. خلاصه اینکه نجاتدهنده را باید در آینه دید و مردم فقط کلاه از سر برای آنهایی برمیدارند که از دل مشکلات، جزماندیشیها، بیدادگریها، تمامیتخواهیها و کینهورزیها توانستهاند با متانت، شجاعت، اتحاد، درایت، صبوری و امید راهکارِ نجات ارایه داده و دانایی فردی را بیمنت به آگاهی پراقتدار ملی بدل کنند.
#نجات_دهنده_را_در_آینه_باید_دید
#دلنوشته_های_محمد_درویش
Forwarded from محمد درویش
🟢 جای خالی زنان در رهبری جهان! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ وقتی نگاهی به تاریخ یکصدساله جهان میاندازیم، با شرمساری درمییابیم که بیش از ۹۹ درصد کل رهبران جهان، مرد بودهاند. در ایران البته این رقم ۱۰۰درصد بوده است! یعنی ما فقط یکدرصد وضعیتی شرمآورتر از جهان در طول یکقرن اخیر داشتهایم یا چی؟
2️⃣ حاصل مدیریت تقریباً تمامعیار مردانه در جهان همین نکبتی است که میبینیم؛ تلفات سالانه ۸میلیوننفری آلودگی هوا، کمبود یکمیلیاردنفری غذا، هزاران جنگ خانمانبراندازِ خونریز، نابودی ۳۰درصد ماهیان آب شیرین و تشدید خطر جهانگرمایی ...
3️⃣ شما فکر میکنید اگر زنان سهم بیشتری در قدرت داشتند، روزگار امروز زمینیها بدتر از اینی بود که الان هست؟
4️⃣ پاسخم منفی است. جهان به عطوفت، رواداری، پرهیز از خشونت، تحمل و بخشش نیاز دارد و زنان، فرشتگانِ مریی برای حرکت به سمت جهان عاری از خشونت، برابری و دیگردوستی موثر محسوب میشوند.
5️⃣ به زنان اعتماد کنیم، اجازه دهیم بدون احساس گناه و با امنیت و بدون ترس از شکست و اشتباه، تجربه کنند، مملکتداری را ...
6️⃣ زنان استعداد شگرفی برای غافلگیری ما دارند؛ درست است که شاید اجازه ندادهایم تا پیروزیهای پرشمار و چشمگیری را تجربه کنند، اما با شکستهایی که زنده و پرامید از آنها بیرون آمدهاند، همواره شگفتزدهمان کردهاند ...
7️⃣ شک ندارم جامعهای که در آن، زنان بیشتر دیده و شنیده شوند، پرنشاطتر، ایمنتر و خلاقتر است ...
https://t.iss.one/darvishnameh/12706
#زن
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ وقتی نگاهی به تاریخ یکصدساله جهان میاندازیم، با شرمساری درمییابیم که بیش از ۹۹ درصد کل رهبران جهان، مرد بودهاند. در ایران البته این رقم ۱۰۰درصد بوده است! یعنی ما فقط یکدرصد وضعیتی شرمآورتر از جهان در طول یکقرن اخیر داشتهایم یا چی؟
2️⃣ حاصل مدیریت تقریباً تمامعیار مردانه در جهان همین نکبتی است که میبینیم؛ تلفات سالانه ۸میلیوننفری آلودگی هوا، کمبود یکمیلیاردنفری غذا، هزاران جنگ خانمانبراندازِ خونریز، نابودی ۳۰درصد ماهیان آب شیرین و تشدید خطر جهانگرمایی ...
3️⃣ شما فکر میکنید اگر زنان سهم بیشتری در قدرت داشتند، روزگار امروز زمینیها بدتر از اینی بود که الان هست؟
4️⃣ پاسخم منفی است. جهان به عطوفت، رواداری، پرهیز از خشونت، تحمل و بخشش نیاز دارد و زنان، فرشتگانِ مریی برای حرکت به سمت جهان عاری از خشونت، برابری و دیگردوستی موثر محسوب میشوند.
5️⃣ به زنان اعتماد کنیم، اجازه دهیم بدون احساس گناه و با امنیت و بدون ترس از شکست و اشتباه، تجربه کنند، مملکتداری را ...
6️⃣ زنان استعداد شگرفی برای غافلگیری ما دارند؛ درست است که شاید اجازه ندادهایم تا پیروزیهای پرشمار و چشمگیری را تجربه کنند، اما با شکستهایی که زنده و پرامید از آنها بیرون آمدهاند، همواره شگفتزدهمان کردهاند ...
7️⃣ شک ندارم جامعهای که در آن، زنان بیشتر دیده و شنیده شوند، پرنشاطتر، ایمنتر و خلاقتر است ...
https://t.iss.one/darvishnameh/12706
#زن
#دلنوشته_های_محمد_درویش
Telegram
محمد درویش
🟢 معجزههای زنان! 🟢
📚 @darvishnameh
✍️ شک ندارم که هرقدر سهم زنان در ساختار مدیریت یک جامعه والاتر باشد، امنیت، برابری، رواداری، نشاط و خلاقیت بیشتر مجال پوستانداختن، صیقلیافتن و پیشبرندگی مییابد!
🧿 بیشتر خواهم نوشت ...
#زن
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
✍️ شک ندارم که هرقدر سهم زنان در ساختار مدیریت یک جامعه والاتر باشد، امنیت، برابری، رواداری، نشاط و خلاقیت بیشتر مجال پوستانداختن، صیقلیافتن و پیشبرندگی مییابد!
🧿 بیشتر خواهم نوشت ...
#زن
#دلنوشته_های_محمد_درویش
Forwarded from محمد درویش
🟢 درسی که از مصطفی ملکیان آموختم! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ یکی از برکتهای سفر به روستای گزیر در هرمزگان، امکان تجربه ناب همسفری با استاد مصطفی ملکیان بود؛ فیلسوف بزرگ، نامدار، شجاع و فرهیخته ایرانی که به طرز شگفتآور و تحسینبرانگیزی فروتن است و مشتاق یادگیری ...
2️⃣ به عکس نخست و سوم دقت کنید! بعد از ساعتها تاخیر پرواز برگشت بندرعباس به تهران که اغلب مسافران را به تنگ آورده بود، ایشان به مجرد نشستن در صندلی، شروع به مطالعه کردند و تازه با قلم، نکاتی را حاشیهگذاری میکردند! انگار لحظاتی دیگر باید امتحانی مهم را شرکت کرده و دیگر فرصت نیست ...
3️⃣ در طول این سفر، حتی یکبار پیش نیامد که ایشان نفر نخست باشند که وارد یا خارج شوند؛ به شدت با کودکان مهربان و همراه بودند و حتی پیش میآمد که لحظاتی ممتد با آنها مشغول گفتگو و بازی میشدند ...
4️⃣ و به احترام آنها که صندلی ندارند، همواره روی زمین مینشستند و از قبول بالش یا پشتی هم سرباز میزدند ...
5️⃣ انسانی با فراخنای ژرف معرفتی و دانشی بینرشتهای کمتر چون مصطفی ملکیان میتوان یافت. بخت یارم بود که از ۲۳ تا ۲۶ آذر ۱۴۰۳ این مهم را از نزدیک لمس کردم ... یادم نمیرود این شیوه سلوک را، این سرافرازی بیقیمت و بیرقیب را ... میکوشم تا شاگرد بهتری شوم ...
6️⃣ به قول محمدکاظم کاظمی، شاعر عزیز اهل افغانستان: سرافرازی نه متاعی است که ارزان برسد، سحر آن نیست که با بانگ خروسان برسد؛ سحر آن است که بیدار شود اقیانوس، سحر آن است که خورشید بگوید، نه خروس.
https://t.iss.one/darvishnameh/13158
#مصطفی_ملکیان
#درس_زندگی
#دلنوشته_های_محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ یکی از برکتهای سفر به روستای گزیر در هرمزگان، امکان تجربه ناب همسفری با استاد مصطفی ملکیان بود؛ فیلسوف بزرگ، نامدار، شجاع و فرهیخته ایرانی که به طرز شگفتآور و تحسینبرانگیزی فروتن است و مشتاق یادگیری ...
2️⃣ به عکس نخست و سوم دقت کنید! بعد از ساعتها تاخیر پرواز برگشت بندرعباس به تهران که اغلب مسافران را به تنگ آورده بود، ایشان به مجرد نشستن در صندلی، شروع به مطالعه کردند و تازه با قلم، نکاتی را حاشیهگذاری میکردند! انگار لحظاتی دیگر باید امتحانی مهم را شرکت کرده و دیگر فرصت نیست ...
3️⃣ در طول این سفر، حتی یکبار پیش نیامد که ایشان نفر نخست باشند که وارد یا خارج شوند؛ به شدت با کودکان مهربان و همراه بودند و حتی پیش میآمد که لحظاتی ممتد با آنها مشغول گفتگو و بازی میشدند ...
4️⃣ و به احترام آنها که صندلی ندارند، همواره روی زمین مینشستند و از قبول بالش یا پشتی هم سرباز میزدند ...
5️⃣ انسانی با فراخنای ژرف معرفتی و دانشی بینرشتهای کمتر چون مصطفی ملکیان میتوان یافت. بخت یارم بود که از ۲۳ تا ۲۶ آذر ۱۴۰۳ این مهم را از نزدیک لمس کردم ... یادم نمیرود این شیوه سلوک را، این سرافرازی بیقیمت و بیرقیب را ... میکوشم تا شاگرد بهتری شوم ...
6️⃣ به قول محمدکاظم کاظمی، شاعر عزیز اهل افغانستان: سرافرازی نه متاعی است که ارزان برسد، سحر آن نیست که با بانگ خروسان برسد؛ سحر آن است که بیدار شود اقیانوس، سحر آن است که خورشید بگوید، نه خروس.
https://t.iss.one/darvishnameh/13158
#مصطفی_ملکیان
#درس_زندگی
#دلنوشته_های_محمد_درویش