واکاوی دلایل مرزْ دریِ جوانان وطن
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5250
در سرزمینی که خون مردم را در سانتریفیوژها ریختیم تا قدرت مانورمان در عرصه بین الملل، سخن مان را بر کُرسی نشاندوسپس در داخل،با سیلی خواباندن درگوش همقطاران، مانور قدرت دادیم هر روز، ده ها وصدها و هزاران نوجوان و جوان وطن، که سرمایه های انسانی و شاید نمادین وطن بوده، هستند ومحتمل خواهند بود، خاک پاک گُهرسرزمین مان را ترک و با عبور از مرزها، به نوعی #مرز_دری، را جای پرده دری در پشت تریبون های قدرت، اختیار می کنند تا؛
اول، خود به آفتِ اخلاق دری شبه حافظان حریم، گرفتار نشوند
و
دوم نیز؛
صورت سُرخ خجل شان در برابر آینده ی خود و فرزندان احتمالی شان، قربانیِ سیلیِ قدرتِ اخلاق دریدگان، نشود!
و درحالی که شبکه های اجتماعی، صف چند ده نفری غربی ها را برای نجات یک کودک سرطانی مخابره می کنند(بازنمایی سوگیرانه)، کانال های خبری شهر ووطنم، اخبار مرحله ای کوچ شهروندان و سالگردِ مرگ در غربت کسان ده ها کولبر شهید در راه نان را که در دریاهای غربت
مدفون ومفقود شدند،
را یادآوری می کنند!
امروز، اولین ساعت جمعه هفتم آبان ماه، به جای استراحت و تفریح، به یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای دعوت بودم تا از دلایل کوچ تاریخی نوجوانان وجوانان شهرم و وطنم بگویم!
اما چه داشتم تا بازگویم ومتولیان وشهروندان ندانند!
در تضادی درونی، گرفتار بودم که ناچار، برخی دلایل را بر شمردم و در نهایت به راهکاری رسیدم؛
الف) ضعف حکمرانی خوب و سیاست های ایدئولوژی زده وناعادلانه
ب) عدم امکان بهره برداری از منابع زیرزمینی و عدم برخورداری از فرصت های روزمینی کار واشتغال
ج) فقر فرهنگی در نگهداشت وحمایت وپشتیبانی به گاه از جوانان
د)انتظارات بدون سقف جوانان ورؤیاپردازی های بدون پشتوانه نوجوانان
ه) غلبه تفکر مادیگرانه وهم سنگ نیز ضعف اعتماد به نفس و بی برنامگی وناامیدی جمعی
و)سلطه پذیری رسانه و فرهنگ قالبی وکادویی وارداتی آن
ز) فرار از هژمونی سنت به قیمت خزیدن در دام مدرنیت
ح) تأثیر پذیری از همسالان و چشم وهم چشمی های بیمارگون
ط) سودای تغییر و تحصیل علم و معرفت بشری
ی) آینده نگری و تمهید روزهای بهتر برای نسل بعدی
و..
راهکار:
جان ایزو، در کتاب «مسئولیت پذیری و به پا خاستن برای تغییر»، آورده است:«اگر ما دیگر، نگران کارهایی که دیگران انجام می دهند، نباشیم و[تنها] آنچه که، خودمان می توانیم، انجام دهیم، خواه ناخواه، تغییر اتفاق می افتد.اگر چشم امیدمان را بیرون، متوقف کنیم ونگاهی به درون بیندازیم[بی شک،محیط بیرون مان، تغییر می کند،نمی کند؟]
واخیر نگته ی راهکار،این که؛
«لازم است از جایگاه رسمی، فراتر رفت[چرا که] پاداش... به کسانی تعلق می گیرد که مصمم هستند تا کاری را که بزرگ تر از جایگاه و وظیفه شان است، انجام دهند.» جوانان وطن نیز، لازم است فراتر از راهکار کوچ، کاری کنند تا ضمن ماندن در وطن،حال خود و دیگری را بهبود بخشند..
فرصت باشد، در پست های بعدی، رهکارها را با مصادیقی دنبال خواهیم کرد🙏
•به نظر شما، چگونه می توان، این رسالت را انجام داد؟(درج نظر تکمیلی در کامنت)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#کوچ_دسته_جمعی
#مصاحبه
#دلایل
#راهکارها
#رسالت_ما
@sopskf
---
برای دریافت بهتر تصاویر، کلیک بفرمایید👇
https://www.instagram.com/p/CVnZHSYMRjJ/?utm_medium=copy_link
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5250
در سرزمینی که خون مردم را در سانتریفیوژها ریختیم تا قدرت مانورمان در عرصه بین الملل، سخن مان را بر کُرسی نشاندوسپس در داخل،با سیلی خواباندن درگوش همقطاران، مانور قدرت دادیم هر روز، ده ها وصدها و هزاران نوجوان و جوان وطن، که سرمایه های انسانی و شاید نمادین وطن بوده، هستند ومحتمل خواهند بود، خاک پاک گُهرسرزمین مان را ترک و با عبور از مرزها، به نوعی #مرز_دری، را جای پرده دری در پشت تریبون های قدرت، اختیار می کنند تا؛
اول، خود به آفتِ اخلاق دری شبه حافظان حریم، گرفتار نشوند
و
دوم نیز؛
صورت سُرخ خجل شان در برابر آینده ی خود و فرزندان احتمالی شان، قربانیِ سیلیِ قدرتِ اخلاق دریدگان، نشود!
و درحالی که شبکه های اجتماعی، صف چند ده نفری غربی ها را برای نجات یک کودک سرطانی مخابره می کنند(بازنمایی سوگیرانه)، کانال های خبری شهر ووطنم، اخبار مرحله ای کوچ شهروندان و سالگردِ مرگ در غربت کسان ده ها کولبر شهید در راه نان را که در دریاهای غربت
مدفون ومفقود شدند،
را یادآوری می کنند!
امروز، اولین ساعت جمعه هفتم آبان ماه، به جای استراحت و تفریح، به یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای دعوت بودم تا از دلایل کوچ تاریخی نوجوانان وجوانان شهرم و وطنم بگویم!
اما چه داشتم تا بازگویم ومتولیان وشهروندان ندانند!
در تضادی درونی، گرفتار بودم که ناچار، برخی دلایل را بر شمردم و در نهایت به راهکاری رسیدم؛
الف) ضعف حکمرانی خوب و سیاست های ایدئولوژی زده وناعادلانه
ب) عدم امکان بهره برداری از منابع زیرزمینی و عدم برخورداری از فرصت های روزمینی کار واشتغال
ج) فقر فرهنگی در نگهداشت وحمایت وپشتیبانی به گاه از جوانان
د)انتظارات بدون سقف جوانان ورؤیاپردازی های بدون پشتوانه نوجوانان
ه) غلبه تفکر مادیگرانه وهم سنگ نیز ضعف اعتماد به نفس و بی برنامگی وناامیدی جمعی
و)سلطه پذیری رسانه و فرهنگ قالبی وکادویی وارداتی آن
ز) فرار از هژمونی سنت به قیمت خزیدن در دام مدرنیت
ح) تأثیر پذیری از همسالان و چشم وهم چشمی های بیمارگون
ط) سودای تغییر و تحصیل علم و معرفت بشری
ی) آینده نگری و تمهید روزهای بهتر برای نسل بعدی
و..
راهکار:
جان ایزو، در کتاب «مسئولیت پذیری و به پا خاستن برای تغییر»، آورده است:«اگر ما دیگر، نگران کارهایی که دیگران انجام می دهند، نباشیم و[تنها] آنچه که، خودمان می توانیم، انجام دهیم، خواه ناخواه، تغییر اتفاق می افتد.اگر چشم امیدمان را بیرون، متوقف کنیم ونگاهی به درون بیندازیم[بی شک،محیط بیرون مان، تغییر می کند،نمی کند؟]
واخیر نگته ی راهکار،این که؛
«لازم است از جایگاه رسمی، فراتر رفت[چرا که] پاداش... به کسانی تعلق می گیرد که مصمم هستند تا کاری را که بزرگ تر از جایگاه و وظیفه شان است، انجام دهند.» جوانان وطن نیز، لازم است فراتر از راهکار کوچ، کاری کنند تا ضمن ماندن در وطن،حال خود و دیگری را بهبود بخشند..
فرصت باشد، در پست های بعدی، رهکارها را با مصادیقی دنبال خواهیم کرد🙏
•به نظر شما، چگونه می توان، این رسالت را انجام داد؟(درج نظر تکمیلی در کامنت)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#کوچ_دسته_جمعی
#مصاحبه
#دلایل
#راهکارها
#رسالت_ما
@sopskf
---
برای دریافت بهتر تصاویر، کلیک بفرمایید👇
https://www.instagram.com/p/CVnZHSYMRjJ/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک