بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
468 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
عصاره مهربانی

هفته قبل، با جمعی از دوستان، مهمان عزیز مهربانی بودیم که در مهرورزی کم مثال اند...

هربار که محضرشان می رسیم، کرور کرور مهربانی نصیب می بریم، از سفره خودمانی و دستپخت های خوش طعم و ویژه اش تا شوخ طبعی ها و نکته گویی های هوشمندانه اش، همه و همه، نشانگانی از خلوص در دوستی و مهربانی در رابطه باخود دارند...

البته ناگفته نماند که جمع دوستان همراه نیز، هریک خود، از بزرگ مهربانان روزگار بودند که بالشخصه، خوشه چین خرمن مهرشان بودم و شدم...
فاصله ی شام تا صبحانه ای، فرصتی ارزنده بود تا چکیده ای از فصل مهربانی ها را تجربه کنیم و جالب اینکه، صبحانه خداحافظی مان، مزین شد به چندلیوان آب پرتقال که عنوان #عصاره_مهربانی، برازنده اش بود...

#صلاح_الدین عزیر، هرچه ممکن و میسور بود در طبق اخلاص نهاده بود ولی #کاک_جمال عزیز به آن همه هم قانع نبود و اول صبحی آستین لطف بالازد و چندکیلو پرتقال مانده بر دیس میوه خوری را تک و تنها، شیره کشید و شهد عشق به دوست فزود و بزرگوارانه بر سفره میزبان و به کام مهمان نهاد...
چه خوبست در مهمانی نیز مهربانی را میزبان شد و درس نکته های مهر را برای همیشه در نکته نگاشت خاطرات دیرین، به یادگار گذاشت.

#مهربان باشیم که مهربانی، خود عصاره نیکی ها و بزرگی هاست و صدالبته همانست که در مسیر #صلح، پیشران و یار توسعه درون و برون و از نشانگان پراهمیت در راستای ادای #مسئولیت_اجتماعی است ..

سپاس بزرگ مهربانان و #عصاره_مهربانی شان را 👏🌷


#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#عصاره_مهربانی
#میزبان
#مهمان
@sopskf
------------
https://www.instagram.com/p/Bss4LEslUFE/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=18dj5c45j6nok
🔺حذف از جام جهانی یا جامعه جهانی؟

پهناورترین کشور جهان که مساحت آن به تنهایی بیش از یک قاره است، از حضور در جام جهانی فوتبال 2022 که در یکی از کشورهای میکروسکوپی دنیا برگزار می شود، محروم شده است!
میزبان قطر است با کمتر از 12000 کیلومتر مربع مساحت که در سال های اخیر به یمن منابع سرشار نفت و گاز و توان رسانه ای مناسب و سیاست خارجی متوازن، به قدرت نرم درخوری دست یافته و توانست میزبانی مهم ترین تورنمنت ورزشی دنیا را بگیرد.
مهمان مطرود هم روسیه است با بیش از 17میلیون کیلومتر مربع مساحت و منابع نفت و گاز فراوان و صنایع نظامی در تراز جهانی و هزاران کلاهک اتمی. اگر این کشور هیچ تلاشی نمی کرد، به یمن منابع غنی، خودبخود کشوری ثروتمند بود. اما بدشانسی آن وجود رهبری مستبد در راس حکومت و فقدان نهادهای سیاسی و مشورتی مشروع و موثر است. امری که باعث می شود، رهبر یکی از بزرگترین کشورهای جهان اشتباهی در حد صدام مرتکب گردد و گرفتار انزوا و تحریم هایی در حد یک کشور سرکش جهان سومی شود.
آنچه که روسیه در صد سال گذشته بدست آورده بود، پوتین در ده روز به باد داد و حالا قدرت نرم آن از قطر هم کمتر است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔺به بهانه سالروز تاسیس دانشگاه تهران

امروز هشتم خرداد، هشتاد و هشتمین سالروز تاسیس دانشگاه تهران بود: دانشگاه مادر، قلب تپنده تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر و ... بخشی از اوصاف این دانشگاهند. به نظر می رسد دانشگاه تهران در ابتدا بخشی از پروژه " شهر مدرن و متجدد " پهلوی بود. شهر و بویژه تهران به مثابه پایتخت کشور در قلب تجدد خواهی رایج آن زمان قرار داشت و دانشگاه هم مانند هتل، بیمارستان، پارک و خیابان، اهمیتی نمادین داشت.
اما به تدریج به نهادی اجتماعی تبدیل شد و در کانون مدرنیته ایرانی قرار گرفت.
اشتهار و اعتبار و وزانت این دانشگاه باعث گردید که هنجارهای آن به یک الگوی رفتاری پایدار و ارزشمند بدل و سایر دانشگاه هایی که به تدریج در سال ها و دهه های بعد پا گرفتند، آن را اقتباس نمایند
سوگمندانه در چند دهه اخیر این دانشگاه نیز از انحطاط و سیاست زدگی که دامن آموزش عالی را گرفت در امان نماند و به مرور از میراث و خاستگاه اولیه خود فاصله گرفت.
زوال " نهادمندی " دانشگاه در دو دهه اخیر بیش از پیش تشدید شد و عملا آن را به ساختمان و فضایی فیزیکی فروکاست و منزلت های متعالی آن را از بین برد. درست مانند مراکز خرید و " متروپل " ها و مال هایی که هر روز از گوشه و کنار کشور سر بر می آورند، دانشگاه هم به نوعی مرکز خرید تبدیل شد و از هر کوی و برزن و قصبه و روستایی سر برآورد: محل خرید مدرک، پایان نامه و عناوین دکترا و مهندس و استاد و ...
در واقع به سیاهه ای که فساد ساختاری آن ها را بلعید، می توان دانشگاه را هم افزود: زمین خواری، کوه خواری، رودخواری، جنگل خواری و دانشگاه خواری!
آنچه بر سر دانشگاه آمد، یک گسست و انقطاع نهادی تمام عیار بود بود. نهاد در قاموس جامعه شناختی آن به معنای هنجارها و قواعد معتبر و قابل تقلیدی که کنش جمعی را تسهیل و نسل ها پایدار می مانند، توسط منطق پول و مناسبات اقتصادی ناسالم منکوب گردید.
بر این اساس تاسیس دوباره دانشگاه به معنای ساخت ابنیه و عمارت و لابراتوار و کتابخانه و ...نیست، بلکه به معنی دمیدن روح "یونیورسیته" در کالبد بی جان و عاری از علم فضاهای فیزیکی موجود است.
موج گسترده مهاجرت نخبگان و دانش آموختگان که از آن به عنوان فرار مغزها نام برده می شود، گویای سرخوردگی از ساخنار آموزشی موجود است که نه تنها شایسته گزین نیست، بلکه در مرحله ورود به بازار کار قادر به تشخیص تفاوت علم و مهارت و خلاقیت با کاغذ پاره ای بنام مدرک نمی باشد.
وزیری که چند روز قبل پوتین را " دکتر پوتین " نامید، بیش از همه ابتذال فراگیر درون واژه دکتر را برملا کرد. تصور کنید مقامات ما بجای واژه های جناب و مستطاب و عالیجاه و ...به رهبران خارجی دکتر صدام و دکتر ترامپ و دکتر بن سلمان و ...بگویند.
به این فهرست زبان ندانی و دانش دیپلماتیک و سیاسی کم کثیری از دولتمردان را می توان افزود.
یکی از نخستین اقدامات چین هنگام اجرای اصلاحات دنگ شیائوپینگ و سیاست درهای باز اقتصادی در سال 1978، تاسیس دوباره دانشگاه بود. دنگ نه تنها صدها هزار دانشجوی برگزیده و نخبه را برای فراگیری علوم و فنون نوین راهی آکادمی های اروپای غربی و آمریکای شمالی کرد، بلکه کنکور سخت گیرانه چینی را با حذف همه سهمیه ها دوباره برقرار کرد. پیشتر گزینش سیاسی و ایدئولوژیک حزب کمونیست باعث شده بود که کرسی های دانشگاه عمدتا در اختیار فرزندان کادرهای ارتش خلق و خانواده های طبقه کارگر قرار گیرد و به اصطلاح شانس طبقات بورژوا و مرفه - گروه های متوسط - به حداقل برسد.
پس از آن که گزینش های سیاسی و عقیدتی مزبور جای خود را به ارزیابی های سخت گیرانه علمی و هوشی داد، به تدریج جایگاه چین در تولید علم و پیشتازی در علوم و فناوری های نوین ارتقا یافت و اکنون در این زمینه ها درگیر رقابتی سخت با ایالات متحده است.
مدل حکومتی و سازماندهی اجتماعی و سیاسی چین اصلا شایسته تحسین نیست، اما نحوه مواجهه آن با بیماری و انحطاط دانشگاه حتما جای آموختن دارد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔺صدای هویت مشترک ایرانی(2)

✔️چاره چیست؟ آیا می شود همه به مدل مطلوب روزنامه کیهان درآیند؟
وقتی جامعه تغییر می کند، آیا به زور و اجبار می توان آن را دوباره به صورت اول در آورد؟
جواب این پرسش ها خیر است. اما سیستم سیاسی با انعطاف پذیری و تطابق با شرایط، می تواند تغییرات را اندک اندک هضم و جذب و با جامعه همراه شود.
همه ما هر از گاهی " احراز هویت " می شویم، در دادگاه، بانک، فرودگاه، قطار، دفتر اسناد و ...وقتی با نشان دادن کارت ملی ثابت می کتیم که " خودمان " هستیم.
با کد ملی، هر یک از ما به یک عدد تبدیل می شویم تا رصد، کنترل و شمارش مان آسان شود!
کد ملی نه معیار شناسایی شهروندی، بلکه مطابق منطق مدرنیته ابزاری، نمودی از ریاضیاتی کردن هستی انسانی و تبدیل آن به اعداد است.
چه می شد اگر کد ملی صرفا یک عدد نبود و به معیار اصلی ایرانی بودن و شناسەی شهروندی آن تبدیل می شد!
پشت هر یک از این  اعداد ساکت و صامت، جهانی از معانی، رویاهای انسانی، نگاه به زندگی، عشق ها، تلقی های ویژه از جهان و انسان، زبان ها، قومیت ها و مذهب و دین ورزی های منحصر بفرد و ...وجود دارد.
حکومت یکبار و برای همیشه باید همه را احراز هویت کند و با سنجه قرار دادن کارت ملی بجای برندهای هویتی ایدئولوژیک، به کالبد بی جان این اعداد، جانی "ایرانی" و تازه ببخشد.
اگر در مجموعه های ریاضی به عنوان عدد، صاحب تشخص و شناسایی هستیم، در ساحت فرهنگ و قدرت و سیاست هم باید اینگونه باشیم.
✔️هم صدایی در خیابان، صدای هویت جدید ایرانی بود. هویتی که از پس رنج های مشترک بدنیا آمد. در این میان برخی رنج بیشتر و مضاعف کشیده اند، اما همه صدای هم را شنیدند و به احنرام هم کلاه از سر برداشتند.
" ایران سیاسی " به عنوان مجمعی از ایرانیان فارغ از زبان، مذهب، قومیت، جنسیت و ...در خیابان متولد و جا را به روی برداشت های تنگ نظرانه فرهنگی از مفهوم هویت ملی تنگ کرد.
این، لحظه تاریخی تحقق ایران برای همه ایرانیان بود.
جا دارد و باید این نغمه همساز از جانب دولت هم شنیده و ارج گذاشته و این فرصت کم نظیر، غنیمت شمرده شود.
جان دار کردن کد ملی، معنایی جز تحقق حقوق شهروندی و به منصه ظهور رساندن ایده ایران برای همه ایرانیان ندارد!
افغانی ها به هم وطن، " وطن دار " می گویند. وطن دار اما از ظرافت معنایی بیشتر و دلالت های واضح تری برخوردار است. وطن داران فقط هم وطن نیستند، بلکه دارای سهمی از وطن و حق احراز مالکیت بر این ملک مشاع  هم می باشند.
ایران باید کشور وطن داران باشد. اجتماعی از کسانی که علیرغم تفاوت در دیدگاه ها و زبان و مذهب و طبقه و جنسیت، در وطن داری سهیمند و این اصلی ترین تعلق هویتی آنان است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔺آیا حق با نیروی هوایی است!

بمباران امروز  مدرسەای در غزه با بیش از صد کشته، لحظەای دراماتیک در تاریخ روابط بین الملل است.
زمانی مائو تسه دونگ رهبر انقلاب چین می گفت؛ قدرت از لولەی تفنگ بیرون می آید. این سخن چند دهه آویزان گوش چریک هایی شد که در گوش و کنار جهان به امید دست یابی به نظمی عادلانه تر با دولت ها و دشمنانی به مراتب از خود بزرگ تر می جنگیدند.
این پند مائوئیستی گرچه هنوز رگه هایی از حقیقت در خود دارد، اما بدون یک اندرز کاربردی و تلخ مهم، بی معنا و انتزاعی خواهد ماند.

ایدەی مورد نظر این است: حق با نیروی هوایی است و برتری در آسمان دلیل حقانیت در نظام جهانی کنونی است.
استفاده از نیروی هوایی به مثابەی یک جنگ افزار دستکم قدمتی صد ساله دارد. اما در دهه های اخیر به یمن پیشرفت فزاینده عملا جای نیروهای دریایی و زمینی را گرفته است.
کسی که سلطان آسمان است، عملا حاکم زمین هم به شمار می رود.

اسرائیل در مقابل غزەی کوچک و گرسنە از یک برتری آتش بی انتها برخوردار است. بخش اعظم این برتری بخاطر جنگنده ها و بالگردها و پهپادهای فوق پیشرفتەی آن است.
تل آویو مگر به حکم ضرورت، از گسیل نیروی زمینی گریزان است و تحمل ریسک تلفات در میان سربازانش را ندارد.
چه برتری مطلقش در جنگ زمینی، رنگ می بازد و عدد عدم تقارن پیشگفته اندکی کوچک تر می شود.
آمریکا کار عراق و افغانستان را با بمب ها و موشک های هدایت شونده یکسره کرد و بجای تاکتیک محاصره و تصرف شهرها، از آسمان، زمین را پاکسازی نمود.
در قرەباغ پرندەها و پهپادهای ترکی و اسرائیلی، استحکامات و تجهیزات ارامنه را در هم کوبیدند و امکان پیش روی برق آسای نیروی زمینی را فراهم ساختند.
چند سالی است که نبرد قدیمی ترکیه و پ.ک.ک در کردستان ترکیه، به بمباران جنگنده های F16 و شکارهای مکرر پهپادهای بیرقدار تبدیل شده است.

بهاتەی اسرائیل برای کشتار امروز از طریق هوا، وجود جوخه های حماس در میان پناهندگان ساکن در مدرسەی تابعین است.
تالی منطقی این سخن این است: شهروندان اسرائیل چون از یک نیروی هوایی فوق پیشرفته برخوردارند، حق دارند  امنیت بیش تری دارا باشند.
این حقانیت مجوزی به اسرائیل است که در برابر یک کشتەی خود حداقل پنجاه فلسطینی را بکشد و با قابلیت های فناوارانه رهبر فلسطینی ها را هزاران کیلومتر دورتر به قتل برساند.
تا  موازنەی وحشت موجود بدون بهایی گزاف دستخوش تغییر نگردد.

تبدیل نیروی هوایی به یکی از ارکان نظام جهانی، نقش مهمی در شکل دادن به نظم سلسله مراتبی و ارباب و رعیتی کنونی داشته، اما ثبات آور و فیصله بخش نبوده است.
زمانی عبدالعزیز رنتیسی رهبر اسبق حماس می گفت: بمب گذاران انتحاری، F16 های ما هستند؛ کنایەای به نابرابری قدرت طرفین و تلاش برای موازنه سازی از رهگذر ابزارهای نامتعارف.
هنگامی که اسرائیل با کمک دیوار حائل و تمهیدات امنیتی دیگر، تقریبا پروندەی حملات انتحاری را مختومه کرد، حملات هفت اکتبر سر بر آورد.
در عراق و افغانستان هم شورش ها و مقاومت های چریک ها نگذاشت فتح نظامی آمریکا به پیروزی استراتژیک تبدیل شود و سرانجام باعث بیرون راندن آن شد.

به قول استفن والت نظریه پرداز روابط بین الملل، مردم و سرزمین های تحت ستم با بمباران و حملات هوایی نه تنها مرعوب نمی شوند، بلکه قساوت تکنولوژیک به برساختن هویت های سیاسی متخاصم و عرض اندام نیروهای زمینی می انجامد.

یکی از شعارهای معروف ابتدای انقلاب پیروزی خون بر شمشیر بود. مقصود این بود که شکست نظامی طرف مغلوب، لزوما به معنای سلب اعتبار و حقانیت آن در گذر زمان نیست.
این تفسیری درست است، اما منطقی تر آنست که گفته شود: در پهنەی زمان نه شمشیر قادر به پیروزی بر خون است و نه استعارەی پیروزی خون بر شمشیر، وجوه عینی و انضمامی فیصله بخش دارد.
اصل موضوع وجود تناقض های بزرگ در جهان بین الملل امروز است که جز با عنایت به گفتگو و مفاهمه قابل چاره نیست.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺ایران راستین در یک قاب

شهرام ناظری و کیخسرو پور ناظری کرد، لویس چکناواریان ارمنی، فرهاد فخرالدینی ترک و محمد رضا درویشی فارس در بزرگداشت هوشنگ کامکار سنندجی!

حال این تصویر رنگارنگ را در کنار شمای کلی ساختار قدرت قرار دهید: سیمایی یکدست از پیروان یک مذهب با شمایلی همسان و زبانی پالوده و یکسان!

قاب اول ایران مدنی و راستین است، قاب دوم ایران رسمی و دستچین!
میان این دو حبابی بزرگ وجود دارد. درست مانند حباب سکه و دلار و مسکن در اقتصاد.
حباب ها وقتی می آیند که تعادل عرضه و تقاضا بهم می خورد و بهای یک کالا از ارزش ذاتی آن بیشتر می شود.

حباب های سیاسی هم همینطورند. تسلط سیاست های هویتی که عمدتا از حباب های ایدئولوژی و کلیشەهای زنگار گرفتەی تاریخی ناشی می شود، فقط به تقسیم شهروندان نمی انجامد، حکومت را هم دچار خطای دید می نماید.

مردم در تعاملات اجتماعی تمایل اندکی برای دیدن یکدیگر از دریچەی هویت مذهبی دارند، اما قدرت از منظر حبابی ایدئولوژیک، بهایی گزاف به یک بعد از دهها مولفەی هویت ساز  می دهد.
دیدن مردم فقط از منظر هویت قومی و منزلت طبقاتی هم همینطور است.
ویدئو: سنندج مرداد 98
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1