#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۱۱۷
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
------------ #نگارش ۲۰ خرداد ۹۵
#ماه عسل مهربانان
امروز برای چندمین بار مخاطب برنامه ی " ماه عسل " شبکه ی سه سیما با اجرای " #احسان علیخانی" بودم!
علی رغم نقدهای منصفانه و غیرمنصفانه ای که بر آن برنامه و نیز دست اندرکارانش وارد شده و می شود،"#ماه عسل" برنامه ای است که می تواند در عرصه ی مهربانی ها،حرفی برای گفتن و پیامی برای انتقال داشته باشد...
امروز "کاک رسول" و "بدریه خان" از اربیل عراق در آن قاب جادویی ماه عسل دعوت بودند تا روایتی را به تصویر کشند تا #قهرمان رسول را معرفی کنند!
بیش از سی سال قبل#کاک رسول کورد آوراه در کرمان با #بدریه خان کورد آواره در گلستان، در ماه عسلی تلخ، پیوندزناشویی شان را جشن می گیرند!
بعد از خواستگاری و قبل از نامزدی،کاک رسول متوجه می شود که بدریه خان ازدواج اولی هم داشته ولی این امر مانع ازدواج شان نمی شود ولی آنچه در طول این سال ها،کاک رسول را عذاب می داده،داستان نوزاد بدریه خان از شوهر اولش و نیز داستان ساختگی سوختگی و فوت وی بوده است...
#کاک رسول خود می گوید:" از بس که عشق به بدریه خان در وجودم بود که ناراحتی گاه و بیگاه وی را با مشاهده نوزادان در آغوش مادران غیرقابل تحمل یافتم و در پی داستان کودک وی از شوهر اولش دوان شدم!هرچند خود"بدریه خان" باورش شده بود که دیگر "امید"ش زنده نیست!
سرنخی یافتم که گویا "کودک بدریه خان" زنده است و همین موجب شد تا ۸ بار مسیر اربیل در اقلیم کوردستان تا گلستان و مازندران را بپیمایم تا اینکه موفق به یافتن " امید" شدم"!
امروز با حمایت برنامه #ماه عسل، بعد از ۳۶ سال "#بدریه خان" و "#امید" که اینک مهندس نقشه کشی و صاحب یک فرزند بود،بهم رسیدند و "بدریه خان" فررند و عروس و نوه اش را به لطف مهربانی بسیار#کاک رسول هه ولیری، آن شوهر دوم مهربان تاریخ و آن ناپدری اسوه ی جهانی درآغوش کشید!و#مهندس امید نیز مادر واقعی و ناپدری مهربان و برادر و خواهر ناتنی اش را... 🌹🌹🌹👏
بارها گفته ام و می گویم که فضای زیست محیط پیرامونی ما مملو است از "مهربانان" و " مهربانی های بی مثال شان"، اما کاش و هزاران افسوس که هم شهروندان و هم رسانه ها بیش از آنکه در پی بازخوانی و بازنشر " مهربانی ها" و "مهربانان" باشند،در پی حوادث و اتفاقات نامهربان اند و این رویه مدت هاست که سیاست سیاست گزاران رسانه ای است و لاجرم روزی باید به همت سیل مهربانی"مهربانان" تغییرش داد...
درود بر مهربان #رسول هه ولیری و درود بر "احسان علیخانی و سایر دست اندرکاران برنامه ی #ماه عسل...🌹👏
------
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،توهم توطئه، خشم، تجاوز،ترور،قتل و کشتار،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم.
#نمونه ی ۱۱۷
#رئوف آذری
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
------------ #نگارش ۲۰ خرداد ۹۵
#ماه عسل مهربانان
امروز برای چندمین بار مخاطب برنامه ی " ماه عسل " شبکه ی سه سیما با اجرای " #احسان علیخانی" بودم!
علی رغم نقدهای منصفانه و غیرمنصفانه ای که بر آن برنامه و نیز دست اندرکارانش وارد شده و می شود،"#ماه عسل" برنامه ای است که می تواند در عرصه ی مهربانی ها،حرفی برای گفتن و پیامی برای انتقال داشته باشد...
امروز "کاک رسول" و "بدریه خان" از اربیل عراق در آن قاب جادویی ماه عسل دعوت بودند تا روایتی را به تصویر کشند تا #قهرمان رسول را معرفی کنند!
بیش از سی سال قبل#کاک رسول کورد آوراه در کرمان با #بدریه خان کورد آواره در گلستان، در ماه عسلی تلخ، پیوندزناشویی شان را جشن می گیرند!
بعد از خواستگاری و قبل از نامزدی،کاک رسول متوجه می شود که بدریه خان ازدواج اولی هم داشته ولی این امر مانع ازدواج شان نمی شود ولی آنچه در طول این سال ها،کاک رسول را عذاب می داده،داستان نوزاد بدریه خان از شوهر اولش و نیز داستان ساختگی سوختگی و فوت وی بوده است...
#کاک رسول خود می گوید:" از بس که عشق به بدریه خان در وجودم بود که ناراحتی گاه و بیگاه وی را با مشاهده نوزادان در آغوش مادران غیرقابل تحمل یافتم و در پی داستان کودک وی از شوهر اولش دوان شدم!هرچند خود"بدریه خان" باورش شده بود که دیگر "امید"ش زنده نیست!
سرنخی یافتم که گویا "کودک بدریه خان" زنده است و همین موجب شد تا ۸ بار مسیر اربیل در اقلیم کوردستان تا گلستان و مازندران را بپیمایم تا اینکه موفق به یافتن " امید" شدم"!
امروز با حمایت برنامه #ماه عسل، بعد از ۳۶ سال "#بدریه خان" و "#امید" که اینک مهندس نقشه کشی و صاحب یک فرزند بود،بهم رسیدند و "بدریه خان" فررند و عروس و نوه اش را به لطف مهربانی بسیار#کاک رسول هه ولیری، آن شوهر دوم مهربان تاریخ و آن ناپدری اسوه ی جهانی درآغوش کشید!و#مهندس امید نیز مادر واقعی و ناپدری مهربان و برادر و خواهر ناتنی اش را... 🌹🌹🌹👏
بارها گفته ام و می گویم که فضای زیست محیط پیرامونی ما مملو است از "مهربانان" و " مهربانی های بی مثال شان"، اما کاش و هزاران افسوس که هم شهروندان و هم رسانه ها بیش از آنکه در پی بازخوانی و بازنشر " مهربانی ها" و "مهربانان" باشند،در پی حوادث و اتفاقات نامهربان اند و این رویه مدت هاست که سیاست سیاست گزاران رسانه ای است و لاجرم روزی باید به همت سیل مهربانی"مهربانان" تغییرش داد...
درود بر مهربان #رسول هه ولیری و درود بر "احسان علیخانی و سایر دست اندرکاران برنامه ی #ماه عسل...🌹👏
------
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،توهم توطئه، خشم، تجاوز،ترور،قتل و کشتار،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم.
Forwarded from عکس نگار
🗝کمپین مهربانی های کوچک🔓🔒
🌷نمونه ۲۱۹🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
---------نگارش ۲۲# اردیبهشت ۹۶
🌷قهرمان مهربانی🌷
تصور عموم بر اینست که قلب های بزرگ در کالبد انسان های با تجربه وسالخورده جای خوش می کنند و این بزرگی سال است که بزرگی عقل را سبب می شود!
اما گاه تلنگری نیاز است تا برداشت ما و فهم ما اصلاح شود...
تنها ۱۲ سال سن دارد!
بی اسباب بازی پا گرفته و بی الگو، کدبانو شده و بی مادر، مادر شده اما باکره مادر!
هنوز دانش آموز بود که معلم هم شد!
دو برادر بزرگ تر دارد که یکی #کولبر_آرماتور بند است و دیگری #کولبر_فنرساز!
تعجب نکنید شب کولبراند و روز آرماتوربند و فنرساز!
اما زمستان یک پای ثابت کولبری بوده اند اگر رونقی در آن بوده باشد!
او فقط با ۱۲ سال سن، مادر این دو برادر و کدبانوی منزل مجردی شان نیز هست!
او همچنین کلاس ششم است و خانم معلم و مدیر مدرسه مریم هر روز درسی، او را بر نیمکت ها می بینند و #ته_نها خواهر ۵ ساله اش را نیز!
مجبور است #ته_نها را با خودش ببرد، چون تنها گذاشتن #ته_نها در خانه، برایش عذاب آور است!
او #مادر_ته_نها هم هست به اضافه دو برادرش نیز...
مدرسه که تعطیل می شود، کتاب و قلمش را در کیف می نهد و دست ته نها را می گیرد و سریع خود را به آشپزخانه که چه عرض کنم، تاریکخانه می رساند تا دوبرادرش را قوت نیمروزی دهد!
سخت تر اما شب هایی است که دو برادر به کولبری می روند!
تک و تنها با #ته_نها، خواهرش می ماند و در این برهوت تنهایی، در حاشیه روستابزرگ شهرستان، مجبور است لالایی ترس و اضظراب بخواند!
او و ته نها آرزویی ندارند و برادرکوچک نیز!
اما آن برادر بزرگ خانواده ۴ نفری بدون پدر و مادر، آرزویی بزرگ دارد😭
می پرسم، آرزوی بزرگت چیست؟!
گفت:" کولبری!"
گفتم چطور مگر؟!
گفت:" بعد از ریزش بهمن منطقه بیوران و فوت چند کولبر، عمویم که البته دور از ما نیز زندگی می کند، اجازه کولبری نداده و نمی دهد!
اما واقعا" تامین هزینه های منزل استیجاری برای مان دشوار است و آرزو دارم عموجان دیگر مزاحم مان نشود و بتوانیم شب ها، کولبری کنیم!
بغضم می ترکد و هق هق می گریم که منصور و آریا دلداری ام می دهند!
آخه مگر این هم آرزو می خواهد؟!!!
ما کجای دنیا واقع شده ایم و #سردشت، اولین شهر مسکونی قربانی شیمیایی جهان کجا؟!
اما بیشتر گریه ام برای اوست که می دانم در غیاب برادربزرگ مجبور می شود، شب ها را تنهای تنها، برای #ته_نها مادری کند!
از او می پرسم، سختت نیست وقتی دو برادر شب ها، تنهای تان می گذارند و می روند!
می گفت: "اوایل که این خانه استیجاری آمدیم بسیار می ترسیدم، اما الان دیگر به این تاریکخانه عادت کرده ام!"
می گویم با این زندگی، می خواهی به کجا برسی؟!
سرش را پایین می گیرد و می گوید: "به سلامتی و شعف برادران و خواهرم....."
اینجاست که ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک، در خود فرو می ریزد و از شرم حضور در محضر آن مهربانوی کدبانو، عرق شرم جاری می سازد...
چندتا از بر و بچه های شبکه فعالان مدنی ونیز کمپین مهربانی های کوچک و جمعیت امام علی(ع) نیز همراهند و می دانم آنان نیز حال و روز خوشی ندارند در مقابل #قهرمان_بزرگ_مهربانی، #مهربان_طوبی عزیز🌷⚘🌺
تندیس باید ساخت از این همه بزرگی همت و روح بزرگ #طوبی!
آن #مادر_کوچولویِ #مهربان_بزرگِ سردشتی...
🌷🌷🌷
#قهرمان_بزرگ
#مادر_کوچولو
#طوبی_تنها
#کولبر
#جمعیت_امام_علی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
🌷نمونه ۲۱۹🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
---------نگارش ۲۲# اردیبهشت ۹۶
🌷قهرمان مهربانی🌷
تصور عموم بر اینست که قلب های بزرگ در کالبد انسان های با تجربه وسالخورده جای خوش می کنند و این بزرگی سال است که بزرگی عقل را سبب می شود!
اما گاه تلنگری نیاز است تا برداشت ما و فهم ما اصلاح شود...
تنها ۱۲ سال سن دارد!
بی اسباب بازی پا گرفته و بی الگو، کدبانو شده و بی مادر، مادر شده اما باکره مادر!
هنوز دانش آموز بود که معلم هم شد!
دو برادر بزرگ تر دارد که یکی #کولبر_آرماتور بند است و دیگری #کولبر_فنرساز!
تعجب نکنید شب کولبراند و روز آرماتوربند و فنرساز!
اما زمستان یک پای ثابت کولبری بوده اند اگر رونقی در آن بوده باشد!
او فقط با ۱۲ سال سن، مادر این دو برادر و کدبانوی منزل مجردی شان نیز هست!
او همچنین کلاس ششم است و خانم معلم و مدیر مدرسه مریم هر روز درسی، او را بر نیمکت ها می بینند و #ته_نها خواهر ۵ ساله اش را نیز!
مجبور است #ته_نها را با خودش ببرد، چون تنها گذاشتن #ته_نها در خانه، برایش عذاب آور است!
او #مادر_ته_نها هم هست به اضافه دو برادرش نیز...
مدرسه که تعطیل می شود، کتاب و قلمش را در کیف می نهد و دست ته نها را می گیرد و سریع خود را به آشپزخانه که چه عرض کنم، تاریکخانه می رساند تا دوبرادرش را قوت نیمروزی دهد!
سخت تر اما شب هایی است که دو برادر به کولبری می روند!
تک و تنها با #ته_نها، خواهرش می ماند و در این برهوت تنهایی، در حاشیه روستابزرگ شهرستان، مجبور است لالایی ترس و اضظراب بخواند!
او و ته نها آرزویی ندارند و برادرکوچک نیز!
اما آن برادر بزرگ خانواده ۴ نفری بدون پدر و مادر، آرزویی بزرگ دارد😭
می پرسم، آرزوی بزرگت چیست؟!
گفت:" کولبری!"
گفتم چطور مگر؟!
گفت:" بعد از ریزش بهمن منطقه بیوران و فوت چند کولبر، عمویم که البته دور از ما نیز زندگی می کند، اجازه کولبری نداده و نمی دهد!
اما واقعا" تامین هزینه های منزل استیجاری برای مان دشوار است و آرزو دارم عموجان دیگر مزاحم مان نشود و بتوانیم شب ها، کولبری کنیم!
بغضم می ترکد و هق هق می گریم که منصور و آریا دلداری ام می دهند!
آخه مگر این هم آرزو می خواهد؟!!!
ما کجای دنیا واقع شده ایم و #سردشت، اولین شهر مسکونی قربانی شیمیایی جهان کجا؟!
اما بیشتر گریه ام برای اوست که می دانم در غیاب برادربزرگ مجبور می شود، شب ها را تنهای تنها، برای #ته_نها مادری کند!
از او می پرسم، سختت نیست وقتی دو برادر شب ها، تنهای تان می گذارند و می روند!
می گفت: "اوایل که این خانه استیجاری آمدیم بسیار می ترسیدم، اما الان دیگر به این تاریکخانه عادت کرده ام!"
می گویم با این زندگی، می خواهی به کجا برسی؟!
سرش را پایین می گیرد و می گوید: "به سلامتی و شعف برادران و خواهرم....."
اینجاست که ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک، در خود فرو می ریزد و از شرم حضور در محضر آن مهربانوی کدبانو، عرق شرم جاری می سازد...
چندتا از بر و بچه های شبکه فعالان مدنی ونیز کمپین مهربانی های کوچک و جمعیت امام علی(ع) نیز همراهند و می دانم آنان نیز حال و روز خوشی ندارند در مقابل #قهرمان_بزرگ_مهربانی، #مهربان_طوبی عزیز🌷⚘🌺
تندیس باید ساخت از این همه بزرگی همت و روح بزرگ #طوبی!
آن #مادر_کوچولویِ #مهربان_بزرگِ سردشتی...
🌷🌷🌷
#قهرمان_بزرگ
#مادر_کوچولو
#طوبی_تنها
#کولبر
#جمعیت_امام_علی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
بوسه دل با سیلی اُسامه
رئوف آذری*
یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود!
دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای #ذکری و #گل_نی است و دستان مهربانش، #معجون_عشق، بر صورت بچه های مدرسه می مالد... #اسامه، یکی از کودکان معصوم روستا بود که صورتش بد جوری پوست اندازی کرده بود به نحوی که در گونه سمت چپش، زخمی ایجاد شده بود...
مالیدن کرم با دستان پرمهر دکتر همان و عودکردن درد زخم همان و جمع شدن تمام درد در دستان اسامه همان...
اسامه از شدت درد، دستش را سیلی می کند و بالا می آورد تا بر صورت دکتر بکوبد!
مهربان دکتر ما، صورت پیش می آورد تا چون تلُمبه ای، #درد_متراکم_اسامه را تخلیه کند اما دست سیلی شده اسامه در هوا قفل می شود و لبانش غنچه می گردد و گریان در آغوش دکتر می خلد... #عشق را اگر بخواهیم معنا کنیم فاصله ای می شود ما بین #پیام_مهربانو_مینا_کامران و #سیلی_اسامه و #صورت_دکتر_ناصر_عمادی عزیز❤🌷 یا به تعبیری می توان گفت، معنای #عشق چیزی نیست جز:
#بوسه_دل
با
#سیلی_اسامه
از مسیر
#صورت
تا
#دل...
------
#عشق_بورزیم،❤🌷
#دوست_بداریم❤🌷
---------------------------------------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#هشت_بهشت
#بهشت_مهربانی
#مینا_کامران
#پیام_اینستاگرامی
#دکتر_ناصر_عمادی
#کرم_تیمارزدا
#معجون_عشق
#زخم_صورت
#سیلی_مهربانی
#آغوش_عشق
@sopskf
🔘باتشکر از مهربانو خانم دکتر ناظریان
-----------
*فعال صلح و مهربانی
دبیر کارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/Bqepq_BFnBx/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=2ykh517j1iqf
رئوف آذری*
یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود!
دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای #ذکری و #گل_نی است و دستان مهربانش، #معجون_عشق، بر صورت بچه های مدرسه می مالد... #اسامه، یکی از کودکان معصوم روستا بود که صورتش بد جوری پوست اندازی کرده بود به نحوی که در گونه سمت چپش، زخمی ایجاد شده بود...
مالیدن کرم با دستان پرمهر دکتر همان و عودکردن درد زخم همان و جمع شدن تمام درد در دستان اسامه همان...
اسامه از شدت درد، دستش را سیلی می کند و بالا می آورد تا بر صورت دکتر بکوبد!
مهربان دکتر ما، صورت پیش می آورد تا چون تلُمبه ای، #درد_متراکم_اسامه را تخلیه کند اما دست سیلی شده اسامه در هوا قفل می شود و لبانش غنچه می گردد و گریان در آغوش دکتر می خلد... #عشق را اگر بخواهیم معنا کنیم فاصله ای می شود ما بین #پیام_مهربانو_مینا_کامران و #سیلی_اسامه و #صورت_دکتر_ناصر_عمادی عزیز❤🌷 یا به تعبیری می توان گفت، معنای #عشق چیزی نیست جز:
#بوسه_دل
با
#سیلی_اسامه
از مسیر
#صورت
تا
#دل...
------
#عشق_بورزیم،❤🌷
#دوست_بداریم❤🌷
---------------------------------------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#هشت_بهشت
#بهشت_مهربانی
#مینا_کامران
#پیام_اینستاگرامی
#دکتر_ناصر_عمادی
#کرم_تیمارزدا
#معجون_عشق
#زخم_صورت
#سیلی_مهربانی
#آغوش_عشق
@sopskf
🔘باتشکر از مهربانو خانم دکتر ناظریان
-----------
*فعال صلح و مهربانی
دبیر کارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/Bqepq_BFnBx/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=2ykh517j1iqf
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
بوسه دل با سیلی اُسامه رئوف آذری* یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود! دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای…
بتهوون، سیمون بولیوار و برادران رایت
بهانه هایی برای صلح!
رئوف آذری*
@Raoufazari
۱• هفدهم دسامبر ۱۷۷۰م، شهر بن ازحوزه کلن آلمان، اولین گهواره مردی شد که بعدها، #پادشاه_سمفونی جهان لقب گرفت.
بتهوون برخلاف اجداد خود و سایر موسیقیدانان پیش از خود، بهجای کار برای کلیسا یا دربار، به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
بتهوون علی رغم ناشنوایی، شماری از آثارش، که در زمانی کوتاه و به فاصلهٔ نُه سال از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۱ خلق کرد، از لحاظ عظمت و ژرفا فراتر از آثار هر هنرمند دیگری در جهان شد؛ آنچنانکه هرگز نتوانستهاند در زمانی به این کوتاهی، آثاری به این عظمت بیافرینند.
۲•هفدهم دسامبر۱۸۳۰، شهر سانتامارتای کلمبیا، روح #قهرمان_ملی_آمریکای_جنوبی را بر اثر بیماری سل در برگرفت و این پایانی شد بر آغازی که بوی #آزادی می داد.
#سیمون_بولیوار، زاده کاراکاس ونزوئلا در حوزه امپراتوری اسپانیا، در اثر مجاهدت های استقلال طلبانه و روح سرشار از احساس آزادی، یکی از معدود کسانی بود که به #سلطه_استعماری_اسپانیا(سرزمین اجدادی اش) در آمریکای جنوبی پایان داد و کرسی ریاست جمهوری بزرگ کلمبیا(اکوادور،کلمبیا،پاناما و ونزوئلا) و سپس پروی شمالی(که به افتخار او بولیوی نام گرفت) را کسب کرد!
۳•هفدهم دسامبر ۱۹۰۳م. آرویل و ویلبر #رایت، دو برادر اهل اوهایو، بعد از سال ها شغل دوچرخه فروشی و دوچرخه سازی، اولین هواپیمای موتوردار جهان را اختراع کرده و به پرواز درآوردند.
پادشاه سمفونی جهان، قهرمان ملی آمریکای جنوبی و اولین مخترعان هواپیمای موتوردار، سه سوژه ای هستند که #تولد، #مرگ و ثبت #اختراع شان، با #هفدهم_دسامبر(مصادف با ۲۶ آذرماه امسال) به هم گره خورده است...
ذکر نکته نگاشتی از آنها را بهانه کردیم تا به نکته ای کلیدی برسیم و آن، اینکه:
"می توان ناشنوا بود ولی بهترین سمفونی عشق را نواخت!
می توان با سرزمینی، رابطه ای خونی داشت، اما سلطه اش را بر آزادی نپذیرفت!
می توان دوچرخه ساز بود ولی ره پرواز در آسمان را گشود..."
و صدالبته اگر این اراده ها را به کارگیریم، کائنات سمفونی #پادشاهی، ریاست بر جمهور آزادگان، ناخدای اقیانوس عشق و خلبان پرواز در اوج اسمان ها را پاداش مان خواهد داد...
#جسارت_عشق_ورزی و #مهربانی را درخود، بپروریم که #صلح_با_خود و #رهایی_از_یوغ_سلطه در گرو آنست...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#سواد_رسانه_ای
#بتهوون
#سیمون_بولیوار
#برادران_رایت
#سمفونی_پادشاهی
#قهرمان_آزادی
#مخترعان_پرواز
#آسمان_آبی_صلح
@sopskf
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای
**نقل تصویر از اینفوگرافیک
-----
https://www.instagram.com/p/Brf8iRSFGva/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=f8wx869dl063
بهانه هایی برای صلح!
رئوف آذری*
@Raoufazari
۱• هفدهم دسامبر ۱۷۷۰م، شهر بن ازحوزه کلن آلمان، اولین گهواره مردی شد که بعدها، #پادشاه_سمفونی جهان لقب گرفت.
بتهوون برخلاف اجداد خود و سایر موسیقیدانان پیش از خود، بهجای کار برای کلیسا یا دربار، به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
بتهوون علی رغم ناشنوایی، شماری از آثارش، که در زمانی کوتاه و به فاصلهٔ نُه سال از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۱ خلق کرد، از لحاظ عظمت و ژرفا فراتر از آثار هر هنرمند دیگری در جهان شد؛ آنچنانکه هرگز نتوانستهاند در زمانی به این کوتاهی، آثاری به این عظمت بیافرینند.
۲•هفدهم دسامبر۱۸۳۰، شهر سانتامارتای کلمبیا، روح #قهرمان_ملی_آمریکای_جنوبی را بر اثر بیماری سل در برگرفت و این پایانی شد بر آغازی که بوی #آزادی می داد.
#سیمون_بولیوار، زاده کاراکاس ونزوئلا در حوزه امپراتوری اسپانیا، در اثر مجاهدت های استقلال طلبانه و روح سرشار از احساس آزادی، یکی از معدود کسانی بود که به #سلطه_استعماری_اسپانیا(سرزمین اجدادی اش) در آمریکای جنوبی پایان داد و کرسی ریاست جمهوری بزرگ کلمبیا(اکوادور،کلمبیا،پاناما و ونزوئلا) و سپس پروی شمالی(که به افتخار او بولیوی نام گرفت) را کسب کرد!
۳•هفدهم دسامبر ۱۹۰۳م. آرویل و ویلبر #رایت، دو برادر اهل اوهایو، بعد از سال ها شغل دوچرخه فروشی و دوچرخه سازی، اولین هواپیمای موتوردار جهان را اختراع کرده و به پرواز درآوردند.
پادشاه سمفونی جهان، قهرمان ملی آمریکای جنوبی و اولین مخترعان هواپیمای موتوردار، سه سوژه ای هستند که #تولد، #مرگ و ثبت #اختراع شان، با #هفدهم_دسامبر(مصادف با ۲۶ آذرماه امسال) به هم گره خورده است...
ذکر نکته نگاشتی از آنها را بهانه کردیم تا به نکته ای کلیدی برسیم و آن، اینکه:
"می توان ناشنوا بود ولی بهترین سمفونی عشق را نواخت!
می توان با سرزمینی، رابطه ای خونی داشت، اما سلطه اش را بر آزادی نپذیرفت!
می توان دوچرخه ساز بود ولی ره پرواز در آسمان را گشود..."
و صدالبته اگر این اراده ها را به کارگیریم، کائنات سمفونی #پادشاهی، ریاست بر جمهور آزادگان، ناخدای اقیانوس عشق و خلبان پرواز در اوج اسمان ها را پاداش مان خواهد داد...
#جسارت_عشق_ورزی و #مهربانی را درخود، بپروریم که #صلح_با_خود و #رهایی_از_یوغ_سلطه در گرو آنست...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#سواد_رسانه_ای
#بتهوون
#سیمون_بولیوار
#برادران_رایت
#سمفونی_پادشاهی
#قهرمان_آزادی
#مخترعان_پرواز
#آسمان_آبی_صلح
@sopskf
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای
**نقل تصویر از اینفوگرافیک
-----
https://www.instagram.com/p/Brf8iRSFGva/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=f8wx869dl063
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
بتهوون، سیمون بولیوار و برادران رایت بهانه های برای صلح! رئوف آذری* @Raoufazari ۱• هفدهم دسامبر ۱۷۷۰م، شهر بن ازحوزه کلن آلمان، اولین گهواره مردی شد که بعدها، #پادشاه_سمفونی جهان لقب گرفت. بتهوون برخلاف اجداد خود و سایر موسیقیدانان پیش از خود، بهجای کار…
قربانی مرزي و قهرمان ملي، درنگی ببايد...
#رئوف_آذری
یک دلخوشی و دو دل ناخوشی!
دیروز مهربانویی این کلیپ و تصویر سوم را همرسانی کرد و شعفی در دل آفرید که وصف شدنی نبود..
چه این که؛
بیش از سی و چهار سال، از بمباران شیمیایی سردشت سپری می شود و اینک، به لطف معاونت فرهنگی و هنری شهرداری پایتخت، سردشت با تصویر متحرک در دل شهر و زیرپوست شهر، همسفر مسافران درون شهری تهران شده است و از این مظلومیت کم اقبالی، سلانه سلانه خارج می شود!
خیلی دلگزا بود که در موزه صلح تهران که عرفاً و قانوناً باید در سردشت می بود، حتی تابوت جنگ و گهواره صلح کودکان سردشتی هم چند سانتی متر مجال نمایش نیافتند و از چهره ی سردشت، جز تابلویی در گوشه ای از راهرو، سراغی نشود و نتوان گرفت!
دیروز اما،خبر گرفتم،سردشت در پایتخت، جریان یافته است و همسنگ نهال های بلوطش، روحی دیگر به شهر بخشیده است🙏
اما دو خبرِ متعاقب آن؛ یافتن جسد پنج کولبر کوردکورانی در منطقه ی صومای برادوست ارومیه و مرگ کرونایی مهرداد میناوند، ناوقت، دلخوشی مان را رو به سراب رهنمون شد...
حتی واژه ی کولبر هم، سوهان جان مان شده است چه برسد به مرگ دسته جمعی شان و از آن سوی با مهرداد نه از نزدیک بلکه از قاب جادویی تلویزیون، خاطرات مشترک دل انگیزی داشتيم
دلگزایی مرگ کولبران در بهمن برفی و مرگ مهرداد، بر سر که آوار شد، باز به لطف تک نگار خوشایند«قوی بودیم،قوی هستیم» در تابلوی برچسب شده در واگن های مترو، امید از کف نخواهیم داد و گرچه قهرمان پایتخت، ترند همرسانی شکسته و پنج ها و صدها قربانی مرزنشین، در ترند بی توجهی رسانه اجتماعی و ملی و مرکزی همچنان مبتلایند، اما در هموندی احساس و عاطفه ی مرزنشینان با مرکزنشینان، در باب قهرمان ملی، نکته هایی است که اگر در باب قربانیان مرزی هم چنان اقبالي بالعكس اتفاق افتد، قطع یقین، درمانی بر کرونای بی عدالتی خواهد شد و همین تک کنش ها، چون تک پوسترهای مترو، حال خوب کن خواهند شد، نخواهند شد؟!
سخت نیست،هست؟
آيا روزي مي رسد، كسي هم از اين همرساني، خبرمان كند؟
بسم ا...
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#همرساني_ها
#خوشایند_ناخوشايند
#متروی_هموندی
#مرگ_كولبران
#مرگ_مهرداد_ميناوند
#هموندي_احساس
#قهرمان_ملي
#قرباني_مرزي
---
*فعال صلح ومهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
@sopskf
--
https://www.instagram.com/p/CKk7o1wLhk3/?igshid=fqni8o9zamw5
#رئوف_آذری
یک دلخوشی و دو دل ناخوشی!
دیروز مهربانویی این کلیپ و تصویر سوم را همرسانی کرد و شعفی در دل آفرید که وصف شدنی نبود..
چه این که؛
بیش از سی و چهار سال، از بمباران شیمیایی سردشت سپری می شود و اینک، به لطف معاونت فرهنگی و هنری شهرداری پایتخت، سردشت با تصویر متحرک در دل شهر و زیرپوست شهر، همسفر مسافران درون شهری تهران شده است و از این مظلومیت کم اقبالی، سلانه سلانه خارج می شود!
خیلی دلگزا بود که در موزه صلح تهران که عرفاً و قانوناً باید در سردشت می بود، حتی تابوت جنگ و گهواره صلح کودکان سردشتی هم چند سانتی متر مجال نمایش نیافتند و از چهره ی سردشت، جز تابلویی در گوشه ای از راهرو، سراغی نشود و نتوان گرفت!
دیروز اما،خبر گرفتم،سردشت در پایتخت، جریان یافته است و همسنگ نهال های بلوطش، روحی دیگر به شهر بخشیده است🙏
اما دو خبرِ متعاقب آن؛ یافتن جسد پنج کولبر کوردکورانی در منطقه ی صومای برادوست ارومیه و مرگ کرونایی مهرداد میناوند، ناوقت، دلخوشی مان را رو به سراب رهنمون شد...
حتی واژه ی کولبر هم، سوهان جان مان شده است چه برسد به مرگ دسته جمعی شان و از آن سوی با مهرداد نه از نزدیک بلکه از قاب جادویی تلویزیون، خاطرات مشترک دل انگیزی داشتيم
دلگزایی مرگ کولبران در بهمن برفی و مرگ مهرداد، بر سر که آوار شد، باز به لطف تک نگار خوشایند«قوی بودیم،قوی هستیم» در تابلوی برچسب شده در واگن های مترو، امید از کف نخواهیم داد و گرچه قهرمان پایتخت، ترند همرسانی شکسته و پنج ها و صدها قربانی مرزنشین، در ترند بی توجهی رسانه اجتماعی و ملی و مرکزی همچنان مبتلایند، اما در هموندی احساس و عاطفه ی مرزنشینان با مرکزنشینان، در باب قهرمان ملی، نکته هایی است که اگر در باب قربانیان مرزی هم چنان اقبالي بالعكس اتفاق افتد، قطع یقین، درمانی بر کرونای بی عدالتی خواهد شد و همین تک کنش ها، چون تک پوسترهای مترو، حال خوب کن خواهند شد، نخواهند شد؟!
سخت نیست،هست؟
آيا روزي مي رسد، كسي هم از اين همرساني، خبرمان كند؟
بسم ا...
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#همرساني_ها
#خوشایند_ناخوشايند
#متروی_هموندی
#مرگ_كولبران
#مرگ_مهرداد_ميناوند
#هموندي_احساس
#قهرمان_ملي
#قرباني_مرزي
---
*فعال صلح ومهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
@sopskf
--
https://www.instagram.com/p/CKk7o1wLhk3/?igshid=fqni8o9zamw5
Instagram