روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
بخشى از كتاب #تاريخ_سرزمينم نوشته: #دکترزرین_کوب

پيش از يورش #اعراب.
باران ميامد، ميرقصيديم. باد ميوزيد، به خرمن گاه ميريختيم و میرقصیدیم.......
👆👆👆👆
@Roshanfkrane
روزي كه #شاه از تهران وارد فرودگاه اسوان #مصر شد،خبرنگاري از انور سادات پرسيد :
چگونه پادشاهي كه مردم كشورش او را بيرون كرده اند استقبال ميكنيد؟
انورسادات پاسخ داد:
#تاريخ پاسخ شما را ميدهد!
@Roshanfkrane
⭕️ برگي از #تاريخ تلخ ایران

#رضاشاه بزرگ می‌گوید :

ﻫـﻨﮕـﺎﻣﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﺁﻣــــﺪﻡ ؛
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺷﺖ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ روسیه ٫ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼِ ﮔﯿﻼﻥ٬ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺋﯿﺲ ‌جمهور ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺒﺮ ﭼﺎﭖ ﻣﯽﮐﺮﺩ... (این کار تجزیه طلبی و خیانت به ایران بوده است)

ﺩﺭ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﻣﺮﮐﺰﯼ، ﺍﻣﯿﺮ ﻣﻮﯾﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﮐﻮﻫﯽ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ...

ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ در دست ﺩﻭ ﻃﺎیفه ﺗﺮﮐﻤﻦ ﺑﻮﺩ...

ﺷﻤﺎﻝ ﻏﺮﺑﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻣﻌﺰﺯ ﺑﺠﻨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺍﯾﻞ ﺷﺎﺩﻟﻮ ﺑﻮﺩ...

ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﻭ ﻧﻮﺍﺣﯽ ﻫﻢ ﻣﺮﺯ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﻣﺎﮐﻮﺋﯽ ﺑﻮﺩ...

ﻏﺮﺏ ﺍﺭﻭﻣﯿﻪ ﻭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺁﻗﺎ ﺳﻤﯿﺘﻘﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻣﯽﮐﺮﺩ...

ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ در ﺩﺳﺖ عشایر ﺍﯾﻞ بزرگ ﺷﺎﻫﺴﻮﻥ ﻭ ﻫﻤﺪﺍﻥ در ﺩﺳﺖ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩ...

ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ ﺑﻠﻮﭺ ﻫﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ ﺳﺮﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﻮﭺﻫﺎ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﺯﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﺎﺭ ﺭﺳﺘﻢ ﺩﺳﺘﺎﻥ نیز ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ تجزیه شده ﺑﻪ ﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎﻥ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻥ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪ...


ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ استان ﻣﺴﺘﻘﻞِ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ، ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ ﻭﯾﺰﺍ میگرفتند ﻭ حاکم ﺁﻧﺠﺎ (شیخ خزعل زیر تحریک اعراب) ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻧﻤﯽﺩﺍﺩ... و خیال جداسازی خوزستان از ایران را داشت.

ﺗﺮﮐﻤﻦﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ...

ﻣﺮﮐﺰ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺤﻞ ﺟﻮﻻﻥ ﯾﺎﻏﯿﺎﻥ ﻭ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺷﻮﺭﺷﯽ ﺑﻮﺩ،

ﻧﺎﯾﺐ ﺣﺴﯿﻦ ﮐﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺑﺎﺝ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺟﻨﺎﯾﺘﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺍ ﻣﯽﺩﺍﺷﺖ...!

رضاخان جوزدانی و جعفرقلی خان چرمهینی در نجف آباد و لنجان(اصفهان) به راهزنی مشغول بودند

ﺷﻤﺎﻝ ﮐﺸﻮﺭ در ﺩﺳﺖ ﺭﻭﺱ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ جنوب ﺩﺳﺖ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎ!

ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﺎﭖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣـﻖِ ﺗـﻮﺣـّﺶ، ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ...

ﺗﺮﺍﺧﻢ ﻭ ﺳﻮﺯﺍﮎ ﻭ ﻣﺎﻻﺭﯾﺎ نه ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﻌﺎﺩِ ﯾﮏ "ﮐﺸﻮﺭ" ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ...

%95 ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺸﯿﻦ ﯾﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ،ﺁﻥ ﺍﻧﺪﮎ ﺷﻬﺮﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﯽ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ...

%98 مردم ، ﺳﻮﺍﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ و ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ...

ﺭﺍﻩ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩ...
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﯿﺮﻓﺘﻨﺪ...

ﺍﺭﺗﺶ ﻭ ﺑﺎﻧﮏ ﻭ ﺷﯿﻼﺕ ﻭ ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻤﺮﮎ ﻭ ... در ﺩﺳﺖ ﺍﺟﻨﺒﯽ ﺑﻮﺩ...

ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺿﺮﺑﺖ ﺁﺧﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ بودند ، ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﻮﺏ...؟!

ﻭ ....
ﻫـﻨﮕـﺎﻣـﯽ ﮐـــﻪ ﻣـﻦ ﻣـﯽﺭﻓـــﺘﻢ :

برای ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﯽ ﻭ ﺳﭙﻪ ، ﺍﺭﺗﺶ ﻧﻮﯾﻦ ، (ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ،ﻫﻮﺍﯾﯽ،ﺯﻣﯿﻨﯽ)

ﺭﺍﺩﯾﻮ ، ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻧﯽ ، ﺭﺍﻩ ﺁﻫﻦ ﺳﺮﺍﺳﺮﯼ ، ﺻﻨﺎﯾﻊ، ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺘﺎﻥ، ﮊﺍﻧﺪﺍﺭﻣﺮﯼ و پلیس، ﺩﺍﻧﺸﺴﺮﺍﯼ ﻋﺎﻟﯽ ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ملی، ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺳﺎﺯﯼ ، ﺛﺒﺖ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ، ﺑﯿﻤﻪ ، ﻣﻮﺯﻩ ، فرودگاه ، ﻓﺪﺭﺍﺳﯿﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻭ..... ساخته بودم

ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯﺍﺕ استعماری ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻟﻐﻮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ...

ﺯﻧﺎﻥ که نیمی از جمعیت بودند فعالانه ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ...

ﻋﺸﺎﯾﺮﺍﺳﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ،ﺧﺎنﺴﺎﻻﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ،

ﺩﺍﺩﮔﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗﻀﺎ ﮐﻪ ﺍﻭﻗﺎﻑ ﻭ ﻣﮑﺘﺐﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪِ ﺍﺣﯿﺎﯼ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 16 ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻧﻔﺖ ﺑـﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ...!

به شما القا کردند که ﺑﻪ ﻣﻦ بگویید؛ ﺑﯽﺳﻮﺍﺩِ ﻗﻠﺪﺭ !؟ِ ﺗﺮﯾﺎﮐﯽ؟!

ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺑﯽﺳﻮﺍﺩ بودم اما دانشگاه تهران را ساختم. ... ﻭ ﻗﻠﺪﺭ ﺑﻮﺩﻡ اما ارتش منظم را برای ایران ساخته و تجهیز کردم، من ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ تریاک ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﮐﺮﺩم ﺗﺮﯾﺎﮐﯽ ﺑﻮﺩﻡ؛


حال بگویید....
ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥِ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾـﺮﺍﻥ ﭼـﻪ ﮐﺮﺩﯾﺪ...!؟.

هنگامی که مامور انگلیسی مرابرای تبعید به جزیره موریس در آفریقای جنوبی سوار بر کشتی کرد پرسید: نگرانی؟

من پاسخ دادم: نه، من دانشگاه تهران را ساختم تا جوانان ما با آگاهی و دانش با استعمار انگلیس مبارزه کنند

مامور انگلیسی گفت: ما هم در قم حوزه علمیه ساختیم که هرچه دانشگاهیان ببافند، آخوندها پنبه کنند...


هر انكس که ناموخت از روزگار
ديگر هيچ ناموخت زآموزگار

به پاس خدماتش
روانش شاد و یادش گرامی🌺

@Roshanfkrane
آیا تاريخ تحریف شده است؟!

در اين مقاله نویسنده تنها به
نحوه و مكان ضربت خوردن
امام على (ع) ميپردازد

#منبع: منتهی الآمال جلد یکم صفحه ٢٠٧ اين داستان بطور جدى و واقعى در "كتاب منتهى الآمال" نوشته شده است و در "سريال امام على" ساخته حكومت ايران نيز اين نكات را ديده ايد و آخوندها در كانالها وسايتهايشان نيز همين را نوشته اند...

اما ما برای یافتن واقعیت این اتفاق،(ضربت خوردن حضرت علی) با نگاهی به چند کتب معتبر از نویسندگان نامدار در صدر اسلام دریافتیم🤔

یکی از "معتبرترين كتب تاريخ" در مورد وقايع صدر اسلام يعنى كتاب #تاريخ_طبرى يا تبرى سرى زدیم.
محمد بن جرير تبرى (اهل تبرستان) كه اعراب آنرا طبرى مينويسند در تاريخ معروف خود در جلد ششم صفحه ٢٦٨٣ شرح داده؛

يكى دیگر از معتبرترين كتب تاريخى مسلمانان كتاب #طبقات_واقدى، نوشته شده توسط "ابن سعد واقدى" ميباشد كه درارى اعتبار بسيارى در ميان مورخان است.اين كتاب هم در جلد سوم صفحه ٢٩ در مورد واقع آن شب شرح داده؛

#يعقوبى از "مورخين نامدار مسلمان" در كتابش كه #تاريخ_يعقوبى نام دارد در جلد دوم صفحه ١٣٨ هم سر زدیم؛همگی اینها شرح مشابه ی از واقعی ان شب دادن👇

#عبدالرحمن_ابن_ملجم بر در مسجد ايستاد و على در تاريكى صبحدم بيرون آمد. پس مرغابيانى كه در خانه بودند در پى او رفتند و بر جامه اش آویختند، پس گفتند: "صوائح تتبعها نوائح “ يعنى: فرياد كنندگانى كه نوحه گرانى در پى آنهاست”

و سر خود را از دريچه مسجد داخل كرد، و فریاد زد نماز نماز سپس ابن ملجم شمشيرى بر سرش نواخت، پس افتاد و فرياد زد بگيريدش!!! نه محرابى در كار بود و نه فزت و رب الكعبه اى...🤔

حال میخواهیم به #مهمترین كتب تاريخى اسلام سر بزنیم و به برخى ديگر اشاره کنیم؛ كتاب ديگرى که موضوع ضربت خوردن حضرت على را نوشته است،

كتاب "الكامل فى التاريخ" نوشته #ابن_اثير ميباشد كه گرايشات شديد #شيعى دارد و نمى توان وى را به مخالفت به آل على متهم كرد،وى در در جلد پنجم كتابش در صفحات ٢٠٠٠-٢٠٠١ در اين مورد چنين مينويسد:

اينان در برابر پيشگاهى كه على از آن براى نماز بيرون مى آمد فرو (به كمين) نشستند،چون على بيرون آمد فرياد بزد اى مرد نماز نماز و بدستش تازيانه اى بود، "شبيب" او را با شمشير بزد ولى شمشير او به طاق گير كرد ولى #ابن_ملجم شمشيرش را بر فرق على فرود آورد و فرياد زد فرمانروايى از آن خداست نه تو على و نه يارانت!!!

خوب ديديد كه ابن اثير هم نيز نامى از محراب نياورده بود🤔

يكى دیگر از مورخان بزرگ تاريخ اسلام ابن خلدون نام دارد #ابن_خلدون در تاريخ بسيار معروف خود به نام "تاريخ العبر" در جلد اول ص ٦٣٧ درباره اين حادثه چنين ميگويد:

#ابن_ملجم با شبيب و وردان وارد مسجد شد و در برابر آن در كه على از آن به نماز مى آمد نشستند،چون على از در درآمد و مردم را به نماز فراخواند،
شبيب شمشير خود بالا برد ولى بر طاق در برخورد در اين حين #ابن_ملجم با شمشير بر پيشانى على زد و فرياد زد الحكم لله لا لك يا علي و لا لاصحابك…

همانند همين داستان در #مروج_الذهب، نوشته ى ابولحسن على بن حسين مسعودى در جلد اول صفحات ٧٧١-٧٧٢- ٧٧٣ نيز آمده است و اينكه پس از آن ضربت على فرياد ميزد بگيريدش.

در اينجا دوباره تاكيد ميكنم كه هم ابن اثير و هم مسعودى گرايشات شديد شيعى داشته اند و نميتوان به آنها انهام مخالفت با آل على را زد.

اين كتاب از مهمترين "كتب تاريخى مسلمانان" است كه در اوائل قرن چهارم تأليف شده است و محققان و تاريخ دانان اعتبار زيادى براى اين كتاب و نويسنده آن كه از بزرگترين سيره نويسان مسلمان است، قائل ميباشند.

خوب همانطور كه در اين كتب معتبر تاريخى ثبت شده است، امام على در حياط مسجد و تازيانه بدست، ضربت خورده است و نه در محراب.
و بازهم ديديد كه مورخين ذكر كرده اند كه ايشان پس از آن ضربت فرياد ميزد بگيريدش...
#جالب
#تاریخ
#مذهبی
🆔👉 @Roshanfkrane
دیوار تاریخی گرگان که مار سرخ نیز نامیده میشود، به عنوان طولانی‌ ترین اثر معماری ايران باستان که در زمان پیروز اول ساسانی برای جلوگیری از هجوم هپتالیان کشیده شد، بزرگترين دیوار دفاعى جهان بعد از ديوار چين است!

در زمان پيروز اول ساسانى خشکسالی و قحطی بزرگى در ایران روی داد كه هفت سال طول كشيد. پيروز براى حفاظت از مردمش فرمان داد تا ماليات را كاهش دهند، از کشور های همسایه غله و آذوقه وارد كرد و با نظارت در توزیع خواربار برای رفاه مردم کوشید و كشور را نجات داد.

📚از کتاب #تاريخ ايران #باستان از عبدالحسين زرينكوب
🆔👉 @Roshanfkrane
رجال سياسى ما
بايست به دسايس و
منفعت طلبى هاى خود خاتمه دهند!

و بالاخره دريابند كه با سيم و زر
مى توان همه چيز را در يَدِ خود داشت،
الّا #سجاياى_اخلاقى و البته كه
#شهروندان را...!


#تاريخ_جنون
#ميشل_فوكو
#مطالعه
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران

هنگامى که #اسکندر_مقدونی وارد قلمرو ایران شد، دیوارهایی عجیبى را بر بستر رودخانه ها دید و سریعا دستور داد تخریب شوند، زیرا خیال میکرد استحکامات دفاعی هستند، چون تا آن زمان سد و آب بندهای عظیم ندیده بود!!

📚 #تاريخ ايران #باستان
اثر
#حسن_پيرنيا ( استاد #پیرنیا )

@Roshanfkrane