#اجرای_حدود_در_عصر_غیبت
🤔#پرسش
شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امینالاسلام طبرسی، قطبالدین راوندی، یحییبنسعید الحلّی و ابنفهد حلی #اجرای_حد را وظیفۀ #امام و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب #خاص) منحصر دانستهاند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، #عدم_جواز #اقامۀ_حد در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع #جمیع مسلمانان از یکسو و اجماع #شیعیان ازسویدیگر استناد میکند. ابن ادریس معتقد است این #اجماع_عام و #خاص تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته میشود و #اخبار_واحد چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به #جواز اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز #خبر_واحد ندارد.
❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمیتوانند جواب این متن را بدهند
حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است .
🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛
❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست».
📚الفقیه ج 4 ص 71
👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است .
❕امام صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛
« در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى كند و در حلال وحرام ما مى نگرد و احكام ما را مى شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما #حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست »
📚الکافی ج 1 ص 67
👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است .
❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛
« اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده اند. درصورتى كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.»
📚مقنعه 810
👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى گويد ؛
« [امامان معصوم] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است] به فقيهان شيعه واگذار كرده اند و از مردم خواسته اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند »
📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261.
❕علامه حلی نیز می آورد ؛
« حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست».
📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امینالاسلام طبرسی، قطبالدین راوندی، یحییبنسعید الحلّی و ابنفهد حلی #اجرای_حد را وظیفۀ #امام و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب #خاص) منحصر دانستهاند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، #عدم_جواز #اقامۀ_حد در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع #جمیع مسلمانان از یکسو و اجماع #شیعیان ازسویدیگر استناد میکند. ابن ادریس معتقد است این #اجماع_عام و #خاص تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته میشود و #اخبار_واحد چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به #جواز اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز #خبر_واحد ندارد.
❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمیتوانند جواب این متن را بدهند
حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است .
🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛
❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست».
📚الفقیه ج 4 ص 71
👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است .
❕امام صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛
« در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى كند و در حلال وحرام ما مى نگرد و احكام ما را مى شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما #حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست »
📚الکافی ج 1 ص 67
👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است .
❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛
« اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده اند. درصورتى كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.»
📚مقنعه 810
👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى گويد ؛
« [امامان معصوم] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است] به فقيهان شيعه واگذار كرده اند و از مردم خواسته اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند »
📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261.
❕علامه حلی نیز می آورد ؛
« حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست».
📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526
🔸ادامه 👇
#اجرای_حد_زانی_در_ملا_عام
🤔#پرسش
❔ آیا میدانستید در اسلام٬ هتک حیثیت شخص در حین اجرای حکم شلاق ثواب دارد؟!
▪️آیت الله فاضل لنکرانی از فقهای بنام عالم تشیع میگوید:
اجرای حدود در ملاعام مشروع است و حضور عدهای برای دیدن عذاب مجرم٬ اگر واجب نباشد٬ مستحب است و بعضی قائل به وجوب آنند!
لازم به ذکر است که این فتوای آیت الله٬ دقیقا برگرفته از آیهی قرآن است:
◾️سوره نور - آیه۲
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
◼️#ترجمه: زن و مرد زناكار را هر يك صد ضربه شلاق بزنيد. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، در اجرای حكم خدا نسبت به آن دو مبادا دچار ترحم شوید! و بايد كه به هنگام شكنجه كردنشان گروهى از مؤمنان حاضر باشند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣کسی که متجاهر به فسق است ، یعنی در برابر دیگران دست به ارتکاب معصیت می زند ، حرمت و احترامی ندارد چرا که خودش حیثیت خود را با گناه علنی که انجام داده بر باد داده است .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« هنگامى كه گنه كار تجاهر به گناه كند احترام او سلب مى شود »
📚وسائل الشیعه ج 12 ص 289
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« سه كس احترام ندارند ؛ بدعتگزار، پيشواى ظالم و گنه كار متظاهر به گناه »
📚قرب الاسناد ص 82
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
« آيا از بردن نام فاجر كه مردم او را بشناسند باز مى ايستيد؟ فاجر را با اعمال و كردارش معرفى كنيد، تا مردم از او بر حذر باشند »
📚میزان الحکمه ج 8 ص 586
👌بنابراین زناکاری که در ملاعام و در برابر انظار دیگران ، دست به زنا می زند و شاهدانی که ناظر عمل او بوده اند به زنای او شهادت می دهند ، خودش پرده احترام و هیثیت خود را دریده است و اجرای علنی حد او ، تنبیهی بر پرده دریش و سبک شمردن گناه محسوب می شود .
2⃣اگرچه زناکار متجاهر ، حرمت و احترامی ندارد ، اما باز خداوند ستار ، حکم نکرده است که اجرای حد او باید در جمع چند هزار نفری یا حتی چند صد نفری یا چند ده نفری، صورت گیرد ، و اگر فرمود گروهی از مومنین باید شاهد اجرای حد باشند ( نور 2) ، روایاتی که در تفسیر آیه وارد شده است ، تصریح کرده اند که حداقل حضور یک نفر از طائفه مومنین برای شهادت اجرای حد کافی است .
👌علی علیه السلام فرمود ؛ « الطائفه واحد » « از طائفه مومنین یک نفر هم شاهد باشد کافی است »
📚التهذیب ج 10 ص 150 _ وسائل الشیعه ج 28 ص 93
👌و فرمود ؛
« طائفه مومنین ، شامل یک تا ده تن می شود ( حد اقل ، شهادت یک نفر کافی است )»
📚مستدرک الوسائل ج 18 ص 49 _ دعائم الاسلام ج 2 ص 451
❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛
« در معنای طائفه مومنین که باید شاهد اجرای حد باشند ، از امام باقر علیه السلام
روایت شده است که اقل و کمترین آن یک نفر است »
📚مجمع البیان ج 7 ص 197
3⃣در تفسیر نمونه نیز در رابطه با حکم مذکور چنین می خوانیم ؛
❕« دستور حضور جمعى از مؤمنان در صحنه مجازات است چرا كه هدف تنها اين نيست كه گنهكار عبرت گيرد، بلكه هدف آنست كه مجازات او سبب عبرت ديگران هم شود، و به تعبير ديگر ، با توجه به بافت زندگى اجتماعى بشر، آلودگيهاى اخلاقى در يك فرد ثابت نمى ماند، و به جامعه سرايت مى كند، براى پاكسازى بايد همانگونه كه گناه برملا شده مجازات نيز برملا گردد.
👌 به اين ترتيب اساس پاسخ اين سؤال كه چرا اسلام اجازه مى دهد آبروى انسانى در جمع بريزد روشن مى شود، زيرا ما دام كه گناه آشكار نگرديده و به دادگاه اسلامى كشيده نشده است « خداوند ستار العيوب »راضى به پرده درى نيست اما بعد از ثبوت جرم و بيرون افتادن راز از پرده استتار، و آلوده شدن جامعه و كم شدن اهميت گناه، بايد به گونه اى مجازات صورت گيرد كه اثرات منفى گناه خنثى شود و عظمت گناه به حال نخستين باز گردد.
❕اصولا در يك جامعه سالم بايد « تخلف از قانون » با اهميت تلقى شود، مسلما اگر تخلف تكرار گردد آن اهميت شكسته مى شود و تجديد آن تنها با علنى شدن كيفر متخلفان است. اين واقعيت را نيز از نظر نبايد دور داشت كه بسيارى از مردم براى حيثيت و آبروى خود بيش از مساله تنبيهات بدنى اهميت قائلند، و همين علنى شدن كيفر ترمز نيرومندى بر روى هوسهاى سركش آنها است »
📚تفسیر نمونه ج 14 ص 360
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
🤔#پرسش
❔ آیا میدانستید در اسلام٬ هتک حیثیت شخص در حین اجرای حکم شلاق ثواب دارد؟!
▪️آیت الله فاضل لنکرانی از فقهای بنام عالم تشیع میگوید:
اجرای حدود در ملاعام مشروع است و حضور عدهای برای دیدن عذاب مجرم٬ اگر واجب نباشد٬ مستحب است و بعضی قائل به وجوب آنند!
لازم به ذکر است که این فتوای آیت الله٬ دقیقا برگرفته از آیهی قرآن است:
◾️سوره نور - آیه۲
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
◼️#ترجمه: زن و مرد زناكار را هر يك صد ضربه شلاق بزنيد. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، در اجرای حكم خدا نسبت به آن دو مبادا دچار ترحم شوید! و بايد كه به هنگام شكنجه كردنشان گروهى از مؤمنان حاضر باشند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣کسی که متجاهر به فسق است ، یعنی در برابر دیگران دست به ارتکاب معصیت می زند ، حرمت و احترامی ندارد چرا که خودش حیثیت خود را با گناه علنی که انجام داده بر باد داده است .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« هنگامى كه گنه كار تجاهر به گناه كند احترام او سلب مى شود »
📚وسائل الشیعه ج 12 ص 289
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« سه كس احترام ندارند ؛ بدعتگزار، پيشواى ظالم و گنه كار متظاهر به گناه »
📚قرب الاسناد ص 82
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
« آيا از بردن نام فاجر كه مردم او را بشناسند باز مى ايستيد؟ فاجر را با اعمال و كردارش معرفى كنيد، تا مردم از او بر حذر باشند »
📚میزان الحکمه ج 8 ص 586
👌بنابراین زناکاری که در ملاعام و در برابر انظار دیگران ، دست به زنا می زند و شاهدانی که ناظر عمل او بوده اند به زنای او شهادت می دهند ، خودش پرده احترام و هیثیت خود را دریده است و اجرای علنی حد او ، تنبیهی بر پرده دریش و سبک شمردن گناه محسوب می شود .
2⃣اگرچه زناکار متجاهر ، حرمت و احترامی ندارد ، اما باز خداوند ستار ، حکم نکرده است که اجرای حد او باید در جمع چند هزار نفری یا حتی چند صد نفری یا چند ده نفری، صورت گیرد ، و اگر فرمود گروهی از مومنین باید شاهد اجرای حد باشند ( نور 2) ، روایاتی که در تفسیر آیه وارد شده است ، تصریح کرده اند که حداقل حضور یک نفر از طائفه مومنین برای شهادت اجرای حد کافی است .
👌علی علیه السلام فرمود ؛ « الطائفه واحد » « از طائفه مومنین یک نفر هم شاهد باشد کافی است »
📚التهذیب ج 10 ص 150 _ وسائل الشیعه ج 28 ص 93
👌و فرمود ؛
« طائفه مومنین ، شامل یک تا ده تن می شود ( حد اقل ، شهادت یک نفر کافی است )»
📚مستدرک الوسائل ج 18 ص 49 _ دعائم الاسلام ج 2 ص 451
❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛
« در معنای طائفه مومنین که باید شاهد اجرای حد باشند ، از امام باقر علیه السلام
روایت شده است که اقل و کمترین آن یک نفر است »
📚مجمع البیان ج 7 ص 197
3⃣در تفسیر نمونه نیز در رابطه با حکم مذکور چنین می خوانیم ؛
❕« دستور حضور جمعى از مؤمنان در صحنه مجازات است چرا كه هدف تنها اين نيست كه گنهكار عبرت گيرد، بلكه هدف آنست كه مجازات او سبب عبرت ديگران هم شود، و به تعبير ديگر ، با توجه به بافت زندگى اجتماعى بشر، آلودگيهاى اخلاقى در يك فرد ثابت نمى ماند، و به جامعه سرايت مى كند، براى پاكسازى بايد همانگونه كه گناه برملا شده مجازات نيز برملا گردد.
👌 به اين ترتيب اساس پاسخ اين سؤال كه چرا اسلام اجازه مى دهد آبروى انسانى در جمع بريزد روشن مى شود، زيرا ما دام كه گناه آشكار نگرديده و به دادگاه اسلامى كشيده نشده است « خداوند ستار العيوب »راضى به پرده درى نيست اما بعد از ثبوت جرم و بيرون افتادن راز از پرده استتار، و آلوده شدن جامعه و كم شدن اهميت گناه، بايد به گونه اى مجازات صورت گيرد كه اثرات منفى گناه خنثى شود و عظمت گناه به حال نخستين باز گردد.
❕اصولا در يك جامعه سالم بايد « تخلف از قانون » با اهميت تلقى شود، مسلما اگر تخلف تكرار گردد آن اهميت شكسته مى شود و تجديد آن تنها با علنى شدن كيفر متخلفان است. اين واقعيت را نيز از نظر نبايد دور داشت كه بسيارى از مردم براى حيثيت و آبروى خود بيش از مساله تنبيهات بدنى اهميت قائلند، و همين علنى شدن كيفر ترمز نيرومندى بر روى هوسهاى سركش آنها است »
📚تفسیر نمونه ج 14 ص 360
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir