#خصائص_پیامبر
🤔#پرسش
❔چرا در زمانی پیامبر که نوبت زنانش را رعایت نمی کند و زنانش ابراز نارضایتی می کنند. آیه نازل می شود که لازم نیست نوبت زنانت را رعایت کنی ❗️ چرا این قدر قرآن به #نفع پیامبر رفتار کرده است❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛
« (موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى به تاخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى، و هر گاه بعضى از آنها را كه بر كنار ساخته اى بخواهى نزد خود جاى دهى #گناهى بر تو نيست... »
🔰احزاب 51
👌همسران پیامبر در چگونگى تقسيم اوقات زندگى پيامبر ،با هم رقابتهايى داشتند كه پيغمبر را با آن همه گرفتارى و اشتغالات مهم در مضيقه قرار مى داد، هر چند پيامبر كوشش لازم را در زمينه عدالت در ميان آنها رعايت مى كرد ولى باز گفتگوهاى آنها ادامه داشت، آيه فوق نازل شد و پيامبر را در تقسيم اوقاتش در ميان آنها كاملا آزاد گذاشت، و ضمنا به آنها اعلام كرد كه اين حكم الهى است تا هيچگونه #نگرانى و سوء برداشتى براى آنها حاصل نشود.
📚مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث
❕يك رهبر بزرگ الهى همچون پيامبر گرامی آن هم در زمانى كه در كوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه هاى خطرناكى از داخل و خارج براى او مى چينند، نمى تواند فكر خود را زياد مشغول زندگى شخصى و خصوصيش كند، بايد در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد تا بتواند به حل انبوه مشكلاتى كه از هر سو او را #احاطه كرده است با فراغت خاطر بپردازد.
👌آشفتگى زندگى شخصى و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگى در اين لحظات بحرانى و طوفانى سخت خطرناك است.
❕با اينكه ازدواجهاى متعدد پيامبر غالبا جنبه هاى #سياسى و #اجتماعى و #عاطفى داشته، و در حقيقت جزئى از برنامه انجام رسالت الهى او بوده، ولى در عين حال گاه اختلاف ميان همسران و رقابتهاى زنانه متداول آنها، طوفانى در درون خانه پيامبر برمى انگيخته، و فكر او را به خود مشغول مى داشته است.
👌اينجا است كه خداوند يكى ديگر از ويژگيها را براى پيامبرش قائل شده، و براى هميشه به اين ماجراها و #كشمكشها پايان داد، و پيامبر گرامی را از
اين نظر آسوده خاطر و فارغ البال كرد.
❕مى دانيم يكى از احكام اسلام در مورد همسران متعدد آن است كه شوهر اوقات خود را در ميان آنها به طور عادلانه تقسيم كند، اگر يك شب نزد يكى از آنها است، شب ديگر نزد ديگرى باشد تفاوتى در ميان زنان از اين نظر وجود ندارد، و اين موضوع را در كتب #فقه اسلامى به عنوان" حق قسم" تعبير مى كنند.
👌يكى از خصايص پيامبر اين بود كه به خاطر شرائط خاص زندگى طوفانى و بحرانيش مخصوصا در زمانى كه در مدينه بود و در هر ماه تقريبا يك جنگ بر او تحميل مى شد و در همين زمان #همسران متعدد داشت، رعايت حق قسم به حكم آيه فوق از او ساقط بود، و مى توانست هر گونه اوقات خود را تقسيم كند هر چند او با اين حال حتى الامكان مساوات و عدالت را- چنان كه در تواريخ اسلامى صريحا آمده است- رعايت مى كرد ، ولى وجود همين حكم الهى آرامشى به همسران پيامبر و محيط زندگى داخلى او مى داد.
❕بنابراین آیه مذکور معنا و فلسفه روشنی دارد و محل ایراد و اشکال نمیباشد .
📚تفسیر نمونه ج17 ص385
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔چرا در زمانی پیامبر که نوبت زنانش را رعایت نمی کند و زنانش ابراز نارضایتی می کنند. آیه نازل می شود که لازم نیست نوبت زنانت را رعایت کنی ❗️ چرا این قدر قرآن به #نفع پیامبر رفتار کرده است❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛
« (موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى به تاخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى، و هر گاه بعضى از آنها را كه بر كنار ساخته اى بخواهى نزد خود جاى دهى #گناهى بر تو نيست... »
🔰احزاب 51
👌همسران پیامبر در چگونگى تقسيم اوقات زندگى پيامبر ،با هم رقابتهايى داشتند كه پيغمبر را با آن همه گرفتارى و اشتغالات مهم در مضيقه قرار مى داد، هر چند پيامبر كوشش لازم را در زمينه عدالت در ميان آنها رعايت مى كرد ولى باز گفتگوهاى آنها ادامه داشت، آيه فوق نازل شد و پيامبر را در تقسيم اوقاتش در ميان آنها كاملا آزاد گذاشت، و ضمنا به آنها اعلام كرد كه اين حكم الهى است تا هيچگونه #نگرانى و سوء برداشتى براى آنها حاصل نشود.
📚مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث
❕يك رهبر بزرگ الهى همچون پيامبر گرامی آن هم در زمانى كه در كوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه هاى خطرناكى از داخل و خارج براى او مى چينند، نمى تواند فكر خود را زياد مشغول زندگى شخصى و خصوصيش كند، بايد در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد تا بتواند به حل انبوه مشكلاتى كه از هر سو او را #احاطه كرده است با فراغت خاطر بپردازد.
👌آشفتگى زندگى شخصى و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگى در اين لحظات بحرانى و طوفانى سخت خطرناك است.
❕با اينكه ازدواجهاى متعدد پيامبر غالبا جنبه هاى #سياسى و #اجتماعى و #عاطفى داشته، و در حقيقت جزئى از برنامه انجام رسالت الهى او بوده، ولى در عين حال گاه اختلاف ميان همسران و رقابتهاى زنانه متداول آنها، طوفانى در درون خانه پيامبر برمى انگيخته، و فكر او را به خود مشغول مى داشته است.
👌اينجا است كه خداوند يكى ديگر از ويژگيها را براى پيامبرش قائل شده، و براى هميشه به اين ماجراها و #كشمكشها پايان داد، و پيامبر گرامی را از
اين نظر آسوده خاطر و فارغ البال كرد.
❕مى دانيم يكى از احكام اسلام در مورد همسران متعدد آن است كه شوهر اوقات خود را در ميان آنها به طور عادلانه تقسيم كند، اگر يك شب نزد يكى از آنها است، شب ديگر نزد ديگرى باشد تفاوتى در ميان زنان از اين نظر وجود ندارد، و اين موضوع را در كتب #فقه اسلامى به عنوان" حق قسم" تعبير مى كنند.
👌يكى از خصايص پيامبر اين بود كه به خاطر شرائط خاص زندگى طوفانى و بحرانيش مخصوصا در زمانى كه در مدينه بود و در هر ماه تقريبا يك جنگ بر او تحميل مى شد و در همين زمان #همسران متعدد داشت، رعايت حق قسم به حكم آيه فوق از او ساقط بود، و مى توانست هر گونه اوقات خود را تقسيم كند هر چند او با اين حال حتى الامكان مساوات و عدالت را- چنان كه در تواريخ اسلامى صريحا آمده است- رعايت مى كرد ، ولى وجود همين حكم الهى آرامشى به همسران پيامبر و محيط زندگى داخلى او مى داد.
❕بنابراین آیه مذکور معنا و فلسفه روشنی دارد و محل ایراد و اشکال نمیباشد .
📚تفسیر نمونه ج17 ص385
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#فلسفه_نفقه_زنان
🤔#پرسش
❔فلسفه وجوب #نفقه زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از #نفقه بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که #خداوند می فرماید ؛
« الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى كنند » ( نساء 34)
❕خانواده يك واحد كوچك #اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا #تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود .
👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد #منظم با توجه به مسئوليتها و مشورتهاى لازم است.
❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است.
💠و اين #موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛
1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار #عواطف بيشترى بهره مند است .
2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از #حريم خانواده خود دفاع نمايد.
❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین #وظيفه سرپرستى او می کند .
📚تفسیر نمونه ج3 ص 370
❕به #بیان دیگر ؛
👌در اسلام سه نوع #نفقه وجود دارد:
1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف #مملوك خود نظیر حیوانات خود بكند.
2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر #فرزند پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است.
3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن #صرف مى كند.
👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست.
❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار #وظيفه شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد.
👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم #واجب است و هم الزام حقوقى دارد.
❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛
1⃣ اسلام نخواسته به #نفع زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است.
مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، #سختى زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند.
❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به #حمايت زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند.
❕ادامه #پاسخ 👇👇👇
🤔#پرسش
❔فلسفه وجوب #نفقه زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از #نفقه بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که #خداوند می فرماید ؛
« الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى كنند » ( نساء 34)
❕خانواده يك واحد كوچك #اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا #تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود .
👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد #منظم با توجه به مسئوليتها و مشورتهاى لازم است.
❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است.
💠و اين #موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛
1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار #عواطف بيشترى بهره مند است .
2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از #حريم خانواده خود دفاع نمايد.
❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین #وظيفه سرپرستى او می کند .
📚تفسیر نمونه ج3 ص 370
❕به #بیان دیگر ؛
👌در اسلام سه نوع #نفقه وجود دارد:
1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف #مملوك خود نظیر حیوانات خود بكند.
2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر #فرزند پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است.
3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن #صرف مى كند.
👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست.
❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار #وظيفه شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد.
👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم #واجب است و هم الزام حقوقى دارد.
❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛
1⃣ اسلام نخواسته به #نفع زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است.
مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، #سختى زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند.
❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به #حمايت زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند.
❕ادامه #پاسخ 👇👇👇
#فلسفه_مرگ
🤔#پرسش
❔نمیشد انسان در ایندنیا #جاودانه میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از #رنج گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه] صبح كه مى شد مرد [خانه] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از #كسب و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّتهاى [معيّن شده] عمرشان باز گرداند. »
📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116
❕از سوی دیگر چنان که در گذشته #توضیح داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8377
🔹پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام #مرگ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد »
📚بحار الانوار ج 58 ص 78
👌خداوند در تعبیر زیبایی #فلسفه وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛
«پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است »
🔹ملک 1_2
🔹به اين ترتيب #عالم ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار #خير است.
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318
👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و #اجتماعى انسان اثر مى گذارد و روشهاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى سازد.
🔹مادى ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاشها و كوششهاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلختر از زهر كند.
🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى زنند، و آن را يك انتخاب #صحيح براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى معنا» مى شمرند آن را عين عقل و منطق مى دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت
👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيعتر و گسترده تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر #عالمى است مملو از مواهب و زيبايى ها، گام مى نهد.
🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده تر گام مى گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى دهد، هرگز عالم جنين را بى معنا و پوچ نمى شمرد.
❕ بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه اى در مى آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و #حيرت و احساس پوچى و بى هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى بخشد.
📚پیام قرآن ج 5 ص 348
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
🤔#پرسش
❔نمیشد انسان در ایندنیا #جاودانه میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از #رنج گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه] صبح كه مى شد مرد [خانه] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از #كسب و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّتهاى [معيّن شده] عمرشان باز گرداند. »
📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116
❕از سوی دیگر چنان که در گذشته #توضیح داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8377
🔹پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام #مرگ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد »
📚بحار الانوار ج 58 ص 78
👌خداوند در تعبیر زیبایی #فلسفه وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛
«پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است »
🔹ملک 1_2
🔹به اين ترتيب #عالم ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار #خير است.
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318
👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و #اجتماعى انسان اثر مى گذارد و روشهاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى سازد.
🔹مادى ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاشها و كوششهاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلختر از زهر كند.
🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى زنند، و آن را يك انتخاب #صحيح براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى معنا» مى شمرند آن را عين عقل و منطق مى دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت
👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيعتر و گسترده تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر #عالمى است مملو از مواهب و زيبايى ها، گام مى نهد.
🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده تر گام مى گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى دهد، هرگز عالم جنين را بى معنا و پوچ نمى شمرد.
❕ بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه اى در مى آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و #حيرت و احساس پوچى و بى هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى بخشد.
📚پیام قرآن ج 5 ص 348
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#سفاهت_زنان
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که اسلام می گویند زنان #سفیه و نادان هستند و نباید اموال خود را به آنان داد ❕❕می گویند در قرآن سوره نساء هم آمده است که زنان سفیه هستند و نباید اموال خود را به آنها داد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیه ای که مورد شبهه و اشکال قرار گرفته است این آیه شریفه است که می فرماید ؛
« و اموال خود را كه خداوند #وسيله قوام زندگى شما قرار داده به دست سفيهان ندهيد و از آن، به آنها روزى دهيد، و لباس بر آنها بپوشانيد و سخن شايسته به آنها بگوئيد _ و يتيمان را بيازمائيد تا هنگامى كه به حد بلوغ برسند، (در اين موقع) اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد اموالشان را به آنها بدهيد» ( نساء 5_ 6)
👌آيات فوق متمم بحثهاى مربوط به #يتيمان است كه در آيات پيش سخن از آنها به ميان آمده است که می فرماید اموال و ثروتهاى خود را به دست افراد سفيه نسپاريد و بگذاريد در مسائل اقتصادى رشد پيدا كنند تا اموال شما در معرض مخاطره و #تلف قرار نگيرد.
❕راغب در كتاب مفردات ميگويد ؛ سفه در اصل يك نوع كم وزنى و سبكى بدن است بطورى كه به هنگام راه رفتن تعادل حفظ نشود، و به همين جهت به افسار كه ناموزون است و دائما در حال حركت است" سفيه" گفته ميشود، و سپس به همين تناسب در افرادى كه رشد #فكرى ندارند بكار رفته است خواه سبكى عقل آنها در امور مادى باشد يا در امور معنوى.
🔹ولى روشن است كه منظور از #سفاهت در آيه فوق عدم رشد كافى در خصوص امور مالى است به طورى كه شخص نتواند سرپرستى اموال خود را به عهده گيرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تامين نمايد، و باصطلاح كلاه سرش برود، شاهد بر اين سخن آيه دوم است كه ميگويد:« اگر آنها ( یتیمان )را رشيد يافتيد #اموالشان را به دست آنها بسپاريد»
❕بنابراین آیه فوق در رابطه با اموال یتیمان است که توصیه می کند تا زمانی که آنها به رشد #عقلی نرسیده اند ، اموالشان به آنها باز گردانده نشود .
🔹در تفسیر #المیزان چنین آمده است ؛
« مطلب قابل توجه اينكه بحث آيه شريفه در زمينه اموال يتيمان است كه دستور مى دهد اولياى يتيمان اداره امور آنان را به #عهده بگيرند و اموال آنان را رشد بدهند، همين معنا قرينه اى است بر اين كه مراد از كلمه سفها سفيهان از ايتام مى باشند»
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 4 ص 270
❕در اينجا يك سؤال پيش مى آيد و آن اينكه اگر آيه در مورد اموال يتيمان است چرا" اموالكم" (#ثروتهاى شما) مى گويد: نه،" اموالهم" (ثروتهاى آنها)؟
👌ولى ممكن است نكته اين تعبير بيان اين مسئله مهم #اجتماعى و اقتصادى باشد كه اسلام همه افراد جامعه را يكى ميداند، بطورى كه مصلحت و منفعت يك فرد نمى تواند از منافع جدا باشد، همچنين زيان يك فرد عين زيان يك جامعه است. بنا بر اين به خاطر همين موضوع به جاى" ضمير غائب"" ضمير مخاطب" قرار داده شده، يعنى اين اموال در #حقيقت فقط متعلق به ايتام نيست، بلكه به شما هم مربوط است، و اگر زيانى به آن متوجه شود بطور غير مستقيم متوجه شما شده است، لذا در نگهدارى آن بايد مراقبت كامل داشته باشيد.
🔸در باره اين تعبير تفسير ديگرى هم هست و آن اينكه مقصود از اموالكم اموال خود سرپرستان است نه اموال #يتيمان، يعنى اگر شما ميخواهيد به افراد يتيم كه هنوز رشد كافى نيافته اند كمك كنيد شايد تحت تاثير عواطف حساب نشده اموالى بدست آنها بسپاريد و آنها را به كارهايى بگماريد كه از آنها ساخته نيست، بلكه به جاى اين كار غير عاقلانه بهتر اين است كه غذا و لباس و مسكن آنها را تامين كنيد تا بالغ و رشيد شوند.
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 269
🔰ادامه #پاسخ 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که اسلام می گویند زنان #سفیه و نادان هستند و نباید اموال خود را به آنان داد ❕❕می گویند در قرآن سوره نساء هم آمده است که زنان سفیه هستند و نباید اموال خود را به آنها داد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیه ای که مورد شبهه و اشکال قرار گرفته است این آیه شریفه است که می فرماید ؛
« و اموال خود را كه خداوند #وسيله قوام زندگى شما قرار داده به دست سفيهان ندهيد و از آن، به آنها روزى دهيد، و لباس بر آنها بپوشانيد و سخن شايسته به آنها بگوئيد _ و يتيمان را بيازمائيد تا هنگامى كه به حد بلوغ برسند، (در اين موقع) اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد اموالشان را به آنها بدهيد» ( نساء 5_ 6)
👌آيات فوق متمم بحثهاى مربوط به #يتيمان است كه در آيات پيش سخن از آنها به ميان آمده است که می فرماید اموال و ثروتهاى خود را به دست افراد سفيه نسپاريد و بگذاريد در مسائل اقتصادى رشد پيدا كنند تا اموال شما در معرض مخاطره و #تلف قرار نگيرد.
❕راغب در كتاب مفردات ميگويد ؛ سفه در اصل يك نوع كم وزنى و سبكى بدن است بطورى كه به هنگام راه رفتن تعادل حفظ نشود، و به همين جهت به افسار كه ناموزون است و دائما در حال حركت است" سفيه" گفته ميشود، و سپس به همين تناسب در افرادى كه رشد #فكرى ندارند بكار رفته است خواه سبكى عقل آنها در امور مادى باشد يا در امور معنوى.
🔹ولى روشن است كه منظور از #سفاهت در آيه فوق عدم رشد كافى در خصوص امور مالى است به طورى كه شخص نتواند سرپرستى اموال خود را به عهده گيرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تامين نمايد، و باصطلاح كلاه سرش برود، شاهد بر اين سخن آيه دوم است كه ميگويد:« اگر آنها ( یتیمان )را رشيد يافتيد #اموالشان را به دست آنها بسپاريد»
❕بنابراین آیه فوق در رابطه با اموال یتیمان است که توصیه می کند تا زمانی که آنها به رشد #عقلی نرسیده اند ، اموالشان به آنها باز گردانده نشود .
🔹در تفسیر #المیزان چنین آمده است ؛
« مطلب قابل توجه اينكه بحث آيه شريفه در زمينه اموال يتيمان است كه دستور مى دهد اولياى يتيمان اداره امور آنان را به #عهده بگيرند و اموال آنان را رشد بدهند، همين معنا قرينه اى است بر اين كه مراد از كلمه سفها سفيهان از ايتام مى باشند»
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 4 ص 270
❕در اينجا يك سؤال پيش مى آيد و آن اينكه اگر آيه در مورد اموال يتيمان است چرا" اموالكم" (#ثروتهاى شما) مى گويد: نه،" اموالهم" (ثروتهاى آنها)؟
👌ولى ممكن است نكته اين تعبير بيان اين مسئله مهم #اجتماعى و اقتصادى باشد كه اسلام همه افراد جامعه را يكى ميداند، بطورى كه مصلحت و منفعت يك فرد نمى تواند از منافع جدا باشد، همچنين زيان يك فرد عين زيان يك جامعه است. بنا بر اين به خاطر همين موضوع به جاى" ضمير غائب"" ضمير مخاطب" قرار داده شده، يعنى اين اموال در #حقيقت فقط متعلق به ايتام نيست، بلكه به شما هم مربوط است، و اگر زيانى به آن متوجه شود بطور غير مستقيم متوجه شما شده است، لذا در نگهدارى آن بايد مراقبت كامل داشته باشيد.
🔸در باره اين تعبير تفسير ديگرى هم هست و آن اينكه مقصود از اموالكم اموال خود سرپرستان است نه اموال #يتيمان، يعنى اگر شما ميخواهيد به افراد يتيم كه هنوز رشد كافى نيافته اند كمك كنيد شايد تحت تاثير عواطف حساب نشده اموالى بدست آنها بسپاريد و آنها را به كارهايى بگماريد كه از آنها ساخته نيست، بلكه به جاى اين كار غير عاقلانه بهتر اين است كه غذا و لباس و مسكن آنها را تامين كنيد تا بالغ و رشيد شوند.
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 269
🔰ادامه #پاسخ 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht