🔸ادامه 👇
5⃣ در كتاب خصال در حديثى از رسول خدا آمده است: «أَرْبَعُ خِصالٍ يُمِتْنَ الْقَلْبِ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ ...؛ چهار خصلت است كه قلب را مى ميراند: گناه بعد از گناه ...»
📚الخصال ج 1 ص 252
6⃣امام كاظم عليه السلام فرمود ؛
« خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى فرمود كه: اى داوود! ياران خود را از شهوت پرستى بر حذر دار و بيم ده؛ زيرا كسانى كه دلهايشان آويخته به شهوت دنياست، دلهايشان از من در پرده است. »
📚تحف العقول ، ص 397
❕بر همین اساس ، تصریح شده است که افراد طاغی که هیچ توجهی به نماز و روزه و فرامین الهی نداشته اند ، سرانجامشان دوزخ است ، چرا که روح ایمان از آنان گرفته می شود و در این صورت از اعمال خیر دیگران نیز بهره ای نخواهند داشت .
❗️خداوند در سوره مدثر می فرماید:
« بهشتیان از دوزخیان می پرسند که چه چیز شما را به دوزخ کشانید . جهنمیان در پاسخ می گویند ما از نماز گزاران نبودیم...»
🔷مدثر 40 - 46
❗️پیامبر گرامی فرمود ؛
« کسی که نماز خود را سبک بگیرد و در بجا آوردن آن سستی کند خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می سازد .شش بلا در دنیا و سه بلا در موقع مردن و سه بلا در قبر و سه بلا در قیامت و هنگامی که از قبر بیرون می آید. اما شش بلای دنیوی؛ برکت را از عمرش کم می کند. برکت را از روزیش می برد. از صورتش نشانه نیکوکاران را بر می دارد. هرکار خیری کند پذیرفته نمی شود و برای آن اجری ندارد. دعایش مستجاب نمی شود. از دعای نیکوکاران بهره ای ندارد . اما سه بلایی که هنگام مردنش برای اوست؛ با ذلت و خواری می میرد .با گرسنگی می میرد.با تشنگی می میرد و حالت عطش او طوری است که اگر از نهرهای دنیا بیاشامد سیراب نمی شود . سه بلایی که در قبر به او می رسد؛ ملکی در قبرش گماشته می شود که او را فشار دهد و زجر نماید .قبرش برایش تنگ می شود .قبرش تاریک و در ظلمت است . سه بلای در قیامت؛ ملکی او را بر صورتش می کشاند برای حساب در موقف حساب و مردمان به او می نگرند .در حسابش سخت گیری می شود .خداوند نظر رحمت به او نمی فرماید و او را پاکیزه نمی کند و برایش عذاب دردناکی است.
📚مستدرک الوسائل ج 3 ص 23 _ بحار الانوار ج 83 ص 21
🔶و فرمود ؛
« بر نمازهای پنج گانه محافظت کنید ، زیرا اولین چیزی که روز قیامت از آن سوال می شود نماز است که اگر کامل نباشد صاحبش در جهنم افکنده می شود»
📚بحار الانوار : ج 82 ص 208
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هر کس یک روز را از ماه رمضان عمدا افطار کند ، روح ایمان از او خارج می شود »
📚الفقیه ج 2 ص 118
👌بنابراین ، افراد بی بند و بار و پولدار ، بهره ای از بهشت و اعمال خیر دیگران نخواهند داشت ، اگر چه دیگران برایشان عبادت استیجاری نیز انجام دهند .
❕چنان که در ذیل گفته ایم ، افرادی که با ایمان از دنیا رفته اند ، می توانند از اعمال خیر برادران مومن خود بهره ببرند ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5580
👌و اینان کسانی اند که عامدا با دستورات الهی مخالفتی نداشته اند و اگر سستی و کوتاهی هم در انجام فرامین کرده اند ، از عملکرد خود ، پشیمان و نادم بوده اند ، و فرصت جبران هم نیافته اند ، اینان مشمول مغفرت الهی شده و خداوند به خاطر پاداش ایمانشان ، ثواب اعمال خیری که دیگران برایشان انجام می دهند را به اینان می رساند .
❕مومنین زنده می توانند برای مردگان مومنین ، اعمال خیر انجام دهند و ثوابش را به آنها هدیه کنند یا به نیابت از آنها اعمال نیکو را انجام دهند و ورثه میت مومن هم می توانند به پاس نیکوکاری آنها ، ( از جانب خود یا به وصیت میت ) مالی از اموال میت را به آنان انفاق کنند تا نیازمندیشان برطرف شود ، اما در هر صورت ، ادعای خریدن بهشت با پول ، ادعای کذبی است که هیچ جایگاهی در اسلام ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
5⃣ در كتاب خصال در حديثى از رسول خدا آمده است: «أَرْبَعُ خِصالٍ يُمِتْنَ الْقَلْبِ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ ...؛ چهار خصلت است كه قلب را مى ميراند: گناه بعد از گناه ...»
📚الخصال ج 1 ص 252
6⃣امام كاظم عليه السلام فرمود ؛
« خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى فرمود كه: اى داوود! ياران خود را از شهوت پرستى بر حذر دار و بيم ده؛ زيرا كسانى كه دلهايشان آويخته به شهوت دنياست، دلهايشان از من در پرده است. »
📚تحف العقول ، ص 397
❕بر همین اساس ، تصریح شده است که افراد طاغی که هیچ توجهی به نماز و روزه و فرامین الهی نداشته اند ، سرانجامشان دوزخ است ، چرا که روح ایمان از آنان گرفته می شود و در این صورت از اعمال خیر دیگران نیز بهره ای نخواهند داشت .
❗️خداوند در سوره مدثر می فرماید:
« بهشتیان از دوزخیان می پرسند که چه چیز شما را به دوزخ کشانید . جهنمیان در پاسخ می گویند ما از نماز گزاران نبودیم...»
🔷مدثر 40 - 46
❗️پیامبر گرامی فرمود ؛
« کسی که نماز خود را سبک بگیرد و در بجا آوردن آن سستی کند خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می سازد .شش بلا در دنیا و سه بلا در موقع مردن و سه بلا در قبر و سه بلا در قیامت و هنگامی که از قبر بیرون می آید. اما شش بلای دنیوی؛ برکت را از عمرش کم می کند. برکت را از روزیش می برد. از صورتش نشانه نیکوکاران را بر می دارد. هرکار خیری کند پذیرفته نمی شود و برای آن اجری ندارد. دعایش مستجاب نمی شود. از دعای نیکوکاران بهره ای ندارد . اما سه بلایی که هنگام مردنش برای اوست؛ با ذلت و خواری می میرد .با گرسنگی می میرد.با تشنگی می میرد و حالت عطش او طوری است که اگر از نهرهای دنیا بیاشامد سیراب نمی شود . سه بلایی که در قبر به او می رسد؛ ملکی در قبرش گماشته می شود که او را فشار دهد و زجر نماید .قبرش برایش تنگ می شود .قبرش تاریک و در ظلمت است . سه بلای در قیامت؛ ملکی او را بر صورتش می کشاند برای حساب در موقف حساب و مردمان به او می نگرند .در حسابش سخت گیری می شود .خداوند نظر رحمت به او نمی فرماید و او را پاکیزه نمی کند و برایش عذاب دردناکی است.
📚مستدرک الوسائل ج 3 ص 23 _ بحار الانوار ج 83 ص 21
🔶و فرمود ؛
« بر نمازهای پنج گانه محافظت کنید ، زیرا اولین چیزی که روز قیامت از آن سوال می شود نماز است که اگر کامل نباشد صاحبش در جهنم افکنده می شود»
📚بحار الانوار : ج 82 ص 208
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هر کس یک روز را از ماه رمضان عمدا افطار کند ، روح ایمان از او خارج می شود »
📚الفقیه ج 2 ص 118
👌بنابراین ، افراد بی بند و بار و پولدار ، بهره ای از بهشت و اعمال خیر دیگران نخواهند داشت ، اگر چه دیگران برایشان عبادت استیجاری نیز انجام دهند .
❕چنان که در ذیل گفته ایم ، افرادی که با ایمان از دنیا رفته اند ، می توانند از اعمال خیر برادران مومن خود بهره ببرند ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5580
👌و اینان کسانی اند که عامدا با دستورات الهی مخالفتی نداشته اند و اگر سستی و کوتاهی هم در انجام فرامین کرده اند ، از عملکرد خود ، پشیمان و نادم بوده اند ، و فرصت جبران هم نیافته اند ، اینان مشمول مغفرت الهی شده و خداوند به خاطر پاداش ایمانشان ، ثواب اعمال خیری که دیگران برایشان انجام می دهند را به اینان می رساند .
❕مومنین زنده می توانند برای مردگان مومنین ، اعمال خیر انجام دهند و ثوابش را به آنها هدیه کنند یا به نیابت از آنها اعمال نیکو را انجام دهند و ورثه میت مومن هم می توانند به پاس نیکوکاری آنها ، ( از جانب خود یا به وصیت میت ) مالی از اموال میت را به آنان انفاق کنند تا نیازمندیشان برطرف شود ، اما در هر صورت ، ادعای خریدن بهشت با پول ، ادعای کذبی است که هیچ جایگاهی در اسلام ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
❕اولین شماره از مجموعه بزرگ پاسخ به شبهات فضای مجازی ، تحت عنوان « پاسخ به شبهات کرونایی » ، نوشته مدیر و پاسخگوی کانال به مرحله چاپ رسید .
👌کتاب « پاسخ به شبهات کرونایی » در دو جلد تهیه و تنظیم شده است که هم اینک جلد اول آن ، آماده نشر است و جلد دوم نیز انشاء الله ، طی هفته های آتی ، آماده چاپ و نشر می گردد .
❕ مجموعه مذکور حاوی تازه ترین و بروز ترین شبهات و سوالات پیرامون کرونا و ارتباط آن با معارف و الهیات شیعه است که با شبهه یابی میدانی نویسنده تهیه و مورد پاسخگویی قرار گرفته است .
👌جهت تهیه و خرید کتاب ( به صورت ارسال رایگان به نقاط مختلف ) به آیدی ذیل پیام دهید ؛
@poorseman
👌کتاب « پاسخ به شبهات کرونایی » در دو جلد تهیه و تنظیم شده است که هم اینک جلد اول آن ، آماده نشر است و جلد دوم نیز انشاء الله ، طی هفته های آتی ، آماده چاپ و نشر می گردد .
❕ مجموعه مذکور حاوی تازه ترین و بروز ترین شبهات و سوالات پیرامون کرونا و ارتباط آن با معارف و الهیات شیعه است که با شبهه یابی میدانی نویسنده تهیه و مورد پاسخگویی قرار گرفته است .
👌جهت تهیه و خرید کتاب ( به صورت ارسال رایگان به نقاط مختلف ) به آیدی ذیل پیام دهید ؛
@poorseman
#آیا_خداوند_شرور_را_ایجاد_میکند_؟
🤔#پرسش
❔چه نیازی به شیطان هست، وقتی چنین خدایی دارید؟!
▪️سوره النساء / آیه ۷۸:
وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
ترجمه: چون به ايشان خيرى برسد میگويند اين از سوى خداوند است، و اگر شرى به ايشان برسد مىگويند اين از سوى توست، بگو همه از سوى خداوند است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ملحدین مدلس ، در بیان آیه شریفه ، تقطیع و تدلیس کرده اند و ادامه آیه را بیان نکرده است . در آیات مذکور ، خداوند می فرماید ؛
« إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً _ ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك »
« اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پيروزى) برسد مى گويند از ناحيه خدا است و اگر سيئه (و شكستى) برسد مى گويند از ناحيه تو است بگو همه اينها از ناحيه خدا است پس چرا اين جمعيت حاضر نيستند حقايق را درك كنند _ آنچه از نيكي ها به تو مى رسد از ناحيه خدا است و آنچه از بدى به تو مى رسد از ناحيه خود تو است » ( نساء 78 _ 79 )
❕می بینیم که در ادامه آیه شریفه ، خداوند تصریح می کند که آنچه از بدی ها به انسان می رسد ، از ناحیه خود انسان است که معاند مدلس ، ادامه آیه شریفه را نقل نکرد .
👌به هر حال ، مطالعه اين دو آيه كه در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سؤالى را در ذهن ترسيم مى كند كه چرا در آيه اول، همه نيكي ها و بدي ها (حسنات و سيئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى كه آيه دوم فقط نيكي ها را به خدا نسبت مى دهد و بدي ها و سيئات را به مردم؟!
❕قطعا در اينجا نكته اى نهفته است و گرنه چگونه ممكن است دو آيه پشت سر همديگر اختلاف به اين روشنى داشته باشد؟
❕مطابق آنچه که در روایات معصومین علیهم السلام آمده است ، آیات مذکور ، دو معنا و مفهوم دارد ؛
1⃣آيات مذکور ، اشاره است به مسئله « الامر بين الامرين » که خلاصه آن اين است كه همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد يا سيئه، خوب باشد يا بد از يك نظر مربوط به خدا است زيرا او است كه به ما قدرت داده و اختيار و آزادى اراده بخشيده است، بنا بر اين آنچه ما اختيار مى كنيم و با آزادى اراده انتخاب مى نمائيم بر خلاف خواست خدا نيست، ولى در عين حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى گيرد زيرا عامل تعيين كننده عمل، اراده و اختيار ما است، و به همين دليل ما در برابر اعمالمان مسئوليم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئوليت نمى كند و موجب عقيده جبر نيست.
❕بنا بر اين آنجا كه مى فرمايد ؛ « حسنات » و « سيئات » از خدا است، اشاره مى كند به همان فاعليت خداوند نسبت به همه چيز، و آنجا كه مى فرمايد ؛ « سيئات » از شما است، اشاره به فاعليت ما و مسئله اراده و اختيار ما مى كند و در واقع مجموع دو آيه، مسئله « امر بين الامرين » را ثابت مى كند .
❕در روایتی از امام کاظم ع آمده است که خداوند می فرماید ؛
« ای فرزند آدم ، به مشیت و اراده من است که تو چیزی را می خواهی و می گویی و به قدرت من واجبات من را اجرا می کنی و به نعمت من بر معصیت من قدرت پیدا می کنی ، آنچه که از نیکی به تو می رسد ، از سوی من است ( چون با قدرت و قوت من کار نیک کرده ای ) و آنچه که از سیئه و بدی به تو می رسد ، از ناحیه خودت است ( چون با اختیار خود مرتکب شده ای ) ، چرا که من سزاوارتر از تو هستم که نیکیهایت مستند به من باشد و تو سزاوارتر از منی که بدی هایت منتسب به خودت باشد »
«قال الله تبارك و تعالى: يا ابن آدم بمشيئتي كنت أنت الذي تشاء و تقول، و بقوتي أديت إلي فريضتي، و بنعمتي قويت على معصيتي، ما أصابك من حسنة فمن الله، و ما أصابك من سيئة فمن نفسك، و ذاك أني أولى بحسناتك منك، و أنت أولى بسيئاتك مني »
📚تفسیر عیاشی ، ج 1 ص 258 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
👌در نقل دیگری ، امام رضا ع فرمود ؛
«خداوند متعال فرمود: اى زاده آدم! با خواست من است كه تو مى خواهى و با نعمت من است كه واجباتم را براى من انجام مى دهى و با قدرت من است كه بر نافرمانى و گناه من توانا گشتى. من تو را شنوا و بينا آفريدم. من به نيكيهايت از تو سزاوارترم و تو به بديهايت سزاوارترى تا من. »
«قالَ اللَّهُ تعالى: يابنَ آدمَ، بِمَشِيَّتي كُنتَ أنتَ الّذي تَشاءُ، و بِنِعْمَتي أدَّيْتَ إلَيَّ فَرائضي، وبِقُدرَتي قَوِيتَ على مَعْصيَتي، خَلَقتُكَ سَميعاً بَصيراً، أنا أوْلى بحَسَناتِكَ مِنكَ، وأنتَ أوْلى بسَيّئاتِكَ مِنّي »
📚میزان الحکمه ، ج 2 ص 168
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
❔چه نیازی به شیطان هست، وقتی چنین خدایی دارید؟!
▪️سوره النساء / آیه ۷۸:
وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
ترجمه: چون به ايشان خيرى برسد میگويند اين از سوى خداوند است، و اگر شرى به ايشان برسد مىگويند اين از سوى توست، بگو همه از سوى خداوند است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ملحدین مدلس ، در بیان آیه شریفه ، تقطیع و تدلیس کرده اند و ادامه آیه را بیان نکرده است . در آیات مذکور ، خداوند می فرماید ؛
« إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً _ ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك »
« اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پيروزى) برسد مى گويند از ناحيه خدا است و اگر سيئه (و شكستى) برسد مى گويند از ناحيه تو است بگو همه اينها از ناحيه خدا است پس چرا اين جمعيت حاضر نيستند حقايق را درك كنند _ آنچه از نيكي ها به تو مى رسد از ناحيه خدا است و آنچه از بدى به تو مى رسد از ناحيه خود تو است » ( نساء 78 _ 79 )
❕می بینیم که در ادامه آیه شریفه ، خداوند تصریح می کند که آنچه از بدی ها به انسان می رسد ، از ناحیه خود انسان است که معاند مدلس ، ادامه آیه شریفه را نقل نکرد .
👌به هر حال ، مطالعه اين دو آيه كه در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سؤالى را در ذهن ترسيم مى كند كه چرا در آيه اول، همه نيكي ها و بدي ها (حسنات و سيئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى كه آيه دوم فقط نيكي ها را به خدا نسبت مى دهد و بدي ها و سيئات را به مردم؟!
❕قطعا در اينجا نكته اى نهفته است و گرنه چگونه ممكن است دو آيه پشت سر همديگر اختلاف به اين روشنى داشته باشد؟
❕مطابق آنچه که در روایات معصومین علیهم السلام آمده است ، آیات مذکور ، دو معنا و مفهوم دارد ؛
1⃣آيات مذکور ، اشاره است به مسئله « الامر بين الامرين » که خلاصه آن اين است كه همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد يا سيئه، خوب باشد يا بد از يك نظر مربوط به خدا است زيرا او است كه به ما قدرت داده و اختيار و آزادى اراده بخشيده است، بنا بر اين آنچه ما اختيار مى كنيم و با آزادى اراده انتخاب مى نمائيم بر خلاف خواست خدا نيست، ولى در عين حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى گيرد زيرا عامل تعيين كننده عمل، اراده و اختيار ما است، و به همين دليل ما در برابر اعمالمان مسئوليم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئوليت نمى كند و موجب عقيده جبر نيست.
❕بنا بر اين آنجا كه مى فرمايد ؛ « حسنات » و « سيئات » از خدا است، اشاره مى كند به همان فاعليت خداوند نسبت به همه چيز، و آنجا كه مى فرمايد ؛ « سيئات » از شما است، اشاره به فاعليت ما و مسئله اراده و اختيار ما مى كند و در واقع مجموع دو آيه، مسئله « امر بين الامرين » را ثابت مى كند .
❕در روایتی از امام کاظم ع آمده است که خداوند می فرماید ؛
« ای فرزند آدم ، به مشیت و اراده من است که تو چیزی را می خواهی و می گویی و به قدرت من واجبات من را اجرا می کنی و به نعمت من بر معصیت من قدرت پیدا می کنی ، آنچه که از نیکی به تو می رسد ، از سوی من است ( چون با قدرت و قوت من کار نیک کرده ای ) و آنچه که از سیئه و بدی به تو می رسد ، از ناحیه خودت است ( چون با اختیار خود مرتکب شده ای ) ، چرا که من سزاوارتر از تو هستم که نیکیهایت مستند به من باشد و تو سزاوارتر از منی که بدی هایت منتسب به خودت باشد »
«قال الله تبارك و تعالى: يا ابن آدم بمشيئتي كنت أنت الذي تشاء و تقول، و بقوتي أديت إلي فريضتي، و بنعمتي قويت على معصيتي، ما أصابك من حسنة فمن الله، و ما أصابك من سيئة فمن نفسك، و ذاك أني أولى بحسناتك منك، و أنت أولى بسيئاتك مني »
📚تفسیر عیاشی ، ج 1 ص 258 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
👌در نقل دیگری ، امام رضا ع فرمود ؛
«خداوند متعال فرمود: اى زاده آدم! با خواست من است كه تو مى خواهى و با نعمت من است كه واجباتم را براى من انجام مى دهى و با قدرت من است كه بر نافرمانى و گناه من توانا گشتى. من تو را شنوا و بينا آفريدم. من به نيكيهايت از تو سزاوارترم و تو به بديهايت سزاوارترى تا من. »
«قالَ اللَّهُ تعالى: يابنَ آدمَ، بِمَشِيَّتي كُنتَ أنتَ الّذي تَشاءُ، و بِنِعْمَتي أدَّيْتَ إلَيَّ فَرائضي، وبِقُدرَتي قَوِيتَ على مَعْصيَتي، خَلَقتُكَ سَميعاً بَصيراً، أنا أوْلى بحَسَناتِكَ مِنكَ، وأنتَ أوْلى بسَيّئاتِكَ مِنّي »
📚میزان الحکمه ، ج 2 ص 168
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌یا در نقل دیگر امام رضا ع فرمود که خداوند می فرماید ؛
« تو سزاوارتر به سیئاتت از من هستی ، تو معاصی را انجام دادی ، با قوت و قدرتی که من به تو دادم »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
2⃣ در کنار تفسیر مورد اشاره ، تفسیر دیگری نیز از ناحیه اهلبیت ع به ما رسیده است و آن اینکه ؛
❕منظور از سيئات، كيفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شكى نيست كه اين كيفرها از ناحيه خداوند است، ولى چون نتيجه اعمال و افعال بندگان مى باشد از اين جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى شود و گاهى به خداوند، و هر دو صحيح است، مثلا صحيح است گفته شود قاضى دست دزد را قطع مى كند، و نيز صحيح است كه گفته شود اين خود دزد است كه دست خود را قطع مى نمايد .
📚تفسیر نمونه ، ج 4 ص 21
❕در تفسیر قمی ، به نقل از ائمّه اطهار عليهم السلام در تفسیر آیه شریفه چنین آمده است ؛
« حَسَنات (چيزهاى خوب و خوشايند) در كتاب خدا دو گونه اند. سيّئات (چيزهاى بد و ناخوشايند) نيز دو گونه اند. از جمله حسناتى كه خداوند از آنها ياد كرده است، عبارت اند از: تندرستى، سلامت، امنيّت، توانگرى، و روزى، كه خداوند، اينها را «حسنات» ناميده است. مقصود از سيّئه در آيه: «اگر به آنان سيّئه اى برسد» ، بيمارى، بيمارى، هراس، گرسنگى و سختى است. «به موسى و همراهانش فال بد مى زنند»، يعنى او را شوم مى دانند.
❕مقصود از گونه دوم حسنات، كارهاى بندگان است، [در] اين سخن خداوند كه: «هر كس حسنه اى (كار نيكى) آوَرَد، ده برابر پاداش دارد». و مانند آن، بسيار است.
👌سيّئات نيز دو گونه اند. از جمله سيّئات: ترس (ناامنى)، گرسنگى، سختى- و اين همان است كه در آيه: «اگر به آنان سيئه اى برسد، به موسى و همراهانش فال بد مى زنند» ، و كيفرهاى گناهان هستند كه خداوند، اينها را «سيّئات» ناميده است.
❕مقصود از گونه دوم سيّئات، كارهاى بد بندگان است كه به سبب آنها كيفر مى شوند، [در] اين سخن خداوند كه: «آنانى كه سيئه اى آوَرَند، چهره هايشان در آتش دوزخ افكنده مى شود» و اين سخن كه: «هر حسنه اى به تو رسد، از خداست و هر سيئه اى به تو رسد، از خود توست»؛ يعنى هر گناهى كه انجام دادى و در دنيا يا آخرت به كيفر آن رسيدى، از خود تو و به سبب كارهاى خود توست؛ چرا كه دست دزد را مى بُرند، زناكار را شلاق مى زنند و يا سنگسار مى كنند، و قاتل را مى كشند.
👌خداوند متعال، آفتها و بيم و سختى و كيفرهاى گناهان را، همه اينها را «سَيّئه (بد و ناخوشايند)» ناميده و فرموده است: «و هر سيئه اى به تو رسد، از خود توست» و به سبب كارهاى توست، و اين سخن كه : « «بگو، همه از سوى خداست»؛ يعنى: تندرستى، عافيت، وسعت رزق و سيّئات (كه كيفر گناهان هستند)، همه از سوى خداى اند. »
« فالجواب في ذلك: أن معنى القولين جميعا عن الصادقين (عليهم السلام) أنهم قالوا: «الحسنات في كتاب الله على وجهين، و السيئات على وجهين. فمن الحسنات التي ذكرها الله الصحة، و السلامة، و الأمن، و السعة في الرزق، و قد سماها الله حسنات، وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يعني بالسيئة ها هنا المرض، و الخوف، و الجوع، و الشدة يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أي يتشأموا به. و الوجه الثاني من الحسنات يعني به أفعال العباد، و هو قوله: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها و مثله كثير. و كذلك السيئات على وجهين، فمن السيئات: الخوف، و الجوع، و الشدة، و هو ما ذكرناه في قوله: وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ و عقوبات الذنوب فقد سماها الله سيئات، و الوجه الثاني من السيئات يعني بها أفعال العباد التي يعاقبون عليها، و هو قوله: وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ و قوله: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ يعني ما عملت من ذنوب فعوقبت عليها في الدنيا و الآخرة فمن نفسك بأعمالك ، لأن السارق يقطع، و الزاني يجلد و يرجم، و القاتل يقتل، و قد سمى الله تعالى العلل، و الخوف، و الشدة، و عقوبات الذنوب كلها سيئات، فقال: وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ بأعمالك، و قوله: قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يعني الصحة، و العافية، و السعة. و السيئات التي هي عقوبات الذنوب من عند الله. »
📚تفسیر قمی ، ج 1 ص 144
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌یا در نقل دیگر امام رضا ع فرمود که خداوند می فرماید ؛
« تو سزاوارتر به سیئاتت از من هستی ، تو معاصی را انجام دادی ، با قوت و قدرتی که من به تو دادم »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
2⃣ در کنار تفسیر مورد اشاره ، تفسیر دیگری نیز از ناحیه اهلبیت ع به ما رسیده است و آن اینکه ؛
❕منظور از سيئات، كيفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شكى نيست كه اين كيفرها از ناحيه خداوند است، ولى چون نتيجه اعمال و افعال بندگان مى باشد از اين جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى شود و گاهى به خداوند، و هر دو صحيح است، مثلا صحيح است گفته شود قاضى دست دزد را قطع مى كند، و نيز صحيح است كه گفته شود اين خود دزد است كه دست خود را قطع مى نمايد .
📚تفسیر نمونه ، ج 4 ص 21
❕در تفسیر قمی ، به نقل از ائمّه اطهار عليهم السلام در تفسیر آیه شریفه چنین آمده است ؛
« حَسَنات (چيزهاى خوب و خوشايند) در كتاب خدا دو گونه اند. سيّئات (چيزهاى بد و ناخوشايند) نيز دو گونه اند. از جمله حسناتى كه خداوند از آنها ياد كرده است، عبارت اند از: تندرستى، سلامت، امنيّت، توانگرى، و روزى، كه خداوند، اينها را «حسنات» ناميده است. مقصود از سيّئه در آيه: «اگر به آنان سيّئه اى برسد» ، بيمارى، بيمارى، هراس، گرسنگى و سختى است. «به موسى و همراهانش فال بد مى زنند»، يعنى او را شوم مى دانند.
❕مقصود از گونه دوم حسنات، كارهاى بندگان است، [در] اين سخن خداوند كه: «هر كس حسنه اى (كار نيكى) آوَرَد، ده برابر پاداش دارد». و مانند آن، بسيار است.
👌سيّئات نيز دو گونه اند. از جمله سيّئات: ترس (ناامنى)، گرسنگى، سختى- و اين همان است كه در آيه: «اگر به آنان سيئه اى برسد، به موسى و همراهانش فال بد مى زنند» ، و كيفرهاى گناهان هستند كه خداوند، اينها را «سيّئات» ناميده است.
❕مقصود از گونه دوم سيّئات، كارهاى بد بندگان است كه به سبب آنها كيفر مى شوند، [در] اين سخن خداوند كه: «آنانى كه سيئه اى آوَرَند، چهره هايشان در آتش دوزخ افكنده مى شود» و اين سخن كه: «هر حسنه اى به تو رسد، از خداست و هر سيئه اى به تو رسد، از خود توست»؛ يعنى هر گناهى كه انجام دادى و در دنيا يا آخرت به كيفر آن رسيدى، از خود تو و به سبب كارهاى خود توست؛ چرا كه دست دزد را مى بُرند، زناكار را شلاق مى زنند و يا سنگسار مى كنند، و قاتل را مى كشند.
👌خداوند متعال، آفتها و بيم و سختى و كيفرهاى گناهان را، همه اينها را «سَيّئه (بد و ناخوشايند)» ناميده و فرموده است: «و هر سيئه اى به تو رسد، از خود توست» و به سبب كارهاى توست، و اين سخن كه : « «بگو، همه از سوى خداست»؛ يعنى: تندرستى، عافيت، وسعت رزق و سيّئات (كه كيفر گناهان هستند)، همه از سوى خداى اند. »
« فالجواب في ذلك: أن معنى القولين جميعا عن الصادقين (عليهم السلام) أنهم قالوا: «الحسنات في كتاب الله على وجهين، و السيئات على وجهين. فمن الحسنات التي ذكرها الله الصحة، و السلامة، و الأمن، و السعة في الرزق، و قد سماها الله حسنات، وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يعني بالسيئة ها هنا المرض، و الخوف، و الجوع، و الشدة يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أي يتشأموا به. و الوجه الثاني من الحسنات يعني به أفعال العباد، و هو قوله: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها و مثله كثير. و كذلك السيئات على وجهين، فمن السيئات: الخوف، و الجوع، و الشدة، و هو ما ذكرناه في قوله: وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ و عقوبات الذنوب فقد سماها الله سيئات، و الوجه الثاني من السيئات يعني بها أفعال العباد التي يعاقبون عليها، و هو قوله: وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ و قوله: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ يعني ما عملت من ذنوب فعوقبت عليها في الدنيا و الآخرة فمن نفسك بأعمالك ، لأن السارق يقطع، و الزاني يجلد و يرجم، و القاتل يقتل، و قد سمى الله تعالى العلل، و الخوف، و الشدة، و عقوبات الذنوب كلها سيئات، فقال: وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ بأعمالك، و قوله: قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يعني الصحة، و العافية، و السعة. و السيئات التي هي عقوبات الذنوب من عند الله. »
📚تفسیر قمی ، ج 1 ص 144
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕فرا رسیدن سالروز وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها را تسلیت می گوییم ؛
⚫️برخی از پرسش و پاسخ های مطرح شده پیرامون حضرت خدیجه سلام الله علیها ؛
1⃣اهل سنت می گویند برترین زنان پیامبر عایشه بوده است نه خدیجه س ، چگونه پاسخ دهیم ❕❕
▪️https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3342
2⃣آیا در کتب اهل سنت آمده است که عایشه بارها به حضرت خدیجه س حسادت می کرد ❕❕
▪️ https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3342
3⃣آیا حضرت خدیجه س قبل از همسری با پیامبر ازدواج کرده بودند ❕❕
▪️https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5129
4⃣برخی می گویند پیامبر به خاطر پول و ثروت حضرت خدیجه با ایشان ازدواج کردند❗️آیا راست است ❕انگیزه ازدواج خدیجه س با پیامبر چه بود ❕❕
▪️ https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13261
5⃣شبهه ای مطرح شده است که حضرت خدیجه در چهل سالگی با پیامبر ازدواج کرد و حدود 60 سالگی حضرت فاطمه را به دنیا آورده است در حالی که زن در آن سن یائسه است و نمی تواند فرزند آورد ❗
▪️https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11554
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
⚫️برخی از پرسش و پاسخ های مطرح شده پیرامون حضرت خدیجه سلام الله علیها ؛
1⃣اهل سنت می گویند برترین زنان پیامبر عایشه بوده است نه خدیجه س ، چگونه پاسخ دهیم ❕❕
▪️https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3342
2⃣آیا در کتب اهل سنت آمده است که عایشه بارها به حضرت خدیجه س حسادت می کرد ❕❕
▪️ https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3342
3⃣آیا حضرت خدیجه س قبل از همسری با پیامبر ازدواج کرده بودند ❕❕
▪️https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5129
4⃣برخی می گویند پیامبر به خاطر پول و ثروت حضرت خدیجه با ایشان ازدواج کردند❗️آیا راست است ❕انگیزه ازدواج خدیجه س با پیامبر چه بود ❕❕
▪️ https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13261
5⃣شبهه ای مطرح شده است که حضرت خدیجه در چهل سالگی با پیامبر ازدواج کرد و حدود 60 سالگی حضرت فاطمه را به دنیا آورده است در حالی که زن در آن سن یائسه است و نمی تواند فرزند آورد ❗
▪️https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11554
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#توجه_به_مستمندان_در_ماه_رمضان_و_تجسس_از_روزه_خواری_افراد
🤔#پرسش
❔برخی این شبهه را می کنند که اگر یازده ماه از سراغ گرسنه ای را نگرفتی، حق نداری ماه رمضان از روزه بودنش سوال کنی! پاسخش چیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌یکی از فلسفه های روشن روزه داری ، توجه ویژه به مستمندان است ، نکته ای که در روایات متعددی ، به آن تاکید شده است .
❕ امام صادق عليه السلام درباره حكمت روزه داری فرمود ؛
« خداوند متعال، روزه را واجب ساخته است تا ثروتمند و تهى دست، برابر شوند؛ چون [بدون روزه] ثروتمند، رنج گرسنگى را نمى چشيد تا به فقير ترحّم كند؛ زيرا ثروتمند هرگاه چيزى را بخواهد، بر آن تواناست. پس خداى متعال خواست تا ميان بندگانش برابرى پديد آورد و ثروتمند هم طعم گرسنگى و رنج را بچشد تا بر ناتوان، رقّت قلب يابد و بر گرسنه ترحّم نمايد. »
« إنَّما فَرَضَ اللّهُ عز و جل الصِّيامَ لِيَستَوِيَ بِهِ الغَنِيُّ وَ الفَقيرُ؛ و ذلِكَ أنَّ الغَنِيَّ لَم يَكُن لِيَجِدَ مَسَّ الجوعِ فَيَرحَمَ الفَقيرَ؛ لِأَنَّ الغَنِيَّ كُلَّما أرادَ شَيئا قَدَرَ عَلَيهِ، فَأَرادَ اللّهُ عز و جل أن يُسَوِّيَ بَينَ خَلقِهِ، و أن يُذيقَ الغَنِيَّ مَسَّ الجوعِ وَ الأَلَمِ؛ لِيَرِقَّ عَلَى الضَّعيفِ فَيَرحَمَ الجائِعَ. »
📚الفقیه ، ج 2 ص 73
❕امام رضا عليه السلام فرمود ؛
« پس اگر گفته شود: «چرا مأمور به روزه شدند؟»، گفته مى شود: تا رنج گرسنگى و تشنگى را بشناسند و نشانى بر نياز آخرت بيابند و تا روزه دار، خاشع، فروتن، شكسته، پاداشي افته، اميدوار به اجر الهى و عارف گردد و بر گرسنگى و تشنگى اى كه به او مى رسد، شكيبا شود تا شايسته پاداش گردد، به علاوه خوددارى از برآوردن خواسته هاى نفْس، و براى اين كه روزه، در دنيا مايه پند آنان شود و سبب تمرين آنان بر انجام دادن تكليفهاى خدا و راهنماى آنان در پاداش گردد و تا بدانند كه چه سختى هايى بر فقيران و بينوايان در دنيا مى گذرد؛ پس آنچه را خداوند براى فقيران در اموال آنان واجب ساخته، به آنان بپردازند. »
« فَإِن قيلَ: فَلِمَ امِروا بِالصَّومِ؟ قيلَ: لِكَي يَعرِفوا ألَمَ الجوعِ وَ العَطَشِ، و يَستَدِلّوا عَلى فَقرِ الآخِرَةِ، و لِيَكونَ الصّائِمُ خاشِعا ذَليلًا مُستَكينا، مَأجورا مُحتَسِبا عارِفا، صابِرا عَلى ما أصابَهُ مِنَ الجوعِ وَ العَطَشِ؛ فَيَستَوجِبَ الثَّوابَ مَعَ ما فيهِ مِنَ الإِمساكِ عَنِ الشَّهَواتِ، و لِيَكونَ ذلِكَ واعِظا لَهُم فِي العاجِلِ، و رائِضا لَهُم عَلى أداءِ ما كَلَّفَهُم، و دَليلًا لَهُم فِي الأَجرِ، و لِيَعرِفوا شِدَّةَ مَبلَغِ ذلِكَ عَلى أهلِ الفَقرِ وَ المَسكَنَةِ فِي الدُّنيا فَيُؤَدّوا إلَيهِم ما فَرَضَ اللّهُ لَهُم في أموالهِم »
📚علل الشرایع ، ج 1 ص 270
❕راوی می گوید به امام عسكرى عليه السلام نوشتم: چرا خداوند، روزه را واجب ساخته است؟ چنين جواب آمد ؛ «تا ثروتمند، سختى گرسنگى را دريابد و بر نيازمند، دلسوزى كند».
📚الکافی ج 4 ص 181
❔حال معاند اشکال کرده است که چرا ما یازده ماه از گرسنگان سراغ نگرفته ایم و تنها در ماه رمضان به فکر آنها شده ایم ❗️
👌در حالی که توجه ندارد که وظیفه ما در تمام ماهها ، رسیدگی و اطعام گرسنگان است ، و در ماه رمضان نیز ، مامور به روزه شده ایم تا بیشتر با سختی و نیازمندی گرسنگان آشنا شویم و در ماههای دیگر ، با توجه بیشتری به آنان رسیدگی کنیم .
❕چگونه می توان گفت که ما در طول یازده ماه به گرسنگان توجهی نداریم ، در حالی که خداوند یکی از ویژگی های اصلی مومنان را ، اطعام گرسنگان می داند و در وصف زعمای مومنین می فرماید ؛
« و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند - (و مى گويند:) ما شما را براى خدا اطعام مى كنيم و، هيچ پاداش و تشكرى از شما نمى خواهيم. »
« يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً .... » ( انسان 7 _ 8 )
👌و در آیات متعددی ، کسانی را که به اطعام گرسنگان توجهی ندارند ، مذمت کرده و آنان را دوزخی معرفی می کند و می فرماید ؛
« ولى او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت _ - و تو نمى دانى آن گردنه چيست؟ - آزاد كردن برده است _ يا اطعام كردن در روز گرسنگى _ يتيمى از خويشاوندان را - يا مستمندى به خاك افتاده را » ( بلد 11 _ 15 )
👌و می فرماید ؛
« [كسى كه نامه عملش به دست چپ او داده شده عذاب مى شود؛] زيرا او به خداى بزرگ نمى گرويد و به اطعام مستمند ترغيب نمى كرد. پس امروز در اين جا حمايتگرى ندارد و نه خوراكى جز چركابه». ( حاقه 33 _ 36 )
❕ «و ما [مجرمان،] مستمند را اطعام نمى كرديم [كه دوزخى شديم]». ( مدثر 44 ) «و يكديگر را به اطعام مستمند ترغيب نمى کنيد». ( فجر 18 ) «اين همان كسى است كه يتيم را با خشونت مى راند و به خوراك دادن مستمند ترغيب نمى كند». ( ماعون 2_3)
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
❔برخی این شبهه را می کنند که اگر یازده ماه از سراغ گرسنه ای را نگرفتی، حق نداری ماه رمضان از روزه بودنش سوال کنی! پاسخش چیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌یکی از فلسفه های روشن روزه داری ، توجه ویژه به مستمندان است ، نکته ای که در روایات متعددی ، به آن تاکید شده است .
❕ امام صادق عليه السلام درباره حكمت روزه داری فرمود ؛
« خداوند متعال، روزه را واجب ساخته است تا ثروتمند و تهى دست، برابر شوند؛ چون [بدون روزه] ثروتمند، رنج گرسنگى را نمى چشيد تا به فقير ترحّم كند؛ زيرا ثروتمند هرگاه چيزى را بخواهد، بر آن تواناست. پس خداى متعال خواست تا ميان بندگانش برابرى پديد آورد و ثروتمند هم طعم گرسنگى و رنج را بچشد تا بر ناتوان، رقّت قلب يابد و بر گرسنه ترحّم نمايد. »
« إنَّما فَرَضَ اللّهُ عز و جل الصِّيامَ لِيَستَوِيَ بِهِ الغَنِيُّ وَ الفَقيرُ؛ و ذلِكَ أنَّ الغَنِيَّ لَم يَكُن لِيَجِدَ مَسَّ الجوعِ فَيَرحَمَ الفَقيرَ؛ لِأَنَّ الغَنِيَّ كُلَّما أرادَ شَيئا قَدَرَ عَلَيهِ، فَأَرادَ اللّهُ عز و جل أن يُسَوِّيَ بَينَ خَلقِهِ، و أن يُذيقَ الغَنِيَّ مَسَّ الجوعِ وَ الأَلَمِ؛ لِيَرِقَّ عَلَى الضَّعيفِ فَيَرحَمَ الجائِعَ. »
📚الفقیه ، ج 2 ص 73
❕امام رضا عليه السلام فرمود ؛
« پس اگر گفته شود: «چرا مأمور به روزه شدند؟»، گفته مى شود: تا رنج گرسنگى و تشنگى را بشناسند و نشانى بر نياز آخرت بيابند و تا روزه دار، خاشع، فروتن، شكسته، پاداشي افته، اميدوار به اجر الهى و عارف گردد و بر گرسنگى و تشنگى اى كه به او مى رسد، شكيبا شود تا شايسته پاداش گردد، به علاوه خوددارى از برآوردن خواسته هاى نفْس، و براى اين كه روزه، در دنيا مايه پند آنان شود و سبب تمرين آنان بر انجام دادن تكليفهاى خدا و راهنماى آنان در پاداش گردد و تا بدانند كه چه سختى هايى بر فقيران و بينوايان در دنيا مى گذرد؛ پس آنچه را خداوند براى فقيران در اموال آنان واجب ساخته، به آنان بپردازند. »
« فَإِن قيلَ: فَلِمَ امِروا بِالصَّومِ؟ قيلَ: لِكَي يَعرِفوا ألَمَ الجوعِ وَ العَطَشِ، و يَستَدِلّوا عَلى فَقرِ الآخِرَةِ، و لِيَكونَ الصّائِمُ خاشِعا ذَليلًا مُستَكينا، مَأجورا مُحتَسِبا عارِفا، صابِرا عَلى ما أصابَهُ مِنَ الجوعِ وَ العَطَشِ؛ فَيَستَوجِبَ الثَّوابَ مَعَ ما فيهِ مِنَ الإِمساكِ عَنِ الشَّهَواتِ، و لِيَكونَ ذلِكَ واعِظا لَهُم فِي العاجِلِ، و رائِضا لَهُم عَلى أداءِ ما كَلَّفَهُم، و دَليلًا لَهُم فِي الأَجرِ، و لِيَعرِفوا شِدَّةَ مَبلَغِ ذلِكَ عَلى أهلِ الفَقرِ وَ المَسكَنَةِ فِي الدُّنيا فَيُؤَدّوا إلَيهِم ما فَرَضَ اللّهُ لَهُم في أموالهِم »
📚علل الشرایع ، ج 1 ص 270
❕راوی می گوید به امام عسكرى عليه السلام نوشتم: چرا خداوند، روزه را واجب ساخته است؟ چنين جواب آمد ؛ «تا ثروتمند، سختى گرسنگى را دريابد و بر نيازمند، دلسوزى كند».
📚الکافی ج 4 ص 181
❔حال معاند اشکال کرده است که چرا ما یازده ماه از گرسنگان سراغ نگرفته ایم و تنها در ماه رمضان به فکر آنها شده ایم ❗️
👌در حالی که توجه ندارد که وظیفه ما در تمام ماهها ، رسیدگی و اطعام گرسنگان است ، و در ماه رمضان نیز ، مامور به روزه شده ایم تا بیشتر با سختی و نیازمندی گرسنگان آشنا شویم و در ماههای دیگر ، با توجه بیشتری به آنان رسیدگی کنیم .
❕چگونه می توان گفت که ما در طول یازده ماه به گرسنگان توجهی نداریم ، در حالی که خداوند یکی از ویژگی های اصلی مومنان را ، اطعام گرسنگان می داند و در وصف زعمای مومنین می فرماید ؛
« و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند - (و مى گويند:) ما شما را براى خدا اطعام مى كنيم و، هيچ پاداش و تشكرى از شما نمى خواهيم. »
« يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً .... » ( انسان 7 _ 8 )
👌و در آیات متعددی ، کسانی را که به اطعام گرسنگان توجهی ندارند ، مذمت کرده و آنان را دوزخی معرفی می کند و می فرماید ؛
« ولى او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت _ - و تو نمى دانى آن گردنه چيست؟ - آزاد كردن برده است _ يا اطعام كردن در روز گرسنگى _ يتيمى از خويشاوندان را - يا مستمندى به خاك افتاده را » ( بلد 11 _ 15 )
👌و می فرماید ؛
« [كسى كه نامه عملش به دست چپ او داده شده عذاب مى شود؛] زيرا او به خداى بزرگ نمى گرويد و به اطعام مستمند ترغيب نمى كرد. پس امروز در اين جا حمايتگرى ندارد و نه خوراكى جز چركابه». ( حاقه 33 _ 36 )
❕ «و ما [مجرمان،] مستمند را اطعام نمى كرديم [كه دوزخى شديم]». ( مدثر 44 ) «و يكديگر را به اطعام مستمند ترغيب نمى کنيد». ( فجر 18 ) «اين همان كسى است كه يتيم را با خشونت مى راند و به خوراك دادن مستمند ترغيب نمى كند». ( ماعون 2_3)
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در روایات اسلامی نیز به مساله اطعام مستمندان تاکید ویژه ای شده است تا جایی که امام صادق ع فرمود ؛
« مساكين را درياب و شكم گرسنه آنان را سير كن » « عَلَيْكَ بِالْمَسَاكِينِ فَأَشْبِعْهُم »
📚الکافی ج 6 ص 299
👌پیامبر اسلام فرمود ؛
« سوگند به آن كه جان محمّد در دست اوست، هيچ بنده اى به من ايمان نياورده، در حالى كه شب را سير بخوابد و برادر- يا فرمود: همسايه- مسلمانش گرسنه باشد »
« والذي نَفسُ محمّدٍ بِيَدِهِ، لا يُؤمِنُ بي عَبدٌ يَبِيتُ شَبعانَ وأخُوهُ- أو قالَ: جارُهُ- المُسلمُ جائعٌ. »
📚امالی طوسی ص 598
👌امام سجاد ع فرمود ؛
« هركه شب را با شكم سير بگذراند و در كنارش مؤمنى گرسنه باشد، خداوند متعال فرمايد: فرشتگان من! شما را بر اين بنده گواه مى گيرم، كه من به او دستور دادم و او نافرمانيم كرد و از غيرِ من فرمان برد؛ پس، او را به كارش وا گذاشتم. به عزّت و جلالم سوگند كه هرگز او را نيامرزم. »
« مَن باتَ شَبعانَ وبحَضرَتِهِ مُؤمِنٌ طاوٍ، قالَ اللَّهُ تعالى: مَلائكَتِي، اشهِدُكُم على هذا العَبدِ إنّي أمَرتُهُ فَعَصانِي وأطاعَ غَيرِي فَوَكَلتُهُ إلى عَمَلِهِ، وعِزَّتِي وجَلالي لا غَفَرتُ لَهُ أبداً. »
📚المحاسن ج 1 ص 97
❕شبهه افکن در ادامه مدعی شده است که ما در ماه رمضان موظفیم که تفتیش و تجسس کنیم که چه کسی روزه نیست تا او را تنبیه کنیم ، در حالی که این سخن هم کذب و خلاف واقع است و ما حق نداریم در مسائل شخصی و عیوب افراد ، تجسس و تفتیش کنیم ، چرا که خداوند می فرماید ؛
« وَ لا تَجَسَّسُوا » « و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد » ( حجرات 12 )
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« اى جماعتى كه به زبانْ اسلام آورده و به دلْ اسلام نياورده ايد! به دنبال لغزشهاى مسلمانان نباشيد؛ كه هر كس لغزشهاى مسلمانان را پى جويى كند، خداوند لغزش او را پى مى گيرد و هر كس كه خداوند او را عيب جويى كند، رسوايش مى سازد. »
📚الکافی ج 2 ص 355
❕جریانی است که مساله ممنوعیت تجسس در امور دیگران و روشن بودن این حکم در نزد مسلمین را بیشتر به ما نشان می دهد . علمای اهلسنت نقل می کنند ؛
« عمر بن خطّاب در مدينه شب گردى مى كرد. صداى آواز خواندن مردى را از خانه اى شنيد. از ديوار خانه بالا رفت و گفت: اى دشمن خدا! خيال كرده اى كه خداوند براى تو گنهكار پرده پوشى مى كند؟! آن مرد گفت: اى امير مؤمنان! تو هم درباره من تند نرو. اگر من يك گناه كردم تو سه گناه مرتكب شدى ؛
❕خداوند فرموده است: «تجسّس نكنيد» و تو تجسّس كردى. فرموده است: «از درها وارد خانه ها شويد» و تو از ديوار بالا آمدى. بدون اجازه بر من وارد شدى، در حالى كه خداوند متعال فرموده است: «وارد خانه هاى جز خود نشويد مگر آنكه اجازه بگيريد و بر اهل آنها سلام كنيد».
« أنّ عمرَ بنَ الخطّابِ كانَ يَعُسُّ بالمدينةِ مِن اللّيل، فسمِعَ صَوتَ رجُلٍ في بَيتٍ يَتَغنّى، فتَسَوّرَ علَيهِ، فقالَ: يا عدوَّ اللَّهِ، أظَنَنْتَ أنَّ اللَّهَ يَسْتُرُكَ وأنتَ في مَعصِيَتِهِ؟! فقالَ: وأنتَ يا أميرَ المؤمنينَ، لا تَعْجَلْ علَيَّ، إن أكُنْ عَصَيتُ اللَّهَ واحِدةً فقد عَصَيتَ اللَّهَ في ثلاثٍ: قالَ: «وَ لا تَجَسَّسُوا» وقد تَجَسَّسْتَ، وقالَ: «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» وقد تَسَوَّرْتَ علَيَّ، وقد دخَلْتَ علَيَّ بغيرِ إذنٍ، وقالَ اللَّهُ تعالى: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها». قالَ عُمرُ: فهلْ عندَكَ مِن خيرٍ، إن عَفَوتُ عنكَ؟ قالَ: نَعَم، فعَفا عنهُ وخَرجَ وتَركَهُ. »
📚کنزالعمال ، ح 8827
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« اسلام مى خواهد مردم در زندگى خصوصى خود از هر نظر در امنيت باشند. بديهى است اگر اجازه داده شود هر كس به جستجو گرى در باره ديگران بر خيزد حيثيت و آبروى مردم بر باد مى رود، و جهنمى به وجود مى آيد كه همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. »
📚تفسیر نمونه ، ج 22 ص 184
👌بنابراین ما تجسس در عیوب افراد و مسائل شخصی آنان نمی کنیم تا ببینیم روزه اند یا خیر ، آنچه در این زمینه مورد ممنوعیت است ، تنها تظاهر به روزه خواری در جامعه و اجتماع است که افراد علنا در ماه رمضان و در برابر سایر روزه داران حرمت شکنی کند و به عقاید آنان دهن کجی کنید ، در این صورت نیز تجسس و پرسشی از ما صورت نمی گیرد که آیا فرد مذکور روزه است یا خیر ، بلکه خودش با تظاهر به روزه خواری ، علنا اعلام جرم بر علیه خود می کند ، در ذیل در این رابطه بیشتر توضیح داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6577
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕در روایات اسلامی نیز به مساله اطعام مستمندان تاکید ویژه ای شده است تا جایی که امام صادق ع فرمود ؛
« مساكين را درياب و شكم گرسنه آنان را سير كن » « عَلَيْكَ بِالْمَسَاكِينِ فَأَشْبِعْهُم »
📚الکافی ج 6 ص 299
👌پیامبر اسلام فرمود ؛
« سوگند به آن كه جان محمّد در دست اوست، هيچ بنده اى به من ايمان نياورده، در حالى كه شب را سير بخوابد و برادر- يا فرمود: همسايه- مسلمانش گرسنه باشد »
« والذي نَفسُ محمّدٍ بِيَدِهِ، لا يُؤمِنُ بي عَبدٌ يَبِيتُ شَبعانَ وأخُوهُ- أو قالَ: جارُهُ- المُسلمُ جائعٌ. »
📚امالی طوسی ص 598
👌امام سجاد ع فرمود ؛
« هركه شب را با شكم سير بگذراند و در كنارش مؤمنى گرسنه باشد، خداوند متعال فرمايد: فرشتگان من! شما را بر اين بنده گواه مى گيرم، كه من به او دستور دادم و او نافرمانيم كرد و از غيرِ من فرمان برد؛ پس، او را به كارش وا گذاشتم. به عزّت و جلالم سوگند كه هرگز او را نيامرزم. »
« مَن باتَ شَبعانَ وبحَضرَتِهِ مُؤمِنٌ طاوٍ، قالَ اللَّهُ تعالى: مَلائكَتِي، اشهِدُكُم على هذا العَبدِ إنّي أمَرتُهُ فَعَصانِي وأطاعَ غَيرِي فَوَكَلتُهُ إلى عَمَلِهِ، وعِزَّتِي وجَلالي لا غَفَرتُ لَهُ أبداً. »
📚المحاسن ج 1 ص 97
❕شبهه افکن در ادامه مدعی شده است که ما در ماه رمضان موظفیم که تفتیش و تجسس کنیم که چه کسی روزه نیست تا او را تنبیه کنیم ، در حالی که این سخن هم کذب و خلاف واقع است و ما حق نداریم در مسائل شخصی و عیوب افراد ، تجسس و تفتیش کنیم ، چرا که خداوند می فرماید ؛
« وَ لا تَجَسَّسُوا » « و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد » ( حجرات 12 )
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« اى جماعتى كه به زبانْ اسلام آورده و به دلْ اسلام نياورده ايد! به دنبال لغزشهاى مسلمانان نباشيد؛ كه هر كس لغزشهاى مسلمانان را پى جويى كند، خداوند لغزش او را پى مى گيرد و هر كس كه خداوند او را عيب جويى كند، رسوايش مى سازد. »
📚الکافی ج 2 ص 355
❕جریانی است که مساله ممنوعیت تجسس در امور دیگران و روشن بودن این حکم در نزد مسلمین را بیشتر به ما نشان می دهد . علمای اهلسنت نقل می کنند ؛
« عمر بن خطّاب در مدينه شب گردى مى كرد. صداى آواز خواندن مردى را از خانه اى شنيد. از ديوار خانه بالا رفت و گفت: اى دشمن خدا! خيال كرده اى كه خداوند براى تو گنهكار پرده پوشى مى كند؟! آن مرد گفت: اى امير مؤمنان! تو هم درباره من تند نرو. اگر من يك گناه كردم تو سه گناه مرتكب شدى ؛
❕خداوند فرموده است: «تجسّس نكنيد» و تو تجسّس كردى. فرموده است: «از درها وارد خانه ها شويد» و تو از ديوار بالا آمدى. بدون اجازه بر من وارد شدى، در حالى كه خداوند متعال فرموده است: «وارد خانه هاى جز خود نشويد مگر آنكه اجازه بگيريد و بر اهل آنها سلام كنيد».
« أنّ عمرَ بنَ الخطّابِ كانَ يَعُسُّ بالمدينةِ مِن اللّيل، فسمِعَ صَوتَ رجُلٍ في بَيتٍ يَتَغنّى، فتَسَوّرَ علَيهِ، فقالَ: يا عدوَّ اللَّهِ، أظَنَنْتَ أنَّ اللَّهَ يَسْتُرُكَ وأنتَ في مَعصِيَتِهِ؟! فقالَ: وأنتَ يا أميرَ المؤمنينَ، لا تَعْجَلْ علَيَّ، إن أكُنْ عَصَيتُ اللَّهَ واحِدةً فقد عَصَيتَ اللَّهَ في ثلاثٍ: قالَ: «وَ لا تَجَسَّسُوا» وقد تَجَسَّسْتَ، وقالَ: «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» وقد تَسَوَّرْتَ علَيَّ، وقد دخَلْتَ علَيَّ بغيرِ إذنٍ، وقالَ اللَّهُ تعالى: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها». قالَ عُمرُ: فهلْ عندَكَ مِن خيرٍ، إن عَفَوتُ عنكَ؟ قالَ: نَعَم، فعَفا عنهُ وخَرجَ وتَركَهُ. »
📚کنزالعمال ، ح 8827
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« اسلام مى خواهد مردم در زندگى خصوصى خود از هر نظر در امنيت باشند. بديهى است اگر اجازه داده شود هر كس به جستجو گرى در باره ديگران بر خيزد حيثيت و آبروى مردم بر باد مى رود، و جهنمى به وجود مى آيد كه همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. »
📚تفسیر نمونه ، ج 22 ص 184
👌بنابراین ما تجسس در عیوب افراد و مسائل شخصی آنان نمی کنیم تا ببینیم روزه اند یا خیر ، آنچه در این زمینه مورد ممنوعیت است ، تنها تظاهر به روزه خواری در جامعه و اجتماع است که افراد علنا در ماه رمضان و در برابر سایر روزه داران حرمت شکنی کند و به عقاید آنان دهن کجی کنید ، در این صورت نیز تجسس و پرسشی از ما صورت نمی گیرد که آیا فرد مذکور روزه است یا خیر ، بلکه خودش با تظاهر به روزه خواری ، علنا اعلام جرم بر علیه خود می کند ، در ذیل در این رابطه بیشتر توضیح داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6577
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌وهابی بیسواد ، مواردی را که ائمه ع ، به عنوان شرح و تفسیر آیات قرآن ، نکاتی در امامت علی ع را مطرح می کردند ، به عنوان اشتباه خواندن قرآن معرفی می کنند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13445
❕یا مدعی شده است که ائمه ع سوره حمد را بر خلاف قرائت کنونی آن ، قرائت می کردند ، در ذیل پاسخ گفته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8784
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13445
❕یا مدعی شده است که ائمه ع سوره حمد را بر خلاف قرائت کنونی آن ، قرائت می کردند ، در ذیل پاسخ گفته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8784
#آیت_الله_بهجت_و_ولایت_فقیه
🤔#پرسش
❔رد ولایت مطلقه فقیه از نظر آیة الله بهجت
🔸 مرحوم شیخ محمد تقی بهجت در جامع المسائل میگوید: ولایت عامه برای فقیه ثابت نیست.
📚 جامع المسائل، تألیف آیت الله بهجت، جلد ۵، صفحه 98
‼️ این خاطرهای و قصهای از ایشان نیست که بعد از فوتشان منتشر شده باشد، بلکه کتابی است که خودشان نوشتهاند !!!
⚠️ این مطلب برای اولین باری است که در فضای مجازی منتشر میشود در نشر آن کوشا باشید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مساله ولایت فقیه در امر حکومت و تدبیر جامعه ، مساله ای مسلم در فقه شیعه است و هیچ فقیه آگاهی ، منکر آن نیست ، در ذیل مفصل در این رابطه توضیح داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13290
❕مرحوم بهجت نیز ، ولایت فقیه را قبول داشته اند .
👌از ایشان آمده است که در زمينه ولایت فقیه ، چنین استدلال می کردند ؛
« در زمان غيبت كبراى حجت حق، نمى توان براى مساله بيش از سه رويكرد فرض كرد زيرا يا بايد كتاب خدا و احكام و قوانين دين تعطيل شود و يا بايد خود بخود بماند يعنى خودش وسيله ابقاى خود باشد و يا نياز به سرپرست و حاكم و مبين دارد كه همان ولى امر و مجتهد جامع الشرايط است.
🔸فرض اول عقلا و نقلا باطل است، زيرا دين مبين اسلام، آيين خاتم است و تا ختم نسل بشر بايد راهنما و آيين امت باشد.
🔸فرض دوم نيز باطل است، زيرا قانون خود به خود اجرا نمى شود و نياز به شخص و يا اشخاص دارد تا آن را حفظ و به اجرا در آورند.
🔸ناچار بايد به فرض سوم قائل باشيم و بگوييم ولى امر بايد جامعه مسلمين را با همه شئونات و ابعاد آن نگه دارد.
👌 از سوى ديگر نيز روشن است كه جامعه به تشكيلات فراوان از قبيل ارتش، آموزش و پرورش، دادگسترى و... نياز دارد، لذا بايد دست ولى فقيه در همه شئونات مادى و معنوى باز بوده و مبين و شارح و راهنما و حلال مشكلات باشد. در نتيجه ولى فقيه بايد تمام شئونات امام معصوم عليه السلام به استثناى امامت و آنچه مخصوص امام معصوم است داشته باشد تا بتواند اسلام را در جامعه پياده كند و گرنه در صورت عدم وجود تشكيلات و تشريفات حكومتى دشمنان نخواهند گذاشت كه حكومت و آيين اسلامى پياده شود.
📚رضا باقى زاده، برگى از دفتر آفتاب شرح حال شيخ السالكين آيت الله العظمى بهجت ره، قم: ميراث ماندگار،، 1385 ص 101 و 102 ، ( به نقل از نرم افزار پرسمان )
👌در کتاب استفتاءات مرحوم بهجت نیز ، به مشروعیت ولایت فقیه تصریح شده است .
❕مطابق آنچه در کتاب مذکور آمده است ، مرحوم بهجت نمی گویند که ولایت فقیه ، یک حکم جعلی و دروغین است و فقیه چنین ولایتی را ندارد ( چنان که منکران ولایت فقیه چنین می گویند ) .
❕بلکه ایشان تصریح دارند که ولایت فقیه حکمی اسلامی و شرعی است ، اما از مسائل فروعی دین و تکالیف عملی است نه مسائل اعتقادی ، یعنی ولایت فقیه تکلیف عملی را در پی دارد که مثلا بر فقیه واجب است اعمال ولایت کند یا بر مردم لازم است که ولایت فقیه را بپذیرند ، ایشان در پاسخ به پرسشی که از ایشان پرسیده بودند ؛
« آیا ولایت فقیه یک مساله تقلیدی است یا اعتقادی » ؟
👌جواب دادند ؛
« مساله تقلیدی و از فروع است »
📚استفتاءات ، محمد تقی بهجت ، ج 1 ص 27
👌بنابراین ایشان اصل مساله ولایت فقیه را قبول دارند .
❕ در بین قائلین به ولایت فقیه ، این بحث است که آیا ولایت فقیه مطلقه و عام است یا مقیده ، که روشن است تفاوت نظر در این موضوع به اصل مساله ولایت فقیه در تدبیر جامعه و حکومت داری ، خللی وارد نمی کند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم و معنا و مفهوم مطلقه و مقیده بودن ولایت فقیه را تبیین کرده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3798
👌مرحوم بهجت نیز ولایت فقیه در امر تدبیر جامعه را قبول دارند ، اما عام بودن این ولایت را نپذیرفته اند ، که در نمایه فوق الذکر توضیح داده ایم که این مساله خللی در اصل مساله وارد نمی کند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
🤔#پرسش
❔رد ولایت مطلقه فقیه از نظر آیة الله بهجت
🔸 مرحوم شیخ محمد تقی بهجت در جامع المسائل میگوید: ولایت عامه برای فقیه ثابت نیست.
📚 جامع المسائل، تألیف آیت الله بهجت، جلد ۵، صفحه 98
‼️ این خاطرهای و قصهای از ایشان نیست که بعد از فوتشان منتشر شده باشد، بلکه کتابی است که خودشان نوشتهاند !!!
⚠️ این مطلب برای اولین باری است که در فضای مجازی منتشر میشود در نشر آن کوشا باشید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مساله ولایت فقیه در امر حکومت و تدبیر جامعه ، مساله ای مسلم در فقه شیعه است و هیچ فقیه آگاهی ، منکر آن نیست ، در ذیل مفصل در این رابطه توضیح داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13290
❕مرحوم بهجت نیز ، ولایت فقیه را قبول داشته اند .
👌از ایشان آمده است که در زمينه ولایت فقیه ، چنین استدلال می کردند ؛
« در زمان غيبت كبراى حجت حق، نمى توان براى مساله بيش از سه رويكرد فرض كرد زيرا يا بايد كتاب خدا و احكام و قوانين دين تعطيل شود و يا بايد خود بخود بماند يعنى خودش وسيله ابقاى خود باشد و يا نياز به سرپرست و حاكم و مبين دارد كه همان ولى امر و مجتهد جامع الشرايط است.
🔸فرض اول عقلا و نقلا باطل است، زيرا دين مبين اسلام، آيين خاتم است و تا ختم نسل بشر بايد راهنما و آيين امت باشد.
🔸فرض دوم نيز باطل است، زيرا قانون خود به خود اجرا نمى شود و نياز به شخص و يا اشخاص دارد تا آن را حفظ و به اجرا در آورند.
🔸ناچار بايد به فرض سوم قائل باشيم و بگوييم ولى امر بايد جامعه مسلمين را با همه شئونات و ابعاد آن نگه دارد.
👌 از سوى ديگر نيز روشن است كه جامعه به تشكيلات فراوان از قبيل ارتش، آموزش و پرورش، دادگسترى و... نياز دارد، لذا بايد دست ولى فقيه در همه شئونات مادى و معنوى باز بوده و مبين و شارح و راهنما و حلال مشكلات باشد. در نتيجه ولى فقيه بايد تمام شئونات امام معصوم عليه السلام به استثناى امامت و آنچه مخصوص امام معصوم است داشته باشد تا بتواند اسلام را در جامعه پياده كند و گرنه در صورت عدم وجود تشكيلات و تشريفات حكومتى دشمنان نخواهند گذاشت كه حكومت و آيين اسلامى پياده شود.
📚رضا باقى زاده، برگى از دفتر آفتاب شرح حال شيخ السالكين آيت الله العظمى بهجت ره، قم: ميراث ماندگار،، 1385 ص 101 و 102 ، ( به نقل از نرم افزار پرسمان )
👌در کتاب استفتاءات مرحوم بهجت نیز ، به مشروعیت ولایت فقیه تصریح شده است .
❕مطابق آنچه در کتاب مذکور آمده است ، مرحوم بهجت نمی گویند که ولایت فقیه ، یک حکم جعلی و دروغین است و فقیه چنین ولایتی را ندارد ( چنان که منکران ولایت فقیه چنین می گویند ) .
❕بلکه ایشان تصریح دارند که ولایت فقیه حکمی اسلامی و شرعی است ، اما از مسائل فروعی دین و تکالیف عملی است نه مسائل اعتقادی ، یعنی ولایت فقیه تکلیف عملی را در پی دارد که مثلا بر فقیه واجب است اعمال ولایت کند یا بر مردم لازم است که ولایت فقیه را بپذیرند ، ایشان در پاسخ به پرسشی که از ایشان پرسیده بودند ؛
« آیا ولایت فقیه یک مساله تقلیدی است یا اعتقادی » ؟
👌جواب دادند ؛
« مساله تقلیدی و از فروع است »
📚استفتاءات ، محمد تقی بهجت ، ج 1 ص 27
👌بنابراین ایشان اصل مساله ولایت فقیه را قبول دارند .
❕ در بین قائلین به ولایت فقیه ، این بحث است که آیا ولایت فقیه مطلقه و عام است یا مقیده ، که روشن است تفاوت نظر در این موضوع به اصل مساله ولایت فقیه در تدبیر جامعه و حکومت داری ، خللی وارد نمی کند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم و معنا و مفهوم مطلقه و مقیده بودن ولایت فقیه را تبیین کرده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3798
👌مرحوم بهجت نیز ولایت فقیه در امر تدبیر جامعه را قبول دارند ، اما عام بودن این ولایت را نپذیرفته اند ، که در نمایه فوق الذکر توضیح داده ایم که این مساله خللی در اصل مساله وارد نمی کند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕کانال وهابی مدعی شده است که نائبان خاص امام مهدی ع ، افراد دروغگویی بوده اند که به دروغ ادعای نیابت کردند و مردم را گول زدند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6416
👌در مورد اللهیاری و جهل و کذب و دروغگویی های او نیز در ذیل روشنگری هایی داشته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12041
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12159
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12222
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6416
👌در مورد اللهیاری و جهل و کذب و دروغگویی های او نیز در ذیل روشنگری هایی داشته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12041
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12159
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12222
🌸به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛
💐برخی از پرسش و پاسخ های برگزیده پیرامون امام حسن علیه السلام ؛
1⃣فلسفه صلح امام حسن علیه السلام با معاویه چه بوده است ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4353
2⃣آیا دریافت خراج و پول توسط امام حسن علیه السلام از معاویه در جریان صلحشان واقعیت دارد❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6635
3⃣آیا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن مجتبی علیه السلام سم داده است ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5167
4⃣چرا امام حسن علیه السلام در انتخاب همسر توجه نکردند و با جعده ازدواج کردند مگر علم غیب نداشتند❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4846
5⃣آیا روایاتی که می گوید امام حسن علیه السلام همسران زیادی می گرفت و طلاق می داد صحیح است❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5715
6⃣آیا داستان ازدواج های متعدد امام حسن علیه السلام و طلاق آن ها قابل قبول است ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4502
7⃣در قرآن آمده است که همه اموال خود را نباید بخشید تا به خانواده فشار آید چرا امام حسن سه مرتبه تمام اموال خود را به فقرا بخشید ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/2300
8⃣آیا جریان تیر باران شدن جنازه مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه واقعیت دارد ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5167
9⃣چرا امام حسن با وجود آگاهی غیبی از سم تهیه شده توسط جعده خورد ❕آیا این خود کشی محسوب نمی شود ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/7687
0⃣1⃣از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8994
1⃣1⃣یکی از کانال های ضد دین می گوید امام حسن و امام حسین مانند دختران در گوش خود گوشواره می کردند ❗️آیا این مطلب واقعیت دارد ❕❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/7737
2⃣1⃣اگر #رقص حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6974
3⃣1⃣این که در روایاتی آمده که وقتی امام حسن و امام حسین کشتی می گرفتند پیامبر امام حسن رو #تشویق می کرد چه معنایی دارد ❗️این یعنی امام حسن نزد پیامبر از امام حسین محبوب تر بوده ❕❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8871
4⃣1⃣آیا امام حسن علیه السلام در فتوحات خلفا شرکت کردند ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3347
5⃣1⃣امام حسن علیه السلام از دیدگاه معاصران و اندیشمندان و مورخان اهل سنت ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11744
6⃣1⃣مطلب زير بخشي از سخنان اقاي دکتر حسن روحاني هست که در تاريخ چهارشنبه 23 مهر 1399 به نقل از ايشان در پايگان اطلاع رساني رياست جمهوري بارگزاري شده است. وقتی برخی از اصحاب امام حسن آمدند با زبان معترضانه که چرا قبول کردید و چرا صلح کردید؟ چرا در برابر طرف مقابل پیمان را امضا کردید؟ حضرت فرمود: "انی رأیت هوی معظمالناس علی الصلح"، گفت؛ جامعه اسلامی که شما 10 نفر نیستید شما 20نفری که اینجا پیش من آمدید دنیای اسلام نیستید من در مسجد برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح میخواهند و وقتی مردم این را میخواهند صلح را انتخاب میکنم.... به موقع باید بایستیم و بجنگیم به موقع باید صلح کنیم. ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12753
7⃣1⃣معاند می گوید امام حسن و امام حسین ع به شام رفتند و با معاویه بیعت کردند و رابطه آنان با معاویه خوب بوده است ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12553
8⃣1⃣ملحد می گوید ابن خلدون شیعی در تاریخش نقل کرده است که امام حسن و امام حسین علیهما السلام در لشکری که قصد فتح آفریقا را در زمان عثمان داشتند ، شرکت داشته اند ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12485
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
💐برخی از پرسش و پاسخ های برگزیده پیرامون امام حسن علیه السلام ؛
1⃣فلسفه صلح امام حسن علیه السلام با معاویه چه بوده است ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4353
2⃣آیا دریافت خراج و پول توسط امام حسن علیه السلام از معاویه در جریان صلحشان واقعیت دارد❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6635
3⃣آیا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن مجتبی علیه السلام سم داده است ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5167
4⃣چرا امام حسن علیه السلام در انتخاب همسر توجه نکردند و با جعده ازدواج کردند مگر علم غیب نداشتند❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4846
5⃣آیا روایاتی که می گوید امام حسن علیه السلام همسران زیادی می گرفت و طلاق می داد صحیح است❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5715
6⃣آیا داستان ازدواج های متعدد امام حسن علیه السلام و طلاق آن ها قابل قبول است ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4502
7⃣در قرآن آمده است که همه اموال خود را نباید بخشید تا به خانواده فشار آید چرا امام حسن سه مرتبه تمام اموال خود را به فقرا بخشید ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/2300
8⃣آیا جریان تیر باران شدن جنازه مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه واقعیت دارد ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5167
9⃣چرا امام حسن با وجود آگاهی غیبی از سم تهیه شده توسط جعده خورد ❕آیا این خود کشی محسوب نمی شود ❕
💠 https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/7687
0⃣1⃣از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8994
1⃣1⃣یکی از کانال های ضد دین می گوید امام حسن و امام حسین مانند دختران در گوش خود گوشواره می کردند ❗️آیا این مطلب واقعیت دارد ❕❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/7737
2⃣1⃣اگر #رقص حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6974
3⃣1⃣این که در روایاتی آمده که وقتی امام حسن و امام حسین کشتی می گرفتند پیامبر امام حسن رو #تشویق می کرد چه معنایی دارد ❗️این یعنی امام حسن نزد پیامبر از امام حسین محبوب تر بوده ❕❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8871
4⃣1⃣آیا امام حسن علیه السلام در فتوحات خلفا شرکت کردند ❕
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/3347
5⃣1⃣امام حسن علیه السلام از دیدگاه معاصران و اندیشمندان و مورخان اهل سنت ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11744
6⃣1⃣مطلب زير بخشي از سخنان اقاي دکتر حسن روحاني هست که در تاريخ چهارشنبه 23 مهر 1399 به نقل از ايشان در پايگان اطلاع رساني رياست جمهوري بارگزاري شده است. وقتی برخی از اصحاب امام حسن آمدند با زبان معترضانه که چرا قبول کردید و چرا صلح کردید؟ چرا در برابر طرف مقابل پیمان را امضا کردید؟ حضرت فرمود: "انی رأیت هوی معظمالناس علی الصلح"، گفت؛ جامعه اسلامی که شما 10 نفر نیستید شما 20نفری که اینجا پیش من آمدید دنیای اسلام نیستید من در مسجد برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح میخواهند و وقتی مردم این را میخواهند صلح را انتخاب میکنم.... به موقع باید بایستیم و بجنگیم به موقع باید صلح کنیم. ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12753
7⃣1⃣معاند می گوید امام حسن و امام حسین ع به شام رفتند و با معاویه بیعت کردند و رابطه آنان با معاویه خوب بوده است ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12553
8⃣1⃣ملحد می گوید ابن خلدون شیعی در تاریخش نقل کرده است که امام حسن و امام حسین علیهما السلام در لشکری که قصد فتح آفریقا را در زمان عثمان داشتند ، شرکت داشته اند ❗️
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/12485
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#توهم_تناقض_گویی_قرآن_در_بیان_داستان_ابراهیم
▪️اشتباه فاحش قرآن در تعريف داستان ابراهيم!
❔در سوره هود فرشتگان، نخست با ابراهيم از نابودى قوم لوط سخن ميگويند سپس او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند ولى در سوره ذاريات اين موضوع برعكس است.
يعني فرشتگان نخست او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند سپس به ابراهيم مي گويند ما براي نابودى قوم لوط آمده ايم.
اين قصه يكبار هم در سوره حجر نقل شده كه اگر آن را نيز با اين دو مقایسه کنیم اختلاف بیشتر می شود .
١) در سوره هاى ذاريات و هود، ابراهيم سلام فرشتگان را جواب ميدهد سپس گوساله اى كباب شده هم برايشان ميآورد ولى در سوره حجر جواب سلامشان را نمى دهد و اعلام ميكند كه ما از شما ميترسيم.
٢) در سوره هاى ذاريات و هود زن ابراهيم خنده كنان ايستاده و مژده تولد فرزند را به آن زن ميدهند. و او در پاسخ با تعجب مي گويد حالا كه من پير شده ام به من مژده فرزند ميدهيد؟ «ولي در سوره حجر نه تنها هيچ خبرى از حضور زن نيست بلكه گوينده اين جملة تعجب آميز نيز خود ابراهيم است.
٣) در سوره هاى ذاريات و حجر فقط به تولد يك فرزند يعنى اسحاق مژده داده ميشود ولى در سوره هود غير از اسحاق به تولد يعقوب هم مژده مي دهند. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با آیات مورد استناد معاند ، روایتی در کتاب کافی شریف آمده است که مبین قضیه می باشد که مطابق آن امام صادق ع فرمود ؛
« خداى عز و جل چهار فرشته مامور كرد براى هلاك كردن قوم لوط و آن چهار فرشته عبارت بودند از: جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و كروبيل، اين چهار فرشته در سر راه خود به ديدن ابراهيم رفته بر او سلام كردند در حالى كه در قالب انسانهايى معمم بودند و آن جناب ايشان را نشناخت، همين قدر دانست كه قيافه هايى جالب دارند، لذا پيش خودش گفت: اينگونه اشخاص محترم را بايد خودم پذيرايى كنم و به خدمتشان قيام نمايم، و چون او مردى ميهمان نواز بود لذا گوساله اى چاق براى آنها كباب كرد ، آن قدر كه كاملا پخته شد و آورده نزد آنان گذاشت ، ولى ديد كه دست ميهمانان به طرف غذا دراز نمى شود از اين رفتار آنان بدش آمد و در خود احساس ترس كرد ، جبرئيل وقتى آن جناب را چنين ديد، عمامه را از سر خود برداشت و ابراهيم او را ( كه در سابق بارها ديده بود ) شناخت و پرسيد: تو همو هستى؟ گفت: آرى. در اين ميان همسر ابراهیم از آنجا رد مى شد ، جبرئيل او را به ولادت اسحاق بشارت داد و از اسحاق يعقوب را، همسر ابراهیم گفت خداوند چه فرموده است؟ ملائكه جواب دادند به آنچه قرآن كريم آن را حكايت كرده است.
❕ابراهيم از آنان پرسيد: بخاطر چه كارى آمده ايد؟ گفتند: براى هلاك كردن قوم لوط آمده ايم. پرسيد: اگر در ميان آن قوم صد نفر با ايمان باشد آنان را نيز هلاك خواهيد كرد؟ جبرئيل گفت: نه، پرسيد: اگر پنجاه نفر باشد چطور؟ جبرئيل گفت، نه، پرسيد: اگر سى نفر باشد چطور؟ گفت، نه، پرسيد: اگر بيست نفر باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد: اگر ده نفر وجود داشته باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد اگر پنج نفر باشد؟ گفت: نه، پرسيد: اگر يك نفر باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد: اگر هيچ مؤمنى در آن قوم نباشد و تنها لوط باشد چطور؟ جبرئيل گفت: ما بهتر مى دانيم كه در آن قوم چه كسى هست، ما بطور قطع او و خانواده اش را نجات مىدهيم بجز همسرش را كه از هلاك شوندگان است، آن گاه (ابراهيم را به حال خود گذاشتند) و رفتند ... »
📚الکافی ج 5 ص 546
❕بنابراین اول بشارت به تولد اسحاق و یعقوب بوده است و بعد خبر دادن از هلاکت قوم لوط ، چنان که از ظاهر آیات قرآن نیز همین نکته استفاده می شود .
❕خداوند می فرماید ؛
« آيا خبر مهمانهاى بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟ - در آن زمان كه بر او وارد شدند و گفتند: سلام بر تو! او گفت سلام بر شما كه جمعيتى ناشناخته ايد! - و به دنبال آن پنهانى به سوى خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريانى را براى آنها) آورد - و آن را نزديك آنها گذارد (ولى با تعجب ديد دست به سوى غذا نمى برند) گفت! آيا شما غذا نمى خوريد ؟ - و از اين كار احساس وحشت كرد، گفتند: نترس (ما رسولان پروردگار توايم) و او را بشارت به تولد پسرى دانا و هوشيار دادند - در اين هنگام همسرش جلو آمد در حالى كه (از خوشحالى و تعجب) فرياد مى كشيد و به صورت خود زد و گفت (آيا پسرى خواهم آورد در حالى كه) پير زنى نازا هستم؟! - گفتند پروردگارت چنين گفته است، و او حكيم و داناست. » ( ذاریات 24_30 )
🔸ادامه 👇
▪️اشتباه فاحش قرآن در تعريف داستان ابراهيم!
❔در سوره هود فرشتگان، نخست با ابراهيم از نابودى قوم لوط سخن ميگويند سپس او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند ولى در سوره ذاريات اين موضوع برعكس است.
يعني فرشتگان نخست او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند سپس به ابراهيم مي گويند ما براي نابودى قوم لوط آمده ايم.
اين قصه يكبار هم در سوره حجر نقل شده كه اگر آن را نيز با اين دو مقایسه کنیم اختلاف بیشتر می شود .
١) در سوره هاى ذاريات و هود، ابراهيم سلام فرشتگان را جواب ميدهد سپس گوساله اى كباب شده هم برايشان ميآورد ولى در سوره حجر جواب سلامشان را نمى دهد و اعلام ميكند كه ما از شما ميترسيم.
٢) در سوره هاى ذاريات و هود زن ابراهيم خنده كنان ايستاده و مژده تولد فرزند را به آن زن ميدهند. و او در پاسخ با تعجب مي گويد حالا كه من پير شده ام به من مژده فرزند ميدهيد؟ «ولي در سوره حجر نه تنها هيچ خبرى از حضور زن نيست بلكه گوينده اين جملة تعجب آميز نيز خود ابراهيم است.
٣) در سوره هاى ذاريات و حجر فقط به تولد يك فرزند يعنى اسحاق مژده داده ميشود ولى در سوره هود غير از اسحاق به تولد يعقوب هم مژده مي دهند. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با آیات مورد استناد معاند ، روایتی در کتاب کافی شریف آمده است که مبین قضیه می باشد که مطابق آن امام صادق ع فرمود ؛
« خداى عز و جل چهار فرشته مامور كرد براى هلاك كردن قوم لوط و آن چهار فرشته عبارت بودند از: جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و كروبيل، اين چهار فرشته در سر راه خود به ديدن ابراهيم رفته بر او سلام كردند در حالى كه در قالب انسانهايى معمم بودند و آن جناب ايشان را نشناخت، همين قدر دانست كه قيافه هايى جالب دارند، لذا پيش خودش گفت: اينگونه اشخاص محترم را بايد خودم پذيرايى كنم و به خدمتشان قيام نمايم، و چون او مردى ميهمان نواز بود لذا گوساله اى چاق براى آنها كباب كرد ، آن قدر كه كاملا پخته شد و آورده نزد آنان گذاشت ، ولى ديد كه دست ميهمانان به طرف غذا دراز نمى شود از اين رفتار آنان بدش آمد و در خود احساس ترس كرد ، جبرئيل وقتى آن جناب را چنين ديد، عمامه را از سر خود برداشت و ابراهيم او را ( كه در سابق بارها ديده بود ) شناخت و پرسيد: تو همو هستى؟ گفت: آرى. در اين ميان همسر ابراهیم از آنجا رد مى شد ، جبرئيل او را به ولادت اسحاق بشارت داد و از اسحاق يعقوب را، همسر ابراهیم گفت خداوند چه فرموده است؟ ملائكه جواب دادند به آنچه قرآن كريم آن را حكايت كرده است.
❕ابراهيم از آنان پرسيد: بخاطر چه كارى آمده ايد؟ گفتند: براى هلاك كردن قوم لوط آمده ايم. پرسيد: اگر در ميان آن قوم صد نفر با ايمان باشد آنان را نيز هلاك خواهيد كرد؟ جبرئيل گفت: نه، پرسيد: اگر پنجاه نفر باشد چطور؟ جبرئيل گفت، نه، پرسيد: اگر سى نفر باشد چطور؟ گفت، نه، پرسيد: اگر بيست نفر باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد: اگر ده نفر وجود داشته باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد اگر پنج نفر باشد؟ گفت: نه، پرسيد: اگر يك نفر باشد چطور؟ گفت: نه، پرسيد: اگر هيچ مؤمنى در آن قوم نباشد و تنها لوط باشد چطور؟ جبرئيل گفت: ما بهتر مى دانيم كه در آن قوم چه كسى هست، ما بطور قطع او و خانواده اش را نجات مىدهيم بجز همسرش را كه از هلاك شوندگان است، آن گاه (ابراهيم را به حال خود گذاشتند) و رفتند ... »
📚الکافی ج 5 ص 546
❕بنابراین اول بشارت به تولد اسحاق و یعقوب بوده است و بعد خبر دادن از هلاکت قوم لوط ، چنان که از ظاهر آیات قرآن نیز همین نکته استفاده می شود .
❕خداوند می فرماید ؛
« آيا خبر مهمانهاى بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟ - در آن زمان كه بر او وارد شدند و گفتند: سلام بر تو! او گفت سلام بر شما كه جمعيتى ناشناخته ايد! - و به دنبال آن پنهانى به سوى خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريانى را براى آنها) آورد - و آن را نزديك آنها گذارد (ولى با تعجب ديد دست به سوى غذا نمى برند) گفت! آيا شما غذا نمى خوريد ؟ - و از اين كار احساس وحشت كرد، گفتند: نترس (ما رسولان پروردگار توايم) و او را بشارت به تولد پسرى دانا و هوشيار دادند - در اين هنگام همسرش جلو آمد در حالى كه (از خوشحالى و تعجب) فرياد مى كشيد و به صورت خود زد و گفت (آيا پسرى خواهم آورد در حالى كه) پير زنى نازا هستم؟! - گفتند پروردگارت چنين گفته است، و او حكيم و داناست. » ( ذاریات 24_30 )
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حال معاند مدعی شده است که در سوره هود تصریح شده است که ابتدا فرشتگان خبر از هلاکت قوم لوط دادند ، آنگاه بشارت به تولد فرزند را و این بیان نشان دهنده وجود تضاد میان آیات مذکور است .
👌آیات سوره هود چنین است ؛
« فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند گفتند: سلام (او نيز) گفت سلام، و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد - (اما) هنگامى كه ديد دست آنها به آن نمى رسد (و از آن نمى خورند) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود (اما به زودى) به او گفتند نترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شديم - و همسرش ايستاده بود و حیض شد ، او را بشارت به اسحاق و پس از او يعقوب داديم - گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مى آورم در حالى كه پير زنم و اين شوهرم پير مردى است اين راستى چيز عجيبى است - گفتند از فرمان خدا تعجب مى كنى اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او حميد و مجيد است. »
« ... وامْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ ... »
❕چنان که در ترجمه آوردیم ، جمله « فضحکت » به معنای حیض شدن است ، زیرا این ماده در معنای مذکور نیز استعمال می شود ، چنان که در روایتی در معانى الاخبار از عبد الرحمن بن حجاج از امام صادق ع آمده است كه در تفسير جمله « فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ ... » فرمود : يعنى حيض شد. »
📚معانی الاخبار ص 224
❕معاند با استدلال به جمله « انا ارسلنا الی قوم لوط » « ما به سوی قوم لوط فرستاده شدیم » ، در صدد است که بگوید از این تعبیر استفاده می شود که فرشتگان در ابتدا و قبل از بشارت به فرزند ، خبر از هلاکت قوم لوط دادند ، در حالی که این سخن صحیح نیست و فرشتگان چنین خبری ندادند ، تنها گفتند که ما به سوی قوم لوط ارسال شدیم ، اما برای چه هدفی ؟ و قرار بود که با قوم لوط چه کنند ؟ آیا ارسال فرشتگان در جهت خیر و صلاح قوم لوط است تا لطفی کنند بلکه قوم لوط از کارهای ناشایست خود دست کشند یا در جهت عذاب آنها آمده بودند ؟
👌 از جمله مذکور ، خبر دادن فرشتگان به عذاب قوم لوط استفاده نمی شود و مطابق آیات ابتدایی و روایتی که بیان کردیم ، ابراهیم ع ، پس از بشارت به تولد فرزند ، بررسی بیشتری می کند و متوجه می شود که آنان برای عذاب قوم لوط آمده اند و فرشتگان ابراهیم را خبر به این واقعه می دهند .
❕بنابراین ابتدا بشارت به تولد فرزند بوده است و بعد با پرس و جوی بیشتر ابراهیم ، خبر دادن از عذاب قوم لوط ، چنان که در آیات سوره حجر ، این مطلب مورد تاکید واقع شده و می فرماید ؛
« و به آنها (بندگانم) از ميهمانهاى ابراهيم خبر ده - هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهيم) گفت ما از شما بيمناكيم! - گفتند نترس ما تو را به پسرى دانا بشارت مى دهيم - گفت آيا به من بشارت مى دهيد با اينكه پير شده ام؟ به چه چيز بشارت مى دهيد؟ _ گفتند تو را به حق بشارت داديم، از مايوسان مباش! گفت چه كسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش مايوس مى شود - (سپس) گفت ماموريت شما چيست اى فرستادگان خدا ؟ - گفتند ما به سوى يك قوم گنهكار ماموريت پيدا كرده ايم - مگر خاندان لوط كه همگى آنها را نجات خواهيم داد - بجز همسرش كه مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر و هلاك شوندگان) باشد. » ( حجر 51 _ 60 )
👌می بینیم که ابراهیم ع پس از بشارت به فرزند ، پرس و جوی می کند و فرشتگان هم مقصود خود را واضح تر بیان می کنند که مقصودشان از فرستاده شدن به سوی قوم لوط ، عذاب دادن آنها است .
❕خداوند در این سه سوره ، به مناسبت ، تنها فرازها و بخشهایی را از مکالمه ابراهیم با فرشتگان نقل می کند ، که معاند بدون توجه به این نکته ، مدعی تناقض گویی قرآن شده است ، در حالی که تناقض آنجایی است که مطلبی نقل شود و بعد عینا همان مطلب نقض شود ، نه آنکه در جایی مطلبی بیان شود و در جایی مطلبی دیگر و تمام داستان به صورت کامل در یکجا یا به صورت مکرر نقل نشود .
❕نقل نشدن دلیل بر تناقض گویی نیست ، تناقض آنجایی است که دو مطلب متضاد عینا نقل شوند .
1⃣بر این اساس قرآن در سوره ذاریات و هود ، بیان می کند که ابراهیم پاسخ سلام فرشتگان را داد ، اما در سوره حجر ، دیگر این مطلب را نقل نمی کند ، زیرا نیازی به بیان آن نبوده است و در آیات دیگر نقل شده بود .
2⃣چون در دو سوره هود و ذاریات از ساره همسر ابراهیم ع ، سخن به میان آمده بود ، دیگر خداوند در سوره حجر از او سخنی به میان نمی آورد .
3⃣در سوره حجر و ذاریات ، از بشارت به تولد فرزند یعنی اسحاق سخن به میان می آید ، اما این به آن معنا نیست که بشارت تنها اختصاص به تولد اسحاق داشته است ( اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند ) لذا در سوره هود ، مطلب تکمیل می شود و بازگو می کند که خبر از بشارت به نوه یعنی یعقوب هم در کنار بشارت به اسحاق ، به ابراهیم و ساره داده شده بود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
❕حال معاند مدعی شده است که در سوره هود تصریح شده است که ابتدا فرشتگان خبر از هلاکت قوم لوط دادند ، آنگاه بشارت به تولد فرزند را و این بیان نشان دهنده وجود تضاد میان آیات مذکور است .
👌آیات سوره هود چنین است ؛
« فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند گفتند: سلام (او نيز) گفت سلام، و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد - (اما) هنگامى كه ديد دست آنها به آن نمى رسد (و از آن نمى خورند) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود (اما به زودى) به او گفتند نترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شديم - و همسرش ايستاده بود و حیض شد ، او را بشارت به اسحاق و پس از او يعقوب داديم - گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مى آورم در حالى كه پير زنم و اين شوهرم پير مردى است اين راستى چيز عجيبى است - گفتند از فرمان خدا تعجب مى كنى اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او حميد و مجيد است. »
« ... وامْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ ... »
❕چنان که در ترجمه آوردیم ، جمله « فضحکت » به معنای حیض شدن است ، زیرا این ماده در معنای مذکور نیز استعمال می شود ، چنان که در روایتی در معانى الاخبار از عبد الرحمن بن حجاج از امام صادق ع آمده است كه در تفسير جمله « فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ ... » فرمود : يعنى حيض شد. »
📚معانی الاخبار ص 224
❕معاند با استدلال به جمله « انا ارسلنا الی قوم لوط » « ما به سوی قوم لوط فرستاده شدیم » ، در صدد است که بگوید از این تعبیر استفاده می شود که فرشتگان در ابتدا و قبل از بشارت به فرزند ، خبر از هلاکت قوم لوط دادند ، در حالی که این سخن صحیح نیست و فرشتگان چنین خبری ندادند ، تنها گفتند که ما به سوی قوم لوط ارسال شدیم ، اما برای چه هدفی ؟ و قرار بود که با قوم لوط چه کنند ؟ آیا ارسال فرشتگان در جهت خیر و صلاح قوم لوط است تا لطفی کنند بلکه قوم لوط از کارهای ناشایست خود دست کشند یا در جهت عذاب آنها آمده بودند ؟
👌 از جمله مذکور ، خبر دادن فرشتگان به عذاب قوم لوط استفاده نمی شود و مطابق آیات ابتدایی و روایتی که بیان کردیم ، ابراهیم ع ، پس از بشارت به تولد فرزند ، بررسی بیشتری می کند و متوجه می شود که آنان برای عذاب قوم لوط آمده اند و فرشتگان ابراهیم را خبر به این واقعه می دهند .
❕بنابراین ابتدا بشارت به تولد فرزند بوده است و بعد با پرس و جوی بیشتر ابراهیم ، خبر دادن از عذاب قوم لوط ، چنان که در آیات سوره حجر ، این مطلب مورد تاکید واقع شده و می فرماید ؛
« و به آنها (بندگانم) از ميهمانهاى ابراهيم خبر ده - هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهيم) گفت ما از شما بيمناكيم! - گفتند نترس ما تو را به پسرى دانا بشارت مى دهيم - گفت آيا به من بشارت مى دهيد با اينكه پير شده ام؟ به چه چيز بشارت مى دهيد؟ _ گفتند تو را به حق بشارت داديم، از مايوسان مباش! گفت چه كسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش مايوس مى شود - (سپس) گفت ماموريت شما چيست اى فرستادگان خدا ؟ - گفتند ما به سوى يك قوم گنهكار ماموريت پيدا كرده ايم - مگر خاندان لوط كه همگى آنها را نجات خواهيم داد - بجز همسرش كه مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر و هلاك شوندگان) باشد. » ( حجر 51 _ 60 )
👌می بینیم که ابراهیم ع پس از بشارت به فرزند ، پرس و جوی می کند و فرشتگان هم مقصود خود را واضح تر بیان می کنند که مقصودشان از فرستاده شدن به سوی قوم لوط ، عذاب دادن آنها است .
❕خداوند در این سه سوره ، به مناسبت ، تنها فرازها و بخشهایی را از مکالمه ابراهیم با فرشتگان نقل می کند ، که معاند بدون توجه به این نکته ، مدعی تناقض گویی قرآن شده است ، در حالی که تناقض آنجایی است که مطلبی نقل شود و بعد عینا همان مطلب نقض شود ، نه آنکه در جایی مطلبی بیان شود و در جایی مطلبی دیگر و تمام داستان به صورت کامل در یکجا یا به صورت مکرر نقل نشود .
❕نقل نشدن دلیل بر تناقض گویی نیست ، تناقض آنجایی است که دو مطلب متضاد عینا نقل شوند .
1⃣بر این اساس قرآن در سوره ذاریات و هود ، بیان می کند که ابراهیم پاسخ سلام فرشتگان را داد ، اما در سوره حجر ، دیگر این مطلب را نقل نمی کند ، زیرا نیازی به بیان آن نبوده است و در آیات دیگر نقل شده بود .
2⃣چون در دو سوره هود و ذاریات از ساره همسر ابراهیم ع ، سخن به میان آمده بود ، دیگر خداوند در سوره حجر از او سخنی به میان نمی آورد .
3⃣در سوره حجر و ذاریات ، از بشارت به تولد فرزند یعنی اسحاق سخن به میان می آید ، اما این به آن معنا نیست که بشارت تنها اختصاص به تولد اسحاق داشته است ( اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند ) لذا در سوره هود ، مطلب تکمیل می شود و بازگو می کند که خبر از بشارت به نوه یعنی یعقوب هم در کنار بشارت به اسحاق ، به ابراهیم و ساره داده شده بود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#آمدن_خدا_به_آسمان_دنیا
🤔#پرسش
❔در کتب شیعه از قول امام صادق آمده که خدا به آسمان دنيا می آید درشب جمعه!
عن محمد بن یحیی عن عبدالله بن محمد عن علي بن الحکم عن أبان عن أبي عبدالله قال : إِنَّ رَبَّكَ يَنْزِلُ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْيَا، فیضاعف فیه الحسنات ویمحو فیه السيئات. فإن الله واسع کریم.
✍🏻 امام صادق فرمود : خداوند در ابتدای شبِ جمعه، به آسمان دنيا فرود مىآيد و پاداش اعمال را مىافزايد، گناهان را محو و نابود مىسازد و به راستى خداوند عطاكننده و كريم است.
📚 تهذیب الأحکام ج 3 ص 3
💠#پاسخ💠
👌قرآن صراحتا تصریح می کند که خداوند جسم نیست و مکانی را اشغال نمیکند و بر چیزی فرود نمی آید .
❕زيرا از منظر قرآن، خدا محيط بر همه چيز است ( فصلت 54 ) و همه جا هست ( حدید 4) ، و از اين گذشته اگر خداوند جسم باشد شبيه و مانند دارد، و مى دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است (لیس کمثله شی ء ) ( شوری 11 )
❕از نظر عقلى نيز موجودى كه از جايى به جاى ديگر منتقل مى شود، نمى تواند واجب الوجود باشد.
🔸روایات اهلبیت ع نیز تصریح دارد که خداوند دارای حرکت و انتقال نیست و مکانی را اشغال نمی کند و اساسا خداوند جسم نیست .
👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید »
📚بحار الانوار ج 3 ص 303
❕امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند »
📚توحید صدوق ، ص 310
❕در روایت دیگری آمده است ؛
« در نزد امام کاظم ع ، گروهى مذكور شد که گمان ميكنند كه خداى تبارك و تعالى بسوى آسمان دنيا فرود مى آيد امام ع فرمود ؛
« خداى تبارك و تعالى فرود نمي آيد و احتياج به این ندارد كه فرود آيد جز اين نيست كه منظر و نظرگاهش از نزديك و دور برابر است نزديكى از او دور نباشد و هيچ دورى به او نزديك نباشد و احتياج ندارد بلكه به او احتياج باشد و او است خداوند افزونى و نيست ، خدائى مگر او كه عزيزيست حكيم كه آنچه گويد و انجام دهد ، درست باشد اما قول وصف كنندگان كه خداى تبارك و تعالى فرود مى آيد جز اين نيست كه اين را كسى ميگويد كه او را بسوى نقصان يا زياده نسبت ميدهد و هر متحركى محتاج است بكسى كه او را حركت دهد يا به آن حركت كند پس گمانهاى بد را بخدا گمان كرده و هلاك شده پس در صفاتش حذر كنيد از آنكه بر حدى بايستيد كه او را به نقصان يا زياده يا حركت يا زوال يا برخاستن يا نشستن اندازه كنيد چه خدا جليل و بزرگتر است از وصف آنها كه او را وصف ميكنند »
📚الکافی ج 1 ص 125 _ الاحتجاج ج 2 ص 386
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
❔در کتب شیعه از قول امام صادق آمده که خدا به آسمان دنيا می آید درشب جمعه!
عن محمد بن یحیی عن عبدالله بن محمد عن علي بن الحکم عن أبان عن أبي عبدالله قال : إِنَّ رَبَّكَ يَنْزِلُ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْيَا، فیضاعف فیه الحسنات ویمحو فیه السيئات. فإن الله واسع کریم.
✍🏻 امام صادق فرمود : خداوند در ابتدای شبِ جمعه، به آسمان دنيا فرود مىآيد و پاداش اعمال را مىافزايد، گناهان را محو و نابود مىسازد و به راستى خداوند عطاكننده و كريم است.
📚 تهذیب الأحکام ج 3 ص 3
💠#پاسخ💠
👌قرآن صراحتا تصریح می کند که خداوند جسم نیست و مکانی را اشغال نمیکند و بر چیزی فرود نمی آید .
❕زيرا از منظر قرآن، خدا محيط بر همه چيز است ( فصلت 54 ) و همه جا هست ( حدید 4) ، و از اين گذشته اگر خداوند جسم باشد شبيه و مانند دارد، و مى دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است (لیس کمثله شی ء ) ( شوری 11 )
❕از نظر عقلى نيز موجودى كه از جايى به جاى ديگر منتقل مى شود، نمى تواند واجب الوجود باشد.
🔸روایات اهلبیت ع نیز تصریح دارد که خداوند دارای حرکت و انتقال نیست و مکانی را اشغال نمی کند و اساسا خداوند جسم نیست .
👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید »
📚بحار الانوار ج 3 ص 303
❕امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند »
📚توحید صدوق ، ص 310
❕در روایت دیگری آمده است ؛
« در نزد امام کاظم ع ، گروهى مذكور شد که گمان ميكنند كه خداى تبارك و تعالى بسوى آسمان دنيا فرود مى آيد امام ع فرمود ؛
« خداى تبارك و تعالى فرود نمي آيد و احتياج به این ندارد كه فرود آيد جز اين نيست كه منظر و نظرگاهش از نزديك و دور برابر است نزديكى از او دور نباشد و هيچ دورى به او نزديك نباشد و احتياج ندارد بلكه به او احتياج باشد و او است خداوند افزونى و نيست ، خدائى مگر او كه عزيزيست حكيم كه آنچه گويد و انجام دهد ، درست باشد اما قول وصف كنندگان كه خداى تبارك و تعالى فرود مى آيد جز اين نيست كه اين را كسى ميگويد كه او را بسوى نقصان يا زياده نسبت ميدهد و هر متحركى محتاج است بكسى كه او را حركت دهد يا به آن حركت كند پس گمانهاى بد را بخدا گمان كرده و هلاك شده پس در صفاتش حذر كنيد از آنكه بر حدى بايستيد كه او را به نقصان يا زياده يا حركت يا زوال يا برخاستن يا نشستن اندازه كنيد چه خدا جليل و بزرگتر است از وصف آنها كه او را وصف ميكنند »
📚الکافی ج 1 ص 125 _ الاحتجاج ج 2 ص 386
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕پس از بیان این مقدمه ، در پاسخ به روایت مورد استناد وهابی می گوییم ؛
👌در روایت مذکور آمده است ؛ « فان ربک ینزل ... » ، فعل « ینزل » را باید مطابق باب تفعیل بخوانید که مفعول آن محذوف است ، یعنی خداوند نازل می کند به آسمان دنیا فرشته ی رحمت را تا برای مومنین استغفار کند ؛
📚ملاذ الاخیار ، ج 4 ص 637 « یحتمل ان یکون من باب التفعیل فیکون المراد نزول ملائکه الرحمه »
👌و خداوند نیز در شب جمعه ، پاداش اعمال نیک را مضاعف کرده و بدی ها را مورد آمرزش قرار می دهد .
❕چنان که در روایت دیگر به آنچه در شرح این روایت گفتیم ، اشاره شده است .
👌حضرت عبد العظيم عليه السلام میگوید ، ابراهيم بن ابى محمود گفت: به امام رضا عليه السلام گفتم: در باره حديثى كه از رسول خدا روايت مى كنند كه «خداوند- تبارك و تعالى- هر شب به آسمان دنيا فرود مى آيد»، چه مى فرمايى؟
❕فرمود ؛
«خداوند از رحمت و آمرزش خود دور سازد كسانى را كه كلمات و گفتارها را از جاى خود تغيير مى دهند. به خدا سوگند، پيامبر خدا چنين نفرموده است؛ بلكه فرموده: خداوند در يك سومِ آخر هر شبى و هر شب جمعه از اوّل آن، فرشته اى را به آسمان دنيا مى فرستد و به او فرمان مى دهد تا ندا دهد: آيا كسى هست از من چيزى بخواهد تا به او عطا كنم؟ آيا توبه كننده اى هست تا از [اعمال ناشايست] وى در گذرم؟ آيا كسى هست كه از من طلب آمرزش كند تا [گناهانِ] او را ببخشم؟ [آن فرشته فرياد مى زند:] اى جوينده خير و بركت! [به طرف خداوند] روى آور، و اى طالب شر! [از ظلم و ستم خود] دست بكش. اين فرشته به اين سخنان ادامه مى دهد تا در هنگام طلوع آفتاب به جايگاه خود در ملكوت آسمانها بر مى گردد».
❕امام رضا عليه السلام در پايان فرمود: «اين حديث را پدرم از جدّم از پيامبر خدا براى من روايت نمود».
« قلت للرضا عليه السلام: يا ابن رسول الله ما تقول في الحديث الذي يرويه الناس عن رسول الله صلى الله عليه و آله أنه قال: إن الله تبارك و تعالى ينزل في كل ليلة جمعة إلى السماء الدنيا؟ فقال عليه السلام: لعن الله المحرفين الكلام عن مواضعه، و الله ما قال رسول الله صلى الله عليه و آله ذلك، إنما قال: إن الله تبارك و تعالى ينزل ملكا إلى سماء الدنيا كل ليلة في الثلث الأخير، و ليلة الجمعة في أول الليلة، فيأمره فينادي هل من مستغفر فاغفر له؟ يا طالب الخير أقبل، و يا طالب الشر أقصر، فلا يزال ينادي بهذا حتى يطلع الفجر، فإذا طلع الفجر عاد إلى محله من ملكوت السماء ، حدثني بذلك أبي عن جدي عن آبائه عن رسول الله صلى الله عليه و آله .
📚التوحید صدوق ص 176 _ بحار الانوار ج 3 ص 314
👌متاسفانه مطابق آنچه که در روایت بیان شده آمد ، مردم اهلسنت معتقدند که خداوند به آسمان دنیا می آید ، احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود ؛
«در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم»
📚مسند احمد ج1 ص 388
❕ابی رزین می گوید ؛
« پیامبر فرمود ، من خداوند را در منی دیدم، آن زمانی که از طرف منی به طرف مکه کوچ می کردند که روی شتری با رنگ های سیاه و سفید داشت و بر دوش خداوند، یک پیراهن بلندی بود. » « رایت ربی بمنی عند النفر علی جمل اورق ، علیه جبه »
📚تاریخ مدینه دمشق ج 27 ص 396
❕ابن تیمیه می گوید ؛
« اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار شود حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد»
📚التاسیس فی رد اسس التقدیس ، ج 1 ص 568
👌باز ابن تیمیه می گوید ؛
« خداوند عز و جل هر شب از آسمان به زمین می ٱید کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند بدعت گذار و گمراه است»
📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ( مجموع الفتاوی ) ج 5 ص 61
❕ابن بطوطه در سفرنامه معروف خود مى نويسد ؛
«ابن تيميه در مسجد دمشق كه من حضور داشتم، بر بالاى منبر گفت: «إنّ اللَّه ينزل إلى السماء الدنيا كنزولى هذا » خدا به آسمان دنيا فرود مى آيد، همانطور كه من از پلّه منبر فرود مى آيم». سپس از منبر فرود آمد. ابن الزهراء از فقهاى مالكى اعتراض كرد و اظهارات وى را به اطّلاع ملك ناصر رسانيد. وى دستور داد او را زندانى كردند. »
📚رحله ابن بطوطه ص 113
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پس از بیان این مقدمه ، در پاسخ به روایت مورد استناد وهابی می گوییم ؛
👌در روایت مذکور آمده است ؛ « فان ربک ینزل ... » ، فعل « ینزل » را باید مطابق باب تفعیل بخوانید که مفعول آن محذوف است ، یعنی خداوند نازل می کند به آسمان دنیا فرشته ی رحمت را تا برای مومنین استغفار کند ؛
📚ملاذ الاخیار ، ج 4 ص 637 « یحتمل ان یکون من باب التفعیل فیکون المراد نزول ملائکه الرحمه »
👌و خداوند نیز در شب جمعه ، پاداش اعمال نیک را مضاعف کرده و بدی ها را مورد آمرزش قرار می دهد .
❕چنان که در روایت دیگر به آنچه در شرح این روایت گفتیم ، اشاره شده است .
👌حضرت عبد العظيم عليه السلام میگوید ، ابراهيم بن ابى محمود گفت: به امام رضا عليه السلام گفتم: در باره حديثى كه از رسول خدا روايت مى كنند كه «خداوند- تبارك و تعالى- هر شب به آسمان دنيا فرود مى آيد»، چه مى فرمايى؟
❕فرمود ؛
«خداوند از رحمت و آمرزش خود دور سازد كسانى را كه كلمات و گفتارها را از جاى خود تغيير مى دهند. به خدا سوگند، پيامبر خدا چنين نفرموده است؛ بلكه فرموده: خداوند در يك سومِ آخر هر شبى و هر شب جمعه از اوّل آن، فرشته اى را به آسمان دنيا مى فرستد و به او فرمان مى دهد تا ندا دهد: آيا كسى هست از من چيزى بخواهد تا به او عطا كنم؟ آيا توبه كننده اى هست تا از [اعمال ناشايست] وى در گذرم؟ آيا كسى هست كه از من طلب آمرزش كند تا [گناهانِ] او را ببخشم؟ [آن فرشته فرياد مى زند:] اى جوينده خير و بركت! [به طرف خداوند] روى آور، و اى طالب شر! [از ظلم و ستم خود] دست بكش. اين فرشته به اين سخنان ادامه مى دهد تا در هنگام طلوع آفتاب به جايگاه خود در ملكوت آسمانها بر مى گردد».
❕امام رضا عليه السلام در پايان فرمود: «اين حديث را پدرم از جدّم از پيامبر خدا براى من روايت نمود».
« قلت للرضا عليه السلام: يا ابن رسول الله ما تقول في الحديث الذي يرويه الناس عن رسول الله صلى الله عليه و آله أنه قال: إن الله تبارك و تعالى ينزل في كل ليلة جمعة إلى السماء الدنيا؟ فقال عليه السلام: لعن الله المحرفين الكلام عن مواضعه، و الله ما قال رسول الله صلى الله عليه و آله ذلك، إنما قال: إن الله تبارك و تعالى ينزل ملكا إلى سماء الدنيا كل ليلة في الثلث الأخير، و ليلة الجمعة في أول الليلة، فيأمره فينادي هل من مستغفر فاغفر له؟ يا طالب الخير أقبل، و يا طالب الشر أقصر، فلا يزال ينادي بهذا حتى يطلع الفجر، فإذا طلع الفجر عاد إلى محله من ملكوت السماء ، حدثني بذلك أبي عن جدي عن آبائه عن رسول الله صلى الله عليه و آله .
📚التوحید صدوق ص 176 _ بحار الانوار ج 3 ص 314
👌متاسفانه مطابق آنچه که در روایت بیان شده آمد ، مردم اهلسنت معتقدند که خداوند به آسمان دنیا می آید ، احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود ؛
«در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم»
📚مسند احمد ج1 ص 388
❕ابی رزین می گوید ؛
« پیامبر فرمود ، من خداوند را در منی دیدم، آن زمانی که از طرف منی به طرف مکه کوچ می کردند که روی شتری با رنگ های سیاه و سفید داشت و بر دوش خداوند، یک پیراهن بلندی بود. » « رایت ربی بمنی عند النفر علی جمل اورق ، علیه جبه »
📚تاریخ مدینه دمشق ج 27 ص 396
❕ابن تیمیه می گوید ؛
« اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار شود حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد»
📚التاسیس فی رد اسس التقدیس ، ج 1 ص 568
👌باز ابن تیمیه می گوید ؛
« خداوند عز و جل هر شب از آسمان به زمین می ٱید کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند بدعت گذار و گمراه است»
📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ( مجموع الفتاوی ) ج 5 ص 61
❕ابن بطوطه در سفرنامه معروف خود مى نويسد ؛
«ابن تيميه در مسجد دمشق كه من حضور داشتم، بر بالاى منبر گفت: «إنّ اللَّه ينزل إلى السماء الدنيا كنزولى هذا » خدا به آسمان دنيا فرود مى آيد، همانطور كه من از پلّه منبر فرود مى آيم». سپس از منبر فرود آمد. ابن الزهراء از فقهاى مالكى اعتراض كرد و اظهارات وى را به اطّلاع ملك ناصر رسانيد. وى دستور داد او را زندانى كردند. »
📚رحله ابن بطوطه ص 113
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#برخورد_علی_علیه_السلام_با_مخالفان
🤔#پرسش
❔به گواهی کتب تاریخی خود اسلامگرایان و اعتراف حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان (تاریخدان برجسته جهان اسلام و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران) ، علی بن ابیطالب خانه جریر بن عبدالله بجلی را تنها به این خاطر که او در ماجرای نزاع بین او و معاویه جبههی بی طرفی اتخاذ کرده بود به آتش کشید! ↓↓↓
به هر روی جریر بن عبدالله بجلی پس از گذشت چهار ماه از شام (محل استقرار معاویه) به کوفه بازگشت. مالک اشتر به ملامت او پرداخت و وی را متهم کرد که در شام دین خود را به معاویه فروخته است. اندکی بعد جریر کوفه را به قصد قرقیسا ترک کرد و در حالی که عده زیادی از بجله - به جز نوزده نفر- همراهش رفتند. امام پس از رفتن او خانه او و ثویر بن عامر را که به وی ملحق شده بود به آتش کشید.
📚منبع: تاریخ خلفا ٫ تألیف رسول جعفریان ٫ انتشارات دلیل ما، قم ، ۱۳۹۴ ٫ صفحه ۲۷۹ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌علی علیه السلام ، با مخالفان سياسى خود ، هرگز با خشونت رفتار نمى كرد. مدارا در سياست علوى، اصلى بود خدشه ناپذير است . اين مدارا تا مرز توطئه آفرينى مخالفان، پيش مى رفت. على عليه السلام بر اين باور بود كه مدارا با مخالفان، از تندى آنان مى كاهد و زمينه هاى صحنه آفرينى و جوسازى را از آنان مى ستاند.
❕بر اين اساس بود كه تا خوارج به قتلْ دست نيازيدند و امنيت جامعه را به جد به خطر نيفكندند، با آنان برخورد نكرد، دشنامهاى آنان را تحمّل كرد و حتى حقوق آنان را از بيت المال، قطع نكرد.
📚دانش نامه امیر المومنین ، ری شهری ، ج 3 ص 435
👌علی ع تمام سعی و تلاش خود را داشت تا با دشمنان خود با نهایت مدارا رفتار کند و از این جهت آنان را اصلاح کند و می فرمود ؛
« مَنِ استَصلَحَ عَدُوَّهُ زادَ في عَدَدِهِ. » « آنكه دشمنش را اصلاح كند، بر جمعيت خودْ افزوده است. »
📚عیون الحکم و المواعظ ، ص 445
« آنكه مخالفان را به صلاح آورد، به مقصود رسد. »
📚غرر الحکم ، ص 593 « مَنِ استَصلَحَ الأَضدادَ بَلَغَ المُراد »
❕و می فرمود ؛
« كمال دورانديشى، به صلاح كشاندن مخالفان و مدارا با دشمنان است. »
📚غرر الحکم ح 7232
« به صلاح آوردن دشمنان با سخن نيك و رفتار زيبا، آسانتر است از رو در رو شدن با آنان و پيكار با آنان با درد و رنجِ نبرد. »
📚غرر الحکم ح 1926
👌و می فرمود ؛
« حكيمان، در روزگاران گذشته مى گفتند: شايسته است كه رفت و آمد بر درِ خانه ديگران، براى ده انگيزه باشد: اوّلين آن، بر در خانه خدا براى انجام دادن مناسك و اهتمام به حقّ الهى و اداى واجبات او؛ ... نُهمى، بر در خانه دشمنان، كه با مدارا، غائله آنان فروكش كند و با نرمى و لطف و ديد و بازديد، دشمنى آنان برطرف شود. »
« كانَتِ الحُكَماءُ فيما مَضى مِنَ الدَّهرِ تَقولُ: يَنبَغي أن يَكونَ الاختِلافُ إلَى الأَبوابِ لِعَشرَةِ أوجُهٍ: أوَّلُها: بَيتُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ لِقَضاءِ نُسُكِهِ وَالقِيامِ بِحَقِّهِ و أداءِ فَرضِهِ ... التّاسِعُ: أبوابُ الأَعداءِ الَّتي تَسكُنُ بِالمُداراةِ غَوائِلُهُم، ويُدفَعُ بِالحِيَلِ وَالرِّفقِ وَاللُّطفِ وَالزِّيارَةِ عَداوَتُهُم »
📚الخصال ج 2 ص 426
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
❔به گواهی کتب تاریخی خود اسلامگرایان و اعتراف حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان (تاریخدان برجسته جهان اسلام و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران) ، علی بن ابیطالب خانه جریر بن عبدالله بجلی را تنها به این خاطر که او در ماجرای نزاع بین او و معاویه جبههی بی طرفی اتخاذ کرده بود به آتش کشید! ↓↓↓
به هر روی جریر بن عبدالله بجلی پس از گذشت چهار ماه از شام (محل استقرار معاویه) به کوفه بازگشت. مالک اشتر به ملامت او پرداخت و وی را متهم کرد که در شام دین خود را به معاویه فروخته است. اندکی بعد جریر کوفه را به قصد قرقیسا ترک کرد و در حالی که عده زیادی از بجله - به جز نوزده نفر- همراهش رفتند. امام پس از رفتن او خانه او و ثویر بن عامر را که به وی ملحق شده بود به آتش کشید.
📚منبع: تاریخ خلفا ٫ تألیف رسول جعفریان ٫ انتشارات دلیل ما، قم ، ۱۳۹۴ ٫ صفحه ۲۷۹ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌علی علیه السلام ، با مخالفان سياسى خود ، هرگز با خشونت رفتار نمى كرد. مدارا در سياست علوى، اصلى بود خدشه ناپذير است . اين مدارا تا مرز توطئه آفرينى مخالفان، پيش مى رفت. على عليه السلام بر اين باور بود كه مدارا با مخالفان، از تندى آنان مى كاهد و زمينه هاى صحنه آفرينى و جوسازى را از آنان مى ستاند.
❕بر اين اساس بود كه تا خوارج به قتلْ دست نيازيدند و امنيت جامعه را به جد به خطر نيفكندند، با آنان برخورد نكرد، دشنامهاى آنان را تحمّل كرد و حتى حقوق آنان را از بيت المال، قطع نكرد.
📚دانش نامه امیر المومنین ، ری شهری ، ج 3 ص 435
👌علی ع تمام سعی و تلاش خود را داشت تا با دشمنان خود با نهایت مدارا رفتار کند و از این جهت آنان را اصلاح کند و می فرمود ؛
« مَنِ استَصلَحَ عَدُوَّهُ زادَ في عَدَدِهِ. » « آنكه دشمنش را اصلاح كند، بر جمعيت خودْ افزوده است. »
📚عیون الحکم و المواعظ ، ص 445
« آنكه مخالفان را به صلاح آورد، به مقصود رسد. »
📚غرر الحکم ، ص 593 « مَنِ استَصلَحَ الأَضدادَ بَلَغَ المُراد »
❕و می فرمود ؛
« كمال دورانديشى، به صلاح كشاندن مخالفان و مدارا با دشمنان است. »
📚غرر الحکم ح 7232
« به صلاح آوردن دشمنان با سخن نيك و رفتار زيبا، آسانتر است از رو در رو شدن با آنان و پيكار با آنان با درد و رنجِ نبرد. »
📚غرر الحکم ح 1926
👌و می فرمود ؛
« حكيمان، در روزگاران گذشته مى گفتند: شايسته است كه رفت و آمد بر درِ خانه ديگران، براى ده انگيزه باشد: اوّلين آن، بر در خانه خدا براى انجام دادن مناسك و اهتمام به حقّ الهى و اداى واجبات او؛ ... نُهمى، بر در خانه دشمنان، كه با مدارا، غائله آنان فروكش كند و با نرمى و لطف و ديد و بازديد، دشمنى آنان برطرف شود. »
« كانَتِ الحُكَماءُ فيما مَضى مِنَ الدَّهرِ تَقولُ: يَنبَغي أن يَكونَ الاختِلافُ إلَى الأَبوابِ لِعَشرَةِ أوجُهٍ: أوَّلُها: بَيتُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ لِقَضاءِ نُسُكِهِ وَالقِيامِ بِحَقِّهِ و أداءِ فَرضِهِ ... التّاسِعُ: أبوابُ الأَعداءِ الَّتي تَسكُنُ بِالمُداراةِ غَوائِلُهُم، ويُدفَعُ بِالحِيَلِ وَالرِّفقِ وَاللُّطفِ وَالزِّيارَةِ عَداوَتُهُم »
📚الخصال ج 2 ص 426
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕بنابراین علی ع ، نهایت مدارا را با دشمن و مخالفین داشته است و بر خلاف شبهه افکنی معاند ، چنین نبوده است که به صرف مخالفت افراد ، با آنان برخورد کند ، مگر زمانی که مخالف دست به اقدام نظامی زند ، چنان که طبری ، مدارای امام ع را با خوارج ، چنین نقل می کند :
« على عليه السلام روزى براى ايراد سخنرانى بيرون رفت. او در حال سخنرانى بود كه خوارج، در گوشه هاى مسجد، شعار «لا حكم الّا للّه؛ حكمرانى جز براى خداوند نيست!»، سر دادند. على عليه السلام فرمود: «اللّه اكبر! سخن حقّى است كه از آن، باطلْ اراده مى شود. اگر ساكت شوند، با آنان مانند ديگران برخورد مى كنيم، و اگر سخن گويند، با آنان احتجاج مى ورزيم، و اگر بر ما خروج كنند، با آنان پيكار خواهيم كرد».
« أنّ عَليّا خَرَجَ ذاتَ يَومٍ يَخطُبُ، فَإِنَّهُ لَفي خُطبَتِهِ إذ حَكَّمَتِ المُحَكِّمَةُ في جَوانِبِ المَسجِدِ. فَقالَ عَليٌّ: اللّهُ أكبَرُ! كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ! إن سَكَتوا عَمَمناهُم ، وإن تَكَلَّموا حَجَجناهُم، وإن خَرَجوا عَلَينا قاتَلناهُم. »
📚تاریخ طبری ، ج 5 ص 72
❕در نقل دیگری آمده است که كثير بن نمر گوید ؛
« در حالى كه در نماز جمعه بودم و على عليه السلام بر منبر بود، مردى به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للّه؛ حكمرانى جز براى خداوند نيست!». مردى ديگر هم به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للّه!». آنگاه خوارج از گوشه هاى مسجد، به پا خاستند. على عليه السلام با دست به آنان اشاره كرد كه بنشينند [و فرمود:] «آرى؛ لا حكم الّا للّه! سخنى كه از آن، باطلْ طلب مى شود. بر پايه حكم خداوند به شما مى نگريم. بدانيد كه براى شما نزد من، سه ويژگى است: تا زمانى كه با ما هستيد،
شما را از مساجد خداوند باز نداريم كه در آن، نام خدا را بر زبان آوريد؛ و تا زمانى كه دستان شما با دستان ماست، شما را از ثروتهاى عمومى محروم نسازيم؛ و با شما پيكار نكنيم، مگر آنكه نبرد كنيد». آنگاه به ادامه خطبه پرداخت. »
« بَينا أنَا في الجُمُعَةِ وعَليٌّ عليه السلام عَلَى المِنبَرِ، إذ قامَ رَجُلٌ فَقالَ: لا حُكمَ إلّا للّهِ. ثُمَّ قامَ آخَرُ فَقالَ: لا حُكمَ إلّا للّهِ، ثُمَّ قاموا مِن نَواحِي المَسجِدِ، فَأَشارَ إلَيهِم عَليٌّ عليه السلام بِيَدِهِ: اجلِسوا، نَعَم لا حُكمَ إلّا للّهِ، كَلِمَةٌ يُبتَغى بِها باطِلٌ، حُكمَ اللّهِ نَنظُرُ فيكُم، ألا إنَّ لَكُم عِندي ثَلاثَ خِصالٍ: ما كُنتُم مَعَنا لا نَمنَعُكُم مَساجِدَ اللّهِ أن تَذكُرُوا !فيهَا اسمَ اللّهِ، ولا نَمنَعُكُم فَيئا ما كانَت أيديكُم مَعَ أيدينا، ولا نُقاتِلُكُم حَتّى تُقاتِلوا. ثُمَّ أخَذَ في خُطبَتِهِ . »
📚السنن الكبرى: ج 8 ص 319 ح 16763، تاريخ الطبري: ج 5 ص 73 _ الكامل في التاريخ: ج 2 ص 398، البداية والنهاية: ج 7 ص 285
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« مردى، مردى [ديگر] را نزد على عليه السلام آورد و گفت: اينان، تو را دوزخى مى انگاشتند! سپس فرار كردند. و اين [مرد] را گرفتم. علی ع فرمود: «آيا بكُشم آنكه را با من پيكار نكرده است؟».
« جاءَ رَجُلٌ بِرِجالٍ إلى عَليٍّ فَقالَ: إنّي رَأَيتُ هؤلاءِ يَتَوَعَّدونَكَ، فَفَرّوا و أخَذتُ هذا، قالَ: أفَأَقتُلُ مَن لَم يَقتُلني؟ »
📚المصنّف ابن أبي شيبة ، ج 8 ص 614 ح 147، كنز العمّال: ج 11 ص 319 ح 31616.
❕آنچه هم که معاند از کلام آقای جعفریان به آن استناد کرد ، که علی ع خانه جریر بن عبدالله را آتش زد به صرف این که با علی ع مخالفت کرده بود و از ایشان جدا شده بود ، قابل استدلال نیست ، زیرا مستند کلام آقای جعفریان ، سخن ابن ابی الحدید معتزلی سنی مسلک است که می گوید ؛
« قَالُوا وَ كَانَ الْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسٍ وَ جَرِيرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْبَجَلِيُّ يُبْغِضَانِهِ، وَ هَدَمَ عَلِيٌّ دَارَ جَرِيرٍ. » « گفته اند كه: اشعث بن قيس كِنْدى و جرير بن عبد اللّه بَجَلى، على عليه السلام را دشمن مى داشتند و على عليه السلام خانه جرير بن عبد اللّه را خراب كرده است . »
📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 4 ص 74
❕این کلام ، نقل خود ابن ابی الحدید است که بدون آنکه سند قابل قبولی بر گفتارش ارائه دهد ، این کلام را بیان می دارد ، کلامی که بر خلاف سیره امیر مومنان ع در برخورد با مخالفین است که چون سند صحیحی ندارد ، قابل اعتماد نیست و مردود محسوب می شود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕بنابراین علی ع ، نهایت مدارا را با دشمن و مخالفین داشته است و بر خلاف شبهه افکنی معاند ، چنین نبوده است که به صرف مخالفت افراد ، با آنان برخورد کند ، مگر زمانی که مخالف دست به اقدام نظامی زند ، چنان که طبری ، مدارای امام ع را با خوارج ، چنین نقل می کند :
« على عليه السلام روزى براى ايراد سخنرانى بيرون رفت. او در حال سخنرانى بود كه خوارج، در گوشه هاى مسجد، شعار «لا حكم الّا للّه؛ حكمرانى جز براى خداوند نيست!»، سر دادند. على عليه السلام فرمود: «اللّه اكبر! سخن حقّى است كه از آن، باطلْ اراده مى شود. اگر ساكت شوند، با آنان مانند ديگران برخورد مى كنيم، و اگر سخن گويند، با آنان احتجاج مى ورزيم، و اگر بر ما خروج كنند، با آنان پيكار خواهيم كرد».
« أنّ عَليّا خَرَجَ ذاتَ يَومٍ يَخطُبُ، فَإِنَّهُ لَفي خُطبَتِهِ إذ حَكَّمَتِ المُحَكِّمَةُ في جَوانِبِ المَسجِدِ. فَقالَ عَليٌّ: اللّهُ أكبَرُ! كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ! إن سَكَتوا عَمَمناهُم ، وإن تَكَلَّموا حَجَجناهُم، وإن خَرَجوا عَلَينا قاتَلناهُم. »
📚تاریخ طبری ، ج 5 ص 72
❕در نقل دیگری آمده است که كثير بن نمر گوید ؛
« در حالى كه در نماز جمعه بودم و على عليه السلام بر منبر بود، مردى به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للّه؛ حكمرانى جز براى خداوند نيست!». مردى ديگر هم به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للّه!». آنگاه خوارج از گوشه هاى مسجد، به پا خاستند. على عليه السلام با دست به آنان اشاره كرد كه بنشينند [و فرمود:] «آرى؛ لا حكم الّا للّه! سخنى كه از آن، باطلْ طلب مى شود. بر پايه حكم خداوند به شما مى نگريم. بدانيد كه براى شما نزد من، سه ويژگى است: تا زمانى كه با ما هستيد،
شما را از مساجد خداوند باز نداريم كه در آن، نام خدا را بر زبان آوريد؛ و تا زمانى كه دستان شما با دستان ماست، شما را از ثروتهاى عمومى محروم نسازيم؛ و با شما پيكار نكنيم، مگر آنكه نبرد كنيد». آنگاه به ادامه خطبه پرداخت. »
« بَينا أنَا في الجُمُعَةِ وعَليٌّ عليه السلام عَلَى المِنبَرِ، إذ قامَ رَجُلٌ فَقالَ: لا حُكمَ إلّا للّهِ. ثُمَّ قامَ آخَرُ فَقالَ: لا حُكمَ إلّا للّهِ، ثُمَّ قاموا مِن نَواحِي المَسجِدِ، فَأَشارَ إلَيهِم عَليٌّ عليه السلام بِيَدِهِ: اجلِسوا، نَعَم لا حُكمَ إلّا للّهِ، كَلِمَةٌ يُبتَغى بِها باطِلٌ، حُكمَ اللّهِ نَنظُرُ فيكُم، ألا إنَّ لَكُم عِندي ثَلاثَ خِصالٍ: ما كُنتُم مَعَنا لا نَمنَعُكُم مَساجِدَ اللّهِ أن تَذكُرُوا !فيهَا اسمَ اللّهِ، ولا نَمنَعُكُم فَيئا ما كانَت أيديكُم مَعَ أيدينا، ولا نُقاتِلُكُم حَتّى تُقاتِلوا. ثُمَّ أخَذَ في خُطبَتِهِ . »
📚السنن الكبرى: ج 8 ص 319 ح 16763، تاريخ الطبري: ج 5 ص 73 _ الكامل في التاريخ: ج 2 ص 398، البداية والنهاية: ج 7 ص 285
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« مردى، مردى [ديگر] را نزد على عليه السلام آورد و گفت: اينان، تو را دوزخى مى انگاشتند! سپس فرار كردند. و اين [مرد] را گرفتم. علی ع فرمود: «آيا بكُشم آنكه را با من پيكار نكرده است؟».
« جاءَ رَجُلٌ بِرِجالٍ إلى عَليٍّ فَقالَ: إنّي رَأَيتُ هؤلاءِ يَتَوَعَّدونَكَ، فَفَرّوا و أخَذتُ هذا، قالَ: أفَأَقتُلُ مَن لَم يَقتُلني؟ »
📚المصنّف ابن أبي شيبة ، ج 8 ص 614 ح 147، كنز العمّال: ج 11 ص 319 ح 31616.
❕آنچه هم که معاند از کلام آقای جعفریان به آن استناد کرد ، که علی ع خانه جریر بن عبدالله را آتش زد به صرف این که با علی ع مخالفت کرده بود و از ایشان جدا شده بود ، قابل استدلال نیست ، زیرا مستند کلام آقای جعفریان ، سخن ابن ابی الحدید معتزلی سنی مسلک است که می گوید ؛
« قَالُوا وَ كَانَ الْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسٍ وَ جَرِيرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْبَجَلِيُّ يُبْغِضَانِهِ، وَ هَدَمَ عَلِيٌّ دَارَ جَرِيرٍ. » « گفته اند كه: اشعث بن قيس كِنْدى و جرير بن عبد اللّه بَجَلى، على عليه السلام را دشمن مى داشتند و على عليه السلام خانه جرير بن عبد اللّه را خراب كرده است . »
📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 4 ص 74
❕این کلام ، نقل خود ابن ابی الحدید است که بدون آنکه سند قابل قبولی بر گفتارش ارائه دهد ، این کلام را بیان می دارد ، کلامی که بر خلاف سیره امیر مومنان ع در برخورد با مخالفین است که چون سند صحیحی ندارد ، قابل اعتماد نیست و مردود محسوب می شود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#پاسخی_به_معاند_در_مورد_دیدگاه_اهلبیت_علیهم_السلام_در_مورد_علم_نجوم
👌ما معتقدیم که علم نجوم از علوم شریفی است که پیامبران و امامان علیهم السلام آگاه به آن بوده اند و این علم را از علوم مفید معرفی می کرده اند ، چنان که در حديثی از امير مؤمنان على عليه السلام آمده است ؛
«الْعُلُومُ ارْبَعَةٌ: الْفِقْهُ لِلَادْيانِ وَالطِّبُ لِلَابْدانِ وَالنَّحْوُ لِلِّسانِ، و النُّجُومُ لِمَعْرِفةِ الازْمان» « «دانش چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو (ادبيّات) براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات».
📚کنز الفوائد ، ج 2 ص 109
❕ در حديثى ديگرى از امام موسى بن جعفر عليه السلام مى خوانيم ؛
«وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ ما يَكُونُ اشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الانْبياءِ وَالاوْصِياءِ وَ وَرَثَةِ الانْبياءِ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ عَلاماتٍ وَ بالْنَجْم هُمْ يَهْتَدونَ و َ نَحْنُ نَعْرِفُ هَذَا الْعِلْم »
«بعد از علم قرآن علمى شريفتر از علم نجوم و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند و ما آگاه به این علم هستیم ».
📚مستدرک الوسائل ج 13 ص 103
❕معاند پاسخ گذشته ما در مورد علم نجوم را تقطیع کرده است و چنین وانمود می کنند که اهلبیت ع دید مثبتی به علم نجوم ندارند ، پاسخ گذشته ما را در ذیل بخوانید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11597
👌در حالی که ما در همان پاسخ گفتیم که مقصود از علم نجومى كه آموختن آن تحريم شده است، دانش ستاره شناسى به مفهوم امروزى آن نيست؛ بلكه مقصود، آشنايى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پيش بينى حوادث آينده از طريق مطالعه در سير كواكب است.
❕یعنی آنچه با آن شدّت، مورد نهى و مذمّت قرار گرفته عبارت است از «علم به احكام نجوم». يعنى مجموعه پندارها و خيالاتى كه زندگى و سرنوشت انسانها را در اين كره خاكى با اوضاع و احوال ستارگان پيوند مى داد و بوسيله اوضاع فلكى پيشگويى هايى نسبت به آينده، نه تنها در مسايل عمومى و اجتماعى، بلكه در مسايل شخصى و جزيى داشتند، به همين دليل «سلاطين» و شاهان غالبا در دربار خود، براى دستيابى به حوادث آينده، «منجّمانى» استخدام مى كردند و بسيارى از آنها اوضاع كواكب را، مطابق آنچه ميل سلطان بود پيش بينى مى نمودند بنابراین آنچه در روايات اسلامى از آن نهى شده، همين پيشگويى ها و ارتباطات است.
👌در این صورت بود که اهلبیت ع مضرات آگاهی از احوال ستارگان را بیشتر از منافع آن می دانستند ، و می فرمودند جز به مقدار نیازتان از این دانش بهره نگیرید ، تا مبادا گرفتار انحراف شوید ، چنان که امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« آن علمى است كه منافعش اندك و مضرّاتش بسيار است؛ زيرا آنچه مقدّر باشد به وسيله اين علم دفع نمى شود و جلو بلا را به كمك آن نمى توان گرفت. اگر منجّم از بلا خبر دهد محافظت و مراقبت از خود، او را از قضاى الهى نجات نمى دهد و اگر از خير و خوبيى خبر دهد، نمى تواند به آن شتاب بخشد و اگر بديى برايش پيش آيد، نمى تواند آن را برگرداند. منجّم با علم خدا مى ستيزد و به خيال خودش قضاى خدا را از خلق او برمى گرداند. »
📚بحار الانوار ج 58 ص 223
❕در ادامه برای آنکه نشان دهیم که قرآن هم مخالفت کلی با علم نجوم ندارد ، به یک کارکرد مثبت علم نجوم از دید قرآن که برای همگان قابل فهم و درک بوده ، اشاره کردیم و آوردیم ؛
« قرآن مجيد نيز به اين موضوع به عنوان يك نعمت مهمّ الهى و يكى از نشانه هاى توحيد اشاره كرده مى فرمايد ؛ « و به وسيله ستارگان (به هنگام شب) هدايت مى شوند.» ( نحل 16) و در جايى ديگر مى فرمايد ؛ «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكى هاى خشكى و دريا به وسيله آنها راهنمايى شويد. ما نشانه ها (ى خود) را براى كسانى كه آگاهند بيان داشتيم.» ( انعام 97) ، اين تعبيرات نشان مى دهد كه قرآن انسانها را براى فرا گرفتن اين بخش از علم نجوم تشويق مى كند. آنچه ممنوع است همان چيزى است كه به عنوان «احكام نجوم» معروف شده، يعنى از اوضاع كواكب و چگونگى تقارن و تباعد (دورى و نزديكى) آنها مسايلى را كشف مى كنند و پيشگويى هايى نسبت به حال اشخاص، گروهها و جامعه بشرى مى نمايند »
❕این کلام قرآنی ، تنها در صدد بیان یکی از جنبه مثبت علم نجوم و قدرت و تدبیر خداوندی در این رابطه است که مورد درک و فهم همگان بوده است ، نه آنکه فایده علم نجوم را خلاصه در همین مورد کرده باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌ما معتقدیم که علم نجوم از علوم شریفی است که پیامبران و امامان علیهم السلام آگاه به آن بوده اند و این علم را از علوم مفید معرفی می کرده اند ، چنان که در حديثی از امير مؤمنان على عليه السلام آمده است ؛
«الْعُلُومُ ارْبَعَةٌ: الْفِقْهُ لِلَادْيانِ وَالطِّبُ لِلَابْدانِ وَالنَّحْوُ لِلِّسانِ، و النُّجُومُ لِمَعْرِفةِ الازْمان» « «دانش چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو (ادبيّات) براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات».
📚کنز الفوائد ، ج 2 ص 109
❕ در حديثى ديگرى از امام موسى بن جعفر عليه السلام مى خوانيم ؛
«وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ ما يَكُونُ اشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الانْبياءِ وَالاوْصِياءِ وَ وَرَثَةِ الانْبياءِ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ عَلاماتٍ وَ بالْنَجْم هُمْ يَهْتَدونَ و َ نَحْنُ نَعْرِفُ هَذَا الْعِلْم »
«بعد از علم قرآن علمى شريفتر از علم نجوم و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند و ما آگاه به این علم هستیم ».
📚مستدرک الوسائل ج 13 ص 103
❕معاند پاسخ گذشته ما در مورد علم نجوم را تقطیع کرده است و چنین وانمود می کنند که اهلبیت ع دید مثبتی به علم نجوم ندارند ، پاسخ گذشته ما را در ذیل بخوانید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11597
👌در حالی که ما در همان پاسخ گفتیم که مقصود از علم نجومى كه آموختن آن تحريم شده است، دانش ستاره شناسى به مفهوم امروزى آن نيست؛ بلكه مقصود، آشنايى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پيش بينى حوادث آينده از طريق مطالعه در سير كواكب است.
❕یعنی آنچه با آن شدّت، مورد نهى و مذمّت قرار گرفته عبارت است از «علم به احكام نجوم». يعنى مجموعه پندارها و خيالاتى كه زندگى و سرنوشت انسانها را در اين كره خاكى با اوضاع و احوال ستارگان پيوند مى داد و بوسيله اوضاع فلكى پيشگويى هايى نسبت به آينده، نه تنها در مسايل عمومى و اجتماعى، بلكه در مسايل شخصى و جزيى داشتند، به همين دليل «سلاطين» و شاهان غالبا در دربار خود، براى دستيابى به حوادث آينده، «منجّمانى» استخدام مى كردند و بسيارى از آنها اوضاع كواكب را، مطابق آنچه ميل سلطان بود پيش بينى مى نمودند بنابراین آنچه در روايات اسلامى از آن نهى شده، همين پيشگويى ها و ارتباطات است.
👌در این صورت بود که اهلبیت ع مضرات آگاهی از احوال ستارگان را بیشتر از منافع آن می دانستند ، و می فرمودند جز به مقدار نیازتان از این دانش بهره نگیرید ، تا مبادا گرفتار انحراف شوید ، چنان که امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« آن علمى است كه منافعش اندك و مضرّاتش بسيار است؛ زيرا آنچه مقدّر باشد به وسيله اين علم دفع نمى شود و جلو بلا را به كمك آن نمى توان گرفت. اگر منجّم از بلا خبر دهد محافظت و مراقبت از خود، او را از قضاى الهى نجات نمى دهد و اگر از خير و خوبيى خبر دهد، نمى تواند به آن شتاب بخشد و اگر بديى برايش پيش آيد، نمى تواند آن را برگرداند. منجّم با علم خدا مى ستيزد و به خيال خودش قضاى خدا را از خلق او برمى گرداند. »
📚بحار الانوار ج 58 ص 223
❕در ادامه برای آنکه نشان دهیم که قرآن هم مخالفت کلی با علم نجوم ندارد ، به یک کارکرد مثبت علم نجوم از دید قرآن که برای همگان قابل فهم و درک بوده ، اشاره کردیم و آوردیم ؛
« قرآن مجيد نيز به اين موضوع به عنوان يك نعمت مهمّ الهى و يكى از نشانه هاى توحيد اشاره كرده مى فرمايد ؛ « و به وسيله ستارگان (به هنگام شب) هدايت مى شوند.» ( نحل 16) و در جايى ديگر مى فرمايد ؛ «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكى هاى خشكى و دريا به وسيله آنها راهنمايى شويد. ما نشانه ها (ى خود) را براى كسانى كه آگاهند بيان داشتيم.» ( انعام 97) ، اين تعبيرات نشان مى دهد كه قرآن انسانها را براى فرا گرفتن اين بخش از علم نجوم تشويق مى كند. آنچه ممنوع است همان چيزى است كه به عنوان «احكام نجوم» معروف شده، يعنى از اوضاع كواكب و چگونگى تقارن و تباعد (دورى و نزديكى) آنها مسايلى را كشف مى كنند و پيشگويى هايى نسبت به حال اشخاص، گروهها و جامعه بشرى مى نمايند »
❕این کلام قرآنی ، تنها در صدد بیان یکی از جنبه مثبت علم نجوم و قدرت و تدبیر خداوندی در این رابطه است که مورد درک و فهم همگان بوده است ، نه آنکه فایده علم نجوم را خلاصه در همین مورد کرده باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir