♦️کوروش کبیر حاجت هم میدهد؟
✍ کیاوش حافظی
۸ فروردین ۱۴۰۳
مقاله دکتر حسن محدثی با عنوان «نوروز، جشنی فراملیتی و فراایرانی: یک فریب بزرگ دیگر از ملیگرایان باستانگرا و غیرباستانگرا» که ایشان در این مقاله، نوروز را وام گرفته از فرهنگ بینالنهرین خوانده، بعضا جنجالهایی به دنبال داشته است. بهرغم برخی انتقادات متین، برخی از آنها به گونهای بود که لازم دیدم من نیز نکاتی را به عرض برسانم.
هنگام خواندن مقاله دکتر محدثی تصویر پیکره لاماسو (یا گاو بالدار) تعبیه شده در دروازه ملل تخت جمشید که نمونه مشابه آن در تمدن بینالنهرین وجود دارد در ذهنم نقش بست. این شباهت به قدری زیاد است که ذهن فرد نابلدی چون من، جز با دقت کردن به جزئیات اندکی مثل جهت بال پیکره نمیتواند تشخیص دهد که کدام پیکره متعلق به تخت جمشید و کدام یک متعلق به بینالنهرین است. بنابراین وقتی به این میزان الهامگیری نگاه میکنیم، وام گرفتن فرهنگ و آداب و رسومی مثل نوروز از مردمان بینالنهرین نمیتواند چیز عجیب و غریبی باشد. البته قطعا در این خصوص باید دست به تحقیقات بیشتری زد تا حقیقت ماجرا کشف شود.
دیگر آنکه، دکتر محدثی فردی است که عموما نظراتش را بر اساس نتایج تحقیقاتش بیان میکند. احتمالا برای مخالفان مقالهی یادشده نیاز به توضیح نباشد که در تحقیق، اصالت با تحقیق است نه آنچه مخاطب دوست دارد بخواند. لذا نتیجهی یک تحقیق میتواند کاملا خلاف میل یا اعتقادات مخاطب باشد. مثلا سال گذشته خبری خواندم که گفته شده بود: «نشریه رسمی دانشگاه هاروارد، گزارش میدهد که پژوهشگران برای نخستین بار دریافتند مصرف الکل به مقدار کم تا متوسط آثار طولانیمدت استرس در مغز را کاهش میدهد.» همانطور که مسلمانان نمیتوانند به محققان هاروارد فحاشی کنند [ با صرف نظر از درستی یا نادرستی آن]، نوروزدوستان نیز نمیتوانند، بگویند چرا چنین نتیجهای میگیری.
اما گویا در برخی افراد یک قانون پایستگی تعصب وجود دارد که همواره در آنها وجود دارد و از اعتقاد امروزشان به اعتقاد فردایشان منتقل میشود. برخی واکنشها تداعیکنندهی تصاویری در مجموعه پاسارگاد است که عدهای از سر ارادت به کوروش هخامنشی در مقابل آرامگاه او به خاک و سجده میافتادند و فقط کم مانده بود به شیشههای محافظ بارگاه جناب کوروش دخیل ببندند و طلب حاجت کنند!
باید در نظر داشت که ناسیونالیسم ایرانی عمر درازی ندارد و محصول حکومت دورهی پهلوی است. شاید این ناسیونالیسم دارای نقاط مثبت یا کارکردی مثل شکل گرفتن احساس میهندوستی در دل جوانانی بوده که بعدها به عنوان رزمنده در جنگ هشت ساله به میدان رفتند اما نمیتوان نقاط منفی آن را مثل طرد هویتهای قومی و حتی سرکوب آنها به نفع هویت ملی را نادیده گرفت. به هرحال گویا حکومت پهلوی فراموش کرده بود در تبلیغات خود بگوید سجده کردن متعلق به فضای دیگری است نه آرامگاه کوروش!
من با ناسیونالیسم سر سوزنی وجه اشتراک ندارم – البته نه با وطن دوستی – چراکه معتقدم چون هیچ انسانی اختیار تعیین سرزمین برای به دنیا آمدن خود را نداشته است، افتخار ورزیدن به تولد در یک جغرافیای خاص خندهدار است. ممکن بود در جای دیگری مثل لندن، زیمباوه یا بورکینافاسو به دنیا بیاییم، که تولد در هیچ کدامشان نه عار دارد و نه افتخار، چه برسد به عِرق ناسیونالیستی و احساس برتری نسبت به ملیتهای دیگری مثل ایران خودمان.
کاش از ملی گرایان بخواهیم کمی از کم و کیف ژن ایرانی برایمان توضیح دهند. البته اگر شدنی باشد، نیز به نفع آنها نیست. چراکه نه تنها در دهههای اخیر که با ارتباطات گسترده جهانی روبهرو شدهایم بلکه در گذشتهها نیز ژنهای ساکنان ایران به واسطه وصلت با اقوام دیگر چه داخلی و چه خارجی (مثل یونانیان، مغولان و ... ) آنقدر آمیخته شده که حتی در ناسیونالیست ها هم ژن خالص ایرانی هم پیدا نمیشود.
در نهایت چون شخصا دغدغه تحقیق درباره ریشه نوروز نداشتهام درباره قضاوت آن خودداری میکنم، اما فکر میکنم حتی اگر نتیجه محدثی نادرست باشد، دست گذاشتن بر روی چنین موضوعاتی که بتواند در ذهنها سوال، شک و تردید ایجاد کند شجاعت بالایی میخواهد و از این رو قابل ستایش است.
https://www.linkedin.com/pulse/%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D8%25AF%25D9%2581%25D8%25A7%25D8%25B9-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D9%2585%25D8%25AD%25D8%25AF%25D8%25AB%25DB%258C-%25DA%25A9%25D9%2588%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B4-%25DA%25A9%25D8%25A8%25DB%258C%25D8%25B1-%25D8%25AD%25D8%25A7%25D8%25AC%25D8%25AA-%25D9%2587%25D9%2585-%25D9%2585%25DB%258C-%25D8%25AF%25D9%2587%25D8%25AF-kiavash-hafezi-gl2of
#کورش
#جشن_نوروز
#کیاوش_حافظی
@NewHasanMohaddesi
✍ کیاوش حافظی
۸ فروردین ۱۴۰۳
مقاله دکتر حسن محدثی با عنوان «نوروز، جشنی فراملیتی و فراایرانی: یک فریب بزرگ دیگر از ملیگرایان باستانگرا و غیرباستانگرا» که ایشان در این مقاله، نوروز را وام گرفته از فرهنگ بینالنهرین خوانده، بعضا جنجالهایی به دنبال داشته است. بهرغم برخی انتقادات متین، برخی از آنها به گونهای بود که لازم دیدم من نیز نکاتی را به عرض برسانم.
هنگام خواندن مقاله دکتر محدثی تصویر پیکره لاماسو (یا گاو بالدار) تعبیه شده در دروازه ملل تخت جمشید که نمونه مشابه آن در تمدن بینالنهرین وجود دارد در ذهنم نقش بست. این شباهت به قدری زیاد است که ذهن فرد نابلدی چون من، جز با دقت کردن به جزئیات اندکی مثل جهت بال پیکره نمیتواند تشخیص دهد که کدام پیکره متعلق به تخت جمشید و کدام یک متعلق به بینالنهرین است. بنابراین وقتی به این میزان الهامگیری نگاه میکنیم، وام گرفتن فرهنگ و آداب و رسومی مثل نوروز از مردمان بینالنهرین نمیتواند چیز عجیب و غریبی باشد. البته قطعا در این خصوص باید دست به تحقیقات بیشتری زد تا حقیقت ماجرا کشف شود.
دیگر آنکه، دکتر محدثی فردی است که عموما نظراتش را بر اساس نتایج تحقیقاتش بیان میکند. احتمالا برای مخالفان مقالهی یادشده نیاز به توضیح نباشد که در تحقیق، اصالت با تحقیق است نه آنچه مخاطب دوست دارد بخواند. لذا نتیجهی یک تحقیق میتواند کاملا خلاف میل یا اعتقادات مخاطب باشد. مثلا سال گذشته خبری خواندم که گفته شده بود: «نشریه رسمی دانشگاه هاروارد، گزارش میدهد که پژوهشگران برای نخستین بار دریافتند مصرف الکل به مقدار کم تا متوسط آثار طولانیمدت استرس در مغز را کاهش میدهد.» همانطور که مسلمانان نمیتوانند به محققان هاروارد فحاشی کنند [ با صرف نظر از درستی یا نادرستی آن]، نوروزدوستان نیز نمیتوانند، بگویند چرا چنین نتیجهای میگیری.
اما گویا در برخی افراد یک قانون پایستگی تعصب وجود دارد که همواره در آنها وجود دارد و از اعتقاد امروزشان به اعتقاد فردایشان منتقل میشود. برخی واکنشها تداعیکنندهی تصاویری در مجموعه پاسارگاد است که عدهای از سر ارادت به کوروش هخامنشی در مقابل آرامگاه او به خاک و سجده میافتادند و فقط کم مانده بود به شیشههای محافظ بارگاه جناب کوروش دخیل ببندند و طلب حاجت کنند!
باید در نظر داشت که ناسیونالیسم ایرانی عمر درازی ندارد و محصول حکومت دورهی پهلوی است. شاید این ناسیونالیسم دارای نقاط مثبت یا کارکردی مثل شکل گرفتن احساس میهندوستی در دل جوانانی بوده که بعدها به عنوان رزمنده در جنگ هشت ساله به میدان رفتند اما نمیتوان نقاط منفی آن را مثل طرد هویتهای قومی و حتی سرکوب آنها به نفع هویت ملی را نادیده گرفت. به هرحال گویا حکومت پهلوی فراموش کرده بود در تبلیغات خود بگوید سجده کردن متعلق به فضای دیگری است نه آرامگاه کوروش!
من با ناسیونالیسم سر سوزنی وجه اشتراک ندارم – البته نه با وطن دوستی – چراکه معتقدم چون هیچ انسانی اختیار تعیین سرزمین برای به دنیا آمدن خود را نداشته است، افتخار ورزیدن به تولد در یک جغرافیای خاص خندهدار است. ممکن بود در جای دیگری مثل لندن، زیمباوه یا بورکینافاسو به دنیا بیاییم، که تولد در هیچ کدامشان نه عار دارد و نه افتخار، چه برسد به عِرق ناسیونالیستی و احساس برتری نسبت به ملیتهای دیگری مثل ایران خودمان.
کاش از ملی گرایان بخواهیم کمی از کم و کیف ژن ایرانی برایمان توضیح دهند. البته اگر شدنی باشد، نیز به نفع آنها نیست. چراکه نه تنها در دهههای اخیر که با ارتباطات گسترده جهانی روبهرو شدهایم بلکه در گذشتهها نیز ژنهای ساکنان ایران به واسطه وصلت با اقوام دیگر چه داخلی و چه خارجی (مثل یونانیان، مغولان و ... ) آنقدر آمیخته شده که حتی در ناسیونالیست ها هم ژن خالص ایرانی هم پیدا نمیشود.
در نهایت چون شخصا دغدغه تحقیق درباره ریشه نوروز نداشتهام درباره قضاوت آن خودداری میکنم، اما فکر میکنم حتی اگر نتیجه محدثی نادرست باشد، دست گذاشتن بر روی چنین موضوعاتی که بتواند در ذهنها سوال، شک و تردید ایجاد کند شجاعت بالایی میخواهد و از این رو قابل ستایش است.
https://www.linkedin.com/pulse/%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D8%25AF%25D9%2581%25D8%25A7%25D8%25B9-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D9%2585%25D8%25AD%25D8%25AF%25D8%25AB%25DB%258C-%25DA%25A9%25D9%2588%25D8%25B1%25D9%2588%25D8%25B4-%25DA%25A9%25D8%25A8%25DB%258C%25D8%25B1-%25D8%25AD%25D8%25A7%25D8%25AC%25D8%25AA-%25D9%2587%25D9%2585-%25D9%2585%25DB%258C-%25D8%25AF%25D9%2587%25D8%25AF-kiavash-hafezi-gl2of
#کورش
#جشن_نوروز
#کیاوش_حافظی
@NewHasanMohaddesi
Linkedin
کوروش کبیر حاجت هم میدهد؟
کیاوش حافظی: مقاله دکتر حسن محدثی با عنوان «نوروز، جشنی فراملیتی و فراایرانی: یک فریب بزرگ دیگر از ملی گرایان باستان گرا و غیرباستان گرا» که ایشان در این مقاله، نوروز را وام گرفته از فرهنگ بین النهرین خوانده، بعضا جنجال هایی به دنبال داشته است. به رغم برخی…
👍34👎11👏9👌1🥴1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️استاد فلسفه و استفادهی نادرست از واژهگان: این مورد مفهوم "روشنفکران"
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
در قریب هفت ساعت مناظره با دوست عزیز ام دکتر بیژن عبدالکریمی بارها طرز استفادهی نادقیق و گشادهدستانه از واژهگان را توسط وی نقد کرده ام. از جملهی این نوع بهکارگیریی واژهها توسط ایشان، همین مفهوم روشنفکران است. وقتی از او خواستم نام ببرد که کدام روشنفکران از اسرائیل دفاع کرده اند، دکتر عبدالکریمی این سخنان عجیب را گفت.
آقای کیاوش حافظیی عزیز این قسمت از مناظره را جدا کرده و متنی طنزآمیز در مورد آن نوشته و برای من ارسال کرده است و من محض احترام ایشان آن را در زیر منتشر میکنم.
👇👇👇
#مناظره
#اسرائیل
#روشنفکران
#حکمرانی_بد
#کیاوش_حافظی
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
در قریب هفت ساعت مناظره با دوست عزیز ام دکتر بیژن عبدالکریمی بارها طرز استفادهی نادقیق و گشادهدستانه از واژهگان را توسط وی نقد کرده ام. از جملهی این نوع بهکارگیریی واژهها توسط ایشان، همین مفهوم روشنفکران است. وقتی از او خواستم نام ببرد که کدام روشنفکران از اسرائیل دفاع کرده اند، دکتر عبدالکریمی این سخنان عجیب را گفت.
آقای کیاوش حافظیی عزیز این قسمت از مناظره را جدا کرده و متنی طنزآمیز در مورد آن نوشته و برای من ارسال کرده است و من محض احترام ایشان آن را در زیر منتشر میکنم.
👇👇👇
#مناظره
#اسرائیل
#روشنفکران
#حکمرانی_بد
#کیاوش_حافظی
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
🥴6👍3
♦️نمیدانستم لایک کردن هم یک نوع روشنفکری است
✍کیاوش حافظی
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
سرانجام دکتر بیژن عبدالکریمی واژهی "روشنفکر" را تعریف کرد و در مناظرهای با دکتر حسن محدثی گفت: "وقتی من میگویم روشنفکران، عموم تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی را مد نظر قرار میدهم."
نشان به آن نشانی که ادامه دادند: "آقای محدثی فکر میکنند وقتی من میگویم روشنفکر، چهار نفر مثل ایشان، آقای سروش و آقای کدیور را مد نظر دارم."
ایشان در ادامه اشاره کردند که در فضای مجازی میلیونها پیام از سوی روشنفکران و سلبریتیها در دفاع از مواضع اسرائیل وجود دارد.
ضمن پوزش از تاریخ اندیشه که واژهی روسی "اینتلیگنتسیا" و واژهی فرانسوی "انتلکتوئل" و سایر ملل را که واژگانشان را یکجا برای چند قرن "روشنفکر" یا "منورالفکر" ترجمه میکردیم، چند نکته به ذهنم رسید که آن را به زبان طنز بیان میکنم.
آقای عبدالکریمی، از شما ممنونم که باعث شدید متوجه شوم من هم روشنفکر هستم. من هم مثل شما از این کلمه خوشم آمده و برای همین همیشه دوست داشتم شبیه روشنفکرها شوم.
اما من نمیدانستم که در ایران "میلیونها" روشنفکر داریم.
این را هم نمیدانستم که تیپ روشنفکرها در ایران عوض شده و دیگر نیازی نیست سبیل بگذارم، بهمن کوچک بکشم و کتاب دستم بگیرم!
اگر میدانستم به جای خواندن امثال آلبرکامو، ژان پل سارتر و نیچه با باز کردن یک حساب اینستاگرام و فحش دادن به سبک سلبریتیهایی مثل تتلو و آیسان روشنفکر میشوم، یکی دو دهه عمر خود را صرف انتلکتبازی نمیکردم.
البته حالا هم دیر نشده... همیشه نگران بودم که نکند دغدغهی ارتزاق باعث شود نتوانم فرصت انتلکتبازی داشته باشم. الان فهمیدم چون شغلم تا حدی تولید محتواست، روشنفکر محسوب میشوم.
متاسفانه دیروز تصمیم گرفتم تولید محتوای یک صفحه اینستاگرامی در مورد آشپزی را قبول نکنم. اگر این بخش از صحبت های شما را زودتر شنیده بودم ترجیح میدادم روشنفکر غربزدهای باشم که با انواع غذاهای چینی و تایلندی که انواع جانور را به عنوان ناهار میخورند مقابله کنم.
اما جسارتاً من شنیده بودم که روشنفکرها متودولوژی دارند. به نظر شما در اینستاگرام از کدام ابزار استفاده کنم روشنفکر بهتری خواهم بود: لایک، کامنت، استوری، ایموجی یا ...؟
#طنز
https://www.instagram.com/reel/DFjKFhCs95w/?igsh=OHBxZnBzdjljMjho
#مناظره
#روشنفکران
#حکمرانی_بد
#کیاوش_حافظی
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
✍کیاوش حافظی
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
سرانجام دکتر بیژن عبدالکریمی واژهی "روشنفکر" را تعریف کرد و در مناظرهای با دکتر حسن محدثی گفت: "وقتی من میگویم روشنفکران، عموم تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی را مد نظر قرار میدهم."
نشان به آن نشانی که ادامه دادند: "آقای محدثی فکر میکنند وقتی من میگویم روشنفکر، چهار نفر مثل ایشان، آقای سروش و آقای کدیور را مد نظر دارم."
ایشان در ادامه اشاره کردند که در فضای مجازی میلیونها پیام از سوی روشنفکران و سلبریتیها در دفاع از مواضع اسرائیل وجود دارد.
ضمن پوزش از تاریخ اندیشه که واژهی روسی "اینتلیگنتسیا" و واژهی فرانسوی "انتلکتوئل" و سایر ملل را که واژگانشان را یکجا برای چند قرن "روشنفکر" یا "منورالفکر" ترجمه میکردیم، چند نکته به ذهنم رسید که آن را به زبان طنز بیان میکنم.
آقای عبدالکریمی، از شما ممنونم که باعث شدید متوجه شوم من هم روشنفکر هستم. من هم مثل شما از این کلمه خوشم آمده و برای همین همیشه دوست داشتم شبیه روشنفکرها شوم.
اما من نمیدانستم که در ایران "میلیونها" روشنفکر داریم.
این را هم نمیدانستم که تیپ روشنفکرها در ایران عوض شده و دیگر نیازی نیست سبیل بگذارم، بهمن کوچک بکشم و کتاب دستم بگیرم!
اگر میدانستم به جای خواندن امثال آلبرکامو، ژان پل سارتر و نیچه با باز کردن یک حساب اینستاگرام و فحش دادن به سبک سلبریتیهایی مثل تتلو و آیسان روشنفکر میشوم، یکی دو دهه عمر خود را صرف انتلکتبازی نمیکردم.
البته حالا هم دیر نشده... همیشه نگران بودم که نکند دغدغهی ارتزاق باعث شود نتوانم فرصت انتلکتبازی داشته باشم. الان فهمیدم چون شغلم تا حدی تولید محتواست، روشنفکر محسوب میشوم.
متاسفانه دیروز تصمیم گرفتم تولید محتوای یک صفحه اینستاگرامی در مورد آشپزی را قبول نکنم. اگر این بخش از صحبت های شما را زودتر شنیده بودم ترجیح میدادم روشنفکر غربزدهای باشم که با انواع غذاهای چینی و تایلندی که انواع جانور را به عنوان ناهار میخورند مقابله کنم.
اما جسارتاً من شنیده بودم که روشنفکرها متودولوژی دارند. به نظر شما در اینستاگرام از کدام ابزار استفاده کنم روشنفکر بهتری خواهم بود: لایک، کامنت، استوری، ایموجی یا ...؟
#طنز
https://www.instagram.com/reel/DFjKFhCs95w/?igsh=OHBxZnBzdjljMjho
#مناظره
#روشنفکران
#حکمرانی_بد
#کیاوش_حافظی
#بیژن_عبدالکریمی
@NewHasanMohaddesi
👍22🤣7🤪4👏2👌1