This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️قطعهای دیگر از بحث در بارهی فیلم ملی و راههای نرفته اش
۴ بهمن ۱۴۰۳
با تشکر فراوان از خانم بلالیی ارجمند برای ارسال این ویدئو!
🎞 فیلم مَلی و راههای نرفته اش – تحلیل اجتماعی و فرهنگی
#خانواده
#فمینیسم
#تحلیل_فیلم
#تهمینه_میلانی
#جامعهشناسی_خانواده
#ملی_و_راههای_نرفتهاش
@NewHasanMohaddesi
۴ بهمن ۱۴۰۳
با تشکر فراوان از خانم بلالیی ارجمند برای ارسال این ویدئو!
🎞 فیلم مَلی و راههای نرفته اش – تحلیل اجتماعی و فرهنگی
#خانواده
#فمینیسم
#تحلیل_فیلم
#تهمینه_میلانی
#جامعهشناسی_خانواده
#ملی_و_راههای_نرفتهاش
@NewHasanMohaddesi
❤11👌1
Forwarded from Audio Books
لیست کتابهای صوتی منتشرشده در کانال کتابهای صوتی علوم اجتماعی
مراحل اساسی اندیشه در جامعهشناسی
نوشتۀ ریمون آرون
ترجمۀ باقر پرهام
#مراحل_اساسی_اندیشه_در_جامعهشناسی
قواعد روش جامعهشناسی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ علیمحمد کاردان
#قواعد_روش_جامعهشناسی
دربارۀ تقسیم کار اجتماعی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ باقر پرهام
#دربارۀ_تقسیم_کار_اجتماعی
خودکشی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ نادر سالارزادۀ امیری
#خودکشی
جامعهشناسی دین
نوشتۀ ملکم همیلتون
#جامعهشناسی_دین
تاریخ و آگاهی طبقاتی؛ پژوهشی در دیالکتیک مارکسیستی
نوشتۀ جورج لوکاچ
ترجمۀ محمدجعفر پوینده
#تاریخ_و_آگاهی_طبقاتی
انسان تکساحتی
نوشتۀ هربرت مارکوزه
ترجمۀ محسن مویدی
#انسان_تکساحتی
گذار از عهد باستان به فئودالیسم
نوشتۀ پری اندرسون
ترجمۀ حسن مرتضوی
#گذار_از_عهد_باستان_به_فئودالیسم
تبارهای دولت استبدادی
نوشتۀ پری اندرسون
ترجمۀ حسن مرتضوی
#تبارهای_دولتهای_استبدادی
تبیین در علوم اجتماعی؛ درآمدی بر فلسفه علم الاجتماع
نوشتۀ دنیل لیتل
ترجمۀ عبدالکریم سروش
#تبیین_در_علوم_اجتماعی
صلحی که همۀ صلحها را بر باد داد؛ فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانۀ معاصر
نوشتۀ دیوید فرامکین
ترجمۀ حسن افشار
#صلحی_که_همۀ_صلحها_را_بر_باد_داد
تجربۀ مدرنیته؛ هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود
نوشتۀ مارشال برمن
ترجمۀ مراد فرهادپور
#تجربۀ_مدرنیته
@Audio_Book_Social_Science
مراحل اساسی اندیشه در جامعهشناسی
نوشتۀ ریمون آرون
ترجمۀ باقر پرهام
#مراحل_اساسی_اندیشه_در_جامعهشناسی
قواعد روش جامعهشناسی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ علیمحمد کاردان
#قواعد_روش_جامعهشناسی
دربارۀ تقسیم کار اجتماعی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ باقر پرهام
#دربارۀ_تقسیم_کار_اجتماعی
خودکشی
نوشتۀ امیل دورکیم
ترجمۀ نادر سالارزادۀ امیری
#خودکشی
جامعهشناسی دین
نوشتۀ ملکم همیلتون
#جامعهشناسی_دین
تاریخ و آگاهی طبقاتی؛ پژوهشی در دیالکتیک مارکسیستی
نوشتۀ جورج لوکاچ
ترجمۀ محمدجعفر پوینده
#تاریخ_و_آگاهی_طبقاتی
انسان تکساحتی
نوشتۀ هربرت مارکوزه
ترجمۀ محسن مویدی
#انسان_تکساحتی
گذار از عهد باستان به فئودالیسم
نوشتۀ پری اندرسون
ترجمۀ حسن مرتضوی
#گذار_از_عهد_باستان_به_فئودالیسم
تبارهای دولت استبدادی
نوشتۀ پری اندرسون
ترجمۀ حسن مرتضوی
#تبارهای_دولتهای_استبدادی
تبیین در علوم اجتماعی؛ درآمدی بر فلسفه علم الاجتماع
نوشتۀ دنیل لیتل
ترجمۀ عبدالکریم سروش
#تبیین_در_علوم_اجتماعی
صلحی که همۀ صلحها را بر باد داد؛ فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانۀ معاصر
نوشتۀ دیوید فرامکین
ترجمۀ حسن افشار
#صلحی_که_همۀ_صلحها_را_بر_باد_داد
تجربۀ مدرنیته؛ هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود
نوشتۀ مارشال برمن
ترجمۀ مراد فرهادپور
#تجربۀ_مدرنیته
@Audio_Book_Social_Science
👍14👏4👌2❤1
تاملى در مبانى جامعهشناسی حقوق.pdf
152.6 KB
♦️تاملى در مبانى جامعهشناختى حقوق جديد
و ضمانت هاى اجتماعى آن
✍️حسين شيخى
۲۰ فروردین ۱۴۰۴
#حقوق
#حسین_شیخی
#جامعهشناسی_حقوق
@NewHasanMohaddesi
و ضمانت هاى اجتماعى آن
✍️حسين شيخى
۲۰ فروردین ۱۴۰۴
#حقوق
#حسین_شیخی
#جامعهشناسی_حقوق
@NewHasanMohaddesi
❤2👍1
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
🔰📌گروه جامعهشناسی اقتصادی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار میکند:
✅ نقد و بررسی کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری داری
سخنران:
دکتر حسن محدثی
باحضور:
دکتر علی اصغر سعیدی
تسهیلگر:
دکتر میناشیروانی ناغانی
زمان برگزاری:
جمعه 29 فروردین ماه
ساعت 7 تا 9 شب
لینک برگزاری وبینار:
https://meet.google.com/ows-amvu-xrk
#جامعهشناسی_اقتصادی
#کتابخوانی
🌐جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
✅ نقد و بررسی کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری داری
سخنران:
دکتر حسن محدثی
باحضور:
دکتر علی اصغر سعیدی
تسهیلگر:
دکتر میناشیروانی ناغانی
زمان برگزاری:
جمعه 29 فروردین ماه
ساعت 7 تا 9 شب
لینک برگزاری وبینار:
https://meet.google.com/ows-amvu-xrk
#جامعهشناسی_اقتصادی
#کتابخوانی
🌐جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👌7❤2👍2
دکتر محدثی عزیز
مقاله موجزتان را با دقت خواندم، مانند همیشه، وفادار به رسالت اندیشیدن انتقادی، اینبار نیز موضوعی بنیادین را طرح کرده اید: «نه به خودمداری گلهای» به مثابه شجاعتی ضروری برای استقلال فکری. همدل ام با این دغدغه، اما از منظر انتقادی نیز می توان پرسید: آیا خودمداری ایرانی را می توان همچون کلیتی یگانه و یکدست نگریست یا باید آن را در بستر تاریخ های متضاد، ناکامی های ساختاری و واکنش های روانی به سرکوب فهم کرد؟
آنگاه، شجاعت فرد در برابر گله، نه صرفاً ایستادگی در برابر اطاعت، بلکه درک تناقض های پنهانی است که حتی روشنفکران مستقل را نیز به بازتولید نوعی خودمداری ناخواسته سوق می دهد. آیا خودِ استقلال فکری در چنین زمینهای می تواند از بدل شدن به اسطورهای ایدئولوژیک مصون بماند؟
از طرح این بحث ضروری سپاسگزارم و مشتاق گفتگوهای بیشترم.
محسن محمودی
۳۰ فروردین ۱۴۰۴
#استقلال_فکری
#نقد_خودمداری
#جامعهشناسی_انتقادی
@NewHasanMohaddesi
مقاله موجزتان را با دقت خواندم، مانند همیشه، وفادار به رسالت اندیشیدن انتقادی، اینبار نیز موضوعی بنیادین را طرح کرده اید: «نه به خودمداری گلهای» به مثابه شجاعتی ضروری برای استقلال فکری. همدل ام با این دغدغه، اما از منظر انتقادی نیز می توان پرسید: آیا خودمداری ایرانی را می توان همچون کلیتی یگانه و یکدست نگریست یا باید آن را در بستر تاریخ های متضاد، ناکامی های ساختاری و واکنش های روانی به سرکوب فهم کرد؟
آنگاه، شجاعت فرد در برابر گله، نه صرفاً ایستادگی در برابر اطاعت، بلکه درک تناقض های پنهانی است که حتی روشنفکران مستقل را نیز به بازتولید نوعی خودمداری ناخواسته سوق می دهد. آیا خودِ استقلال فکری در چنین زمینهای می تواند از بدل شدن به اسطورهای ایدئولوژیک مصون بماند؟
از طرح این بحث ضروری سپاسگزارم و مشتاق گفتگوهای بیشترم.
محسن محمودی
۳۰ فروردین ۱۴۰۴
#استقلال_فکری
#نقد_خودمداری
#جامعهشناسی_انتقادی
@NewHasanMohaddesi
❤4👎1
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📄گزیدهی دورهی دوگانههای جامعه شناسی دین
✍🏻تدریس: دکتر حسن محدثی
🔹نحوهی تهیهی ضبط شدهی دوره:
پیام به تلگرام آکادمی: @toAkademi
خرید از سایت(بدون فیلترشکن): کلیک | لمس کنید
مبلغ: ۵۰۰ هزار تومان
۲۰ درصد تخفیف ویژه دانشجویی (ارائهی کارت دانشجویی)
کد تخفیف: daneshjoo
🔹نحوهی ارائهی محتوا:
✅ دسترسی به صوتی و تصویری و فایلهای کلاس
📂 محتوای کارگاه در نرمافزار اسپات پلیر ارائه میشود.
🔑 لایسنس دسترسی به محتوای آفلاین بهصورت مادامالعمر ارائه میشود.
🔄 به توجه به بازخورد دانشجویان و مخاطبان و نیاز سنجی مدرس، دورههای آکادمی بهروز رسانی (update) میشوند.
برای مشاهدهی سرفصلها و توضیحات بیشتر: کلیک | لمس کنید
برای عضویت در کانال اطلاع رسانی آکادمی: کلیک | لمس کنید
#جامعه_شناسی_دین
#دوگانههای_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
#دینپژوهی
#جامعهشناسی_دین
#دوگانه_های_جامعه_شناسی_دین
#دکتر_حسن_محدثی
✍🏻تدریس: دکتر حسن محدثی
🔹نحوهی تهیهی ضبط شدهی دوره:
پیام به تلگرام آکادمی: @toAkademi
خرید از سایت(بدون فیلترشکن): کلیک | لمس کنید
مبلغ: ۵۰۰ هزار تومان
۲۰ درصد تخفیف ویژه دانشجویی (ارائهی کارت دانشجویی)
کد تخفیف: daneshjoo
🔹نحوهی ارائهی محتوا:
✅ دسترسی به صوتی و تصویری و فایلهای کلاس
📂 محتوای کارگاه در نرمافزار اسپات پلیر ارائه میشود.
🔑 لایسنس دسترسی به محتوای آفلاین بهصورت مادامالعمر ارائه میشود.
🔄 به توجه به بازخورد دانشجویان و مخاطبان و نیاز سنجی مدرس، دورههای آکادمی بهروز رسانی (update) میشوند.
برای مشاهدهی سرفصلها و توضیحات بیشتر: کلیک | لمس کنید
برای عضویت در کانال اطلاع رسانی آکادمی: کلیک | لمس کنید
#جامعه_شناسی_دین
#دوگانههای_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
#دینپژوهی
#جامعهشناسی_دین
#دوگانه_های_جامعه_شناسی_دین
#دکتر_حسن_محدثی
👍3
Audio
🔰📌گروه جامعهشناسی اقتصادی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار کرد:
🎙نقد و بررسی کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری
سخنران:
دکتر حسن محدثی
باحضور:
دکتر علی اصغر سعیدی
تسهیلگر:
دکتر میناشیروانی ناغانی
#جامعهشناسی_اقتصادی
#کتابخوانی
🌐جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
@NewHasanMohaddesi
🎙نقد و بررسی کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری
سخنران:
دکتر حسن محدثی
باحضور:
دکتر علی اصغر سعیدی
تسهیلگر:
دکتر میناشیروانی ناغانی
#جامعهشناسی_اقتصادی
#کتابخوانی
🌐جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_development_economic
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
@NewHasanMohaddesi
❤3
♦️دین و موسیقی در ایران معاصر: ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۶؛ اثر جدید ما
✍حسن محدثی
۳۰ فروردین ۱۴۰۴
نسخههایی از کتاب جدید ما بهلطف ناشر محترم امروز بهدست من رسیده است. آقای دکتر حسین سروی در این اثر بهمدت سه سال زیر نظر ام این پژوهش را بهانجام رسانده اند. با این کتاب تاریخ رابطهی دین و موسيقی در ایران معاصر ثبت و ضبط و تحلیل شده است.
این پژوهش با رویکرد مرکب یا چندروشی انجام شده است:
۱. تحلیل محتوای متون فقهی
۲. تحلیل محتوای مطبوعاتی در بارهی رابطهی دین و موسیقیدر پنج دههی گذشته
۳. مصاحبه با مطلعین کلیدی در حوزهی موسيقی
۴. تحلیل دادههای آماری دربارهی تولیدات و آثار موسیقایی.
دکتر حسین سروی موسیقیدان و نوازنده است و رسالهی دکترای جامعهشناسیی خود را در تهران مرکز زیر نظر ام نوشته است و اینک پژوهش او تقدیم علاقهمندان میشود. همت او قابل ستایش است!
بهاطلاع میرسانم هشت جای مقدمهای که بر این کتاب نوشته ام، توسط وزارت ارشاد حذف شده است.
این اثر بهزودی در بازار نشر عرضه میشود و در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
#دین
#موسیقی
#حسین_سروی
#جامعهشناسی_هنر
#جامعهشناسی_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی
۳۰ فروردین ۱۴۰۴
نسخههایی از کتاب جدید ما بهلطف ناشر محترم امروز بهدست من رسیده است. آقای دکتر حسین سروی در این اثر بهمدت سه سال زیر نظر ام این پژوهش را بهانجام رسانده اند. با این کتاب تاریخ رابطهی دین و موسيقی در ایران معاصر ثبت و ضبط و تحلیل شده است.
این پژوهش با رویکرد مرکب یا چندروشی انجام شده است:
۱. تحلیل محتوای متون فقهی
۲. تحلیل محتوای مطبوعاتی در بارهی رابطهی دین و موسیقیدر پنج دههی گذشته
۳. مصاحبه با مطلعین کلیدی در حوزهی موسيقی
۴. تحلیل دادههای آماری دربارهی تولیدات و آثار موسیقایی.
دکتر حسین سروی موسیقیدان و نوازنده است و رسالهی دکترای جامعهشناسیی خود را در تهران مرکز زیر نظر ام نوشته است و اینک پژوهش او تقدیم علاقهمندان میشود. همت او قابل ستایش است!
بهاطلاع میرسانم هشت جای مقدمهای که بر این کتاب نوشته ام، توسط وزارت ارشاد حذف شده است.
این اثر بهزودی در بازار نشر عرضه میشود و در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
#دین
#موسیقی
#حسین_سروی
#جامعهشناسی_هنر
#جامعهشناسی_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
👍10❤3👎1👌1
به سوی استقلال نهاد هنر در ایران.pdf
432.8 KB
♦️به سوی استقلال نهاد هنر در ایران (مقدمهی کتاب دین و موسیقی در ایران معاصر)
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
در نسخهی منتشر شده از کتاب دین و موسیقی در ایران معاصر، مقدمهی فوق با هشت مورد حذف منتشر شده است.
#دین
#موسیقی
#حسین_سروی
#جامعهشناسی_هنر
#جامعهشناسی_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
در نسخهی منتشر شده از کتاب دین و موسیقی در ایران معاصر، مقدمهی فوق با هشت مورد حذف منتشر شده است.
#دین
#موسیقی
#حسین_سروی
#جامعهشناسی_هنر
#جامعهشناسی_موسیقی
@NewHasanMohaddesi
👍6❤2
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
با سلام
آخرین فرسته کانال را خواندم که مدعی است سعدی جامعهشناس بود.
شما را به خدا بس کنید. آخر بر چه اساسی چنین عناوینی را به سعدی نسبت میدهید؟ یک گزاره آشکارا از کلیات سعدی بیاورید که نشان میدهد او جامعهشناس است.
جناب دکتر محدثی، یادتان هست که پیش از این در پیامی گفتم که اگر از دل متون ادبی ما شکافتن اتم را هم استخراج کنند، نباید شگفتزده شد؟ بفرمایید؛ این یک نمونه از آن.
سند بیاورید که سعدی جامعهشناس است. آخر بدون اشراف بر آثار یک نویسنده که نمیتوان حکم داد. قلمرو علوم دیگر گلوگشاد نیست. بیان هر گزارهای بدون مطالعه دقیق باطل است. حالا که اینطور است من میگویم کنفوسیوس روانپزشک بود. در چنین گزارههای فقط کافیست جای اسم افراد و رشتهها را با دیگر اسامی و رشتهها مقایسه کنید.
سعدی با چه متر و معیارهایی جامعهشناس است؟ من که تا به حال از زبان هیچ استاد ادبیاتی چنین سخنی نشنیدم و در هیچ کتابی نخواندم.
دوستان، سعدی جامعهشناس نیست. سعدی، ادیب است. شاعر است. نویسنده است. در خلاقیت و نوآوری زبانی نظیر ندارد. فرم غزلهای او آدمی را شگفتزده میکند. سعدی، با آگاهی از دقایق زبانی به چنان توانمندیای در خلق آثار ادبی رسید که کمتر شاعری توانایی رقابت با او را پیدا میکند.
خواهش میکنم با ما از این کارها نکنید. حداقل سعدی را از ما نگیرید. در این روزبازار شومَن بودن جماعت اینستاگرامی که گمان میکنند طاووس علیین هستند و در همه چیز استادند و هیچ چیز از چشم تیزبین دقیقالنظر ایشان پنهان نمیماند دستکم سعدی را برای ما نگه دارید. نیازی نیست برای بزرگداشت سعدی القاب و عناوینی را که مطلقاً به او نمیچسبد هبه کنیم.
او شاعر است نه جامعهشناس. با اطمینانی قریب به یقین میگویم هیچ ادیب کلاسیکی جامعهشناس نیست.
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز میآید که سعدی در گلستانم
✍میلاد نورمحمّدزاده
دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سعدی
#جامعهشناسی
#علیرضا_معینی
#میلاد_نورمحمدزاده
@NewHasanMohaddesi
با سلام
آخرین فرسته کانال را خواندم که مدعی است سعدی جامعهشناس بود.
شما را به خدا بس کنید. آخر بر چه اساسی چنین عناوینی را به سعدی نسبت میدهید؟ یک گزاره آشکارا از کلیات سعدی بیاورید که نشان میدهد او جامعهشناس است.
جناب دکتر محدثی، یادتان هست که پیش از این در پیامی گفتم که اگر از دل متون ادبی ما شکافتن اتم را هم استخراج کنند، نباید شگفتزده شد؟ بفرمایید؛ این یک نمونه از آن.
سند بیاورید که سعدی جامعهشناس است. آخر بدون اشراف بر آثار یک نویسنده که نمیتوان حکم داد. قلمرو علوم دیگر گلوگشاد نیست. بیان هر گزارهای بدون مطالعه دقیق باطل است. حالا که اینطور است من میگویم کنفوسیوس روانپزشک بود. در چنین گزارههای فقط کافیست جای اسم افراد و رشتهها را با دیگر اسامی و رشتهها مقایسه کنید.
سعدی با چه متر و معیارهایی جامعهشناس است؟ من که تا به حال از زبان هیچ استاد ادبیاتی چنین سخنی نشنیدم و در هیچ کتابی نخواندم.
دوستان، سعدی جامعهشناس نیست. سعدی، ادیب است. شاعر است. نویسنده است. در خلاقیت و نوآوری زبانی نظیر ندارد. فرم غزلهای او آدمی را شگفتزده میکند. سعدی، با آگاهی از دقایق زبانی به چنان توانمندیای در خلق آثار ادبی رسید که کمتر شاعری توانایی رقابت با او را پیدا میکند.
خواهش میکنم با ما از این کارها نکنید. حداقل سعدی را از ما نگیرید. در این روزبازار شومَن بودن جماعت اینستاگرامی که گمان میکنند طاووس علیین هستند و در همه چیز استادند و هیچ چیز از چشم تیزبین دقیقالنظر ایشان پنهان نمیماند دستکم سعدی را برای ما نگه دارید. نیازی نیست برای بزرگداشت سعدی القاب و عناوینی را که مطلقاً به او نمیچسبد هبه کنیم.
او شاعر است نه جامعهشناس. با اطمینانی قریب به یقین میگویم هیچ ادیب کلاسیکی جامعهشناس نیست.
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز میآید که سعدی در گلستانم
✍میلاد نورمحمّدزاده
دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سعدی
#جامعهشناسی
#علیرضا_معینی
#میلاد_نورمحمدزاده
@NewHasanMohaddesi
👍10👏1
♦️جامعهشناسان در محاصرهی سهجانبه: موانع حکومت، عوام، ایدهئولوگها (پاسخی به آقای روشنضمیر)
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ خرداد ۱۴۰۴
من آقای روشنضمیر را نمیشناسم. لابد از این به بعد افتخار آشنایی پیدا خواهم کرد.
اما خدمتشان عرض میکنم که جامعهشناسان ایرانی در دهههای اخیر هزینههای زیادی داده اند. بسیاریشان اخراج شده اند. برخیشان زندان و محاکمه را تجربه کرده اند. برخی تعلیق بدون حقوق و تهدید اخراج را تجربه کرده اند و برخیشان دههها با ترس و تهدید زیسته اند. حکومت در ایران عصر پهلوی و پس از آن جامعهشناسی را منفور دیده است؛ زیرا نقد برای حفظ وضع موجود مطلوب تلقی نمیشود. این مانع بزرگی برای رشد و حرکت جامعهشناسی در ایران بوده است. علاوه بر آن بعد از انقلاب خواسته اند با بهانههای مختلف جامعهشناسی را تعطیل کنند یا "جامعهشناسیی اسلامی" را که نمیدانم چیست، جایگزین آن کنند. باری، موانع و محدودیتها و فشارها کم نبوده است. گاه حتا مجالی برای گزارش کردن آنها هم نبوده است.
پس اگر چشمتان را خوب باز کنید و اطلاعاتتان را بیشتر کنید، درخواهید یافت که در ایران جامعهشناسی خود در محاصره بوده است. لذا جامعهشناسان در محاصره نمیتوانسته اند "ایران را محاصره کنند".
اگر قوتی در کارشان میبینید، بیشتر محصول تلاشهای فردیشان است. اما جامعهشناسان غیر از حکومت در ایران عوامل محاصرهکنندهی دیگری هم داشته اند.
عوام ناآشنا با تفکر انتقادی از موانع مهم تحرک جامعهشناسی و زایاییی آن اند. جامعهشناسی دانشی مدرن است و جامعه و فرهنگ را هم نقد میکند. بهعنوان مثال، وقتی جامعهشناس مطالعات خود را در بارهی نیروهای دینی و نیروهای سنتی منتشر میکند و بر اساس آن راهکار میدهد، عوام در برابر این راهکارها بهشدت مقاومت میکنند. بهعنوان مثال بنگرید به مقاومتهای صورت گرفته در برابر دو راهکار ام برای ازدواج و برای شوهرکشی:
۱. ازدواج زمانمند برای حل پیآمدهای ناشی از ازدواج دائم،
۲. حق طلاق برای زنان بهمنظور جلوگیری از شوهرکشی.
نیروی سومی که جامعهشناسی ایران را محاصره کرده و نمیگذارد جامعهشناسان درک و تصویر درستی از ایران به جامعه و مردم عرضه کنند، ایدهئولوگها هستند؛ همانهایی که گفتاری شبیه گفتار شما دارند.
دکتر سیدجواد طباطبایی ایدهئولوگ برجستهی ایرانشهریگری یکی از آنها است. اندیشههای او و ایرانشهریگری فقط مبتذل نیست. اگر فقط مبتذل بود، وقت ام را برایش تلف نمیکردم. مخرب و ضد انسانی و ضد ایران هم هست.
اما از قدرت رسانهایی من سخن گفتید. نمیدانم چه قدرتی دارم. تلویزیون دیگر مرا دعوت نمیکند (بعد از داستان دروغ سیستماتیک). اگر هم دعوت بکند نمیپذیرم. همین امروز رادیو دعوتام کرد راجع به کتابمان "دین و موسیقی در ایران معاصر" در رادیو حرف بزنم که رد کردم.
من دعوتهای رسانهایی متعدد را در هر ماه -چه از داخل و چه از خارج- رد میکنم. اگر این دعوتها و حضورهای گهگاهی را قدرت رسانهای محسوب میکنید، این محصول چند دهه تلاش و کوشش علمی است که با محرومیتهای زیادی همراه بوده است.
پیشنهاد میکنم اگر چنین چیزی برای شما مهم است، این محرومیتها را بهجان بخرید و گام در این راه بگذارید!
بهرغم این شما را به رسانهی آزادفکری معرفی میکنم تا در صورتی که موافق بودند، شما را هم دعوت کنند و بتوانید حرفتان را به گوش مردم برسانید.
گویا شما هم انسانی سنتی هستید و مثل مردهپرستها مخالف نقد شخصیت هستید؛ زیرا مثل عوام معتقد اید که پشت سر مرده نباید حرف زد. اما نقد شخصیت مقوله و فصلی مهم در نقد است که لازم است با آن آشنا شوید.
#ایدهئولوژی
#جامعهشناسی
#ایرانشهریگری
#نقد_شخصیت
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ خرداد ۱۴۰۴
من آقای روشنضمیر را نمیشناسم. لابد از این به بعد افتخار آشنایی پیدا خواهم کرد.
اما خدمتشان عرض میکنم که جامعهشناسان ایرانی در دهههای اخیر هزینههای زیادی داده اند. بسیاریشان اخراج شده اند. برخیشان زندان و محاکمه را تجربه کرده اند. برخی تعلیق بدون حقوق و تهدید اخراج را تجربه کرده اند و برخیشان دههها با ترس و تهدید زیسته اند. حکومت در ایران عصر پهلوی و پس از آن جامعهشناسی را منفور دیده است؛ زیرا نقد برای حفظ وضع موجود مطلوب تلقی نمیشود. این مانع بزرگی برای رشد و حرکت جامعهشناسی در ایران بوده است. علاوه بر آن بعد از انقلاب خواسته اند با بهانههای مختلف جامعهشناسی را تعطیل کنند یا "جامعهشناسیی اسلامی" را که نمیدانم چیست، جایگزین آن کنند. باری، موانع و محدودیتها و فشارها کم نبوده است. گاه حتا مجالی برای گزارش کردن آنها هم نبوده است.
پس اگر چشمتان را خوب باز کنید و اطلاعاتتان را بیشتر کنید، درخواهید یافت که در ایران جامعهشناسی خود در محاصره بوده است. لذا جامعهشناسان در محاصره نمیتوانسته اند "ایران را محاصره کنند".
اگر قوتی در کارشان میبینید، بیشتر محصول تلاشهای فردیشان است. اما جامعهشناسان غیر از حکومت در ایران عوامل محاصرهکنندهی دیگری هم داشته اند.
عوام ناآشنا با تفکر انتقادی از موانع مهم تحرک جامعهشناسی و زایاییی آن اند. جامعهشناسی دانشی مدرن است و جامعه و فرهنگ را هم نقد میکند. بهعنوان مثال، وقتی جامعهشناس مطالعات خود را در بارهی نیروهای دینی و نیروهای سنتی منتشر میکند و بر اساس آن راهکار میدهد، عوام در برابر این راهکارها بهشدت مقاومت میکنند. بهعنوان مثال بنگرید به مقاومتهای صورت گرفته در برابر دو راهکار ام برای ازدواج و برای شوهرکشی:
۱. ازدواج زمانمند برای حل پیآمدهای ناشی از ازدواج دائم،
۲. حق طلاق برای زنان بهمنظور جلوگیری از شوهرکشی.
نیروی سومی که جامعهشناسی ایران را محاصره کرده و نمیگذارد جامعهشناسان درک و تصویر درستی از ایران به جامعه و مردم عرضه کنند، ایدهئولوگها هستند؛ همانهایی که گفتاری شبیه گفتار شما دارند.
دکتر سیدجواد طباطبایی ایدهئولوگ برجستهی ایرانشهریگری یکی از آنها است. اندیشههای او و ایرانشهریگری فقط مبتذل نیست. اگر فقط مبتذل بود، وقت ام را برایش تلف نمیکردم. مخرب و ضد انسانی و ضد ایران هم هست.
اما از قدرت رسانهایی من سخن گفتید. نمیدانم چه قدرتی دارم. تلویزیون دیگر مرا دعوت نمیکند (بعد از داستان دروغ سیستماتیک). اگر هم دعوت بکند نمیپذیرم. همین امروز رادیو دعوتام کرد راجع به کتابمان "دین و موسیقی در ایران معاصر" در رادیو حرف بزنم که رد کردم.
من دعوتهای رسانهایی متعدد را در هر ماه -چه از داخل و چه از خارج- رد میکنم. اگر این دعوتها و حضورهای گهگاهی را قدرت رسانهای محسوب میکنید، این محصول چند دهه تلاش و کوشش علمی است که با محرومیتهای زیادی همراه بوده است.
پیشنهاد میکنم اگر چنین چیزی برای شما مهم است، این محرومیتها را بهجان بخرید و گام در این راه بگذارید!
بهرغم این شما را به رسانهی آزادفکری معرفی میکنم تا در صورتی که موافق بودند، شما را هم دعوت کنند و بتوانید حرفتان را به گوش مردم برسانید.
گویا شما هم انسانی سنتی هستید و مثل مردهپرستها مخالف نقد شخصیت هستید؛ زیرا مثل عوام معتقد اید که پشت سر مرده نباید حرف زد. اما نقد شخصیت مقوله و فصلی مهم در نقد است که لازم است با آن آشنا شوید.
#ایدهئولوژی
#جامعهشناسی
#ایرانشهریگری
#نقد_شخصیت
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
👏47👎34❤14👍6🥴1🤣1
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۰ خرداد ۱۴۰۴
بخش یکم
بگذارید همین اول صریح بگویم. نسبت به جامعهشناسی ایرانی به لحاظ کارکردی و با ارزیابی خروجی آن (نه از زاویه نظری) بسیار مشکوکم. جامعهشناسی ایرانی را بستری برای بنیادگرایی و بنیادافکنی میبینم.
آقای حسن محدثی در واپسین گفتگو با آقای صحافی، در نقدِ اندیشههای زندهیاد سیدجواد طباطبایی گفتند که آن زندهیاد به نقدها پاسخ نمیداد و به منتقدان بیمحلی میکرد. آقای محدثی با واکنشی که به نقدِ اینجانب به خود دادند، نشاندادند که تلاش دارند متفاوت باشند. که البته این بدیهی و بیشتر نتیجۀ تفاوتِ نسلیِ ایشان با آن زندهیاد است. این را به فال نیک میگیرم.
با اینحال باید دقت کرد که من هنوز اصلا به نقدِ ایشان ننشسته بودم. نیز فرمودهاند که من را نمیشناسند. بنابراین برچسبهای ایشان بر من شاملِ «سنتی» بودن، «مردهپرستبودن»، «مخالفِ نقد شخصیتبودن»، و «داشتنِ گفتاری شبیه ایدئولوگها»، هرچه باشد، دستکم منطقی نیست. این همه برچسب به ازای چند خط نوشتۀ تلگرامی در ضمنِ یک عکس، نشان از غلبۀ احساس بر منطق دارد.
اما از این طرف اگر من اشارتی کوتاه به آقای محدثی – نه به عنوانِ یک شخص، که یک تیپ – داشتم، ادعا میکنم که ساعتها از گفتگوهای مفصل ایشان را در طول سالیان گذشته شنیدهام.
آقای محدثی بسیار تیزهوشانه با بهرهگیری از فنون بلاغت و اقناع یا رتوریک سخن میگویند. در همین نوشتۀ خود در پاسخ به من، به سرعت از موضعِ دفاعی به هجومی (بهترین دفاع حمله است) تغییرِ تاکتیک دادهاند و شروع به حمله به ایدئولوگهای ایرانشهری کردهاند و به صورت ضمنی من را در آن دستهگذاشتهاند. کافیبود نگاهی به همین کانال تلگرام میانداختند تا گفتگوهای من دربارۀ آسیبهایی که همرشتهای ایشان (آقای شروین وکیلی) با همین سلاحِ برندۀ جامعهشناسی به ایران میزند، میانداختند. دستکم موردِ آقای وکیلی ثابت میکند میتوان به آسیبشناسی رشتۀ جامعهشناسی نشست. معتقدم هماناندازه که تیپ کنشگران بنیادگرا مانند وکیلی روبروییم، با تیپ میلیتانهای بنیادافکن همچو محدثی دست و پنجه نرم میکنیم.
به یادداشتِ ایشان میپردازم و ضمنِ آن نقدهایی به گفتهها و روشِ ایشان در دیگر برنامهها خواهم داشت. هرچند حجمِ انتقادها دستکم از موضعِ تاریخ به ایشان واقعا فراوان است و در این مجال اصلا نگنجد. شاید بعدا آن را پی بگیرم.
عنوانِ یادداشتِ ایشان به سه گروهِ محاصرهکنندۀ جامعهشناسان اشاره دارد: حکومت، عوام، ایدئولوگها. بیایید نگاهی به این تقابل بیاندازیم.
1- فرمودند که جامعهشناسان هزینههای زیادی پرداخته و حکومت(های) ایران آنان را خوش نمیدارند. اما نمیفرمایند که دستکم حکومتِ مستقرِ فعلی به کدام زمینه از علوم انسانی علاقهمند است که انتظار از جامعهشناسی داشته باشیم؟ فرمودند که حکومت به دنبالِ جامعهشناسیِ اسلامی بوده، اما مگر اصحاب قوم دنبال علومِ انسانیِ اسلامی نیستند؟
نمیدانم آقای محدثی نامی از زندهیاد احمد تفضلی شنیدهاند یا خیر؟ از سرشناسترین متخصصان مطالعاتِ باستانیِ ایران و یکی از مواردِ قتلهای زنجیرهای که از جلوی دانشگاه تهران ربوده و به قتل رسید.
جناب آقای محدثی، تقلیل ندهید! جامعهشناسی هم یکی از رشتههای دانشگاهی ایران است. دستکم در مورد حضرتِ عالی چنانکه خود هم فرمودید تا چندی پیش به صدا و سیما دعوت میشدید. شجاعانه سخن گفتید و دیگر دعوت نشدید، اما بههرحال پیش از آن دعوت میشدید و همچنان کرسی دانشگاهی دارید. امیدوارم که برقرار بماند. همچنانکه شما نیز به درستی، اخراجِ زندهیاد طباطبایی از دانشگاه را محکوم کردید. هرچه هست، دشمنیِ شاخص و خاص و متمایزی میانِ حکومت و «جامعهشناسان» محرز نیست. خوشحال میشوم اگر موارد دیگری از این دشمنی میبینید بفرمایید بیاموزیم.
(ادامه دارد)
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2280
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
@NewHasanMohaddesi
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۰ خرداد ۱۴۰۴
بخش یکم
بگذارید همین اول صریح بگویم. نسبت به جامعهشناسی ایرانی به لحاظ کارکردی و با ارزیابی خروجی آن (نه از زاویه نظری) بسیار مشکوکم. جامعهشناسی ایرانی را بستری برای بنیادگرایی و بنیادافکنی میبینم.
آقای حسن محدثی در واپسین گفتگو با آقای صحافی، در نقدِ اندیشههای زندهیاد سیدجواد طباطبایی گفتند که آن زندهیاد به نقدها پاسخ نمیداد و به منتقدان بیمحلی میکرد. آقای محدثی با واکنشی که به نقدِ اینجانب به خود دادند، نشاندادند که تلاش دارند متفاوت باشند. که البته این بدیهی و بیشتر نتیجۀ تفاوتِ نسلیِ ایشان با آن زندهیاد است. این را به فال نیک میگیرم.
با اینحال باید دقت کرد که من هنوز اصلا به نقدِ ایشان ننشسته بودم. نیز فرمودهاند که من را نمیشناسند. بنابراین برچسبهای ایشان بر من شاملِ «سنتی» بودن، «مردهپرستبودن»، «مخالفِ نقد شخصیتبودن»، و «داشتنِ گفتاری شبیه ایدئولوگها»، هرچه باشد، دستکم منطقی نیست. این همه برچسب به ازای چند خط نوشتۀ تلگرامی در ضمنِ یک عکس، نشان از غلبۀ احساس بر منطق دارد.
اما از این طرف اگر من اشارتی کوتاه به آقای محدثی – نه به عنوانِ یک شخص، که یک تیپ – داشتم، ادعا میکنم که ساعتها از گفتگوهای مفصل ایشان را در طول سالیان گذشته شنیدهام.
آقای محدثی بسیار تیزهوشانه با بهرهگیری از فنون بلاغت و اقناع یا رتوریک سخن میگویند. در همین نوشتۀ خود در پاسخ به من، به سرعت از موضعِ دفاعی به هجومی (بهترین دفاع حمله است) تغییرِ تاکتیک دادهاند و شروع به حمله به ایدئولوگهای ایرانشهری کردهاند و به صورت ضمنی من را در آن دستهگذاشتهاند. کافیبود نگاهی به همین کانال تلگرام میانداختند تا گفتگوهای من دربارۀ آسیبهایی که همرشتهای ایشان (آقای شروین وکیلی) با همین سلاحِ برندۀ جامعهشناسی به ایران میزند، میانداختند. دستکم موردِ آقای وکیلی ثابت میکند میتوان به آسیبشناسی رشتۀ جامعهشناسی نشست. معتقدم هماناندازه که تیپ کنشگران بنیادگرا مانند وکیلی روبروییم، با تیپ میلیتانهای بنیادافکن همچو محدثی دست و پنجه نرم میکنیم.
به یادداشتِ ایشان میپردازم و ضمنِ آن نقدهایی به گفتهها و روشِ ایشان در دیگر برنامهها خواهم داشت. هرچند حجمِ انتقادها دستکم از موضعِ تاریخ به ایشان واقعا فراوان است و در این مجال اصلا نگنجد. شاید بعدا آن را پی بگیرم.
عنوانِ یادداشتِ ایشان به سه گروهِ محاصرهکنندۀ جامعهشناسان اشاره دارد: حکومت، عوام، ایدئولوگها. بیایید نگاهی به این تقابل بیاندازیم.
1- فرمودند که جامعهشناسان هزینههای زیادی پرداخته و حکومت(های) ایران آنان را خوش نمیدارند. اما نمیفرمایند که دستکم حکومتِ مستقرِ فعلی به کدام زمینه از علوم انسانی علاقهمند است که انتظار از جامعهشناسی داشته باشیم؟ فرمودند که حکومت به دنبالِ جامعهشناسیِ اسلامی بوده، اما مگر اصحاب قوم دنبال علومِ انسانیِ اسلامی نیستند؟
نمیدانم آقای محدثی نامی از زندهیاد احمد تفضلی شنیدهاند یا خیر؟ از سرشناسترین متخصصان مطالعاتِ باستانیِ ایران و یکی از مواردِ قتلهای زنجیرهای که از جلوی دانشگاه تهران ربوده و به قتل رسید.
جناب آقای محدثی، تقلیل ندهید! جامعهشناسی هم یکی از رشتههای دانشگاهی ایران است. دستکم در مورد حضرتِ عالی چنانکه خود هم فرمودید تا چندی پیش به صدا و سیما دعوت میشدید. شجاعانه سخن گفتید و دیگر دعوت نشدید، اما بههرحال پیش از آن دعوت میشدید و همچنان کرسی دانشگاهی دارید. امیدوارم که برقرار بماند. همچنانکه شما نیز به درستی، اخراجِ زندهیاد طباطبایی از دانشگاه را محکوم کردید. هرچه هست، دشمنیِ شاخص و خاص و متمایزی میانِ حکومت و «جامعهشناسان» محرز نیست. خوشحال میشوم اگر موارد دیگری از این دشمنی میبینید بفرمایید بیاموزیم.
(ادامه دارد)
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2280
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
@NewHasanMohaddesi
Telegram
پسینباستان _ بهرام روشنضمیر
جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
بخش یکم
بگذارید همین اول صریح بگویم. نسبت به جامعهشناسی ایرانی به لحاظ کارکردی و با ارزیابی خروجی آن (نه از زاویه نظری) بسیار مشکوکم. جامعهشناسی ایرانی را بستری برای…
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
بخش یکم
بگذارید همین اول صریح بگویم. نسبت به جامعهشناسی ایرانی به لحاظ کارکردی و با ارزیابی خروجی آن (نه از زاویه نظری) بسیار مشکوکم. جامعهشناسی ایرانی را بستری برای…
👍17👎7👌2❤1👏1🤪1
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۰ خرداد ۱۴۰۴
بخش دوم:
جامعهشناسی بر تختِ پدرسالاریِ علوم؟
2- منظورِ از عوام در این بحثها معمولا laïkós است که یعنی غیرمتخصص و لابد منظورِ شما این است که غیرجامعهشناسان از جمله من، شما را نمیفهمیم. اگر چنین باشد، مقصر کیست جز خود دانشگاه و مشخصا خودِ دیسیپلین؟ چرا یکبار برای ما عوام روشن نمیکنید که شما در شش هفت سال تحصیل دانشگاهی دقیقا چه میآموزید که دربارۀ همهچیز نظر میدهید؟ دقیقا چه آموزش و تربیتی در عرض چند سال اخذ میکنید که بعد از آن در تقریبا همۀ خوشۀ علوم انسانی از موضعی بالادستانه سخن میگویید؟ نکند برنامۀ درسی شما حجمی چندین برابر بقیه دارد؟ آیا معتقدید که بقیۀ متخصصان اشتباه محاسباتی کردند که جامعهشناسی نخواندند و این اقتدار را کسب نکردند؟ برای ما عوام توضیح دهید که جامعهشناس چه میآموزد که جمیعِ بقیه نمیآموزند اگر ما در تاریخ یک 2 واحدی جامعهشناسی داریم، آیا شما بیش از 2 واحد تاریخ دارید؟ پس چطوری دربارۀ کورش، چندخداپرستی، تاریخِ زبان فارسی، اسلام، مشروطه، و ... در تریبونهای رسمی سخن میگویید؟ صحبت از گپ و گفت غیررسمی نیست که همه ما شهروندیم و آزاد و گپ میزنیم. عرضم انتقاد به گفتههای شما در تریبونهاییست که مسئولیت اجتماعی به همراه دارد.
نکتۀ بسیار جالب گرایشهای موجود در جامعهشناسی است (تاریخ افتاده در حوزه استحفاظی جامعهشناسی تاریخی، دین افتاده در جامعهشناسی دینی، سیاست در جامعهشناسیِ سیاسی و ...). اما حتی به همین هم وفادار نیستند. مثلا خودِ شما در چند گفتگو خود را جامعهشناسِ دین معرفی کردید ولی فرمودید که در حال نگارش کتابی دربارۀ کورشِ هخامنشیاید (که البته سویههای دینی چندگانهپرستی نیز دارد). با این اوصاف آیا بخشی از تقصیر به گردنِ خودِ شما جامعهشناسان نیست که تاکنون توضیح ندادهاید چگونه و چرا جامعهشناسی بر تاج و تخت علوم انسانی نشسته است؟
لابد میفرمایید «انسان است و جامعه و انسان موجودی اجتماعیست!» این بیشتر به بازاریابی یا برندینگ شبیه است تا معرفتشناسی. قدما گفتهاند که تاریخ امالعلوم است. ظاهرا باید جامعهشناسی را اباالعلوم بدانیم. خدا به دادِ فرزندانشان برسد. آیا واقعا اندیشۀ سازندگان جامعهشناسی این بوده؟
3- ایدئولوژی برای شما آقای محدثی واقعا به یک سلاح بازدارنده تبدیل شده است. میگویند شما خود زمانی مروجِ آقای شریعتی بودید. برای من مهم نیست، ملاک من امروز است و دست شما را اگر امروز منتقدِ نگاهِ ایدئولوژیک به اسلام و ایراناید میفشارم و با هم در این مورد یعنی ایدئولوژیزدایی همسنگریم. اختلافمان در مورد مصادیق - اینکه من طباطبایی را ایدئولوگ نمیبینم و شما میبینید - بهجای خود باقی است. همچنان معتقدم نقدتان بر طباطبایی بیانصافانه، بیرحمانه و گاه با بیاخلاقی و کینهای شخصی است. به نظرم آقای صحافی پاسخ شما را دادند و شما نمیخواهید بپذیرید. اگر خودِ زندهیاد به جهان برگردد و بگوید ایالناس پروژه من تجدد و مدرنیته بود و نه بازگشت به ایرانشهرِ باستان، شما میگویید دروغ است! همچنان که وقتی زندهبودند در حضورشان به ایشان میگفتند ملیگرا و ایشان میگفت من پشت سرم را نگاه میکنم ببینم کسی پشت ایستاده که به این طرف اشاره میکنند؟ بگذریم.
(ادامه دارد)
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2281
#سید_جواد_طباطبایی
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۰ خرداد ۱۴۰۴
بخش دوم:
جامعهشناسی بر تختِ پدرسالاریِ علوم؟
2- منظورِ از عوام در این بحثها معمولا laïkós است که یعنی غیرمتخصص و لابد منظورِ شما این است که غیرجامعهشناسان از جمله من، شما را نمیفهمیم. اگر چنین باشد، مقصر کیست جز خود دانشگاه و مشخصا خودِ دیسیپلین؟ چرا یکبار برای ما عوام روشن نمیکنید که شما در شش هفت سال تحصیل دانشگاهی دقیقا چه میآموزید که دربارۀ همهچیز نظر میدهید؟ دقیقا چه آموزش و تربیتی در عرض چند سال اخذ میکنید که بعد از آن در تقریبا همۀ خوشۀ علوم انسانی از موضعی بالادستانه سخن میگویید؟ نکند برنامۀ درسی شما حجمی چندین برابر بقیه دارد؟ آیا معتقدید که بقیۀ متخصصان اشتباه محاسباتی کردند که جامعهشناسی نخواندند و این اقتدار را کسب نکردند؟ برای ما عوام توضیح دهید که جامعهشناس چه میآموزد که جمیعِ بقیه نمیآموزند اگر ما در تاریخ یک 2 واحدی جامعهشناسی داریم، آیا شما بیش از 2 واحد تاریخ دارید؟ پس چطوری دربارۀ کورش، چندخداپرستی، تاریخِ زبان فارسی، اسلام، مشروطه، و ... در تریبونهای رسمی سخن میگویید؟ صحبت از گپ و گفت غیررسمی نیست که همه ما شهروندیم و آزاد و گپ میزنیم. عرضم انتقاد به گفتههای شما در تریبونهاییست که مسئولیت اجتماعی به همراه دارد.
نکتۀ بسیار جالب گرایشهای موجود در جامعهشناسی است (تاریخ افتاده در حوزه استحفاظی جامعهشناسی تاریخی، دین افتاده در جامعهشناسی دینی، سیاست در جامعهشناسیِ سیاسی و ...). اما حتی به همین هم وفادار نیستند. مثلا خودِ شما در چند گفتگو خود را جامعهشناسِ دین معرفی کردید ولی فرمودید که در حال نگارش کتابی دربارۀ کورشِ هخامنشیاید (که البته سویههای دینی چندگانهپرستی نیز دارد). با این اوصاف آیا بخشی از تقصیر به گردنِ خودِ شما جامعهشناسان نیست که تاکنون توضیح ندادهاید چگونه و چرا جامعهشناسی بر تاج و تخت علوم انسانی نشسته است؟
لابد میفرمایید «انسان است و جامعه و انسان موجودی اجتماعیست!» این بیشتر به بازاریابی یا برندینگ شبیه است تا معرفتشناسی. قدما گفتهاند که تاریخ امالعلوم است. ظاهرا باید جامعهشناسی را اباالعلوم بدانیم. خدا به دادِ فرزندانشان برسد. آیا واقعا اندیشۀ سازندگان جامعهشناسی این بوده؟
3- ایدئولوژی برای شما آقای محدثی واقعا به یک سلاح بازدارنده تبدیل شده است. میگویند شما خود زمانی مروجِ آقای شریعتی بودید. برای من مهم نیست، ملاک من امروز است و دست شما را اگر امروز منتقدِ نگاهِ ایدئولوژیک به اسلام و ایراناید میفشارم و با هم در این مورد یعنی ایدئولوژیزدایی همسنگریم. اختلافمان در مورد مصادیق - اینکه من طباطبایی را ایدئولوگ نمیبینم و شما میبینید - بهجای خود باقی است. همچنان معتقدم نقدتان بر طباطبایی بیانصافانه، بیرحمانه و گاه با بیاخلاقی و کینهای شخصی است. به نظرم آقای صحافی پاسخ شما را دادند و شما نمیخواهید بپذیرید. اگر خودِ زندهیاد به جهان برگردد و بگوید ایالناس پروژه من تجدد و مدرنیته بود و نه بازگشت به ایرانشهرِ باستان، شما میگویید دروغ است! همچنان که وقتی زندهبودند در حضورشان به ایشان میگفتند ملیگرا و ایشان میگفت من پشت سرم را نگاه میکنم ببینم کسی پشت ایستاده که به این طرف اشاره میکنند؟ بگذریم.
(ادامه دارد)
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2281
#سید_جواد_طباطبایی
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
👍21👎15🤣2
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ادامه از پیش
بخش سوم:
جامعهشناسی یا جامعهسازی (جامعهدرمانی)؟ مسئله این است!
اما آقای محدثی، بلاخره شما از کدام مکتب در جامعهشناسی سخن میگویید؟ در کدام سنت ایستادهاید؟ در گفتگو با آقای مهرداد ملکزاده فرمودید بخشی از جامعهشناسان به توصیفِ علمی بسنده نمیکنند و تفکری انتقادی همراه با نظریهپردازی و مشارکت در ساختِ جامعه (مهندسی اجتماعی؟) دارند و مارکس را مثال زدید. ایندرحالی است که ترجیعبندِ جملات شما معمولا ماکس وبر است. بلآخره مارکسی میاندیشید یا وبری؟ یا با مکتب محدثی روبروییم؟ شما (باز عرض میکنم به عنوان تیپِ جامعهشناس) هرگاه که به نقدِ دیگران (مثلا طباطبایی) مینشینید از موضع دانشگاه و آکادمی سخن میگویید. این در حالی است که مثلا در گفتگوی آخرتان با آقای صحافی روایتی که از تاریخِ ایران دادید و عباراتی چون زبان فارسی را به ما حقنه کردند، نسبت به روایتِ زندهیاد طباطبایی، از روایت جریان اصلی دانشگاه، دورتر و در یک کلام، اساسا بیپایه بود.
شما حتی در طولِ یک برنامه، با حفظِ سمتِ آقای معلم و استاد دانشگاه، ناگهان شروع به باید و نبایدِ روشنفکرانه-فیلسوفانه میکنید و نامش را هم میگذارید «احساسِ وظیفۀ یک جامعهشناس با رویکرد انتقادی و با پیشنهادات برای آینده».
آقای محدثی کدام را باور کنیم؟ اگر شما همزمان حق دارید هرکجا طلبید «دانشمندِ آکادمیک» باشید و هرکجا طلبید «مهندسِ جامعهساز» پس چرا دیگران نتوانند؟ آیا جوازِ طبابت جامعه را به جامعهشناس میدهند و شما پس از تشخیص به تجویز برای درمان جامعه میپردازید؟ رشته شما سوسیولوژی است یا سوسیوتراپی؟ آیا برکشیدنِ جامعهشناسی به جامعهسازی یا جامعهدرمانی اتفاقا فروافتادنش به سطحِ روشنفکریِ بیمسئولیتِ کافهنشین نیست؟
آیا مناظراتِ پرتعداد شما پر کردنِ خلاء کمبود فضاهای عمومی (کافهای) در ایران به نسبتِ جایی مثل فرانسه نیست، که در آن - البته بدون گیلاس - بلندبلند بیاندیشید؟ اشتباه نشود! هیچ ایرادی ندارد. به شرطی که بپذیرید از برجِ عاجِ آکادمی بیرون آمده و دیگر در قلعۀ مستحکمِ خود مقامِ لُرد ندارید. در لحظهای که از توصیف دیسیپلینی به نقدِ روشنفکرانۀ سهگانۀ حکومت/عوام/ایدئولوژی (تعبیر از خودتان) وارد میشوید و احساس مسئولیتِ اجتماعی (بخوانید کنش سیاسی) را جایگزینِ بیطرفی علمیِ خنثی میکنید، دیگر «آقای معلم» نیستید. بد میگویم؟
(متاسفانه همچنان ادامه دارد)
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ادامه از پیش
بخش سوم:
جامعهشناسی یا جامعهسازی (جامعهدرمانی)؟ مسئله این است!
اما آقای محدثی، بلاخره شما از کدام مکتب در جامعهشناسی سخن میگویید؟ در کدام سنت ایستادهاید؟ در گفتگو با آقای مهرداد ملکزاده فرمودید بخشی از جامعهشناسان به توصیفِ علمی بسنده نمیکنند و تفکری انتقادی همراه با نظریهپردازی و مشارکت در ساختِ جامعه (مهندسی اجتماعی؟) دارند و مارکس را مثال زدید. ایندرحالی است که ترجیعبندِ جملات شما معمولا ماکس وبر است. بلآخره مارکسی میاندیشید یا وبری؟ یا با مکتب محدثی روبروییم؟ شما (باز عرض میکنم به عنوان تیپِ جامعهشناس) هرگاه که به نقدِ دیگران (مثلا طباطبایی) مینشینید از موضع دانشگاه و آکادمی سخن میگویید. این در حالی است که مثلا در گفتگوی آخرتان با آقای صحافی روایتی که از تاریخِ ایران دادید و عباراتی چون زبان فارسی را به ما حقنه کردند، نسبت به روایتِ زندهیاد طباطبایی، از روایت جریان اصلی دانشگاه، دورتر و در یک کلام، اساسا بیپایه بود.
شما حتی در طولِ یک برنامه، با حفظِ سمتِ آقای معلم و استاد دانشگاه، ناگهان شروع به باید و نبایدِ روشنفکرانه-فیلسوفانه میکنید و نامش را هم میگذارید «احساسِ وظیفۀ یک جامعهشناس با رویکرد انتقادی و با پیشنهادات برای آینده».
آقای محدثی کدام را باور کنیم؟ اگر شما همزمان حق دارید هرکجا طلبید «دانشمندِ آکادمیک» باشید و هرکجا طلبید «مهندسِ جامعهساز» پس چرا دیگران نتوانند؟ آیا جوازِ طبابت جامعه را به جامعهشناس میدهند و شما پس از تشخیص به تجویز برای درمان جامعه میپردازید؟ رشته شما سوسیولوژی است یا سوسیوتراپی؟ آیا برکشیدنِ جامعهشناسی به جامعهسازی یا جامعهدرمانی اتفاقا فروافتادنش به سطحِ روشنفکریِ بیمسئولیتِ کافهنشین نیست؟
آیا مناظراتِ پرتعداد شما پر کردنِ خلاء کمبود فضاهای عمومی (کافهای) در ایران به نسبتِ جایی مثل فرانسه نیست، که در آن - البته بدون گیلاس - بلندبلند بیاندیشید؟ اشتباه نشود! هیچ ایرادی ندارد. به شرطی که بپذیرید از برجِ عاجِ آکادمی بیرون آمده و دیگر در قلعۀ مستحکمِ خود مقامِ لُرد ندارید. در لحظهای که از توصیف دیسیپلینی به نقدِ روشنفکرانۀ سهگانۀ حکومت/عوام/ایدئولوژی (تعبیر از خودتان) وارد میشوید و احساس مسئولیتِ اجتماعی (بخوانید کنش سیاسی) را جایگزینِ بیطرفی علمیِ خنثی میکنید، دیگر «آقای معلم» نیستید. بد میگویم؟
(متاسفانه همچنان ادامه دارد)
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
👍18👎9🤣5❤2
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ادامه از پیش
بخش چهارم:
متخصص در جامعهشناسی و عوام در بقیۀ رشتهها!
اگر نقد من بر برخی همکاران جامعهشناس شما نقد بر نظریه همهچیز است، نقد من بر شما انتقاد از ردیه بر همهچیز است. مهمترین تناقض این روش انتقادی (چه شما و چه پیشینیان شما) این است که ایرادها دامن خودتان را نیز میگیرد.
شما نمیتوانید به نام آکادمیسین تک جملاتی از هزاران صفحه تالیفاتِ طباطبایی بیرون آورده و بر سر دار کشید، ولی خودتان نوستراداموسوار آیندهنگاری کنید که «...یک یا دو سال بعد اتفاقات مهمی خواهد افتاد»! بر اساسا کدام داده و تحلیل به این نتیجه رسیدید و اکنون که بیش از دو سال از آن پیشگویی پیغامبرانه گذشت و اتفاقی هم نیوفتاد چه اعتباری برای شما و رشتهتان باقی میماند؟
میدانیم که ابنخلدون هم به هنگام نگارشِ «تاریخ» به اصولِ روشی که خودش در «مقدمه» توضیح داده بود نتوانست وفادار بماند، نیز ماکیاولی و دیگران. ولی اگر ما کوتهقامتان دستکم بیاموزیم که بر شانۀ غولان بایستیم باید بتوانیم کمی بلندتر ببینیم. آقای محدثی، شما متخصصِ تاریخ نیستید. شما در تاریخ عواماید. در همان گفتگو با آقای ملکزاده بسیار بیشتر احتیاط میکردید و مدام میگفتید من میآموزم! اما جلوی دیگران که تاریخدان نیستند احتیاطِ علمی نمیکنید. شما چطور میتوانید دربارۀ کورش تاریخ بنویسید؟ شما چیزهایی از تاریخِ ایران شنیدهاید یا خواندهاید. شما صفحاتی از کتاب یکی از دهها و صدها متخصص، به نام ماریا بروسیوس دیدهاید، همچون آماتورها از دیدن چیزی در تایید نظرات خود در صفحهای کتاب مشعوف میشوید و آنرا در کانال خود میگذارید تا سبب شادمانی جریانات ضد ایرانی شود. به چه قیمتی؟
کسانی در همین چترِ آکادمیک میزیند که ده، بیست، سی، چهل سال از عمرشان با این متون و سطور زندگیکرده و در آن تنفس کردهاند. تاریخورزی این نیست که شما صفحاتی از یک کتاب را در کانال خود بگذارید و نتایج جامعهشناختی-تاریخی بگیرید! آیا درمانِ افراطهای ایرانگرایانه افراط دیگری به نام ایرانستیزی است؟ آیا پاسخ به ابتذالِ شبهعلم بنیادگرایانه، شبهعلم بنیادستیزانه است؟ کی به شما گفته بنیادها ذاتا بدند؟
آقای جامعهشناس! تاریخورزی، تاریخاندیشی میخواهد، روش دارد، عقل دارد، بافتارشناسی دارد. دقیقا به همان شکل که جامعهشناسی لابد دارد. من هم کتابهایی دربارۀ بنیادها و روشها و نظریات پایهای و اصولی و مکاتب جامعهشناسی دیدهام، آیا باید گمان کنم به اندازۀ حسن محدثی میفهمم؟
این حکومت، عوام و ایدئولوگها نیستند که رشتۀ شما یا من را نابود میکنند. این خودمانیم. از دشمنیِ حکومتِ مستقر، از عوامزدگی هولناک و ویرانگر در تاریخ - که حتما موافقید صد برابرِ جامعهشناسی است - و از آسیبهای ایدئولوژی به تاریخ نگفتم که یکی داستان است پر آبِ چشم. اگر دوباره من را متهم به سنتیبودن نمیکنید، عرض کنم که احترام امامزاده با متولیِ آن است. این شمایید که این علمِ جوان در ایران یعنی جامعهشناسی را محترم یا نامحترم میکنید.
با شما از ایران سخن نگفتم چون در تمام طول برنامههای مفصلی که از شما دیدم یک لحظه هم احساس نکردم، ذرهای دلتان برای ایران میتپد. گیلانی باشی و اینقدر بیعلاقه به ایران؟ عجیب است! پس گفتم با شما از حب به رشتهتان جامعهشناسی و تعهد به آکادمی سخن بگویم. اما کاش یادمان نرود که جامعهشناسی قرار است برای ایران باشد، نه ایران برای جامعهشناسی. آکادمی قرار است برای ایران باشد. آکادمیِ آتن هم برای آتن و یونان بود. اونیورسیتاسهای دورۀ رنسانس هم برای خدمت به میهنها بود.
با سپاس
بهرام روشنضمیر
کتابخانه مدرسه نرمال پاریس
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2283
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
♦️جامعهشناسی ایرانی، آشیانهای برای بنیادگرایی/ بنیادافکنی
(گفتگویی با آقای حسن محدثی)
✍️بهرام روشنضمیر
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ادامه از پیش
بخش چهارم:
متخصص در جامعهشناسی و عوام در بقیۀ رشتهها!
اگر نقد من بر برخی همکاران جامعهشناس شما نقد بر نظریه همهچیز است، نقد من بر شما انتقاد از ردیه بر همهچیز است. مهمترین تناقض این روش انتقادی (چه شما و چه پیشینیان شما) این است که ایرادها دامن خودتان را نیز میگیرد.
شما نمیتوانید به نام آکادمیسین تک جملاتی از هزاران صفحه تالیفاتِ طباطبایی بیرون آورده و بر سر دار کشید، ولی خودتان نوستراداموسوار آیندهنگاری کنید که «...یک یا دو سال بعد اتفاقات مهمی خواهد افتاد»! بر اساسا کدام داده و تحلیل به این نتیجه رسیدید و اکنون که بیش از دو سال از آن پیشگویی پیغامبرانه گذشت و اتفاقی هم نیوفتاد چه اعتباری برای شما و رشتهتان باقی میماند؟
میدانیم که ابنخلدون هم به هنگام نگارشِ «تاریخ» به اصولِ روشی که خودش در «مقدمه» توضیح داده بود نتوانست وفادار بماند، نیز ماکیاولی و دیگران. ولی اگر ما کوتهقامتان دستکم بیاموزیم که بر شانۀ غولان بایستیم باید بتوانیم کمی بلندتر ببینیم. آقای محدثی، شما متخصصِ تاریخ نیستید. شما در تاریخ عواماید. در همان گفتگو با آقای ملکزاده بسیار بیشتر احتیاط میکردید و مدام میگفتید من میآموزم! اما جلوی دیگران که تاریخدان نیستند احتیاطِ علمی نمیکنید. شما چطور میتوانید دربارۀ کورش تاریخ بنویسید؟ شما چیزهایی از تاریخِ ایران شنیدهاید یا خواندهاید. شما صفحاتی از کتاب یکی از دهها و صدها متخصص، به نام ماریا بروسیوس دیدهاید، همچون آماتورها از دیدن چیزی در تایید نظرات خود در صفحهای کتاب مشعوف میشوید و آنرا در کانال خود میگذارید تا سبب شادمانی جریانات ضد ایرانی شود. به چه قیمتی؟
کسانی در همین چترِ آکادمیک میزیند که ده، بیست، سی، چهل سال از عمرشان با این متون و سطور زندگیکرده و در آن تنفس کردهاند. تاریخورزی این نیست که شما صفحاتی از یک کتاب را در کانال خود بگذارید و نتایج جامعهشناختی-تاریخی بگیرید! آیا درمانِ افراطهای ایرانگرایانه افراط دیگری به نام ایرانستیزی است؟ آیا پاسخ به ابتذالِ شبهعلم بنیادگرایانه، شبهعلم بنیادستیزانه است؟ کی به شما گفته بنیادها ذاتا بدند؟
آقای جامعهشناس! تاریخورزی، تاریخاندیشی میخواهد، روش دارد، عقل دارد، بافتارشناسی دارد. دقیقا به همان شکل که جامعهشناسی لابد دارد. من هم کتابهایی دربارۀ بنیادها و روشها و نظریات پایهای و اصولی و مکاتب جامعهشناسی دیدهام، آیا باید گمان کنم به اندازۀ حسن محدثی میفهمم؟
این حکومت، عوام و ایدئولوگها نیستند که رشتۀ شما یا من را نابود میکنند. این خودمانیم. از دشمنیِ حکومتِ مستقر، از عوامزدگی هولناک و ویرانگر در تاریخ - که حتما موافقید صد برابرِ جامعهشناسی است - و از آسیبهای ایدئولوژی به تاریخ نگفتم که یکی داستان است پر آبِ چشم. اگر دوباره من را متهم به سنتیبودن نمیکنید، عرض کنم که احترام امامزاده با متولیِ آن است. این شمایید که این علمِ جوان در ایران یعنی جامعهشناسی را محترم یا نامحترم میکنید.
با شما از ایران سخن نگفتم چون در تمام طول برنامههای مفصلی که از شما دیدم یک لحظه هم احساس نکردم، ذرهای دلتان برای ایران میتپد. گیلانی باشی و اینقدر بیعلاقه به ایران؟ عجیب است! پس گفتم با شما از حب به رشتهتان جامعهشناسی و تعهد به آکادمی سخن بگویم. اما کاش یادمان نرود که جامعهشناسی قرار است برای ایران باشد، نه ایران برای جامعهشناسی. آکادمی قرار است برای ایران باشد. آکادمیِ آتن هم برای آتن و یونان بود. اونیورسیتاسهای دورۀ رنسانس هم برای خدمت به میهنها بود.
با سپاس
بهرام روشنضمیر
کتابخانه مدرسه نرمال پاریس
https://t.iss.one/HistoriographyOfIran/2283
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
پسینباستان _ بهرام روشنضمیر
ادامه از پیش
بخش چهارم:
متخصص در جامعهشناسی و عوام در بقیۀ رشتهها!
اگر نقد من بر برخی همکاران جامعهشناس شما نقد بر نظریه همهچیز است، نقد من بر شما انتقاد از ردیه بر همهچیز است. مهمترین تناقض این روش انتقادی (چه شما و چه پیشینیان شما) این است که ایرادها…
بخش چهارم:
متخصص در جامعهشناسی و عوام در بقیۀ رشتهها!
اگر نقد من بر برخی همکاران جامعهشناس شما نقد بر نظریه همهچیز است، نقد من بر شما انتقاد از ردیه بر همهچیز است. مهمترین تناقض این روش انتقادی (چه شما و چه پیشینیان شما) این است که ایرادها…
👍20👎13❤2👏2
♦️نکاتی کوتاه با روشنضمیر سیاهنگار
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
چنانکه پیش از این گفتم، آقای روشنضمیر را نمیشناختم. ولی با نوشتههایشان قدری ایشان را شناخته ام و دستکم دریافته ام که ساکن پاریس اند و از آنجا در بارهی ایران و جامعهشناسیی ایران و آنچه بر سر آنها آمده نظر میدهند! او در نوشتهی نخست و کوتاه خود مرا «هیولا» خواند و زبان به ناسزا و تهمت گشود و اضافه کرد:
«عقده و کینه نه از طباطبایی که از ایران تمام وجودش را پرکرده»
«حتی ادب و مرام ایرانی را هم کنار میگذارد»
«خود را به کری میزند»
«تریبون و قدرت در دست» او است. و ...
از این درگذشتم و کوشیدم به او پاسخی محترمانه بدهم، از آنرو که شاید سخنان مرا شنیده و عصبانی شده و چه بسا سوء فهمهایی هم قبلاً وجود داشته است. گفتم شاید بشود باب گفتوگویی گشود. اما نوشتههای بعدیی او مرا بسیار مأیوس کرده است؛ هم از جهت سطحی بودن و هم از جهت ادامهی ناسزاگویی و تهمتزنی و پروندهسازی.
گویا هوای تجربهی زیستن در مهد آزادی و حقوق بشر، بر خلق و خو و خویگان میراث برده از خانوادهی ایرانیشان هیچ نوزیده است. سخنان او بسیار سطحی و ضعیف است. بهعنوان مثال، میگوید پیشبینیی تو اشتباه از آب درآمده است! بسیار خوب من هم گاهی اشتباه میکنم. حالا آیا دیگر حق سخن گفتن ندارم؟!
او در پاریس نشسته است (صمیمانه امیدوار ام به ایشان خوش بگذرد و سلامت باشند!) اما از من میخواهند برایشان توضیح بدهم بر سر جامعهشناسی و جامعهشناس ایرانی چه آمده است! دکتر تفضلیی ارجمند را به یاد من میآورد و محمدجعفر پوینده و دکتر غفار حسینی را فراموش میکند!
او یک ایدهئولوژیساز پرتلاش کنونی (دکتر شروین وکیلی) را جامعهشناس میخواند؛ لابد به این اعتبار که هر کس مدرک جامعهشناسی گرفته است، جامعهشناس است!
بهرام روشن ضمیر ظاهراً از تلاشها و کوششهای من دلخور است و به جای اینکه ایرادی محتوایی به کارهای من بگیرد، میگوید چرا این همه کار میکنی! روشنضمیر تفاوت بین نظریهی جامعهشناختی و نظریهی اجتماعی را هم نمیشناسد و گمان میکند من حق ندارم در نقش یک نظریهپرداز اجتماعی ظاهر شوم و فقط میبایست کار جامعهشناختی بکنم و به دانشگاه و کار دانشگاهی خود را محدود کنم.
از من میپرسد «از کدام مکتب در جامعهشناسی سخن میگویید؟» من میترسم شما پاسخ ام را درنیابید؛ زیرا که امری تخصصی است: من در پارادایم سلطهمحوریی انفسی سخن میگویم و مینویسم. برای فهم آن لازم است آثار جامعهشناختیی مرا بخوانید. نشانیی برخی از مقالات و کتابهایم را تقدیم میکنم.
وقتی کسی در این سطح و با این کیفیت مینویسد، از گفتوگو کردن با او سرخورده و مأیوس میشوم و چنین گفتوگویی را بیهوده میدانم. این چند خط را از روی ادای احترام و ادب نوشته ام تا به شیوهی گفتوگوگری با منتقدان پایبند باشم. من از روشنضمیر میخواهم یک سند نشان دهد که دکتر طباطبایی نقدهای مخالفان خود را در صفحات خویش منتشر کرده باشد؛ همان کسی که او یکسره به دفاع از وی مشغول است. من اما مطالب روشنضمیر را منتشر کرده ام تا از استبداد رأی پرهیز کرده باشم و به صدای مخالف ام احترام گذاشته باشم.
با این حال، گفتوگو با امثال روشنضمیر را بیفایده میدانم. فقط بنگرید به تعابیر و صفاتی که وی در چهارمین یادداشت خود علیه من بهکار برده است:
بر سر دار کشیدید / نوسترآداموسوار / عوام در تاریخ / آماتور / عامل شادمانیی جریانات ضد ایرانی / ایرانستیز / [مولد] شبهعلم بنیادستیز / عوامزدهی هولناک و ویرانگر در تاریخ / کسی که دل اش ذرهای برای ایران نمیتپد.
خیلی ممنون ام از این اوصافی که نثار من کرده اید آقای روشنضمیر! امیدوار ام دست نسیم بامدادان و شامگاهان پاریس احوالتان را خوش کند! این الطاف شما سبب میشود به این گفتوگو همینجا خاتمه بدهم و به همین مقدار بسنده کنم و سراغ امور بنیادیتر نروم و برای شما روشن نکنم که آنچه شما «بنیاد» مینامید، من «بختک مردهگان» میخوانم.
باری، اگر احیاناً توانستید به مزار بزرگانی چون ولتر و اگوست کنت و از همه مهمتر موسی دوبروسکا سری بزنید، سلام یک گیلانیی نگران از بختک مردهگان و یوغ سنت را به ایشان برسانید! عزّت زیاد!
🔻لینک برخی از مقالات و کتابهای محدثی:
https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/
https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/
#سید_جواد_طباطبایی
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#شروین_وکیلی
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۲۱ خرداد ۱۴۰۴
چنانکه پیش از این گفتم، آقای روشنضمیر را نمیشناختم. ولی با نوشتههایشان قدری ایشان را شناخته ام و دستکم دریافته ام که ساکن پاریس اند و از آنجا در بارهی ایران و جامعهشناسیی ایران و آنچه بر سر آنها آمده نظر میدهند! او در نوشتهی نخست و کوتاه خود مرا «هیولا» خواند و زبان به ناسزا و تهمت گشود و اضافه کرد:
«عقده و کینه نه از طباطبایی که از ایران تمام وجودش را پرکرده»
«حتی ادب و مرام ایرانی را هم کنار میگذارد»
«خود را به کری میزند»
«تریبون و قدرت در دست» او است. و ...
از این درگذشتم و کوشیدم به او پاسخی محترمانه بدهم، از آنرو که شاید سخنان مرا شنیده و عصبانی شده و چه بسا سوء فهمهایی هم قبلاً وجود داشته است. گفتم شاید بشود باب گفتوگویی گشود. اما نوشتههای بعدیی او مرا بسیار مأیوس کرده است؛ هم از جهت سطحی بودن و هم از جهت ادامهی ناسزاگویی و تهمتزنی و پروندهسازی.
گویا هوای تجربهی زیستن در مهد آزادی و حقوق بشر، بر خلق و خو و خویگان میراث برده از خانوادهی ایرانیشان هیچ نوزیده است. سخنان او بسیار سطحی و ضعیف است. بهعنوان مثال، میگوید پیشبینیی تو اشتباه از آب درآمده است! بسیار خوب من هم گاهی اشتباه میکنم. حالا آیا دیگر حق سخن گفتن ندارم؟!
او در پاریس نشسته است (صمیمانه امیدوار ام به ایشان خوش بگذرد و سلامت باشند!) اما از من میخواهند برایشان توضیح بدهم بر سر جامعهشناسی و جامعهشناس ایرانی چه آمده است! دکتر تفضلیی ارجمند را به یاد من میآورد و محمدجعفر پوینده و دکتر غفار حسینی را فراموش میکند!
او یک ایدهئولوژیساز پرتلاش کنونی (دکتر شروین وکیلی) را جامعهشناس میخواند؛ لابد به این اعتبار که هر کس مدرک جامعهشناسی گرفته است، جامعهشناس است!
بهرام روشن ضمیر ظاهراً از تلاشها و کوششهای من دلخور است و به جای اینکه ایرادی محتوایی به کارهای من بگیرد، میگوید چرا این همه کار میکنی! روشنضمیر تفاوت بین نظریهی جامعهشناختی و نظریهی اجتماعی را هم نمیشناسد و گمان میکند من حق ندارم در نقش یک نظریهپرداز اجتماعی ظاهر شوم و فقط میبایست کار جامعهشناختی بکنم و به دانشگاه و کار دانشگاهی خود را محدود کنم.
از من میپرسد «از کدام مکتب در جامعهشناسی سخن میگویید؟» من میترسم شما پاسخ ام را درنیابید؛ زیرا که امری تخصصی است: من در پارادایم سلطهمحوریی انفسی سخن میگویم و مینویسم. برای فهم آن لازم است آثار جامعهشناختیی مرا بخوانید. نشانیی برخی از مقالات و کتابهایم را تقدیم میکنم.
وقتی کسی در این سطح و با این کیفیت مینویسد، از گفتوگو کردن با او سرخورده و مأیوس میشوم و چنین گفتوگویی را بیهوده میدانم. این چند خط را از روی ادای احترام و ادب نوشته ام تا به شیوهی گفتوگوگری با منتقدان پایبند باشم. من از روشنضمیر میخواهم یک سند نشان دهد که دکتر طباطبایی نقدهای مخالفان خود را در صفحات خویش منتشر کرده باشد؛ همان کسی که او یکسره به دفاع از وی مشغول است. من اما مطالب روشنضمیر را منتشر کرده ام تا از استبداد رأی پرهیز کرده باشم و به صدای مخالف ام احترام گذاشته باشم.
با این حال، گفتوگو با امثال روشنضمیر را بیفایده میدانم. فقط بنگرید به تعابیر و صفاتی که وی در چهارمین یادداشت خود علیه من بهکار برده است:
بر سر دار کشیدید / نوسترآداموسوار / عوام در تاریخ / آماتور / عامل شادمانیی جریانات ضد ایرانی / ایرانستیز / [مولد] شبهعلم بنیادستیز / عوامزدهی هولناک و ویرانگر در تاریخ / کسی که دل اش ذرهای برای ایران نمیتپد.
خیلی ممنون ام از این اوصافی که نثار من کرده اید آقای روشنضمیر! امیدوار ام دست نسیم بامدادان و شامگاهان پاریس احوالتان را خوش کند! این الطاف شما سبب میشود به این گفتوگو همینجا خاتمه بدهم و به همین مقدار بسنده کنم و سراغ امور بنیادیتر نروم و برای شما روشن نکنم که آنچه شما «بنیاد» مینامید، من «بختک مردهگان» میخوانم.
باری، اگر احیاناً توانستید به مزار بزرگانی چون ولتر و اگوست کنت و از همه مهمتر موسی دوبروسکا سری بزنید، سلام یک گیلانیی نگران از بختک مردهگان و یوغ سنت را به ایشان برسانید! عزّت زیاد!
🔻لینک برخی از مقالات و کتابهای محدثی:
https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/
https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/
#سید_جواد_طباطبایی
#جامعهشناسی_ایرانی
#بهرام_روشن_ضمیر
#شروین_وکیلی
#ایدهئولوژی
@NewHasanMohaddesi
سامانه مدیریت و فرآوری آموزش (آکادمی)
دکتر حسن محدثی
👍40👎23❤10🤣3👌2👏1🤪1
221107_2325
My Recording
🔻همایش تخصصی
"مسالهی ایران و مهاجران افغانستانی"
👤 حسن محدثیی گیلوایی
| پژوهشگر جامعهشناسی
♦️مهاجرپذیریی نسنجیده از منظر تمدنی-توسعهای: پیامدهای نگرانکنندهی مهاجرپذیری در ایران
۲۴ تیر ۱۴۰۴
🎙مجلهی صوتی گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#جامعهشناسی_حقوق
#مهاجران_افغانستانی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
"مسالهی ایران و مهاجران افغانستانی"
👤 حسن محدثیی گیلوایی
| پژوهشگر جامعهشناسی
♦️مهاجرپذیریی نسنجیده از منظر تمدنی-توسعهای: پیامدهای نگرانکنندهی مهاجرپذیری در ایران
۲۴ تیر ۱۴۰۴
🎙مجلهی صوتی گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#جامعهشناسی_حقوق
#مهاجران_افغانستانی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
❤7👍3🤣1
♦️ناقدان دیدگاه ام در بارهی مهاجرت افغانستانیها به ایران در همآیش "مسالهی ایران و مهاجران افغانستانی"
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ تیر ۱۴۰۴
در همآیشی که گروه جامعهشناسیی حقوق انجمن جامعهشناسیی ایران در بارهی مهاجران افغانستانی به همت دکتر نعیمیی جورشریی عزیز برگزار کرد، سخنرانان مختلفی نظراتشان را مطرح کردند. دیروز فرصت کردم و همهی آنها را گوش کردم و از نظرات و بیاناتشان استفاده کردم.
متوجه شدم از میان سخنرانان محترم، دو بزرگوار در نقد من سخن گفته اند که در اینجا برای شنیدن صدای مخالف، سخنرانیشان را بازنشر میکنم و توجه شما را به سخنانشان جلب میکنم: آقایان شهرام اقبالزاده و دکتر احمد فعال.
👇👇👇
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ تیر ۱۴۰۴
در همآیشی که گروه جامعهشناسیی حقوق انجمن جامعهشناسیی ایران در بارهی مهاجران افغانستانی به همت دکتر نعیمیی جورشریی عزیز برگزار کرد، سخنرانان مختلفی نظراتشان را مطرح کردند. دیروز فرصت کردم و همهی آنها را گوش کردم و از نظرات و بیاناتشان استفاده کردم.
متوجه شدم از میان سخنرانان محترم، دو بزرگوار در نقد من سخن گفته اند که در اینجا برای شنیدن صدای مخالف، سخنرانیشان را بازنشر میکنم و توجه شما را به سخنانشان جلب میکنم: آقایان شهرام اقبالزاده و دکتر احمد فعال.
👇👇👇
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
❤2👍1😇1
شهرام اقبال زاده_مهاجران افغان
<unknown>
🔻همایش تخصصی
مسئله ایران و مهاجران افغان
👤 شهرام اقبال زاده
| مترجم و پژوهشگر
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
مسئله ایران و مهاجران افغان
👤 شهرام اقبال زاده
| مترجم و پژوهشگر
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
👍4👎3
احمدفعال_مهاجران افغان
<unknown>
🔻همایش تخصصی
مسئله ایران و مهاجران افغان
👤 دکتر احمد فعال
| پژوهشگر جامعهشناسی
➖مهاجران افغانستانی، حاشیه نشینانی در متن
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
مسئله ایران و مهاجران افغان
👤 دکتر احمد فعال
| پژوهشگر جامعهشناسی
➖مهاجران افغانستانی، حاشیه نشینانی در متن
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
#فایل_صوتی کم حجم _ ۲۴ تیر ۰۴
@sociologyoflaw
#احمد_فعال
#شهرام_اقبالزاده
#مهاجران_افغانستانی
#جامعهشناسی_حقوق
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
👍4👎3❤1