♦️از نفرت تا آشتی با روش تحقیق
✍مهدی یونسی
بازنشر: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
https://t.iss.one/toAkademi_channel/278
با توجه به اینکه ترم آخر جامعهشناسی مقطع کارشناسی استم، بدونشک مثل سایر دانشجویان چند واحد روش تحقیق گذراندهام. کلاس روش تحقیق همیشه برایم منزجرکننده بوده است. البته نهتنها برای من، بلکه برای بسیاری از همکلاسیها و دوستانم چنین بوده است. جالب اینجا بود که نه با کتابهای روش تحقیق ارتباط برقرار میکردم و نه با مطالبی که اساتید محترم ارایه میکردند. این مهم تنها متوجه من نبود، دوستانی دیگری نیز از اینکه نمیتوانستن با کلاس روش تحقیق و کتابهای روش تحقیق ارتباط برقرار کنند، رنج میبردند. ممکن در این جمع دوستانی نیز باشند که شبیه ما بوده اند. نمیدانم در دورهی ارشد و دکتری، در کلاسهای روش تحقیق چه میگویند و از کجا شروع میکنند؟ اما این را بهخوبی دریافتم که در دورهی کارشناسی معمولا از اساس شروع نمیشود، بهصورت التقاطی از این و آن کتاب، چیزهای سطحیِ گفته میشود و مابقی نکات کلیدی با توجیه اینکه حالا دورهی کارشناسی است و از توان دانشجویان این دوره نیست، به دوره ارشد و دکتری ارجاع میدهند. اینجاست که دانشجو واقعن باورش میشود که مشکل از خودش است و باید منتظر دورهی ارشد و دکتری بنشیند. ولی من معتقدم که در دوره ارشد و دکتری برعکس میگویند شما حتمن این مسایل پیش پاافتاده را در دوره کارشناسی خواندهاید و نیازی نیست که زیاد به این بدیهیات توجه کنید و از جای دیگری شروع میکنند. در میان این پاسکاری، این دانشجویان استند که کلافه میشوند و بدونشک از کلاس روش تحقیق نفرت پیدا کرده و بسیاری از آنها آرزو میکنند کاش چیزی بنام پایاننامه و کار تحقیقی نداشتن!!!
اما دیروز من چیزی بسیار مهمی را متوجه شدم و آن آموزش گام به گام و شناخت مرزهای معرفتی بود. من با فهم نسبی این موضوع، با روش تحقیق آشتی کردم. ما هرچقدر از اساس کارمان شفاف باشد، حوزه و دامنه کارمان مشخص باشد، به همان اندازه میتوانیم علاقه به حوزه مطالعاتی خود پیدا کنیم.
وقتی استاد محدثی معارف دانشگاهی را دسته بندی کرد و علوم تجربی را با توجه به چهار معیار به سه دستهدی دیگر تقسیم کرد، صادقانه من نفسی را که ترمها حبس کرده بودم، آزاد ساختم. دستکم فهمیدم که رشتهی خودم کجای این دستهبندیها قرار میگیرد و موضوع و قلمرو کارش کجاست. معتقدم استاد هرچقدر این مقدمات و این کلیات روش تحقیق را بشکافد و مرزهای معارف دانشگاهی را روشن کند، به همان اندازه فهم کارهای بعدی سادهتر میشوند، چون دیگر کم کم میفهمیم که کجا ایستاد شدهایم و برای فهم چیزی از چه ابزاری استفاده کنیم.
پ.ن: البته این نظری شخصی من است: تا جاییکه ممکن است، استاد میتواند کلیات روش تحقیق را باز کند تا کمی داشتهها و آموختههای خود را نظم ببخشیم و بفهمیم متعلق به کدام حوزه استند و نوع مواجههی ما با آن داشتهها، با چه ابزاری است؟
🔸محدثی: امیدوار ام تجربهی این دوره تا انتها همینطور باشد و دیگر کسانی که هماکنون در کلاس حاضر اند یا بعدها به صورت آفلاین این مباحث را گوش میکنند، همین احساس را داشته باشند که این برادر عزیز داشته اند! ولی هنوز باید منتظر بمانم. جلسهی اول ملاک خوبی برای داوری نیست.
#آکادمی
#روش_تحقیق
#مهدی_یونسی
@NewHasanMohaddesi
✍مهدی یونسی
بازنشر: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
https://t.iss.one/toAkademi_channel/278
با توجه به اینکه ترم آخر جامعهشناسی مقطع کارشناسی استم، بدونشک مثل سایر دانشجویان چند واحد روش تحقیق گذراندهام. کلاس روش تحقیق همیشه برایم منزجرکننده بوده است. البته نهتنها برای من، بلکه برای بسیاری از همکلاسیها و دوستانم چنین بوده است. جالب اینجا بود که نه با کتابهای روش تحقیق ارتباط برقرار میکردم و نه با مطالبی که اساتید محترم ارایه میکردند. این مهم تنها متوجه من نبود، دوستانی دیگری نیز از اینکه نمیتوانستن با کلاس روش تحقیق و کتابهای روش تحقیق ارتباط برقرار کنند، رنج میبردند. ممکن در این جمع دوستانی نیز باشند که شبیه ما بوده اند. نمیدانم در دورهی ارشد و دکتری، در کلاسهای روش تحقیق چه میگویند و از کجا شروع میکنند؟ اما این را بهخوبی دریافتم که در دورهی کارشناسی معمولا از اساس شروع نمیشود، بهصورت التقاطی از این و آن کتاب، چیزهای سطحیِ گفته میشود و مابقی نکات کلیدی با توجیه اینکه حالا دورهی کارشناسی است و از توان دانشجویان این دوره نیست، به دوره ارشد و دکتری ارجاع میدهند. اینجاست که دانشجو واقعن باورش میشود که مشکل از خودش است و باید منتظر دورهی ارشد و دکتری بنشیند. ولی من معتقدم که در دوره ارشد و دکتری برعکس میگویند شما حتمن این مسایل پیش پاافتاده را در دوره کارشناسی خواندهاید و نیازی نیست که زیاد به این بدیهیات توجه کنید و از جای دیگری شروع میکنند. در میان این پاسکاری، این دانشجویان استند که کلافه میشوند و بدونشک از کلاس روش تحقیق نفرت پیدا کرده و بسیاری از آنها آرزو میکنند کاش چیزی بنام پایاننامه و کار تحقیقی نداشتن!!!
اما دیروز من چیزی بسیار مهمی را متوجه شدم و آن آموزش گام به گام و شناخت مرزهای معرفتی بود. من با فهم نسبی این موضوع، با روش تحقیق آشتی کردم. ما هرچقدر از اساس کارمان شفاف باشد، حوزه و دامنه کارمان مشخص باشد، به همان اندازه میتوانیم علاقه به حوزه مطالعاتی خود پیدا کنیم.
وقتی استاد محدثی معارف دانشگاهی را دسته بندی کرد و علوم تجربی را با توجه به چهار معیار به سه دستهدی دیگر تقسیم کرد، صادقانه من نفسی را که ترمها حبس کرده بودم، آزاد ساختم. دستکم فهمیدم که رشتهی خودم کجای این دستهبندیها قرار میگیرد و موضوع و قلمرو کارش کجاست. معتقدم استاد هرچقدر این مقدمات و این کلیات روش تحقیق را بشکافد و مرزهای معارف دانشگاهی را روشن کند، به همان اندازه فهم کارهای بعدی سادهتر میشوند، چون دیگر کم کم میفهمیم که کجا ایستاد شدهایم و برای فهم چیزی از چه ابزاری استفاده کنیم.
پ.ن: البته این نظری شخصی من است: تا جاییکه ممکن است، استاد میتواند کلیات روش تحقیق را باز کند تا کمی داشتهها و آموختههای خود را نظم ببخشیم و بفهمیم متعلق به کدام حوزه استند و نوع مواجههی ما با آن داشتهها، با چه ابزاری است؟
🔸محدثی: امیدوار ام تجربهی این دوره تا انتها همینطور باشد و دیگر کسانی که هماکنون در کلاس حاضر اند یا بعدها به صورت آفلاین این مباحث را گوش میکنند، همین احساس را داشته باشند که این برادر عزیز داشته اند! ولی هنوز باید منتظر بمانم. جلسهی اول ملاک خوبی برای داوری نیست.
#آکادمی
#روش_تحقیق
#مهدی_یونسی
@NewHasanMohaddesi