This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«من از خون این مرد، بری هستم!»
اپیزود نهم
دیگرینامه
«… واقعیت این است که ادیان مبتنی بر چندخدایی، با تکثر فرهنگی بیشتر جور درمیآمدند. ادیانی که مبتنی بر پرستش یک خدای واحد بودند و خدایان دیگر را بهعنوان خدایان باطل یا حتی شیطانی نفی میکردند، بهطور طبیعی نمیپذیرفتند که در کنار پرستندگان خدایان باطل در جامعه حضور داشته باشند.
بههمینعلت، پذیرش مسیحیت بهعنوان دین رسمی امپراتوری روم، خبر بدی برای طیف وسیعی از باورمندان بود که هزارهها سنتهای خود را شکل داده بودند؛ این ادیان که از دیدگاه مسیحی، ادیان پاگانی، یعنی مشرکانه نامیده میشدند، به حاشیه اجتماع رانده شدند و در عصر استیلای مسیحیت در اروپا، در شهرها و روستاهای دور از مرکز و غالبا به صورتی نیمهپنهان یا تحریفشده به حیات زیرپوستی خود در تاریخ ادامه دادند.
در منطقه وسیع ایران هم که آیین بهدینی دستبالا را داشت، ورود مسیحیان به همین علت یک چالش بزرگ محسوب میشد. مسیحیت درست همانطور که ادیان پاگانی یونانی و رومی را با شدت و حدت نفی میکرد، هیچ سر سازگاری با منظومه معرفتی زرتشتیان هم نداشت. موبدان زرتشتی هم که همه معارف و دانشهای اصیل را برآمده از متون خود و از سنت پیامبر خود میدانستند، تنها بنا به مصالح سیاسی که نهاد شاهنشاهی آن را تشخیص میداد ممکن بود همزیستی با ادیان دیگر را تحمل کنند. میتوان حدس زد که چالش میان مبلغان مسیحی و موبدان زرتشتی، چالشی جدیتر بوده است…»
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود در:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/sPJg2gnfm6E?si=qVg92zDdszGhj1dm
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در کستباکس:
https://castbox.fm/vd/649400166
و برای شنیدن نسخهی کامل ر ساند کلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/58pbfkwxphin
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #مسیح #مسیحیت #بهدینی #زرتشتی #موبدان #ساسانیان #رستاخیز #یکتاپرستی #چندخدایی #چند_خدایی #پاگانیسم
@Dialogue1402
اپیزود نهم
دیگرینامه
«… واقعیت این است که ادیان مبتنی بر چندخدایی، با تکثر فرهنگی بیشتر جور درمیآمدند. ادیانی که مبتنی بر پرستش یک خدای واحد بودند و خدایان دیگر را بهعنوان خدایان باطل یا حتی شیطانی نفی میکردند، بهطور طبیعی نمیپذیرفتند که در کنار پرستندگان خدایان باطل در جامعه حضور داشته باشند.
بههمینعلت، پذیرش مسیحیت بهعنوان دین رسمی امپراتوری روم، خبر بدی برای طیف وسیعی از باورمندان بود که هزارهها سنتهای خود را شکل داده بودند؛ این ادیان که از دیدگاه مسیحی، ادیان پاگانی، یعنی مشرکانه نامیده میشدند، به حاشیه اجتماع رانده شدند و در عصر استیلای مسیحیت در اروپا، در شهرها و روستاهای دور از مرکز و غالبا به صورتی نیمهپنهان یا تحریفشده به حیات زیرپوستی خود در تاریخ ادامه دادند.
در منطقه وسیع ایران هم که آیین بهدینی دستبالا را داشت، ورود مسیحیان به همین علت یک چالش بزرگ محسوب میشد. مسیحیت درست همانطور که ادیان پاگانی یونانی و رومی را با شدت و حدت نفی میکرد، هیچ سر سازگاری با منظومه معرفتی زرتشتیان هم نداشت. موبدان زرتشتی هم که همه معارف و دانشهای اصیل را برآمده از متون خود و از سنت پیامبر خود میدانستند، تنها بنا به مصالح سیاسی که نهاد شاهنشاهی آن را تشخیص میداد ممکن بود همزیستی با ادیان دیگر را تحمل کنند. میتوان حدس زد که چالش میان مبلغان مسیحی و موبدان زرتشتی، چالشی جدیتر بوده است…»
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود در:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/sPJg2gnfm6E?si=qVg92zDdszGhj1dm
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در کستباکس:
https://castbox.fm/vd/649400166
و برای شنیدن نسخهی کامل ر ساند کلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/58pbfkwxphin
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #مسیح #مسیحیت #بهدینی #زرتشتی #موبدان #ساسانیان #رستاخیز #یکتاپرستی #چندخدایی #چند_خدایی #پاگانیسم
@Dialogue1402
پیکره گلی موسوم به «ونوس سراب» که هماکنون در موزه ملی نگهداری میشود، پیکره زنیست نشسته، فارغالبال با اندامهای زنانه مبالغهشده که پژوهشگران به آن نام «ونوس سراب» را دادهاند. این پیکره از تپه باستانی سراب نزدیک کرمانشاه به دست آمده است و زمان ساخت آن را شش هزار سال پیش از میلاد تخمین میزنند.
تصاویر ماهوارهای بیست سال پیش از منطقه حکایت از وجود چشمهای میکند که بیگمان، علت سکنیگزیدن انسان در این ناحیه بوده است. جوامع کشاورزی که معاششان با زمین و آب و طبیعت گره خورده بود، سنتهای فرهنگی و آیینی متفاوتی داشتهاند و از مهمترین تمایزهای این نوع فرهنگها در مقایسه با فرهنگ قبائل کوچگر، تقدیس آب و زایندی و زنانگی بوده است. بنابراین پیکره «ونوس سراب» به احتمال بسیار زیاد نمایانگر ایزدبانویی محلیست.
در مقابل جوامع کشاورز، سنتهای فرهنگی جوامع کوچگر و دامدار، صفات مردانه بارزتری داشتهاند. یک نمونه مشهور از این فرهنگ را در کوچگران عبرانی میتوان یافت که خدایی غیور، خشماگین و مذکر به نام «یَهُوَه» را میپرستیدهاند. این خدا که پرستش خدایان دیگر را تاب نمیآورد، تبار باستانی خدایان دیگریست که در مجموعه کتاب مقدس (Bible) با نامهای دیگری مانند «الوهیم» و القابی مانند «پدر آسمانی» مورد اشاره قرار میگیرد و به نظر میرسد خدای تمامی ادیان ابراهیمی به طور کلی باشد.
باستانشناسی و پژوهشهای مرتبط با آن شاید بیش از هر شاخهای از دانش، تاریخیت دین و خود مفهوم «خداوند» را آشکار میکند. پیش از این در پادکست دیگرینامه، در قسمت یازدهم با عنوان «مسیح در ارمنستان» به دین باستانی ارمنیها پیش از مسیحیت پرداخته بودیم و از قول رماننویس مشهور ارمنی، رافی، یک جشن باستانی چندخدایی در منطقه باستانی «آشدیشاد» واقع در منطقه تارون را تجسم کرده بودیم.
برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_11/
#دین #ایزدان #ایزدبانوان #گفتگو #رواداری #چندخدایی #یکتاپرستی
@dialogue1402
تصاویر ماهوارهای بیست سال پیش از منطقه حکایت از وجود چشمهای میکند که بیگمان، علت سکنیگزیدن انسان در این ناحیه بوده است. جوامع کشاورزی که معاششان با زمین و آب و طبیعت گره خورده بود، سنتهای فرهنگی و آیینی متفاوتی داشتهاند و از مهمترین تمایزهای این نوع فرهنگها در مقایسه با فرهنگ قبائل کوچگر، تقدیس آب و زایندی و زنانگی بوده است. بنابراین پیکره «ونوس سراب» به احتمال بسیار زیاد نمایانگر ایزدبانویی محلیست.
در مقابل جوامع کشاورز، سنتهای فرهنگی جوامع کوچگر و دامدار، صفات مردانه بارزتری داشتهاند. یک نمونه مشهور از این فرهنگ را در کوچگران عبرانی میتوان یافت که خدایی غیور، خشماگین و مذکر به نام «یَهُوَه» را میپرستیدهاند. این خدا که پرستش خدایان دیگر را تاب نمیآورد، تبار باستانی خدایان دیگریست که در مجموعه کتاب مقدس (Bible) با نامهای دیگری مانند «الوهیم» و القابی مانند «پدر آسمانی» مورد اشاره قرار میگیرد و به نظر میرسد خدای تمامی ادیان ابراهیمی به طور کلی باشد.
باستانشناسی و پژوهشهای مرتبط با آن شاید بیش از هر شاخهای از دانش، تاریخیت دین و خود مفهوم «خداوند» را آشکار میکند. پیش از این در پادکست دیگرینامه، در قسمت یازدهم با عنوان «مسیح در ارمنستان» به دین باستانی ارمنیها پیش از مسیحیت پرداخته بودیم و از قول رماننویس مشهور ارمنی، رافی، یک جشن باستانی چندخدایی در منطقه باستانی «آشدیشاد» واقع در منطقه تارون را تجسم کرده بودیم.
برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_11/
#دین #ایزدان #ایزدبانوان #گفتگو #رواداری #چندخدایی #یکتاپرستی
@dialogue1402
«همه چیز میدرخشد»
معرفی کتاب
یادداشتی از احمدرضا یزدی
خوانش آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار نوشته هیوبرت دریفوس و شان دورانس کلی. کتاب اثری است که با جسارت به بحران معنا در عصر مدرن میپردازد. نویسندگان تلاش میکنند با الهام از آثار کلاسیک غربی و مفاهیمی همچون چندخدایی و تجربههای لحظهای، راهحلی برای نیهیلیسم ارائه کنند.
📖نقاط قوت کتاب:
۱. پرداختن به مسئلهای بنیادین
یکی از مهمترین دستاوردهای این کتاب بازگرداندن توجه به مسئله معنا در دنیای مدرن است. در عصری که بسیاری از نظامهای سنتی معنا سازی چون مذاهب کارکرد پیشین خود را از دست دادهاند نویسندگان تلاش میکنند تا راههای جدیدی برای معنا یابی در زندگی روزمره معرفی کنند. جسارت در پرداختن به این موضوع بنیادین کتاب را از بسیاری از آثار فلسفی معاصر متمایز میکند.
۲. الهامگیری از میراث کلاسیک غربی
نویسندگان با بهرهگیری از آثار نویسندگان و متفکرانی چون هومر، ملویل، دانته، کانت و نیچه، تلاش میکنند تا بین گذشته و حال پل بزنند. بازخوانی این آثار و تطبیق مفاهیمی همچون چندخدایی هومری یا نقد نیچه به مدرنیته با بحرانهای معاصر به کتاب عمق و غنایی فکری میبخشد که میتواند خوانندگان را به تأمل وادارد.
۳. جستجوی معنا در تجربیات روزمره
کتاب ایده جذابی را مطرح میکند که تجربههای کوچک و گاه پیش و پا افتاده روزمره میتوانند منبع معنا باشند. از لذت تماشای یک مسابقه ورزشی گرفته تا نوشیدن قهوه صبحگاهی. این تجربیات به عنوان لحظاتی درخشان معرفی میشوند که میتوانند ما را از نیهیلیسم و پوچی نجات دهند. از این منظر، تأکید بر اهمیت زندگی روزمره میتواند برای بسیاری از خوانندگان الهامبخش باشد.
۴. تأکید بر چندخدایی بهعنوان بدیلی برای معناهای مطلق
نویسندگان مفهوم چندخدایی را بهعنوان راهی برای اجتناب از مطلقگرایی معنا و نیهیلیسم معرفی میکنند. در این چارچوب، ارزشهای متنوع و گاه متناقضی که در زندگی میتوان یافت مانند خدایان هومری میتوانند راهنمای انسان معاصر باشند. این نگاه، دیدگاهی نسبیگرایانه و باز به معنا ارائه میدهد که با پیچیدگیهای دنیای مدرن هماهنگ است.
————
نویسنده یادداشت در ادامه به بررسی نقاط ضعف کتاب و انتقادهای وارد شده بر نویسندگان میپردازد. برای مطالعه نسخه کامل به کانال تلگرامی آقای احمدرضا یزدی مراجعه کنید:
https://t.iss.one/DrARYazdi
#گفتگو #رواداری #دین #چندخدایی #تکخدایی #یکتاپرستی #نیهلیسم #پوچی #پوچ_انگاری
@dialogue1402
معرفی کتاب
یادداشتی از احمدرضا یزدی
خوانش آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار نوشته هیوبرت دریفوس و شان دورانس کلی. کتاب اثری است که با جسارت به بحران معنا در عصر مدرن میپردازد. نویسندگان تلاش میکنند با الهام از آثار کلاسیک غربی و مفاهیمی همچون چندخدایی و تجربههای لحظهای، راهحلی برای نیهیلیسم ارائه کنند.
📖نقاط قوت کتاب:
۱. پرداختن به مسئلهای بنیادین
یکی از مهمترین دستاوردهای این کتاب بازگرداندن توجه به مسئله معنا در دنیای مدرن است. در عصری که بسیاری از نظامهای سنتی معنا سازی چون مذاهب کارکرد پیشین خود را از دست دادهاند نویسندگان تلاش میکنند تا راههای جدیدی برای معنا یابی در زندگی روزمره معرفی کنند. جسارت در پرداختن به این موضوع بنیادین کتاب را از بسیاری از آثار فلسفی معاصر متمایز میکند.
۲. الهامگیری از میراث کلاسیک غربی
نویسندگان با بهرهگیری از آثار نویسندگان و متفکرانی چون هومر، ملویل، دانته، کانت و نیچه، تلاش میکنند تا بین گذشته و حال پل بزنند. بازخوانی این آثار و تطبیق مفاهیمی همچون چندخدایی هومری یا نقد نیچه به مدرنیته با بحرانهای معاصر به کتاب عمق و غنایی فکری میبخشد که میتواند خوانندگان را به تأمل وادارد.
۳. جستجوی معنا در تجربیات روزمره
کتاب ایده جذابی را مطرح میکند که تجربههای کوچک و گاه پیش و پا افتاده روزمره میتوانند منبع معنا باشند. از لذت تماشای یک مسابقه ورزشی گرفته تا نوشیدن قهوه صبحگاهی. این تجربیات به عنوان لحظاتی درخشان معرفی میشوند که میتوانند ما را از نیهیلیسم و پوچی نجات دهند. از این منظر، تأکید بر اهمیت زندگی روزمره میتواند برای بسیاری از خوانندگان الهامبخش باشد.
۴. تأکید بر چندخدایی بهعنوان بدیلی برای معناهای مطلق
نویسندگان مفهوم چندخدایی را بهعنوان راهی برای اجتناب از مطلقگرایی معنا و نیهیلیسم معرفی میکنند. در این چارچوب، ارزشهای متنوع و گاه متناقضی که در زندگی میتوان یافت مانند خدایان هومری میتوانند راهنمای انسان معاصر باشند. این نگاه، دیدگاهی نسبیگرایانه و باز به معنا ارائه میدهد که با پیچیدگیهای دنیای مدرن هماهنگ است.
————
نویسنده یادداشت در ادامه به بررسی نقاط ضعف کتاب و انتقادهای وارد شده بر نویسندگان میپردازد. برای مطالعه نسخه کامل به کانال تلگرامی آقای احمدرضا یزدی مراجعه کنید:
https://t.iss.one/DrARYazdi
#گفتگو #رواداری #دین #چندخدایی #تکخدایی #یکتاپرستی #نیهلیسم #پوچی #پوچ_انگاری
@dialogue1402