گفت‌وشنود
4.94K subscribers
3.78K photos
1.29K videos
2 files
1.66K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احمد کسروی
دیگری‌نامه
اپیزود بیستم

دو روز دیگر، بیستم اسفند است؛ سالروز قتل فجیع احمد کسروی به دست تروریست‌های شیعه‌ی فداییان اسلام. جرم او این بود که «شیعی‌گری» را نقد کرد و از زمره‌ی اولین کسانی بود که «شیعی‌گری» را به منزله‌ی نوعی آسیب در جامعه‌ی ایرانی سنجید و ضمن تأکید بر اهمیت و کارکرد نقش «دین» در جامعه، به ضرورت اصلاح دینی برای داشتن آینده‌ای بهنجار تاکید می‌کرد.

دو سال پس از تبعید رضاشاه، محسن صدر به وزارت دادگستری می‌رسد و سیزده کتاب احمد کسروی، شامل بر کتاب «شیعی‌گری» را توقیف می‌کند. علاوه بر این، پروانه‌ی وکالت کسروی را هم باطل می‌نماید. کسروی که خود از مقامات سابق «عدلیه» بود و در بنیان‌گذاری نظام جدید دادگستری در ایران، مستقل از آخوند شیعه، سهم مهمی داشت، توسط کسی تنبیه می‌شد که کسروی او را «یک آخوند حسابی که به خرافات عامیانه پابند است» نامیده بود. صدر متهم به استنطاق از مشروطه‌خواهان در باغ‌شاه در جریان استبداد صغیر، و مغضوب رضا شاه، آمده بود تا از نوگرایان انتقام بگیرد و ابطال پروانه‌ی وکالت کسروی، چراغ سبزی به پیاده‌نظام «آخوندهای حسابی» بود تا کار را تمام کنند!

با شکافی که در بدنه‌ی حکومت افتاده بود و به ویژه با آشفتگی‌های سیاسی ناشی از خلأ قدرت، چه چیز می‌توانست اندیشمند «آوانگارد» نهضت مشروطیت را از قمه و چاقو و طپانچه حفظ کند!؟ اندیشمندی که خود به کارگزاری نظام نوگرای رضاشاهی هم متهم بود…

برای مطالعه‌ی متن مربوط به این اپیزود به صفحه‌ی گفت‌وشنود رجوع کنید در:

https://dialog.tavaana.org/others-20/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در یوتیوب به:

https://youtu.be/HR_WWYS5Lec?si=erp80I6lSqNjVHGz

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/680483741

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

https://on.soundcloud.com/wvcJh

مراجعه کنید.

به امید آزادی

#دیگری_نامه #احمد_کسروی #فرقه #فرقه_گرایی #مدارا #رواداری #ترور #تروریسم #تروریسم_ایدئولوژیک #نوگرایی #نقد_دین

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری لامذهب: صادق هدایت
اپیزود ۲۱
دیگری‌نامه

… روند عقب‌نشینی از قانون عرفی، به نفع قانون دینی، هرچه از زمان حضور رضاشاه دورتر می‌شدیم، شدیدتر می‌شد. به‌عنوان‌نمونه، حزب زنان ایران که دستاوردهای عصر رضاشاهی را در مخاطره‌ نابودی می‌دید، با دعوت از معاون وزارت فرهنگ، دکتر محمود افشار، از او می‌خواهد که در مورد اهمیت نقش زن در ادبیات و اجتماع سخنرانی کند. محمود افشار به دعوت آن‌ها پاسخ می‌گوید اما بلافاصله بعد سخنرانی، استعفاء می‌دهد!

حزب زنان ایران که متوجه روندهای واپس‌گرایانه‌ پشت‌پرده بود، با نگارش نامه‌ای خطاب به محسن صدر، که این بار از وزارت دادگستری، ارتقاء رتبه پیدا کرده و به نخست‌وزیری رسیده بود، اعلان نگرانی می‌کند. اما هیچ پاسخی نمی‌گیرد.

محسن صدر، سوابقی در همکاری با محمدعلی شاه، در جریان استبداد صغیر داشت و گفته می‌شد که در باغشاه، یعنی جایی که مشروطه‌خواهان دلیری مانند صوراسرافیل را گردن زدند، نقش قاضی را ایفا کرده و از مشروطه‌خواهان، استنطاق می‌کرد. او به‌خاطر تبرئه‌ نخست‌وزیری که متهم به فساد مالی بود، مورد غضب رضاشاه هم واقع شده بود و مدتی کناره گرفته بود. اما پس از تبعید رضاشاه، به میدان بازگشته و به سرعت از وزارت دادگستری به نخست‌وزیری رسیده بود.

کسروی در نوشته‌ای به نام سرنوشت ایران چه خواهد بود، به او تاخته، و او را «یک آخوند حسابی که به خرافات عامیانه پابند است» نامیده بود…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/others-21/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/TkBqOBCXXFk?si=WQ8VSPjwkh29unj_

و برای شنیدن این اپیزود در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/680484475

و برای شنیدن این اپیزود در ساند کلود به:

https://soundcloud.com/tavaana/uawsqlonlprj

رجوع کنید.

#دیگری_نامه #صادق_هدایت #لامذهب #بی‌خدا #خداناباور #اسلام‌گرایی #مسلمان_بازی #احمد_کسروی #ناصر_پاکدامن #قتل_کسروی #سیاست_حذف #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک

@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیت‌الله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف می‌کنم، گاهی تصور می‌کردم که قاتل من در یکی از انجمن‌های عمومی ظاهر می‌شود و به همین شکل به سراغم می‌آید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم می‌دوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…

گفته می‌شود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من می‌آمد؛ اما به نظرم نامدار نمی‌رسید! به نظرم ناهنجار می‌آمد!»

اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسنده‌ی نامدار آسیب‌های جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح می‌دهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نام‌های واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت می‌کند.

مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلی‌اش می‌دهند. آن‌ها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیده‌اند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کرده‌اند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…

برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسی‌زبان قرار می‌دهند، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/

#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلام‌گرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان

@Dialogue1402
*امروز سالگرد حمله ناکام به سلمان رشدی توسط یک اسلامگرای افراطی است. ‌

«۳۳ سال و نیم از فتوای آیت‌الله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف می‌کنم، گاهی تصور می‌کردم که قاتل من در یکی از انجمن‌های عمومی ظاهر می‌شود و به همین شکل به سراغم می‌آید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم می‌دوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…

گفته می‌شود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من می‌آمد؛ اما به نظرم نامدار نمی‌رسید! به نظرم ناهنجار می‌آمد!»

اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسنده‌ی نامدار آسیب‌های جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح می‌دهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نام‌های واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت می‌کند.

مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلی‌اش می‌دهند. آن‌ها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیده‌اند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کرده‌اند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…

برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسی‌زبان قرار می‌دهند، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/

#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلام‌گرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان

@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیت‌الله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف می‌کنم، گاهی تصور می‌کردم که قاتل من در یکی از انجمن‌های عمومی ظاهر می‌شود و به همین شکل به سراغم می‌آید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم می‌دوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…

گفته می‌شود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من می‌آمد؛ اما به نظرم نامدار نمی‌رسید! به نظرم ناهنجار می‌آمد!»

اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسنده‌ی نامدار آسیب‌های جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح می‌دهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نام‌های واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت می‌کند.

مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلی‌اش می‌دهند. آن‌ها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیده‌اند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کرده‌اند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…

برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسی‌زبان قرار می‌دهند، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/

#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلام‌گرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان

@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیت‌الله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف می‌کنم، گاهی تصور می‌کردم که قاتل من در یکی از انجمن‌های عمومی ظاهر می‌شود و به همین شکل به سراغم می‌آید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم می‌دوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…

گفته می‌شود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من می‌آمد؛ اما به نظرم نامدار نمی‌رسید! به نظرم ناهنجار می‌آمد!»

اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسنده‌ی نامدار آسیب‌های جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح می‌دهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نام‌های واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت می‌کند.

مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلی‌اش می‌دهند. آن‌ها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیده‌اند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کرده‌اند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…

برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسی‌زبان قرار می‌دهند، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/

#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلام‌گرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان

@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیت‌الله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف می‌کنم، گاهی تصور می‌کردم که قاتل من در یکی از انجمن‌های عمومی ظاهر می‌شود و به همین شکل به سراغم می‌آید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم می‌دوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…

گفته می‌شود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من می‌آمد؛ اما به نظرم نامدار نمی‌رسید! به نظرم ناهنجار می‌آمد!»

اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسنده‌ی نامدار آسیب‌های جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح می‌دهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نام‌های واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت می‌کند.

مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلی‌اش می‌دهند. آن‌ها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیده‌اند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کرده‌اند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…

برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسی‌زبان قرار می‌دهند، به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/

#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلام‌گرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری لامذهب: صادق هدایت
اپیزود ۲۱
دیگری‌نامه

… روند عقب‌نشینی از قانون عرفی، به نفع قانون دینی، هرچه از زمان حضور رضاشاه دورتر می‌شدیم، شدیدتر می‌شد. به‌عنوان‌نمونه، حزب زنان ایران که دستاوردهای عصر رضاشاهی را در مخاطره‌ نابودی می‌دید، با دعوت از معاون وزارت فرهنگ، دکتر محمود افشار، از او می‌خواهد که در مورد اهمیت نقش زن در ادبیات و اجتماع سخنرانی کند. محمود افشار به دعوت آن‌ها پاسخ می‌گوید اما بلافاصله بعد سخنرانی، استعفاء می‌دهد!

حزب زنان ایران که متوجه روندهای واپس‌گرایانه‌ پشت‌پرده بود، با نگارش نامه‌ای خطاب به محسن صدر، که این بار از وزارت دادگستری، ارتقاء رتبه پیدا کرده و به نخست‌وزیری رسیده بود، اعلان نگرانی می‌کند. اما هیچ پاسخی نمی‌گیرد.

محسن صدر، سوابقی در همکاری با محمدعلی شاه، در جریان استبداد صغیر داشت و گفته می‌شد که در باغشاه، یعنی جایی که مشروطه‌خواهان دلیری مانند صوراسرافیل را گردن زدند، نقش قاضی را ایفا کرده و از مشروطه‌خواهان، استنطاق می‌کرد. او به‌خاطر تبرئه‌ نخست‌وزیری که متهم به فساد مالی بود، مورد غضب رضاشاه هم واقع شده بود و مدتی کناره گرفته بود. اما پس از تبعید رضاشاه، به میدان بازگشته و به سرعت از وزارت دادگستری به نخست‌وزیری رسیده بود.

کسروی در نوشته‌ای به نام سرنوشت ایران چه خواهد بود، به او تاخته، و او را «یک آخوند حسابی که به خرافات عامیانه پابند است» نامیده بود…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/others-21/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/TkBqOBCXXFk?si=WQ8VSPjwkh29unj_

و برای شنیدن این اپیزود در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vb/680484475

و برای شنیدن این اپیزود در ساند کلود به:

https://soundcloud.com/tavaana/uawsqlonlprj

رجوع کنید.

#دیگری_نامه #صادق_هدایت #لامذهب #بی‌خدا #خداناباور #اسلام‌گرایی #مسلمان_بازی #احمد_کسروی #ناصر_پاکدامن #قتل_کسروی #سیاست_حذف #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک

@Dialogue1402