Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
6.64K subscribers
2.21K photos
1.45K videos
126 files
1.31K links

کانال رسانه مردمی اربعین
سایت: https://Arbaeen.IR
ارتباط با ما: @Arbaeen_admin
تلگرام: t.iss.one/ArbaeenIR
ایتا: eitaa.com/ArbaeenIR
سروش splus.ir/Arbaeenir
بله : ble.im/ArbaeenIR
روبیکا: rubika.ir/Arbaeenir
اینستاگرام: instagram.com/arbaeen.ir1
Download Telegram
🔴دعای ویژه در وصف حضرت #محمد(ص) از صحیفه سجادیه امام سجاد(ع)


⭕️دعای دوم صیحفه سجادیه، دعای خواندنی و بسیار پرمغری که بخشی از #مجاهدت های حضرت محمد(ص)، رسول اعظم را توصیف می کند!

🔹 سپاس خدایی را که بر ما منّت نهاد به وجود #محمد(ص) در #میان_امت_‌های_گذشته و قرون سپری‌شده، به قدرت و توانی که از هیچ چیز هرچند بزرگ، ناتوان نباشد و هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش نهان نماند.
🔸 و ما را #خاتم همه امّت‌ها قرار داد و بر منکران حق و حقیقت #گواه گرفت، و ما را از باب #ایثار_نعمت بر آنان که‌اندک بودند #فزونی بخشید.
🔹 بارالها پس درود فرست بر محمد که #امین_وحی تو و #بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن #پیشوای رحمت، و قافله‏‌سالار خوبی، و کلید برکت
🔸 چنان که او #جان خویش را برای #اجرای_فرمان تو به زحمت انداخت
🔹 و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد
🔸 و در #دعوت به سوی تو با نزدیکانش #درافتاد
🔹 و برای #خشنودی تو با قبیله خود #جنگید
🔸 و در راه #احیای دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔹 و #نزدیک_ترین بستگان خود را به علّت #انکار_حق از خویش #دور کرد
🔸 و دورترین مردم را به‏ خاطر قبول دین تو به خود نزدیک فرمود
🔹 و #محض‏ تو با دورترین مردم #دوستی کرد
🔸 و با نزدیکترین آنان #دشمنی نمود
🔹 و #جانش را در رساندن پیام تو #خسته کرد
🔸 و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند،
🔹 و به #نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت،
🔸 تا آنجا که به دیار #غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش #هجرت نمود. خواست او این بود که #دین تو را عزیز کند و علیه کافران یاری جوید
🔹 تا جایی که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با #پایداری به دست آورد
🔸 و آنچه در مورد #عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت.
🔹 پس در حالی که از تو کمک می‏‌خواست، و در ضعف خود از تو نیرو می‏‌گرفت به ‏جنگ کافران برخاست
🔸 و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان #مبارزه نمود
🔹 و در میان قرارگاهشان بر آنان #هجوم برد
🔸 تا #فرمانت آشکار و کلمه‏‌ات #برتری یافت، گرچه مشرکان‏ را خوشایند نبود.
🔹 بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به #بالاترین درجات #بهشت بالا بر
🔸 تا اندازه‌‏ای که #هیچ_کس در هیچ #مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ مرتبه با حضرتش #برابر_نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند،
🔹 و قبول #شفاعتش را در #اهل_بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.
🔸 ای خدایی که وعده‏‌ات نافذ است،‌ای آن که عهدت وفاست،‌ای مولایی که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‏‌کنی، همانا که تو صاحب فضل عظیمی.

🔉صوت دعا:
https://bit.do/Sahife02MP3

📖متن دعا:
https://bit.do/Sahife02

#معرفت_افزایی #پیامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال رسمی سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
#یادش_بخیر
🔴غم و رنج تنهایی که با حضور در پیاده روی اربعین بطور عجیبی مرتفع شد

⭕️تحولی که پیاده روی اربعین در من ایجاد کرد

#شب_خاطره

سه سال پیش همسرم #سوریه بود و فشار زیادی از نبودنش به من و پسر دو ساله ام وارد میشد
چون که نه خانواده خودم و نه همسرم پشتوانه ما نبودن و #تنها بودیم 😣
تا اینکه همسرم از سوریه خبر داد حالا که من نیستم برید کربلا #اربعین
من 27سالم بود وهنوز #کربلارو ندیده بودم سوریه هم نرفته بودم تا اون موقع
اولش مقاومت کردم گفتم تو نیستی نمیرم سخته 🙁
ولی خودبه خود همه کارام انجام میشد، همسرم هزینه سفر رو به حساب کاروان واریز کرد و گفت باید بری پاسپورت خودتو و بچه رو بگیری و حتما بری، خلاصه با این که دلم رضا نمیداد ولی راضی شدم برم.😐
پاسپورتامون تو مراحل اداری گیر کرد در حالی که فقط سه روز به تاریخ حرکت مونده بود و من پیش خودم میگفتم که چقدر ادم بدی هستم که کارم گیر افتاده و نمیتونم برم.
همسرم از سوریه هماهنگ کرد و مشکل پاسپورتامون حل شد.
#تنها بودم و #خسته واز اینکه تو سفر تنهاهستم #ناراحت بودم 😞😣
سوار اتوبوس که شدیم راه بیافتیم #دوست_همسرم و همسرش اومدن به طرفم و همراهیم کردن یکیشون ساکم گرفت یکیشون بچه رو و من تا اخر سفر نه سنگینی ساک کشیدم نه بچه رو انقدر #راحت رفتیم و رسیدیم نجف که احساس کردم رو #هوا بودیم.☺️
بعد از زیارت نجف که افتادیم تو مسیر پیاده روی هرکس تو کالسکه بچه یه چیزی مینداخت
خیلی تعجب کرده بودم و گرمای #صمیمیت عاشقای اباعبدالله قلبم رو از تنهایی #نجات داد 😃
قلبم گرم شده بود دیگه احساس تنهایی نداشتم😀
ده روز سفرمون طول کشید انگار کل دنیارو فراموش کرده بودم😇
فقط به این فکر میکردم کی میرسیم #کربلا
تو مسیر پسرم #گم شد و من مثل پروانه مسیر بالا و پایین میرفتم اما پسرم نبود😱
🙏رو کردم به حرم گفتم آقا این بچه دست من امانته بهم برش گردونین
یهو به دلم افتاد که پیدا میشه #بیتابی_نکن ! 😌
یک ربع بعد بچه پیدا شد اونم تو مسیری که هر کس گم میشد از ازدحام دو سه ساعت بعد پیدا میشد چه رسد بچه ای که زبان باز نکرده
همون روز پسرم مریض شد و تب شدید کرد و مدام بالا میاورد
🙏بازم سپردمش به سیدالشهدا گفتم آقا منو وسط راه برنگردون بذار بیام کربلاتو ببینم
خداروشکر تب پسرم پایین اومد
تا اینکه رسیدیم #کربلا ...
لحظه ای که در صف رسیدن به ضریح بودم دل تو دلم نبود نمیدونستم چی باید بخوام، لحظه ای که رسیدم به ضریح دستام گره کردم بهش انگار به دلم افتاد که بگو یا اباعبدالله دستهای مارو ول نکنید تو این دنیا و اون دنیا

😇بعداز اون سفر من یه آدم دیگه شدم
🔹 وقتی دیدم یه عده یه سال زندگی میکنن تا تو بیست روز خرج اربعین کنن دیدم ما چقدر خساست داریم
🔸وقتی دیدم راحت از مالشون میبخشن منم دلبستگیم به مال دنیا کم شد
🔹و وقتی پسرم گم شد کمی در حد قطره حال خانوم زینب رو فهمیدم😭

#خاطره یکی از اعضا از #کرج

📸 #عکس پسرم در پیاده روی اربعین
goo.gl/qebZTi

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#کربلایی_شدن #کربلا_رفتن #لذت_زیارت #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
@ArbaeenIR
#یادش_بخیر

🔴#واهمه سنگینی که تبدیل به لذت وصف ناپذیر شد!

⭕️ #بهشت_همان_حسین است...

#شب_خاطره

بسمه تعالی
🔸بالاخره ثبت نامم قطعی شد! حالا تمام #دغدغه و نگرانی ام این بود که چه ها ببرم و چه ها نه... چطور می شد با یک کوله سبک راهی سفر شوم؟؟ تا چند روز کارم شده بود خواندن سایت های مختلف و نظرات مردم در باره وسایل ضروری سفر. آنقدر فکرم مشغول اینها شده بود که دیگر به فکر #معنویت سفر نبودم و تا قبل از سفر چندین مرتبه کوله ام را چیدم و خالی کردم و بارها با آن راه رفتم. کاش کمی "دلم" از این آشوبها داشت...
بارم برای چنین سفری خیلی #سنگین بود خیلی... اما نمی فهمیدم... افسوس...
راه افتادیم...
🔹در مرز حمل کوله هر کسی بر عهده خودش بود، در اینجا خبری از باربرها و کمک دیگری نبود. همه غریبه بودیم. از حملش #خسته شدم و بارها نشستم. در واقع این زمان در برابر پیاده روی سه روزه ای که در پیش داشتیم در واقع هیچ بود! من اما خسته بودم. فکر می کردم به سختی روزهای آینده و این بار سنگین و تنهایی. سختی اش حتی #حلاوت سفری به آن عظمت را به کامم تلخ کرده بود. اول راه و خستگی... مقصد از یادم رفته بود...
به #نجف رسیدیم...
🔸احساس کردم آغوشی گرم #پناهم داده، از بی پناهی ای به وسعت عمرم. ضریح زیبایش، ایوان باصفایش، گنبد طلایی اش، راه رفتن در حریمش و... همه آرامش و شعفی خاص به من می داد. حقیقتا نزد #پدرم بودم...
دیگر وقت آماده شدن برای پیاده روی به سوی شه بی سر علیه السلام بود... حال همه فرق کرده بود. دیگر احساس تنهایی نمی کردیم، اما احساس وابستگی هم نمی کردیم. بارم همان بود اما #سبک_تر به نظر می رسید... به راه افتادیم...
🔹از همان ابتدا حتی یک آن هم فکر نکردم راهی طولانی در پیش است، ابدا... حس خوبی داشتم. آرزویم بود "همه" #قدمهایم را کوتاه بردارم تا پایان این شروع زود نباشد...باورم نمی شد تا کنون کجا بودم؟ چه می کردم؟ با #چه_خوش_بودم؟ اصلا واقعا خوش بودم؟
🔸چه شروع زیبایی... با #بدرقه امیرالمومنین و پیش رو حرم عشق...
توجه ام در ابتدا جلب مهمان نوازی ها و مهربانی های مردمی از جنس نور و عشق شد. کار و رفتارشان "عاقلانه" به نظر نمی رسید اما "عاشقانه" چرا...
🔹پیاده روی روز اول به پایان رسید و خلاصه آنطورها هم خسته نبودم! پس آن همه #واهمه برای چه بود خدا؟؟؟ از چه می ترسیدم و #نگران چه بودم؟
روز دوم.. روز سوم... ساعتها می گذشت اما چه زیبا و وصف ناپذیر... هر چه بر تعداد عمودها افزوده می شد، #دلبستگی_مان به این راه و راه رفتن بیشتر می شد. کوله ام اصلا دیگر #سنگین_نبود ...
روز آخر شد...
🔸انتهای امروزمان دیگر حسین علیه السلام بود...
امروز دیگر میلی به #خوردن و آشامیدن نداشتم. امروز #خجالت می کشیدم با کتانی راه بروم. بقیه راه را "حر" گونه ادامه دادم. امروز دیگر کوله ام را زمین نگذاشتم. دلم می خواست خسته خسته خسته شوم. آرزو داشتم پاهایم آبله ببندد. نمی خوردم و نمی آشامیدم تا با حالی متفاوت تر به دیدار محبوب برسم. #آرزوی_محالی شده بود که بازگردم به اول راه... کمتر بخورم، کمتر حرف بزنم و همه نگاه و توجهم به حسین باشد و حسین...
کربلا...
🔹انگار نه واقعا! به #بهشت وارد شدم... بهشت... بهشتی به وسعت حسین...
من به آرزویم رسیدم، به #حسین... من دیگر ناکام نبودم...
آری... سفر اربعین سفری آشناست...
#کوله به سان بار گناهانمان...
🔸#مرز... مرگ... تنهایی... برزخ... بدون شفاعت... ماییم و کرده هامان... کوتاه است اما بار که سنگین باشد...آه...نجف... در آشوب قیامت، در آن روز که تَاتی کُلُّ نَفسٍ تُجادِلُ عَن نَفسِها، یَومَ الواقِعَه، یَومَ تُرَجُّ الاَرضُ رَجًّا، یَومَ تَکُونُ السَّماءُ کَالمُهلِ و تَکُونُ الجِبالُ کَالعِهنِ و لایُسئَلُ حَمیمٌ حَمیمًا... در آن روز دل شیعه به با "علی" بودن خوش است...
🔹راه آغاز می شود... راهی به بلندای پنجاه هزار سال... آری #سخت است و مشقت دارد اما دل ما قرص که #ارباب_حسین است...
اللهم ارزقنا شفاعه الحسین علیه السلام یوم الورود...
و #بهشت_همان_حسین است...

#خاطره : خانم زند از استان #تهران

📸عکس ارسال شده شده توسط خانم زند: goo.gl/WeoDJ9

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
#یادش_بخیر

🔴#واهمه سنگینی که تبدیل به لذت وصف ناپذیر شد!

⭕️ #بهشت_همان_حسین است...

#شب_خاطره

بسمه تعالی
🔸بالاخره ثبت نامم قطعی شد! حالا تمام #دغدغه و نگرانی ام این بود که چه ها ببرم و چه ها نه... چطور می شد با یک کوله سبک راهی سفر شوم؟؟ تا چند روز کارم شده بود خواندن سایت های مختلف و نظرات مردم در باره وسایل ضروری سفر. آنقدر فکرم مشغول اینها شده بود که دیگر به فکر #معنویت سفر نبودم و تا قبل از سفر چندین مرتبه کوله ام را چیدم و خالی کردم و بارها با آن راه رفتم. کاش کمی "دلم" از این آشوبها داشت...
بارم برای چنین سفری خیلی #سنگین بود خیلی... اما نمی فهمیدم... افسوس...
راه افتادیم...
🔹در مرز حمل کوله هر کسی بر عهده خودش بود، در اینجا خبری از باربرها و کمک دیگری نبود. همه غریبه بودیم. از حملش #خسته شدم و بارها نشستم. در واقع این زمان در برابر پیاده روی سه روزه ای که در پیش داشتیم در واقع هیچ بود! من اما خسته بودم. فکر می کردم به سختی روزهای آینده و این بار سنگین و تنهایی. سختی اش حتی #حلاوت سفری به آن عظمت را به کامم تلخ کرده بود. اول راه و خستگی... مقصد از یادم رفته بود...
به #نجف رسیدیم...
🔸احساس کردم آغوشی گرم #پناهم داده، از بی پناهی ای به وسعت عمرم. ضریح زیبایش، ایوان باصفایش، گنبد طلایی اش، راه رفتن در حریمش و... همه آرامش و شعفی خاص به من می داد. حقیقتا نزد #پدرم بودم...
دیگر وقت آماده شدن برای پیاده روی به سوی شه بی سر علیه السلام بود... حال همه فرق کرده بود. دیگر احساس تنهایی نمی کردیم، اما احساس وابستگی هم نمی کردیم. بارم همان بود اما #سبک_تر به نظر می رسید... به راه افتادیم...
🔹از همان ابتدا حتی یک آن هم فکر نکردم راهی طولانی در پیش است، ابدا... حس خوبی داشتم. آرزویم بود "همه" #قدمهایم را کوتاه بردارم تا پایان این شروع زود نباشد...باورم نمی شد تا کنون کجا بودم؟ چه می کردم؟ با #چه_خوش_بودم؟ اصلا واقعا خوش بودم؟
🔸چه شروع زیبایی... با #بدرقه امیرالمومنین و پیش رو حرم عشق...
توجه ام در ابتدا جلب مهمان نوازی ها و مهربانی های مردمی از جنس نور و عشق شد. کار و رفتارشان "عاقلانه" به نظر نمی رسید اما "عاشقانه" چرا...
🔹پیاده روی روز اول به پایان رسید و خلاصه آنطورها هم خسته نبودم! پس آن همه #واهمه برای چه بود خدا؟؟؟ از چه می ترسیدم و #نگران چه بودم؟
روز دوم.. روز سوم... ساعتها می گذشت اما چه زیبا و وصف ناپذیر... هر چه بر تعداد عمودها افزوده می شد، #دلبستگی_مان به این راه و راه رفتن بیشتر می شد. کوله ام اصلا دیگر #سنگین_نبود ...
روز آخر شد...
🔸انتهای امروزمان دیگر حسین علیه السلام بود...
امروز دیگر میلی به #خوردن و آشامیدن نداشتم. امروز #خجالت می کشیدم با کتانی راه بروم. بقیه راه را "حر" گونه ادامه دادم. امروز دیگر کوله ام را زمین نگذاشتم. دلم می خواست خسته خسته خسته شوم. آرزو داشتم پاهایم آبله ببندد. نمی خوردم و نمی آشامیدم تا با حالی متفاوت تر به دیدار محبوب برسم. #آرزوی_محالی شده بود که بازگردم به اول راه... کمتر بخورم، کمتر حرف بزنم و همه نگاه و توجهم به حسین باشد و حسین...
کربلا...
🔹انگار نه واقعا! به #بهشت وارد شدم... بهشت... بهشتی به وسعت حسین...
من به آرزویم رسیدم، به #حسین... من دیگر ناکام نبودم...
آری... سفر اربعین سفری آشناست...
#کوله به سان بار گناهانمان...
🔸#مرز... مرگ... تنهایی... برزخ... بدون شفاعت... ماییم و کرده هامان... کوتاه است اما بار که سنگین باشد...آه...نجف... در آشوب قیامت، در آن روز که تَاتی کُلُّ نَفسٍ تُجادِلُ عَن نَفسِها، یَومَ الواقِعَه، یَومَ تُرَجُّ الاَرضُ رَجًّا، یَومَ تَکُونُ السَّماءُ کَالمُهلِ و تَکُونُ الجِبالُ کَالعِهنِ و لایُسئَلُ حَمیمٌ حَمیمًا... در آن روز دل شیعه به با "علی" بودن خوش است...
🔹راه آغاز می شود... راهی به بلندای پنجاه هزار سال... آری #سخت است و مشقت دارد اما دل ما قرص که #ارباب_حسین است...
اللهم ارزقنا شفاعه الحسین علیه السلام یوم الورود...
و #بهشت_همان_حسین است...

#خاطره : خانم زند از استان #تهران

📸عکس ارسال شده شده توسط خانم زند: goo.gl/WeoDJ9

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
#یادش_بخیر

🔴#واهمه سنگینی که تبدیل به لذت وصف ناپذیر شد!

⭕️ #بهشت_همان_حسین است...

#شب_خاطره

بسمه تعالی
🔸بالاخره ثبت نامم قطعی شد! حالا تمام #دغدغه و نگرانی ام این بود که چه ها ببرم و چه ها نه... چطور می شد با یک کوله سبک راهی سفر شوم؟؟ تا چند روز کارم شده بود خواندن سایت های مختلف و نظرات مردم در باره وسایل ضروری سفر. آنقدر فکرم مشغول اینها شده بود که دیگر به فکر #معنویت سفر نبودم و تا قبل از سفر چندین مرتبه کوله ام را چیدم و خالی کردم و بارها با آن راه رفتم. کاش کمی "دلم" از این آشوبها داشت...
بارم برای چنین سفری خیلی #سنگین بود خیلی... اما نمی فهمیدم... افسوس...
راه افتادیم...
🔹در مرز حمل کوله هر کسی بر عهده خودش بود، در اینجا خبری از باربرها و کمک دیگری نبود. همه غریبه بودیم. از حملش #خسته شدم و بارها نشستم. در واقع این زمان در برابر پیاده روی سه روزه ای که در پیش داشتیم در واقع هیچ بود! من اما خسته بودم. فکر می کردم به سختی روزهای آینده و این بار سنگین و تنهایی. سختی اش حتی #حلاوت سفری به آن عظمت را به کامم تلخ کرده بود. اول راه و خستگی... مقصد از یادم رفته بود...
به #نجف رسیدیم...
🔸احساس کردم آغوشی گرم #پناهم داده، از بی پناهی ای به وسعت عمرم. ضریح زیبایش، ایوان باصفایش، گنبد طلایی اش، راه رفتن در حریمش و... همه آرامش و شعفی خاص به من می داد. حقیقتا نزد #پدرم بودم...
دیگر وقت آماده شدن برای پیاده روی به سوی شه بی سر علیه السلام بود... حال همه فرق کرده بود. دیگر احساس تنهایی نمی کردیم، اما احساس وابستگی هم نمی کردیم. بارم همان بود اما #سبک_تر به نظر می رسید... به راه افتادیم...
🔹از همان ابتدا حتی یک آن هم فکر نکردم راهی طولانی در پیش است، ابدا... حس خوبی داشتم. آرزویم بود "همه" #قدمهایم را کوتاه بردارم تا پایان این شروع زود نباشد...باورم نمی شد تا کنون کجا بودم؟ چه می کردم؟ با #چه_خوش_بودم؟ اصلا واقعا خوش بودم؟
🔸چه شروع زیبایی... با #بدرقه امیرالمومنین و پیش رو حرم عشق...
توجه ام در ابتدا جلب مهمان نوازی ها و مهربانی های مردمی از جنس نور و عشق شد. کار و رفتارشان "عاقلانه" به نظر نمی رسید اما "عاشقانه" چرا...
🔹پیاده روی روز اول به پایان رسید و خلاصه آنطورها هم خسته نبودم! پس آن همه #واهمه برای چه بود خدا؟؟؟ از چه می ترسیدم و #نگران چه بودم؟
روز دوم.. روز سوم... ساعتها می گذشت اما چه زیبا و وصف ناپذیر... هر چه بر تعداد عمودها افزوده می شد، #دلبستگی_مان به این راه و راه رفتن بیشتر می شد. کوله ام اصلا دیگر #سنگین_نبود ...
روز آخر شد...
🔸انتهای امروزمان دیگر حسین علیه السلام بود...
امروز دیگر میلی به #خوردن و آشامیدن نداشتم. امروز #خجالت می کشیدم با کتانی راه بروم. بقیه راه را "حر" گونه ادامه دادم. امروز دیگر کوله ام را زمین نگذاشتم. دلم می خواست خسته خسته خسته شوم. آرزو داشتم پاهایم آبله ببندد. نمی خوردم و نمی آشامیدم تا با حالی متفاوت تر به دیدار محبوب برسم. #آرزوی_محالی شده بود که بازگردم به اول راه... کمتر بخورم، کمتر حرف بزنم و همه نگاه و توجهم به حسین باشد و حسین...
کربلا...
🔹انگار نه واقعا! به #بهشت وارد شدم... بهشت... بهشتی به وسعت حسین...
من به آرزویم رسیدم، به #حسین... من دیگر ناکام نبودم...
آری... سفر اربعین سفری آشناست...
#کوله به سان بار گناهانمان...
🔸#مرز... مرگ... تنهایی... برزخ... بدون شفاعت... ماییم و کرده هامان... کوتاه است اما بار که سنگین باشد...آه...نجف... در آشوب قیامت، در آن روز که تَاتی کُلُّ نَفسٍ تُجادِلُ عَن نَفسِها، یَومَ الواقِعَه، یَومَ تُرَجُّ الاَرضُ رَجًّا، یَومَ تَکُونُ السَّماءُ کَالمُهلِ و تَکُونُ الجِبالُ کَالعِهنِ و لایُسئَلُ حَمیمٌ حَمیمًا... در آن روز دل شیعه به با "علی" بودن خوش است...
🔹راه آغاز می شود... راهی به بلندای پنجاه هزار سال... آری #سخت است و مشقت دارد اما دل ما قرص که #ارباب_حسین است...
اللهم ارزقنا شفاعه الحسین علیه السلام یوم الورود...
و #بهشت_همان_حسین است...

#خاطره : خانم زند از استان #تهران

📸عکس ارسال شده شده توسط خانم زند: goo.gl/WeoDJ9

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
#یادش_بخیر
🔴غم و رنج تنهایی که با حضور در پیاده روی اربعین بطور عجیبی مرتفع شد

⭕️تحولی که پیاده روی اربعین در من ایجاد کرد

#شب_خاطره

سه سال پیش همسرم #سوریه بود و فشار زیادی از نبودنش به من و پسر دو ساله ام وارد میشد
چون که نه خانواده خودم و نه همسرم پشتوانه ما نبودن و #تنها بودیم 😣
تا اینکه همسرم از سوریه خبر داد حالا که من نیستم برید کربلا #اربعین
من 27سالم بود وهنوز #کربلارو ندیده بودم سوریه هم نرفته بودم تا اون موقع
اولش مقاومت کردم گفتم تو نیستی نمیرم سخته 🙁
ولی خودبه خود همه کارام انجام میشد، همسرم هزینه سفر رو به حساب کاروان واریز کرد و گفت باید بری پاسپورت خودتو و بچه رو بگیری و حتما بری، خلاصه با این که دلم رضا نمیداد ولی راضی شدم برم.😐
پاسپورتامون تو مراحل اداری گیر کرد در حالی که فقط سه روز به تاریخ حرکت مونده بود و من پیش خودم میگفتم که چقدر ادم بدی هستم که کارم گیر افتاده و نمیتونم برم.
همسرم از سوریه هماهنگ کرد و مشکل پاسپورتامون حل شد.
#تنها بودم و #خسته واز اینکه تو سفر تنهاهستم #ناراحت بودم 😞😣
سوار اتوبوس که شدیم راه بیافتیم #دوست_همسرم و همسرش اومدن به طرفم و همراهیم کردن یکیشون ساکم گرفت یکیشون بچه رو و من تا اخر سفر نه سنگینی ساک کشیدم نه بچه رو انقدر #راحت رفتیم و رسیدیم نجف که احساس کردم رو #هوا بودیم.☺️
بعد از زیارت نجف که افتادیم تو مسیر پیاده روی هرکس تو کالسکه بچه یه چیزی مینداخت
خیلی تعجب کرده بودم و گرمای #صمیمیت عاشقای اباعبدالله قلبم رو از تنهایی #نجات داد 😃
قلبم گرم شده بود دیگه احساس تنهایی نداشتم😀
ده روز سفرمون طول کشید انگار کل دنیارو فراموش کرده بودم😇
فقط به این فکر میکردم کی میرسیم #کربلا
تو مسیر پسرم #گم شد و من مثل پروانه مسیر بالا و پایین میرفتم اما پسرم نبود😱
🙏رو کردم به حرم گفتم آقا این بچه دست من امانته بهم برش گردونین
یهو به دلم افتاد که پیدا میشه #بیتابی_نکن ! 😌
یک ربع بعد بچه پیدا شد اونم تو مسیری که هر کس گم میشد از ازدحام دو سه ساعت بعد پیدا میشد چه رسد بچه ای که زبان باز نکرده
همون روز پسرم مریض شد و تب شدید کرد و مدام بالا میاورد
🙏بازم سپردمش به سیدالشهدا گفتم آقا منو وسط راه برنگردون بذار بیام کربلاتو ببینم
خداروشکر تب پسرم پایین اومد
تا اینکه رسیدیم #کربلا ...
لحظه ای که در صف رسیدن به ضریح بودم دل تو دلم نبود نمیدونستم چی باید بخوام، لحظه ای که رسیدم به ضریح دستام گره کردم بهش انگار به دلم افتاد که بگو یا اباعبدالله دستهای مارو ول نکنید تو این دنیا و اون دنیا

😇بعداز اون سفر من یه آدم دیگه شدم
🔹 وقتی دیدم یه عده یه سال زندگی میکنن تا تو بیست روز خرج اربعین کنن دیدم ما چقدر خساست داریم
🔸وقتی دیدم راحت از مالشون میبخشن منم دلبستگیم به مال دنیا کم شد
🔹و وقتی پسرم گم شد کمی در حد قطره حال خانوم زینب رو فهمیدم😭

#خاطره یکی از اعضا از #کرج

📸 #عکس پسرم در پیاده روی اربعین
goo.gl/qebZTi

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#کربلایی_شدن #کربلا_رفتن #لذت_زیارت #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
@ArbaeenIR
🔴دعای ویژه در وصف حضرت #محمد(ص) از صحیفه سجادیه امام سجاد(ع)


⭕️دعای دوم صیحفه سجادیه، دعای خواندنی و بسیار پرمغری که بخشی از #مجاهدت های حضرت محمد(ص)، رسول اعظم را توصیف می کند!

🔹 سپاس خدایی را که بر ما منّت نهاد به وجود #محمد(ص) در #میان_امت_‌های_گذشته و قرون سپری‌شده، به قدرت و توانی که از هیچ چیز هرچند بزرگ، ناتوان نباشد و هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش نهان نماند.
🔸 و ما را #خاتم همه امّت‌ها قرار داد و بر منکران حق و حقیقت #گواه گرفت، و ما را از باب #ایثار_نعمت بر آنان که‌اندک بودند #فزونی بخشید.
🔹 بارالها پس درود فرست بر محمد که #امین_وحی تو و #بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن #پیشوای رحمت، و قافله‏‌سالار خوبی، و کلید برکت
🔸 چنان که او #جان خویش را برای #اجرای_فرمان تو به زحمت انداخت
🔹 و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد
🔸 و در #دعوت به سوی تو با نزدیکانش #درافتاد
🔹 و برای #خشنودی تو با قبیله خود #جنگید
🔸 و در راه #احیای دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔹 و #نزدیک_ترین بستگان خود را به علّت #انکار_حق از خویش #دور کرد
🔸 و دورترین مردم را به‏ خاطر قبول دین تو به خود نزدیک فرمود
🔹 و #محض‏ تو با دورترین مردم #دوستی کرد
🔸 و با نزدیکترین آنان #دشمنی نمود
🔹 و #جانش را در رساندن پیام تو #خسته کرد
🔸 و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند،
🔹 و به #نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت،
🔸 تا آنجا که به دیار #غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش #هجرت نمود. خواست او این بود که #دین تو را عزیز کند و علیه کافران یاری جوید
🔹 تا جایی که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با #پایداری به دست آورد
🔸 و آنچه در مورد #عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت.
🔹 پس در حالی که از تو کمک می‏‌خواست، و در ضعف خود از تو نیرو می‏‌گرفت به ‏جنگ کافران برخاست
🔸 و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان #مبارزه نمود
🔹 و در میان قرارگاهشان بر آنان #هجوم برد
🔸 تا #فرمانت آشکار و کلمه‏‌ات #برتری یافت، گرچه مشرکان‏ را خوشایند نبود.
🔹 بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به #بالاترین درجات #بهشت بالا بر
🔸 تا اندازه‌‏ای که #هیچ_کس در هیچ #مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ مرتبه با حضرتش #برابر_نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند،
🔹 و قبول #شفاعتش را در #اهل_بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.
🔸 ای خدایی که وعده‏‌ات نافذ است،‌ای آن که عهدت وفاست،‌ای مولایی که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‏‌کنی، همانا که تو صاحب فضل عظیمی.

🔉صوت دعا:
https://bit.do/Sahife02MP3

📖متن دعا:
https://bit.do/Sahife02

#معرفت_افزایی #پیامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال رسمی سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔴دعای ویژه در وصف حضرت #محمد(ص) از صحیفه سجادیه امام سجاد(ع)


⭕️دعای دوم صیحفه سجادیه، دعای خواندنی و بسیار پرمغری که بخشی از #مجاهدت های حضرت محمد(ص)، رسول اعظم را توصیف می کند!

🔹 سپاس خدایی را که بر ما منّت نهاد به وجود #محمد(ص) در #میان_امت_‌های_گذشته و قرون سپری‌شده، به قدرت و توانی که از هیچ چیز هرچند بزرگ، ناتوان نباشد و هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش نهان نماند.
🔸 و ما را #خاتم همه امّت‌ها قرار داد و بر منکران حق و حقیقت #گواه گرفت، و ما را از باب #ایثار_نعمت بر آنان که‌اندک بودند #فزونی بخشید.
🔹 بارالها پس درود فرست بر محمد که #امین_وحی تو و #بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن #پیشوای رحمت، و قافله‏‌سالار خوبی، و کلید برکت
🔸 چنان که او #جان خویش را برای #اجرای_فرمان تو به زحمت انداخت
🔹 و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد
🔸 و در #دعوت به سوی تو با نزدیکانش #درافتاد
🔹 و برای #خشنودی تو با قبیله خود #جنگید
🔸 و در راه #احیای دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔹 و #نزدیک_ترین بستگان خود را به علّت #انکار_حق از خویش #دور کرد
🔸 و دورترین مردم را به‏ خاطر قبول دین تو به خود نزدیک فرمود
🔹 و #محض‏ تو با دورترین مردم #دوستی کرد
🔸 و با نزدیکترین آنان #دشمنی نمود
🔹 و #جانش را در رساندن پیام تو #خسته کرد
🔸 و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند،
🔹 و به #نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت،
🔸 تا آنجا که به دیار #غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش #هجرت نمود. خواست او این بود که #دین تو را عزیز کند و علیه کافران یاری جوید
🔹 تا جایی که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با #پایداری به دست آورد
🔸 و آنچه در مورد #عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت.
🔹 پس در حالی که از تو کمک می‏‌خواست، و در ضعف خود از تو نیرو می‏‌گرفت به ‏جنگ کافران برخاست
🔸 و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان #مبارزه نمود
🔹 و در میان قرارگاهشان بر آنان #هجوم برد
🔸 تا #فرمانت آشکار و کلمه‏‌ات #برتری یافت، گرچه مشرکان‏ را خوشایند نبود.
🔹 بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به #بالاترین درجات #بهشت بالا بر
🔸 تا اندازه‌‏ای که #هیچ_کس در هیچ #مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ مرتبه با حضرتش #برابر_نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند،
🔹 و قبول #شفاعتش را در #اهل_بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.
🔸 ای خدایی که وعده‏‌ات نافذ است،‌ای آن که عهدت وفاست،‌ای مولایی که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‏‌کنی، همانا که تو صاحب فضل عظیمی.

🔉صوت دعا:
https://bit.do/Sahife02MP3

📖متن دعا:
https://bit.do/Sahife02

#معرفت_افزایی #پیامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال رسمی سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔴دعای ویژه در وصف حضرت #محمد(ص) از صحیفه سجادیه امام سجاد(ع)


⭕️دعای دوم صیحفه سجادیه، دعای خواندنی و بسیار پرمغری که بخشی از #مجاهدت های حضرت محمد(ص)، رسول اعظم را توصیف می کند!

🔹 سپاس خدایی را که بر ما منّت نهاد به وجود #محمد(ص) در #میان_امت_‌های_گذشته و قرون سپری‌شده، به قدرت و توانی که از هیچ چیز هرچند بزرگ، ناتوان نباشد و هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش نهان نماند.
🔸 و ما را #خاتم همه امّت‌ها قرار داد و بر منکران حق و حقیقت #گواه گرفت، و ما را از باب #ایثار_نعمت بر آنان که‌اندک بودند #فزونی بخشید.
🔹 بارالها پس درود فرست بر محمد که #امین_وحی تو و #بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن #پیشوای رحمت، و قافله‏‌سالار خوبی، و کلید برکت
🔸 چنان که او #جان خویش را برای #اجرای_فرمان تو به زحمت انداخت
🔹 و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد
🔸 و در #دعوت به سوی تو با نزدیکانش #درافتاد
🔹 و برای #خشنودی تو با قبیله خود #جنگید
🔸 و در راه #احیای دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔹 و #نزدیک_ترین بستگان خود را به علّت #انکار_حق از خویش #دور کرد
🔸 و دورترین مردم را به‏ خاطر قبول دین تو به خود نزدیک فرمود
🔹 و #محض‏ تو با دورترین مردم #دوستی کرد
🔸 و با نزدیکترین آنان #دشمنی نمود
🔹 و #جانش را در رساندن پیام تو #خسته کرد
🔸 و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند،
🔹 و به #نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت،
🔸 تا آنجا که به دیار #غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش #هجرت نمود. خواست او این بود که #دین تو را عزیز کند و علیه کافران یاری جوید
🔹 تا جایی که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با #پایداری به دست آورد
🔸 و آنچه در مورد #عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت.
🔹 پس در حالی که از تو کمک می‏‌خواست، و در ضعف خود از تو نیرو می‏‌گرفت به ‏جنگ کافران برخاست
🔸 و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان #مبارزه نمود
🔹 و در میان قرارگاهشان بر آنان #هجوم برد
🔸 تا #فرمانت آشکار و کلمه‏‌ات #برتری یافت، گرچه مشرکان‏ را خوشایند نبود.
🔹 بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به #بالاترین درجات #بهشت بالا بر
🔸 تا اندازه‌‏ای که #هیچ_کس در هیچ #مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ مرتبه با حضرتش #برابر_نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند،
🔹 و قبول #شفاعتش را در #اهل_بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.
🔸 ای خدایی که وعده‏‌ات نافذ است،‌ای آن که عهدت وفاست،‌ای مولایی که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‏‌کنی، همانا که تو صاحب فضل عظیمی.

🔉صوت دعا:
https://bit.do/Sahife02MP3

📖متن دعا:
https://bit.do/Sahife02

#معرفت_افزایی #پیامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال رسمی سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔴دعای ویژه در وصف حضرت #محمد(ص) از صحیفه سجادیه امام سجاد(ع)


⭕️دعای دوم صیحفه سجادیه، دعای خواندنی و بسیار پرمغری که بخشی از #مجاهدت های حضرت محمد(ص)، رسول اعظم را توصیف می کند!

🔹 سپاس خدایی را که بر ما منّت نهاد به وجود #محمد(ص) در #میان_امت_‌های_گذشته و قرون سپری‌شده، به قدرت و توانی که از هیچ چیز هرچند بزرگ، ناتوان نباشد و هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش نهان نماند.
🔸 و ما را #خاتم همه امّت‌ها قرار داد و بر منکران حق و حقیقت #گواه گرفت، و ما را از باب #ایثار_نعمت بر آنان که‌اندک بودند #فزونی بخشید.
🔹 بارالها پس درود فرست بر محمد که #امین_وحی تو و #بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن #پیشوای رحمت، و قافله‏‌سالار خوبی، و کلید برکت
🔸 چنان که او #جان خویش را برای #اجرای_فرمان تو به زحمت انداخت
🔹 و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد
🔸 و در #دعوت به سوی تو با نزدیکانش #درافتاد
🔹 و برای #خشنودی تو با قبیله خود #جنگید
🔸 و در راه #احیای دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔹 و #نزدیک_ترین بستگان خود را به علّت #انکار_حق از خویش #دور کرد
🔸 و دورترین مردم را به‏ خاطر قبول دین تو به خود نزدیک فرمود
🔹 و #محض‏ تو با دورترین مردم #دوستی کرد
🔸 و با نزدیکترین آنان #دشمنی نمود
🔹 و #جانش را در رساندن پیام تو #خسته کرد
🔸 و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند،
🔹 و به #نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت،
🔸 تا آنجا که به دیار #غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش #هجرت نمود. خواست او این بود که #دین تو را عزیز کند و علیه کافران یاری جوید
🔹 تا جایی که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با #پایداری به دست آورد
🔸 و آنچه در مورد #عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت.
🔹 پس در حالی که از تو کمک می‏‌خواست، و در ضعف خود از تو نیرو می‏‌گرفت به ‏جنگ کافران برخاست
🔸 و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان #مبارزه نمود
🔹 و در میان قرارگاهشان بر آنان #هجوم برد
🔸 تا #فرمانت آشکار و کلمه‏‌ات #برتری یافت، گرچه مشرکان‏ را خوشایند نبود.
🔹 بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به #بالاترین درجات #بهشت بالا بر
🔸 تا اندازه‌‏ای که #هیچ_کس در هیچ #مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ مرتبه با حضرتش #برابر_نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند،
🔹 و قبول #شفاعتش را در #اهل_بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.
🔸 ای خدایی که وعده‏‌ات نافذ است،‌ای آن که عهدت وفاست،‌ای مولایی که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی‌ها تبدیل می‏‌کنی، همانا که تو صاحب فضل عظیمی.

🔉صوت دعا:
https://bit.do/Sahife02MP3

📖متن دعا:
https://bit.do/Sahife02

#معرفت_افزایی #پیامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال رسمی سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR