Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
6.64K subscribers
2.21K photos
1.45K videos
126 files
1.31K links

کانال رسانه مردمی اربعین
سایت: https://Arbaeen.IR
ارتباط با ما: @Arbaeen_admin
تلگرام: t.iss.one/ArbaeenIR
ایتا: eitaa.com/ArbaeenIR
سروش splus.ir/Arbaeenir
بله : ble.im/ArbaeenIR
روبیکا: rubika.ir/Arbaeenir
اینستاگرام: instagram.com/arbaeen.ir1
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #کلیپ : با هر درهم ده هزار شهر بخرید!

⭕️پاداش بسیار زیاد و خارج از دستگاه محاسبات برای زیارت اربعین

📽 #کلیپ_مخاطبان #مخاطبان

🆔 @ArbaeenIR
🔴 خاطره شنیدنی گرفتن برات پیاده روی اربعین از #پنجره_فولاد_رضا (ع) با وجود شرایط باورنکردنی

🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت

🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين

خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔

رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم

همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔

خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس

گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...

بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه

ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂

بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️

ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!

يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗

چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.

الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹


✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران

📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin

#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔴 چگونه تاب بیاورم دوری از بهشت اباعبدالله را

🔹امروز در خیابان های سرد شهر قدم میزدم ، از فرط دلتنگی اشک چشمانم را فراگرفت
🔸 دیگر خبری نبود از تپش دلهای عاشق که در مسیر الی الله قدم برمیداشتند
🔹 چه شد آن همه گرمی عشق و محبت
🔸 چه شد صدای سبحان الله ملایکه در صبحگاه عاشقی
🔹 دلم برای صدای الزایر گفتن عراقی ها تنگ شده
🔸 حال میفهمم درد حضرت آدم را در فراق از #بهشت
🔹چگونه تاب بیاورم دوری از بهشت اباعبدالله را
🔸 این شهر سرد است ، پر است از تمسخر و انتقاد و توهین
🔹 تو چه میدانی حسین کیست
🔸 کیست که بداند و بفهمد کربلا با دل ما چه کرد ،
🔹میدانی که چه شهیدانی رفتند به گردان تخریب تا راه پیاده روی ما راهموار کنند
🔸کربلا کربلا ما داریم میاییم ، کربلا دل ما را با خود بردی جسم مارا هم با خود ببر

✍️ دلنوشته افسری از اعضای کانال

goo.gl/KYr8X5

ـــــــــــــــــــــــــــــــ
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:

🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دل_نوشته_مخاطبان #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سفرنامه و دلنوشته‌های اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
#یادش_بخیر

هنوزم شبها/بین #موکب ها
توی رفت و آمدم/تو خواب و رویا
میبینم مولا/روبه روی #گنبدم

#شبتوݧ_حسینے

#دلنوشته #مخاطبان
🆔 @ArbaeenIR
⭕️اذن زیارت در بارگاه جنّت نشان⁧خانم فاطمه معصومه(س)

#دل_نوشته_سفراربعين

بسم الله الرحمن الرحيم
🕛ساعت: صفر عاشقي؛ اينجا شهر مقدّس قم كنار بارگاه جنّت نشان⁧خانم فاطمه معصومه(س).

🔸آمده⁧ام #اذن_زيارت بگيرم و قدم در قربانگاه عاشق⁧ترين مرداني بگذارم كه مجنونترين عاشقان عالمند.«كوله و سربند و پرچم حاضره و آماده⁧اند/ يك نگاه مادرت من را مسافر مي⁧كند»
🔹آمده⁧ام اجازه بگيرم تا هرچند آلوده، هرچند دور، هرچند شكسته به قامت بي⁧بديل زني استوار #اقتدا كنم كه قامتش خميد اما هرگز #نشكست؛ عمّه⁧ام زينب كه نمي⁧دانم در شامگاه تاسوعا در آيينه ماه چه مي⁧ديد كه آن⁧چنان سرخ بر تقدير مجنون خويش مي⁧گريست. نمي⁧دانم چندين بار تا سحرگاه ميان خيمه⁧ها به دنبال حسين(ع) دويد و خداي محمّد(ص) را به ياري طلبيد كه امروز اين درس تلخ را تاريخ همراه با اين كاروان شكسته تكرار مي⁧كند كه «كوفيان عجيب پيمان شكنند».
🔸مي⁧خواهم اذن حضور بطلبم تا حتّي شده يك بار در عمرم رداي «ليلي» را به تن كنم و همچون صيدي در پي صيّاد قدم گذارم به اين قربانگاه #شيدايي... و فرياد بزنم: «مجنون من زنده بمان!»
🔹خواب از چشمانم رخت بربسته #بي⁧قرارم و مشتاق؛ در يك دست: «لهوف» و در دست ديگرم: تسبيح مادرم فاطمه زهرا(س).
🔸چشمم به سوي جادّه است. آن سوتر: #كاروان عمّه⁧ام زينب(س) به راه افتاده است و بانگ چاووش به گوش مي⁧رسد: «بيا به خيمه⁧هاي سوخته كربلا سري بزنيم/ بيا با تيغ داغداري كنيم/ بيا زير شانه⁧هاي فرات را بگيريم/ بيا تا گودي قتلگاه ره بپوييم و همنوا با نواي پرسوز ذوالجناح فرياد الظّليمة الظّليمة سر دهيم».
من نيز كوله⁧بارم را بسته⁧ام، نيّت كرده⁧ام نيّت #عاشقي، وصيّتم را نوشته⁧ام، رخت جهاد بر تن كرده⁧ام، #معجرم را بر سر كرده⁧ام، پوشيه⁧ام را و برقعم را نيز.
🔹مادرم #پيشاني⁧ام را بوسيد، زير گلويم را نيز.
🔸من نه همچون عمّه⁧ام، كه با « #مجنونم» اباعبدالله عهد بسته⁧ام كه اگر قرار است شهيد شويم، هر دومان با هم كه عاشورا دوباره تكرار مي⁧شود... من طاقت عمّه⁧ام زينب(س) را ندارم.
🔹مجنون من، اباعبدالله(ع) من پاي در #ركاب گذاشته كه نه، سر بر ني زلف بر باد مي⁧دهد و آشوب مي⁧كند اين دل مجروح را: «زلف بر باد مده تا مدهي بر بادم».
🔸به خدا سوگند؛ اين «سهل ساعدي»، صحابي رسول خدا«ص» است كه مي⁧گويد: به مقابل دروازه ساعات رفتم، ديدم كه پرچمها يكي پس از ديگري نمايان شد. از دور سري نوراني و زيبا را بر نيزه ديدم كه احساس كردم لبخند مي⁧زند و آن سر عبّاس بن علي(ع) بود؛ پس سواري را ديدم كه بر نيزه⁧اش سر مبارك امام حسين(ع) را قرار داده بود. آن سر شبيه⁧ترين چهره به رسول خدا(ص)بود. عظمتي پرشكوه داشت؛ نور از او ساطع بود، محاسنش خضاب شده بود، چشماني درشت و ابرواني باريك و به هم پيوسته داشت و تبسمي زيبا بر لبانش نقش بسته بود. ديدگانش به سوي مشرق دوخته شده بود، باد محاسن شريف اور ا حركت مي⁧داد، گويي اميرالمؤمنين بود. (همراه با آل علي، بخش علي قنبري، ص 114و 113)
🔹بي⁧قرار مي⁧شوم، گويي روح نيت عروج از تن خاكي دارد؛ اين #نواي غمگين بر لبانم جاري مي⁧شود: «نميشه باورم كه وقت رفتنه/تموم اين سفر بارش رو شونه منه/ كجا مي⁧خواي بري/ چرا منو نمي⁧بري/ حسين اين دم آخري/ چقدر شبيه مادري!/ بايد جوابتو با نفسم بدم/ بدون من نرو/ ترو به كي قسم بدم؟/ قرارمون چي شد؟/ كه بي⁧قرار هم باشيم/ حسين/ هر چي كه پيش اومد/ بايد كنار هم باشيم/ من روي خاك و تو سوار مركبي/ من توي قلب تو/ اما تو چشم زينبي...
قرآن را مي⁧بوسم و از زير آن رد مي⁧شوم: «بسم الله الرّحمن الرّحيم».

#دل_نوشته سفر اربعين
✍️ #خانم_اکبری - بخش اول1️⃣

📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:

🆔 @arbaeen_admin

goo.gl/KbjwoS
#سفرنامه #دلنوشته #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سفرنامه و دلنوشته‌های اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
⭕️ماجرای پیاده روی اربعین یک جوانی که به کل از رفتن نا امید شده بود!

ای کسانی که نا امید شدید، نا امید نباشید!

#داستان_مخاطبان #مخاطبان #کاربران

🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹حسین جان امسال خیلی دلم گرفته…

🔻می‌دانم امسال هم زائر هستیم. با پای دل گرچه جسم این‌جاست، ولی روح آن‌جاست آقا جان!

ویدیو ارسال شده #مخاطبان


🆔 @ArbaeenIR
📌 www.arbaeen.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹دلم برای #پیاده‌روی_اربعین تنگ است

🔻برای تکرارش، تلاش برای ارتباط گرفتن با غیرهم‌زبان‌های #حسینی، گرما و سرمایش، مسیر پر از خاکش...
دلم خیلی تنگ است حسین جان؛ به دادش برس...

ویدیو ارسال شده #مخاطبان


🆔 @ArbaeenIR
📌 www.arbaeen.ir
🔴 آه‌های حسرت

دل‌نوشته‌ای برای غربت دلتنگی...

سال پیش درست همین روزها که برای زیارت بهشتت آماده می‌شدم، موقع خداحافظی می‌گفتند: «خوب استفاده کن؛ بعدها پشیمان نشوی!»...

دارد یک سال از آن روزها می‌گذرد. هر بار سنگین‌تر آه می‌کشم. دلتنگ خستگی‌هایی هستم که از ذوق دیدارت هیچ به جان نمی‌ماند…

حدیث طاهری

متن کامل را اینجا بخوانید:

https://arbaeen.ir/?p=20221

ارسال شده #مخاطبان

🆔 @ArbaeenIR
📌 www.arbaeen.ir