شاخههایم را به درگاهت اگر پیچیدهام
دانهای بودم که از خاک درت روییدهام
از زمان کودکی در چادر گلدار خود
آستان چادرت را گل به گل بوییدهام
قد کشیدم در کنار سفرهی احسان تو
لطف بیاندازهای از خاندانت دیدهام
دامنم از برکت نور نگاهت سبز شد
از همان روزی که رخت مادری پوشیدهام
لحظه لحظه خانه با نامت معطر میشود
من به عشقت دخترم را فاطمه نامیدهام
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
دانهای بودم که از خاک درت روییدهام
از زمان کودکی در چادر گلدار خود
آستان چادرت را گل به گل بوییدهام
قد کشیدم در کنار سفرهی احسان تو
لطف بیاندازهای از خاندانت دیدهام
دامنم از برکت نور نگاهت سبز شد
از همان روزی که رخت مادری پوشیدهام
لحظه لحظه خانه با نامت معطر میشود
من به عشقت دخترم را فاطمه نامیدهام
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نالان شدهاند روی در پرچمها
پُر کرده غمی سراسر هیئت را
امشب وسط روضهی دردانه فقط
کافیست که دختری بگوید بابا...
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
نالان شدهاند روی در پرچمها
پُر کرده غمی سراسر هیئت را
امشب وسط روضهی دردانه فقط
کافیست که دختری بگوید بابا...
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
میداد از آسمان خبر، یک خورشید
از روز دهم، قصهی سر، یک خورشید
منظومهی عاشقانهای ساختهاند
هفتاد ستاره، یک قمر، یک خورشید
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
میداد از آسمان خبر، یک خورشید
از روز دهم، قصهی سر، یک خورشید
منظومهی عاشقانهای ساختهاند
هفتاد ستاره، یک قمر، یک خورشید
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
بالاتر از هفتآسمان، لطف و کرم داری
هرچند در قلبت هزاران کوچه غم داری
چشم نجیب مادرم هر صبح میگرید
عطر عجیبی در نسیم صبحدم داری
نذر تو کرده دانههای گندمش را باز
در دستهایش زائرانی محترم داری
جمعی کبوتر سوی او از دور میآیند
حتما ضریحی بین دست مادرم داری
هر جا که میبخشند چیزی را، نشان توست
یعنی که در سرتاسر دنیا حرم داری
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
بالاتر از هفتآسمان، لطف و کرم داری
هرچند در قلبت هزاران کوچه غم داری
چشم نجیب مادرم هر صبح میگرید
عطر عجیبی در نسیم صبحدم داری
نذر تو کرده دانههای گندمش را باز
در دستهایش زائرانی محترم داری
جمعی کبوتر سوی او از دور میآیند
حتما ضریحی بین دست مادرم داری
هر جا که میبخشند چیزی را، نشان توست
یعنی که در سرتاسر دنیا حرم داری
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
بسم خراسان... بسم شهر با صفا مشهد
شمسالشموس واژهها... مشکلگشا مشهد
رفتم سراغ نقشهی ایران و دیدم باز
با گنبدش تابیده بین شهرها مشهد
باران گرفت و قطرهای افتاد بر نقشه
اشک چکیده روی تهران، رفت تا مشهد
با بغض و دلتنگی دوباره چشمهایم خواند
نام تمام شهرهای نقشه را مشهد
آقا دلم تنگ است، جالب نیست احوالم
لطفا بلیط رفت، بیبرگشت تا مشهد
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
شمسالشموس واژهها... مشکلگشا مشهد
رفتم سراغ نقشهی ایران و دیدم باز
با گنبدش تابیده بین شهرها مشهد
باران گرفت و قطرهای افتاد بر نقشه
اشک چکیده روی تهران، رفت تا مشهد
با بغض و دلتنگی دوباره چشمهایم خواند
نام تمام شهرهای نقشه را مشهد
آقا دلم تنگ است، جالب نیست احوالم
لطفا بلیط رفت، بیبرگشت تا مشهد
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
از ناله و اشک بیصدا پر شده بود
سجاده سراسر از دعا پر شده بود
ذکر تو مدام میچکید از دستم
عطر صلوات در هوا پر شده بود
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
سجاده سراسر از دعا پر شده بود
ذکر تو مدام میچکید از دستم
عطر صلوات در هوا پر شده بود
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
میان سیل خبرهای گیج و سرگردان
میان این همه رخداد ناگوار جهان
در اوج دود و شلوغی و راه بندانها
در اوج پچپچه ی کوچه کوچهی تهران
صدای شرشر باران، عجیب میپیچید
میان بغض غریب حیاط بی بی جان
خبر رسید به گوش کبوتری غمگین
نشسته بر لبهی ناودان ، دم ایوان...
خبر رسید به شهر و به خانهها....آری
خبر چه داغ چکید از نگاه پیر و جوان
برو کبوتر تنها، ببر خبرها را
به سوی جادهی ده ، سوی خانهی دهقان
ببر به دامن صحرا و دشت این غم را
بده به نالهی حزن آور نی چوپان
ببین که ریل خبرها چگونه میسوزد
به پیش چشم پر اندوه مرد سوزنبان
چقدر رود که زائر شدند تا دریا....
چقدر لاله دمید از سراسر ایران
چکید نم نم باران، از آسمان شهر...
خبر چه بود مگر؟...هان!...چه بود ای باران ؟
چه شد که باغ گل خانه سوگوار شدهست؟
به خون نشسته مگر نقش قالی کرمان ؟
ببار بر دل غمبار و داغ خرماها
به خون نشسته دوباره غروب نخلستان
بخوان حدیث غمت را ، میان این گلزار
ببار از غم یاران ، ببار ای باران...
#ماهرخ_درستی
@aftabgardan_ha
میان این همه رخداد ناگوار جهان
در اوج دود و شلوغی و راه بندانها
در اوج پچپچه ی کوچه کوچهی تهران
صدای شرشر باران، عجیب میپیچید
میان بغض غریب حیاط بی بی جان
خبر رسید به گوش کبوتری غمگین
نشسته بر لبهی ناودان ، دم ایوان...
خبر رسید به شهر و به خانهها....آری
خبر چه داغ چکید از نگاه پیر و جوان
برو کبوتر تنها، ببر خبرها را
به سوی جادهی ده ، سوی خانهی دهقان
ببر به دامن صحرا و دشت این غم را
بده به نالهی حزن آور نی چوپان
ببین که ریل خبرها چگونه میسوزد
به پیش چشم پر اندوه مرد سوزنبان
چقدر رود که زائر شدند تا دریا....
چقدر لاله دمید از سراسر ایران
چکید نم نم باران، از آسمان شهر...
خبر چه بود مگر؟...هان!...چه بود ای باران ؟
چه شد که باغ گل خانه سوگوار شدهست؟
به خون نشسته مگر نقش قالی کرمان ؟
ببار بر دل غمبار و داغ خرماها
به خون نشسته دوباره غروب نخلستان
بخوان حدیث غمت را ، میان این گلزار
ببار از غم یاران ، ببار ای باران...
#ماهرخ_درستی
@aftabgardan_ha
«بسم الله الرحمن الرحیم»
روضه میخواندند ابر و مه ، شب و طوفان برایت
سینه میزد با دلی خون ، هیئت باران برایت
آسمان باران ، ارس باران ، تمام شهر باران
کرده بود آن سوی مه... رود ارس طغیان برایت
در قنوت شاخهها نام تو ذکر برگها شد
در نماز شب دعا میکرد کوهستان برایت
صخرهها ، بابونهها ، جمع شقایقهای عاشق
خون دل خوردند آن شب تا سحرگاهان برایت
رفتهای تا آسمان هشتم و آماده کرده...
گوشهی دنج حرم را حضرت سلطان برایت
ای عبایت خاکی و خسته ، عبای نوحریری
از بهشت آورده این سان سورهی انسان برایت
تو همان مصداق مفهوم «تُعِزّ مَن تَشاء»یی
میتپد قلب تمام ملت ایران برایت
ای شهید راه خدمت ، حافظ آیات رحمت...
تحفهها دارد در آغوش خودش قرآن برایت
خستگی نشناختی ، مزد تلاشت را گرفتی
گفته بود آیه به آیه میکند جبران برایت
#ماهرخ_درستی
@Aftabgardan_ha
روضه میخواندند ابر و مه ، شب و طوفان برایت
سینه میزد با دلی خون ، هیئت باران برایت
آسمان باران ، ارس باران ، تمام شهر باران
کرده بود آن سوی مه... رود ارس طغیان برایت
در قنوت شاخهها نام تو ذکر برگها شد
در نماز شب دعا میکرد کوهستان برایت
صخرهها ، بابونهها ، جمع شقایقهای عاشق
خون دل خوردند آن شب تا سحرگاهان برایت
رفتهای تا آسمان هشتم و آماده کرده...
گوشهی دنج حرم را حضرت سلطان برایت
ای عبایت خاکی و خسته ، عبای نوحریری
از بهشت آورده این سان سورهی انسان برایت
تو همان مصداق مفهوم «تُعِزّ مَن تَشاء»یی
میتپد قلب تمام ملت ایران برایت
ای شهید راه خدمت ، حافظ آیات رحمت...
تحفهها دارد در آغوش خودش قرآن برایت
خستگی نشناختی ، مزد تلاشت را گرفتی
گفته بود آیه به آیه میکند جبران برایت
#ماهرخ_درستی
@Aftabgardan_ha