آفتابگردان‌ها
577 subscribers
254 photos
57 videos
4 files
125 links
«ما همه آفتابگردانیم»

محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی

پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات:

@office4poem

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Download Telegram
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

داغی عمیق بر دل باران گذاشتی
ای آن که تشنه سر به بیابان گذاشتی

از مال و خانواده و از جان گذشته‌ای
از مال و خانواده و از جان گذاشتی

باید شنید بر سرت آن شب چه‌ها گذشت
از نیزه‌ای که سر به سر آن گذاشتی

ختمی برای واژه‌ی انسان گرفتی و
بر نی بنای خواندن قرآن گذاشتی

آیینه‌ی عطوفت و تیغ حماسه‌ای
ما را در این معادله حیران گذاشتی

مهرت چگونه در دل ما جا گرفته است؟
باغی‌ست این که در دل گلدان گذاشتی

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_ـآفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
فرو می‌ریزد آخر اقتدار سست آهک‌ها
به دام تورها می‌افتد آری برق پولک‌ها

خدایا سکه سکه پر شده جیب جهان از فقر
ببین! لبخندها ماسیده بر لب‌های قلک‌ها

میان پیچ و خم‌ها گم نباید کرد مقصد را
که گل‌ها رو به خورشیدند حتی بین پیچک‌ها

نمی‌ترسیم از تهدید قدرت‌های پوشالی
عقابان را هراسی نیست از اخم مترسک‌ها

دلم قرص است و راهم روشن، این ماهی که ما داریم
رهایی می‌دهد ما را از این شب‌ها و این شک‌ها

مبارک باد روزی که جهان از شوق می‌گرید
همان روزی که نازل شد به شوق آن تبارک‌ها

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
دوباره قسمتت باید فقط یک لقمه نان باشد
که سهم همسر و فرزندهایت بیش از آن باشد

پر از شوری همیشه، بیشتر اما زمانی که
صدای پای بابایم بیاید یا اذان باشد

به من آموختی حتی مسیر آشپزخانه
برایم می‌تواند نردبان آسمان باشد

خودت دست نوازش می‌شوی بر اشک‌های من
نمی‌خواهی که چشم من به دست دیگران باشد

من از این مهربانی‌های تو فهمیده‌ام دیگر
خدا باید چه اندازه صبور و مهربان باشد

بیا و شام را پیشم بمان، بد بگذران یک شب
که دریا می‌تواند پیش رودی میهمان باشد

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
درخشش آفتابگردانها در جشنواره بین‌المللی نوروزِ من

سومین دوره جشنواره بین‌المللی نوروز من در شهر رباط‌کریم برگزار شد.
خانم‌ها #عاطفه_جوشقانیان عضو #دوره_پنجم #آفتابگردانها و #سمانه_خلف‌زاده عضو #دوره_ششم‌_آفتابگردانها و همچنین آقای #محسن_کاویانی عضو #دوره_اول_آفتابگردانها از برگزیدگان این جشنواره بودند.

مشروح خبر را در سایت آفتابگردانها بخوانید:
https://yon.ir/qjm6o

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
شعرخوانی پیش از نماز عید فطر #سمنان با نوای: #سید_عباس_تقوی شاعران: #عاطفه_جوشقانیان #سیده_فرشته_حسینی #فاطمه_عارف‌نژاد و #رضا_ابوذری #رضا_شریفی #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha
باز با لطف تو مهمان تو بودم یک ماه
مُنعم از سفره‌ی احسان تو بودم یک ماه

شوق پر می‌کشد از چشم ترم وقت اذان
آسمانی‌ترم از قبل به لطف رمضان

بی‌کرانی و من از لطف تو شرم‌آلودم
من کجا لایق این‌قدر کرامت بودم؟

تشنگی داشت، ولی تشنگی‌اش شیرین بود
پشت هر آهِ دعا، آینه‌ی آمین بود

عطش روزه مرا برد به کوفه، به فرات
روضه در روضه، عطش، داغ قتیل‌العبرات

دم افطار به یاد لب عطشان حسین
یاد لب‌های ترک خورده‌ی طفلان حسین

ناله کردم بِابی انت و اُمی ارباب!
عطش روزه کجا و عطش طفل رباب؟

یک طرف لذت عید است و عیان است، عیان
یک طرف اشک و دل تنگ و وداع رمضان

با تو ای ماه خدا! در دل ما غوغا بود
هر سحر بزم مناجات و دعا برپا بود

دورِ هم بودن و افطاری با عشق و صفا
بوسه بر دست پر از رنج پدرمادر‌ها

آشتی‌ها و دل از کینه رها کردن‌ها
در سحرهات غریبانه دعا کردن‌ها

چشم‌برهم‌زدنی ساعتِ پایان آمد
سحر وصل گذشت و شب هجران آمد

کاشکی قدر تو در هر شبِ ما جاری بود
حاصلِ روزه‌ی ما کاش که بیداری بود

مِهرت ای ماه! به جان و دل عالم افتاد
اشک ما، حسرت ما، بدرقه‌ی راهت باد

می‌سپارم به خدا ماه خدا را... بدرود
آه ای ماه خدا! ماه دل‌آرا! بدرود

رمضان رفت ولی روح عبادت باقی‌ست
باز چشم دل ما تشنه‌ی لطف ساقی‌‌ست

ماهِ نورانیِ معراج شهیدان، رمضان!
دستِ جان و دلِ ما را به شهیدان برسان

به همان‌ها که بریدند دل از این عالم
که شب قدر گرفتند شهادت را هم

گرچه رفتند، کنون وقت خروش من و توست
آری این بار گران بر روی دوش من و توست

وارثان شهدا! ما به چه‌ها مشغولیم؟
کلکم راع! بدانید همه مسئولیم

باید امروز به خودخواهی پایان بدهیم
کار را باید از این پس به جوانان بدهیم

چرخ این ملک نه این‌گونه نمی‌گردد آه
هرکه دارد سر همراهی ما بسم‌الله

می‌توانیم گره باز کنیم از این‌ کار
فرصتی نیست که اعراض کنیم از این‌ کار

به موفق شدن و چیره شدن پل زده‌ایم
ما که در مخمصه‌ها ساز توکل زده‌ایم

پشت سر روشنی تجربه‌اندوزی‌ها
پیش رو فرصت تاریخی پیروزی‌ها

رهبرم‌ گفته فقط چشم امیدش ماییم
هرکجا قفلی اگر هست ‌کلیدش ماییم

دور، دور نفس حق رجزخوانی‌هاست
همه‌جا زمزمه‌ی فتح سلیمانی‌هاست

از مسیر شهدا دوری و لغزش، هیهات
با اباطیل جهان نرمی و سازش، هیهات

اگر امروز جهان در کف اعداست، چه باک؟
صف به صف باطل اگر روبروی ماست، چه باک؟

رمز پیروزی ما تا به ابد وحدت ماست
سرفرازیم اگر امروز هم از قدرت ماست

روبرو لشکر تزویر اگر صف دارد
شیعه تیغ دو دَمِ بینش در کف دارد

دست تزویر برای من و تو رو شده است
ای برادر! منشین وقت هیاهو شده است

نَفَسِ مُسری این ایل و تبار آلوده‌ست
ای برادر منشین شهر غبارآلوده‌ست

آه! هرزخم که بر پیکره‌ی ایمان خورد
غم نان بود که بر گُرده‌ی محرومان خورد

وای اگر هیچ نگوییم، و اسراف شود
خون مستضعف اگر شربت اشراف شود

داد اگر هست فقط بر سر بیداد کشیم
انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشیم

گرچه گفتیم و شنیدیم که عید است ای ماه!
عید بی‌رؤیت روی تو بعید است ای ماه!

از غم و درد و غریبی شهیدان وطن
تا غم بی‌کسی مردم تنهای یمن،

مانده روی دلمان داغ هزاران لاله
ندبه‌خوانیم برای فرجت با ناله

رو به فجر است کنون دست دعای شهدا
العجل می‌وزد از حنجره‌های شهدا

#عاطفه_جوشقانیان
#سیده_فرشته_حسینی
#فاطمه_عارف‌نژاد
و
#رضا_ابوذری
#رضا_شریفی

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

داغی عمیق بر دل باران گذاشتی
ای آن که تشنه سر به بیابان گذاشتی

از مال و خانواده و از جان گذشته‌ای
از مال و خانواده و از جان گذاشتی

باید شنید بر سرت آن شب چه‌ها گذشت
از نیزه‌ای که سر به سر آن گذاشتی

ختمی برای واژه‌ی انسان گرفتی و
بر نی بنای خواندن قرآن گذاشتی

آیینه‌ی عطوفت و تیغ حماسه‌ای
ما را در این معادله حیران گذاشتی

مهرت چگونه در دل ما جا گرفته است؟
باغی‌ست این که در دل گلدان گذاشتی

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_ـآفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه_نامه_شعر_رمضانیه_آفتابگردانها

به آسمان شبی پر ستاره رو کردم
به جستجوی تو با ماه، گفتگو کردم

پرید تیرگی از شاخه شاخه‌ی روحم
نسیم تازه‌دم صبح را که بو کردم

صدای خنده‌ی باغی که آب می‌نوشید
به آن طراوت جاری چقدر خو کردم

میان حافظه‌ی دانه‌ای تو را دیدم
ضمیر باغچه‌ای را که زیر و رو کردم

به گندمی که به سوی تو قد کشیده، قسم‌‌
که من تو را فقط ای نور! آرزو کردم

تو در کنار منی، روی خاک، اما من
تو را همیشه در افلاک جستجو کردم

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه_نامه_شعر_رمضانیه_آفتابگردانها

السلام علیکِ یا ام‌المومنین

تقسیم کردی با خدا دارایی‌ات را
ای آسمان دیدم دل دریایی‌ات را

تنها نه در کار تجارت بلکه در عشق
ضرب‌المثل کرده عرب دانایی‌ات را

خالی شود از غیر او وقتی جهانت
پیغمبری پر می‌کند تنهایی‌ات را

حوریه‌ای را پرورش دادی، مگر تو
از آسمان آورده‌ای لالایی‌ات را؟

آن مادری‌ها را تو یادش داده بودی
تکثیر کردی این‌چنین شیدایی‌ات را

شعب ابی‌طالب پدید آورد بانو
آزادگی را، نسل عاشورایی‌ات را

از عالم بالا کفن آمد برایت
فهمید دنیا تا ابد والایی‌ات را

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
برای #بقیع

زائری در پشت این دیوار، تنها مانده است
قطره‌ای در حسرت آغوش دریا مانده است

کاش ابری می‌شدم اینجا فرو می‌ریختم
در گلویم بغض‌ها و درد دل‌ها مانده است

بی‌سبب هم نیست ماوای کبوترها شده
آسمان است این که بر روی زمین جا مانده است

روشن و بی‌پرده تا صحبت کند با آفتاب
چند روزی هست پلک پنجره وا مانده است

چون نسیمی عاقبت رد می‌شوم از لای در
بر لب من آیه‌ی «انّا فتحنا» مانده است

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
شعرخوانی پیش از نماز عید فطر #سمنان با نوای: #سید_عباس_تقوی شاعران: #عاطفه_جوشقانیان #سیده_فرشته_حسینی #فاطمه_عارف‌نژاد و #رضا_ابوذری #رضا_شریفی #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha
باز با لطف تو مهمان تو بودم یک ماه
مُنعم از سفره‌ی احسان تو بودم یک ماه

شوق پر می‌کشد از چشم ترم وقت اذان
آسمانی‌ترم از قبل به لطف رمضان

بی‌کرانی و من از لطف تو شرم‌آلودم
من کجا لایق این‌قدر کرامت بودم؟

تشنگی داشت، ولی تشنگی‌اش شیرین بود
پشت هر آهِ دعا، آینه‌ی آمین بود

عطش روزه مرا برد به کوفه، به فرات
روضه در روضه، عطش، داغ قتیل‌العبرات

دم افطار به یاد لب عطشان حسین
یاد لب‌های ترک خورده‌ی طفلان حسین

ناله کردم بِابی انت و اُمی ارباب!
عطش روزه کجا و عطش طفل رباب؟

یک طرف لذت عید است و عیان است، عیان
یک طرف اشک و دل تنگ و وداع رمضان

با تو ای ماه خدا! در دل ما غوغا بود
هر سحر بزم مناجات و دعا برپا بود

دورِ هم بودن و افطاری با عشق و صفا
بوسه بر دست پر از رنج پدرمادر‌ها

آشتی‌ها و دل از کینه رها کردن‌ها
در سحرهات غریبانه دعا کردن‌ها

چشم‌برهم‌زدنی ساعتِ پایان آمد
سحر وصل گذشت و شب هجران آمد

کاشکی قدر تو در هر شبِ ما جاری بود
حاصلِ روزه‌ی ما کاش که بیداری بود

مِهرت ای ماه! به جان و دل عالم افتاد
اشک ما، حسرت ما، بدرقه‌ی راهت باد

می‌سپارم به خدا ماه خدا را... بدرود
آه ای ماه خدا! ماه دل‌آرا! بدرود

رمضان رفت ولی روح عبادت باقی‌ست
باز چشم دل ما تشنه‌ی لطف ساقی‌‌ست

ماهِ نورانیِ معراج شهیدان، رمضان!
دستِ جان و دلِ ما را به شهیدان برسان

به همان‌ها که بریدند دل از این عالم
که شب قدر گرفتند شهادت را هم

گرچه رفتند، کنون وقت خروش من و توست
آری این بار گران بر روی دوش من و توست

وارثان شهدا! ما به چه‌ها مشغولیم؟
کلکم راع! بدانید همه مسئولیم

باید امروز به خودخواهی پایان بدهیم
کار را باید از این پس به جوانان بدهیم

چرخ این ملک نه این‌گونه نمی‌گردد آه
هرکه دارد سر همراهی ما بسم‌الله

می‌توانیم گره باز کنیم از این‌ کار
فرصتی نیست که اعراض کنیم از این‌ کار

به موفق شدن و چیره شدن پل زده‌ایم
ما که در مخمصه‌ها ساز توکل زده‌ایم

پشت سر روشنی تجربه‌اندوزی‌ها
پیش رو فرصت تاریخی پیروزی‌ها

رهبرم‌ گفته فقط چشم امیدش ماییم
هرکجا قفلی اگر هست ‌کلیدش ماییم

دور، دور نفس حق رجزخوانی‌هاست
همه‌جا زمزمه‌ی فتح سلیمانی‌هاست

از مسیر شهدا دوری و لغزش، هیهات
با اباطیل جهان نرمی و سازش، هیهات

اگر امروز جهان در کف اعداست، چه باک؟
صف به صف باطل اگر روبروی ماست، چه باک؟

رمز پیروزی ما تا به ابد وحدت ماست
سرفرازیم اگر امروز هم از قدرت ماست

روبرو لشکر تزویر اگر صف دارد
شیعه تیغ دو دَمِ بینش در کف دارد

دست تزویر برای من و تو رو شده است
ای برادر! منشین وقت هیاهو شده است

نَفَسِ مُسری این ایل و تبار آلوده‌ست
ای برادر منشین شهر غبارآلوده‌ست

آه! هرزخم که بر پیکره‌ی ایمان خورد
غم نان بود که بر گُرده‌ی محرومان خورد

وای اگر هیچ نگوییم، و اسراف شود
خون مستضعف اگر شربت اشراف شود

داد اگر هست فقط بر سر بیداد کشیم
انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشیم

گرچه گفتیم و شنیدیم که عید است ای ماه!
عید بی‌رؤیت روی تو بعید است ای ماه!

از غم و درد و غریبی شهیدان وطن
تا غم بی‌کسی مردم تنهای یمن،

مانده روی دلمان داغ هزاران لاله
ندبه‌خوانیم برای فرجت با ناله

رو به فجر است کنون دست دعای شهدا
العجل می‌وزد از حنجره‌های شهدا

#عاطفه_جوشقانیان
#سیده_فرشته_حسینی
#فاطمه_عارف‌نژاد
و
#رضا_ابوذری
#رضا_شریفی

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
برای #بقیع

زائری در پشت این دیوار، تنها مانده است
قطره‌ای در حسرت آغوش دریا مانده است

کاش ابری می‌شدم اینجا فرو می‌ریختم
در گلویم بغض‌ها و درد دل‌ها مانده است

بی‌سبب هم نیست ماوای کبوترها شده
آسمان است این که بر روی زمین جا مانده است

روشن و بی‌پرده تا صحبت کند با آفتاب
چند روزی هست پلک پنجره وا مانده است

چون نسیمی عاقبت رد می‌شوم از لای در
بر لب من آیه‌ی «انّا فتحنا» مانده است

#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
بسم الله النور

به قطره قطره باران قسم که دریاییم
به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم

بهار روی من و تو حساب وا کرده
که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم

غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است
بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم

در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟
بلند شو که ببینند در بلنداییم

به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ
درون آینه‌های شکسته پیداییم

بگو به باد و به طوفان، که مومنیم به نوح
بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم

سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست
قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم

تمامی شهدا رأی رأی می‌آیند
سپاه نور می‌آید، که گفته تنهاییم؟

به رد پای شهیدان قسم که تا خورشید
برای روشنی سرنوشت می‌آییم

#عاطفه_جوشقانیان

#انتخابات
#انقلاب
#ایران
#رأی
@Aftabgardan_ha
تقدیم به سیدالشهدای خدمت:

پر از تو ایم، پراکنده ای هوایت را
سپرده ای به پرنده غم صدایت را

به ابر و ماه و درختانِ دایما به قنوت
سپردی اشک و نماز شب و دعایت را

برای اینکه به ما راه را نشان بدهی
به جا گذاشتی ای رود، ردّ پایت را

چقدر مثل رجایی چقدر باهنری
به ما نشان بده اندوه آشنایت را

غبار روبی دریا و کهکشان بودی؟
بیا بیا بتکان غربت عبایت را

به قله ها که رسیدی، رها شدی، آری
چگونه شرح دهم اوج ماجرایت را؟

به جز صلابت و خدمت نبود در چشمت
نبود، هرچه که گشتیم عکس‌هایت را

چقدر جای تو خوب است، هیچکس اما
برای ما نگرفته هنوز جایت را...

#عاطفه_جوشقانیان

#صبح_تازه_دم
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور

@Aftabgardan_ha